سایر منابع:
سایر خبرها
تبیین ضرورت سطح پنجم تفکر(تفقه)
فیزیک و ریاضی و شیمی می خوانید تا در طبیعت تصرف کنید، باید چهل سال به مرور - البته نه به صورت خسته کننده - به این بیانات و کلمات اهل بیت دقت کنید تا در بهینه روابط انسانی پخته شوید. ولی ما شناخت ابعاد پیچیده ترین آلیاژ عالم را رها کردیم و طراحی های خود را برای تسلط در امور طبیعی برده ایم. پس باید بعد از این همه غفلت چالش روابط انسانی را بپذیریم و بعد آن هم عدم رفاه را قبول کنیم. حال بنده فردا این بحث ...
مسؤولان کاری نکنند که قلب خانواده های شهدا غصه دار شود
دستشویی و روی دیوار (مرگ بر شاه) نوشت . حسین را خواستند، هر چقدر اصرار کردیم او چیزی نگفت، فقط سرش را پایین انداخت، بعد به منزل که آمد به او گفتم: مگر نمی دانی که دایی ها و برادرت ارتشی هستند؟ اگر رژیم بفهمد آنها را اعدام می کنند، به تو که کاری ندارند تو بچه هستی اما آنها را می گیرند و اعدام می کنند . گفت: مامان! هیچ کاری نمی کنند . حسین بچه بود ولی عقلش بزرگ بود، شعورش خیلی زیاد بود ...
سیمرغی که می خواست تقدیر را عوض کند
صبر نکرد و به راه افتاد. رفت و رفت و رفت. این بار رسید به درخت دیگری. درخت حسابی پر میوه بود و حرف نمی زد. پسر به خودش گفت: این چه رازی است؟ آن درخت داد می زد که بیایید میوه های مرا بخورید، اما این یکی طوری آرام و خاموش است که آن سرش ناپیدا. آخر سر به این نتیجه رسید که حالا در سرزمین جادوست. پسره خسته بود و فکر و خیال زیادی تو سرش بود. اما به این فکر افتاد که هر طور شده باید بنشیند و کمی خستگی در ...
صندوق های پست: ما هنوز زنده ایم/ پست آنلاین یا نامه های کاغذی؟
درباره اش با همه حرف می زدیم و نشانش می دادیم که دریافت این کارت دم سال نو چقدر برای ما جالب و هیجان انگیز بوده و حس خوبی به ما منتقل کرده... مینا حس خوب و درواقع پاسخ دریافت آن کارت پستال دست نویس را نه با نامه و کارت دیگری که با تلفنی به آن دوست قدیمی پاسخ گفته بود و حالا انگار که چیزی در ذهنش جرقه زده باشد، می گوید: الان برای نخستین بار به این موضوع فکر کردم که شاید من هم باید با یک کارت یا ...
متن های تسلیت اربعین حسینی
... . . . باز دلم خون شد و چشمم گریست آنکه درین روز چون من نیست کیست؟ باز دگر باره رسید اربعین جوش زند خون حسین از زمین . . . باز در جان جهان یکسره غوغاست حسین این چه شوری ست که از یاد تو برپاست حسین این چه رازی ست که صد شعله فرو مرد و هنوز روشن از داغ تو ظلمت کده ماست حسین اربعین حسینی تسلیت باد ...
کعبه یک سنگ نشانی است که ره گم نشود
در عرصه فوتبال کشور شک ندارد اما مهم تر از این بزرگی ها، فلسفه و نفسِ برگزاری اینگونه مراسمات است . خوب بخاطر دارم چند سال قبل در یک دوره کلاس زبان شرکت می کردم . یک روز استاد در پایان کلاس اعلام کرد هرکس تمایل دارد می تواند برای شرکت در جلسات رایگان تفسیر غزلیات حافظ نام نویسی کند . یکی از بچه ها پرسید : استاد، اگر این جلسات رایگان است برگزاری آن برای شما چه نفعی دارد ؟ استاد مکثی کرد و ...
فال روزانه - فال امروز شما دوشنبه 24 آبان 95
وارد شوید و بعد ببینید که چه احساسی دارید. متن کامل فال حافظ با صوت و معنی صلاح کار کجا و من خراب کجا***ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس***کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا تعبیر: تنهایی کاری از پیش نمی بری، احتیاج ب یک همکار و همدل داری که در ضمن راز تو را فاش نکند. گرمای عشق تو بدون کمک دوست سرد می شود و به یر نمی رسد. آسوده خاطر باش که ...
رامبد جوان: گمانم ترک سیگار برای سلامتی مفید باشد اما ترک تهران از آن مفیدتر است
های کلان بسیارند، تو نیز همانند بی شمار نفوس زنده جانِ شیرین خوش به زیر در خواهی غلتید... . رؤیا تیموریان، بازیگر: دست همه شما درد نکند که به فکر شهروندها هستین و در تمام شهر، آمبولانس گذاشتین که جسدها در خیابان نماند و بو نگیرد! ا میرحسین چهلتن، نویسنده: این بار هم مثل همیشه پای پول و منفعت شخصی در میان است. مادامی که تولید اتومبیل یا تولید خودرو در داخل کشور، پول هنگفتی نصیب ...
سهم من از پدرم تنها نامش بود
خوشبوترین گلی که در زندگی بوئیده ام. سلام به زیباترین غزلی که خوانده ام. سلام به گرامی ترینی که شناخته ام. نمی دانی چقدر دوستت دارم. بابای خوبم می خواهم خنجری که به تنهایی آلوده شده است را بر قلب مالامال از عشق خود فرو ببرم تا خون سرخم بیانگر عشق میان من و تو باشد. آخر چگونه می شود که این هجران به وصل تبدیل گردد. کاش می دانستی که نوشته هایم همه برای توست. کاش می دانستی که اشک هایم همه برای تو می ...
روایت سفری که پاسپورتش را امام حسین(ع) امضا کرد/ سفر جابرانی که سال ها برای پیاده روی اربعین چشم انتظارند
دعوت کردی نگذار ناامید شوم. وای چقدر ساعتها امروز دیر سپری می شوند. ساعت 8 شب است و هنوز من چشم به درم تا پدر زهرا وارد خانه شود. ساعت 9 شده بود بلاخره پدر زهرا وارد خانه شد من که رنگ به رخساره نداشتم رفتم به استقبالش انگار از چشمانم فهمیده بود قرار است خبری به او بدهم. خسته بود با دیدن من با تجعب گفت آمنه امشب مهربان شدی خورشید از کدوم طرف در آمده؟ زهرا دخترم خندید و گفت، بابا اجازه ...
اس ام اس اربعین حسینی
/ باز هم سوداییان شیدا شدند اربعین غصه های گل کجاست / اربعین ناله بلبل کجاست اربعین عشق، عباست چه شد / اربعین، فریاد احساست چه شد . . . _____________________________• باز دلم خون شد و چشمم گریست / آنکه درین روز چون من نیست کیست؟ باز دگر باره رسید اربعین / جوش زند خون حسین از زمین . . . _____________________________ بار ...
این همه لشکر آمده
حیاط خانه آب و جارو شده بود. هوا هم کمی سوز داشت، اما نه آن قدر که بخواهد تن کسی را بلرزاند. مادربزرگ با دلی بی تاب چادرش را سر کرد و با پاهای خسته پدربزرگ تا استقبال پسر دردانه اش همراه شد. آن روز نه تنها خانه نقلی بابا اسماعیل، بلکه خانه های زیادی در شهر من، چشم انتظار سفرکرده های شان بودند.آن روز لالایی مادران سوز گرفت و نگاه پدران بارانی شد. آن روز مسیر تمام مردم این شهر به یک نقطه منتهی می ...
بعد از گل آقا نشریه ای نیامد که فضای طنز را سیراب کند
به گزارش ایمنا، یک روز سرکلاس نقاشی، معلم، کله اسبی را در یک صفحه این کتاب نشان داد و گفت بکشید. بعد هم دفترهایمان را جمع کرد و بعد با یک لحن خشن گفت: عربانی ، گفتم: بله آقا ، گفت: پاشو بیا اینجا، اینو خودت کشیدی؟! ، گفتم: بله آقا . یک نمره ای داد که از بس حرص داشت ورق پاره شد و دفترم را انداخت جلوم و گفت: یعنی تو از حالا داری دروغگویی رو شروع می کنی! و یک سیلی هم گذاشت زیر گوش من. من هم هاج و ...
دل های نور باران
جانبازی در رکاب آن حضرت را وفای به عهد دانسته و امضای خون بر پیمان خویش زدند. عمرو بن قرظه، خود را در برابر شمشیرها و تیرهای دشمن قرار داد تا به امام آسیبی نرسد و آن قدر جراحت برداشت که بی تاب شد. آنگاه رو به امام(ع) کرد و پرسید: ای پسر پیامبر! آیا وفا کردم؟ امام(ع) فرمودند: آری. تو در بهشت، پیش روی منی و زودتر وارد بهشت می شوی. سلام مرا به پیامبر(ص) برسان. ...
ما دیده نمی شویم
... شتاب مکن، صیادانِ کاردانِ اندوخته های کلان بسیارند، تو نیز همانند بی شمار نفوس زنده جانِ شیرین خوش به زیر در خواهی غلتید... . رؤیا تیموریان، بازیگر: دست همه شما درد نکند که به فکر شهروندها هستین و در تمام شهر، آمبولانس گذاشتین که جسدها در خیابان نماند و بو نگیرد! امیرحسین چهلتن، نویسنده: این بار هم مثل همیشه پای پول و منفعت شخصی در میان است. مادامی که تولید اتومبیل یا تولید ...
تو زندگی کردن بلدی
بچه ها قاه قاه می خندد. بسم الله می گویم و قرص را می اندازم ته گلویم، می خواهم دوباره بخوابم، گیتی دستم را می گیرد که وایسا شیر عسل هم بخور دستت درد نکنه ای می گویم و دلم برای مامانم تنگ می شود. بهش می گویم: خوش به حالت گیتی، چقدر روحیه ات خوبه، چقدر خوب می تونی از همه مراقبت کنی، حتی وقتی خودت حالت خوب نیست. گیتی می گوید: حالم خیلی هم خوبه، زنده ام، زندگی دارم، کار دارم، درس می ...
تجربه 4 ساعته حضور در خانه دعانویس مشهور
: ببخشید خانم! اگر شما از دعاهای حاج آقا جواب نگرفتید، پس چرا هر روز می یاید؟ هر روز که نمی یام. اینا هم حرف مفت می زنن. مثلا دیروز نیومده بودم؛ رفته بودم یه جا فال قهوه بگیرم. نمی دونی چقدر گرفتارم. می فهمی شوهرت هر روز صبح بفرستت تو خیابون یعنی چی؟ سر دردل همه شان باز می شود. یک نفر به خاطر پسرش آمده که همه دارایی اش را به نام همسرش کرده و آن زن هم پسرش را ترک کرده و ...
شهرام ناظری: همواره حقوق ام را زیر پا گذاشته اند (2)
می داشتم، با هم کار می کردیم. رفت و آمدم با ذوالفنون قبل از انقلاب شروع شد. خود من هم سه تار می نواختم؛ البته شیوه من با او متفاوت بود. این را هم بگویم که سه تار نواختن زنده یاد ذوالفنون را دوست می داشتم. ما موسی و شبان ، گل صدبرگ ، آتش در نیستان را با همکاری هم به وجود آوردیم، هرچند بیشترین حق را در گل صدبرگ منصفانه باید به رضا قاسمی داد که در ایجاد، جذابیت و موثر بودن این اثر تلاش فراوان کرد. ...
سهیل ترین ستاره سهیل!
اکرم (ص) نبود اویس بیش از نیم روز توقف نکند. سفر عشق را آغاز کرد. بی قرار است و دنبال قرارگاه عشق؛ منزل حبیب می جوید و خانه طبیب: روا باشد دهد جان عاشق تو اگر افتد به روی او نگاهت هرچه نزدیک تر می گشت از خود بی خودتر می شد. احساس می کرد دیگر اویسی نمانده و هرچه هست محبوب است و بس: تا در طلب گوهر کانی، کانی تا در هوس لقمه نانی، نانی ...
سی و سه پل ترک نخورده است/ تشکیل کمیته پایش پل های تاریخی در اصفهان
به گزارش ایمنا، از موزه ملی ایران و شکستن ظرف های دوران سلجوقی تا تبریز و احداث پارکینگ طبقاتی در حریم ارگ علیشاه، از بازار تاریخی کرمان که با پیکور به جانش افتادند تا تخریب یکی پس از دیگری در بافت تاریخی شیراز، از تخریب بیش از 10 خانه تاریخی در شهر شیراز تا اقدام به ویرانی مدرسه عبدالله خان تهران و... از کدام بگویم؟! از حال ناخوش گورستان پیر بَنکی کازرون بگویم که دل خسته تر از پیش است و سنگ ...
هاروکی موراکامی از زندگی و کارش می گوید
نیز نمی دانم. نمی دانم چرا شگفتی را دوست دارم، با این که خودم آدم واقع گرایی هستم و به هیچ چیز از قبیل نیوایج، تناسخ، رؤیا، خواب، فال و طالع هم اعتقاد ندارم. زندگی تان چگونه است؟ روتین زندگی تان... کاملا معمولی. 6صبح بیدار می شوم و 10شب به رختخواب می روم. هر روز می روم و شنا می کنم و غذاهای سالم می خورم. خیلی واقع بین هستم، ولی وقتی می نویسم عجیب وغریب می نویسم. خیلی عجیب ...
امام نسبت به حاکمیت "لیبرال های نجس"هشدار داده بود/ تک نرخی کردن ارز به زیان برخی ها است
تعطیل کردند به امید اینکه اتفاقی بیفتد و گشایش هایی صورت بگیرد و این یعنی توسعه برون زا و خود آمریکا در یک روز در زمستان 1390 چهل درصد ارزش ریالی ما را نابود کرد. اگر بنای حیات اقتصاد کشوری دلار آمریکا باشد نابود خواهد شد وی افزود: اگر بنای حیات اقتصاد کشوری دلار آمریکا باشد نابود خواهد شد چون آمریکا با دلارش جادوگری می کند. عباسی تاکید کرد: نظام استکباری مثل فرعون ...
کابوسی که نزدیک بود به ویلچرنشینی منجرشود
. خوشبختانه فیزیوتراپی من خوب پیش رفت و با کمک دکتر نوروزی و بچه های کلینیک استقلال که شبانه روز با من کار کردند خدا را شکر توانستم همان روز اول از ویلچر بلند شوم. دکتر نوروزی عصا به دست من دادند و توانستم این 5 ماه را به دو ماه برسانم. پانزده یا بیست روز با دو عصا بودم و ده دوازده روز هم با یک عصا.یکشنبه هفته پیش هم پیش دکتر قریشی پزشک جراحم رفتم و طی صحبت هایی که با ایشان داشتم و پس از دیدن عکس های ...
مجموعه اشعار ویژه اربعین حسینی
نه ماه و نه آفتاب حسین اسیر دردم اسیر غمم چهل روز است چهل شب است ندارم به دیده خواب حسین چهل شب است که می گویم السلام علیک چهل شب است که نشنیده ام جواب حسین گمان کنم که شب و روز مادرم این جاست معطر است مزارت به یاس ناب حسین چگونه می رود از خاطر من آن روزی که می زدند تو را از پی ثواب حسین کسی به نیزه ...
آرزوهای یک آدم صفرکیلومتر!
مجسمه به مواد و مصالح زیادی احتیاج داشتم که تهیه هرکدوم از اونا، مدت ها طول می کشید. خدمت شما عرض کنم که پس از آماده کردن وسایل کار، بی حرف پیش، شروع به ساخت مجسمه کردم و... چه شب ها دود چراغ خوردم و سرفه زدم و وشگون و غُرغُر زن بابارو به جون خریدم و خلاصه عرق ریزی روح کردم تا این مجسمه نازنین ذره ذره شکل گرفت و به این حالت دراومد!... خارق العاده اس، مگه نه؟!... با تو هستم جوون؛ بگو نظرت در مورد این ...
عدم مدیریت بنیادین فقر(أنتم الفقراء إلی الله) ریشه اصطکاک در روابط انسانی
تجربه می کند و بعد از مدتی از این لذت خاص خسته می شود و به سمت تنوع می رود و وقتی انسان تنوع طلب شد به استثمار همه افراد می پردازد؛ چون وقتی نفس فربه نیست به یک لذتِ اولیه قانع می شود ولی وقتی چهل سال یا سی سال در معرض تأمین نیاز به شکل سطحی قرار گرفت کار او به جایی می رسد که با تأمین های عادی در حالت تعادل قرار نمی گیرد؛ یعنی مرضِ تنوّع در وجود او ایجاد می شود و شما هیچ درمانی برای مرض تنوّع پیدا نمی ...
ملک محمد و دیو یک پا
، یکی شاگرد کله پز شد و دومی تون تاب حمام و آن یکی هم رفت پیش آشپزی برای شاگردی. از آن طرف، ملک محمد رفت و رفت تا رسید به شهری که سر راهش بود و از قضا، همان شهری بود که برادرهایش آنجا گدایی می کردند. شب بود و هیچ کسی را نمی شناخت. مانده بود که آن شب را کجا به روز کند. دست بر قضا، گذر او به در خانه ی پیرزنی افتاد و رفت و در زد. پیرزن که در را باز کرد، ملک محمد گفت: ای مادر! من غریبم و جایی ...
رابطه عاشقانه خانم خبرنگار با یک داعشی!
...." یاسمینی وجود نداشت. اما با خودم گفتم چقدر یاسمین های واقعی وجود دارند که توسط مردهایی مانند بیلل فریب می خورند و به سوریه می روند. "بیلل، باید تماس را قطع کنم. الآن مادرم می رسد." "انشا الله فردا بعد از مبارزه باهات تماس می گیرم... شب به خیر عزیزم." عزیزم؟؟ به محض اینکه ابو بیلل اعلام کرد می خواهد با ملودی ازدواج کند، به تعداد دوست های ملودی در فیس بوک اضافه ...