سایر منابع:
سایر خبرها
فیلم: روضه جانسوز رهبر انقلاب در شهادت امام علی علیه السلام/ چگونگی تشخیص شب قدر توسط سیدبن طاووس/ ...
از گناه، با اجتهاد و کوشش و تلاش خودتان؛ اینها وظیفه ی من و شما است. هدفها را برای ما ترسیم کردند، هم هدفهای فردی و شخصی را، هم هدفهای اجتماعی و سیاسی و کلّی را. در هدف شخصی، رسیدن به اوج مقام کرامت انسانی هدف والای ما است؛ همه هم وعده داده شده اند که بتوانند این پرواز بلند و بی حد را انجام بدهند؛ توانایی شما جوانها از ماها هم بیشتر است. این اهداف شخصی است. اهداف بزرگ اجتماعی، ایجاد ...
روزانه 8 جزء قرآن می خوانم / عمر 91 ساله ام مدیون قرآن است
با تفاوت هایمان در یک چیز مشترکیم از فقیر تا غنی، سیاه تا سپید همه 24ساعت در روز فرصت داریم نه کمتر نه بیشتر اما این ننه گلی است که از تک تک لحظات روزش بهره می گیرد. او می گوید: به همه فرزندانم قرآن آموختم همه شان باعلاقه یاد گرفتند حتی روزگاری به من پیشنهاد معلمی قرآن هم شد اما همسرم موافقت نکرد و از آن موقع در منزل قرآن خوانی می کنم آن هم زیاد ... روزانه هشت تا 9 جزء تلاوت می کنم ...
یک اشاره برای شهدا کافیست!
افتادن از مزار شهدا، میعادگاهم لحظه های دلتنگی هایم بود. در این مدت به خاطر تمامی مشغله های پیش آمده، نتوانسته بودم مثل هر هفته برای زیارت به مزار شهدا بروم... شاید یکی از علت هایی هم که دلم حسابی سنگین شده بود، همین جدایی بود!... نزدیک به دو ماه بود که نمی توانستم به زیارت شهدا بروم و دلی سبک کنم. از ابتدای امروز صبح، کار اداری مهمی در خانه پیش آمد که هرچه دنبالش می دویدم ...
یاعلی گویان شعر پارسی/سروده هایی در منقبت امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب(ع)
...> چو هفتاد کشتی برو ساخته همه بادبان ها برافراخته یکی پهن کشتی بسان عروس بیاراسته همچو چشم خروس محمد بدو اندرون با علی همان اهل بیت نبی و ولی خردمند کز دور دریا بدید کرانه نه پیدا و بن ناپدید بدانست کو موج خواهد زدن کس از غرق بیرون نخواهد شدن به دل گفت اگر با نبی و وصی شوم غرقه دارم دو یار وفی همانا که باشد مرا دستگیر ...
روایتی از یک ایثارگری/ معلمی که کلیه اش را به یک دانش آموز اهدا کرد
خواندیم و دو سال و نیم بعد عروسی کردیم و رسما زندگیمان را آغاز کردیم. حاجی زاده: بعد از دبیرستان با وارد شدن به دانشسرا معلم شدم. حدود هفت سال در روستاهای دورافتاده ی زنجان درس دادم. خانم(همسر آقای حاجی زاده): سه سال در خانه و در کنار مادر شوهرم ماندم. اما بعدش با همسرم رفتم و در جاهایی که درس می داد زندگی می کردیم. بچه تهران بودم. اما رفتم با همسرم و در روستاها و مناطق محروم ...
نوزدهمین روز از ماه رمضان و قصه تلخ ضربت خوردن حضرت علی(ع) در مسجد کوفه
دیدن پیامبر صلی الله علیه و آله و تقاضای شهادت شب نوزدهم، بچه ها تا پاسی از شب خدمت پدر بودند و آن گاه به منزل خویش رفتند. امام حسن مجتبی علیه السلام هنوز صبح نشده بود، نزد بابا برگشت و مستقیم به مصلای پدر رفت. علی علیه السلام با احترام خاصی از حسنش استقبال کرد. آن گاه فرمود: پسرم! لحظه ای خواب به سراغ چشمانم آمد، در حالی که نشسته بودم. ناگهان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را [در عالم ...
متن کامل دعای ابوحمزه ثمالی
می دهی و جز تو هرچه را بخواهد توان انجام آن را ندارد. خدای از جانب خود مرا به ذکر خاصت اختصاص ده، و چیزی از آنچه که به وسیله آن به تو تقرّب می جویم را در همّ اوقات شب و روز وسیله ریا و شهرت خواهی و هوس رانی و طغیانگری قرار مده، و مرا از خاشعان درگاهت بگردان، خدای از تو میخواهم که به من عطا کنی: گشایش در روزی امنیّت در وطن، نوز چشم در خانواده و مال و اولاد، و پایداری در نعمتهایی که نزد من است، و ...
پیشنهاد کثیف خواهرزنم به من بعد از عروسی و در خانه اش بود! + عکس
چون بیکار بود از شوهرم شایان خواست تا برایش کاری دست و پا کند. چند روزی در خانه ما بود تا اینکه صبح امروز با صدای فریاد همسرم از خواب پریدم. همان موقع پرویز را دیدم که با چاقویی خون آلود در دستش روی سینه شوهرم نشسته است. وقتی مرا دید به طرفم حمله ور شد و خواست خفه ام کند که دستش را گاز گرفتم و رهایم کرد. او که معتاد بود در چشم به هم زدنی همه طلاها و پول هایم را با خود برد و فرار کرد. لحظاتی بعد هم ...
زن مطلقه زیرکانه وارد زندگی ام شد و ...
زن 45 ساله در حالی که حکم جلب یک کلاهبردار را در دست می فشرد به کارشناس اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان مشهد گفت: نمی دانم ماجرای تلخ زندگی ام را از کجا شروع کنم تا درس عبرتی برای دیگر زنانی شود که به راحتی در دام کلاهبرداران شیرین زبان نیفتند و مانند من روزگار را به کام خودشان تلخ نکنند. 7 سال قبل وقتی همسرم بر اثر بیماری دار فانی را وداع گفت من کمر همتم را بستم تا نگذارم فرزندانم در تنگناها و ...
مسئولان عالی رتبه چگونه با همسرانشان آشنا شدند؟ +تصاویر
طی مصاحبه ای در مورد ازدواجش می گوید: خانواده اصرار بر ازدواج داشتند پدرم اصرار کرد مادرم هم همینطور، من هم خیلی بی میل نبودم و قبول کردم. ازدواج لاریجانی با دختر شهید مطهری فریده مطهری همسر علی لاریجانی در سال 87 گفتگویی را در مورد زندگی مشترک شان انجام داده است که بخش هایی از آن را می خوانید: "حدودا 15 ساله بودم که علی لاریجانی20 ساله و پر تلاش مرا از پدر ...
فرشتگان شب های قدر به خانه ای در بهشت فرود آمدند
آسیایی در سفر به ایران از این مرکز بازدید می کنند و این مرکز، یک افتخار برای کشور محسوب می شود. خیر نیکو کار: خانه ام در آریاشهر را با خانه ای در آخرت معاوضه کردم خیلی از مردم افسوس می خورند و می گویند: حیف از این همه زحمت که انسان می کشد و بعد از سال ها عذاب و کار و تلاش مال و ثروتی جمع می کند، اما همینکه می خواهد خوشی کند و بهره مال خودش را ببرد، باید خدا حافظی کند و تمام ...
علی؛ او اوست، او
را به درون خانه فرا خواندند. مادرم به کعبه در آمد و مرا در میان خانه خدا بزاد. این افتخار و فضیلت ویژه ای است که نه پیش از من درباره کسی شنیده شده و نه پس از من برای کسی اتفاق خواهد افتاد(علی من المهد الی اللحد، ص 320) سیمای علی علیه السلام مردی میان بالا، با چشمان درشت و سیاه، خوش سیما همچون ماه شب چهارده، گندمگون، میان بالا و محاسن و موی سرش سفید بود چاق، شانه های پهن ...
زندگی گاهی قرمز، گاهی آبی
می فرستم. هرچند همه قهرمان های داستانم در پایان می میرند و مدتی به خاطر از دست دادنشان اندوهگین می شوم. مثل همان سربازی که به مرخصی رفت و فوت شد و من خیلی برایش گریه کردم! چون خیلی غم انگیز مُرد. دوست خیالی داشتی؟ در کودکی یا همین نوجوانی؟ نه. هیچ وقت دوست خیالی نداشتم. همیشه در دنیای واقعی زندگی کرده ام. برای همین داستان هایم واقعی و رئال هستند. نظرت راجع به ...
عشق پوچ زن اروپایی و پسر ایرانی
خاطراختلاف شدید خانوادگی از همسرم طلاق گرفتم ومدتی بعد به عنوان مدیرارشد یک شرکت نفتی بین المللی همراه با دختر خردسالم به ایران آمدم. پس از چند سال حضور در ایران عاشق این کشور شدم و حتی دخترم را به مدرسه فارسی زبان فرستادم. در طول این سال ها موفق شدم زبان فارسی را هم بخوبی یاد بگیرم و بخش هایی از آثار حافظ و سعدی را هم حفظ کنم. تا اینکه چهار سال پیش به طوراتفاقی با پسرجوانی به نام پژمان آشنا شدم. تا آن ...
پسری که دختر شد و خود را به نابودی کشاند
روز زنده باشم، در جسم واقعی خودم و مثل یک زن زندگی کنم. سایه را با دست خودم به دنیا آوردم در سال 85 تصمیم گرفتم با تمام مشکلاتی که پیش رو خواهد داشت برای همیشه مراحل قانونی را طی کند و به جسم واقعی خودش برسد و همین هم شد: مراحل قانونی را طی کردم و دو سال تحت نظر سه پزشک بودم و در نهایت در سال 89 بعد از طی کردن تمامی مراحل قانونی، عمل تغییر جنسیت را انجام دادم. سایه را با دست ...
دردسر زن صیغه ای برای مهندس شیمی مقیم آلمان در در تهران / او با یک کارمند زن هم ارتباط داشت!
کیفرخواست و درخواست قصاص از سوی اولیای دم همسر مقتول در جایگاه حاضر شد و بعد از اعلام شکایت از هر دو متهم گفت: شوهرم به این زن علاقه مند بود و قصد ازدواج داشت. من بعد از دو سال متوجه شدم، اما مخالفتی نکردم. بعد از کشف جسد همسرم متوجه شدیم حساب های بانکی شوهرم خالی شده و این زن با کمک خانواده اش لوازم خانه شوهرم را خالی کرده است. آنها دروغ می گویند و شوهرم هستند. طلاق همسر اول، شرط عقد ...
تعجب علیخانی از روش پولدار شدن مرد روستایی +عکس
خواستگاری رفتم، اما برخوردی بسیار عجیب از پدر همسرم دیدم. پدر همسرم از سختی زندگی من خبر داشت و با اینکه همه در خواستگاری مخالف بودند مرا به عنوان داماد قبول کرد. همسر ابوالفضل ادامه داد: دختران معیارهایی برای ازدواج دارند برای من مهم این بود که ابوالفضل مرا خیلی دوست داشت. وی ادامه داد: پس از ازدواج اولین شغل من فروش دو کیسه سیب زمینی و پیاز بود و به مرور مغازه ای را اجازه ...
فوتبالیست عصا به دست: کسی حمایتم نکرد تا رکوردم در گینس ثبت شود
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه شهروند نوشت: در همین راستا به سراغ این مرد شگفت انگیز اصفهانی رفتیم و دقایقی با وی همکلام شدیم که در ادامه می توانید مشروح صحبت های وی را بخوانید. کشف استعداد در خردسالی علیرضا صادقی که همچنان در اصفهان زندگی می کند، از کودکی با وجود معلولیت پاهایش، استعداد جالبی داشته که این طور درباره اش توضیح می دهد: از بچگی عاشق فوتبال بودم و به تدریج به سمت رشته های دیگر هم رفتم. همه کارهایی که دیگران با پاهایشان انجام می دادند، من با دستم می کردم و آنها تعجب می کردند. بزرگتر که شدم، تصمیم گرفتم با عصا ا ...
خیاطی که محافظ سیدحسن نصرالله و آیت الله حکیم بود
این آخرین بار باشد که خانواده ام را می بینم. باورش سخت است اما نگرانی را از چشم همسر و فرزندانم می خواندم و سکوت می کردم. عادت کرده بودم بعد از خداحافظی به آنها بگویم حلالم کنید. آماده شهادت بودم اما انگار خدا مرا لایق شهادت نمی دانست... وقتی همه خواب بودند چند سال به پایان جنگ مانده بود که محافظت از شخصیت های سیاسی خارجی برعهده او و دوستانش گذاشته شد. احد غلامی در این باره می گوید ...
تازه عروس در حالی به مرد مورد علاقه اش پناه آورد که یک هفته از عروسی اش نگذشته بود و!
خواستگاری او پاسخ منفی بدهند. سعی کردم او را فراموش کنم که نتوانستم. سرانجام خانواده ام مرا به زور به عقد مرد دیگری درآوردند. نمی خواستم ازدواج کنم. وی ادامه داد: به همین دلیل یک هفته مانده به جشن ازدواجمان به بهانه اجاره خانه همراه همسرم به تهران آمدیم. 15 میلیون تومان از او گرفتم و با آن خانه ای اجاره کردم. در این مدت آنجا پنهان بودم، اما به کسی حرفی نزدم و حتی با شوهرم و خانواده ام ...