سایر منابع:
سایر خبرها
امید تازه دختر نوجوان برای نجات پدر از اعدام
آورده شد و در بازجویی های دقیق نیز گفت: من قصد قتل نداشتم اما از مدت ها قبل با همسرم اختلافاتی داشتم و مدتی قبل از قتل هم مبلغ 200 هزار تومان از او قرض کرده بودم که روز حادثه او برای چندمین بار موضوع پول را مطرح کرد و جروبحثمان شد و چند دقیقه بعد از درگیری درحالی که در خانه نشسته بودیم و من دستم را به سمت ظرف بردم تا شیرینی بردارم، به من پرخاش کرد و ماجرا بالا گرفت و من گردن او را فشار دادم، بعد ...
همسر شهید: به او گفتم من را هم با خودت ببر گفت می رویم تا راه باز شود تا با هم برای زیارت برویم / زهرا ...
روستای حسن آباد وسطی بخش کرون شهرستان تیران و کرون به دنیا آمد و در سال 1377 به استخدام و خدمت در لشکر زرهی 8 نجف اشرف مشغول شد و در مرداد ماه سال 1383 ازدواج کرد. ستوان دوم پاسدار شهید حسن احمدی، ششمین شهید مدافع حرم لشکر زرهی 8 نجف اشرف است. همسر شهید: حسن آقا من را در یک مهمانی خانوادگی دیده بود و موضوع را با خانواده اش در میان گذاشته بود. چند روز بعد هم پدرشان از پدرم اجازه گرفتند که ...
زندگی هایی که بر آب رفت!
در ذهنم مرور می شود. آب آمد و خانه ما را برد و من این صحنه را با چشم دیدم، پدرم، مادرم، دو برادرم، دو برادرزاده به همراه همسر برادرم به یکباره همراه با خانه ای که پدرم ساخته بود، رفتند و دیگر هرگز آنها را ندیدم. شوکه شده بودم، نمی دانستم چه باید کنم؛ نمی دانستم آیا باز آنها را خواهم دید یا نه. پس از اینکه سیل فروکش کرد دو روز تمام به دنبال آنان در رودخانه گشتم، اما هرگز نتوانستم آنها را پیدا کنم ...
هیتلر ، از کارتن خوابی تا صدراعظمی/ آیا خودکشی پیشوا واقعیت داشت + عکس
علیرغم هوش سرشاری که داشت، در تحصیل کم کاری می کرد. هیتلر در کتاب خود می نویسد: امیدوار بودم وقتی که پدرم وضعیت بد تحصیلی مرا ببیند، به من اجازه دهد تا خودم را وقف آرزویم کنم. پنج سال بعد و پس از مردود شدن در امتحانات نهایی دبیرستان، آدولف مدرسه را برای همیشه ترک کرد و به شهر وین رفت تا در یکی از مدارس هنر این شهر ثبت نام کند، اما نتوانست در آزمون ورودی پذیرفته شود. * جغد شب بیدار که ...
ناگفته هایی درباره قاتل ستایش کوچولو / جنایت هایی که در فضای مجازی کلید می خورد
رسید بحث قتل در میان است و قتل نیز با آن داروساز مرتبط باشد از پلیس خواستم موضوع را از هر طریقی پیگیری کند. از این طریق روشن شد کار، کار همان زن بیوه در شرکت بوده و فهمیدیم از طریق خطوط ارتباطی آلمان وارد فضای مجازی کشورمان شده بعد شوهر مقتول نیز تمام اطلاعات دارویی همسرش (مقتول) را در اختیار بیوه همکارش در شرکت قرار می داد و این زن نیز اطلاعات را به مقتول می داد چون می دانست او سرطان دارد و باید ...
کدام بازماندگان،مستمری می گیرند؟
نیازمند باشند یا اشتغال به تحصیلات دانشگاهی داشته باشند، حسب مورد از کمک هزینه اولاد، بیمه و مستمری بازماندگان یا حقوق وظیفه والدین خود برخوردار می گردند. بر اساس بند 3 ماده 81 قانون تأمین اجتماعی، شرایط دریافت مستمری بازماندگان، برای پدر و مادر متوفی از این قرار است: پدر و مادر متوفی، در صورتی که اولاً تحت تکفل او بوده ، ثانیاً سن پدر از شصت سال و سن مادر از پنجاه و پنج سال تجاوز کرده باشد و یا آن ...
صدایی به من گفت که خواهرم را بکشم!
خواهرم در خانه است. زمانی که مأموران به خانه خواهر این مرد رسیدند، جسد او را غرق در خون پیدا و متهم را بازداشت کردند. با مشخص شدن موضوع و شکایت اولیای دم و تکمیل پرونده و صدور کیفرخواست، رسیدگی به اتهام مرد متهم به قتل در دستور کار شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت. روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده برگزار شد. بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست علیه متهم را خواند، اولیای ...
آتش زیر خاکستر
درحال جداشدن از او هستم و به من ابراز علاقه زیادی کرد و از همان روز ملاقات های پنهانی من با او شروع شد و هیچ کس از خانواده ام از این رابطه باخبر نبودند. روزها می گذشت و چند ماهی از دوستی من و پیام می گذشت، هر بار در مورد طلاق گرفتن از همسرش می پرسیدم یا طفره می رفت یا بهانه ای می آورد و می گفت به زودی این کار انجام می شود و بعد به خواستگاریت می آیم اما دیروز ورق برگشت چرا که وقتی به ...
طلاق اجباری پزشک 93 ساله!
.... از طرف دیگر دخترش هم مخالف بچه دار شدن بود و با آنکه 45 سال داشت خواسته پدر پیرش را در مورد نوه دار شدن به سال های بعد موکول کرده بود. دکتر بعد از خاکسپاری همسرش تا سه سال سرش را به کار و مسافرت و امور خیریه گرم کرد، اما خالی بودن خانه بزرگش نیاز او را به داشتن یک همدم بیشترمی کرد. تا آنکه به خانم دکتر بنفشه که ازهمکارانش در ساختمان پزشکان بود وسال ها قبل ازشوهرش جدا شده بود پیشنهاد ازدواج ...
روایت تلخ گوشه ای از زندگی فرزند یک "جانباز شهید"
پدر که رفت دیگر خیلی سخت تر شد. با وجود اینکه می دانستم پدرم شهید شده است و دیگر نزد ما نیست، نمی دانم چرا قبول نبودنش، برایم مشکل بود. تا مدتی بعد از شهادت پدرم، انتظار آمدنش را می کشیدم. با وجود اینکه مراسم تشییع و خاکسپاریش را دیده بودم، ولی دوست نداشتم که باور کنم، دیگر به خانه نخواهد آمد. نزدیک به شش ماه، نبود پدر را با تمام وجود لمس کرده بودم، اما، باز هم امید داشتم که خواهد آمد. ...
زندگی تلخ جوان 33 ساله کهگیلویه و بویراحمدی/انجام 37 عمل جراحی بر روی صورت+تصاویر
و وقتی شنید تاکنون 37 عمل جراحی انجام دادم خیلی تعجب کرد و باورش نشد تا اینکه مدارکم را نشان دادم بعد بهم گفت این چند روز که تهران بودی چقدر هزینه کردی مبلغ را گفتم و همان مقدار را بهم داد وقتی می خواستم بیرون بروم بهم گفت می خواهی سروسامان بگیری و ازدواج کنی بعدش ما بهت بیشتر می توانیم کمک کنیم گفتم نه من شرایطشو ندارم اما سرآنجام قبول کردم و قضیه را به پدرم گفتم . در حالی که من تهران ...
زندگی برباد رفته با ازدواج اجباری
گذشت تا اینکه ساسان یک روز به من پیشنهاد داد تا با هم فرار کنیم و زندگی خوب و خوشی را در یک جای دور افتاده که دست هیچ کس به ما نرسد را آغاز کنیم! اولش راضی به این کار نبودم اما با اصرار فراوان و دادن وعده و وعیدهای جذاب بالاخره فریبش را خوردم و یک روز صبح که همسرم به سرکار رفت من هم وسایلم را جمع کردم و طلا و جواهراتم را برداشتم و به سر خیابان رفتم، ساسان هم با ماشینش آمد و مرا سوار کرد، چند ...
اقدام بی شرمانه یک مرد و معشوقه اش برای کشتن زنش که سرطان داشت / قاضی دادگاه تهران این راز را کشف کرد
مرگبار بود می گرفت و مصرف می کرد تا منجر به قتلش شد. چه حکمی برای این زن و مرد متهم صادر شد؟ در دادگاه هر دو به خاطر مشارکت در قتل مجرم شناخته شدند. عامل اصلی شوهرکشی از قاضی اسلامی درباره انگیزه های شوهرکشی سؤال شد که در جواب گفت: علت عمده مربوط نارسایی مربوط به جدایی و طلاق است. زن نمی تواند از شوهرش طلاق بگیرد و اگر بخواهد طلاق بگیرد باید مهریه، حق و حقوق ...
پزشکی همه عشق من است
شفا آنلاین :اودرگفتگویی با سپید اظهارداشت:" پدرم بقالی داشت اما تا کلاس ششم دوره متوسطه را خوانده بود که برای آن دوران که همه مردان سن و سال او بی سواد بودند خوب بود. یادم هست پدرم سعدی و حافظ می خواند و سواد قرآنی اش هم خوب بود. آدم زحمت کشی بود و دست خیر داشت و همیشه با زیردستانش مهربان بود. آن قدر که بعد از این که فوت کرد از حمایت ها و کارهای خیری که کرده بود مطلع شدیم افرادی به ما مراجعه می ...
دختر جوان: پدرم قاتل است
می کند. صبح روز حادثه پدرم با مادرم درگیر شد، اما خیلی زود از خانه رفت تا اینکه چند ساعت بعد دوباره به خانه برگشت و با مادرم به خاطر خرید روز عید دوباره مشاجره کرد. وقتی درگیری آنها بالا گرفت پدرم مقابل چشمان من مادرم را به شدت کتک زد به طوری که مادرم از ناحیه قفسه سینه آسیب دید. در حالی که مادرم درد می کشید به اتاق رفت تا پدرم او را دوباره کتک نزند که پدرم دوباره به سمت اتاق رفت و در ...
زودتر اعدامم کنید تا از سرطان نمرده ام
.... به هم وابستگی عاطفی داشتیم . پدرم سالی که من عقد کردم سرطان گرفت و فوت شد. مرگ او ضربه سختی به من زد. مدتی افسرده بودم. طول کشید تا حالم بهتر شود. چند سال بعد حامی دیگرم که مادرم بود، فوت شد. مرگ او نیز بیماری سرطان بود. همین موضوع شوک شدیدی به من وارد کرد. عذاب وجدان داشتم . گمان می کردم شاید اگر من با توجه به مخالفت آنها ازدواج نمی کردم آنها اکنون زنده بودند. خودم را در مرگ آنها مقصر می ...
شهربانو وقتی خواب بود بالای سرش رفتم و ... / بعد از شام بدنم داغ شد و او خوابید به سراغش رفتم+عکس
مرد معتاد که دو سال قبل در توهم ناشی از مصرف شیشه خواهرش را به قتل رسانده بود، روز گذشته محاکمه شد.چهاردهم آذرماه سال 93، مأموران کلانتری 118 ستارخان از قتل زن میانسالی در خانه اش باخبر و در محل حاضر شدند. جسد متعلق به زن 55 ساله ای به نام شهربانو بود که با ضربات چاقو کشته شده بود. دختر مقتول که با مأموران تماس گرفته بود، گفت: بعد از طلاق پدر و مادرم همراه مادرم زندگی می کردم. روز گذشته دایی ام ...
10 صبح وقتی به خانه آمدم در اتاق مادرم با صحنه زشتی روبرو شدم و
او که دیروز در دادگاه کیفری محاکمه می شد در اظهاراتی عجیب گفت که صدایی مرموز به او دستور قتل خواهرش را داده است. ساعت 5بامداد روز جمعه 14 آذرماه سال 93 مأموران یکی از واحدهای گشتی کلانتری 108 نواب وقتی مشغول گشت زنی بودند مردی را که لباس هایش خون آلود بود دیدند و به او مظنون شدند. وقتی این مرد 45 ساله به کلانتری منتقل شد گفت ساعتی قبل خواهرش را با ضربات چاقو در خانه اش به قتل رسانده ...
پشیمانی سرایدار از قتل نصاب آسانسور
، من با چوبدستی به او حمله کرده و کتکش زدم. همسایه ها سر رسیدند و با میانجیگری به دعوایمان پایان دادند. متهم به قتل افزود: من به خانه ام بازگشتم. زمان کوتاهی نگذشته بود که مرد نصاب که تخته ای به دست داشت به سمت خانه ام آمد و با آن شیشه خانه ام را شکست. شیشه های خردشده روی بچه و همسرم ریخت. عصبانی شده و بیرون آمدم. او با دیدن من فرار کرد و به سمت در ورودی ساختمان رفت که مانع فرار او شدم. او چاقو دستش بود، با هم که درگیر شدیم، او را هول دادم که چاقو به رگ پایش اصابت کرد و باعث مرگش شد. ...
دختر دانشجو: پدرم بعد از کتک مفصلی که به مادرم زد، او را از بالکن به حیاط پرت کرد
ولی مادرم می گفت به خاطر شماها طلاق نمی گیرم. بیش از 20 سال مادرمان سختی کشید و حرفی نزد. روز حادثه از صبح پدرم دعوا راه انداخته بود و بعدهم از خانه بیرون رفت. چند ساعت بعد که برگشت به مادرم گفت چرا خودت را گرفتی.باهمین حرف ها جنجال به پاکرد و مادرم را به باد کتک گرفت. طوری او را کتک زد که احساس کردم صدای خرد شدن دنده هایش را شنیدم. با دیدن این صحنه در دومین روزعید عصبی شدم و از اتاق ...
برادرکشی به خاطر انتقام مرگ پسر
همسرش ، دارای خانه ی مجردی در محدوده اتوبان آزادگان – شهرک آفتاب است که نهایتا با شناسایی این محل ،او صبح دیروز دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد. متهم در همان اعترافات اولیه صراحتا به ارتکاب جنایت اعتراف و مدعی شد: برادرم باعث شد تا پسرم به مصرف مواد مخدر اعتیاد پیدا کند و به همین علت پسرم فوت کرد. پس از آن تصمیم گرفتم تا انتقام مرگ پسرم را از برادرم بگیرم و به همین ...
گپ و گفت با آتوسا حجازی درباره پدرش
...> * سال نو بدون ناصرخان خیلی سخت است. مثل پنج سال گذشته که از زمان فوت پدرم می گذرد امسال هم سخت گذشت. بدون مرحوم پدرم با خانواده به شمال رفتیم. عیدهای شمال را دوست داشت و هر سال با تعدادی از خانواده ها دسته جمعی به شمال می رفتیم. از وقتی که رفت اکیپ ما تار و مار شد. یادش بخیر پدرم عیدی همیشه به همه پول می داد. به من و آتیلا بیشتر. خیلی اهل دید و بازدید بود. در خانه ما همه مراسم نوروز ...
اعتراف مرد ثروتمند به برادرکشی
به گزارش ایران، بامداد 18 فروردین امسال مأموران پلیس و بازپرس کشیک قتل پایتخت از وقوع جنایت خانوادگی در خیابان سازمان برنامه واقع درغرب تهران با خبرشدند. آنها پس ازحضوردرمحل حادثه با جسد مرد میانسالی کنارخیابان روبه روشدند که با ضربات چاقو از پا درآمده بود. پسر قربانی که در صحنه حضور داشت به بازپرس منافی آذر از شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران گفت: از7 ماه قبل که پسرعمویم فوت کرد، رفتارعمویم با ...
شهید دکتر بهشتی به قلم خودش
روز مقداری از وقتم از بین می رفت و هم در خانه ای که بودیم پر جمعیت بود و من اتاقی برای خودم نداشتم و نمی توانستم به کارهایم بپردازم. البته در آن موقع فقط یک خواهر داشتم ولی با عموها و مادربزرگم همه در یک خانه زندگی می کردیم. به این ترتیب خانه ما شلوغ بود و اتاق کم. سال 1324 و 1325 را در مدرسه گذراندم و اواخر دوره سطح بود که تصمیم گرفتم برای ادامه تحصیل به قم بروم. این را بگویم که در دبیرستان در سال ...
همسرم مثل دوست با وفا در کنارم بود/ دختر دو سال و نیمه شهید هنوز منتظر پدرش است/ همسرم، حجاب چادر ...
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، شکوفه زمانی - "معصومه حسن زاده" همسر و خواهر شهید مدفاع حرم از لشکر فاطمیون است. وی متولد سال 1365 است که در محرم سال 1394 برادرش را به عنوان مدافع حرم از دست داد و همسرش نیز 27 مهرماه در ایام ماه محرم سال 95به درجه شهادت رسید و بعد از 12 روز از شهادت محمد پیکرش در 7 آبان ماه با سه شهید مدافع حرم دیگر، تشییع و در "بهشت ...
داستان خونین برادر و خواهر رودسری در تهران
آمده است. بعد هم به خانه مان آمد و با هم شام خوردیم. پس از شام من به خانه دوستم رفتم و صبح وقتی به خانه برگشتم با جسد مادرم روبه رو شدم اما هیچ اثری از دایی ام نبود. درپی اظهارات دختر مقتول، تحقیقات پلیسی برای شناسایی حسن آغاز شد تا اینکه ساعتی بعد تیم جنایی باخبر شدند مأموران گشت کلانتری نواب مردی را با لباس خونین بازداشت کرده اند که مدعی است خواهرش را به قتل رسانده است. متهم پس از ...
مرد احمقی که برای انتقام از زن اولش بلای وحشتناکی سر دخترانش آورد! + عکس
کشور رخ داد+عکس و فیلم دختر جوان دور از چشم نامزدش به خانه همکلاسی پسرش رفت / اعتراف شوم به زنده به گور کردن رقیب عشقی در گورستان فیلم و تصاویر وحشتناک از هر آنچه در تصادف زنجیره ای مشهد رخ داد+ جزئیات و اسامی حادثه دیدگان آخرین سلفی پدر و فرزندان / دام مرگ شبانه برای یک خانواده + عکس نجات 5 مسافر گرفتار از آتش پژو پارس در آبادان+عکس اعتراف تلخ سمیرا که به خانه مرد خارجی رفته بود! پدرم وقتی فهمید ...
ازسقوط چراغ اتاق عمل تا مرگ هولناک بیمار
به دلیل وخامت حالش و تنگی نفس شدید همان شب به اتاق عمل رفت. پدرم بعد از جراحی در بخش آی سی یو این بیمارستان بستری شد، اما حالش هر روز بدتر شد. عفونت وارد شکمش شده بود. کلیه هایش از کار افتاد، بعد هم ریه اش دچار مشکل شد تا جایی که با دستگاه نفس می کشید. علایم حیاتی او هر لحظه ضعیف تر می شد. تقریبا از هوش رفته بود. پزشکان زاهدان از پدرم قطع امید کردند، اما ما هنوز امید داشتیم. پدرم را به بیمارستان ...
برادرم برای خانواده عزت و احترام آورد/ ظلم تکفیری ها او را به سوریه کشاند
62 در ولایت بغلان افغانستان به دنیا آمد. پدرم در جنگ شوروی شهید شد. مادرم بعد از پدرم ازدواج کرد و سرپرستی ما را عمویم به عهده گرفت. سال 65 وقتی که نسیم سه چهار ساله بود، به سمت ایران آمدیم. برادرم به درس زیاد علاقه نشان نمی داد و تا سوم راهنمایی درس خواند؛ فوتبال و والیبالش خوب بود و بیشتر اوقات فراغتش را با ورزش پر می کرد. پس از ترک تحصیل سراغ خاتم کاری رفت و وقتی که بزرگتر شد، سراغ ...
عاشقی به رسم سربازی/ توصیه ای که زمینه ساز دیدار امام شد
دوستانش به وی گفته بود به جنگ نرو به مغازه ام بیا و کار کن؛ پیشنهاد او را نپذیرفت، راهی جبهه شد. دوره سربازیش را در مناطق جنوب و منطقه دب حردان طی می کرد. بعدها به لشکر 2 حمزه سید الشهدا (ع) منتقل شد. به دلیل رشته تحصیلیش در بسیم خانه مشغول فعالیت بود. به مرخصی که می آمد به جای این که به خانه بیاید و استراحت کند؛ به حسینیه می رفت و به بچه های بسیج آموزش اسلحه می داد. حدود 21 ماه سرباز بود. ...