سایر منابع:
سایر خبرها
ساماندهی سالانه 300 کودک کار در قم
و می گوید همین چند روز پیش با مأموران درگیر شده و سمعکش را شکسته اند. فاطمه گل هایش را فروخته است و حالا از کیفش بسته فالش را در می آورد که کاسبی امشب را تکمیل کند، جلب کردن اعتمادش سخت است، انگار خیابان تجربه های شیرینی برایش نداشته، شاید اگر روسری روی سرش نبود می شد او را با یک پسر اشتباه گرفت، بیشتر از آنچه به دخترها شبیه باشد رفتار پسرانه دارد، طرز حرف زدن، نوع راه رفتن و همه چیز ...
ایران در عصر برده داری
ندیده ام، مگر در چارچوب سفر ناصرالدین شاه یا شکارگاه ظل السلطان یعنی همواره در زیر پرچم سلطنت و دربار هستند.) دوم حریم ظل السلطان است. ما در حریم ناصرالدین شاه هم زن، هم مرد و هم بچه [سیاه] در داخل و خارج حرمسرا می بینیم. در حرم ظل السلطان فقط مردان هستند و تنها یک بچه پیدا کردم که در بغل پدر سیاهش است. دختر بچه هم هست ولی در حیطه عکاسی ظل السلطان زن ندیدم. گروه سوم بقیه اشراف و خاندان متمول ...
گفتگو با همسر زنی که در سیل تهران گم شد
. ای کاش می تونستم از تو آب بگیرمش. چی شد که پیداش نکردن؟ اینها را منوچهر زاهدی می گوید. همسر مریم، زنی که دو ماه پیش در سیل تهران آب او را با خود برد و دیگر هیچ نشانی از او پیدا نشد. اینها را می گوید و عرق روی پیشانی اش را با دست پاک می کند. هستی 8 ساله و پرهام 10 ساله در آن روز بارانی سخت، بعد از تمام شدن کلاس زبان منتظر رسیدن مادر و پدرشان بودند تا همگی با هم به خانه بروند. باران به ...
وارونگیِ بی اَدا با علی مصفا و سحر دولتشاهی
بد را با اشاره به فرهنگ جامعه پاسخ دادید اما در فیلم و در طراحی شخصیت های مکمل، نکاتی دیده می شود که انگار آنها را مجبور به انجام این کارها می کند و چاره دیگری نیست. مثلا امکان نگهداری از مادر برای فرهاد و خواهر بزرگتر وجود ندارد یا بحث مربوط به منافع مشترک از خانه و کارگاه، راه دیگری باقی نمی گذارد... شاید همین آدم هایی که به نظر می رسد راه دیگری ندارند در یک گفت و گوی برابر به جایی برسند ...
موانع پیش روی فعالیت های علمی، کارشناسی و حرفه ای در ایران
فیزیکی در دانشگاه بودم، جهت جبران صدمه روانی وارده به خودم، بعد از این ماجرا و انصراف از تحصیل و خرید خدمت سربازی، ضمن مطالعه عمیق حقوق اعتبار سنجی دانشگاهها و آشنائی با سیستمهای اعتبار سنجی بین المللی دانشگاههای دنیا، ارتباطات مجازی خودم را با دانشگاههای مادر دنیا بیشتر قویتر کردم. در سال 1378 که سارقین خیابانی به قصد دزدیدن کیف دستی، پدرم را در وسط خیابان به قتل رساندند، از بازارسنتی ...
این مرد کارتن خواب نیست؛ پزشک است
دیده ایم. آدم هایی دیده ایم که از نارسایی کبد رنج می بردند. بیماران دیالیزی که خدمات مربوطه را در خیابان دریافت می کردند و در واقع در خیابان دیالیز می شدند و ... این شرایط اسفبار و ناراحت کننده همین طور ادامه داشت. تقریباً هر نوع بیماری و مرضی که در کلینیک با آن رو به رو شده بودم، در بین بی خانمان ها هم دیدم. حتی در خیابان ها با بیماری هایی مواجه شدم که تا به حال ندیده بودم. شاید از این ...
زندگی مجردی زنان در ایران، انتخاب یا اضطرار؟!
کند و همچنین تجربه هایی که دست کم در تهران برای خیلی ها آشناست، تنها زیستی در ایران رو به افزایش است. اطراف ما دختران و پسران جوانی هستند که به سن ازدواج رسیده اند اما مجرد مانده و بعد از مدتی زندگی در یک خانه مستقل از خانه پدری را آغاز کرده اند، البته آنها تنها یک گروه از تنهاریستان هستند و افراد دیگری هم پس از تشکیل خانواده طلاق یا تجربه بیوگی یا همچنین از دست دادن پدر و مادر تنها زندگی می کنند ...
چرا بیشتر کودکان کابوس های شبانه دارند؟
.... ترس های شبانه مفرط و مداوم می توانند ناشی از پریشان شدن یا اتفاقی اضطراب آور در خانه، پیش دبستانی، مهد کودک و یا جای دیگری باشند. حتی کم سن و سال ترین کودکان نیز از محیط اطراف خود با خبر بوده و نسبت به استرس ناشی از جدایی مادر و پدر، فوت یکی از اعضا خانواده و یا بیکاری والدین آسیب پذیر می باشند. نقل مکان کردن به خانه ای جدید، پرستار بچه و یا معلم جدید و ...
90/ آناستازی والیبال ایران را سرکار گذاشت
؟ روزی از فوتبال برمی گشتم سری به سالنی که در مجاورت خانه ما بود زدم؛ چند نفر را دیدم که والیبال بازی می کردند. از آنها خواستم اجازه دهند من هم در کنارشان بازی کنم. ابتدا با تعجب به من نگاه کردند ولی بعد اجازه دادند در کنارشان والیبال بازی کنم و همین اتفاق سرآغاز حضورم در والیبال بود. هدفم حضور حرفه ای در ورزش بود به همین خاطر مینی والیبال را با عضویت در تیم منتخب کرج استارت زدم و مربیانم ...
مهران مدیری را بهتر و بیشتر بشناسید!
. به نظر می رسد حواسش به روز تولد بچه هایش هست ولی آخرین کادویی که تا آن زمان به پسرش داده، پول بوده فرهاد خندید و گفت : نقدی حساب کرد اما کادوی برعکس هم وجود دارد. پسر برای پدر معمولا کتاب و سی دی می خرد و وقتی روی قیمت ها اصرار می کردیم و می خواستیم بودجه پول توجیبی اش را حدس بزنیم، می گفت: معمولی. پسر بیل گیتس که نیستم! موسیقی در خانه مدیری ها ساز تخصصی فرهاد پیانوست ولی ...
خونریزی های مختلف پس از زایمان
...، مادر ازدست داده است که شبیه خون عادت ماهانه است. به قول حکمای طب سنتی وقتی که اولین جزء بچه از شکم مادر بیرون می آید هر خونی که زن می بیند، اگر پیش از ده روز یا سر ده روز قطع شود، خون نفاس است و زن را در حال نفاس (نفساء) می گویند. معمولا مادری که پسرزاییده انتظار داریم بین 25 تا 30روز خونریزی داشته باشد و اگر دختر زاییده بین 35 تا 40روز خونریزی داشته باشد. خون زیادی دفع کرده اید یا کم ...
دره العروس منطقه ای برای فساد و فحشاء شاهزادگان سعودی
تجاری و فروش، رستوران ها، کافه ها ، بارها و باشگاه های شبانه با سواحلی مجهز به تمام امکانات برای تفریح های آبی مانند موج سواری، ماهی گیری، غواصی و غیره است. وجود ایستگاه های تولید برق و شیرین سازی آب دریا و شبکه فاضلاب و تلفن ثابت و همراه و حتی شبکه های تلویزیونی ماهواره ای، در کنار سیستم امنیتی دریایی و زمینی فعال در تمام ساعات شبانه روز موجب شده تا دره العروس به معنای کامل کلمه یک منطقه ...
زجر بیماری مجید 9 ساله بر دوش پدری کارگر
به جای مادرش کدبانو بود و چای آماده می کرد و صدای استکان ها که به هم می خوردند شنیده می شد مادر زینب و مجید به دلیل بیماری یکی دیگر از بچه هایش به بیمارستان رفته بود. وقتی از پدرش درباره سن زینب و مجید پرسیدم برایم جالب بود که سن فرزندانش را خیلی دقیق گفت که زینب 9 سال و 11 روز و مجید 10 سال و یک ماه دارد.این پدر با همه مشکلات اما از دیگر فرزندانش غافل نشده است و حتی تاریخ امتحانات امین پسر بزرگش ...
زخم های یک کودک معصوم در انتظار التیام مرجع قضائی
نگذشت که او با زنی دیگر آشنا شد و این آشنایی منتهی به ازدواج آن دو شد. از روز اول نگاه مثبتی به این زن (مادر ناتنی ساجده) نداشتم . هر روز که خانه آنان می رفتم شاهد بدرفتاری های او با ساجده بودم. چندبار با این زن بی محبت درگیر شدم، اما با دخالت برادرم و طرف داری از همسرش با چشم گریان خانه آنان را ترک کردم. مادر ساجده هم هر چند روز یک بار به دیدنش می آمد . عمه جوان ادامه داد: چند ...
کمک مردم، یک اعدامی را به آغوش خانواده بازگرداند
به گزارش دولت بهار به نقل از ایسنا، روز گذشته بعد از اینکه خبر تکمیل پول درخواستی منتشر شد، خواهر مرد محکوم به مرگ که حالا به زندگی بازگشته گفت: شاید باور نکنید ولی به خدا به جرئت به شما می گویم شاید هیچ زنی در سن و سال من این همه رنج نکشیده باشد. اگر فولاد به جای من بود زیر بار این همه مشکلات خم می شد . حرف هایش به اینجا که رسید، اشک امانش را برید و بغض در گلویش ترکید. او که حدود 40 ...
به شدت ناراحتم تقصیر من بود که برادر شوهرم آن کار زشت را مرتکب شد! + عکس
اصابت کرد و باعث مرگش شد. فرزند دارید؟ بله دو دختر 5 و 3 ساله دارم. چند وقت بود که شوهرت اعتیاد داشت؟ 4 سالی می شد، البته چند بار ترک کرد اما هر بار مصرف مواد را از سر می گرفت. شغل خودت چیست؟ خانه دار بودم اما الان در یک مغازه کار می کنم. چرا در دادگاه اعلام کردی که قاتل واقعی شوهرت اعتیاد است؟ چون علت تمام درگیری ...
هنوز عزادار تنها دخترم هستم / 24 سال پس از حادثه تلخ خیابان ولنجک+عکس
این داغ آنچنان بر روح و جسم آنها نشسته که برخی همچنان برای عزیزان شان مراسم سالگرد می گیرند. یکی از آنها میرزا باقر باقری صدر ، پدر فتانه است؛ مردی 89ساله که همین چند روز قبل در خانه اش مراسمی برای بیست و چهارمین سالگرد درگذشت دخترش برگزار کرد. با اینکه سن و سال زیادی دارد و به سختی می تواند حرف بزند، اما اینکه تاریخ دقیق حادثه Incident و جزئیات آن روز را کاملا به خاطر دارد، برایمان عجیب است ...
کارتن خواب هایی که گُل فروش شدند
بالاخره یک کارگاه سفال سازی داریم که در آن 10 نفر کار می کنند. درمجموع 10 نفر در گلخانه ها و 10 نفر در کار فروش هستند. با این کار 30 نفر از بچه های بهبودیافته کارتن خواب توانستند صاحب شغل شوند. در این آدم ها از دختر 17-16 ساله تا خانم 50 ساله پیدا می شود. پدر و مادرم بین من و مواد، مواد را انتخاب کردند سمیه یکی از کم سن و سال ترین افرادی است که به طلوع می آید. دختر نوجوانی که ...
پیدا شدن اولیای دم بعد از صدور حکم مرگ
آن درگیری مرا تهدید به طلاق کرد. روز حادثه پسرم محسن چاقو برداشت و مقابل پدرش قرار گرفت. آنها با هم درگیر شدند که در جریان آن شوهرم با چند ضربه چاقو زخمی شد. من هم به خاطر کینه ای که از قبل داشتم چند ضربه به او زدم. بعد جسد را با کمک محسن و روناک به بیابان های اطراف شهر منتقل کردیم. با کامل شدن تحقیقات، بازپرس عفت را به اتهام مباشرت در قتل و محسن و روناک را به اتهام معاونت در قتل مجرم ...
موقع عقد مرا شریک ثواب مجاهدت هایش کرد
دانند که دفاع از اهل بیت واجب است. همه این آگاهی ها هم باعث شد تا رفتن و شهادت پدر برایشان خیلی دشوار نباشد. اگر مجالی پیش آید، من هر دو پسرم را هم برای دفاع از حرم راهی خواهم کرد. ما برای اسلام همه جانمان را نثار می کنیم. شهید چند بار به منطقه اعزام شد؟ اولین بار اوایل اردیبهشت سال 1395 رفت و در خرداد ماه در حالی که مجروح شده بود به خانه بازگشت. بعد از بهبودی ابتدای مرداد ماه ...
حیف می شد اگر حجت شهید نمی شد
...> من متولد سال 61 هستم. تقریباً سه سال از او کوچک تر بودم. من و رضا در یک مدرسه درس می خواندیم. موقعی که رضا کلاس پنجم بودند من کلاس دوم بودم. با هم ایام محرم به مسجد می رفتیم و چون خانه مان و مسجد تا حرم امام رضا(ع) فاصله زیادی نداشت، در ایام محرم همراه با هیئت سینه زنی به سمت حرم می رفتیم. رضا به اهل بیت عصمت و طهارت اعتقاد خیلی زیادی داشت. در همان کودکی می دیدم که چه اعتقادات محکمی دارد. به نماز ...
وقتی فحش دادن و رکیک بودن، مُد می شود!
مورد اصابت قرار می گیرند. بچه ها را باید نجات داد، اما آن هم بی اثر است. تیرها رها شده اند و کاری نمی شود کرد. هرجا می تواند باشد؛ خانه، خیابان، اتوبوس، مترو، مدرسه، دانشگاه و حتی شبکه های اجتماعی. شما هیچ کجا از تیررس ناسزا در امان نیستید. رگباری از فحش که خیلی وقت ها معنی بعضی هایشان را درست نمی دانید. حتماً لازم نیست دعوایی سر بگیرد تا مجبور شوید گوش هایتان را بگیرید یا خودتان را به ...
فراخوان کمک برای شیرین ترین دختر دنیا
. مادر این دختر به دلیل ناتوانی در نگهداریش و وضعیت بد اقتصادی خانواده طلاق گرفته و الان دختر بچه در در کنار پدر و عمه هایش زندگی می کند که آنها نیز شرایط سختی دارند و در یک اتاق زندگی می کنند، یکی از شرایط سختشان این است که یارانه را بعنوان سود به کسی داده اند تا رقم دو میلیون تومان را در اختیار آنها قرار دهند و بعد هم اصلش را برگردانند... خیریه مهرمبین در نظر دارد با همیاری ...
هیچ گاه لحظه دیدار با امام خامنه ای را فراموش نمی کنم/ هر روز دلتنگی ام برای حضرت آقا بیشتر می شود
دوران مدرسه همیشه در مراسمات مختلف و صبحگاه دکلمه می خواندم، روزی معلم پرورشی مدرسه خانم رنجبر چند نفر از بچه ها را انتخاب و متن دکلمه ای را که آماده کرده بود برای خواندن و تمرین به ما داد؛ چند روز بعد ما به سالن هلال احمر قاسم آباد رفتیم و در حضور حدود 300 نفر از دانش آموزان و مسئولین و همچنین فردی از دفتر مقام معظم رهبری دکلمه های خود را می خواندیم و چند روز بعد از بررسی، با پدرم تماس گرفتند و ...
8 روز بعد از شهادت پسرم مرخص شدم
ای از این اتفاق می گذشت. خانواده هر روز به ملاقات پدر می رفتند. احوال عباس را از آنها می پرسید، آنها هم جواب های همیشگی را می دادند. پدر می گوید: من 8 روز بعد از شهادت عباس ترخیص شدم، در حالی که بهبود یافته بودم و نیاز به مراقبت بیشتر نداشتم. اما خانواده ام به خاطر عمل سختی که پشت سر گذاشته بودم، از پزشک معالجم خواسته بودند تا پیش از مراسم ترحیم روز هفتم مرخصم نکند. وی ...
آغوش باز شهید اسلامی برای تبعید، شکنجه و شهادت
شود؟ آیا رسول گرامی اسلام (ص) نخواهد فرمود: تو با چه عذری خود را از تبلیغ دینی که به قیمت جان من و بچه هایم تمام شد معاف داشتی؟ مگر هنگامی که من تبلیغ رسالت خود نمودم، میلیون ها خطر جلوی چشمم مجسم نبود؟ من با جامعة غرق شرک و بت پرستی روبه رو شدم و کوشیدم تا ارواح گمراه مردم را به هدایت کشانیدم. من جان دادم ولی از گفتار پاک خود دست نکشیدم. من از تهدید نهراسیدم و از صفوف آراستة دشمن وحشتی در خود راه ...
کتاب هایم را از مخزنِ کتابخانه ملی حذف کرده اند
مدرسه بروم شروع شد و البته با سینما. پدر و مادر من هردو عادت به سینما رفتن داشتند و ما بچه ها را هم با خود می بردند. من به کتاب به عنوان یک شی علاقه داشتم قبل از اینکه بتوانم بخوانم. یادم است جلوی ویترین کتابفروشی ها می ایستادم و از مادرم می خواستم برایم کتاب بخرد. مجلات در خانه ی ما بیشتر از کتاب بود که همه ی این ها من را به سمت نوشتن سوق داد. بعد کتاب سپانلو خیلی مهم بود که من ...
پای صحبت های یک همسر شهید/ چرا آنقدر من را وابسته خودت کردی؟!
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس به نقل از دفاع پرس، همسرش را سه سال پیش در جریان جنگ سوریه از دست داده است، زهرا امامی حالا بعد گذشت سه سال از شهادت همسر، به خوبی می داند مسیری که محمد حسن در آن قدم گذاشته امتداد عاشورا است که به ظهور حضرت حجت (عج) ختم می شود. همان راهی که سال ها پیش خون پاک پدر آن را آبیاری کرده است. سال ها فرزند شهید بوده و از سال 92 نیز بار سنگین همسری شهید را ...
گفت وگو با فرج علیپور به بهانه برگزاری کنسرت آیین شب چله لری در قلب پایتخت
خرم آباد وارد هر خانه ای که می شوی، یک کمانچه هست. قبلاً هر جا که می رفتی، تفنگ بود و الان خوشبختانه کمانچه جایش را گرفته است. بعد آقای غیابی، فیلمی درست کرد به نام میراث که که یک فیلم در ارتباط با کلک بازی و دیگر بازی های محلی کودکانه بود و از من دعوت کرد که در آن ساز بزنم. * اولین باری که ساز واقعی به دست گرفتید، کی بود؟ وقتی کلاس اول ابتدایی بودم. ما خودمان را کشتیم تا ...
ماجرای جالب ازدواج میرزا محمدعلی مدرس
محمد علی به خانه مراجعت نموده در حالی که هیچ لباسی در بر نداشت؟! معلوم شد که چون وی پولی به همراه نداشت تا انفاقی کند در راه، عبایش را به سر گذاشته و در گوشه ای خلوت لباس های خود را از تن بیرون آورده و به نیازمندان می داد. و هر چند روز این قضیه تکرار می شد؛ بارها دختر حاج حسین (عیال میرزا) به شوهر خود می گفت: من و فرزندانم را هم در ردیف مستحقین قرار دهید. و به ما هم انفاق نمائید. میرزا با کمال تواضع ...