سایر منابع:
سایر خبرها
برای رفتن به تمرین استقلال چند کورس ماشین سوار می شوم/ هدفم رفتن به بوندسلیگاست
ماشین در شرایط بدنی بهتری قرار داشتیم. آنها که هر روز در آن هوای سرد تمرین می کنند نسبتا بدن شان تحلیل می رود ولی ما فقط صبح روز بازی یک تمرین سبک داشتیم و با انرژی بالایی بازی کردیم. ضمن اینکه رفته بودیم تا برنده از زمین بیرون بیاییم. * خودت انتظار این برد را داشتی؟ – راستش را بخواهید نه. اما خدا کمک کرد و بچه ها هم خیلی با انگیزه کار کردند. فکر کنم به همه ثابت شده که جوانان تیم ما ...
وحیددستجردی: کابینه یازدهم در استفاده از زنان عقب گرد، کرد
شود نمی دانم تحملش را از نظر جسمی و روحی دارم یا ندارم، اواخری که این فشارها از بالا خیلی به من شدید و سنگین بود یک روز صبح بیدار شدم خیلی ناراحت بودم و خیلی گریه کردم بعد از نماز به حال خودم خیلی افسوس می خوردم که چرا وضعیت من اینطور است!؟ بعد به یاد حضرت زینب سلام الله علیها افتادم و رفتم به این فکر که حضرت زینب سلام الله علیها که می گوییم ایشان آن مصائب را کشید و آن مشکلات برای ایشان اتفاق افتاد ...
روحانی امروز، هاشمی دهه 70 است/ دولت در برخی موارد رفوزه شده است/ در دولت روحانی برای گرفتن تصمیم جان ...
در طرف حسن آباد در شهرک فشاپویه، یک شب دعوت بودم بروم آنجا برای سخنرانی. آنجا که رفتم در آن شهر اصلاً باورم شد و تصورم این بود که اشتباه آمدم. برای اینکه یک بنر یا یک پوستر از مجموعه لیست امید وجود نداشت آنجا؛ اما از یک کوچه تا آن حسینیه ای که قرار بود من سخنرانی کنم، این کوچه که طولش حدود 150 متر بود، چهار بنر از جریان اصولگرایی آنجا نصب شده بود فقط. ** این ها که شما می فرمایید اگر ...
رهایی دو دختر از دام شیطان
. ولی من به حرف هیچ کس گوش نمی دادم. احساس خوبی داشتم و فقط به فکر خوشگذرانی بودم چرا که فکر می کردم بهترین شرایط زندگی را دارم وهمه به حالم حسرت می خورند. و.... شرایط همین طور پیش رفت تا اینکه یک روز مهران ما را به باغی در اطراف شهر دعوت کرد. من دودل بودم که بروم اما سمیرا با اعتمادی که به مهران داشت مرا هم به رفتن متقاعد کرد. به مادرم گفتم با سمیرا کلاس ورزش می روم. بعد هم سر قرار ...
چرا امام گفت هیچ احساسی ندارم؟
. در طول راه هم گفت و گوهایی صورت گرفت. یکی از مطالبی که مطرح شد و مورد سوءاستفاده مغرضین قرار گرفت که خود من بارها مورد سوال واقع شدم که چرا امام چنین حرفی فرمودند؟ لازم می دانم در اینجا درباره آن توضیح دهم و آن اینکه پرسیدند حالا که به ایران می آیید چه احساسی دارید؟ امام فرمودند: هیچ احساسی ندارم. یکی از اشکالاتی که می شد و مکرر از من می پرسیدند، این بود که چطور پس از 15 سال دوری از وطن ...
عکاسی از رد ستارگان
کوتاهی پس از غروب آفتاب، وقتی که چراغ های شهر روشن می شوند و هنوز هم کمی نور آبی در آسمان وجود دارد، من نوردهی پایه خود را به صورت یک فایل RAW می گیرم. این چیزی است که من ستاره ها را با آن ترکیب می کنم. بسته به شرایط، من تا به حال مجبور بودم از فیلترهای ND درجه بندی شده مختلف یا نوردهی های متعددی برای ایجاد آن تصویر پایه استفاده کنم. من همچنین متوجه شدم که نگه داشتن یک نوار چسب در کیفم می تواند مفید ...
در سفر به ایران می فهمید رسانه های غربی دروغ می گویند
در طول سفر دو هفته ای خود به ایران با نمونه های بسیاری از این دست روبه رو شدم. برای مثال زمانی که در اصفهان بودم، گروهی از خانم های ایرانی مرا به پیک نیک خود دعوت کردند، زیرا به طور اتفاقی دیده بودند که من به تنهایی در روی نیمکت پارک نشسته بودم یا یک شب که از یکی از رهگذران آدرس و مسیر هتل را پرسیدم او با وسیله نقلیه اش مرا تا جلوی ورودی هتل رساند. حتی پیش از سفرم به ایران یکی از دوستان دوست من در ...
گفت و گویی خواندنی با پرستاری که هیچ گاه بازنشست نمی شود/ 25 سال پرستاری از همسر با صبر زینبی
جانباز اعصاب و روان سختی های بیشتری دارد وهیچ چیزی را نمی توان با آن مقایسه کرد چون باید فضا را برای وی مهیا کنیم. کدخدایی اضافه کرد: به خاطر همسرم مجبور شدم مدرک فوق لیسانس روانشناسی بالینی بگیرم تا وقتی که عصبی می شود شرایط را بتوانم به درستی مدیریت کنم و آرامش را به خانه بیاورم. وی در ادامه یکی از خاطرات تلخ خود را حضور در بیمارستان و بیماری همسرش خواند و گفت: یک روز در بیمارستان شیفت بودم و ...
حجت الاسلام بهرامی:دشمن می خواهد مردم به اطراف خود بی تفاوت باشند
حالی که با خودرو در بلوار کارگر اهواز در حال حرکت بودم سرنشینان خودروی سمند سفید با شیشه های دودی و چهره پوشیده سعی داشتند دختر خانمی را با زور سوار خودرو کنند. او افزود: بلافاصله از خودرو پیاده شده و به سمت آنان رفتم و مانع از سوار کردن دختر خانم به خودروی سمند شدم، ولی یکی از ضاربان از پشت با چاقو به من حمله ور شد و ضربه ای به پهلوی من زد که دچار شوک و خونریزی شدم و ضاربان هم متواری شدند. این روحانی جوان ادامه داد: پس از آن، اهالی محل مرا به بیمارستان منتقل کردند و تحت عمل جراحی قرار گرفتم. ...
کی چی گفت | مرور مهمترین مصاحبه های هفته ای که گذشت
از پس آن بر آید نه اینکه نایب رییس اول به کارهایش برسد. فعلا در فدراسیون فوتبال هیچ چیز سر جای خودش نیست! مهدی کیانی:دو سه روز است استراحت نداشته ام / شاید ذوب آهن و یا استقلال قهرمان لیگ شوند! با اینکه چند روز از بازی با ماشین سازی می گذرد، اما هنوز چیزی از ناراحتی ام کم نشده است. باور کنید دو سه روز است استراحت درست و حسابی نداشتم و نتوانستم بخوابم. اعصابم به هم ریخته و ...
باغبان در تماس با پلیس از گرفتار شدن 2 دختر اصفهانی در باغ خبر داد
آشنا شده است و با اصرار از من خواست که من هم او را ببینم. اول مخالفت کردم و از این ملاقات طفره رفتم اما دو روز بعد مهران به من زنگ زد و با چرب زبانی خواست تا مرا ببیند. راستش او خیلی خوب حرف می زد و خام حرف هایش شدم و سر قرار رفتم. بعد از آن روز بیشتر همدیگر را می دیدیم اما همیشه سمیرا با ما بود. پدرم معتاد است و مادرم برای تامین مخارج زندگی از صبح تا شب در آرایشگاه کار می کند و به همین دلیل زیاد ...
روایت 70 سال زندگی مادام لهستانی در تهران
می توانم بگویم دهانش از تعجب باز مانده بود. از او درباره قبرستان لهستانی ها در انزلی پرسیدم اما هیچ چیز نمی دانست. گفت شاید منظورم قبرستان ارامنه باشد. رفتم قبرستان ارامنه و متوجه شدم کمی آن طرف تر از در ورودی قبرستان، در دیگری قرار دارد. نوشته بزرگی بالای آن در بود که به زبان لهستانی بود. فقط کلمه پولسکی برایم آشنا بود. لوحی نیز کنار سردر قبرستان بود که به فارسی نوشته شده بود: آرامگاه ...
مبارزی که ساواک را خسته کرد +عکس
بدهند و دفتر هواپیمایی اسرائیل را آتش زدیم. آن روز همه بچه ها دستگیر شدند جز من که بعدها با کت و شلوار و در حالی که کراوات زده بودم به ملاقاتشان می رفتم. برویم سراغ اولین رو در رویی آشکار شما با ماموران ساواک؟ یک دوره ای بود که ما اعلامیه هایمان را در یک کارگاه بافندگی تکثیر می کردیم. غروب بود که رفتم آنجا دیدم اوضاع عادی نیست. به سرعت اسناد و مدارکی را که آنجا داشتیم از ...
رمال بدجنس زن مطلقه را با ورد محبت به خانه شوهر سابق اش فرستاد اما ...
در این مدت خیلی کوشیدم او را سر مهر آورم و با من آشتی کند، ولی کوشش من به نتیجه ای نرسید. دو روز پیش به توصیه یکی از همسایگان، نزد رمالی رفتم و جریان را به او گفتم، مرد با دریافت 200 تومان، طلسمی به من داد که رویش اعداد و حروفی حک شده بود. او به من گفت این طلسم را در جیبم بگذارم و بدون ترس ،به خانه شوهر سابقم بروم و بدون این که با او حرفی بزنم، مانند زمانی که همسرش بودم، مشغول خانه داری شوم و ...
گفت و گو با بازیگر دهه هفتادی در جشنواره فجر امسال
های مدرسه برای کار به جایی رفتند. من و دو تا همکلاسی ام رفتیم خانه هنرمندان و با حسن معجونی صحبت کردیم که بگذارد دوره کارآموزی مان را آنجا بگذرانیم. بعد از این نمایش، در آماده سازی یک کتاب صوتی با اقای معجونی همکاری کردم. بعد از آن دستیار حسن معجونی برای کار باغ آلبالو به من زنگ زد. خیلی هیجان زده بودم. وقتی رفتم دیدم خانم هما روستا، رضا بهبودی و لیلی رشیدی سر تمرین هستند. این اولین کار جدی من روی ...
پای صحبت گلپا به بهانه تولد این خواننده آواز ایرانی
. آنها که رفتند، خوابیدم. ساعت 6 صبح که از خواب بلند شدم، دیدم پایم حرکت نمی کند. می خواستم دست و صورتم را بشورم، آخر قرار بود آقای مهدیزاده و دیگران بیایند تا برویم کوه. به دکتر امامی تلفن زدم و گفتم این وضع برایم پیش آمده. گفت: تکان نخور که سکته کرده ای! گفتم: بلکه من سکسکه کرده ام و شما می گویید سکته! گفت: نه سکته کرده ای . خلاصه که به بیمارستان رفتم و پایم حرکت نکرد که نکرد. 10 روز مرا در ...
خوشگذرانی زن انگلیسی با موتور سیکلت در ایران! +عکس
.... مرد هتلدار گفت: فکر می کنم شما هم فریا استارک باشید اما روی موتورسیکلت. کتاب را با دقت از من گرفت و دوباره در کتابخانه شیشه ای قرار داد. استارک بین سال های 1306 تا 1310 در ایران گشت و گذار داشته است و طوایفی را دیدار کرد که بسیاری از آنها این روزها وجود ندارند. او با اسب، قاطر و شتر که وسایل سواری آن روزها بودند، ایران را چرخید و از طایفه بیرانوند، از شهر الشتر (چندین شب مهمان خانواده ...
سید مصطفی و احمد وقت نکردند افشاگری کنند/حرفم را به احمدی نژاد رساندم
.... من از آن غذا همیشه نمی خوردم، چون غذای حضرت امام خاص خودشان بود با این حال برای من که این غذا را می پختم ، تهیه کردن هر روز آن خسته کننده بود. یک روز به حضرت امام گفتم نمی خواهید دستور بدهید شکل غذا را عوض کنم؟ جواب دادند: شما فکر می کنید مردم جنوب تهران چه می خورند؟ هیچ اطلاع داری؟ گفتم بله. امام رو به من کردند و گفتند پس سوالتان بی جاست. روزی از تهران تماس گرفتند و اطلاع دادند که ...
عاملان آزار توریست فرانسوی از اعدام نجات یافتند
به گزارش بولتن نیوز ،متهمان دو مرد 19 و 25 ساله افغان هستند که 28 شهریور سال گذشته، پس از آزار و اذیت زن فرانسوی در یکی از باغ های گردوی فرحزاد، به مرزهای شرقی ایران گریختند، اما با شکایت بموقع شاکی از سوی پلیس دستگیر شدند. پرونده، دو متهم فراری دیگر هم دارد که ماموران همچنان در تعقیب آنها هستند. شاکی 23 ساله در آغاز رسیدگی به ماموران گفته بود: من کوهنورد هستم و به خاطر علاقه زیاد به ...
پورشیب: می خواستم برای سومین بار در پاریس فینالیست شوم
را شکر که بازهم روی سکو رفتم و این برای من بسیار ارزشمند است. البته از نوع مبارزاتم بسیار راضی بودم. هجومی مسابقه دادم و برای برد به روی تاتامی می رفتم. اما به هرحال باتوجه به اینکه کاراته، المپیکی شده است. سطح مسابقات بسیار بالا بود. وی تصریح کرد: 5 مبارزه اول بسیار خوب بود اما متاسفانه در مرحله نیمه نهایی به نماینده ژاپن باختم. اراگا ورزشکار شناخته شده و مطرحی است و سالهاست از بهترین ...
روایتی از حبس شهید لاجوردی در زندان اوین
این شیخ حسن رفته ای؟ اسدالله گفت: من اونو نمی شناسم. یه روز در حسینیه ی ارشاد به آقای مطهری سلام دادم و رد شدم. شیخ حسن داشت به گرمی با آقای مطهری صحبت می کرد. هنوز دور نشده بودم که از پشت سر، خودش رو به من رساند و گفت: مثل اینکه وقتی در زندان به ملاقات آقای طالقانی می آمده، منو دیده. می گفت یک جلسه ی مذهبی دارن که در آن جزوه ها رو پلی کپی می کنن و به اعضا می دن. من نشانی اش رو ندارم و ...
کارآفرین خانمی که از سوسک نترسید
دارم که دو برادرم در جوانی از دست رفتند. بهترین دوران هر آدمی کودکی است ولی کودکی من تحت تأثیر ازدواج دوم پدر قرار گرفت و چون فرزند بزرگ خانواده بودم، وارد دنیای کار شدم . وضع مالی پدر بد شد و همین هم درنهایت عاملی شد تا شکوه السادات احساس مسئولیت کند. سال 47-1346 اطلاعیه ای در خیابان پیدا کرد از آموزشگاه اقتصاد ایران. برای دوره اول مجانی ثبت نام کرد تا حسابداری و دفترداری یاد بگیرد. نیاز من رو به ...
شلاق و اخراج از کشور ؛ مجازات عاملان آزار توریست فرانسوی + عکس
، گفت: اتهام ورود غیرقانونی را قبول دارم اما من توریست فرانسوی را مورد آزار و اذیت قرار ندادم. وی ادامه داد: ما در باغی در فرحزاد زندگی می کردیم که توریست فرانسوی سراغ مان آمد. او برای کوهنوردی آمده بود اما چون هوا تاریک بود داخل اتاق ما آمد ما به او چای و نان دادیم اما او رفت و ما کاری به کارش نداشتیم. سپس متهم ردیف دوم که 25سال دارد در جایگاه ایستاد و او نیز مثل دوستش اتهام تجاوز به عنف را انکار ...
نقاشی هایم گواه حق من برای زندگی است
.... از طرف دیگر خودم هم باور نمی کردم که خالق این اثر باشم. با اعتماد به نفسی که پیدا کرده بودم شروع به نقاشی کردم. تمام وقت سوژه های مختلفی را می کشیدم و هر بار احساس می کردم روح تازه ای در من دمیده می شود. قطعه پازل گمشده زندگی ام را پیدا کرده بودم. سال 93 از طرف میراث فرهنگی کاشان دعوت به برپایی نمایشگاهی از تابلوهای نقاشی ام در خانه تاریخی بروجردی ها شدم. آن روز بهترین روز زندگی ام بود و بازدید ...
جزئیاتی از حادثه پلاسکو به روایت یک عکاس
همان طبقه اول پشت سرش تا طبقه هشت بالا رفته بودم به من اخطار داد که بهتر است به پایین برگردم. کمی صبر کردم تا ببینم چه اتفاقی قرار است، بیفتد. از بی سیم اعلام شد که آتش نشانان به طبقات پایین بروند. متوجه شدم از طبقات بالا صدای شکستن شیشه می آید و انفجار های کوچکی که احتمالا در اثر ترکیدن کپسول های گاز پیک نیک داخل مغازه ها بود. صدایی عجیب دیگری شنیدم که تا آن روز هیچ گاه نشنیده بودم. چیزی شبیه صدای ...
درمان خارش واژن، لیزر کردم
...: با عرض سلام و خسته نباشید. من 3 ساله ازدواج کردم و قبلش عفونت قارچی یکی دوبار گرفته بودم اما در دوران ازدواج فقط در دوران تخمک گذاری ورم ناحیه تناسلی داشتم و بعد خوب میشدم و مشکل خاصی اصلا نبود ولی چند ماه قبل لیزر برای موهای زائد انجام دادم و فقط در ناحیه تناسلی دچار خارش شدید شدم ولی تا سه ماه دکتر نرفتم چون شبیه آلرژی بود بعدش دکتر رفتم اما درمان نشدم و به کرم درموفیکس که ...
مرد سینماگر پسرجوان را با ضربات چوب بیسبال کشت/ در دادگاه چه گذشت؟
به قتل رسانده است. همچنین مشخص شد محمود درطبقه پایین خانه سعید درمغازه املاکی مشغول به کار بوده که این حادثه تلخ رخ داده است. وقتی محمود دستگیر شد، دربازجویی ها به جرم خود اعتراف کرد. او دراین باره به مأموران گفت: من درطبقه همکف، مغازه املاکی دارم. طبقه بالا هم، خانه سعید و خانواده اش قرار داشت. غروب روز حادثه بود. بیرون از مغازه ایستاده بودم که احساس کردم سعید از پنجره طبقه بالا آشغال به بیرون ...
کشتی گیری که برای دیدن امام خمینی(ره) به فرانسه رفت!
قرار گرفتم. از چه زمانی به انقلاب و مبارزه پیوستید؟ در محله پاچنار، آدم های بزرگواری مثل حاج آقا مهدی عراقی، مهندس مهدی بازرگان، آقای ناطق، و خیلی از دوستان بودند. دو روز بعد از اینکه کشتی ها را به هم زدم، در جلسه ای که خیلی از قدیمی ها و مبارزان می آمدند، به محضر حاج آقا مهدی عراقی رفتم که رفیق حضرت امام بودند. ایشان فرمودند بارک ا... پهلوان! کاری کرده ای کارستان! میای به ...
برای شرکت در تظاهرات از خانه فرار کردم/ در ظاهر ریزش های انقلاب زیاد است اما در باطن اینگونه نیست/ هنگام ...
سرپا است به برکت لطف خداوند و اخلاص شهیدان و جانبازان و کسانی است که در این راستا زحمت کشیده اند و اکنون هم این روند ادامه دارد. به علت تاثیرگذاری و جهان شمول بودن انقلاب اسلامی دشمنان از شرق و غرب بر سرمان ریختند تا آن را سرکوب کنند، سپاه هم به جهت تاثیرگذاری، سیبل مقابل دشمن است و مورد هدف آنان قرار دارد، از این رو معاندان سعی دارند با استفاده از روش های مختلف، جایگاه مردمی سپاه را ...
نگاهی به زندگی و شهادت شهید قرآنی لرستان + عکس
را دیده باشیم به رخسار همدیگر لبخند می زدیم این رویه شاید بیش از دو هفته می گذشت و ما هر وقت یکدیگر را می دیدیم ...تا این که تیپ ما را به مرخصی ده روزه ای فرستادند و جهت استراحت به شهر و منزلمان حرکت نمودیم بالاخره ده روز گذشت و همگی به مقر اصلی خویش برگشتیم منتظر بودم گروهانی که او عضو آن بود بیاید چند روز گذشت و از آن خبری نبود تا این که خبر آوردند که گروهان آنها نمی آید از خودم سخت متنفر بودم ...