سایر منابع:
سایر خبرها
خوانش یک ماهه برای هنرمند شیرازی در کافه کتاب
توبه شکستی بازآ ، محرمانه ، زیارت ، یک گل برای جولیا، ماندن و رفتن، نسیم حضور، آنزمان که وقتش فرا برسد، باتلاق، منورها تنها می سوزند،داستانهای طنز چخوف ،گلبهار ، گیر و دار پهلوان، خواجه تو چه تجارت میکنی، زخمه ،ما لعبتکانیم ،خط خون ، به زیر تیغ شب، عروس کیه؟ ، سه روایت از چند روایت مرتضی ، سوخته دل, وین شرح بی نهایت, به ماهی نگو راه دریا کجاست، عود بر آتش، گردان بهار نارنج,مجلس شیبه تنهایی،به روایت ...
گزارش: توطئه علیه پرسپولیس را باور می کنید؟
باشه که فکر کنه اینا اتفاقیه از من پرسپولیسی تر تو ایران وجود نداره اما واقعا توطئه و... رو بکلی رد میکنم بیاییم کمی از دریچه تعصب دیدن رو از خود دور کنیم بیاییم از فوتبال لذت ببریم اینقدر دیگران رو غول نبینیم ،اشتباهات داوری بوده هست و خواهد بود پارسال ما ضربه خوردیم اما باور کنیم فقط اشتباه و خطای انسانی بود .واقعا آدم پاک تر از فغانی داریم که اون اشتباه رو انجام داد.جوانان و نوجوانان ...
حواس پرتی های این روزهای فلامک جنیدی و گره زدن آن به حادثه پلاسکو +عکس
ها و در خیلی از موارد نه حتی خود اتفاق ها. انگار یه شب تو خواب، قرار من و حافظه ام این شده که هرکدوم بریم سی خودمون و اینجوری لااقل من ساده تر زندگی کنم. و با وجود این من اون آویز سنگی بالرین پشت سرمون رو به خوبی به خاطر دارم. من حس لمس بلوز گلدار قهوه ای ژورژت فاریا رو که مامانم دوخته بود یادم میاد. من بلوز ارسطو با راه های سبزش و اون دندون شیری پرستو که چطور افتاد رو یادمه. من ماشین آتش نشانی ...
طنز؛ مواظب باش موش نخوردت!
، موشه که قسم نخورده. شما اصلا کتاب موش ها و آدم ها رو خوندی؟ دِ نخوندی دیگه. + : ای کاش می دونستی من چه کاره ام، آقای محترم. - : می دونم. شوهر جنازه ای دیگه. + : بله، اما با حفظ سِمَت، مرده شور هم هستم. می سپرم جنازه ات رو بدن به من. اون موقع من می دونم و تو. یک چالش مانکنی باهات راه بندازم بیست و سی نشون بده! - : وایستا ببینم. اصلا از کجا معلوم تو شوهر ...
حرف های طنز و عجیب امیر مهدی ژوله درباره کاندید شدن فروشنده در اسکار!
واکنش امیر مهدی ژوله به نامزدی فروشنده در اسکار امیرمهدی ژوله نویسده و بازیگر هم عکسی از یکی از صحنه های فروشنده را منتشر کرد و نوشت: بار اول که جدایی اصغر فرهادی یکی یکی جوایز جهانی رو درنوردید تا رسید به اسکار دست نیافتنی، تو پوست خودمون نمیگنجیدیم. تا صبح بیدار میموندیم پای گلدن گلاب و اسکار. فرودگاه رو غلغله میکردیم برای استقبال و نقل و شیرینی پخش میکردیم تو فضای مجازی ...
رسانه ملی یا تکذیبیه ملی؟
محمدعلی محمدپور در بی قانون نوشت : چند سال اخیر با گسترش شبکه های اجتماعی -که لعنت صداوسیما بر اون ها باد- پس از هر حادثه واکنش مردم به اتفاقات به شکل برجسته ای دیده میشه و همه قادر هستن نظر شخصی شون رو ابراز کنن. خب این در همه جای دنیا وجود داره و لزوما اشکالی هم نداره. اما مشکل از اون جایی شروع میشه که این وسط لازمه یک رسانه رسمی و فراگیر هم باشه که بتونه اخبار رو سالم و دقیق در ...
همسایه در سوگ پلاسکو
که خسته نباشی عمو. از بابام خبری نداری ، اگرچه خود به شدت تکان دهنده هستند، ولی روی منتشرشدن ندارند و برای خبری دیگر اندوهگین هستند. خبر مادری که سه پسرش را از دست داده با خبر مادری که منتظر است تا خبری از فرزندش را به او بدهند، ابراز همدردی می کند. خبر مادری که در چهارراه استانبول منتظر گرفتن خبری از جگرگوشه اش است به خبر مادری که سه پسرش را در اوج فقر در جنگ از دست داده می گوید که تو حداقل جسد ...
میراث پدر
...، چوب را برداشت و شروع کرد به دهل زدن تا جانورها در بروند. همین هم شد و هر کدام از گوشه ای فلنگ را بستند و قایم شدند. ولی از بخت بدش، باران آمده بود و سنگی از کوه غلتیده بود و در غار را گرفته بود. ساعتی که گذشت، صدایی شنید و گوش که ایستاد، فهمید کاروانی آمده جلو در غار و ساربان می گوید شتر را بخوابانند. صبر کرد تا شترها را خواباندند و اهل کاروان آمدند و با هم سنگ را از جلو در غار ...
کیانی به طارمی: احترام خودت را نگه دار!
میشمورین مام یه دونه جام شهدا داریم :))))))) پرسپولیس تیم بود 40 سال قبل نه الان. شما حتی آمار رو در روتون با تراکتورم باختین. به چی مینازین خداییش؟ بچه ای که ده سال پیش به دنیا اومده بود الان رو چه حسابی میتونه پرسپولیسی شه؟ به خاطر کدوم اتفاق و افتخار؟ :)) آقای التماس نمیدونم چرا باید مرجع 10 سال گذشته باشه ولی تو همین 10 سال یک قهرمانی لیگ (86) و دو قهرمانی جام حذفی ...
سیر حاتم طائی
نشیند که به جای من یکی دیگر به او دست می زند. به این خاطر زین را پاره پاره می کنم که دست دیگری به اش نرسد. از روزی که افتاده ام تو این شهر، این مصیبت دست از سرم برنمی دارد. با شمشیرت گردنم را بزن و راحتم کن. حاتم دید به جای آن زن خوشگل، رسیده به شوهرش و غیرتش اجازه نداد که این دو بیچاره دور از هم باشند. رو کرد به مرد بخت برگشته و گفت آمده تا غم و غصه اش را تمام کند، نه این که گردنش را بزند. هرچی ...
دیسلایک: شکایت از عادل؟ خجالت بکشید
این اقا 30 ثانیه برنامه رفت تهران آتیش گرفت این اقا کارشناسش از صومعه سراست که بزرگترین ایستگاهشم از تهران کوچیکتره بجای پرداختن به واقعیت سیاسی بازی میکنه شما از خودتون خجالت بکشید با این تحلیلای آبکیتون خداروشکر که ثابت شد برای تعطیلی کارگاه ها باید وزارت کار پلمپ میکرد نه شهرداری تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد ثابت شد؟ بله بله، مدارکش هم تو خونه ی احمدی نژاد موجوده ثابت شد؟ بله بله، مدارکش هم تو خونه ی احمدی نژاد موجوده زور نزن عادل جان. خوشت بیاد یا نیاد سال نود و شش قالیباف رییس جمهور میشه. ...
چگونه با کودک خود رفتار کنیم؟
چقدر خوشحال شد؟ دیدی خندید؟ تو باعث شدی اون خوشحال بشه. به موقع به او یادآوری کنید به حالات دیگران که بیان کننده ی احساس شان است، فکر کند. کودک ممکن است در ابتدا کاملا متوجه این رفتارها نشود اما کم کم درک خواهد کرد و می فهمد رفتار او چگونه می تواند دیگران را تحت تأثیر قرار بدهد. هم من و هم شما می دانیم که یک شبه نمی شود یک بچه را تربیت کرد و نظم و ترتیب یادش داد! خیلی از اوقات ممکن است ...
متاگپ | رازهای بدل ایرانی لیونل مسی
... دقیقا، خب وقتی ویدئو پخش شده بود تو تلگرام و اینستاگرام، جوری شده بود که از فردای اون روز دید مردم چند برابر شده بود حالا مردم قبلش شاید کم و بیش من رو می دیدن اما بعد از اون دیگه واقعا خوب شد، یعنی حتی من مرکز خریدی، دانشگاهی؛ خیابونی جایی میرم همه من رو می شناسن. اگر بخوای زندگیت رو شبیه یه آدم معروف کنی به خودت اذیت و آزاری نمی رسونه از نظر مالی، سطح اون و شما ... خیلی سخته ...
ماندگارترین ترانه های سینما و تلویزیون
انگار ترانه ها دیگر به جزئی جدایی ناپذیر از تمام برنامه های نمایشی تبدیل شده اند؛ همین اربعین گذشته انبوه ترانه ها با صدای خوانندگان مختلف برای زائران پیاده حرم سالار شهیدان در بارگذاری و از تلویزیون پخش شد، یک خواننده سرشناس برای نفس ترانه اختصاصی خواند، سلام بمبئی با ترانه های هندی و صدای بنیامین بهادری روی پرده رفت و محسن چاوشی هم یک آهنگ برای فصل چهارم خندوانه اجرا کرد. همه اینها یعنی ...
همدم و هم دود
به گزارش خبرگزاری تسنیم ، اعتیاد شدید، او را نحیف کرده بود و رنگ و حالی برایش نگذاشته بود، توان حرف زدن نداشت. حین خرید مواد مخدر در یکی از محله ها دستگیر شده بود، این پا و اون پا می کرد انگار وقت مصرف موادش شده بود. گفت: خانم می توانم بنشینم ، توان ایستادن ندارم. به اتاق مشاوره هدایتش کردم. بعد از نشستن یک لیوان آب به دستش دادم و از گذشته و زندگی اش سوال کردم. خنده تلخی کرد و گفت: حال زار مرا می ...
پهلوان جوسر و ناپدری دیو
به اش نمی خورد. مرد راه افتاد دنبال پرنده. زنش داد زد که ولش کن. نرو دنبالش. اما گوش شوهره به حرف زنش بدهکار نبود. از این تپه به آن تپه و از این صخره به آن صخره رفت و چشم از پرنده برنداشت. رفت و رفت تا رسید به قلعه ی سفیدی. پرنده از بالای دیوار رفت تو قلعه. شکارچی هم رفت و از دروازه نگاه کرد و دید قلعه پر از اسب است. رفت تو. به هر جان کندنی بود از لابه لای اسب ها گذشت و از چند دروازه و دربند رد ...
آیین نامه درباره تحریک تماشاگران: سیدجلال محروم می شود؟
. اتفاقی که می تواند پیش از دیدار حساس این تیم مقابل تراکتورسازی و استقلال، حسابی جنجال به پا کند. نویسنده عزیز متن قانونو رو بخون زده نقض مکرر قوانین کلمه مکرر واضع هستش نص قانون رو هم نمی تونید بفهمید کرار عزیز شما با کشیده به صورت کمک داور میزنه بدشم به سمت تماشاگرا میره تماشا گرها هم با شکستن صندلی و به زمین انداختن اون به داخل زمین واکنش نشون میده حالا به رحمتی می رسیم که چندین ...
اقدام بخارایی برای انتقال امام از ترکیه به عراق
کار دیگری که مرحوم بخارایی کرد و دادگاه را به تنفس کشاند که همه از جلسه بیرون رفتند (و چه بسا همان سبب شد که امام را از ترکیه به عراق بردند ) این بود که رئیس دادگاه یا دادستان درست یادم نیست کدام یک از آنها از ایشان پرسیدند: شما فکر نمی کردید ممکن است گیر بیفتید؟ فکر نمی کردید که اگر شما را بگیرند اعدام می شوید؟ فکر نمی کردید که خواری برای خود و خانواده خود خریدید؟ شهید بخارایی گفت: ما برای شهادت حرکت کردیم. ما احتمال می دادیم قبل از اینکه کاری انجام بدهیم به شهادت برسیم، برای همین آمادگی کامل داشتیم . ...
واکنش بازیگران به صحبت های عباس جدیدی
دوباره میسازیم"... پ.ن اول: پلاسکو سی و پنج سال دستتون بود ایمن سازیش نکردین، حالا سرعتتون رو به رخ ما میکشید؟ پ.ن دوم: این بودجه و سرعت عمل رو اگه صرف ساختمون های غیر ایمن دیگه ای که در اختیارتونه بکنید لطف بیشتری کردین در حق مردم پ.ن سوم: یه سری چیزا قابل بازسازی نیست. اون پسرها، همسرها و پدرهایی که به خاطر ضعف مدیریت شما جونشون رو از دست دادن، حتی اگه پلاسکو رو دو روزه هم ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (357)
فقط روشن کن برو، من جام اوکیه چیزیم نمیشه. 3٫ شصتمو سرما زده بس که تو اینستا برف لایک کردم. 4٫ همسایه روبرویی با یه آرامش خاص و لبخندی بر لب توی بالکن ایستاده داره برف رو تماشا میکنه و قهوه میخوره که انگار زن من 110 کیلو وزن داره. وقتی میری ببینی جوابتو داده یا نه و میبینی اون بالا زده: Is typing.. 5٫ اگه یازده سپتامبر تو تهران اتفاق افتاده بود امکان ...
فریاد کمک این هشت انسان؛ هشت هموطن
. عبدالماجد و عبدالله برای اولین بار راهی دریا شده بودند و قرار بود وقتی برگشتند، عروسی به پا شود. همین عبدالله که در فیلم منتشرشده درخواست کمک می کرد، یک سال پیش خبر داد که عبدالماجد را با دست خودش دفن کرده است. مادرش هنوز می نالد که بچه ام بی کفن و بی نماز دفن شد. نمی تونم سر خاکش گریه کنم . ناله و زاری کار هرروزشان است. دیروز پروین پشت تلفن، با صدایی که می لرزید التماس می کرد: تو رو خدا بگویید ...
ساخت کولر آبی سیار توسط نخبه نونهال بهبهانی + تصاویر
بود و با تماس با سرگروه حلقه شهید ذره از این سبک اختراعات استقبال کرده و از حمایت و بازتاب خبر تشکر و قدردانی کردند . چی شد که اختراع کردم؟ یه روز بعد از اینکه از مدرسه اومده بودم و مشغول درس خوندن بودم، نگاهم به پرده ای که تو خونمون بود افتاد چون شکل پرده به نوعی شبیه کولر آبی بود به این فکر افتادم که کولر آبی درست کنم وقتی دقیق بهش فکر کردم دیدم وسایل خیلی خاصی رو هم ...
مار کوچولو
کوچولو خوابش برد، هر کدام یک طرفش را بگیرند و او را بیندازند تو رودخانه. اما پسره گوش ایستاده بود و حرف شان را شنید. شب که شد، دختره مثل سنگ افتاد و خوابش برد. مارکوچولو یواشکی دختره را برد سر جای خودش و رفت به جای دختره خوابید. نصفه شب، ارباب بلند شد و یک دست و پای دخترش را گرفت و به او گفت آن طرف را بگیرد. پسره کمک کرد و دختره را انداختند تو آب. کارشان که تمام شد، پسره رو کرد به اربابش و گفت ...
طنز؛ علیه بر ندارد
حسن غلامعلی فرد در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت: دهخدا روی تخته نوشت: دانش بر علیه قدرت پیروز خواهد شد و سپس از شاگردانش پرسید: کسی می دونه کجای این جمله غلطه؟ زیباکلام گفت: همه اش غلطه. دوران جنگ های دو قطبی سر آمده . شریعتمداری برآشفت و نوکِ تیزِ مدادش را سوی زیباکلام نشانه گرفت و گفت: مخالفم. من خودم به عنوان یک قطب به قطب شما اعلام جنگ می دم . جدیدی تا این حرف را شنید کارت عابر ...
سنجر و خنجر
رسید لب دریا. دهنش را به آب گذاشت و قورت قورت آب خورد. پسر پادشاه زود رفت و امانش نداد و با نیزه به چشمش کوبید. مار فیش و فوشی کرد و چنبره زد که پسره فهمید می خواهد در برود. آن قدر با نیزه به مار زد تا بیجان رو زمین افتاد. خیالش که راحت شد، برگشت پیش دختره و به اش خبر داد که حالا دشمنی ندارد و می تواند سر راحت رو بالش بگذارد. پسر پادشاه دختره را عقد کرد و با خیال آسوده تو همان خانه زندگی ...
طنز؛ عذرخواهی نکن نگرانت میشم
شده خیلی نگران شدیم. مثل مرغ پرکنده همین طور بالا و پایین می پریدیم به آقای سعیدی کیا زنگ می زدیم و می خواستیم ببینیم خدای نکرده اتفاقی برایشان افتاده یا نه. بالاخره گوشی را برداشت و گفتیم: تو رو خدا یه گزارشی از حال خودت بده. گفت: من خوبم! جای نگرانی نیست. گفتیم: پس اینا چی میگن عذرخواهی کردید و اینها؟ گفت: کیا میگن؟ گفتم: رسانه ها! گفت: نخیر ... خبر عذرخواهی من کذب محضه! عرق پیشانی ...
پوست اندازی سینمای ایران؛ اطلاعاتی درباره آثار جشنواره فیلم فجر
بی سر و صدا و چراغ خاموش در رسانه ها جلو رفت تا امسال فیلم دومش را بسازد. بدون تاریخ، بدون امضا. خلاصه ی قصه، جذاب و کنجکاوری برانگیز به نظر می رسد؛ دکتر کاوه نریمان (آقایی) که پزشک قانونی است، در محل کارش با جسدی مواجه می شود که قبلا او را می شناخته است یک تم معمایی-پلیسی، که احتمالا سرآغاز داستانی است برای نقب زدن به گذشته ی شخصیت اصلی و رفتن به دل درون مایه هایی آشنا از جنس فیلم قبلی ...
آمریکایی ها معتقدند ترامپ و کلینتون در طول تاریخ آمریکا منفورترین هستند /برای روسیه خانم کلینتون یک ...
خلاف عرف و بی سابقه ای را در توصیف ترامپ استفاده کردند به عنوان مردی که شبیه به یک سنگ آسمانی قرار است کل زمین را به آتش و نابودی بکشاند. این تیترها و مقاله ها و یادداشت تمام نشده و هم چنان در میان روزنامه ها و رسانه ها به چشم می خورد. دو روز پیش مراسم تحلیف ترامپ به طور رسمی انجام شد و هم زمان با تاج گذاری ترامپ در واشنگتن هزاران نفر از مردم آمریکا در خیابان ها علیه او تظاهرات می کردند. بسیاری ...
عروس پادشاه و دیو هفت سر
گذاشت و یک سر دیو را انداخت. دیو نعره ای کشید و گفت: هفت سر داشتم و دو تاش افتاد. زنه گفت: هفت تیر داشتم و دو تاش را انداختم. دیو این را گفت و رفت. صبح که آفتاب زد و دنیا را روشن کرد، مردم آمدند و دیدند سر دیوی رو زمین افتاده. هر کی از راه می رسید، لاف می زد و می گفت کار او بوده. هیچ کی هم حاضر نبود کوتاه بیاید. وقتی خبر به گوش پادشاه رسید، گفت هر کی توانست سر دیو را از زمین بلند کند ...
شاه عباس
...، رو به شوهرش کرد و گفت این قالی نیمه کار مانده و اگر خواستی زن بگیری، زن یا دختری را بگیر که این نیمه کاره را جمع کرد. زن چشمش را هم گذاشت و عمرش را داد به شما. دختر نشست به عزای مادرش و وقتی سوم و هفتم و چهلمش تمام شد، دید درست نیست قالی مادرش نیمه کاره بماند. روزها که پدره می رفت سر کار، دختره می نشست پای دار و قالی می بافت. هفت سال طول کشید تا قالی را جمع کرد و خودش هم رسید به سن و سالی که ...