سایر منابع:
سایر خبرها
اخلاق و رفتار امام موسی بن جعفر (ع)
...> بار الها! من بارها از درگاه تو مسئلت میداشتم که برای عبادت، فراغتی بمن عنایت فرمائی تا به اطاعت و فرمان برداری تو قیام ورزم از اینکه اکنون درخواست مرا اجابت فرموده ای در برابر چنین توفیقی سپاسگزارم. (3) در بیشترین اوقات دعای آنحضرت با این کلمات آغاز میگردد. الهم انی اسئلک الراحه عند الموت و المغفره بعد الموت و العفو عند الحساب. (4) بار خدایا! من بهنگام مرگ آسایش و ...
دردسرهای 35 روز زندگی با مرد خسیس
...> ندا و شاهین در چند قدمی یکدیگر پشت در اتاق قاضی ایستاده بودند. شاهین آخرین تلاش هایش را می کرد و می گفت: باور کن تو را دوست دارم و نمی خواهم از این زندگی جدا شوی. من هم سختی و تلخی کشیده ام. پس مرا درک کن، اما ندا که گریه امانش نمی داد، می گفت: اشتباه کردم. ای کاش دوباره ازدواج نمی کردم. احساس می کردم بعد از این همه سال بدبختی و دربه دری رنگ آسایش را می بینم، اما انگار بختم سیاه است و نمی خواهد ...
انتقال مفاهیم اجتماعی، هزینه جسمی و روحی دارد
، پرانتزی باز کرده و تأکید کنم که دست سرنوشت مرا در ایران نگه داشته است. اگر عمل جراحی انجام نداده بودم شاید درحال حاضر در خیابان های خارج از ایران پرسه می زدم. مدت ها پیش، در این فکر بودم اما به دلیل بیماری، در ایران ماندنی شدم؛ به هرحال ماندم و به فعالیت هنری خود ادامه دادم؛ ماندم و همین جا دغدغه هایم را به اثر هنری تبدیل کردم تا بتوانم حرف هایم را بزنم. گاهی اوقات، شما دغدغه ای ذهنی دارید؛ به طور ...
قتل همکلاسی به دلیل ارتباط با همسر
. همانجا چند بار مقتول سر خاک پسرم آمد و از شوهرم بد گفت. می گفت لیاقت تو بالاتر از اینهاست. حرف های مقتول در دلم نشست. با این حال ارتباط مان فقط در حد پیامک بود. او مدتی بعد از من خواست، طلاق بگیرم. قول داد حتما به خواستگاری ام می آید اما خانواده ام، مخصوصا پدرم به هیچ وجه اجازه طلاق نمی دادند. این موضوع را به مقتول گفتم تا راضی اش کنم ارتباط مان را تمام کنیم اما او قبول نکرد. روز ...
گفت وگو با زنی که همسر و دو دخترش را کشت
می آمد. محسن گفت که این صدای نامزد یکی از دوستانش است. تا اینکه او به تهران آمد و من گوشی اش را باز کردم و عکس های دونفری شان را با آن دختر دیدم. اما محسن گفت تو خیالاتی شدی و بعد گوشی را به سمتم پرتاب کرد. اظهارات پزشک متهم در دادسرا پزشک این زن متهم به قتل می گوید: عامل جنایت از سال 79 تحت درمان روانپزشکی قرار داشته و آخرین بار نیز در سال 84 به مطب او مراجعه کرده است. فرزانه را در 11 سال گذشته هیچگاه ویزیت نکرده ام و در این مدت عامل جنایت برای درمان مراجعه نکرده است. بعد از این صحبت ها بازپرس پرونده او را برای بررسی سلامت روانی به پزشکی قانونی فرستاد. ...
حرفهای خواندنی آخرین بازمانده نسل چشم پزشکان شاگردان پروفسور شمس
چرا ازدواج نکردند؟!(خنده) اتفاقاً از ایشان هم پرسیدم چرا نسل شمس ها را ادامه ندادید؟! پزشکی را دوست داشتید؟ بله. پزشکی رشته مورد علاقه من بود.به همین جهت بعد از اینکه در سال 1319 دیپلمم را در رشت گرفتم به تهران آمدم و در آزمون ورودی دانشکده پزشکی شرکت کردم و قبول شدم. آن موقع فقط یک دانشکده پزشکی وجود داشت.تمام کسانی که در سایر شهرستان ها و استان ها دیپلم گرفته بودند و تمایل ...
گفت وگو با دختر 11 ساله ای که حکم قصاص کوری دوچشم را اجرا کرد/ نه خوشحالم، نه پشیمان
عبرتی باشد برای کسانی که به راحتی با زندگی مردم بازی می کنند و نفس کشیدن را برای آنها سخت می کنند. می خواستم همه آنها بدانند که به این راحتی ها هم نیست. نمی شود زندگی را از کسی بگیری و بعد هم به راحتی به زندگی خودت ادامه بدهی. اگر نبخشیدم، دلیلش همین بود. از این سال هایی که گذشت، بگو؟ در این سال ها فقط عذاب کشیدم. چهارسالم بود که چشمانم را از دست دادم و در این مدت فقط زیر تیغ جراحی بودم ...
بر سر جهانی که ساخته ام کتک هم خورده ام
در اولین روز از سی و سومین جشنواره فیلم کوتاه، نشست سینما و یک دیدگاه با حضور ابراهیم حاتمی کیا در پردیس چارسو برگزار شد، در این نشست کارگردان بادیگارد درباره فیلمساز مولف و فیلمسازان به اصطلاح حرفه ای یا تکنسین صحبت کرد، حاتمی کیا که اغلب اظهار نظرها و مواضعش مورد توجه قرار می گیرد در این نشست نیز که بیشتر به پرسش و پاسخ گذشت نظرات جالب و عجیبی را مطرح کرد. به گزارش آی سینما، نشست سینما و ...
علاقه بعثی ها به گوگوش
.... نان هایی به شکل نان ساندویچی خودمان که ما فقط سطح آن را می توانستیم بخوریم. البته قبل از شام برنامة بازجویی داشتیم. اول معصومه و مریم را بردند. بعد هم مرا بردند و آخر از همه حلیمه را. چشم هایم را بستند. سرباز عراقی می خواست دستم را بگیرد، گفتم یا لباسم را بگیر یا گوشة مقنعه ام را. آنها از برخوردهای ما ناراحت می شدند. می گفتند مگر ما نجس هستیم؟ برایشان توضیح می دادیم که شما نامحرم هستید. ...
تینا پاکروان: فمنیسم راهی برای ظلم به زنان است
آرمان پرس: فیلم سینمایی نیمه شب اتفاق افتاد که این روزها در اکران سینمایی مورد توجه مخاطبان قرار گرفته درباره مواجهه آدم ها با وجوه مختلف زیستن است؛ آنگاه که رویایی شکل یافته و سپس حادثه ای از پشت ابرهای تیره سرنوشت جلوی درخشش عشق را می گیرد اما باز هم زندگی، رنگی دوباره از خود را این بار به شکلی دیگر نمایان می کند. نیمه شب اتفاق افتاد براساس همین رنگ های زندگی شکل گرفته و درباره مرزهایی از ...
شب تولد 19 سالگی ام در خانه فرزاد تمام هستی ام را از دست دادم
کاری داشتم، او مرا همراهی می کرد. این گونه بود که دوستی و رابطه ما صمیمانه شده بود. فرزاد با دادن هدیه های گران قیمت، مرا بیشتر وابسته خودش می کرد و من هم با اطمینان او را به عنوان نامزدم در بین دوستانم معرفی می کردم.با وعده های فرزاد هر روز امیدوارتر می شدم که به زودی به خواستگاری ام می آید. یک شب فرزاد در یک کافی شاپ با من قرار گذاشت تا در آن جا با هم در مورد برنامه های خواستگاری و ازدواج صحبت ...
روایت خواهرانه از شهیدی که حریفی در رزم نداشت
رابطه با اینکه بچه های ما چقدر در سوریه زحمت می کشند و با چه دشمن وحشی طرف هستند صحبت می کرد و می گفت اگر ما امروز استقامت به خرج ندهیم فردا این ها می آیند و به زن و بچه ما را اهانت می کنند. آمنه زاهد با اشاره به مجروحیت چند ماه پیش برادرش می گوید: چند ماه پیش در سوریه مجروح شد. ترکش به سینه اش خورده بود و از طرف دیگر درآمده بود. به او گفتم: "دیگر مجروح شده ای. چند وقتی را استراحت کن و به ...
علیرضا جعفری؛ فرفریِ خوش سر و زبان
؟ من کوچک ترین عضو این حرفه و در حال یاد گیری هستم. در کارگاه ها شرکت می کنم. با اشتیاق فیلم می بینم و کتاب می خوانم. خیلی زود است که بگویم اشتباه کرده ام یا مسیر را درست رفته ام. بزرگانی چون پرویز پرستویی، فرهاد اصلانی، امیر جعفری و... می توانند درباره اشتباهات شان صحبت کنند . فقط سعی می کنم خطای فاحش نکنم تا ببینم درآینده چه اتفاقی خواهد افتاد. اکنون از جایگاهی که قرار دارید ...
سردار عالیقدر، دانشمند برجسته و پارسای بی ادعا
آن روزها را چنین روایت کرده بود: عملیات فتح المبین تمام شد. من در سپاه شوش وقتی گزارش را به آقا رشید می دادم، دیدم آقا رشید باخنده می گوید مقدم برو توپخانه سپاه را سازماندهی کن. برو سراغ توپخانه . گفتم آقا رشید ما داریم خمپاره را سازماندهی می کنیم. در عملیات فتح المبین (اگر اشتباه نکنم)148 قبضه انواع توپ های روسی به غنیمت سپاه درآمده بود. آن موقع سپاه 9 تیپ داشت. قرار شد برویم آن توپ ها را بیاوریم ...
غیرت طیب او را رستگار کرد
! من در میدان بودم که خبرم کردند: چه نشسته ای که این بلا سر خانواده ات آمده است! آمدم و دیدم آنها در کوچه روی اثاثیه نشسته اند و دارند گریه می کنند. آنها را برداشتم و به جایی رفتیم و دو اتاق اجاره کردیم. بعد هم الحمدلله کارمان در میدان گرفت و وضع مالی ما خوب شد و به خانواده سر و سامان دادم و بعد هم دو اتاق درست و حسابی برای خودم گرفتم که اگر خواستم ازدواج کنم جا داشته باشم. مدتی گذشت و به من خبر ...
گفت و گو با قاتل نوجوان جنوب تهران
خواهرم نشود. او 3بار جلوی خواهر 15ساله ام را در راه مدرسه گرفته بود و می خواست شماره او را بگیرد. خواهر من اصلا موبایل ندارد و بارها از او خواسته بود مزاحمش نشود اما مقتول دست بردار نبود. من از بچه های محل شنیدم که او مزاحم خواهرم می شود. 2بار به او تذکر دادم و حتی با هم دست به یقه شدیم. به خاطر هیکل درشتی که داشت همه در محل از او حساب می بردند. بارها از او کتک خوردم و آن شب هم اصلا نمی خواستم او ...
چه اموری موجب عذاب و نعمت های برزخی می شود؟
. (4) امام صادق علیه السلام فرمود: هنگامی که میت را در قبر می گذارند شخصی بر او ظاهر می شود و می گوید: ما سه نفر بودیم، رزق تو با فرا رسیدن اجلت تمام شد. خویشانت نیز تو را ترک کردند و رفتند. من عمل تو هستم و همیشه با تو خواهم بود، اما در دنیا مرا از همه ناچیزتر می شمردی. (5) امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: آدمیزاد در آخرین روزهای زندگی دنیوی و اولین روز ورود به جهان آخرت مال و ...
سرنوشت تکان دهنده دختری به نام ستاره
: " خدا رو شکر، شرّ این انگل کم شد. هیچ چیز این مرد مثل آدمیزاد نبود. اون از زندگی کردنش، اونم از مرگش! خدا رو شکر مرد و به دنیای حق رفت! حالا باید انقدر تو اون دنیا آویزون بمونه تا جواب تک تک جوونایی که مثل خودش بیچاره کرد رو بده!" بعد از فوت پدر، تنها کسی که گریه می کرد من بودم. راستش نمی دانم دل تنگ پدر بودم یا دلم برای خودم می سوخت که چرا هیچگاه یک پدر درست و حسابی نداشتم؟! طوفان که ...
آلنوش طریان؛ مادر ستاره شناسی ایران
...> آلنوش طریان به قصد خدمت به کشورش به موقعیت های فراوان خود در اروپا پشت پا می زند و به ایران برمی گردد: من علاقه داشتم به کشورم، ایران، خدمت کنم. وگرنه در همان فرانسه در حالی که هنوز فارغ التحصیل نشده بودم، از من دعوت به کار کردند و در جواب استاد فرانسویم که می خواست من را استخدام کند گفتم که من باید برگردم به کشورم و فقط برای بهتر خدمت کردن به کشورم برای تحصیل به فرانسه آمدم. بعد از برگشتن به ایران ...
طنز؛ این قسمت: - ملاقات با یک پهلوان! -
گونی تخمه آفتابگردون دم مغازه گرفت و تمام محتویاتش پخش زمین شد. فریاد زدم: آقا حواست کجاس؟ همه تخمه ها رو ریختی . نگاهی به اطرافش کرد و گفت: تخمه؟ کدوم تخمه؟ . از پشت دخل بیرون آمدم و جواب دادم: کدوم تخمه؟ همینا که زیرپاته . زیرپایش را نگاهی انداخت و گفت: عه، نیست عینک دودی زدم. تخماهاتونم مشکیه. ندیدمش. چرا تخمه ها ریختین کف زمین حالا؟ . گفتم: من ریختم؟! پای شما خورد به گونیش . پشت ...
برادرکشی به خاطر کینه قدیمی
حرفی بشنوم و نه کسی را ببینم؛ اما این مسئله تمامی نداشت. چند ماه بعد از من، برادرم به ایران آمد و این بار بین افغانستانی های مقیم ایران درباره همسرم صحبت کرد. من دیگر نمی دانستم باید چه کار کنم. موضوع را با عمویم مطرح کردم؛ گفتم دیگر نمی توانم تحمل کنم و هرطور شده است باید این مسئله حل شود. قرار شد با او سراغ برادرم برویم و با هم صحبت کنیم. در آنجا درگیری پیش آمد و برادرم با ...
مناظره ای داغ درباره تاثیر پیروزی ترامپ بر انتخابات96
قبال ایران یکی بود. در آنجا که ترامپ رای آورد، آن رفتار انتخاباتی مردم را گفتند مردم به کسی رای می دهند که واضح و صریح حرف میزند. ترامپ آنچه در آمریکا می دید و بعضا پشت پرده ها را گفت. ما باید این را به فال نیک بگیریم که دموکراسی آمریکا روشن شد که آمریکا که خود را سردمدار دمورکراسی می داند، دموکراسی اش چیست که خودش گفت ما سرافکنده شدیم. جالا این یک بعد قضیه بود که چهره سیاه دمووکراسی هیچ ...
هنرمندان چقدر می توانند نان و عشق بخورند
، آدم های مهمی نیستند و هر کسی در کشورهای خارجی زندگی می کند، به واسطه همین بعد مسافت، خیلی مهم و ارزشمند است؛ البته من منکر توانایی تعدادی از نامداران عرصه نمایش در سراسر دنیا نیستم اما تا کی قرار است بگوییم دیگران چه گفته اند؟ پس چه موقع زمان آن می رسد که ما هم حرف بزنیم و از ایده ها و نظراتمان دفاع کنیم؟ وقت آن رسیده که به جای تکرار جملات خارجی ها، بگوییم ما درپی چه چیزی هستیم و چه می گوییم ...
سفرنامه اجتماعی اربعین (قسمت دوم)
تنها بود. کلی با هم به زبان انگلیسی گفت وگو کرده بودند و او از این بابت خیلی خوشحال بود؛ به خصوص که شبهای قبل هم نقش مترجم را برای همراهان ایفا کرده بود. وقتی داری با کسی که هم زبان تو نیست صحبت می کنی حتی اگر به زور و دست و پا شکسته صحبت کنی خیلی لذت بخش است و ما در این چند روزه داریم این لذت را احساس می کنیم. ما با ابو عامر در مورد مسائل مختلف سیاسی، فرهنگی، جنگ با داعش، علماء و نظرات ...
پسری که آرزوی دیدن علی کریمی را دارد
به گزارش بلاغ ، ایمان عبدلی : تو تاکسی که میشینم مردم جوری نگاهم می کنند که خجالت می کشم، خیره میشن به دستام ازم فاصله میگیرن، به خدا این بیماری مسری نیست (بغض میکند و زبانش بند می آید) ادامه می دهد: رفته بودم میوه فروشی آقایی که پشت سرم بود، به میوه هایی که دست زده بودم دست نمی زد، اینا عذابم میده، من هیچی نمیخوام، من می خوام مردم به من هم حق زندگی بدن فکر نمی کردم قرار است با شخصی ...
رازهای موفقیت در اقتصاد ایران/ دکتر حلت در گفتگو با فصلنامه همشهری اقتصاد مطرح کرد
فصلنامه همشهری اقتصاد - مرتضی گلپور، فهیمه اکبری صحت : الزامات یک کسب و کار خانوادگی قوام و دوام یک کسب و کار از ایجادش مهم تر است. راه اندازی کسب و کاری که زود به پایان خودش برسد مطلوب نیست. یک کسب و کار خوب باید پایدار و مانا باشد. مطالعات نشان می دهد کسب و کاری که بتواند روی کمک خانواده پیش برود از شانس ماندگاری بیشتری برخوردار است. این البته به قوانین انتقال ثروت و ارث در یک جامعه نیز ارتباط پیدا می کند؛ یعنی در جامعه ای که ثبات قانونی بیشتر ...
خرده روایت های درس دینی (3) وقتی مهمترین بحث تاریخ بشریت به دست محصل ها چند دقیقه ای حل می شود!
: عقل و علم و دین گفتم. مرزها و ویژگی های هر کدام را توضیح دادم و بعد کمی در مورد نگاه دین به مساله خلقت گفتم. هنوز خیلی حرف ها را نزده بودم و خیلی اشکالات را جواب نداده بودم، هنوز برای شان کتاب مقدس نخوانده بودم و فیلم پخش نکرده بودم که مساله برای شان حل شد. باقی مانده کلاس را در مورد مساله های جزئی و پرسش های کوچک شخصی شان حرف زدیم. بچه ها می پرسیدند و من همان وقتی که نگاه شان می کردم و قدم می زدم، جواب می دادم، فکر می کردم چرا این ها که قد بلند کرده و پشت لب سبز کرده اند و خیال مردی دارند، این قدر بی خبرند، حتی شبهه و مسأله و اشکال های شان گرچه زیاد است اما عمقی بند انگشتی دارد. ...
دروازه بان و سرمربی فوتبال ساحلی از موفقیت می گویند؛ حسینی: پرسپولیسی ام اما علاقه ای به تماشای فوتبال ...
. هیچ وقت چنین صحبت هایی مطرح نشد چون تنها چیزی که برای ما اهمیت دارد اهتزاز پرچم ایران در مسابقات مختلف است. به هیچ وجه دنبال حاشیه ها نیستیم و تنها چیزی که در لباس ما اهمیت دارد پرچم ایران است که روی سینه ما قرار دارد. با این حال اگر رسیدگی و نگاه برابر باشد، این موضوع می تواند نشاندهنده احترام و اهمیت برابر به همه تیم ها باشد. یعنی به نظرت الان همه تیم های ملی را با یک چشم نگاه نمی ...
میلیاردر آمریکایی رئیس جمهور آمریکا شد/ طرفداران کلینتون اشک می ریزند/ پیام تبریک مقامات کشورهای مختلف ...
: مایک پنس، معاون ترامپ، در کنفرانس خبری اعلام کرد این یک شب تاریخی است و آمریکایی ها حرف خود را زدند و رئیس جمهور جدید و قهرمان جدیدی را انتخاب کردند. 11:13 هیلاری کلینتون، نامزد حزب دموکرات، با دونالد ترامپ، نامزد حزب جمهوری خواه، تماس گرفت. کلینتون در این تماس تلفنی به شکست خود اذعان کرد. 11:03 خبرگزاری فرانسه: دونالد ترامپ نامزد جمهوری خواه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ...
جزییاتی جدید از جنایت هولناک شهرک آزادی +عکس
حتی حوصله نشستن و جواب دادن به سوالات بازپرس این پرونده را هم نداشت. هراز چند گاهی آهی می کشید و از درد به خود می پیچید، چند دقیقه ای می ایستاد و بعد مثل آن که پاهایش دیگر تحمل وزنش را ندارند شل می شد و روی زمین می نشست. حتی آن چند باری که به بازپرس گفت من حاضرم به همه سوالات شما بارها و بارها پاسخ دهم اما حرف هایم همان است که در بیمارستان گفتم. بلافاصله مثل این که حرفش را پس گرفته ...