سایر منابع:
سایر خبرها
انوره دو بالزاکِ جلاد
دارم ، نرفتم. دستم را گرفت و گفت: چرا مادرت رو اذیت می کنی؟ چرا با این بچه دهاتی ها می گردی؟ درست رو بخون تا پدرت برگردد . گفتم: چشم. تا رفتم بیرون اکبرو که پشت دیوار باغ اناری ایستاده بود، آرام گفت: پسر آقای رئیس! منظورش من بودم که پدرم رئیس پاسگاه بود. کفش هایم را از پا درآوردم و مثل او پاپتی شدم. زمین هنوز گرم بود و پاهایم مور مور می شد. گفتم: گشنه مه بریم خونه ناهار بخوریم، بعد برویم توتستان ...
زندگی در برزخ بی شناسنامگی!
، گوش کردن به صدای بچه ها پشت دیوارهای مدرسه بوده است! حضور در آموزشگاه نقاشی و آموزش در کنار بچه ها، برای آنها مانند رؤیایی است که تعبیر شده... موضوع بی شناسنامه بودنِ گروه زیادی از مردمان سیستان وبلوچستان، موضوع تازه ای نیست. آن چنان که اسناد و گزارش ها نشان می دهند، از سال 1374 تاکنون، بیش از 14 هزار پرونده فاقدان شناسنامه در شورای تأمین سیستان وبلوچستان، تعیین تکلیف شده اند. به طور متوسط ...
ماجرای درج "شعار مرگ بر آمریکا" بر روی جورابهای میرحسین موسوی
آوردیم در مدرسه رفاه که جا و همه چیزش هم مشخص بود، بعد از ظهر روز 12 بهمن، ساعت 4، اداره انتظامات رفاه دست شهید اسلامی و مرحوم حاج اکبر پوراستاد و حاج اکبر صالحی بود. روز یازدهم بعد از ظهر، آقای اسلامی آمد پیش من، با ناراحتی گفت که گروه منافقین آمدند، همه 4 طبقه مدرسه رفاه را نیروهایشان را چیدند از اعضای خودشان و در واقع مدرسه را اشغال کردند. رفتم به مسئولشان که با من هم آشنا بود و زندان ...
رئیس فتنه روی جورابش چه نوشته بود؟
استقرار امام انتخاب شد. مرحوم جناب آقای حاج محسن لبادی، یک جای دومی را پیشنهاد داد که آن هم مدرسه علوی را پیشنهاد داد. قرار هم شد خودش با آقای شفیق و آقای مطهری بروند ببینند آنجا را. این شد که اقامتگاه امام شد مدرسه رفاه و علوی، به این علت بود. تصمیمش هم آنجا گرفته شد. وقتی امام آمد و ایشان را آوردیم در مدرسه رفاه که جا و همه چیزش هم مشخص بود، بعد از ظهر روز 12 بهمن، ساعت 4، اداره انتظامات ...
زندگی نامه شهید آزادی از شهدای روحانی شهرستان خدابنده+تصاویر
قیدار و پس از خداحافظی از ایشان بنده رفتم روستای خودمان و چند روز بعد پدرم را بردم ودر بیمارستان شفیعیه زنجان بستری کردم . تقریباً 20 روزی می شد که از همدیگر جدا شده بودیم و من خبری از ایشان نداشتم ... دقیقاً در خاطرم نیست چه روزی بود ولی یک شب خواب دیدم یک صفی تشکیل شده که شیخ ذکریا نیز در داخل صف به نوبت ایستاده و همه آنهایی که در اول صف قرار دارند با تأیید شخصی که کنار صف قرار دارد رد می شن و می ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (364)
بدید خیلی حیاتیه. وقتی میگن عادل گزارشگر دربیه 8٫ امروز سر امتحان یکیو دیدم بک گراند گوشیش فرزاد فرزین بود. تمام زندگیم یه علامت سوال بزرگه الان. 9٫ یکم سنم بره بالاتر صبح زود بیدار میشم میرم نونوایی. تو صف می ایستم و به بقیه لبخند میزنم. جوری که همه تو دلشون بگن این بنده خدا مخش معیوبه. 10٫ کیروش وقتی برمیگرده پرتغال همه جمع میشن خونشون از قوانین ایران ...
پویش عیدانه اشتغال پویشی در حمایت از زنان و مادران است
قیمتش کم باشه ولی تو نتونی براش بخری و بهش بگی چیپس اصلا چیز خوبی نیست مریضت می کنه.... خیلی سخته مادر باشی و بچه ات رو قرار باشه از طرف مدرسه اردو ببرن و تو چون پول نداری به بچه ات بدی بهش بگی من می ترسم بفرستمت ممکنه اتفاقی برات بیفته و اونم هی اصرار کنه منم دلم می خواد با دوستام باشم... خیلی سخته بری توی خونه کسایی کار کنی و صاحب خونه میوه برات بیاره و تو بگی الان میل ندارم اما می ...
از تیله های رنگی تا تبلت های بی احساس؛ سقوط دنیای کودکانه در رکاب زندگی شهری
در همه خانه ها باز کرده بود آتاری بود. اولین نوستالژی دنیای مجازی. با یک دنیا شرط پدر و مادرها یک آتاری وارد خانه می شد و ساعت و مدت مشخصی برای استفاده از آن مشخص می شد. توپ های پلاستیکی و دوچرخه ها را جلوی در حیاط پارک می کردیم و راهی دنیای مجازی می شدیم. یک سری از اسباب بازی ها و عروسکها هم هیچوقت به دستمان نرسید اما همیشه در قاب تلویزیون با آنها دوست می شدیم. رفاقتی آنقدر صمیمانه که ...
بعدی سوته دلان نرفتم فیلم بیبینم
...، گفتم ولید شده بود. ضمنا فکر نکنم در جشنواره فجر دخیل باشه. گفت این نه یکی مثی این. اصش همه جا باندا باند بازیه س. کاری به سینما فقط ندارد. حالا بذار تا بعدی عید نزیکا خرداد بد بوگم تو اصفان چه سین گولی خانی درست میشد. گفتم جایزه فیلم اول را هم که آقای ظریف معرفی کرد. گفت اره ده، اما اگه بچه اصفانس بایس بشون میچکوند. من اگه جاش بودم می گفتم وخی عامو، معلوم نیس که چیزی لا کوکو دارید که همه ...
پاسخ کوبنده مردم در سراسر کشور به دشمن/ از شمال و جنوب تا شرق و غرب؛ همه آمدند+ تصاویر
خواهید خداوند نعمت هایتان را افزون کند و ظرفیت شما را بالا ببرد که قُدرتتان در مقابل دشمن بیشتر شود باید به شکرانه این نعمتی که خدا به ما داده در این راهپیمایی حضور پیدا کنیم و رهبر معظم انقلاب هم نشان بدهیم که ما هنوز پای انقلاب ایستاده ایم. وی افزود: باید وظیفه خودمان را بدانیم که نه تنها در این راهپیمایی 22 بهمن ،روز قدس یا ایام دیگر بلکه در همه عرصه ها شرکت کنیم زیرا هم قوت قلب برای ...
کلاس بچه های طلاق در مدارس بالای شهر
غیرانتفاعی [...] در منطقه یک شهر تهران 15 دانش آموز دارد؛ دانش آموزانی که هفت نفرشان بچه های طلاق اند. مدیر یکی از کارهای فوق برنامه مدرسه را بهانه می کند و یکی، دو دقیقه ای با بچه ها حرف می زند. همه رویشان به مدیر است و چندتایی هم به نشانه تأیید دایم سر تکان می دهند. هنوز صحبت مدیر تمام نشده که صدای زنگ تلفن همراه یکی از دانش آموزان همه را میخکوب می کند. اثری از یک خواننده مشهور موسیقی رپ ...
"برای تو که خنده می نشانی" و مطالب دیگر
سالگی ات در پانزدهمین روز اولین ماه از فصل سفید مبارکت باشد، مبارکمان باشد... خورشید شیخ انصاری، 14ساله از تهران تو را دارم و خاطرم جمع است که قرار نیست مرا به زمین بیندازی. با خیال راحت سوارت می شوم و بدون نگرانی از آلودگی هوا به قصر داستان ها و اوج رؤیاهایم سفر می کنم. کاردستی و متن: زهرا رمضانی راد، 15 ساله از کاشان دوچرخه را از یاد نمی بریم ...