سایر منابع:
سایر خبرها
خشکسالی کشاورزان فارس را به حاشیه شهرها کوچاند
رفت و آمد مدرسه با سرویس به شیراز، برای بچه هایی که پشت درهای مدرسه 50ساله سلطان آباد ماندند زیاد است و مادرها خودشان بچه ها را می برند و می آورند. زن ها می گویند امان از سگ های ولگرد و می پرند توی حرف هم که زودتر ماجرای چند ماه قبل روستا را تعریف کنند: همین چند ماه پیش بود که سگ ها یه بچه رو کشتن. یک کودک 5ساله افغانستانی . طاهره لاغر و قدبلند شال آبی اش را زیر چادر گلدار مرتب می کند. از خفر ...
اصغر فرهادی و ده نمکی هر دو ترسو هستند!
امروز به اشکال مختلف به این شخصیت سیاسی آمریکا پرداخته شده است. حال ما کدام تصویر ناب را از تاریخ کشورمان در سینما داریم. شب گذشته سریال معمای شاه را نگاه می کردم و تصور می کنم این میزان از توهین در این سریال، در شان ملت ما نیست. مردم ایران این دوران ها را زندگی کرده اند و خوانده اند و نمی توان به آن ها تصویری کاریکاتوری و احمقانه از شخصیت های تاریخی ارائه داد. متاسفانه سینما و فیلم در ایران، ترسو ...
نتایج فتح الفتوح بعد برجام کجاست؟
، ادامه می دادی. این نبود که فقط قبیلگی آمدی و از برادرت حمایت می کنی. چون خط امام حسین(ع) این خط بود، بحث فردی و قبیلگی نیست. بعد که به اینجا آمدی، آن تعبیر چیست؟ عَلَی بَصِیرَه مِن أَمرِک. اینها آن ویژگی هاست. در همین زیارت چه می خوانید؟ لَمْ تَهِنْ وَ لَمْ تَنْکُلْ تو سست نشدی، سر باز نزدی، تنبلی نکردی. اینکه به او می گویند ابوفاضل، واقعاً مجموعه ای از فضایل را جمع می کند که عباس می شود. فقط در چهار ...
سعید جلیلی:نتایج فتح الفتوح برجام کجاست؟
قبیلگی آمدی و از برادرت حمایت می کنی. چون خط امام حسین(ع) این خط بود، بحث فردی و قبیلگی نیست. بعد که به اینجا آمدی، آن تعبیر چیست؟ عَلَی بَصِیرَه مِن أَمرِک. اینها آن ویژگی هاست. در همین زیارت چه می خوانید؟ لَمْ تَهِنْ وَ لَمْ تَنْکُلْ تو سست نشدی، سر باز نزدی، تنبلی نکردی. اینکه به او می گویند ابوفاضل، واقعاً مجموعه ای از فضایل را جمع می کند که عباس می شود. فقط در چهار پنج بند زیارت حدود ده ...
قطع یارانه یک خانواده یتیم در یاسوج/ آنها از داشتن تلویزیون هم محرومند
به گزارش بولتن نیوز، وضعیت اقتصاد کشور این روزها آنقدر بد شده که یک مرد با زحمت های بسیار زیادی نانی بر سفره زن و بچه اش می برد. یکی با کارگری و سختی های آن؛ دیگری با مسافرکشی و زحمت آن و برخی نیز کارمند دولت و شکرگزار کار خود هستند. یک مرد با قدرت و توان جسمی که دارد می تواند هر کاری هر چند سخت و طاقت فرسا را انجام دهد که شب با دست پر به جمع خانواده اش باز گردد. دست فروشی ...
قتل پدر معتاد
...> وقتی زنگ زد زنی در را باز کرد. کارآگاه خودش را معرفی کرد و با تعارف زن وارد خانه شد. سروان مشکلی پیش آمده است؟ از همسرتان خبر دارید؟ نه . دیشب خانه را ترک کرده و هنوز بازنگشته است. کارآگاه از زن خواست عکس شوهرش را برایش بیاورد. با دیدن عکس سعید مطمئن شد جسد کشف شده متعلق به اوست. بعد از مکث کوتاهی گفت: متاسفانه همسرتان به طرز مشکوکی کشته شده است. برای حل ...
زن من زورگو است
با بی میلی من را به مهمانی دعوت کرده است، پس من نمی آیم، کاری کرد که مهمانی بهم بخورد. خیلی راحت به دعوت خواهر من بی اعتنایی کرد. وقتی به او اعتراض کردم، صدایش را بلند کرد وباز هم جلوی بچه ها با لحن زشتی هرچه دم دهانش آمد به خانواده و مادرم گفت. بارها به او تذکر داده ام که جلوی بچه ها احترامم را نگه دارد، اما گوشش بدهکار نیست و کار خودش را می کند. جلوی آنها به من می گوید دست و پا چلفتی و بی عرضه ...
من بی انصافم یا دهخدا که وکیل کرمان بوده؟
مثل اقای رویایی که فارس و بچه کویراست، بلد نیست، البته از طرفی کسی هم مثل شهریارپیدا میشود که با وجود اینکه لهجه غلیظ ترکی داشت ،اما فارسی را انقدر خوب می دانست،به طوری که من می خوام این ادعا رو بکنم ، بعداز حافظ کسی فارسی را به خوبی شهریار ننوشته، ببینید مثلا شهریارسروده با خلق می خوری می و با ما تلو تلو/قربان هر چه بچه ی خوب سرش بشو * حالا که اسم رویایی را آوردید یاد کتابی درباره دوست و ...
جلیلی: نباید فقط مشغول تلگرام شد/ انتخابات که می شود احساس تکلیف می کنیم/ نتایج فتح الفتوح برجام کجاست؟
چیست؟ بعد عراق را جواب بدهید، می گوید حالا یمن چه شد؟ ولی اگر تحلیل داشته باشید که دنیا چیست؟ چه مناسباتی است؟ نظام سلطه چه نقشه ای دارد؟ برای کشور و منطقه ما چه بحث هایی را دنبال می کند و چه روندی را داشته است؟ اگر فردا در جای دیگری هم اتفاق افتاد، خودش جواب را پیدا می کند و می گوید این هم در همان پازل می گنجد. * اگر امروز در موصل می بیند این اتفاق افتاد می فهمد این ادامه سوریه است. این ...
ایران در عصر صفویه ورشکسته بود
مستقل بودند و تنها از سکه کریم خان استفاده می کردند ولی اصلا به او مالیات نمی دادند و وقتی کریم خان فوت کرد، دوباره یاغی شدند. همچنین بر سر به دست آوردن قدرت بین برادران و پسرعمویش اختلاف افتاد. ایران دوباره درگیر جنگ شد و تجارت رو به افول نهاد. به عقیده وی هلندی ها به دلیل همین وضعیت وخیم اقتصادی در 1764 از خلیج فارس می روند؛ چراکه برایشان فایده ای نداشت: تجارت آن قدر بد بود که آن ها فقط ضرر می ...
از برانکو خوشم نمی آمد چون هیچوقت به من خوبی نکرد/موقعی که با پرسپولیس قرارداد بستم از ناراحتی، یک ماه ...
علیرضا واحدی نیکبخت یا نیکبخت واحدی؟ فرقی نمی کند؛ چه او را نیکبخت صدا بزنیم و چه واحدی، نام او یادآور بازی های خاطره انگیز و حواشی پایان ناپذیر دوران بازیگری اش است؛ چه در استقلال و پرسپولیس و چه دوران بازی در تیم ملی. او در یک گفتگوی جنجالی پای افراد زیادی را به میدان می کشد، از محرومیت هایش به خاطر رفتن به یک مهمانی می گوید و از خودش جانانه دفاع می کند. علیرضا از داستان شوخی شیث رضایی در هواپیما هم می گوید و اینکه حراست هواپیما را توبیخ کرده بودند که چرا شیث را با تیر نزده است. نیکبخت می گوید که چطور در استقلال او را دور زدند و او هم با لج بازی به پرسپولیس پیوست. در بخش دیگری علیرضا می گوید در امارات فوتبال تعطیل و او به کل مشغول خوردن و خرید کردن و گشتن بوده است. نیکبخت مدعی ست که در تیم ملی از او درخواست پول کردند تا بازیکن فیکس تیم ملی شود و او نپذیرفته. راستی علیرضا در بچگی تاناکورا می پوشیده و الان 50 میلیون در سال خرج لباس می کند، او مشغول بازی در نقش اول یک فیلم سینمایی هم است. واحدی در این گفتگوی صمیمانه از محمد مایلی کهن هم عذرخواهی می کند و از خودشیفتگی هایش برای ما می گوید. در ادامه بخش هایی از گفتگوی مفصل و جذاب واحدی نیکبخت را با شما مرور می کنیم: چطور شد که به استقلال رفتی؟ بازیکن تیم ابومسلم بودم و به تیم ملی امید دعوت شدم که درخشان، مربی و پروین، مدیر فنی آن بود. با پرسپولیس در تختی بازی داشتیم و بعد از بازی علی آقا به من گفت فردا بیا سورتمه. خوشحال شدم که از پرسپولیس پیشنهاد دارم؛ یک بچه شهرستانی بودم که تازه به تهران آمده بودم و با پیشنهاد پروین دست و پایم لرزید. به دفتر علی آقا رفتم. آن زمان یک گوشی موبایل داشتم که اندازه یک آجر بود. سه میلیون و خورده ای از ابومسلم گرفته بودم که کلاً خرج خط موبایل و گوشی کردم. پروین گفت اگر می خواهی بیایی پرسپولیس، باید گوشی ات را بفروشی چون پرسپولیس به کسی پول نمی دهد. ناراحت شدم و فکر کردم که علی آقا از اول من را نمی خواسته است. همان موقع دایی و پدرم به تهران آمدند و من را بردند خیابان لارستان در دفتر فتح الله زاده، همه چیز برعکس شد و به استقلال رفتم . بازیکنی که پس از سال ها بازی در تیم آبی های پایتخت به اوج محبوبیت در میان هواداران رسیده بود، ناگهان به آن ها پشت کرد و به پرسپولیس رفت. خودش می گوید مدیر و مربی وقت استقلال من را دور زدند و من هم با لجبازی به پرسپولیس رفتم؛ من کاپیتان استقلال بودم و اسطوره این باشگاه می شدم. بهترین بازیکن استقلال بودم و در تیم ملی فیکس بازی می کردم. مگر می شود یکهو پرسپولیس را انتخاب کنم؟ تیمی که رقیب ماست و می دانم مشکلاتی برایم بوجود می آید. موقعی که با پرسپولیس قرارداد بستم، یک ماه تهران نبودم. ناراحت بودم. خاطرات خیلی خوبی با پرسپولیس دارم اما من می توانستم اسطوره باشگاه استقلال شوم. من را خیلی قشنگ دور زدند و فهمیدم اصلاً من را نمی خواهند. من هم مثل مهدی هاشمی نسب لجبازی کردم و به تیم رقیب رفتم. واحدی نیکبخت دوره ای را نیز در فوتبال امارات سپری کرد. آن طور که خودش می گوید روزهایی بوده که با فرهاد مجیدی دو نفره تمرین کرده اند، چون اساساً کسی در آنجا سر تمرین نمی آمده است. وقتی می پرسیم چرا در آن زمان آنقدر چاق شده بودی، می گوید: در امارات که فوتبال بازی نمی کنید، فقط می خورید و خرید و تفریح می کنید. شب دیر می خوابیدیم چون شهر در شب زنده بود و صبح اصلاً کسی را توی خیابان نمی دیدید. همه از 10 شب به بعد بیرون می آمدند. زندگی ما هم عوض شده بود و مدل آن ها زندگی می کردیم. 5 عصر بیدار می شدیم یک چیزی می خوردیم و ساعت 8 می رفتیم یک ساعت تمرین می کردیم. در امارات که بازی می کرد ...
فقط امضای باکری را می شناسم
از سرپل ذهاب می رفت به شیخ صالح، پس از ارتفاع گاری پشت یک خاکریز نیروهای ارتش مستقر بودند. هر روز یکی دو ماشین ارتشی در این جاده تردد می کردند و طبیعتا عراق این تعداد عبور و مرور را عادی تلقی می کرد. از وقتی پای بچه های اطلاعات عملیات به این جاده باز شد، مهدی باکری سر این جاده دژبانی گذاشت تا کسی بدون برگه تردد وارد منطقه نشود. مثلا در یک روز، پنج یا شش ماشین وارد جاده نشوند که عراقی ها ...
امیر مهدی کیا، بازیگر نقش شاه در سریال معمای شاه : برای شاه شدن 15 کیلو کم کردم
وزن کم کرده بودید. بله. این بار هم در قدم اول 13 کیلو وزن کم کردم و از جایی که قصه به سال 1357 نزدیک می شود من دو کیلوی دیگر هم باید کم می کردم چون آقای ورزی معتقد بود شاه در سال های آخر و بخصوص در زمان پرواز با هلی کوپتر به سمت فرودگاه و شنیدن شعار مرگ بر شاه از ایوان قصر، لاغرتر و شکسته تر شده بود. چطور این همه وزن کم کردید؟ زمانی بود که مشغول تمرین تئاتر بودم و ...
خاطرات تلخ معلمی که دانش آموزانش ازدواج می کنند و می روند
از آن چیزی که فکرش را بکنید. من الآن 13 سال دارم، در 20 سالِ آینده احتمالا چندتا بچه دارم، برای همین ازدواج را دوست ندارم، زیرا هدفم این نیست که بعد از این همه سال درس خواندن و زحمت کشیدن، همه چیز را کنار بگذارم. حتی اگر ازدواج هم کردم و بچه دار هم شدم، باز باید درسم را بخوانم و یک فرزندِ خوب تحویل جامعه بدهم . یا انشای تلخ فاطمه، که معلمش می گوید دختر بااستعدادی است و ناراحت است که از ...
با وحشتناک ترین شغل دنیا بیشتر آشنا شوید
مجازات کنند. پادشاه قبول کرد و تصمیم گرفت تا از میان جمع، یکی را به عنوان جلاد انتخاب کند. انگشت دست او به سمت مرد بلند قامتی که هاینریش اشمیت نام داشت، نشانه رفت و او را به عنوان جلاد انتخاب کرد. هاینریش از پذیرش این کار خودداری کرد، اما دستور پادشاه تغییرناپذیر بود: تو فقط دو انتخاب داری؛ یا جلاد بشوی و یا همانند این دزدان مرگ را انتخاب کنی. فرانز هم مثل پدرش هاینریش به مهارت ...
مسابقه سگ هایی به نام مسی و رونالدو!
را جمع می کند؛ انگار لیمو ترش خورده است! او می گوید: خیلی مزخرف است. اصلا مسابقه نیست. او می گوید که شکار حیوانات داشت در برخی مناطق مانند انگلستان از بین می رفت: برخی در پارلمان مانند بچه ها گریه می کردند و می گفتند که من نمی خواهم. اما روش های فئودالی کاملا سرسختانه در اینجا به کار خود ادامه داده اند و بخشی از آن را تا حدی باید مدیون این دانست که می توان اراضی خانوادگی را ...
غایبان بزرگ جشنواره فجر
نفرشان رفتند، چند نفر دیگر کار نکردند و چند نفر نیز مهاجرتی خودخواسته را انتخاب کردند، نسل بزرگان عوض شد، نام هایی بزرگ قلمداد شدند که پیش از آن نامی نبودند آشنای گوش سینمادوستان و جشنواره فجرمان لاغرولاغرتر شد و بی ستاره تر. تو گویی که سرنوشت جشنواره داشت طعنه آمیزانه از روی دست سرنوشت آبی آسمان تهران رونویسی می شد- که آبی اش خاکستری و بعد سیاه شد و ستارگانش دم به دم دورتر و ناپیداتر.... ...
هدف از برگزاری جشن های بزرگداشت دهه فجر انقلاب اسلامی
نیاز برای تهیه و ادامه این خوشگذرانی فوق تصور بود، نیروگاههای متعدد برق برای تأمین برق یخچالها و واحدهای تهویه مطبوع، تلفنها، تلویزیونها، وسایل حمل و نقل وغیره در بیابان بر پا شده بود. میزان هزینه این جشنها هیچ گاه معلوم نشد، ولی عمده بودجه مملکت، ظرف چند سال در این راه به کار رفت و بسیاری از امور عادی کشور معوق ماند.علاوه بر بودجه دولت، برخی از سرمایه داران بخش خصوصی نیز در این مورد به ...
3 پرده از پلاسکو پس از 7 روز
احتمال زیاد سایه سنگین یکی از مال ها، سیتی سنترها و غول های تجاری و تفریحی را درست بالای سرتان احساس می کنید. برج هایی بزرگ و چندطبقه که یا در حال ساخت و ساز هستند و در یک چشم به هم زدن در مسیر رفت و آمد شما قد می کشند. مال ها، سیتی سنترها و فروشگاه های بزرگ تجاری، دیگر پدیده های جدیدی در سطح شهرها نیستند، خرید از آنها اگر تا چند سال پیش تجربه ای مختص مسافران از خارج برگشته بود، حالا به تجربه مشترک ...
ماه عسل، سفر رویایی یا یک ایده احمقانه؟!
نوعی غرش و نیروی نیاگارا را تداعی کند.) به دیگرسخن، در فهم متداول، معنای ماه عسل کاملاً مشخص بود: فرصتی بود تا زوجین روابط نزدیک جدیدی آغاز کنند. این تصور رایجی است که هنوز از ماه عسل در ذهن تداعی می شود و هنوز هم این مسافرت طبق این تصور تبلیغ می شود. در تبلیغات، زوجین روی بالکن رو به ساحل به تصویر کشیده می شوند. یک گیلاس در میان انگشتان زن است و چشمان او گویی چنین می گوید: سرانجام. مشکل ...
روز هفتم، اوج اشک و حسرت
بچه ها باز کنیم. ما با همدیگر هم اتاق هستیم و به هیچ وجه احساس غربت نمی کنیم. البته من 5 روز زودتر از گیوه به بلغارستان آمدم و در این 5 روز به هیچ وجه احساس غربت نداشتم، واقعاً مردم بسیار خوب و مهربانی دارند و خیلی خوب با من برخورد کردند. در هنگام قدم زدن در خیابان دختر 10 ساله ما را می شناسد و با ما خوش و بش می کند و این به دلیل بازتاب خبری خوب حضور ما در بلغارستان بود. حتی مربی تیم ملی بانوان ...
بسته خبری سفیر یکشنبه 03 بهمن ماه 1395
... شبکه خبری سفیر, [20.01.17 16:36] [ Photo ] چه خوب می شد اگر افراد کتابخوان ،کتاب هایی رو که دیگه لازم ندارند رو به همین راحتی درمعرض هدیه و تعویض قرار می دادند. یک کتاب بگذار و یک کتاب بردار. ______________________ t.me/safir_hamandishi شبکه خبری سفیر, [20.01.17 16:37] [ Photo ] مردم در فقر بودند شاه پول نفت رو میداد برای لوله کشی شهر ...
زندگی با قمار در افغانستان
به گزارش ایلنا، روزنامه شرق نوشت. در گعده های چهار، پنج نفری نشسته اند و از دور طوری به نظر می رسد که در حال خوردن غذا هستند؛ ولی نزدیک تر که می شوم، در حال کارت بازی هستند یا به قول برخی پر می زنند و پول هم بینشان ردوبدل می شود. روی موکت نشسته اند و سخت در حال کارکردن هستند؛ کاری که وقتی صبح از خانه بیرون می شوند، می آیند اینجا تا شب. فردی که در چندمتری شان آبمیوه فروشی دارد، می گوید تعطیلی هم ندارند و حتی جمعه ها و مثل امروز که یک روز برفی ...
ضرورت چهره به چهره بودن کمک به فقرا
فقرزدایی نا موفق بوده اند را جبران کنند. افراد با کمک کردن به مردم خودشان رشد معنوی پیدا می کنند. ان جی او رشد معنوی نمی کنند چون انسان نیستند. من وقتی کمک می کنم و یک نگاه مهربانانه و عطوفانه به کسی می کنم خودم رشد معنوی پیدا می کنم. امام حسین (ع) را که به نامش هزار خرافه گسترش داده اند هیچ وقت ازاو نقل نمی کنند که اگر فقیر به در خانه اش می رسید می رفت دست فقیر را می بوسید. یعنی می فهمید که این ...
هنوز جنگ جهانی هنوز دیوار برلین!
در پیش دارد، ولی کم کم خودش را در دل این زن به ظاهر سخت و سرد جا می کند و وارد زندگی او می شود. آن جاست که آندره متوجه می شود پشت نقابی که باربارا برای خودش ساخته چه زن با احساس و دوست داشتنی ای وجود دارد. کارگردان تلاش می کند از هر وسیله ای برای نشان دادن درون واقعی شخصیت اصلی فیلمش استفاده کند، مثل نشان دادن رابطه بین باربارا و دو بیمارش در بیمارستان یعنی دختر جوانی ...
با من تمرین کردند چطور افغانستانی حرف بزنم/بچه داری ام بیست بود
دشمن می آید در خانه مان، مگر نه اینکه آقا فرمودند: اگر این شهدا نبودند دشمن در مرز ایران بود؟ ! گفتم: مامان از نظر من مشکلی نیست رضایت می دهم بروید اما مصطفی تو باید رضایت خانمت را هم بگیری. اتفاقاً مادر خانم مصطفی می گفت اگر تو رضایت نمی دادی او نمی رفت. گفتم: من هیچ وقت چنین کاری نمی کردم، مگر بچه ام می خواست راه بد برود و کار خلافی انجام بدهد؟ ! بهترین جا را انتخاب کرده بود . ...
جزئیات ترور حسنعلی منصور
بینش اجتماعی مردم، نیاز است که کار نظامی انجام شود و بین خود عزیزان گروه بندی هایی انجام شد . کسانی که قرار شد در حوزه سیاسی و نظامی فعالیت کنند، از هم تفکیک شدند و بنده جزو کسانی بودم که قرار شد در حوزه نظامی هم فعالیت کنم. در حوزه نظامی از جمله فعالیت هایی که انجام دادم، شناسایی حسن علی منصور، تهیه اسلحه و شناسایی علم و رفت وآمد شاه بود. این حرکت مسلحانه ابتدا قرار بود روی شخص شاه صورت ...
طنز؛ جداکردن 2 شاخ بز
به نظر ما عباس جدیدی رو دور نیست. البته ممکن است شما بپرسید کی رو دور بوده؟ آهان. آن زمانی بود که ورزشکار بود و مدال آورد، آن موقع نه، آن موقع که بچه بود و رفته شهربازی و چرخ وفلک سوار شده بود - همان موقع که سه دور چرخ پنج تومان بود - آفرین آن موقع تنها زمانی بود که جدیدی رو دور بود؛ سه دور پنج تومان. جدیدی زندگی قدیمی و کلاسیکی داشت و مثل همه ورزشکارانی که در معرض دوپینگ ...
طنز در ادبیات ایران؛ از حافظ شیرازی تا گل آقا
چند نشان زد، دست به عصا راه رفت تا میانسالی و پختگی طنازی در ایران، به باد تند روی های رایج نرود و هم سیخ بماند و هم کباب. پرویز شاپور، مرتضی فرجیان، عمران صلاحی، محمدرفیع ضیایی، احمد عربانی، ناصر پاک شیر، منوچهر احترامی، ابوالفضل زرویی نصرآباد و بزرگمهر حسین پور رویا صدر و عباس خوش عمل و بسیاری از پیشینیان و پسینیان طنز و کاریکاتور، همراهان جدی این مجله بودند. مجله ای که از پدربزرگ ها تا ...
آتش نشانان از امیرحسین داداشی می گویند/ باور نداریم که رفت
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا از اعتماد، حدود 8 صبح پنجشنبه بود که زنگ ایستگاه 46 در خیابان مظفر تهران زده شد. رییس ایستگاه به همراه فرمانده و 10 نیرو عازم محل شدند تا آتش را خاموش کنند اما آتش آنقدر وسیع شد و چند طبقه را فراگرفت که همه آتش نشانان به خارج از ساختمان فراخوانده شدند. نخستین انفجار که در ضلع غربی اتفاق افتاد، آتش نشانان فهمیدند پلاسکو تا دقایقی دیگر فرومی ریزد، شاید همین باعث شد عده ای به سمت راه پله بروند و عده ای دیگر سعی کنند خود را از پنجره و نمای ساختمان نجات دهند. انفجار راه پله ...