سایر منابع:
سایر خبرها
3 جنایت در پرونده قاتل گوش بر
چرا مرتکب قتل شدی، مگر نمی دانستی که مجازات سنگینی دارد؟ نمی دانم، من مشکلات اعصاب و روان دارم و قبل از این ماجرا هم تحت درمان بودم. حالا هم تحت نظر هستی؟ هر روز کلی قرص مصرف می کنم و صدها بار مرگ را در مقابل چشمانم می بینم. من روزها و شب هایم سیاه و تاریک شده و تنها دغدغه ام فرزندم است و برای آینده اش نگرانم... چرا گوش های معصومه را بریدی؟ او حرص ام را درآورده بود. برای اینکه به همسرم ثابت کنم به او وفادارم گوش هایش را برایش هدیه بردم اما او قهر کرد. فرزندت چند ساله است؟ یک پسر 2 سال و نیم دارم. از قتل هایی که انجام دادی پشیمان هستی؟بله. ...
از فتح کلیمانجارو تا درخشش در هنر
های شما نشاط عجیبی وجود دارد، در صورتی که شاید کسی که از نظر جسمی مشکلی اینچنین برایش پیش آمده باشد نباید انقدر سرحال و سرزنده باشد و نگاه و لنز دوربینش انقدر زیبایی های زندگی را به تصویر بکشد، راز این نگاه چیست، پاسخ داد: کسانی که به طبیعت می روند و عاشق آن هستند، اصولا خیلی مادی نیستند، مثل طبیعت ساده و بی شیله و پیله اند، زمانی که من مجروح شدم و برای درمان به تهران آمده بودم همانجا یک جانباز ...
ملیکا شریفی نیا از کاهش وزن 20 کیلوگرمی اش می گوید
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، شنیده بودم بعد از 30سالگی کم کردن وزن کار دشواری است. به همین دلیل تصمیم گرفتم هر طور شده، وزنم را پایین بیاورم و سال گذشته وقتی شمع تولدم را فوت می کردم، به خودم قول دادم که هر طور شده، وزنم را کم کنم و خدا را شکر توانستم در عرض 7ماه 20کیلوگرم کم کنم. به عنوان اولین سوال، دوست دارم بدانم دنیای یک کودک که سینما از همان ابتدای زندگی با او ...
لطفاً دلتان به حال من بسوزد!
از زمانی که نامه محرمانه مسوولان تلویزیون به دستم رسیده، روزگارم به شدت تیره و تار شده و دیگر حال و روز خود را نمی فهمم:" کارگردان گرامی، جناب آقای حمیدی! با سلام، احتراما برنامه تلویزیونی شما به دلیل شکایت جمعی از باغبانان پیر و شریف کشور و نیز بدآموزی برای جوانان، تا اطلاع ثانوی توقیف شده است؛ شاعر برنامه مورد نظر، به بهانه همیاری با جوانان، با خواندن یک قطعه شعر مشکوک..." خدا بگویم چکارت ...
جزئیات یک قهرمانی تاریخی برای کاراته دختران
...، چرا یک ورزشکار در این سطح باید برای یک اعزام انقدر سختی داشته باشد ؟ این هزینه را متقبل شدم چراکه می خواستم خودم و کشورم را در جهان به اثبات برسانم. ارزشمندترین کار این است که بتوانم در دنیا پرچم کشورم را بالا ببرم. * بعد قهرمانی به این فکر کردید که اگر شرایط اعزام جور نمی شد چه اتفاق و حسرت بزرگی برایتان باقی می ماند؟ طلایی که می توانست به دست نیاد. در سال ...
کی چی گفت | مرور مهمترین مصاحبه های هفته ای که گذشت
بین گیتی پسند و پرسپولیس از فوتسال دل زده شدم. بازیکنانم در آن بازی اصلا خوب کار نکردند و بعد از آن فهمیدم، پول گرفته بودند تا کم کاری کنند. در آن سال ها جریاناتی دیدم که زده شدم. دو سه سالی بود که اصلا کاری به فوتسال نداشتم و برای دل خودم بازی می کردم در لیگ های دسته پایین رفاقتی بازی می کردم. اما امسال ابتدای فصل آقای انصاری فرد با من تماس گرفت و از من خواست به یاسین پیشرو بروم. اگر امسال کارم در ...
خودم را متعلق به تهران نمی دانم
. من شیوه ای را انتخاب کرده بودم که به زعم خودم، حضور کارگردان در فیلم احساس نشود، اما اتفاقا بیشتر حس می شود. قاطعانه می توانم بگویم در آن دوره فیلم هایی با این لحن بسیار کم بود. ولی در چهار، پنج سال گذشته شتاب در فیلم سازی این قدر زیاد شده که حالا به نظر می رسد این فیلم کهنه است؛ درحالی که در زمان خودش لحن تازه ای داشت. فیلم لحن نو و جسورانه ای دارد و یکی از ویژگی های کار این است که با ...
گفتگو با نویسنده ی رُمان طنز بچه های کشتی رافائل
.... اما برای اولین بار که به جمع غنی پور آمدم متوجه شدم کمتر کسی را می شناسم. آن ها هم مرا جز به واسطه کتابم نمی شناختند. بعد هم جمع صمیمی و محله ای جایزه خیلی برایم تازگی داشت و جذاب بود. همان روز هم پشت تریبون گفتم. در ضمن اجرای اهدای جایزه بسیار حرفه ای تر از خیلی از جوایز دولتی که پشتوانه مالی خوبی هم دارند برگزار می شود. همان روز با خودم فکر کردم کاش محله های دیگر در جاهای دیگر تهران و ...
تاثیر تیروئید در ناباروری، اطلاعاتی دارید؟
سوال سلام خسته نباشیدمن حدود 5سال پیش دوره درمان تیرویید داشتم و بدون مشورت پزشک رهاش کردموزن زیادی داشتم و تونستم بیشترش رو کم کنم نزدیک به وزن نورمال بودم که الان حدود سه ماه هست که بدون دلیل در حال افزایش وزن هستم و با اینکه میزان مواد غذایی رو کاهش دادم بازم تاثیری نداشت...ریزش موی زیاد دارم و گاهی دچار یبوست میشم .دچار خشکی و تیرگی بعضی از جاهای پوست بدنم هم.هستم.به نظرتون این علایم ...
گمشده کوهستان:دوستانم راخوردم تا زنده بمانم
به گزارش ملیت به نقل از تابناک ورزشی، جزیره را، کوه های آند در نظر بگیرید و به جای شخصیت های داستان، بازیکنان تیم راگبی ای از اروگوئه را بگذارید. آن ها در دو راهی سختی قرار می گیرند؛ مرگ سخت و مشقت بار یا خوردن بدن دوستانشان. بازیکنان این تیم راگبی، همراه با خانواده و برخی از دوستان شان، در روز 13 اکتبر 1972، سوار بر پرواز شماره 571 نیروی هوایی اروگوئه شدند تا به شیلی سفر کنند و با ...
دیوید هی: بوکس از والیبال ساحلی به مراتب آسان تر است
هستم ولی بعد از یک روز تمرین با قهرمانان المپیک متوجه شدم که این طور نیست. تمرین سختی را روی ساحل پشت سر گذاشتم و فکر می کنم پاهایم چند ماه برای آماده شدن برای والیبال ساحلی، زمان نیاز داشته باشد. او تصریح کرد: من فقط توانستم 10 دقیقه والیبال ساحلی بازی کنم چون ورزش واقعاً سختی بود. من ترجیح می دهم بیشتر به بوکس بپردازم چون از والیبال ساحلی به مراتب ساده تر است. هی در پایان گفت: من و ...
کارگردان فیلم تابستان داغ : سینمای اجتماعی ما به تکرار افتاده است
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا از اعتماد، تابستان داغ در جشنواره امسال در چند رشته کاندیدا شده بود که در نهایت سیمرغ بهترین تدوین و فیلمبرداری را از آن خود کرد. ابتدا درباره نخستین تجربه های حضور در پشت صحنه آثار سینمایی و در نهایت ساخت فیلم های کوتاه توضیح دهید. سال 76 هنرستان سوره در مشهد افتتاح شد و من این شانس را داشتم که همان سال به آن راه پیدا کنم. به موازات آن در انجمن سینمای جوان مشهد هم ثبت نام کردم اما نکته اینجاست که همه اساتید تاکید داشتند سینما تنها با مطالعه تئوری به دس ...
بهای سنگین خوش تیپی!
تلگرام عضو بودند و احساس می کردم جلوی آنها خیلی کم آورده ام. چندی پیش بود که در شبکه اجتماعی تلگرام با خانمی آشنا شدم و پس از مدتی که از آشنایی ما گذشت، تعدادی از عکس های خود را برای او فرستادم او وقتی عکس هایم را دید گفت: مهری چقدر اضافه وزن داری؟!! من از این حرفش خیلی ناراحت شدم و بیشتر از گذشته احساس حقارت کردم اما او گفت: دکتری را می شناسم که کاهش وزن و تناسب اندام است و خودم هم مثل تو ...
انتخاب اصلح و نقش جَمو
پذیرفت ولی جمو با قدرت روابط عمومی بالایش سعی در متقاعد کردن جناح مخالف را داشت. شعار انتخاباتیم: مدرسه ای آباد دانش آموز بزن فریاد(آزادی). بچه ها به شکل دستنویس شعار انتخاباتی را با اسم من تو در و دیوار مدرسه با خط تقریبا میخی می چسباندند جمو با وعده هایی که به دیگر نامزدها داده بود چند نفر دیگر را به جمع طرفدارها اضافه کرد اکثر نامزدهایی که به نفع من کنار میرفتند قرار شد بعد از ...
محمد تعمیرکار ماشین لباسشویی بود / وقتی به خانه دختر رفتم تسلیم رفتار شیطانی او شدم!
تسلیم شد و برای اولین بار شیشه کشید که 13 سال تمام ادامه پیدا کرد. بعد از مصرف شیشه تا چند روز گیج و منگ بود. سه روز تمام در خانه همان دختر ماندم. هم شیشه کشیدم و هم رابطه داشتیم. در سه روزی که در خانه او بودم، اگر از شرکت تماس می گرفتند و سفارش کار می دادند، بهانه می آوردم و می گفتم یکی دیگر را به جای من بفرستید. بعد از سه روز رفتم خانه. هنوز در توهم بودم. کیف ابزارم را برداشتم و شروع ...
دیدار با همسرم
در مدت اقامتم در لبنان و سوریه، تمام روز و شبم از برنامه های مختلف و متعدد پر بود و فرصتی برای فکر کردن به امری غیر از مبارزه نداشتم، اما به لحاظ روحی و روانی و به خاطر دوری از فرزندان و همسرم در فشار بودم و دغدغه فکری اش را داشتم، گرچه سعی می کردم به رویم نیاورم و به کارهایم ادامه دهم. ولی گاهی دلتنگی و فشار روحی و روانی به قدری زیاد می شد که به حرم حضرت زینب(س) پناه می بردم. در آن جا به خودم می ...
علیرضا رضایی: مادربزرگم کشفم کرد
موافقت مادرم بالاخره کشتی گیر شدم و به مدال نقره المپیک رسیدم. کاشف تان بعد از مادر بزرگ؟ ارسلان پیروز. اولین بار که عکس تان چاپ شد؟ سال 1370 بعد از قهرمانی در آموزشگاه های ایران در مجله کیهان ورزشی. و واکنش مادر؟ خب خوشحال بود . استعدادش را داشتم و هر کسی مرا می دید متوجه علاقه و ویژگی های جسمانی من برای ادامه دادن کشتی می شد و مادرم ...
22 بهمن شربت و شیرینی مردم صبحانه مان شده بود!
برابر این نیروهاست که در گفت وگو با ایشان مروری بر خاطرات چند روز پایانی منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی خواهیم داشت. چطور و از چه زمانی وارد فعالیت های انقلابی شدید؟ انقلاب متعلق به خود مردم بود. یعنی اغلب خانواده های مذهبی چه والدین شان یا فرزندان و جوان هایشان، خود به خود جذب نهضت اسلامی امام خمینی (ره) می شدند. من خودم که در یک خانواده مذهبی پرورش یافته بودم، از همان نوجوانی فعالیت ...
ناگفته هایی از خشونت عوامل رژیم شاه علیه روحانیت/ سلام ساواکی ها به یزید و اهانت به امام حسین (ع)
مبارزه به کجا تبعید شدید؟ چند بار به زندان رفتید؟ سال 1344 به گنبد قابوس تبعید شدم و خدمات مهمی هم در آنجا انجام شد از جمله اینکه برای بعضی از بهایی ها حکم زندان در آمد. سال 1351 زندان موقت رفتم، بعدها آقای هاشمی رفسنجانی در تهران مرا دید گفت: چه زندان پر برکتی! یک زندان و این همه سر و صدا؟! چه کسی سر و صدا کرد؟ امام به دنبال زندانی شدن ما اعلامیه دادند. ...
پیامد ام اس و ضعف حافظه؟!
نیست . کمتر از معمول وزن دارم؛ اما نمی توانم بلند شوم. پیشانی داغ و استخوان سرد تضاد عجیبی در بدنم است؛ تبی این کاه را چون کوه سنگین می کند، آن گاه/ چه آتش ها که در این کوه برپا می کنم هر شب . بین دست خط های آشنا و غریب غوطه ور می شوم و در گنگی هوشیاری و فراموشی به شعله های آتش خیره؛ تماشایی است پیچ و تاب آتش، وه خوشا بر من/ که پیچ و تاب آتش را تماشا می کنم هر شب . نیاز به خواب دارم. صریح حرف زد و ...
زمزمه های عاشقانه یک شهید+تصاویر
عاصی و گناهکار و شرمنده مسلیمن و محرومین جهان محمدرضا اتابکی چند نکته ای را بعنوان وصیت می نگارم: سلام ای پدر و مادر مهربان و عزیزم, سلام ای کسی که مرا با دست های پینه بسته و با هزاران خون دل بزرگ کردی و من در قبال تو وظایف خودم را چنان که شایسته شما بود عمل نکردم. از شما تقاضا دارم که مرا به سبب کارهای زشت خود و نافرمانی هایی که در حق تو نموده ام حلال نمایی و همیشه در راه اسلام ...