سایر منابع:
سایر خبرها
آزار و اذیت وحشیانه دختر جوان توسط دو مرد شیطان صفت
. وی گفت: ساعاتی قبل درحالی که هوا تاریک شده بود در راه رفتن به خانه برادرم بودم و خبر نداشتم که 2نفر در حال تعقیب من هستند. به محض اینکه قصد ورود به حیاط خانه برادرم را داشتم، ناگهان 2مرد جوان به من حمله کردند و یکی از آنها دستش را روی دهانم گذاشت و دیگری با چاقو شروع به تهدید من کرد. آنها به زور مرا سوار خودرویی کردند و به سمت بیابان های اطراف رفتند. در بین راه با التماس از آنها می ...
عمل زشت یکی از مردان فامیل با مادرو دختر تهرانی / وقتی وارد خانه شدم همسر سحر در خانه نبود
برای ادامه تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است. ایسنا 110 زن جوان را سوار خودرو شخصیم کردم / حرفی به من زد که از شنیدنش خشکم زد عمل زشت یکی از مردان فامیل با مادرو دختر تهرانی / وقتی وارد خانه شدم همسر سحر در خانه نبود اقدام زننده داماد ناخلف با مادر زنش آزارو اذیت دختر 19 ساله توسط پسر دایی اش ...
زن جوان را سوار خودرو شخصیم کردم / حرفی به من زد که از شنیدنش خشکم زد
زن نما کارآگاهان جنایی همچنین پی بردند او به عنوان زن جوان با مردان ارتباط برقرار می کرد و در فرصتی مناسب به آنها دستبرد می زد. پس احتمال داده شد به همین دلیل افرادی که با او در ارتباط بودند کینه اش را به دل گرفته واورا کشته اند. در ادامه نیز روشن شد قربانی جنایت، آخرین بار با پسر جوانی به نام اردشیر در ارتباط بوده است. بنابراین مردجوان به دستور بازپرس آرش سیفی از شبعه چهار ...
اذیت و آزار پسر بچه های 10 ساله توسط دو پسر شیطان صفت+ عکس متهمان
...، به سمت شان رفتم تا کمک شان کند. او ادامه داد: همراه آنها به راه افتادم تا آدرسی را که می خواستند نشان شان دهم. وقتی به انتهای کوچه رسیدیم، آنها با تهدید و زور مجبورم کردند که همراه شان بروم. تازه متوجه شده بودم که چه نقشه ای در سر دارند. می خواستم فرار کنم اما آنها می گفتند که اگر سر و صدا کنی، کتکت می زنیم. از طرفی کسی در آن حوالی نبود که از او کمک بخواهم. آنها مرا به محلی ...
ویشکا آسایش، اولین زن دراکولای سینمای ایران
نتوانستیم تحمل کنیم و برگشتیم. البته من بعدها پشیمان شدم و با خودم می گفتم کاش یکم بیشتر سختی را تحمل کرده بودم در عوض مدرسه را همان جا تمام می کردم و همان جا راحت تر به دانشگاه می رفتم. هم کلاسی پسر جیمز کامرون در برگشتن من از آلمان حکمتی بود. چون این بازگشت باعث شد من دوباره در ایران مدرسه بروم و دیپلم بگیرم و سریال امام علی را بازی کنم و بعد دوباره برای دانشگاه و ادامه تحصیل ...
دو مرد ناشناس به طرفم حمله ورشده و مرا با زور سوار خودروکردند / آنها مرا به محل خلوتی کشاندند
: مرد همسایه با تهدید مرا به خانه اش برد/ گریه و التماس هایم نیز بی فایده بود نوزاد آدم فضایی در آمریکا را ببینید + عکس دردسر عشوه گری دختر یک سرایدار برای پسر پولدار! ناصر با زن خیابانی رفت وآمد داشت/ من هم ارتباطم با بابک را از خانواده ام مخفی نگه داشتم با پسر مورد علاقه ام به میهمانی مختلط رفتم/در میهمانی تمام آبرویم را باختم با زن جوان درخیابان آشنا شدم/ او را به خانه ام دعوت کردم اقدام بسیار زشت وزننده پسر جوان با دختر خاله اش ...
اقدام بسیار زشت وزننده پسر جوان با دختر خاله اش
روز نو : افسوس که من نمی دانستم او با این حرف ها چه نقشه پلیدی در سر دارد. زن جوان در دایره اجتماعی کلانتری 20مشهد افزود: 4سال قبل با پسر یکی از اقوام ازدواج کردم ولی از روز اول زندگی مشترک خود با شوهرم اختلاف داشتم. متاسفانه شریک زندگی ام مردی بی احساس و خونسرد و بی تفاوت است و همیشه با نیش و کنایه مرا در حضور دیگران تحقیر می کند. او چندبار مرا جلوی چشمان مادرم ...
چه زمانی تمدید بیمه نامه مهم می شود؟
هم نداشتم. مهاجرت کجا بود؟! دوست داشتم و دارم ولو برای یک تجربه تلخ هم که شده آن طرف این آب ها را هم گز کنم اما کو پول اما کو دل اما کو ... . وی ادامه داد: دوران خدمت تو واحد پشتیبانی بودم و گه گاه برای رنگ سوله ها ما را می بردند وسط یک بیابان که از همانجا علاقه مند به نقاشی شدم و نقاشی صنعتی را یاد گرفتم همین یادگار دوران خدمت باعث شد یک روزم بعد از پایان دوره بیکار نباشم. کار می کردم ...
جوان ترین عکاس ورزشی ایران - از همکاری با یانگوم تا مصاحبه عکاس 12 ساله با مجله AFC!
یک بار مصرف زرد رنگی هم که خریده بودم، رفتم. آن جا و در فضای هتل با مدیر تدارکات تیم ملی، تک تک اتاق های بازیکن ها را رفتم و با همه شان عکس گرفتم. عکس ها را چاپ کردم ولی خیلی بی کیفیت شده بودند و دلم می خواست دوباره برای عکاسی بروم، اما دوربین عکاسی خوب می خواستم. مادرش عکاسی می کرده و از همین رو دوربین حرفه ای داشته، دوربین مادر را قرض می گیرد و حالا که سطح توقعاتش هم بالا رفته است ...
ناصر با زن خیابانی رفت وآمد داشت/ من هم ارتباطم با بابک را از خانواده ام مخفی نگه داشتم
به گزارش سرویس حوادث “ جام نیوز”، اما ترم چهارم بودم که عمویم مرا برای پسرش خواستگاری کرد و با این که هیچ علاقه ای به پسرعمویم نداشتم فقط به احترام پدرم و البته با این شرط که ادامه تحصیل بدهم جواب بله را گفتم و رخت عروسی به تن کردم. زن جوان با چشمانی اشک بار در دایره اجتماعی کلانتری 15 مشهد افزود: متاسفانه عمویم پس از گذشت چند ماه گفت خوش ندارد عروسش به دانشگاه برود و او با این حرف ها ...
خاطرات تلخ ما از تروریست های دهه 60
. جذابیت این مدل از فیلم نامه که تابه حال در کارنامه شخصی من نبوده، این است که در آن جنسی از عملکرد وجود دارد که در زمان قبل از انقلاب جور دیگری تعریف شده بود. پس از انقلاب هم به شکل دیگری به آن پرداخته شد. این مدل فیلم مرا تحریک کرد که چنین فضایی را تجربه کنم. ویژگی دوم که آن زمان به این شدت نبود، این است که در دهه 60 شمسی مدلی از رفتارهای تروریستی را از نوع داعشی تجربه کردیم و امروز کل دنیا دارد آن ...
گزارش ویژه/ مهماندوست چرا از ایران رفت؟ "باید در قبر بخوابم تا مشکلاتم را باور کنند"
جهان شدم: اما چه کسی آمد از من که کلی زحمت کشیده بودم قدردانی کند. راستش دیگر نه انگیزه یی برای کار دارم و نه دلخوشی. به خاطر مشکلات مالی پسرم را از دست دادم. به تازگی هفت میلیون تومان دادم تا از خارج برای دخترم دارو بیاورند. دارو کم و گران است. تنها یک و نیم میلیون تومان هزینه یکی از داروهایش شد. یک سری دارو هم بود که دوستان از خارج آوردند و لطف کردند پولش را نگرفتند. این در حالی هست که همسرم هم در بیمارستان صارم بستری است و او هم حال خوبی ندارد. 39046 ...
از شرق دور تا خیابان های تهران/خاورمیانه از نگاه یک دختر ژاپنی
نزده اند. من خیلی خوش شانس بودم که این تجربه را داشتم و حس می کردم وظیفه ای دارم. دوستانم درباره فلسطین و اسراییل زیاد حرف می زدند، یک بار از من پرسیدند چه چیزی درباره شان می دانی. گفتم می دانم که آن جا مشکلی هست اما نمی دانم دقیقا چه مشکلی. آنها عکس های کودکانی که کشته شده اند و از بین رفتن زندگی و بی آبی را به من نشان دادند. من فکر کردم که چنین چیزی نمی تواند واقعی باشد. اگر این بچه ها بدون دلیل می ...
ناگفته های یک مرد در کلانتری/روزهای تلخ تجربه خیانت، طلاق و فرار از خانه
ازدواج کرده است. دیگر نمی توانستم این شرایط را تحمل کنم. به خانه یکی از دوستان دوران تحصیل در شهرستان رفتم. یک هفته آنجا بودم. فقط قرص های آرام بخش و مخدر می خوردم تا بخوابم. پدر و مادرم رد مرا پیدا کردند. آنها باز هم مرا متهم می کنند که نتوانسته ام زندگی ام را حفظ کنم و خیلی راحت از ازدواج مجددم حرف می زنند. به کلانتری قاسم آباد مشهد آمده ام تا ازکارشناس مشاوره کلانتری راهنمایی بگیرم. نصیر درپایان با چشمانی اشک بار گفت: من زندگی ام ، عشقم و هستی ام را باختم و احساس بدبختی می کنم. داستان فوق از سوی پایگاه اطلاع رسانی پلیس ارسال شده است. ...
داستان خسرو و شیرین
تیسفون را به همراه سپاهی بزرگی با درفش کاویانی به دست ترک میکند و از قضای روزگار خسرو به همان منطقه ای می رسد که از نظر سبزی و زیبایی بر دیگر مناطق برتری داشته است و شیرین نیز همانجا با بدن عریان مشغول آب تنی بوده است . شیرین با خود اندیشه میکند که این شخص چه کسی می تواند باشد که چنین احساساتی را در وی بوجود آورده است بیگمان تنها خسرو است که مرا گرفتار خویش کرده است . ولی از ...
پایان 30 ماه زندگی پنهانی قاتل مادر و دختر سه ساله
قتل گزارش و با دستور وی، تحقیقات برای کشف راز جنایت شروع شد. همسر مقتول به پلیس اعلام کرد که طلا و جواهرات همسرش و پول های داخل خانه سرقت شده است. وی که راننده کامیون است گفت: یک روز پیش از جنایت برای بردن بار به جنوب کشور رفتم. مقدار زیادی پول در خانه گذاشتم تا همسرم در نبود من مشکلی نداشته باشد. روزحادثه هرچه با همسرم تماس گرفتم جواب نداد. نگران شدم و به دخترعمه همسرم زنگ زدم و از او ...
گرسنگی یک احساس روانی است و رژیم های غذایی تنها آن را بدتر می کند
مانده بودم که چه چیز را باید باور کنم؟ به طور معمول، قسمت آموزنده ی بسیاری از آزمایشات در یک مشاهده ی اتفاقی خود را نشان می دهد. کم و زیاد کردن حجم خوراک من تاثیر چندانی در نتیجه نهایی نداشت. به جای آن تصمیم گرفتم که سطح گرسنگی خود را تغییر دهم. برای مثال من می دانستم که بعضی مواقع که اشتهایم به غذا می کشید، بدون این که احساس گرسنگی کنم به اغذیه فروشی می روم تا ناهارم را زودهنگام خورده باشم ...
15 سال حبس برای مادری که دو کودکش را کشت
که در خانه ام در گرگان روی صورتش بالشت گذاشتم و چند ثانیه آن را نگه داشتم تا خفه شد. آن روز شوهرم خانه نبود. وقتی آمد گفت می خواهد با پسرمان بازی کند. همان لحظه عذاب وجدان گرفتم و با 20 قرص خودکشی کردم که شوهرم مرا به بیمارستان برد. او وقتی پسرمان را دید فکر کرد خفه شده برای همین آن زمان کسی متوجه قتل نشد. متهم درباره قتل نوزاد دو ماهه اش نیز گفت: پسرم را به حمام برده بودم، وقتی بیرون آمدیم تلویزیون را روشن کردم اما ناگهان به خاطر مصرف شیشه دچار توهم شدم و او را به زمین کوبیدم. من اصلا نمی خواستم بچه هایم را بکشم. مصرف شیشه باعث این اتفاقات شد. ...
کسی عاشق “غساله” نمی شود!
.... مادرم که فوت کرده بود همسایمون باهاش اومد غسالخونه. بهم گفت تو هم بیا اینجا مشغول شو. بابام هم عمرشو داده بود به شما دوتا برادر علاف داشتم که هفته ای یه بار میومدن خونه فقط با هم دعوا می کردن و منو هم کتک می زدن می رفتن. خلاصه با دل لرزون اومدم جلو در غسالخونه. ساختمون قبلی مثه اینجا جادار و تروتمیز نبود. عین حموم قدیمیا. کاشی های دیواراش شکسته بود و کف زمینش سیمانی بود. مردم وحشت می کردن بیان ...
اقدام غیر اخلاقی وکیل پس از آزار و اذیت دختر دانشجو در خانه مجردی
. دوباره چشمان دختر پر ازاشک می شود و می گوید: بار دوم نیز در خرداد ماه 94 برای مدت یک روز به شیراز آمدم و توانستم برای دومین بار اکبر را ببینم. وقتی قرار است از روز حادثه بگوید تمام احوالاتش بهم می ریزد به گریه می افتد و ادامه می دهد: برای یک کار حقوقی مجبور شدم روز نهم شهریور سال گذشته به شیراز بروم. شب یکشنبه رسیدم و به خانه ای که یکی از آشنایان برایم تهیه کرده بود رفتم. آنجا قبلا ...
33 سال بی خوابی؛ حاج رجب رگ خوابش را در سنگر جا گذاشت
که برگشتم بچه ها نزدیک 50 عراقی را اسیر کرده بودند و از روبه رو عراقی ها مثل باران به سمت ما تیراندازی می کردند، من یک کلاه آهنی بر سر داشتم که ترکش خوردم، در سرم احساس سوختگی داشتم، یکی از همرزمانم به نام جواد قائنی دست مرا گرفت و تا آمبولانس ارتفاع 4کیلومتری تپه را رفتیم و بعد از یک ساعت بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم متوجه شدم 7 روز در بیمارستان سبزواری اصفهان بیهوش بودم تا آنجا که به ...
حکایت شیرین نقاشی چهره امام(ره) در اردوگاه13 رمادی
فراوانی در حوزه دفاع مقدس و جبهه فرهنگی انجام داده است . خاطره ای از این آزاده قائم شهری در ادامه می آید: اولین سالگرد ورودمان به اردوگاه17، مصادف شده بود با اولین سالگرد ارتحال حضرت امام(ره)، از این که می توانستیم در این اردوگاه کمی راحت تر از اردوگاه13 رمادی مراسم برگزار کنیم، احساس خوشی بود که در دل همه اُسرا موج می زد، به خصوص آن هایی که به اتفاق هم به تکریت آمده بودیم. ...
ارتباط کثیف زن متاهل با پسر جوان - دچار عذاب وجدان شدم وموضوع را به شوهرم گفتم
... این اخبار را از دست ندهید: مرد همسایه با تهدید مرا به خانه اش برد/ گریه و التماس هایم نیز بی فایده بود نوزاد آدم فضایی در آمریکا را ببینید + عکس دردسر عشوه گری دختر یک سرایدار برای پسر پولدار! ناصر با زن خیابانی رفت وآمد داشت/ من هم ارتباطم با بابک را از خانواده ام مخفی نگه داشتم با پسر مورد علاقه ام به میهمانی مختلط رفتم/در میهمانی تمام آبرویم را باختم با زن جوان درخیابان آشنا شدم/ او را به خانه ام دعوت کردم اقدام بسیار زشت وزننده پسر جوان با دختر خاله اش ...
با زن جوان درخیابان آشنا شدم - او را به خانه ام دعوت کردم
داشتم با پسر مورد علاقه ام به میهمانی مختلط رفتم/در میهمانی تمام آبرویم را باختم با زن جوان درخیابان آشنا شدم/ او را به خانه ام دعوت کردم اقدام بسیار زشت وزننده پسر جوان با دختر خاله اش
مرد همسایه با تهدید مرا به خانه اش برد - گریه و التماس هایم نیز بی فایده بود
برای پسر پولدار! ناصر با زن خیابانی رفت وآمد داشت/ من هم ارتباطم با بابک را از خانواده ام مخفی نگه داشتم با پسر مورد علاقه ام به میهمانی مختلط رفتم/در میهمانی تمام آبرویم را باختم با زن جوان درخیابان آشنا شدم/ او را به خانه ام دعوت کردم اقدام بسیار زشت وزننده پسر جوان با دختر خاله اش ...
جانباز آزاده ای که در سالروز آزادی اش به شهادت رسید+ تصاویر
....یک شبانه روز به همان منوال گذشت.صبح با ضربه لگد ،چشمانم را باز کردم.سربازان عراقی بالای سرم بودند.از همان دقایق ، ضرب و شتم را آغاز کردند، تا اینکه به اردوگاه تکریت 12 منتقل شدم .طی این مدت ، چند بار به علت مجروحیت زیاد و ضرب و شتم بی رحمانه ی عراقی ها به درمانگاه اعزام شدم. یک روز که روی تخت درمانگاهی در سلیمانیه عراق دراز کشیده بودم ، صدای آشنایی شنیدم.فرمانده دسته ما ، اسماعیل ...
مناظره زیباکلام و کاشانی که 28 مرداد را کودتا نمی دانند
دولت جنابعالی است که خودتان به بقای آن مایل نیستید. از تجربیات روی کار آمدن قوام و لجبازی های اخیر، بر من مسلم است که می خواهید مانند سی ام تیر کذایی یک بار دیگر، ملت را تنها گذاشته و قهرمانانه بروید. حرف اینجانب را در خصوص اصرارم در عدم اجرای رفراندوم نشنیدید و مرا لکه حیض کردید. خانه ام را سنگباران و یاران و فرزندانم را زندانی فرمودید و مجلس را که ترس داشتید شما را ببرد، بستید. و حالا نه مجلس و نه ...
خاطره یک خبرنگار از زنده شدن مرده در سردخانه
عصر بانک ؛ به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛در نیمه دوم دهه 1330 که دو سه سالی از فعالیت خبرنگاری ام در بخش حوادث روزنامه کیهان می گذشت. مأموریت داشتم هر روز صبح سری به پزشکی قانونی بزنم و نگاهی به فهرست مردگان بیندازم تا ببینیم چه کسانی خودکشی کرده اند یا در حوادث مختلفی کشته شده اند. در تهران مردی پیدا شده بود به نام هراتی که ادعا می کرد شربتی معجزه آسا از گیاهان کوهی درست کرده و هر ...
گفت وگویی زیبا با دو برادر رزمنده
است؟ یک نفر گفت: حاج همت شهید شد! ** به بادمجان بم معروف بودم در جبهه میان رزمندگان به بادمجان بم معروف شده بودم.[خنده] در بمباران سه راه حمیدیه، میان 20 رزمنده، 19 نفر مجروح و شهید شدند ولی من سالم ماندم. همچنین در بمباران عظیم پادگان ابوذر که اکثر رزمندگان مجروح شدند، من حتی یک ترکش هم نخوردم. یک بار شیمیایی شدم ولی شدت آن کم بود. در عملیات نصر 4 ترکش به سرم ...
مسئولان کرمانشاه هیچ کسی با من تماس نگرفت که تبریک بگوید!
به گزارش مادنا به نقل از سایت آبادگران جوان، اعتماد به نفس به هر چیز دیگری در رفتار و گفتار کیانوش رستمی موج می زند تا از الان بتوان مدال طلای المپیک را بر گردن او تصور کرد. کیانوش رستمی با وجود اتفاقات ریز و درشتی که برایش در سال قبل از المپیک افتاد، خیلی خوب توانست خود را به دور از هر گونه حاشیه نگه دارد و فقط بر روی هدفش تمرکز کند. زمانی که از نزدیک نظاره گر تمرینات او هستید ، تنها چیزی که به ...