سایر منابع:
سایر خبرها
چالش با زنی که با یک اعدامی ازدواج کرد
با هم صحبت کردیم؛ او گفت 14 دی سال 88 در خانه شان خواب بود که برادرش و خواهرزاده اش با هم درگیر می شوند، آن هم سر یک جفت کتانی، امیر هم خواب بوده و یک مرتبه با صدای فریاد بیدار می شود و می بیند برادرش زخمی شده است؛ او فقط وارد معرکه می شود تا به ماجرا خاتمه دهد، برای همین چاقو را برمی دارد تا اتفاق وحشتناک تری نیفتد اما خواهرزاده اش انگار از زخمی شدن برادر امیر می ترسد و وقتی چاقو را در دست امیر می ...
تراژدی مصدق؛ از خیابان کاخ تا کاخ سلطنت آباد
: آقاجان حالتان خوب است به لطف خدا؟ آقای عزیز! ناراحت نباشید! روز 28 مرداد جمعیت، خانه احمد و قدس اعظم را ویران کرده بودند و مصدق مدام تکرار می کرد شما چه تقصیری داشتید؟ شما همگی به پای من سوختید. قدس اعظم که داشت چشم هایش را پاک می کرد، گفت: عموی عزیز، ما همه چیزمان را فدای شما می کنیم. دادگاه های مصدق در میان اعتراضات سرکوب شده مردمی برگزار شد. دادستان نظامی، سرتیپ حسین آزموده که به ...
درخواست مادر شهیدان فاطمی از رهبر معظم انقلاب: کفنم را امضا کنید!
چنین نوشتند: رئیس خرابکارهای ایران، حمیدرضا فاطمی اعدام شد. خانواده فاطمی اما صبوری پیشه کردند. سه سال بعد، ثمرات خون جوشان و مظلومانه سید حمیدرضا و بسیاری دیگر از ایرانیان آزاده به بار نشست و انقلاب شکوهمند اسلامی به پیروزی رسید. اکنون نوبت سید فرید فاطمی، برادر جوان سید حمیدرضا بود که راه او را ادامه دهد. سید فرید هم به دانشگاه رفت و تحصیل علم را آغاز کرد. او به درخواست مادر، ازدواج ...
اقدام هولناک دو دزد با زن تنها در خانه/این زن با دست و پای بسته التماس می کرد +عکس
روز 14 خرداد ماه یک مورد سرقت منزل در خیابان شریعتی به کلانتری 106 نامجو اعلام شد. ماموران کلانتری در محل حاضر شدند و در تحقیقات اولیه مشخص شد که سرقت از خانه پیرزنی 80 ساله صورت گرفته که دزدان پس از ورود به منزلش اقدام به بستن دست، پا و دهان وی کرده و تمامی وجوه نقد، طلا و جواهراتش را سرقت کرده اند. پیرزن بخت برگشته پس از حضور در پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ در اظهاراتش به ...
خط شکن غیور، 30سال دست بسته زنده به گور شد/چشمان مادر در انتظار منصور بسته شد
جمله برادرم را با تنی مجروح و زخمی و دستانی بسته در گودالی زنده به گور کرد، دستان اسیران زنده را از پشت بسته و اسیران مجروح را از جلو بسته بودند و به شهادت رساندند. وی در ادامه افزود: سید عبدالله مهدوی نیاکی برادر دیگرم نیز در سال 1362 در جبهه جنگ های تحمیلی جانباز شد، همچنین منصور هم به همراه عبدالله در همان سال در عملیات والفجر 6 بر اثر اصابت ترکش به سر مجروح شد. این برادر ...
شکنجه پیرزن های تنها برای سرقت طلا و جواهر/ دزدان نقابدار دستگیر شدند+تصاویر
، اطلاعات دقیقی در خصوص تعداد اعضای خانواده ( تعداد فرزندان شاکی ) و وضعیت مالی ایشان پیدا کرده بودم ؛ اطمینان داشتم که خانمِ ... ، شب ها به تنهایی در خانه اش که خانه ای ویلایی است زندگی می کند و پرستار وی نیز شب ها آنجا نمی ماند ؛ با اطمینان از اینکه شاکی مقدار زیادی پول و طلا در خانه اش دارد ، پیشنهاد سرقت را با شاپور که در زندان باهم بودیم ، مطرح کردم ؛ قرار شد تا پس از آزادی از زندان ، دو نفری سرقت ...
عروسی به نام ما، به کام مردم
.... بعد از پایان فیلمبرداری که غروب بود مثل دو تا جنازه به خانه هایمان برگشتیم. شب عروسی با اشک وارد سالن شدم. مهمان ها فکر کردند که من از همین اول گریه جدایی از پدر و مادر سر داده ام اما واقعیت این بود که آن لنزهای عسلی لعنتی چشمم را اذیت می کرد و بی اراده اشکم را جاری می کرد. تصمیم گرفتم که لنزها را در بیاورم ولی اطرافیان گفتند که رنگ چشمان خودت به رنگ و لعاب آرایشت نمی خورد ...
چالش های دولت یازدهم در سالی که گذشت/ از امحا 1700 تن سیب زمینی تا گشایش های پسابرجامی برای آمریکا!
را با بُتن پر کرد! این حرکت دولت یازدهم با واکنش های بسیاری مواجه شد، بسیاری از خانواده های شهدای هسته ای کشور به این حرکت دولت واکنش نشان دادند و دولت تنها توجیهی که برای این عمل در دست داشت متقاعد کردن بازرسان آژانس انرژی اتمی بود. این در حالی بود که ماه ها قبل از این بتن ریزی، اعضای تیم مذاکره کننده از اجرای یک قرارداد باز طراحی در خصوص راکتور اراک با طرف های خارجی سخن گفتند. اما گویا طرف ...
پای صحبت های تلخ یک دزد صندوق صدقات
به گزارش پیک هشترود به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، مجید 25 ساله ساکن بجنورد هستم. پدرم دیپلم و بازنشسته یک کارخانه و مادرم خانه دار است، یک خواهر و یک برادر دارم و وضعیت مالی ما مطلوب است. حقوق بازنشستگی پدر کفاف زندگی را می دهد. منزل بزرگ و جای مناسبی در داخل شهر داریم، خواهرم دوبار ازدواج کرد در ازدواج اول موفق نبود و در ازدواج دوم صاحب دو فرزند شده است و زندگی خوبی دارند برادرم هم ...
سبک زندگی مجری صدا و سیما
سودابه حسنی دخت کاردانی بی هوشی دارد، مدرک لیسانس را در رشته پرستاری گرفته و برای فوق لیسانس رشته روابط بین الملل را انتخاب کرده است. با این گوینده درباره استقلال مالی زنان، بزرگ کردن فرزندان و تاثیر سبک زندگی پدر و مادر بر رشد بچه ها هم صحبت شدیم. برای آشنایی بیشتر با شما، کمی از خودتان برایمان بگویید؟ پدرم دبیر هنرستان بود و مادرم خانه دار. در خیابان پیروزی تهران متولد شدم، در ...
شکنجه پیرزن 80 ساله برای سرقت از خانه اش
ساله شدند که به تازگی به همراه آرش بارها مشاهده شده است، بررسی سوابق شاپور حکایت از آن داشت که وی نیز همانند آرش بارها به اتهام سرقت منزل ، زورگیری و ... دستگیر و روانه زندان شده و به تازگی و یک ماه پس از آزادی آرش از زندان ، در اردیبشت ماه سال جاری از زندان آزاده شده و او نیز همانند آرش اعتیاد شدیدی به مصرف مواد مخدر دارد . به گزارش ایسنا،با شناسایی آرش و شاپور، کارآگاهان در خصوص این دو ...
چگونه با مردم رفتار کنیم که عمل ما جاذبه داشته باشد؟
مرحوم آیت الله بروجردی (ره) هنگامی که پرتقال یا خرما می خوردند هسته خرما یا میوه را جلوی چشم افراد از دهان بیرون نمی آوردند. چون وقتی چیزی داخل دهان من رفته اگر در معرض دید دیگران بیرون بیاید ایجاد تنفر می کند. دستمالی از جیب در می آوردند، جلوی دهان می گرفتند، هسته خرما یا میوه را از دهان بیرون می آوردند و مجدداً دستمال را در جیب خود می گذاشتند. به این ترتیب مردم را جذب می کردند. ...
روایت مردانگی پدری کُردستانی با عشق به ارتش و میهن اسلامی
، اشتغال دارد. روزی که پدرش به شهادت رسید او 9 ساله بود. خودش می گوید: پدرم که رفت، ستون های خانه مان فروریخت و خانه بر سرمان آوار شد. او پشتوانه همه ی ما در زندگی بود. همه ی دلخوشی ما پدر بود. مادرم پس از رفتن پدر دیگر لبخند به لبش نیامد. مادر جوانم از روزی که پدر رفت، به بستر بیماری افتاد و چند سال بعد طاقت دوری اش تمام شد و او هم رفت. مادر که رفت، من ماندم و برادر کوچکترم. محبت پدر ...
رفیقدوست: آیت الله منتظری ساده لوح و زودباور بود
تنها با لاجوردی بلکه با امام (ره) تفاوت داشت. اگر این بلا از سر ملت برداشته نمی شد منافقین داعیه حکومت داشتند. طرفداران امام(ره) فعالیت های مبارزاتی خود را تکلیف شرعی می دانستند. در دی ماه سال 57 سران منافقین نزد آقای طالقانی و منتظری رفتند و گفتند به نظر اتفاقاتی در حال رخ دادن است و شما پیروز این اتفاقات هستید، شما حکومت بلد نیستید، کار را به ما بسپارید. تمام حرکاتی که بعد از آن از سوی منافقین ...
مردی که امام بر مزارش گریست
استراحت بود. پدرم عاشق امام (ره) و انقلاب بود . در سال 1342 نیز که می خواستند به منزل امام (ره) حمله کنند، ایشان از خانه امام (ره) محافظت می کرد، با این که امام (ره) دستور داده بودند که من محافظت لازم ندارم، زمانی که صبح امام (ره) برای وضو گرفتن و نماز خواندن برخاسته بودند پدرم را دیده بودند که در حیاط نگهبانی می دهند. " نشریه امید جوان این بازگشت را چنین ترسیم کرده است: "در آن روز ...
سرقت های شبانه در خیابان های تهران
خواستیم بعد از اینکه مواد را تحویل گرفتیم ماشین پراید را به صاحبش که در شهریار است تحویل بدهیم. میلاد متهم 24 ساله این پرونده به بازپرس ویژه سرقت (علی وسیله ایرد موسی) گفت: من مدت زیادی در خرم آباد کیف قاپی می کردم و اعتیاد به مواد مخدر نیز دارم. دو سال پیش هم به خاطر سرقت از منزل زندان بوده ام. علیرضا دیگر متهم این پرونده نیز با بازپرس گفت: من هم معتاد هستم و در بوشهر سرقت می کردم و به ...
با شاهین در خیابان قرار گذاشتم - او من و فرشته را به خارج از شهر برد
مادر اصرار داشت که هوا گرم است و بگذار اواخر شهریور برویم مهتاب و مهسا پا را در یک کفش کردند که تابستان در حال تمام شدن است و چون ما بابا نداریم باید مثل افسرده ها گوشه خانه بنشینیم، همه دوستانمان به سفر رفته اند واین ما هستیم که دایم کنج خانه نشسته ایم. آنقدر مهتاب و مهسا گفتند که س هیل ا خانم تصمیم گرفت مرخصی بگیرد و اسباب سفر به منزل خواهرش را فراهم کند. اواسط تیر ماه بود و هوا بسیار ...
سترگ مثل خراسان
...، خود در این باره می گوید: پدر من عطار - طبیب بود و مادر هم کارش خانه داری و بعدها هم دعاگویی و نماز و طاعت و زیارت امام رضا و از این قبیل. بعد از مدتی با درمان های پدر و دعاهای مادر ونذر و نیازهایش آن چشم دیگر را هم به دنیا گشودم. خدا به من رحم کرد و الا حالا دنیا را با یک چشم می دیدم. اما حالا با دو چشم می بینم. مهدی اخوان ثالث تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاه خود به پایان ...
مهدی هاشمی با همکاری ساواک چند بار برای شهید اندرزگو تله گذاشت
ساواک فهمیده بود که پدر وارد مشهد شده و اجاره منزل، ممکن بود منجربه لو رفتن جای ایشان شود. اتفاقاً خانه ای که خریدیم، فقط چند کوچه با منزل مقام معظم رهبری فاصله داشت و شهید هم که آوازه اش همه جا پیچیده بود. هنگامی که ایشان مطلع شدند که شهید وارد مشهد شده، جلسات سری و خاصی را با او داشتند و همین جلسات و ارتباطات موجب شد که دوستی و صمیمیت خاصی بین آندو بزرگوار به وجود بیاید. خانم مقام معظم رهبری هر ...
همسر شهید اندرزگو در گفت وگویی مطرح کرد زجر های یک چریک اسلامی به روایت همسرش/پیش بینی وقوع جمهوری ...
...> بله! آقا سید مهدی را خدا در همین خانه به ما داد. مهدی چهار ماهه بود که از این خانه رفتیم. خانه ای رهن کرده بودند کنار خانه آقای صدری. حدود چهار ماه آنجا بودیم که یک روز ایشان آمدند و گفتند، من تحت نظر هستم و باید فرار کنیم. اگر شما مایل هستید با من بیایید. مقداری از اسباب ها را زود جمع کردیم و آمدیم قم. به من می گفت، به همه گفته ام برادرم تصادف کرده است و باید سری به او بزنم. بخشی از اسباب و اثاثیه ...
معماری هر کشور زاییده اراده افرادی است که آن ها را به وجود می آورند
همواره سعی شان بر این بوده که به مردم بگویند همه چیز از نوع خارجی و غیر ایرانی اش خوب است. در نتیجه همین تفکر باعث می شود که در مسائل مختلف به جای آن که یک اثر بهتر به ما عرضه شود، یک اثر متفاوت تر عرضه می کنند و ما چون آن را نمی شناسیم، فکر می کنیم که بهتر است. البته بعد از مدتی خودمان متوجهش می شویم و زجرش را هم می کشیم. مثلا فرض کنید که یک معمار سرتاسر نمای ساختمان ما را شیشه می کند که متفاوت و ...
آلبوم کم یاب از کودکی مارلون براندو
کودکی به براندو رخ نشان داد؛ وقتی یازده ساله بود پدر و مادرش از هم جدا شدند و آنها به اجبار به ایلی نویز مهاجرت کردند و زندگی سختی را سپری می کردند. براندو بعدها درباره خاطرات آن دوران گفته است: ما در شهری کوچک زندگی می کردیم، و مادرم یک دائم الخمر بود. زمانی که مادر می رفت و گم می شد، ما نمی دانستیم که او کجاست. برایم عادت شده بود که بروم و او را از زندان در بیاورم. خاطرات او حتی اکنون ...
سودابه حسنی دخت: زن و شوهر شریک دارو ندار یکدیگرند
سودابه حسنی دخت کاردانی بی هوشی دارد، مدرک لیسانس را در رشته پرستاری گرفته و برای فوق لیسانس رشته روابط بین الملل را انتخاب کرده است. با این گوینده درباره استقلال مالی زنان، بزرگ کردن فرزندان و تاثیر سبک زندگی پدر و مادر بر رشد بچه ها هم صحبت شدیم. برای آشنایی بیشتر با شما، کمی از خودتان برایمان بگویید؟ پدرم دبیر هنرستان بود و مادرم خانه دار. در خیابان پیروزی تهران متولد شدم، در همین محله به مدرسه رفتم و دیپلم گرفتم و بعد از گرفتن دیپلم سرکار رفتم. یعنی بعد از گرفتن دیپلم، کنکور ندادید و دانشگاه نرفتید؟ یک سال کار کردم. بعد در کنکور شرکت کرده و دانشگاه رفتم. دوره کمک های اولیه شامل تزریقات و پانسمان و... را در هلال احمر گذراندم و به مدت یک سال در یک کلینیک مشغول کار شدم. پس در سن کم حس خوب دستمزد گرفتن را تجربه کردید؟ بله! از همان ابتدای جوانی کار کردن را تجربه کردم .شاید به همین دلیل به کار عادت کردم و الان اگر چند روزی مرخصی بگیرم یا به هر دلیلی سرکار نروم، احساس خوبی ندارم. بچه های نسل گذشته معمولا بعد از گرفتن دیپلم دوست داشتند سرکار بروند تا بتوانند به خانواده کمک کنند، والدین هم کمتر مخالفت می کردند اما الان بیشتر پدر و مادرها، فرزندان 18 19 ساله خود را هنوز بچه هایی می دانند که باید از آنها مراقبت کنند. نسل قبل خیلی متفاوت از نسل امروز است. بچه های امروزی خیلی پاستوریزه هستند. تفاوت نسل ها کاملا مشهود است؛ ما تجربه های متفاوت اجتماعی داشتیم و خیلی چیزها را از نزدیک درک می کردیم البته نسل امروزی هم خیلی چیزها می داند که ما از آنها سر درنمی آوریم.با همه اینها معتقدم نسل ما بهتر و بیشتر با زندگی و اتفاقات آن رو به رو می شد. این اتفاق بیشتر به خاطر نگرش والدین به فرزندانشان است یا خود بچه ها کمتر اهل ریسک کردن و رودررو شدن با تجربه های زندگی هستند؟ به نظرم مقصر اصلی جامعه است.نسل ما راحت تر وارد جامعه می شد، پدر و مادرها بیشتر به جامعه اعتماد داشتند و به ما اجازه می دادند در کلاس های مختلف شرکت کنیم و سرکار برویم.اما الان والدین بچه های خود را در کلاس های مختلف ثبت نام می کنند اما خودشان مدام همراه آنها هستند و از آنان مراقبت می کنند. به همین دلیل است که یک جوان 18 ساله امروزی خیلی از تجربه هایی که ما در این سن به دست می آوردیم را کسب نکرده است و توانایی انجام خیلی از کارها را ندارد . برای ما فقط در دوره ابتدایی سرویس می گرفتند اما در مقاطع بعدی خودمان به مدرسه می رفتیم و برمی گشتیم با این که مدرسه به خانه خیلی دور بود.همین رفت و آمد در سرما و گرما ما را قوی کرد. اما بچه های امروزی توانایی پیاده روی های کوتاه یا تنها رفتن به کوچه و خیابان را ندارند . والدین به جامعه اعتماد ندارند و همین، بچه ها را ضعیف کرده است. البته ناامنی در جامعه را نمی توان نادیده گرفت؛ به نظر شما که اهل رسانه هستید ناامنی چرا در جامعه زیاد شده است؟ به نظرم قُبح خیلی چیزها از بین رفته است.یکی دو دهه قبل مردم مراعات خیلی از چیزها را می کردند حتی جلوی بچه ها سیگار نمی کشیدند اما الان بزرگ ترها جلوی بچه مثلا سه ساله کارهایی را انجام می دهند که مناسب سن او نیست و نباید برای او عادی شود. در اکثر خانه ها ماهواره وجود دارد و بچه ها مدام در معرض برنامه های آن هستندکه این برنامه ها ذهن آنها را تخریب می کند.دوره ما فیلم وی اچ اس بود که با نظارت خانواده آنها را تماشا می کردیم؛ پدر ومادرمان نمی گذاشتند صحنه های خشن و صحنه هایی را که مغایر اخلاق بود، حتی سیگار کشیدن را، ببینیم. چند روز قبل در اخبار اعلام کردیم سیگار کشیدن به مقطع راهنمایی رسیده است و این فاجعه است. سن خیلی از ناهنجاری ها پایین آمده و همه اینها باعث شده جامعه ناامن شود. من به عنوان مادر همیشه نگران فرزندم هستم چون می دانم هرچند بچه ام را خیلی خوب تربیت کنم و مراقب او باشم، اما مطمئن نیستم او در مدرسه و جامعه با خیلی از ناهنجاری ها آشنا نشود و در معرض آلوده شدن قرار نگیرد. شما در سن پایین استقلال مالی را تجربه کرده اید این موضوع چقدر در توانمندسازی شما موثر بود؟ استقلال حس خیلی خوبی دارد! وقتی نوجوان بودم، خجالت می کشیدم از پدر و مادرم پول بگیرم .معمولا خودشان مایحتاج ما را می گرفتند. وقتی حقوق بگیر شدم، چیزهایی را که دوست داشتم، می خریدم البته با اجازه پدر و مادر. استقلال مالی داشتم اما بدون اجازه والدینم چیزی نمی خریدم. یادم هست با اولین حقوقم برای خواهر و برادر کوچک ترم اسباب بازی خریدم. اما نسل امروز اگر استقلال مالی داشته یا نداشته باشند، خیلی از کارها را بدون اجازه والدین انجام می دهند که این هم یکی از خطراتی است که خانواده های امروزی را تهدید می کند. استقلال مالی و به تبع آن اعتماد به نفس بالای شما بعد از ازدواج چه تاثیری در زندگی مشترک شما داشت؟ همیشه گفته ام که همسرم مرد بسیار خوبی است. درآمدم را هیچ وقت صرف هزینه های خانواده نمی کنم چون همسرم روی درآمد من حساب باز نکرده است. من بعد از ازدواج هم سرکار رفتم هم ادامه تحصیل دادم؛ چون کار و تحصیل را دوست دارم و همسرم مانعی برای پیشرفتم نیست. در برخی خانواده ها زن و مرد به یکدیگر فخرفروشی می کنند و همین آسیب جدی به زندگی مشترک آنها وارد می کند، نظرتان درباره چنین روشی در زندگی مشترک چیست؟ رفتار زشت و تحقیرکننده ای است.به نظرم این به فرهنگ خانواده بستگی دارد. وقتی زندگی مشترک شکل می گیرد، زن و مرد شریک داروندار هم می شوند. این که برخی زوج ها سر موضوعاتی مانند مالکیت خانه، ماشین و... با یکدیگر نزاع می کنند، نشان دهنده این است که مفهوم زندگی مشترک و خانواده را نمی دانند. پدر شما معلم بوده و معمولا این قشر در تربیت فرزندان موفق هستند؛ شما بیشتر تحت تاثیر پدرتان بزرگ هستید یا مادر؟ مادرم برای درس خواندن و پیشرفت ما را تشویق می کرد و پدرم حامی ما بود. مادرم مدام ما را تشویق به پیشرفت می کرد برای همین هیچ کدام از ما در هیچ مقطعی چه تحصیلی و چه کاری، متوقف نشدیم. طاهره آشیانی - جام جم ...
روایت رفیقدوست ازدیدار خصوصی بامنتظری/برخی تحمل لاجوردی رانداشتند
اسلحه ها را می خریدیم و وارد کشور می کردیم اگر این بلا از سر ملت برداشته نمی شد منافقین داعیه حکومت داشتند. طرفداران امام (ره) فعالیت های مبارزاتی خود را تکلیف شرعی می دانستند در دی ماه سال 57 سران منافقین نزد آقای طالقانی و منتظری رفتند و گفتند به نظر اتفاقاتی در حال رخ دادن است و شما پیروز این اتفاقات هستید، شما حکومت بلد نیستید، کار را به ما بسپارید. تمام حرکاتی که بعد از آن از سوی منافقین شناسایی ...
جریان جهیمان العتیبی، اخوان سعودی و سلفیه جهادی
تجربه کنند. در این بین به افراد مختلفی می توان اشاره کرد؛ مثلاً محمد امیر سلیمان صقر از اعضای جماعت اسلامی بود که به عربستان رفت و در تحرکات جهیمان مشارکت داشت و پس از شکست اشغال حرم مکی، نه سال به زندان افتاد و بعد از آزادی برای جهاد در افغانستان به پیشاور رفت. (108) برخی مدعی اند که حتی بن لادن نیز از جهیمان و حادثه اشغال مسجدالحرام متأثر بوده است (109) که البته نمی توان رابطه ارگانیکی بین ...
دلایل دخالت والدین در ازدواج جوانان
تامین خرج و مخارج زندگی را داشتند. مریم می گوید:در این شرایط برای ادامه زندگی ترجیح دادیم به طور موقتی در منزل مادرم زندگی کنیم. در این حین مهدی هم توانست در قالب فعالیت های پروژه ای در شهرداری یکی از مناطق جذب شود و هم اکنون یک زندگی معمولی را داریم. این امر به دلیل حمایت های خانواه ام بروز کرده است، در غیر این صورت ادامه زندگی مشترک برایمان فراهم نبود. به گفته او مشکلات و نارسایی ها در ...
خاطرات رهبر انقلاب از شهید اندرزگو +تصاویر
زمانی که در تهران و مدرسه ی رفاه خدمت امام رسیدیم، ایشان دو برادر کوچک تر من را -یکی هفت ماهه و دیگری دوساله- روی پاهای خودشان نشاندند و ما را مورد تفقد و مهربانی قرار دادند. ایشان پس از کمی مقدمه چینی خبر شهادت پدر را به ما دادند. بعد از شنیدن خبر شهادت پدر، مادرم طبیعتاً بسیار دگرگون و ناراحت شدند. حضرت امام هم برای مادر ما از حضرت زینب سلام الله علیها و صبر ایشان مثال زدند و او را به صبر و ...
کمک های مالی ائمه (علیهم السلام) به نیازمندان
می کشید و در خانه فقرا می برد و می فرمود: صدقه پنهانی، آتش خشم خدا را خاموش می سازد. (14) اهل مدینه می گفتند ما صدقه پنهانی را هنگامی از دست دادیم که علی بن الحسین (علیه السلام) درگذشت. (15) حضرت سجاد (علیه السلام) در طول سال ها به قدری انبان حاوی آرد و دیگر مواد غذایی را به دوش کشیده، شخصاً به در خانه فقرا برد که شانه حضرت کوفته شده و پینه بسته بود، به طوری که پس از شهادت آن حضرت، هنگام غسل ...
پیشنهاد بی شرمانه جیووا به کی روش؟ / نظر وزیر دولت اصلاحات درباره روحانی / افشای راز بزرگ بهداد سلیمی/ ...
تحولات در گذر است و خبر هیچ گاه متوقف نخواهد شد؛ خبرهایی رسمی و گاه غیر رسمی؛ خبرهایی که مورد توجه قرار می گیرد یا ممکن است همه به راحتی از کنار آن بگذرند. رسانه های خبری هر یک به فراخور وابستگی جناحی خود، خبرهایی را برجسته می کنند و در مواردی هم از کنار آن می گذرند. اگر خبر به ما هو خبر موضوعیت داشته باشد، وابستگی جناحی نباید در کم رنگ و پر رنگ ...
اموال خصوصی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام)
که حضرت املاکی داشته که به او بخشیده است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خواست مزرعه ینبع (12) را به شخصی به نام کشد اقطاع نماید (زمینی در اختیارش بگذارد که آن را آباد کند). او عرض کرد: من پیر شده ام ولی شما آن را به پسر برادرم بدهید. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آن را به پسر برادر او داد و عبدالرحمن بن سعد انصاری آن را به سی هزار درهم خرید و حضرت علی (علیه السلام) آن را از ...