سایر منابع:
سایر خبرها
معمای ناپدید شدن ناگهانی 3 زن در تهران
جوانی با مراجعه به دادسرای امور جنایی تهران از ناپدید شدن مادرش خبر داد. این جوان به در شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران گفت: صبح دوشنبه به سرکار رفتم و زمانیکه به خانه بازگشتم متوجه نبود مادرم شدم ، ابتدا فکر می کردم مادرم برای خرید از خانه خارج شده اما هرچه انتظار کشیدم بی فایده بود و به سراغ آشنایان و دوستان خانوادگی مان رفتم اما هیچ کس از مادر اطلاعی نداشت نمی دانم چه اتفاقی رخ داده استو بنا به این گزارش، تیمی ازماموران اداره 11 پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس مرشدلو برای ردیابی 3 زن گمشده وارد عمل شده اند. ...
ادعاهای عجیب زوج افیونی در مرگ نیکان کوچولو + عکس
بعد دیگر نتوانستیم آن را ترک کنیم و معتادش شدیم. مادر نیکان که نگران سرنوشت دختر 3 ساله و پسر دوساله اش است به رکنا گفت: به خاطر اعتیادمان بچه هایم را مدتی به خانه مادرم فرستادم اما پس از چند وقت مجبور شدیم آنها را به بهزیستی بفرستیم چون دود مواد مخدر باعث بیماری بچه هایمان می شد و قصد داشتم مواد را ترک کنم که بچه هایم به خانه بازگردند که این ماجرا پیش آمد. بنا به این گزارش، تحقیقات پلیسی در این مرحله در انتظار نظریه پزشکی قانونی است و زوج افیونی به دستور بازپرس مرادی از شعبه دوم دادسرای ناحیه 27 در اختیار ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران قرار دارند. ...
صدا، دوربین، خمپاره!
خانواده ایرانی بود که در مسیر تاریخ معاصر ایران به پیش می رفتند. در این مجموعه بیژن با بازی پارسا پیروزفر پس از پشت سر گذاشتن ماجراهای مختلف مشغول زندگی در خارج از کشور است که متوجه می شود همسرش در ایران هنوز زنده است و پسری هم دارد. او برای پیدا کردن این دو نفر به ایران برمی گردد، اما متوجه می شود پسرش از رزمندگان جنگ در خرمشهر است و در قسمت پایانی فیلم و در تمثالی یوسف وار، درحالی پسرش را پیدا کرده و ...
اسیدپاشی به دخترجوان درپایتخت
این تماس تحقیقات مأموران کلانتری 137 نصر آغاز شد. هنوزدقایقی از این تماس نگذشته بود که مأموران دریافتند دختر جوان به بیمارستان شهید مطهری تهران منتقل شده است.بدین ترتیب موضوع به پلیس و بازپرس جنایی تهران اعلام و تحقیقات جنایی دراین باره آغازشد. آرزو -24 ساله- گفت: سه سال قبل با هومن آشنا شدم و رابطه ما ادامه داشت تا اینکه شب گذشته به خانه هومن رفتم. رفتارهایش مشکوک به نظر می رسید و حدس زدم که او ...
7 بار نامه درخواست قصاص از سوی قاتل
و خاله اش را پیدا کند تا از آنها نیز بابت قتل مادرش رضایت بگیرد. 22 تیر سال 83 بود که این پرونده پیش روی پلیس قرار گرفت. آن روز وقتی صدای انفجار از یک خانه ویلایی در پاکدشت شنیده شد، همسایه با ورود به این خانه با صحنه هولناکی در حمام خانه روبه رو شدند. جسد مادر و دختر در داخل حمام روی زمین افتاده و به آتش کشیده شده بود. پسر 20ساله خانواده به نام پیمان که بعد از آمدن همسایه ها سعی در ...
آنقدر چنگ زدند تا شیمیایی شدند
به گزارش قم نیوز، از کجا شروع کنم؟ از بغضی که یک جانباز زن پنهانش می کرد یا از نامه ها و عکس ها؟ شاید باید از انگشتان جامانده در لباس ها بگویم یا از حال و هوای زنانی که این لباس ها را شستند تا شیمیایی شدند. شاید 15 سالگی سن خنده داری برای حضور یک دختر در میدان جنگ باشد اما شهناز اشکیان این تجربه را به خوبی لمس کرده است. 14 سال داشته که انقلاب پیروز می شود و او به عنوان انتظامات راهپیمایی ها ...
بازداشت پدر و مادر شیشه ای در مرگ مرموز کودک سه ماهه
پنجشنبه گذشته زن جوانی با پلیس تماس گرفت و با شکایت از برادر و عروسشان از ماجرای یک کودک آزاری خبر داد. وی گفت: برادرم و همسرش معتاد به شیشه هستند و ساعتی قبل تر وقتی به دیدن آنها رفتم متوجه شدم پسرسه ماهه شان بی حال است و حدس زدم بلایی سرش آورده اند. با اعلام این گزارش، مأموران راهی خانه این زوج جوان شدند و پیکر نیمه جان نوزاد سه ماهه را دیدند و او را به بیمارستان منتقل کردند. روی بدن ...
نقاب دختر پولدار در اسید سوخت
.... رفتارهایش مشکوک به نظر می رسید. من حدس زدم که شاید با دختر دیگری در ارتباط است و موضوعی را از من پنهان می کند. بر سر این مسئله با هم جرو بحث کردیم. دعوایمان صبح روز بعد هم ادامه داشت تا اینکه او ظرفی را از بالکن برداشت و محتویات آن را به روی من پاشید. وقتی احساس سوختگی شدید کردم متوجه شدم که او دست به اسیدپاشی زده است. وی ادامه داد: حالم خیلی بد بود و درد داشتم. فریاد می زدم و در ...
فرماند ه آمریکایی اسلحه را به سمت من گرفت و گفت :قانون ما این است !
بود که نظامیان آمریکایی فریاد زدند که بیرون بیایم و آب را بستند. من 22 روز خود را نشسته بودم و به آنها گفتم که هنوز کف های صابون را نشسته ام؛ اما یکی از آنها با وحشیگری آمد و به زور مرا از حمام بیرون کرد و من مجبور شدم کف های صابون را با حوله خشک کنم و بعد از آن دیگر از صابون استفاده نکردم. این یک وجه تمایز اصلی بود. بگرام تحت تسلط نیروهای ویژه آمریکا بود و آنها اختیارات ویژه ای مثل سربازان خط مقدم ...
شناسایی رباینده دختر افغان در زندان
به گزارش شرق، مردی افغان یک ماه قبل به همراه دخترش به پلیس مراجعه کرد و گفت: دخترم از سوی یکی از هم وطنانم مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. او گفت: یک روز صبح بیدار شدم و دیدم دخترم در خانه نیست، درهای خانه قفل بود و معلوم بود او خودش از خانه خارج نشده و او را برده اند. من همه جا دنبال او بودم و شکایت هم مطرح کردم اما شب گذشته یکی از هم وطنانم به نام جمعه، دخترم را مقابل در خانه از ماشین بیرون ...
دختری در ایستگاه پایانی فریب
به گزارش ایران ,دختر جوان با مادرش پشت در شعبه 268 دادگاه خانواده ونک نشسته بود تا قاضی او را برای شنیدن شکایتش فرابخواند. مادر میانسال با لحن سرزنش آمیزی به دخترش می گفت: تو باید بیشتر دقت می کردی چقدر به تو گفتیم که حواست را جمع کن ولی گوشت بدهکار نبود. از همان روز اول فهمیدم کامبیز ریگی به کفشش دارد ولی چه می توانستیم بگوییم که تصمیم خود را گرفته بودی. محدثه درحالی که نم اشک روی گونه اش را پاک ...
پسر اسیدپاش: دختر مورد علاقه ام مرا سرکار گذاشته بود
: سه سال قبل با شایان آشنا شدم. پس از این ارتباط ما ادامه داشت تا اینکه به یکدیگر علاقه پیدا کردیم. او به من قول ازدواج داد و من هم به او اعتماد کردم به همین خاطر به خانه اش رفت و آمد داشتم. مدتی قبل متوجه شدم شایان با دختر جوانی رابطه دوستانه برقرار کرده است. همین موضوع هر روز مرا آزار می داد تا اینکه شب قبل به خانه اش رفتم. آن شب به خاطر همین موضوع با هم مشاجره لفظی داشتیم تا اینکه صبح امروز یکی ...
خاطرات روحانی شهید به روایت پدر
بار که علت نرفتن به دبیرستان خوارزمی را ازش جویا شدم گفت: آن جا مرا محدود می کردند، نمی توانستم فعالیت انقلابی بکنم. سال دوم دبیرستان بود که یک روز از سر کار به خانه آمدم. وقتی مهدی را در خانه دیدم، تعجب کردم. خیلی ناراحت بود. پرسیدم: بابا جان، چرا به مدرسه نرفتی؟! گفت: از مدرسه فرار کرده ام! برایم تعریف کرد به مناسبت چهارم آبان از آن ها خواسته اند رژه بروند و درباره شاه انشا بنویسند. او و چند نفر ...
همه درگیری های امیر تتلو با چهره های مشهور
را به دوش بکشی، بعد بروی و خواننده معروفی شوی، آنقدر که طرفدارانت از گوگوش و ابی و داریوش هم بیشتر شود، هر روز هم به دادگاه احضار شوی، یک قرون هم پول از کنار شهرتت درنیاوری، از خود بی خود می شوی دیگر . فیت با لس آنجلسی ها و اولین بازداشت بارها شایعه دستگیری اش دهان به دهان چرخیده بود، اما اولین بار در سال 87 بود که خبر بازداشتش روی صفحه اول خبرگزاری ها قرار گرفت. دقیقا بعد ...
بزرگ مردی که نقش مهمی در تشکیل سپاه پاسداران خرمشهر داشت/اخلاص و ارادات شهید جهان آرا به امام خمینی رحمه ...
دارم و هنوز برایم عزیز هستند. هر بار که آنها را می خوانم می بینم چطور این جوان بیست و پنج ساله دارای روحیه لطیف و عمیقی بوده است. روحیه ای که در محیط خشن جنگ همچنان پایدار ماند. (به نقل از همسر شهید). آزادسازی خرمشهر در ساعت دو بعد از ظهر روز سوم خرداد 1361، پس از 24 روز رزم بی امان، خرمشهر به طور کامل آزاد شد و پرچم پرافتخار اللّه اکبر، بر فراز مسجد جامع و پل تخریب شده ...
یک دستم کلاش بود؛ یک دستم دوربین
. گاهی هم با خودم می بردم و در اهواز خانه دوستان می گذاشتم و می رفتم و برمی گشتم. - همسرتان چه زمانی شهید شدند؟ اوائل جنگ بود. - شما تا چه زمانی منطقه بودید؟ بیشتر عملیات ها را در منطقه بودم، خصوصاً عملیات های جنوبی را تا زمانی که اسرائیل به لبنان حمله کرد و به لبنان رفتم. زمانی که کاظم اخوان و حاج احمد متوسلیان را گرفتند، روز بعدش من وارد همان منطقه شدم و حتی مشوق ...
خلبان جاویدالاثر محمد کاظم روستا، میهمان همیشگی وطن در خلیج فارس
...> پسر من با خانواده ای وصلت کرد که تنها یک دختر داشتند، خداوند بعد از 40 سال این دختر را به آنها عطا کرده بود. به همین خاطر سن پدر و مادر عروسم زیاد بود که ایشان به رحمت خدا رفتند. شرایط الان من به گونه ای است که امورات جاری سه خانواده با من است. یکی زندگی نوه ام است که باید امانت دار خوبی باشم، یکی زندگی خودم است، و دیگری مادر عروسم که شوهرش به رحمت خدا رفته است و من کفیل امورات زندگی ایشان هم هستم و ...
تلاش وهابیت برای مخدوش کردن جریان غدیرخم
) انجام داده باخبر کن . بریده می گوید: به مدینه رفتم و به مسجدالنبی وارد شدم در حالی که رسول خدا(ص) در منزل بود و عده ای از صحابه درب خانه حضرت نشسته بودند. گفتند: ای بریده از جنگ چه خبر؟ گفتم: خیراست خداوند مسلمین را پیروز کرد. گفتند: پس چرا تو زودتر آمدی؟ گفتم: به خاطر کنیزی که علی(ع) از خمس برداشت، آمدم تا رسول خدا(ص) را با خبر کنم. گفتند: زود ...
یک هفته اسارت دختر 13ساله در خانه ویلایی
تحقیقات پلیس برای ردیابی پسر افغان که متهم است دختر 13 ساله را ربوده و یک هفته در یک خانه ویلایی به اسارت گرفته است وارد مرحله تازه ای شد. به گزارش فرهیختگان، دختر نوجوان مدعی است که این متهم فراری به تازگی از سوی پلیس بازداشت و به زندان منتقل شده است. اواخر مرداد امسال زن میانسالی به پلیس آگاهی شرق تهران رفت و از پسری که دختر نوجوانش را ربوده بود، شکایت کرد. این زن در تشریح ...
دختر 16 ساله ام را به بردگی گرفتند !!!
این پرونده زمانی به جریان افتاد که مردی به اداره پلیس رفت و خبر از ناپدید شدن دختر 16ساله اش به نام طناز داد. طناز یک روز به بهانه خرید از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته بود.مشخصات این دختر جوان در اختیار مأموران قرار گرفت و بررسی های پلیسی در این خصوص شروع شد. آدم ربایی درحالی که تحقیقات ادامه داشت، پدر طناز بار دیگر به اداره آگاهی تهران رفت و گفت که گروهی دخترش را گروگان گرفته و ...
شهادت مرتضی او را برایم جاودانه کرد
زندگی کردید و حاصل ازدواج تان چند فرزند است؟ من 17سال با مرتضی زندگی کردم. یک دختر 15ساله داریم و یک پسر 13ساله داریم. دوست داشتم اسم دخترمان فاطمه باشد و بعد از میان چند اسم مورد نظر در نهایت نام نفیسه را برایش انتخاب کردیم. برای پسرم هم خیلی دوست داشتم محمدصادق باشد اما در نهایت نام علی برایش گذاشتیم. نام پدر آقا مرتضی، حیدر است و نام خودش مرتضی و نام پسرش علی. به تازگی خبر ...
سناریوی مرگبار برای دستبرد به طلافروشی +عکس
به گزارش جام جم ، حدود ساعت 5 بعد از ظهر یکشنبه مردی طلافروش در تماس با پلیس از دستبرد سارقان به مغازه طلافروشی اش و ناپدید شدن پسر خود خبر داد. پس از این تماس تیمی از ماموران اداره جنایی راهی مغازه طلافروشی شده که مرد میانسال عنوان کرد، پسرم، محمدعلی هر روز تا ساعت 3 برای ناهار به خانه باز می گشت، اما امروز ساعت از سه گذشت و او به خانه نیامد. با طولانی شدن تاخیر او با مغازه و تلفن ...
نامه دختری که به استادیوم آزادی رفته بود
. رویای رفتنم به ورزشگاه آزادی به حقیقت تبدیل شد. با انبوهی از ترس و اضطراب. هنوز هم خبر ندارم که چه کسی عکسم را منتشر کرد. پیج من در اینستاگرام خیلی محدود و کوچک بود اما الان هر روز صدها نفر درخواست می فرستند که عضو شوند. خیلی ها تحسینم می کنند. خیلی ها می گویند پشتت هستیم و کار مهمی کردی اما من نه هدف سیاسی داشتم از این کار و نه اصلاً این بازی ها را بلدم. من یک دختر ایرانی هستم که عاشق ...
کار زشت و باورنکردنی پدری با دختر خردسالش + عکس
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، گفته می شود که حسادت بیش از حد " رایان لورانس" پدر 25 ساله آمریکایی به دخترش مادوکس که پس از ابتلا به بیماری سرطان چشم، به طرز معجزه آسایی از بیماری شفا پیدا کرده بود، باعث شده که وی را تا حد مرگ کتک بزند و بعد از سوزاندن، جسد او را در رودخانه بیاندازد. دلیل این حسادت آن بود که مادوکس پس از بهبودی از سرطان به شدت مورد توجه دیگران قرار گرفته بود. این ...
شهیدی که پس 11 سال پیکر مطهرش پیدا شد
شدم پسر خاله ی دیگرم به نام غلامرضا است .با وانت ، شهدا و مجروحین را به صورت در هم سوار کردند و به طرف بیمارستان صحرایی وبعد فکر می کنم به بیمارستان دکتربقایی اهواز وبعد فرودگاه وسپس موقعی که برای استفراغ به هوش آمدم متوجه شدم در هواپیمایی سی 130 هستم و در طبقه چهارم با بند قرار گرفته ام وهمه ی کسانی که زیر من قرار گرفته بودند متاسفانه اذیت شدند . در بیمارستان کاشانی اصفهان بستری شدم ، در آنجا از ...
نگاهی به وضع جانبازان قطع عضو دفاع مقدس در فارس
ساله جنگ فرو رفت. دیگر هیچ چیز را به یاد نیاورد؛ جز وقتی که خود را در یک قایق موتوری در حال انتقال به پشت خط دید. قطره ای آب به صورتش پاشید و او را به هوش آورد اما تا بعد از جراحی چیز چندانی به یاد ندارد: تنها چیزی که یادم می آید این است که در یکی از بیمارستان های اهواز من را به سمت اتاق عمل می بردند؛ پزشکان گفتند می خواهیم پایت را قطع کنیم. یکی از ترکش ها به کشاله رانم خورده و پایم از هم ...
استاد ساعت ساز
. بنابراین او را از این فکر منصرف کرد و گفت که هیچ کس نمی تواند دخترش را بخنداند و او بیهوده سرش را از دست خواهد داد. سخنان سلطان استاد را قانع نکرد. آن شب به رختخواب رفت و تا صبح با خودش فکر می کرد که چگونه دختر سلطان را بخنداند. روز بعد به قصر دختر سلطان رفت. از آن قصر پاسبانانی محافظت می کردند که همه چیز را به سلطان اطلاع می دادند. استاد ساعت ساز نزد دختر سلطان رفت، ولی ابداً به او ...
اولین های هشت سال دفاع مقدس + تصاویر
شلیک می کردند. بعد از چند روز، سه خواهر دیگر نیز کشته شدند . بیستم مهرماه سال 1359 ساعت نه صبح، دختر پرستاری که فارغ التحصیل رشته مامایی بود، به همراه چهار تن از رزمندگان به اسارت دشمن درآمد. فاطمه ناهیدی ابتدا در جهادسازندگی و بعد از آن در کمیته امداد امام خمینی(ره) فعالیت داشت. با آغاز جنگ برای کمک و همیاری رزمندگان به خرمشهر رفت و به اسارت دشمن بعثی درآمد. چند روز بعد از اسارت او، سه ...
آرام در خانه را باز کردم / در اتاق خواب سهیلا را در شرایط نامناسبی دیدم
هیل ا است و وقتی پرسیدم کجا بستنی خوردی دخترم گفت جلوی تلویزیون و همین داغونم کرد. وی افزود:از همام روز خانه ام را زیر نظر گرفتم و تا اینکه امروز صبح دیدم بهرام به خانه ام آمد داشتم سکته می کردم گفتم شاید برای کاری آمده است مدتی صبر کردم بعد آرام بالا رفتم در را باز کردم و دیدم دخترم در حال تماشای تلویزیون است وقتی به سمت اتاق خواب رفتم س هیل ا را در شرایط نامناسبی دیدم اما از بهرام ...
داماد اعدامی به زندگی برگشت
بتواند کمکش کند. در تماس تلفنی از زندان ماجرا را زندانی برای دخترجوان بازگو می کند. براساس این گزارش، ماجرا از این قرار بود که در سال 88 در خانه ، برادر و خواهرزاده این زندانی با هم بر سر یک جفت کتانی درگیر می شوند، گویا برادرش به خواهرزاده اش می گوید که تو کتانی مرا برداشته ای که وی انکار می کند و زمانی هم که این محکوم به اعدام از خواب بیدار می شود می بیند که برادرش از ناحیه ...