سایر منابع:
سایر خبرها
اظهارات دایی درباره ظریف، فرهادی، روحانی و ...
سرمایه دار نگاه می کنند، ذهنیتی غلط است؛ چرا که در این حد نیستم. هر چه دارم همین است که می بینید و باور کنید در بین دوستانم از نظر مالی نفر سوم و چهارم هستم. این که من را سرمایه دار می دانند، برایم خنده دار است. بعد از این همه سال حدود سه سال و نیم پیش خانه خریدم. چطور می توانم یک سرمایه دار باشم؟ بابت مطالبی که در فضای مجازی می نویسند، خنده ام می گیرد. من نه در پنت هاوس زندگی می کنم و نه... ...
جزییاتی جدید از جنایت هولناک شهرک آزادی
که هنوز جای زخم هایی که با چاقو به خودش زده بود درد می کرد. گاه گاهی هم با همان دست محکم گردنش را فشار می داد تا شاید کمی آرام تر شود؛ معلوم نبود که درد جسمی امانش را بریده یا سوالات و پاسخ هایی تکراری برای تشریح اتفاقات آن روز خونین. همان روزی که فرزانه چشمش را روی همه چیز بست و تا به خودش آمد، دید که محسن، فاطمه و مازیار غرق در خون گوشه و کنار خانه افتاده اند و دیگر نفس نمی کشند. همان ...
پای یک زن درمیان بود!/ دستور بررسی سلامت روانی متهم
خودم پایان دهم. بعد چه شد ؟ ابتدا به حمام رفتم تا با تیغ رگ دستم را بزنم اما برق رفت و نتوانستم تیغ پیدا کنم به همین دلیل با چاقو چند ضربه به شکمم زدم اما چاقو کامل به بدنم فرو نمی رفت تا اینکه ضربه ای به قلبم زدم اما باز هم کشته نشدم. پس از این چاقوی دیگری برداشتم تا رگ دستم را بزنم اما نشد. در آخر به جلو پنجره رفتم تا خودم را پرتاب کنم که همسایه ها متوجه شدند و در خانه را شکستند و وارد خانه ما شدند. الان چه احساسی داری ؟ پشیمانم. اما دیگر فایده ای ندارد. ...
شخصی که در اتاق همسرش دوربین مخفی کار گذاشت
از دوستانم به نام اکرم که شوهر دارد شک کرده بودم بویژه وقتی تماس هایشان با من مرموز بود . وی افزود: دوبار هم آثاری از حضور زن غریبه در اتاق خوابم پیدا کردم از این رو یک روز وقتی باز تماس های مرموز آنها تقریبا همزمان با من برقرار شد و به آنها گفتم به خانه مادرم در لواسان می روم دوربینی در اتاقم جاسازی کردم و به لواسان رفتم روز بعد که برگشتم از دیدن تصویر همخوابی کریم با اکرم همه وجودم ...
عامل قتل عام خانوادگی تهران تفهیم اتهام شد
می خواهد سر او هوو بیاورد دست به این جنایت زده است. فرزانه در دفاع از خود گفت: من بیمار روانی هستم و ان لحظه دچار توهم شده و نمی دانستم چه کار می کنم. من سال گذشته به دکتر روانپزشکم مراجعه کردم و چندسالی است که تحت درمان قرار دارم. در ادامه بازپرس پرونده به قاتل 32 ساله اتهام ارتکاب سه فقره قتل عمد و جرح عمدی با چاقو را تفهیم و فرزانه برای تحقیقات بیشتر در اختیار کاراگاهان ...
زنم را در ماشین یکی از همکلاسی هایم دیدم / آنها را تعقیب کردم و به سراغشان رفتم
.... زن جوان که در صحنه درگیری حضور داشت پس از انتقال به کلانتری، همسرش را عامل قتل معرفی کرد و گفت: از سه هفته پیش با مقتول آشنا شدم. او به من ابراز علاقه کرد و گفت اگر طلاق بگیرم به خواستگاری ام می آید. روز حادثه با هم به پارک چیتگر رفتیم. همسرم که ما را تعقیب کرده بود، خودش را رساند و با مقتول درگیر شد و او را با چاقو کشت. با ثبت اعترافات متهمه، ماموران برای دستگیری قاتل به تکاپو ...
ظریف آمریکاشناس نیست/ روحانی عقل کل است
؛ واقعیت این است که آمریکا در 4 دهه که من در آمریکا حضور دارم و حداقل در 15 سال گذشته، هرچه بیش تر پایین رفته و رهبران آن فاسد شده اند و مقبولیت آنها در جهان کاهش یافته است و از همه مهم تر جیب مردم خالی شده است. یعنی نیروی اجتماعی آنجا این احساس را دارد و واقعاً هم همین طور است. آنها معتقدند درآمدشان پایین آمده و کارشان را از دست داده اند، این برای بخش وسیعی از مردم آمریکا درست است، اما ترامپ تنها ...
حکم عجیب برای زن شوهر دار در پرونده شوم پارک چیتگر
مستشار پای میز محاکمه ایستاد. در آن جلسه مادر قربانی برای متهمان حکم قصاص خواست. سپس حمید در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من و همسرم با هم اختلاف داشتیم و وقتی پسر دوساله مان به خاطر بیماری فوت شد اختلاف های ما بیشتر شد. مدتی بعد مادرم هم فوت شد و پدرم بیمار بود. به همین خاطر بیشتر وقتها به خانه پدرم می رفتم و فقط شبها به خانه بر می گشتم. در دوسال آخر من مدام درگیر کار و تهیه پول و وام ...
قاتل: برادرم تهمت می زد
ازدواج کردم و برای زندگی به ایران آمدم. برادرم از همان ابتدا در افغانستان و ایران شایع کرده بود که با همسرم رابطه دارد. من به همسرم اعتماد داشتم به خاطر همین بارها به برادرم هشدار دادم که توجه نکرد. روز حادثه همراه عمویم به عنوان بزرگتر به منزل برادرم رفتم. او وقتی مقابل درآمد، چاقو به دست داشت به همین دلیل با هم درگیر شدیم و او یک ضربه به پهلویم زد. چاقو را از دستش گرفتم و چند ضربه به او زدم. فاتح ...
مرحوم شجونی:چپی ها می گفتند: نیم رخ تو شبیه لنین است!
برگشتم و دیدم آن طرف دایره وسط کمیته مشترک، کمالی ایستاده. من بارها به دست او شکنجه شده بودم. به منوچهری گفتم: غلط کرده سلام عرض می کند مردک... گفت: چرا آقای شجونی؟ گفتم: این مرا توی شکنجه ها کشته. از قضا ما هنگامی که رفتیم نوفل لوشاتو، امام فرموده بود که مثلا هفت یا پنج روز دیگر می رویم ایران. دوست آهن فروشی داشتم به نام رضا امیرانی که اهل ورامین بود. زن و بچه اش لندن بودند. بچه هایش درس می ...
شوهرم شراب خوار و حشیشی و تریاکی بود!
زندگی خودم پایان دهم. بعد چه شد؟ ابتدا به حمام رفتم تا با تیغ رگ دستم را بزنم، اما برق رفت و نتوانستم تیغ پیدا کنم به همین دلیل با چاقو چند ضربه به شکمم زدم، اما چاقو کامل به بدنم فرو نمی رفت تا اینکه ضربه ای به قلبم زدم، اما باز هم کشته نشدم. پس از این چاقوی دیگری برداشتم تا رگ دستم را بزنم اما نشد. در آخر جلوی پنجره رفتم تا خودم را پرتاب کنم که همسایه ها متوجه شدند و در خانه ...
اقرار به قتل مزاحم خواهر
به نام رسول درگیری مرگباری را رقم زده است که در جریان آن رسول با چاقو تیمور را به قتل می رساند و با موتور سیکلت یکی از دوستانش از محل می گریزد. مأموران در نهایت چهار ساعت بعد از حادثه قاتل فراری را در خانه یکی از دوستانش دستگیر کردند. متهم صبح دیروز برای بازجویی به دادسرای جنایی منتقل شد. وی در بازجویی ها با اعتراف به قتل تیمور گفت: پدرم معتاد به مواد مخدر است و من همراه مادر و خواهر 15 ساله ام ...
عامل قتل عام خانوادگی شهرک آزادی | دلم برای بچه هایم تنگ شده
این جنایت هولناک صبح جمعه گذشته در غرب تهران رخ داد و زن سی و دو ساله ای شوهر، دختر یازده ساله و پسر چهار ساله اش را با ضربات چاقو به قتل رساند. این زن همچین دختر ده ساله اش با نام محیا را با ضربات چاقو زخمی کرد و پس از آن دست به خودزنی زد. زن جوان پس از جنایت شروع به شکستن وسایل داخل خانه و انداختن آنها از پنجره به بیرون کرد و در نهایت قصد داشت خود را از بالکن به خیابان پرتاب کند اما منصرف شد ...
قتل مزاحم خواهر از سوی برادر خشمگین در تیردوقلو
...: چندی پیش از خواهرم شنیدم که پسر قوی هیکلی برای او ایجاد مزاحمت کرده است به همین خاطر به سارغش رفتم و از او خواستم تا دست از سر خواهرم بردارد. وی افزود: پس از چند روز دوباره شنیدم که جوان قوی هیکل که با دوستانش سر کوچه می ایستند برای خواهرم ایجاد مزاحمت کرده به همین خاطر وقتی به سراغش رفتم با او درگیر شدم و با میانجیگری دوستانش و مردم درگیری ما پایان گرفت و فکر می کردم پسر جوان دیگر ...
چطور قاتل می شویم؟
به گزارش آی سبک ، این که چه شد که او چماق و آجر به دست گرفت تا زنش را بکشد کسی نمی داند؛ راز این زن و شوهر سر به مُهر است. اما جزییات حادثه می گویند او معلم بود، سرشناس بود، آرام بود، بچه های خوبی داشت و... . پس چطور می شود که آدمی مانند او پس از چندسال زندگی می شود قاتل زنش و خبرش به گوش همه می رسد؟ داستان او پیچیده است. داستانی که اولین بار نبود و آخرین بار هم نیست که می خوانیم ...
اشک های پشیمانی قاتل هفده ساله در دادسرا
رفتم تا به او تذکر بدهم که مزاحم خواهرم نشود. او 3بار جلوی خواهر 15ساله ام را در راه مدرسه گرفته بود و می خواست شماره او را بگیرد. خواهر من اصلا موبایل ندارد و بارها از او خواسته بود مزاحمش نشود اما مقتول دست بردار نبود. من از بچه های محل شنیدم که او مزاحم خواهرم می شود. 2بار به او تذکر دادم و حتی با هم دست به یقه شدیم. به خاطر هیکل درشتی که داشت همه در محل از او حساب می بردند. بارها از او کتک خوردم ...
مرگ با بدشانسیِ محض+تصاویر
نیمه بازی فوتبال تیم های جت و پتریوت در استادیوم شیای نیویورک، اتفاق بسیار عجیبی رخ داد. یک چمن زن پرنده ناگهان از آسمان در میان تماشاچیان فرود آمده و با دو نفر از آنها به شدت برخورد کرد، جان بئون 20 ساله و کوین رور که 25 ساله. این دو نفر به شدت مجروح شده و به بیمارستان منتقل شدند، جان چند روز بعد به خاطر شدت جراحات جان خود را از دست داد اما کوین توانست از این حادثه جان سالم به در ببرد. ...
بچه دار نشدم چون همسرم بیمار مجازی است
تا تبلت و دستگاه های مختلف؛ همه اینها انواع و اقسامشان در خانه ما پیدا می شود. اگر یک سر به خانه ما بیایید آنجا را با یک مغازه کامپیوتری اشتباه می گیرید. در این 7 سال پویا هر بار با یک دستگاه جدید به خانه آمده است. دستگاه هایی که گاهی اوقات پول های زیادی را بابت خرید آن می پردازد و چند وقت بعد دوباره جدیدترش را می خرد و آن قبلی می رود داخل کمد؛ در این مدت خیلی سعی کردم کاری کنم که او ...
سرنوشت های شوم سیاسی و اجتماعی
! آن قدر که همه مردم آبادی از خانه هاشان زدند بیرون و دنبال صدا به گندمزار رسیدند. اوشانان کنار آشور محمد ایستاده بود و به سنجاق قفل شده بر پوستش نگاه کرد و بعد به آشور محمد و مردم. سرش را زیر انداخت و دوباره اَویاس [به آه همراه یأس می گویند] کشید. (صفحات 12 و 13 داستان). در ادامه داستان به تهران بازمی گردد. آبنوس همسر شاعر و توده ای توران شاهی، قهرمان و راوی بخش اول داستان، به خانه ...
آرام جعفری: بازیگری را به صورت تجربی یاد گرفتم / افراط و تفریط خوب نیست
همین طور است. من و برادرم رشته های دانشگاهی مان را خودمان انتخاب کردیم و پدر و مادر هم مخالفت نداشتند و این خیلی خوب است. به نظرم هر بچه ای توانمندی های خودش را دارد و نباید به اجبار بخواهیم رشته ای بخواند یا کاری انجام بدهد، زیرا در غیر این صورت موفق نخواهد شد. خانواده هایی که فرزندانشان را به سمت استعدادهایشان راهنمایی می کنند، نتیجه بهتری می گیرند و بچه ها پیشرفت بیشتری می کنند. حالا ...
گفت وگویی منتشر نشده باحجت الاسلام شجونی
کنده بودند. دی ماه و یخبندان بود و به ما غذا هم نمی دادند. یک بخاری زغال سنگی داشتیم، اما جیره زغال سنگ هم نمی دادند. آنجا واقعا از سرما یخ می کردیم. چند تا توده ای هم آنجا زندانی بودند، شهید نواب صفوی را هم آنجا بازجویی کردند و به لشکر دو زرهی بردند، ولی ما در آنجا 30 -40 نفر در دوتا اتاق بودیم که هیچ کدام پنجره نداشت. البته یک استواری در آنجا بود که مسلمان و آدم خوبی بود، آخرهای شب یک ...
گمشده در هزار توی اعتیاد
هم به دنبالش می روم. کمی جلوتر از خانه شان یک کوچه است. می گوید: اگر جرات داری برو ببینش. اما گفته باشم با این کوله و کتونی که پوشیدی سالم بیرون نمی آیی. همه وسایلت را می دزدند. من با این وضعیتم جرات ندارم برم اونجا. دقیق می شوم. بلوز رنگ و رو رفته سورمه ای، شلوار سبز ورزشی با خطی سفید و یک جفت دمپایی بزرگ پوشیده. چند بار قدم برمی دارم که از راه باریک کوچه رد شوم و ببینم پشت این دالان چه خبر است ...
آمریکا عاشق برجام است و آن را پاره نمی کند/زمان مذاکره با تیم مذاکره کننده در ارتباط بودم/ پاره کردن ...
نامه نگاری هم داشتید؟ امیراحمدی: خیلی کم، اما با آقای ظریف چند ایمیل زدیم و صحبت می کردیم. فارس: پاسخ هم می دادند؟ امیراحمدی: فقط می گفتند خیلی مچکرم! من صادقانه فکر می کنم، من آقای ظریف را 27 سال است که می شناسم و فرد وطن فروشی نیست و به جمهوری اسلامی متعهد است، اما آمریکاشناس نیست. او بچه بود که دکترا گرفت و به درون سیستم جمهوری اسلامی آمد و همان جا قفل شد و کسی را ...
حراج فرزندان در خیابان های شهر
را باز می کند: همسرم بیمار است، باید هرچه زودتر عمل شود، ضربه مغزی شده و شرایط نگهداری بچه سوم را ندارم. مورد بعدی تصویر یک نوزاد رهاشده در خیابان است. تصویری در شبکه های اجتماعی دست به دست می شود با این عنوان امروز ساعت 6 صبح کارکنان فضای سبز این نوزاد دختر رو که بدون لباس در خیابان 24متری رضوی اهواز رها شده بود پیدا کردند دیگری تصویر یک نوزاد دیگر لابلای زباله هاست. نوزادی که گویا ...
هلهله زنان بصره با دیدن اسرای ایرانی / استقبال با سنگ و چاقو از رزمندگان
فکر رزمندگانی بودم که با دست خالی به جنگ با این ها آمده بودند. در میان بعثی ها تعدادی از خود فروخته های منافقین هم بودند که اطلاعات بچه های ایرانی را به عراقی می رساندند. یکی از آنها گفت: اگر همکاری کنید، عراقی ها شما را اذیت نمی کنند. یکی از بسیجی ها فریاد زد: شما منافقید! هنوز حرفش تمام نشده بود که چنان لگدی به دهانش زدند که به زمین افتاد و چند تا از دندان هایش شکست و از بینی ...
حراج فرزندان در خیابان های شهر!
است یا سوژه ای جذاب برای رسانه هاست که بارها بازنشر می شود؟ فروش جنین؛ فوری! یک عدد بچه به دلیل نبودن شرایط نگهداری (بیست روز مانده به دنیا آمدنش) به فروش می رسد. فوری ! این آخرین تلاش مادر بارداری است که آگهی های دست نویسش را به خودپردازهای خیابان آزادی چسبانده بود؛ آگهی هایی که خیلی اتفاقی به دست یک خبرنگار می رسد. مهم تر از کنجکاوی خبرنگاری، بهتی است که از دیدن این آگهی می ...
چه بر سر کودکان طلاق می آید؟/ چگونه والدین به فرزندشان کمک کنند؟
صادقانه ای در مورد جدایی و طلاق به او بدهند. کودکان می توانند با حقایق کنار بیایند ولی تحمل پنهان کاری و رازداری را ندارند. اگر چه جزییات اطلاع رسانی به سن کودک و توان او و شرایط خانوادگی بستگی دارد ولی اصول کلی اطلاع رسانی به سن و شرایط خانواده ربطی ندارد. پدر و مادر در صورت امکان، باید چند روز قبل از جدایی خود بچه ها را در جریان بگذارند. به این ترتیب کودک می تواند قبل از جدایی، روی احساسات و ...
ناگفته ها یی از دکترین اعتدالی صدوقی ها
نزدیک لمس کردید؟ التهاب 88 ** نه کلا التهاب. کاری به زمان ندارم. روزی که دیگر استرس همه وجودتان را گرفت! ترسیدید. جا خوردید یا از این جور چیزها؟ سوم تیرماه! یک هفته قبل از فوت پدر. ** از دست دادن پدر بسیار سخت است ولی مردم اجازه ندادند داغ پدر را زیاد حس کنید.این را قبول دارید؟ صبح روز 11تیر وقتی ایشان فوت کردند ما همان روز جنازه را به یزد آوردیم و تشییع جنازه را انجام ...
حراج فرزندان در کوچه و خیابان های کشور!/ عکس
من است. بی آنکه نیازی باشد به هم معرفی شویم سر اصل مطلب می روم؛ خودتان باردار هستید؟ آرام و معذب جواب می شنوم: خودمم. نیازی نیست سوال بپرسم، سفره دلش را باز می کند: همسرم بیمار است، باید هرچه زودتر عمل شود، ضربه مغزی شده و شرایط نگهداری بچه سوم را ندارم. مورد بعدی تصویر یک نوزاد رهاشده در خیابان است. تصویری در شبکه های اجتماعی دست به دست می شود با این عنوان امروز ساعت 6 صبح کارکنان فضای ...
همه چیز زیر سر تیم برتون است...
...> بیشترین تفاوت را اما در چشم ها می توان دید. چشم ها پنجره روح شخصیت هستند و هرگونه تکاملی در طراحی آنها به تکامل شخصیت پردازی منجر می شود. چشمان این فیلم روح، روشنایی و عمق دارند و این را مدیون تکامل تکنولوژی در همین چند سال اخیر هستیم. لوکیشن قرار بود در همان خانه ای که در فیلم اصلی بود، کار کنیم. اما آن جا تا لندن فاصله زیادی داشت. بنابراین باید خانه ای نزدیک لندن پیدا می ...