سایر منابع:
سایر خبرها
نگرانی پیامبر(ص) از عدم فهم مردم و تحمل ولایت
تا اینجا روشن شد که این سفره توسط نبی اکرم گشوده و پهن شد و ایشان با کنار زدن پرده ها و موانع، به تبیین امر بسیار دشوار و بسیار مهم ولایت پرداختند که به خاطر سنگینی و دشواری آن، نگران فهم و تحمل مردم بودند و خداوند ایشان را حفظ کرد و فرمود: وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ . غدیر ظرف تبیین این حقیقت بوسیله نبی اکرم است و در آن روز این باب بر مردم گشوده شد. باطن دین هر پیامبری، ولایت امیرالمؤمنین ...
رمز عید بودن غدیر
(ع)را به عنوان هادی امت نصب کرد و این آیه نازل شد و دین کامل گشت ونعمت خدا بر مومنان، تمام شد. گفتم: آن روز، کدام روز از سال است؟ فرمود: روزها جلو و عقب می افتد، گاهی شنبه است، گاهی یک شنبه، گاهی دوشنبه، تا... آخر هفته. گفتم: در آن روز، چه کاری سزاوار است که انجام دهیم؟ فرمود: آن روز، روز عبادت و نماز وشکر و حمد خداوند و شادمانی است، به خاطر منتی که خدا بر شمانهاد و ولایت ما را قرار داد. دوست دارم ...
میشل بوتور، مشهوری که ناشناخته از دنیا رفت
روزنامه شرق - ترجمه از اصغر نوری: استوار مثل یک صخره، با لباس سرهم سبز همیشگی اش، ریش و صورت بشاشش، میشل بوتور، پدر رمان نو ، نرده سفید خانه کناره اش را باز می کند، خانه ای جدا افتاده پشت کلیسای لوسینژ در اوت ساوآ. اقامتگاهی درهم و برهم که روی آن شعری نوشته شده است. بوتور آهسته راه می رود و انگار از زیر بارش برف می آید.سه سگ توی قفس هاشان هستند، کنار پیانویی که بعد از مرگ همسرش، ماری ژو، ساکت ...
حسن یزدانی: من تختی نیستم!
استارت زدم ولی بعد از یک سال زیر نظر همت مسلمی تمرینات اصلی تر را دنبال کردم و در همه این سال ها فقط با این مربی بودم. کشتی ورزش سنگینی است. از این رشته خسته نشدی؟ - اوایل که به سراغ کشتی رفته بودم کمی باعث دلزدگی ام شد و خواستم از این رشته بیرون بیایم ولی بعد از شش ماه که کشتی را آغاز کرده بودم در اولین مسابقات قهرمان شدم و ترغیب شدم تا کشتی را ادامه بدهم. از آن به بعد هم همیشه ...
با خانواده دونالد ترامپ آشنا شوید+ تصاویر
فرزند هم از همسر فعلی خود ملانیا (بارون، 10 ساله). او هشت تا هم نوه دارد. بی بی سی نوشت: ایوانا ترامپ مدل و اهل کشور چک بود و دونالد جونیور زبان چکی را از او و پدربزرگ و مادربزرگش آموخت. دونالد جونیور در دوران جوانی سعی می کرد خود را در معرض توجه عمومی قرار ندهد چون، همان طور که در سال 2006 به نیویورک تایمز گفت، "علاقه نداشتم تنها به عنوان پسر دونالد ترامپ شناخته بشوم که دارد ...
دخترم را با وضعیت بسیار بدی در ماشین دوست پسرش دیدم
پدرش آمده بود. زودتر از کلاس آموزش زبان بیرون زدم و سوار ماشینش شدم. در بین راه یک آب میوه تعارف کرد. هوا گرم بود و آب میوه را سر کشیدم. هنوز چند دقیقه نگذشته بود که چشمانم سیاهی رفت و به خواب رفتم. شانس آوردم. مادرم که به حرکاتم مشکوک شده بود، آن روز به طور پنهانی هوایم را داشت هنوز باور ندارم حامد قصد کثیفی داشت او در تلگرام بسیار مودب بود و پشیمانم. حامد که می دید چاره ای ...
با دوست برادرم به یک میهمانی رفتم / مجبور شدم تا مدتها به او باج بدهم
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، رویا دختر 20 ساله در حالی که از شدت خماری، نای حرف زدن نداشت و دستانش از عصبانیت به لرزه افتاده بود به کارشناس اجتماعی کلانتری سجاد مشهد گفت: دختر نوجوانی بودم که پای شهباز به زندگی ما باز شد. او از دوستان صمیمی برادرم بود. شهباز خیلی زود اعتماد همه اعضای خانواده را به خودش جلب کرد. به طوری که پدرم کلید منزلمان را به او داد تا بتواند به راحتی در محل ...
5 عادت خانواده های خوشبخت
توصیه به نتیجه اصلی تحقیق درباره خوشبختی مربوط می شود: مهم است یاد بگیریم که از نتایج تصمیماتمان راضی باشیم. معلم پیش دبستانی فرزندانم وقتی دختر ها را به خانه فرستاد، از آن ها خواست که در راه با خودشان این جمله را که ذکر قوی و موثری واقع شد، تکرار کنند: شما آن چیزی را به دست می آورید که انتخاب کرده اید پس به این خاطر عصبانی نباشید. بری شوارتز (Barry Schwartz) استاد روان شناسی در دانشکده ...
نویسنده"عباس دست طلا": نویسندگان دفاع مقدس از مظلوم ترین نویسندگان هستند/ همه می گفتند: آقا کتابت را ...
برای مصاحبه می رفتم در این مدت همه چیز خوب بود بعد از سه ماه همه چیز یادش رفت در حالی که اطلاعات خیلی کمی داده بود همان زمان بو که گفت: من پدر شهید هستم، من از ایشون خوشم آمد، گفتم عکس پسر شهیدت را بده، راجع به هر شهیدی که کار میکنم عکسش را می گیریم و مدل خودم با شهید ارتباط برقرار می کنم. به شهید گفتم خودت راهی را نشانم بده، یک دفعه به ذهنم زد آقای باقری یک آلبوم عکسی یا چیزی باید داشته باشد ...
شورش متافیزیکی: پاسخی مدرن به مسئله شر
مردم به همدیگر بیاموز و نگاه کن ببین مردم اگر همدیگر را دوست داشته باشند چطور با هم رفتار می کنند. همین طور شخصی که پسر جوانش را از دست داده بود گفت: امروز بر من معلوم شد که خدا هرگز فرزندی و قومی و خویشی و اهلی ندارد، چرا که اگر رنج از دست دادن فرزند را می فهمید هرگز داغ این جوان را بر دل من نمی گذاشت. موضوع دیگری که انسان برای خاطر آن بر خدا می شورد این است که می خواهد برای به دست آوردن ...
دختر میلیونر تهرانی در خانه مجردی دو جوان چه می کرد؟
روز نو : فرار از خانه پدر ثروتمند به اسارتگاه 2 جوان فریبکار رسید که هر کدام در 2 سناریوی جداگانه پیشنهاد میلیونی برای رهایی دختر جوان را مطرح کردند. چندی پیش پدر و مادر نگرانی با مراجعه به دادسرای امور جنایی تهران از ماجرای ناپدید شدن دختر جوانشان به نام مریم خبر دادند. بدین ترتیب تیمی ازماموران اداره 11 پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس جنایی برای ردیابی دختر جوان ...
عیدغدیر در کلام انبیا و اولیا و آثار و برکات آن
...> امام رضا(ع) شنید که بعضی از مردم روز غدیر را انکار می کنند، فرمود: پدرم از پدرش روایت کرد که روز غدیر در میان اهل آسمان مشهورتر است تا میان اهل زمین... به درستی که دراین روز خداوند گناه شصت سال از مردان و زنان مؤمن را می آمرزد و دو برابر آنچه در ماه رمضان از آتش دوزخ می رهاند؛ در این روز آزاد می کند...اگر مردم ارزش این روز را می دانستند، بی تردید فرشتگان در هر روز ده بار با آنان مصافحه می کردند. ...
شهادت مرتضی او را برایم جاودانه کرد
تماس گرفتم که مرتضی جان تو کجائی؟ کیفت کو؟ گفت امشب در بسیج خشم شبانه داریم، وسایل درون ساکم را می خواهم. گفتم اگر برنگردی من مسافرت نمی روم. گفت من تا قبل از نماز صبح به خانه برمی گردم. بعد انگار به مادر و پدرش گفته بود و آنها به خانه ما آمدند. اول سراغ مرتضی را گرفتند و بعد مادرشان گفتند ما می مانیم تو اگر مرتضی دیر آمد برو. صبح شد و خبری از مرتضی نشد. مادرش من را از زیر آینه و قرآن رد ...
این 19 نفر، 11 سپتامبر را ساختند
زندگی اش ادامه دهد. می خواست عضو سازمان کمک های اسلامی شود، اما بعد از ترک خانه تنها یک بار با خانواده اش تماس گرفت. خیلی زود با ویزای توریستی به آمریکا رسید. قبل از رسیدنش به آمریکا، 30 هزار دلار پول به حساب بانکی اش در امارات واریز شده بود که منبع آن معلوم نیست. او یکی از 9 نفری بود که در آمریکا هم حساب بانکی باز کرده و منتظر پول بودند. مهند الشهری ، 22 ساله، و برادران القامدری، حمزه و ...
فرماندهان اصلی داعش را بشناسید!
مرخص شد. درخواست او برای بازگشت به ارتش بی پاسخ ماند و او در بازگشت به زادگاهش نتوانست وارد نیروی پلیس محلی شود. در همین برهه، مادر او بر اثر سرطان مرد و بنا به گفته پدرش او به شدت دچار ضربه روحی شد. بر اساس گزارش وزارت دفاع گرجستان، او در همین سال 2010، به جرم پنهان کردن اسلحه به سه سال زندان محکوم شد. تصور این که یک جوان 24 ساله افسرده، با سابقه آشنایی با تفکر افراطی، در زندان های ...
تجاوز وحشیانه به دختر 7 ساله در نیشابور+ عکس کیانا
به گزارش خبر استان ،بیست و پنجم شهریور سال جاری یک خانواده تهرانی خبر گمشدن مشکوک دختر بچه شان را به نام ” کیانا” 7 ساله را به ماموران آگاهی نیشابور اطلاع دادند. تجاوز به دختر 7 ساله در نیشابور پدر کیانا به ماموران آگاهی گفت: برای سر زدن به خانواده ام به همراه یک پسر و دو دخترم به نیشابور سفر کردیم. بعد از اینکه به ملاقات پدر و مادرم رفتم به اصرار آنها شب را در خانه پدرم به ...
حسن یزدانی: من تختی نیستم!
به خانه دیده اند که من برادر کوچکترم را زمین انداخته ام و از فردای آن روز برای اینکه دوباره این کار نکنم، مادر من را با یک چادرنماز به بلوک 15 کیلویی بسته است ولی بعد از چند روز دیدند که من بلوک را با خودم کشیده و به سمت دیگر برده ام و به این خاطر بلوک ها را به دوتا افزایش دادند (می خندد)، بابام می گوید: حسن ماشاءالله از کودکی پر زور و پرتلاش بود . آرزویت در ورزش؟ - تکرار ...
نابغه خردسال خوزستانی:می خواهم دانشمند هسته ای شوم+تصاویر
این نابغه خوزستانی می گوید: از 17 سالگی یعنی مصادف با سال 65 به جبهه رفتم و تا پایان جنگ تحمیلی در آنجا ماندم. در حال حاضر هم با تحصیلات کارشناسی ارشد در رشته عرفان اسلامی به عنوان معلم پرورشی فعالیت می کنم. همسرم حافظ کل قرآن، داور نهج البلاغه و با مدرک تحصیلی دکترا در حال حاضر به عنوان مدیر یکی از مدارس اهواز فعالیت می کند. خانواده 6 نفره داریم که 2 دختر و 2 پسر هستند. فرزند اولم در ...
توت های سفید، توت های بهشت!
؟ گفتم بله! می دانم. گفت: از نظر شما ا شکال ندارد؟ ما شنیده ایم که علی پدرش را از دست داده و دو پسر دیگر شما هم در جبهه هستند و او به قولی الان مرد خانه شماست. گفتم: بله مهدی و جواد پسرانم در جبهه هستند و من نیز تا ساعتی دیگر عازم پشت جبهه خواهم شد، علی هم ان شاء الله به ما خواهد پیوست. قرار بود دوستان تا ظهر به من زنگ بزنند، اما آن روز خبری از اعزام نشد ...
حسن یزدانی: من تختی نیستم!
به به خانه دیده اند که من برادر کوچکترم را زمین انداخته ام و از فردای آن روز برای اینکه دوباره این کار نکنم، مادر من را با یک چادرنماز به بلوک 15 کیلویی بسته است ولی بعد از چند روز دیدند که من بلوک را با خودم کشیده و به سمت دیگر برده ام و به این خاطر بلوک ها را به دوتا افزایش دادند (می خندد)، بابام می گوید: حسن ماشاءالله از کودکی پر زور و پرتلاش بود . آرزویت در ورزش؟ - تکرار ...
شهید مدافع حرمی که قبر خود را قبل از شهادت نشان داد/به مردم بگو فقط اطاعت محض از رهبری و پشتیبانی از ...
بزرگ هم گذشت و زندگی آرام آنها آغاز شد. فضای خانه شان مملو از یاد خدا بود و نماز شب هایشان چهره شان را خدایی می کرد. هنوز زمان چندانی از زندگیشان نگذشته بود که خداوند هدیه دومش را هم در دامان عروس گذاشت و خبر پدر شدن محمدجواد بهترین خبر زندگی اش بود. هر دو تصمیم گرفتند نام دختر خود را زینب بگذارند و این نیکو ترین نامی بود که میتوانستند بر هدیه خدا بگذارند. محمدجواد سخت این دختر ...
کراوات شجریان، لباس لیدی گاگا، و کفش خراسان شمالی در گفت وگوی مدآنلاین با کاوه آفاق
.... از روز اول یعنی از سال 82 تا الان اصولا چنین موضوعاتی را با مشورت هم انجام می دهیم من و نوید با مشاوره در روزهای اولی که می خواستم موسیقی را به صورت کلیپ شروع کنیم با the ways و آهنگ شال و اتاق آبی و خواب بازی را ساخته بودم نمی دونم سر فیلم برداری کدام بود که به این نتیجه رسیدیم که توی تصویرمان یک اِلِمان داشته باشیم که با همه کسانی که در آن زمان در بازار موسیقی ایران بودند متفاوت باشد وهم ...
طراح زیورآلات چوبی، از طرح و ایده اش می گوید؛ مرد هیزم شکن
...، کیم ووچونگ و خیلی های دیگر. جرقه این که کسب و کار خودم را داشته باشم از خیلی وقت پیش خورده بود، فقط نیاز داشتم یکی بگوید انجامش بده و این کتاب ها به من گفتند. از تهران که برگشتم سال 91 بود و شروع کردم به جمع کردن گروهی معماری که با شکست روبه رو شد. پس از آن به سراغ عکاسی رفتم و حتی دوباره به تهران برگشتم و یک دوره کوتاه مدت نورپردازی پیش استاد محمدرضا رضانیا گذراندم، و دوباره به شهرمان ...
مرد چینی با شاخی روی گردنش
روغن سرخ کردنی دزد احمق در دودکش خانه گیر کرد +تصاویر انگشت خانم آشپز لای ساندویچ و زیر دندان مشتری+عکس بلندترین نخل های دنیا +تصاویر گلوله ای 42 سال درون سر یک زن بود+عکس پسر14 ساله با عجیب ترین پاهای دنیا+تصاویر مرد غواص در فاضلاب+تصاویر پاهای این پسر بچه شبیه اردک است+تصاویر زنی که عنکبوت در گوشش زندگی می کرد+عکس هدیه جالب یک پسربچه به ...
جدیدترین اظهارات مادر ستایش
ساعت هفت غروب به خانه نمی آید. نمی تواند که بیاید. ساعت برگشتنش به خانه را تغییر داده است، بلکه شیرین زبانی های ستایش را فراموش کند. اما فراموشش نمی شود. ستایش هر وقت که پدرش از سرکار بر می گشت، بدو بدو به استقبالش می رفت. حالا دیگر کسی به استقبالش نمی رود. از خدا صبر خواسته ام. اما نمی دانم پدر ستایش که کل ماجرای کشته شدن او را در دادگاه شنید، چطور می تواند تحمل کند! صفیه قریشی با اشاره ...
دوجوان برای پناه دادن به دختر فراری به فکر اخاذی از پدرش افتادند
به گزارش ایران، این پسر که با شنیدن درد دل های دختر جوان، اعتماد او را جلب کرده و از وضعیت مالی خانواده اش نیز مطلع شده بود، در نقشه ای حساب شده نقشه فرار دختر از خانه را طراحی کرد. به این ترتیب المیرا که تصور می کرد با فرار از خانه، یک زندگی رؤیایی درکنار شهرام خواهد داشت به خواسته او تن داد و به خانه دوست فریبکار تلگرامی اش رفت. چند روز پس از غیبت دختر جوان در حالی که تحقیقات برای ردیابی وی ...
مرد خشمگین، همسر و 2 دخترش را کشت +عکس
همسرم برسر مسائل مختلف خانوادگی با هم اختلاف داشتیم، اما به خاطر بچه ها جدا نشدیم. درگیری هایمان هر روز بیشتر می شد. این اواخر به اعضای خانواده ام هم سوء ظن پیدا کرده بودم. وی ادامه داد: بامداد جمعه تصمیم گرفتم همسرم را بکشم و خودکشی کنم. می خواستم او را بکشم که بیدار شد. با صدای مشاجره مان، فاطمه 12 ساله و رقیه 22 ساله بیدار شدند و به سمتم آمدند. می خواستند مادرشان را نجات ...
اخبار حوادث
خاطر بعد از سه روز یک اره برقی خریده و من جسد پدرم را تکه تکه کردم. مادرم نیز تکه های جسد را در کیسه های زباله قرار داد.همان موقع ماموران که از طریق عمویم متوجه جنایت شده بودند وارد خانه شده و ما را دستگیر کردند. در ادامه جلسه دادگاه مادر خانواده به نام لیلا در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: طی 25 سال زندگی مشترک با همسرم یک روز خوش نداشتم و او، من و دخترانم را همیشه آزار می داد ...
عاشق دوست مادرم شدم، نیمه شب به اتاق خوابش رفتم
شوهر این زن بخاطر بیماری پدرش به شهرشان سفر کرده بود و پسر همسایه می دانست نازنین تنها است. چندی پیش زنی گریان به پلیس مراجعه کرد و از سرنوشت تلخ خودش پرده برداشت وی گفت:2 سالی است که ازدواج کرده ام و از 6 ماه پیش بخاطر کار یعقوب به تهران آمدیم. وی افزود: مازندگی خوبی داشتیم و راضی بودیم خانه ای اجاره کرده و من با زن همسایه دیواربه دیوار در طبقه سوم ساختمان رابطه دوستی برقرار ...
آنچه درباره "تنهایی" نمی دانستید!
نیویورک رفتم، برای شغلی معتبر و به تعبیر پدرم، فرصت ورود به دنیای واقعی بود؛ ولی می خواستم تنهایی ام را هم خاتمه بدهم: در یکی از آسمان خراش ها با همکاران انگلیسی زبان بنشینیم و غروب ها با دوستان برای صرف نوشیدنی برویم؛ مثل همۀ آدم های عادی. تنهایی ام خیلی کم شد؛ ولی تُهی تر شدم: تُهی از فرصت درون نگری، از آن تنهایی ای که مُدام ظرفیت عاطفی ام را به من یادآور می شد، آن ظرفیتی که امیدوار بودم زمینه ...