سایر منابع:
سایر خبرها
دختر 14 ساله در دام تبهکاران تلگرامی
دختر نوجوان قوت گرفت. تحقیقات پلیسی در این باره ادامه داشت تا اینکه روز بعد، زن جوان همراه دخترش المیرا به دادسرا مراجعه کرد و به بازپرس جنایی گفت: شب گذشته دخترم مضطرب و نگران به خانه آمد و از اتفاق تلخی حرف زد. المیرا هم در تشریح ماجرا گفت: همیشه با مادرم مشکل داشتم. او بارها به من هشدار داده بود که با افراد مطمئن ارتباط برقرار کنم اما من به حرف هایش توجه نمی کردم. تا ...
خرید تازه عروس با 3000 دلار!
.... او می گوید: سه ماه مبارزه کردم. قاچاقچی ها مرا کتک می زدند، بهم غذا نمی دادند و تهدید می کردند که مرا می کشند. بالاخره تسلیم شدم. شوهرم مرد خوب و مهربانی بود، اما شدیداً دلتنگ خانواده ام در ویتنام بودم. موافقت کردم که ازدواج کنم، اما نمی توانستم به مردی که نمی شناسم و کاملاً برایم غریبه بود احساسی داشته باشم. وقتی مادر شوهر نگوین می فهمد که این دختر حسی نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده ...
فرزندان طلاق را نباید از هم جدا کرد
بعد از جدایی و ازدواج مجدد، پدر یا مادر به نسبت این کودکان را مجبور به زندگی با فرد جدید می کنند، طبیعتا هر یک از این شرایط می تواند برای فرزندان طلاق با پیامدهای متعدد همراه باشد. این مساله تاثیرات سوء بر کودکان می گذارد. برای کاهش این تاثیرات چه باید کرد؟ اغلب کودکان طلاق با مشکلات گسترده ای همچون ناسازگاری، انزوا، گوشه گیری، اضطراب و حتی ترس از ازدواج مواجه هستند. حتی در ...
الهام : شوهرم پوست صورتم را با چاقو کند
گفتند با درس خواندن تو مشکلی نداریم و فقط می خواهیم تکلیف دو جوان روشن شود. خانواده ام بدون تحقیقات جواب مثبت دادند و ما نامزد شدیم. دوران عقد بدی را پشت سر گذاشتیم و احسان اخلاق و رفتار طبیعی نداشت و مثل پدرش بددهان بود و دست بزن داشت. چندبار دراین باره با مادرش صحبت کردم، او هم دل چرکین بود و همیشه می گفت چه معنی می دهد زن جماعت حرف بزند! خانواده ام از ترس اینکه مبادا اسم مطلقه روی من بیاید ...
روایتی از چند زن زندانی در قرچک/ یکی قاتل است، یکی خانم رییس، یکی قاچاقچی مواد و دیگری بدهکار 1.5میلیاردی
. در دو سال اول که بازداشت موقت بودم، شوهرم مرتب می آمد و بچه را هم می آورد ولی بعدش که فهمید چهار سال حکم گرفتم، گفت می خواهم زن بگیرم؛ کی را گرفت؟ دوست خودم را، کسی که من پناهش دادم و حالا رفته در خانه من خانمی می کند. - وقتی فهمیدی همسرت ازدواج کرده، چه حسی داشتی؟ - ناراحت نشدم؛ خلایق هر چه لایق. لیلا در این هشت سال یک بار هم مرخصی نرفت، یک بار هم بیرون را ندیده ...
شاخ شکنی انگلیسی؟!
ریختن 5 پلیس مرد و یک افسر زن اسکاتلند یارد انگلیس در ساعت 6.30 صبح پنجشنبه یعنی نیم ساعت قبل از اذان در آن ایام از سال به خانه و بیرون کشیدن از رختخواب کمی شوک آور بود! معمولا" همیشه شبها تا دیر وقت کار میکردم و انتظار نبود که در آن ساعت کسی درب خانه را بکوبد! هنوز با لغت استرداد آنگونه مانوس نشده بودم که شش سال بعد که همه دادگاهها را باخته بودم خودم به روند حقوقی و قضائی پرونده مسلط و وکلای انگلیسی بدون نظر من لایحه دفاعیه ام را به دادگاه نمیدادند. بگذریم شش ساعت تا 12 ظهر در خانه همه سوراخ و سمبه ها را گشتند ...
حد و مرز رازداری و ناگفتنی ها در تحقیقات پیش از ازدواج
هیچ مورد منفی درباره خانواده وی نگفتند و مهر تایید را همه آنان بر این خانواده زدند. وی افزود: البته اصرار و پی گیری های خانواده شوهر نیز سبب شد که چندان برای انجام تحقیق های جدی تر تمایلی نداشته باشم بطوریکه قبل از ازدواج از سوی این خانواده گفته شد که شوهرم در حال تحصیل در دانشگاه و مالک زمینی است که برای آینده خانه سازی می کند اما تمامی آن ها دروغ بود. وی ادامه داد: به هنگام مراسم ...
اقدام زشت 7 پسر با دختر 14 ساله در یک مسافرخانه تهران
.... در این مرحله تیمی از ماموران اداره 11پلیس آگاهی تهران برای ردیابی دختر نوجوان وارد عمل شدند و در گام نخست به سراغ دوستان و آشنایان المیرا رفتند اما تحقیقات در این مرحله به درهای بسته خورد و با توجه به اینکه مادر جوان از اختلافاتش با المیرا حرف زده بود فرضیه فرار از خانه پیش روی ماموران قرار گرفت. تحقیقات پلیسی ادامه داشت تا اینکه صبح سه شنبه 9 آذر ماه المیرا همراه مادرش ...
آخرین قول یک فرمانده تبعیدی
در دوران دفاع مقدس فرماندهی گردان ابوذر از لشکر 31 عاشورا را بر عهده داشته است روایت می کند: ما ساکن میانه بودیم، اما مجتبی به خاطر تحصیل در تهران، نزد خانواده عمه ام زندگی می کرد. بعد از اخذ دیپلم، برای ادامه تحصیل به زنجان آمد و با پایان دانشگاهش، به استخدام آموزش و پرورش درآمد. از مدرسه که برمی گشت به پایگاه بسیج می رفت. فعال انقلابی بود و به همین خاطر به بانه تبعید شد. بعد از پیروزی انقلاب ...
حاج محسن بعد از مخابره گزارش هایش مداحی می کرد
زاهدان بزرگ می شود. آشنایی من و محسن به حضورمان در بسیج و فعالیت مان در این نهاد مقدس بازمی گردد. من و حاج محسن بسیجی یک پایگاه بودیم. ایشان در گردان عاشورا معاون اطلاعات بود. شوهر خاله حاج محسن فرمانده گردان عاشورا بود. من و حاجی هم به واسطه شوهر خاله شان به هم معرفی شدیم و زمینه این ازدواج در سال 74 فراهم شد. آن زمان حاج محسن در باشگاه خبرنگاران جوان مشغول به کار بود. مدتی بعد به خاطر برنامه هایش ...
وقتی فهمیدم زن مورد علاقه ام حاضر به جدایی از شوهرش نیست او را کشتم /تصاویر
دستگیر کنند. محمود که راهی جز اعتراف نداشت، گفت: چند ماه قبل با سهیلا آشنا شدم و پس از مدتی که دیگر دلباخته اش شده بودم ادعا کرد که شوهر دارد و خواست تا دیگر مزاحمش نشوم و همیشه مرا تهدید می کرد که ماجرای دوستی مان را به همسرش می گوید. وی افزود: وقتی فهمیدم که تهدیدهای سهیلا جدی است و از من به عنوان مرد مزاحم می خواهد شکایت کند تصمیم به انتقام گیری گرفتم و شب حادثه در جلوی خانه شان ...
حسینی: جای کتاب نظریه های جامعه شناسی طردشدگان اجتماعی در ایران خالی بود!
دادگاه داشتند و قضاوت می کردند و این کتاب حقوقی شان بوده است ما کجا بودیم؟ اکنون اگر فقط درباره حقوق کار در فرانسه متمرکز شوید تعداد صفحات کتابش از این هم بیشتر است. ولی اگر شما می بینید حقوق کار یا حقوق زناشویی یا خانواده کتابی به مراتب قطور است به پشتوانه تولیدات مکتوب در این کشور بر می گردد. کتاب دیگری با عنوان زن در قرن هجدهم در کتابخانه شخصی ام موجود است که در سال 1877 نوشته شده و این ...
نیم قرن خاطره بازی با جعفر والی
زد و گفت ساعدی به تهران آمده است، برای سربازی. رئیس درمانگاه نیاوران و سلطنت آباد شده است. خواستم که همان شب قرار بگذارد. رفتیم با هم غذا خوردیم طوری برخورد می کرد که انگار چندین سال است همدیگر را می شناسیم. همین طور قدم زدیم و حرف زدیم تا 4 صبح. بعد متوجه شدم که به عنوان سرباز صفر پذیرفته شده است. به قول معروف همان سوء پیشینه (باخنده) و بعد رئیس درمانگاه شده است. داستان های بامزه ای تعریف می کرد ...
شاگرد کثیف سوپرمارکت تینا کوچولو را پشت یخچال وحشیانه اذیت و آزار کرده بود
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، شنیدن این حرف در آن موقع ظهر و با آن همه خستگی و بی حوصلگی پتکی بود که بر فرق اعصابم کوبیده شد و مرا به هم ریخت. با خشم به صورتش نگاه کردم و گفتم: معلومه از صبح چه کار می کردی؟ باید می رفتی و ادویه رو می خریدی، من حوصله ندارم. داخل اتاق رفتم که استراحت کنم، دنبالم آمد و گفت: یک دنیا کار روی سرم ریخته، باید توی غذا ادویه بریزم، وگرنه خودت سر سفره چشم ...
مرد 41 ساله با بی رحمی دختربچه 6 ساله را آزار و اذیت کرد +عکس
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، پلیس گفت: جسد سیرا نیوبولد در کانالی در کنار خانه اش پیدا شد. کالبدشکافی نشان می دهد که آن دختر مورد آزار جنسی قرار گرفته و خفه شده است و علت مرگ او را غرق شدن اعلام کردند. تجاوز به زن جوان توسط مرد خشن +عکس پیامک را که دیدم دنیا دور سرم می چرخید / من تحت تأثیر وسوسه های شیطان بودم با اصرار به عقد پسرعمه ام در آمدم/ در آن میهمانی ...
300تومور نوجوان هندی را محاصره کرده است+تصاویر دلخراش
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، زندگی پسر 16 ساله هندی به خاطر رشد عجیب تومورهای متعدد در بدنش تقریبا متوقف شده، او به جز خانواده خود با کسی ملاقات ندارد و معمولا تمام روز را در خانه محبوس است. پزشکان هندی معتقدند، این تومورها نتیجه بیماری neurofribroma است؛ نوروفیبروم یک تومور خوش خیم غلاف عصبی در سیستم عصبی محیطی است که در بعضی ها به این صورت رشد می کند که بسیار نادر است. ...
دفع آفات انسانی/خشونت های عریان پنهان اند
را بی دین خطاب می کند و با این قضاوت خشم فرو خورده تو را رقم می زند. نگاه دوم؛ عریان و نهان کنار هم بازار روز؛ جایی که هیاهوی خریدار و فروشنده بسیار به چشم می خورد اما گاهی اوقات مسایلی می بینی که غم بزرگی را به دل می اندازد. پدر خانواده به قصد خرید برای دخترش آمده و گویا حق انتخاب را داده است به فرزندش اما تعلل در انتخاب باعث عصبانیت پدر شده و همین لحن تند و رفتار زننده می ...
ارتباط شوم و عاشقانه تازه داماد با همکلاسی نوعروس / در دوران عقد از برزو باردار شدم و...
شده است. او گفت: هفده سال دارم و در یکی از شهرستان های استان آذربایجان زندگی می کنم. حدود دو سال قبل با پسر همسایه مان آشنا شدم. تنهاکسی که از این ماجرا خبر داشت، هم کلاسی ام بود. دوستی مخفیانه من و برزو، چهار ماه و یک روز به طول انجامید تا اینکه یک روز سوار بر موتور سیکلت برزو در راه خانه خواهرم بودیم که پدرم ما را دید. بعد از آن، پدرم برایم خط ونشان می کشید و من هم از ترس، چندروزی خانه خواهرم ...
از روزی که سهیلا را صیغه ای کردم / او می خواهد زندگی ام را به فنا دهد
او را همراه خود ببرم. اصلا شرایطم را درک نمی کرد. من از او خداحافظی کردم و راهی شهر غربت شدم. مدتی گذشت، با دخترعمویم ازدواج کردم. احساس تنهایی و غربت آزارم می داد و به همین خاطر بعد از سه ماه، زندگی مشترک خود را آغاز کردم. سهیلا که می دانست کجا کار می کنم، شماره محل کارم را پیدا کرده بود و دم به ثانیه زنگ می زد. از ترس آبرویم با او تماس گرفتم، می گفت قصد خودکشی دارد و در ...
شوهرم از زندان خط و نشان می کشد که با دوستان لاابالی اش ارتباط شوم داشته باشم
من با پسری ازدواج کردم که غرق در فساد اخلاقی بود و می خواست مرا هم به فساد بکشاند. نتیجه این ازدواج، طلاق بود.بار سنگین بدبختی های قبلی ام کم بود، اسم زن مطلقه را هم یدک می کشیدم. سه چهارسالی گذشت و دوباره ازدواج کردم. از این ازدواج هم خیری ندیدم. شوهرم قاچاق فروش بود؛ اما باردار شده بودم و نمی توانستم برگردم.سه روز بعد از تولد فرزندم، شوهرم را با محموله موادمخدر دستگیر کردند. به 10سال ...
ماجرای 2 سال ازدواج سفید با شاپور / این دختری سر از خانه فساد در آورد
دختر 22 ساله که در پاتوق معتادان و فروشندگان مواد مخدر دستگیر شده بود درحالی که لیوان چای را روی میز می گذاشت، دفتر خاطراتش را به دوران کودکی ورق زد و به کارشناس اجتماعی کلانتری الهیه مشهد گفت: 8 ساله بودم که پدر و مادرم به خاطر اختلافات خانوادگی از یکدیگر جدا شدند و من و برادر 3 ساله ام در کنار مادرم ماندیم. آن زمان درکی از طلاق نداشتم و احساس می کردم پدرم روزی از ...
پیامک را که دیدم دنیا دور سرم می چرخید / من تحت تأثیر وسوسه های شیطان بودم
زندگی باقی مانده بود به کارشناس اجتماعی کلانتری احمدآباد مشهد گفت: با وجود آن که من یک فرهنگی هستم و هیچ گاه تصمیمات عجولانه ای در زندگی نمی گیرم اما این بار ماجرا به شکلی رقم خورد که تحمل این وضعیت برایم امکان ناپذیر بود. حدود یک سال قبل به طور اتفاقی چشمم به پیامک هایی در گوشی تلفن همراه شوهرم خیره شد. آن پیامک ها با جملاتی احساسی و عاطفی از سوی یک زن و از طریق شبکه های اجتماعی برای همسرم ارسال ...
وقتی به شوهرم گفتم با اسکندر ارتباط شوم دارم او سکته کرد و حالا...
زن 29 ساله در حالی که عنوان می کرد تنها یک لبخند بی معنی روزگارم را به جایی کشاند که همه چیزم را از دست دادم، به کارشناس اجتماعی کلانتری جهاد مشهد گفت: در یک خانواده پرجمعیت رشد کردم و پدرم با کارگری تنها می توانست شکم ما را سیر کند به همین خاطر هیچ کدام از خواهران و برادرانم نتوانستند دیپلم بگیرند و هر کدام از آن ها در مقطعی ترک تحصیل می کردند. من هم تا کلاس پنجم بیشتر درس نخواندم و به انتظار ...
مهسا وقتی شوهر خواهرش را در فیلم دید خشکش زد! / همسر این مرد از دادگاه آبادان تقاضای طلاق کرد
اعتراف گشود. مراد به ماموران گفت: مدتی بود که شرایط مالی ام به هم ریخته بود و نیاز به پول داشتم و زمانیکه به خانه پدرزنم رفته بودم متوجه کارت بانکی خواهرزنم شدم. وی افزود: با داشتن رمز کارت مهسا چند وقت یکبار کارت را از کشوی کمدش بر می داشتم و پس از خرید و برداشت پول دوباره کارت را در کشو می گذاشتم تا کسی متوجه کارت بانکی نشود. همسر مراد وقتی متوجه دستبرد شوهرش از ...
با اصرار به عقد پسرعمه ام در آمدم/ در آن میهمانی لعنتی نادر به من مشروب خوراند
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، 18 ساله بودم که مهر طلاق صفحه شناسنامه ام را سیاه کرد. آنچه بیشتر از هر چیزی عذابم می داد، خود خوری های پدرم بود. احساس گناه می کرد و خودش را مقصر می دانست. من با راهنمایی همسر برادرم توانستم ادامه تحصیل بدهم. خوشبختانه به دانشگاه رفتم و بعد هم در یک شرکت مشغول کار شدم. از حدود چهار ماه قبل خواستگاری برایم پیدا شده بود. می گفت باید مدتی در ارتباط ...
سواستفاده و آزارو اذیت زن جوان توسط مرد خشن / او به خانه عمه اش پناه برد +عکس
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، "راشل مدیسون" 44 ساله که زیر بار رفتار خشونت آمیز همسرش تاب نیاورده بود و به ناچار به فلوریدا فرار کرده بوده به طرز مرموزی مفقود شده است. وی که به خانه عمه اش در فلوریدا پناه برده برای پیاده روی از خانه خارج شده که تاکنون بازنگشته است. پلیس ضمن ابراز نگرانی از وضعیت زن جوان تحقیقات خود را آغاز کرده است. جارویس همسر قربانی که بارها وی را مورد سواستفاده و آزار ...
اقدام عجیب پدری که دختر نوجوانش توسط مرد غریبه باردار شده بود
سوی دادگاه گناهکار شناخته شد و به 15 سال زندان محکوم شد. وکیل این پدر در دادگاه اذعان داشته موکل اش با انگیزه حمایت از دخترش این ازدواج را تحمیل کرده بود. همچنین پدر قربانی در دادگاه گفت دخترش را بی نهایت دوست دارد و خواستار این ازدواج به جهت حمایت از دخترش بوده است. دوستان 110 تجاوز به زن جوان توسط مرد خشن +عکس پیامک را که دیدم دنیا دور سرم می چرخید ...
سرنوشت شوم زن مطلقه با فرار از تهران / مرا در 15 سالگی شوهر دادند و ...
تقاضای کمک کرد. با انتقال زن جوان به کلانتری بانوان او در تحقیقات اولیه گفت: هنوز بچه بودم و خوب و بد را نمی فهمیدم که خانواده ام مرا عروس کردند. 15ساله بودم که پا به خانه شوهر گذاشتم. من و همسرم صاحب یک فرزند شدیم. اما مشکلاتی وجود داشت که راه حل آن را نمی دانستم و عذاب می کشیدم. مرجان آهی کشید و افزود: به خاطر همین مشکلات دچار افسردگی شدید و بعد هم بیماری های روحی و روانی شدم. بعد از چند سال ...
سیمین دختران فراری و زنان معتاد را به مردان هوسران می فروخت / من هم با پاهایی لرزان به سوی خانه اش رفتم!
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، وقتی سیمین دستگیر شد، ترس عجیبی سراسر وجودم را فرا گرفته بود. می ترسیدم مأموران به سراغ من هم بیایند. چند روز بود که در خانه ام پنهان شده بودم، اما وقتی موادمخدری را که در دست داشتم، مصرف کردم و خماری به سراغم آمد، برای آگاهی از سرنوشت سیمین، در حالی که اطرافم را می پاییدم به طرف منزل او حرکت کردم. آن روز همسایه سیمین مطالبی را برایم بازگو کرد که از شدت ترس ...
زمانی که عکس های زن جوان را در مراسم عروسی دیدم وسوسه شدم / او را مجبور کردم که به خواسته ام تن دهد
به گزارش سرویس حوادث “ جام نیوز”، این جوان 20ساله پس از اینکه عکسی از طعمه اش در مراسم عروسی یکی از اقوام به دست آورده بود، او را تهدید می کرد که اگر به خواسته اش تن ندهد، آبرویش را می برد.رسیدگی به این پرونده مدتی قبل با شکایت زن جوانی در پلیس فتای خراسان رضوی آغاز شد. این زن 25ساله به مأموران گفت: مدتی قبل از شوهرم جدا شدم و به دلیل اینکه در یکی از ادارات مشهد مشغول به کار بودم، تصمیم گرفتم به ...