سایر منابع:
سایر خبرها
آخرین التماس دعای امام از مردم چه بود؟!
زدند و وصیت نامه به ایشان داده شد. وصیت نامه هم به آستان قدس رضوی منتقل و در آنجا نگهداری شد. ولی یک شب دیگری هم بود که امام تا صبح نخوابیدند. شبی که آقای منتظری را سمت قایم مقام رهبری عزل کرده بودند و ما ناراحتی امام را در این موضوع شهادت می دهیم. بعدازظهر همان روز هم امام دچار مشکل قلبی بودند یعنی نوع ضربان قلبی که از ابتدای نماز شروع و با پایان نماز تمام می شد در آن روز ...
راز زندگی رکورددار اهدای خون
... 15 ساله بودم. اصلا سازمان( Organization ) انتقال خون وجود نداشت. پدرم از خیرین خوزستان بود و هرکس مشکلی داشت در خانه ما را می زد. سوم مهر 1354 بود؛ خانمی احتیاج به خون داشت، پدرم همه بچه ها را جمع کرد که پس از آزمایش، گروه خونی من و یکی دیگر از بچه ها که + Bبود به آن فرد می خورد. یادم هست از سوزن می ترسیدم. هنوز هم بعد از 173 بار خون دادن از سوزن می ترسم. خلاصه خدا را شکر آن خانم از مرگ ...
در برنامه راز مطرح شد: شیعه شدن متفکر غربی با دیدن خواب امام
...> طالب زاده: شما از یک پس زمینۀ خیلی جالبی می آیید که به نظرم ارتباط دارد با این کتاب ها و خوب است بیننده بداند مادر شما اصالتاً از ارمنستان هستند و مسیحی بودند خدا رحمتش کند خانم جانت لازاریان که دو جلد کتاب داشتند که من سال های آخر این کتاب را دیدم در مورد بزرگان ارامنه در ایران، که خیلی جالب بود و بعد شما آقای نجف دریابندری که یکی از بهترین نویسندگان و مترجمان ایران هستند و از قدیم تا الان همه اهل ...
آخرین ساعات زندگی امام(ره) چگونه گذشت؟
که درد زیاد داشتند و همه اش صبر می کردند و آخ نمی گفتند می افتم، سخت متاثر می شوم. مرحومه خدیجه ثقفی همسر امام خمینی هم در بخشی از خاطرات خود، روزهای تلخ بیماری امام خمینی(ره) را اینگونه روایت می کند: آن روز صبح، فهمیه جان [دکتر زهرا مصطفوی] آمد. من در رختخواب استراحت می کردم. به من گفت در اتاق، مشغول جراحی امام(ره) هستند و تلویزیون مداربسته نشان می دهد. اگر مایلید با هم برویم. من از ...
روایت رضا امیرخانی از رحلت امام خمینی(ره)
پروازشان مثل پرواز دسته های کلاغ، برای مردم عادی بود. گاهی در ارتفاع پایین پرواز می کردند. به نظر می آمد که به درخت های اطراف خیابان گیر می کنند. یکی در این میانه بستنی می فروخت. مردم برای بچه هایشان بستنی می خریدند. بچه ها خیلی کیف می کردند. در این گرما بستنی می چسبید. بچه هایی که به سن عقل رسیده بودند، بستنی را می خوردند اما رضایت شان را مخفی می کردند. خانه هایی که اطراف خیابان بودند، درهای شان باز ...
ظاهراً مستند صد دقیقه ای را ندید ه اید/ یادتان رفت که گفته بودید تحریم های غیر هسته ای هیچ تأثیر قابل ...
استفاده درست از کلمات، وقتی پس از انجام توافق هنوز هم وزیر محترم در مجلس میفرمودند دیگر در هیچ کجای متن حتی یک مورد هم از کلمه lift استفاده نشده و در همه جای متن توافق (برجام) این کلمه با terminate عوض شده است، نمایندگان را آگاه ساختند که هنوز در چند جای متن توافق از کلمه lift و مشتقات آن استفاده شده است که اگرچه برخی بجهت ارجاع به ضمائم تکلیفشان مشخص است، اما در متنی چنین مهم و حقوقی هیچ کجا نباید ...
4 مورد از علائم سرطان روده بزرگ در زنان
...، نرخ بیماری در میان بزرگسالان بالای 55 سال کاهش یافته بود. چرا چنین موضوعی رخ داده است؟ محققان هنوز در مورد علت این موضوع مطمئن نیستند. برخی از آن ها بر این باورند که چنین شرایطی ممکن است به خاطر استرس ، رژیم غذایی و سایر رفتارها باشد اما باید تحقیقات بیشتری برای کمک به درک چنین شرایطی انجام شود. این اخبار به خصوص برای خانم ها نگران کننده است زیرا سرطان روده بزرگ بعد از سرطان سینه و سرطان ...
امام خمینی واقعاً به درجه بندگی رسیده بود
لیوان یا حتی کمتر وضو می گرفت. حالا ما می خواهیم پز هم بدهیم که خیلی اسلام بلدیم، نیم ساعت آب را باز می گذاریم که مثلاً وضو بگیریم. این یا از روی نادانی است یا تظاهر که بیشتر البته از روی نادانی است. حالا این دانایی را انسان اگر بخواهد به دست بیاورد باید از راهش برود. الآن این همه گرفتاری های ما زیاد شده برای این است که ما بنده واقعی خدا نیستیم. اگر ما واقعاً بنده خدا باشیم و خدا را ...
چهار آفت دین از نگاه یک پژوهشگر نهج البلاغه
. بار چهارم گفتم این خلیفه مثل اینکه امشب قصد جان من را کرده است. دوباره من را احضار کرد که من را چقدر دوست داری. گفتم که اینقدر که حاضرم جانم، مالم را و دینم را فدایت کنم. گفت حالا درست شد. حال برای این که نشان دهی راست می گویی همراه با این مامور برو و هرکاری که گفت انجام بده. شب همراه با مامور از این کوچه به آن کوچه به در خانه ای رسیدیم، مامور در خانه را باز کرد، داخل خانه شدیم، حیاطی بود، سه طرفش ...
سهیل روز تولدم مرا بیهوش کرد و ...
هر دو به هم اظهار عشق و دلدادگی کردیم؛ او آنچه محبّت در دلش داشت، در پای من می ریخت و می گفت از وقتی مرا دیده شب ها به من فکر می کند و روزها منتظرم نشسته تا باز مانند همان روز بی همتا و شور آفرین، بار دیگر به مغازه اش بروم؛ زیرا می گفت که از همان لحظه بیرون رفتن از مغازه اش، برای دیدن مجدّد من، بی وقفه لحظه شماری می کند. بعد از اوّلین تماس تلفنی، از این که دست تقدیر ما را در مقابل هم قرار ...
به یاد آیت الله طاهری اصفهانی
گوناگون اجتماعی در اشتیاق جامه عمل پوشیدن. خیز بعدی اصلاح طلبان، تصرف مجلس بود، به ویژه به دلیل کارشکنی هایی که مجلس پنجم گاه و بیگاه در کار دولت جدید می کرد. با من هم مانند بسیاری دیگر، تماس هایی برای نامزدی نمایندگی مجلس گرفته می شد، به ویژه از تهران و اصفهان. از میان افرادی که چنین پیشنهادی می کردند، یکی برای من از همه به یادماندنی تر است: تماس آیت الله طاهری اصفهانی. با پدرم هم نسبت ...
10 خاطره از زندگی امام خمینی (ره) / دارایی حضرت امام هنگام رحلت چقدر بود؟
بودم و امام از صبح حالشان بد شده بود، در روز 13 خرداد من بیرون و مدرسه بودم، آمدم و وارد بیمارستان شدم، دیدم ایشان دارند مساله شرعی را یا می پرسند یا می گویند. این نکته ارتباطش با نماز این جاست که ایشان وقتی مساله را گفت همه را از اتاق بیرون کردند، دکترها ماندند. من هم کنار تخت ایشان روی زمین نشستم. امام شروع کردند به نماز خواندن و نماز می خواندند. پیدا بود همان طور که روی تخت خوابیده بودند سوره و ...
خاطرات پرستار امام خمینی (ره) از سال های پایانی عمر ایشان
سرویس سیاسی - روزنامه جام جم با دکتر مسعود سیرتی نیر، که حالا دارای مدرک دکترای پرستاری دارد و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله(عج) است و در سن22سالگی پرستار امام راحل بوده مصاحبه ای انجام داده است. به گزارش فانوس ،متن این مصاحبه را در ادامه بخوانید: چگونه پرستار امام شدید؟ سال 1363 در مجلس ترحیم شهید دکتر رهنمون در نمازخانه بیمارستان نجمیه بودم که ...
داستان انحلال یک حزب / چه عواملی موجب پایان کار حزب جمهوری اسلامی را فراهم کرد؟
چگونه وارد حزب شده بود؟ تسنیم: حالا از آغاز فعالیت حزب جمهوری اسلامی قدری فاصله بگیریم و ببینیم شما که در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در سرچشمه حضور داشتید شب انفجار حزب در 7 تیر سال 60 کجا بوده و چه می کردید؟ کلاهی عامل انفجار چگونه وارد حزب شده بود؟ آیا با وی قبل از انفجار مواجهه ای داشتید؟ نقی زاده: روز هفتم تیر من تا ساعت 19:30 در دفتر حزب حضور داشتم، آن ساعت به سمت ...
یادش بخیر! هفته های عاشقانه در جماران
امام برسند. برایم جالب بود. امام اشاره کردند شمد آوردند. همان شمد یزدی که در عکس ها هست. امام شمد را روی پایشان کشیدند چون احساس کردند باید نزد خانم ها بیشتر پوشیده باشند. خواهر کوچکم بغل مادر بود. امام دستی بر سرش کشیدند و فرمودند روسری ببندید سرما نخورد. ... اما هرگز صبح 14 خرداد 68 را نمی توانم فراموش کنم. قلبم آن روز پاره شد و هرگز ترمیم نیافت! از صبح صدای قرآن، بغضی را ...
امام (ره)به ملکوت نزدیک شده بود/ اشک طلاب از دیدن من در قامت امام خمینی (ره)
روزهای میانی خرداد سال 68 درتاریخ همه مردم ایران و حتی جهانیان به خوبی مانده است. شور و هیجانی که مردم را از کودک تا پیر و جوان به خیابان های تهران کشاند تا بنیان گذار کشورشان را بدرقه خانه ابدی کنند. امام خمینی (ره) با تمامی منش، ویژگی و منویات خاص خود در اذهان همه مردم جهان به یادگار مانده و هنوز هم زنده است. بازیگران بسیاری در نقش ایشان مقابل دوربین رفته اند، اما نوع و شیوه پرداخت به زندگی ...
بانوی ایرانی رکورددار اهدای خون از سوزن می ترسد
داشت در خانه ما را می زد. سوم مهر 1354 بود؛ خانمی احتیاج به خون داشت، پدرم همه بچه ها را جمع کرد که پس از آزمایش، گروه خونی من و یکی دیگر از بچه ها که + Bبود به آن فرد می خورد. یادم هست از سوزن می ترسیدم. هنوز هم بعد از 173 بار خون دادن از سوزن می ترسم. خلاصه خدا را شکر آن خانم از مرگ نجات پیدا کرد و پدر و مادر و همسایه ها خیلی مرا تشویق کردند. آن موقع ها اهدا کننده را کنار بیماری که به خون نیاز ...
خاطرات سومین زن ایرانی از سفر به قطب جنوب/ از تکانهای شدید کشتی تا بازار چینی ها که در قطب هم گرم بود
به صدا درآمد، بله ... سفارت خانه ارژانتین بود که اعلام کرد مشکل ویزای من حل شده و می توانم راهی سفر شوم و بالاخره پس از یک تاخیر 10 روزه من نیز راهی قطب جنوب گشتم. با پرواز امارت رفتم دبی ... بعد از دبی به سمت بوئنوس ایرس حرکت کردم و پروازی به مدت 17 ساعت را داشتم. صبح روز بعد با یک پرواز داخلی به سمت اوشوایا حرکت نمودم. اوشوایا جنوبی ترین شهر ارژانتین است. بعد از یک نیمه روز اقامت در ...
اندیشه های امام خمینی(ره) راهگشای مسیر حرکت انقلاب اسلامی
و دشواریها نتوانست او را از مسیری که آگاهانه انتخاب کرده بود باز دارد . امام خمینی سلسله درسهای خارج فقه خویش را با همه مخالفتها و کارشکنیهای عناصر مغرض در آبان 1344 در مسجد شیخ انصاری (ره) نجف آغاز کرد که تا زمان هجرت از عراق به پاریس ادامه داشت . حوزه درسی ایشان به عنوان یکی از برجسته ترین حوزه های درسی نجف از لحاظ کیفیت و کمیت شاگردان شناخته شد . امام خمینی از ...
سرزمین رنگین کمان اقوام و ادیان در سوگ امام(ره)
...> امام خمینی در عصر عاشورای سال 1383 هجری قمی( 13 خرداد 1342شمسی ) در مدرسه فیضیه نطق تاریخی خویش را که آغازی بر قیام 15 خرداد بود ایراد کرد . در همین سخنرانی بود که امام خمینی با صدای بلند خطاب به شاه فرمود: آقا من به شما نصیحت می کنم، ای آقای شاه ! ای جناب شاه! من به تو نیصحت می کنم دست بردار از این کارها، آقا اغفال می کنند تو را. من میل ندارم که یک روز اگر بخواهند تو بروی، همه شکر کنند ...
برای درمان نازایی، وزارت بهداشت چه می کند؟
همه ماست و آنقدر دامنه شیوعش بالاست که اصلا نباید نسبت به آن بی تفاوت بود. باید توجه داشته باشید که این عدد مربوط به زنانی ست که می خواهند اما نمی توانند بچه دار شوند و رابطه ای بسیار نزدیک با میزان دسترسی به روش های درمان ناباروری، زایمان سالم، غربالگری مناسب و... دارد. همه اینها در باروری زنان ایرانی موثر هستند. او ادامه می دهد: در کنار همه اینها سن ازدواج و اقدام برای باروری هم اهمیت ...
پاسخ امام در پی درخواست ائمه جمعه مبنی بر افزایش شهریه/ امام کدام عمل را حاضر بود با ثواب اعمالش عوض کند
امیرالمؤمنین (ع) شدیم، امام صورتشان را بگرداندند و فرمودند: آقای فرقانی! فردا ساعت 9 صبح یادم بیاورید برای این آقا . روز بعد ساعت هفت و نیم صبح، زودتر از روزهای قبل از خانه آمدم بیرون چشمم که به خیابان افتاد دیدم جمعیت از عمامه سفید موج می زند زیر طاق ها و داخل کوچه ها هر دو پر از جمعیت بود. تکان سختی خوردم طلبه ها مقابل منزل امام جمع شده بودند چه پیش آمده بود؟ شیخی جلو آمد و پرسید: آقای فرقانی ...
مجری جنجالی چه واکنشی به برنامه ماه عسل نشان داد + عکس
آمد؟ تصاویر رفتار زشت و بی امان پسر 15 ساله با دختر جوان / ناهید از دست رفت! عکس این خانم داعشی در اینترنت به دنبال شوهر می گردد! عکس من خام حرف های شیطانی سعید شدم / او گفت فقط با انجام این کارمی توانیم با هم ازدواج کنیم! واکنش باورنکردنی مدیر وقتی فهمید یکی از خانم های شرکتش را باردار کرده! ...
دست قدرت خدا بر سر ملت ایران
می خواستند تشریف ببرند، خانم ها به ایشان گفتند آقایان جلو نشسته بودند و ما نتوانستیم سؤالاتمان را طرح کنیم. امام به اتاق عقبی رفتند و فرمودند: من چند دقیقه اینجا می نشینم تا شماها بیایید و سؤالاتتان را طرح کنید . بعد خانم ها آمدند و سؤالاتشان را مطرح کردند. یکی از آن ها گفت می خواهد ادامه تحصیل بدهد، ولی بچه و شوهر دارد و آن ها مایل هستند که او بیشتر در خانه باشد. امام فرمودند: این مسائل ...
مائده متاهل بود و مرا اسیر خواسته کثیف خود کرد / او از من خواست تا..
دادم و به آسمان پرستاره خیره شدم. هنوز عقربه های ساعت به نیمه شب نرسیده بود که صدای زن جوانی رشته افکارم را برید. او در حالی که گوشی تلفنش را با غضب می فشرد و فریاد توأم با خشم او سکوت شب را می شکست، هنگام عبور از کنار من به فردی که در آن سوی خط بود، گفت: دیگر خسته شده ام، از تو متنفرم و هیچ وقت به خانه بر نمی گردم و ... حرف های آن زن جوان حس کنجکاوی ام را برانگیخته بود. حدس زدم مشکل ...
سخت ترین کار دنیا روحانیت است
مملکت فکر کنه شیر نفت تو جیب ماهاست. فشار روانی یعنی شنیدن فحش رکیک ناموسی در خیابان در کنار همسر و فرزند دختر فقط به دلیل معمم بودن. فشار روانی یعنی متهم شدن به مفت خوری در حالی که برخی از دوستان بنده شب و روز برای کمک رسانی و تبلیغ دین مبین اسلام در مناطق محروم زحمت می کشند. همه مون راه رو اشتباه رفتیم ظاهرا سخت ترین کار دنیا با اختلاف فاحش آخوند بودنِ نه کار تو معدن . البته ...
آدم های مشهوری که نویسنده هم هستند
نویس از ماجرای داستان نویسی های چکناوریان پرسیده و از این که حالا چرا خر را انتخاب کرده؟ بعد لوریس یک جا توضیح می دهد که خود من هم طی روز گاهی اخلاق یا روحیاتم را شبیه حیوانات مختلف می بینم. (احتمالا همه ما این طوری هستیم. کافی است پربسامدترین نام حیواناتی که طی روز اسم شان را می آوریم یا در ذهن مان تداعی می شوند، فکر کنید؟ بعد هم توضیح می دهد که چرا انتخابش خر بوده است؛ مثلا می گوید: این ...
درگیری خونین بر سر کرایه ماشین
آن 200هزارتومان پول نقد بود قاپید و به شدت مرا کتک زد. در همان لحظه مردم برای نجات من از دست او جمع شدند که جوان راننده از ترس دستگیری به سرعت پشت فرمان نشست و فرار کرد. وی ادامه داد: من به بیمارستان منتقل شده و طول درمان گرفته ام چرا که در این حادثه از ناحیه دنده پنجم دچار شکستگی شدم و قفسه سینه ام هم به شدت کوفته شده است. با این شکایت، گروهی از مأموران اداره آگاهی تهران با ...
پرویز پسری با آرزوهای بر باد رفته
پسرکی کوتاه اندام در خانه ای قدیمی و گلی بدون سرپناه تنها ماند او ماند و خاطراتی تلخ از روزگار ، نگاه ملتمس پرویز گویای حرف های زیادی است ، غم فقدان پدرو برادر و رجعت بی بازگشت مادر... پرویز در روستای کوچک “رودبارکلا” در خانه ای تنها منتظر دستان گرمی شد تا یادآور گرمای دستان پدر و مادرش باشد و شب هایی که سکوت خانه او را به اضطراب وا می داشت، نگاه خسته و حزن آلود پرویز حرف های زیادی ...
سرنوشت پیامک بازی شبانه یک مرد با زن غریبه
قانون گرفتار شده بود به دستور قاضی کاظم میرزایی روانه پلیس آگاهی شد تا بازجویی ها از وی به شیوه ای تخصصی ادامه یابد. متهم به قتل که برای رهایی از مجازات دست به داستان سرایی های ساختگی متعددی می زد وقتی که روز گذشته مقابل قاضی شعبه 211 دادسرای مشهد قرار گرفت دیگر نتوانست حقیقت موضوع را پنهان کند. او که همه راه های گریز را بسته می دید اگرچه باز هم به تناقض گویی پرداخت اما به وارد آوردن ضربات ...