سایر منابع:
سایر خبرها
سعید شهروز: آن قدر ساده با شهرت برخورد کردم که در میان مشهورها گم شدم
صدا و سیما رفتم و خواستم یکی از قطعات را پخش کنند. یک روز قبل از نوروز ساعت 12 به من گفتند همین امروز اگر بخشی که می گوییم را ویرایش کنی، آهنگت را پخش می کنیم. من در آن شلوغی شب عید به استودیو پژواک رفتم و کار را انجام دادم و وقتی برگشتم حدود ساعت 4 عصر بود و دیدم که همه رفته اند. آن قدر ناراحت شدم که خستگی بر تنم ماند. از همان زمان فهمیدم که در تلویزیون لابی وجود دارد و هر زمان که می رفتم می دیدم ...
خاله جهاد همیشه بوی نان می داد
مسیر مادرم را دیده بود. مادرم به او گفته بود: گرسنه که نموندی ؟! و او با خوشحالی گفته بود: نه بچه هات از من پذیرایی کردند. همه می دانستند درِ خانه مَش حوا همیشه باز است بلا خره نان و خرمایی یا چیزی پیدا می شد برای سیر شدن ...... *** یک روز همه انگشت به دهان مانده بودند، انگار چیز عجیب و غریبی توی رفتارهای مَش حوا دیده بودند. می گفتند رفته دیدن ...
بسته شعر/ زخمی ام، التیام می خواهم
به دور سرت طوف بیت الحرام می خواهم لحظه مرگ چشم در راهم از تو حسن ختام می خواهم در نجف سینه بی قرار از عشق گفت لایمکن الفرار از عشق وقت پرواز آسمان شده بود گوئیا آخر جهان شده بود کعبه می رفت در دل محراب لحظه ی گریه ی اذان شده بود کوفه لبریز از مصیبت بود باد در کوچه نوحه خوان شده بود شور افتاد در ...
دو دختر تهرانی چگونه اسیر دو پسر جوان در باغ گلابی شدند؟!
شکایت کرد و گفت: ساعتی قبل همراه یکی از دوستانم به نام سارا سوار خودرو شدیم و برای تفریح به اطراف تهران رفتیم. در بین راه برای شستن دست هایم به باغ گلابی در همان نزدیکی رفتم، وقتی وارد باغ شدم، دو برادر به نام های ساسان و حمید با تهدید مرا در یک اتاق زندانی Prisoner کردند و مورد آزار قرار دادند. آنها چوبی را بالای سرم گرفتند و تهدیدم کردند اگر به حرفشان گوش ندهم با آن مرا مورد ضرب و شتم قرار می ...
افشای راز قتل مرد دوزنه روی خط آلمان - تهران
رئیس دادگاه، فرانک متهم ردیف اول پرونده در جایگاه ایستاد. این زن دیپلمه و خانه دارکه مادر دو فرزند خردسال است به قضات گفت: چند وقت پیش از این اتفاق با کامیار آشنا شده بودم. شرط من برای ازدواج، طلاق نامه زن اولش بود. آن روز هم سر همین موضوع با هم درگیر شدیم. من می خواستم تکلیفم روشن شود و به او گفتم اگر نمی توانی از زنت جدا شوی مرا رها کن وبروکه برسرهمین موضوع درگیر شدیم و کامیار مرا کتک زد. از ترس ...
باورهای نادرست اجتماعی، مانع اهدای خون زنان ایرانی
این زمینه برنامه خاصی نداشته ام، می گوید: برخی تصور می کنند زنان نباید اهدای خون داشته باشند زیرا این موضوع موجب کم خونی می شود در حالی که این موضوع درست نیست و بدن انسان به گونه ای است که بلافاصله خون از دست رفته را جبران می کند. باغبانی با اشاره به اینکه تعداد پایگاه های انتقال خون کمی در شیفت بعدازظهر فعال هستند، یادآور شد: با توجه به اینکه اغلب زنان بین صبح تا ظهر مشغول خانه داری ...
بخشش قاتل به احترام شب های قدر
پدر و مادر و دختر زنی که توسط مرد جوانی به قتل رسیده بود در جلسه محاکمه گفتند که به خاطر شب های قدر قاتل را بخشیده اند. به گزارش همشهری، روز 15شهریور ماه سال 92به پلیس خبر رسید که زنی در خانه اش با یک روسری خفه شده است. در ادامه مردی به جرم قتل دستگیر شد و در اعترافاتش گفت: مدتی قبل به طور اتفاقی با زن جوان آشنا شدم. این در حالی بود که من متاهل و صاحب فرزند بودم. رابطه مان ...
بخشش قاتل زن جوان به حرمت امام رضا (علیه السلام)
قبول دارم، اما هیچ ارتباطی با مقتول نداشتم. روز حادثه از ترس تهدیدهایش به خانه اش رفتم. نمی دانم چطور شد که مرتکب قتل شدم. این جلسه به دلیل حضور نیافتن دختر 11 ساله مقتول و لزوم اخذ نظر او نیمه تمام باقی ماند تا این که صبح دیروز، پرونده برای آخرین بار در جریان رسیدگی قرار گرفت. دختر مقتول با حضور در شعبه دهم، رضایت داد متهم از قصاص نجات یابد. قضات دادگاه در پایان، او را به ده سال حبس و ...
اعتراف تلخ فتانه در پرونده قتل شوهر صیغه ای + عکس
به گزارش گروه حوادث رکنا، رسیدگی به این پرونده از اواخر تیرماه سال 92 با ناپدید شدن یک مرد 44ساله به نام منصور که مهندس شیمی و مقیم کشور آلمان بود و برای تاسیس یک شرکت به ایران رفت و آمد داشت در دستور کار سید خندان قرار گرفت. همسر این زن به نام منصوره به پلیس گفت: من و همسر و دختر و پسرم در آلمان زندگی می کنیم اما مدتی است برای زندگی به ایران آمده ایم. همسرم به تازگی یک زن جوان به نام فتانه را به ...
اگر شهید شدم برایم کانال تلگرام بزنید! +عکس
می کشم . اگر یک روزی شهید شدم یک وقت ناراحت نشوید که پسرم نیامد ، مادر جان من در غربت نیستم و آنجا برایم وطن است زیرا در کنار حضرت زینب سلام الله علیها هستم .در شبی که فرزندم شهید شده بود و من خبر نداشتم خواب دیدم که با پدرش دست به تفنگ آمد و گفت مادر می خواهم از شما خداحافظی کنم . گفتم بیا جلو عزیزم ببینمت که تا رفتم در را باز کنم آنها رفتند. اعتقاد داشتم که عمر دست خداست در ...
گذشت از اعدام به حرمت شبه های قدر
پروین می خواستم رابطه ام را با او تمام کنم اما مرا تهدید به آبروریزی کرد و گفت ماجرا را به همسرم می گوید. چون ادامه داد: آخرین بار با اصرار پروین به ملاقات او رفتم. او حرف هایی زد که مرا عصبانی کرد. چون همسر باردار بود و می ترسیدم به این ماجرا پی ببرد کنترل اعصابم را از دست دادم و پروین را با روسری خفه کردم. این مرد دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ...
دختر جوان در موبایل پدرش صحنه زشتی دید و ...
سایت خبری تحلیلی هنگام Hengamnews.com: در و مادرم هر دو معتاد هستند، اعتیادی خطر ناک تر از آلودگی به مواد مخدر. اگر یک روز، که نه، یک ساعت گوشی واماندۀ تلفن همراه را از دستشان بگیری نفسشان بند می آید. مادرم هرشب تا دیروقت گوشی تلفن همراه دستش است. پدرم هم دست کمی از او ندارد. گاهی آن قدر دلم می گیرد که دوست دارم سر به بیابان بگذارم. اگر یک خواهر یا برادر داشتم، شاید این قدر آزار نمی دیدم ...
این زن دوبار سرطان را شکست داده است
به گزارش شریان نیوز ، به نقل از جام جم آنلاین؛ رویا جعفری مصاحبه را با یک جمله ساده شروع می کند: شاید هیچوقت مادر نمی شدم! آن هم درحالی که دخترکوچکش را درآغوش گرفته. دخترک می خندد و رویا با آرامش بیشتری می گوید: شاید هیچوقت لذت مادر شدن را تجربه نمی کردم؛ این لذت را، این حس شیرین دوست داشتنی را فقط مادرها می فهمند... چرا؟ برای رسیدن به جواب این سوال باید تقویم زندگی رویا را ورق بزنیم و برگردیم به چند سال پیش...روزهایی که رویا هیچوقت از یاد نمی برد؛ روزهایی که هرجا می رفت ، هرکاری می ک ...
روایت زنان ایرانی از والیبال، ورزشگاه و زومبا
نامش هرگز فاش نشود، می گوید: چهارشنبه خبر آمد سایت را برای خانم ها باز کنید، تا جایی که من می دانم، 250 تا خانم الان داخل هستند که فکر کنم بلیت خریده اند، اما بعد از 10، 15 دقیقه آن قدر آمار خرید زنان بالا رفت که دستور آمد سایت را برای خانم ها ببندند. یک عالمه زن آمده اند، اگر می شد بری داخل می دیدی .زن میان سالی پشت در کنار یک درخت نشسته و قرآن می خواند؛ مادر محبوبه، دختر 17 ساله ای است که به همراه ...
از ماه عسل متنفر نباشید!
منزلتون راه می دید و... حتی این تکرارها در مدیریت روند قصه میهمانان هم هست مثل بعد چه اتفاقی افتاد؟ و چه حسی داشتی؟ و به چی فکر می کردی؟ و... * اینکه گاهی اعتماد به نفس زیاد، کار دستش می دهد و با پاهای باز روی صندلی می نشیند و صندلی و خودش را به چپ و راست می چرخاند و از فعل مفرد به جای جمع در تکلم با میهمانان استفاده می کند که بیشتر از آنکه گویای رفاقت و راحتی باشد، قدری آزارنده و بیرون ...
سرقت 24 میلیاردی در پرونده دزدان خانه های پایتخت +عکس
های کلیدی باند با اعتراف به همدستی با اعضای این باند به قاضی پرونده گفت: بعد از آزادی از زندان سراغ دوستانم رفتم تا آنها کاری برایم پیدا کنند که به من پیشنهاد دادند با اعضای این گروه حرفه ای که در سرقت خانه ها فعالیت دارند، همکاری کنم که قبول کردم و با آنها همراه شدم. وی افزود: من در بیش از 18 فقره از دزدی ها با آنها همراه شدم. حتی مسئولیت فروش برخی از اموال را هم من به عهده داشتم. اما ...
عشق پوچ زن اروپایی و پسر ایرانی
آپارتمانم را بفروشم و با پول آن هزینه درمان های سخت ام را بپردازم. در همان روزها بود که دوستانم خبر دادند که شوهرم را با یک زن در رستوران دیده اند. آن موقع این موضوع را به حساب حسادت گذاشتم و ترجیح دادم به درمانم ادامه دهم. در مدت یک سالی که درگیر درمان بیماری سرطان بودم پژمان فقط سه بار همراهی ام کرد و در روزهای دیگر هم به بهانه مشغله کاری از خانه بیرون می رفت و دیر وقت به خانه بازمی ...
پسری که دختر شد و خود را به نابودی کشاند
.... دختری که به خواستگاری اش رفتم دوست خواهرم بود. اتفاقا نظر مثبتی هم نسبت به ازدواج با من داشت اما من که از خصوصیات خودم خبر داشتم و می دانستم که هیچ وقت نمی توانم یک مرد باشم از فرصت صحبت کردن در جلسه خواستگاری استفاده کردم و به آن دختر خانم گفتم شما مانند خواهر من هستید و من هیچ حسی به شما ندارم. قرار شد باز هم برایش به خواستگاری بروند اما او هر بار از زیر بار این خواسته پدر در می ...
دردسر زن صیغه ای برای مهندس شیمی مقیم آلمان در در تهران / او با یک کارمند زن هم ارتباط داشت!
. مخالفتی نکردم و رضایت دادم تا با آن زن ازدواج کند. بعد از آنکه از شوهرم خبری نشد به آدرس منزلی که با آن زن زندگی می کرد، رفتم که صاحبخانه گفت زن جوان همه وسایل خانه را جابه جا کرده است، به همین دلیل به آن زن مشکوک هستم. بازداشت زن صیغه ای با توضیحات همسر آن مرد مأموران زن 29 ساله را که نوشین نام داشت، بازداشت کردند. او ابتدا از کیوان اعلام بی خبری کرد، اما در مراحل بعدی بازجویی ...
با اینکه شوهرم مچم را سر قرار گرفت باز هوس های شیطانی دست بردارم نبود و!
.... من هم که منتظر چنین فرصتی بودم، بلافاصله به بهانه آزمایش های پزشکی پول زیادی از همسرم گرفتم و با خرید کادوی گران قیمت، سرقرار با حسام رفتم، اما همسرم که به من مشکوک شده بود، با تعقیب من در محل قرار ما حاضر شد و شروع به فحاشی و سرو صدا کرد. او پس از درگیری با حسام، مرا به منزل برد و حدود یک هفته زندانی Prisoner ام کرد. اختلافات ما شدت گرفت و از عابد خواستم تا مرا طلاق بدهد، اما او که مرا خیلی ...
آینده ای که می سوزد!
...> با اورژانس صحبت کرده اند و گفته شده که چاره این درد فقط آب است تا می توانید آب بپاشید. اورژانس این حرف را زده اما وقت رسیدن خودش یک قطره آب به همراه ندارد. اولین اورژانس سه تا از بچه ها را که سوختگی زیادی داشته اند، به بیمارستان مطهری برده و در این فاصله، افرادی که مانده اند به سمت آب نمای وسط پارک رفته اند و غرق وحشت اسید به خود آب می پاشند. آمنه گل محمدی آن لحظه را این گونه بازگو می ...
دوربین های مدار بسته تهمت کثیف دختر جوان به دو متهم اعدامی را لو داد!
... دختر جوان را که در ماشینم تنها دیدم در یک لحظه نتوانستم خودم را کنترل کنم! دختر 17 ساله همه چیز را در مورد کارها و نگاه های کثیف دوستان پدرش در خانه لو داد! با اینکه شوهرم مچم را سر قرار گرفت باز هوس های شیطانی دست بردارم نبود و! هلاکت اشرار مسلح در هرمزگان با پرچم داعش + تصاویر ...
ماجرای ازدواج دیرهنگام مجری سرشناس/ چرا وی موفق نشد با اوباما مصاحبه کند؟
، حیدری در خصوص اینکه با چه کسی گفتگو نکرده است، عنوان کرد: در میان افراد سیاسی ایران کسی نیست که با وی گفتگو نکرده باشم. اما خارج از ایران کسانی هستند که دوست دارم با آنها گفتگو کنم البته من طرحی دارم که با صد کارآفرین بزرگ دنیا مصاحبه بگیرم. در ایران این کار را انجام دادم و تقریبا رمز موفقیت همه آنها تلاش پشتکار و داشتن هدف بوده است. در ضمن من به سوریه و لبنان رفتم و با بشار اسد و سیدحسن ...
داعشی چهارم در سالن مجلس فقط تیرخلاص می زد / مجروحان چه گفتند؟ + عکس
بازنشسته نظامی هستم که در شهر دورود زندگی می کنم. برای یکسری کارهای شخصی به تهران آمده بودم. حدود ساعت 10 و 30 دقیقه روز چهارشنبه در تقاطع خیابان بهارستان و مجاهدین در ضلع شمالی مجلس به صورت پیاده در حرکت بودم که دیدم وضعیت امنیتی شده و جلوی تردد خودروها را گرفته اند. با توجه به سابقه نظامی که دارم کنجکاو شدم و رفتم تا از نیروی انتظامی مجلس بپرسم چه خبر شده است، ظاهراً مدتی از ورود تروریست های داعشی ...
دست نوازش امام روحیه استکبارستیزی را در من بیدار کرد
گذشته و مروری بر اتفاقات جنگ دارد. در چه تاریخی پایتان به عنوان رزمنده به جبهه ها باز شد و لباس رزمندگی به تن کردید؟ من سال 1361 در 14 سالگی به عنوان بسیجی به جبهه اعزام شدم. همرزم حسین فهمیده بودم و در جبهه ایشان را رؤیت کردم. از لشکر5 نصر خراسان عازم شده بودم و جزو اولین نفراتی بودم که از روستای مزینان به جبهه می رفتم. یک گروهان 40 نفره از روستای محل زندگی مان به سمت مناطق جنگی به ...
روایت زن گرگانی از پرالتهاب ترین روز مجلس
را به حراست و صندوق امانات تحویل داده بودم و برای همین هیچ پولی همراهم نداشتم. می خواستم به مجلس برگردم و کیفم را تحویل بگیرم اما به دلیل فضای امنیتی این اجازه را نداشتم. به همین خاطر یکی از شهروندان ساکن بهارستان من را به حیاط خانه اش برد و آنجا دست و صورتم را شسته و پوشک عماد را که خودش را کثیف کرده بود عوض کردم. یکی از شهروندان برای عماد پوشک بچه خرید و کمی آنجا استراحت کردم تا اینکه حوالی ساعت ...
مرزها برایم کم رنگ شده اند
می شدند و من هم عکاس مطبوعاتی بودم و این خانه به دوشی و هر روز از یک تحریریه به تحریریه ای دیگر کوچ کردن آزارم می داد. می خواستم دنیایم بزرگ تر شود. سال 2000 به فستیوال عکسی در جنوب فرانسه رفتم. عکس هایم را چاپ کردم و بردم و به ادیتورها نشان دادم. کسی هم تحویلم نگرفت. شاید چون همه عکس ها خبری بودند و به هرحال باید به عنوان یک عکاس تفکر پشت دوربین را در عکس ها نشان می دادم که ندادم. اما آقایی از ...
سماورسازی که سازی عجیب می زند/جلیل مثنی که در مسگری المثنی ندارد
، سماورساز عجیب قصه، باعث شد که من هم با خودم ادعا کنم که بهترین سوژه دنیا را برای گزارشم پیدا کرده ام! فاصله گفتگوی اول با گفتگوی مفصل دوم، حدود 3 ماه شد و بالاخره هفته پیش پس از چندبار هماهنگی تلفنی با جلیل خان مثنی قرار دیدار گذاشتم، آن هم در کارگاهش. قبلا گفته بود که سماورهای عجیب و غریبش را بخاطر دور ماندن از چشم سارقان و... در خانه اش نگه داری می کند ولی با این حال من تمایل داشتم که ...
برای داشتن بارداری سالم، این نکات را بدانید
، کلسیم و اسید فولیک هستند، استفاده کنید. موز و همه دانه های خوراکی مملو از ویتامین B6 هستند و باعث افزایش گلبول های قرمز خون می شوند. سیب زمینی شیرین ویتامین آ دارد و برای رشد استخوان ها بسیار مفید است. اسفناج و ماهی سالمون سرشار از کلسیم هستند و از پوکی استخوان زن باردار جلوگیری می کنند و باعث تراکم بیشتر استخوان های جنین می شوند. به هیچ وجه تصور نکنید با خوردن قرص های ویتامین ...
حضرت علی (ع)
آسان گردان" در این هنگام به فرمان خدا، دیوارهای خانه ی خدا (کعبه) شکافت و فاطمه به درون خانه رفت و دیوار به هم بر آمد. فاطمه پس از سه روز بیرون آمد و در حالی که امیرالمؤمنین(ع) را در بغل داشت، گفت من به خانه خدا وارد شدم و از میوه های بهشتی و بار و برگ آنها خوردم و چون خواستم بیرون آیم هاتفی ندا کرد: "ای فاطمه نام او را علی بگذار که او علی است و خداوند علی الاعلی می فرماید من نام او را از نام خود ...