سایر منابع:
سایر خبرها
راز نقشه سیاه خواستگار کثیف با آب انار در اورژانس بر ملا شد!
موضوعی را پنهان می کند. چند لحظه ای به سکوت گذشت که پسر جوان رو به من کرد و گفت: خواهش می کنم از تشخیص ات چیزی به خانواده نامزدم نگو!!! با این حرف دیگر مطمئن شدم موضوع یک مسمومیت اتفاقی با مواد نیست. به همین دلیل تنش عجیبی سراسر وجودم را گرفته بود و نمی دانستم باید چه کار کنم. در همان حال ناگهان خواهر بیمار وارد خانه شد. او بعد از اینکه خودش را پزشک معرفی کرد و کارت نظام پزشکی اش را ...
پسربچه ای که اشک قاضی را درآورد
حرف مددکار را قطع کرد و گفت: به خدا خبر نداشتم چه بلایی سر جگر گوشه ام آورده است... بعد هم به گریه افتاد. سپس با لهجه شهرستانی به بیان ماجرای زندگی اش پرداخت وگفت: فقط 16 سال داشتم که به زور شوهرم دادند. یک بار که به سفر زیارتی مشهد رفته بودیم، احمد مرا با خانواده ام دید و همانجا خواستگاری کرد. پدر و مادرم سواد درست و حسابی نداشتند اما خواستگارم با چرب زبانی به آنها قول داد خوشبختم می کند. من نمی ...
مسئولان عالی رتبه چگونه با همسرانشان آشنا شدند؟ +تصاویر
طی مصاحبه ای در مورد ازدواجش می گوید: خانواده اصرار بر ازدواج داشتند پدرم اصرار کرد مادرم هم همینطور، من هم خیلی بی میل نبودم و قبول کردم. ازدواج لاریجانی با دختر شهید مطهری فریده مطهری همسر علی لاریجانی در سال 87 گفتگویی را در مورد زندگی مشترک شان انجام داده است که بخش هایی از آن را می خوانید: "حدودا 15 ساله بودم که علی لاریجانی20 ساله و پر تلاش مرا از پدر ...
این زن دوبار سرطان را شکست داده +تصاویر
دیدم لباسم پر از مو شده ، بالش پر از مو شده. خانواده ام هم این صحنه ها را می دیدند و ناراحت می شدند؛ به خاطر همین همان روز ماشین ریش تراشی پدرم را برداشتم و رفتم حمام . به مادرم گفتم موهایم را از ته بزن. اینجوری راحت ترم. قیافه جدید رویا بعد از این اتفاق برای خودش هم عجیب بود : سخت بود اما با این قیافه جدید هم خیلی زود کنار آمدم ، مهمانی می رفتم ، پارک، سینما، چندتا کلاه گیس هم خریدم که ...
بازخوانی یک پرونده جنایی یا حادثه در همدان؟!
باورنکردنی خود را در مورد مردان غریبه به پدرم گفت! + عکس اخبار داغ روز: سربازی که به طور وحشتناک و باورنکردنی خود را در صحن مسجد سوزاند! + عکس دختر جوان چرا بعد از زایمان پنهانی بچه را درون سطل زباله انداخت!؟ توبه گرگ مرگ است! / بعد از مرخصی از زندان هم زن جوانی را مورد آزار قرار داد! دو دختر تهرانی چگونه اسیر دو پسر جوان در باغ گلابی شدند؟! ...
توطئه خانوادگی برای قتل شوهر
... او گفت: چند روز پیش از این حادثه پدرم با من تماس گرفت و گفت 100هزار یورو لازم دارد. معلوم بود که تحت فشار است و من متوجه نشدم این پول را برای چه کاری می خواهد و چند روز بعد فهمیدم که او به قتل رسیده است.در ادامه سپیده در جایگاه ایستاد و گفت: یک روز با شوهرم حرفم شد و او من را کتک زد. من هم با برادرم تماس گرفتم و او به هواخواهی از من به خانه مان آمد. برادر و شوهرم درگیر شدند اما من آنها را جدا ...
نوار کاست زنده می شود
که بی شک در سال های پیش رو حرف های بیشتری از آنها خواهیم شنید اما ماجراهای سریال از این قرار است؛ دختری با نام هانا (با نقش آفرینی لانگفورد) به صورت ناگهانی و عجیبی خودکشی کرده است. او که در نگاه اول، زندگی عادی و ساده ای در دبیرستان داشته با این عملکرد خود باعث به هم ریختن نظم طبیعی زندگی دوستانش شده است. در همین هنگام با پسر نوجوان دیگری آشنا می شویم؛ پسری با نام کلی جنسن (با نقش آفرینی مینت) که ...
بخشش قاتل به احترام شب های قدر
...! + تصاویر خارج کردن 12 کیلو مدفوع از شکم مردی که یبوست داشت / تصاویر + 16 نمی دانم چرا مادرم راز باورنکردنی خود را در مورد مردان غریبه به پدرم گفت! + عکس اخبار داغ روز: سربازی که به طور وحشتناک و باورنکردنی خود را در صحن مسجد سوزاند! + عکس دختر جوان چرا بعد از زایمان پنهانی بچه را درون سطل زباله انداخت!؟ توبه گرگ مرگ است! / بعد از مرخصی از زندان هم زن جوانی را مورد آزار قرار داد! دو دختر تهرانی چگونه اسیر دو پسر جوان در باغ گلابی شدند؟! ...
کشف 335 کیلوگرم هروئین از تریلی؛ جزئیات عملیات پلیس
حادثه تروریستی در مراسم ازدواج خواهرش! + تصاویر تصاویر ویدئویی راز کثیف توطئه زن جوان را با مرد همسایه لو داد!+ عکس شمشیر نادرشاه را دزدید! + تصاویر خارج کردن 12 کیلو مدفوع از شکم مردی که یبوست داشت / تصاویر + 16 نمی دانم چرا مادرم راز باورنکردنی خود را در مورد مردان غریبه به پدرم گفت! + عکس اخبار داغ روز: سربازی که به طور وحشتناک و ...
دختر جوان در موبایل پدرش صحنه زشتی دید و
پدر و مادرم هر دو معتاد Addicted هستند، اعتیادی خطر ناک تر از آلودگی به مواد مخدر. اگر یک روز، که نه، یک ساعت گوشی واماندۀ تلفن همراه را از دستشان بگیری نفسشان بند می آید. مادرم هرشب تا دیروقت گوشی تلفن همراه دستش است. پدرم هم دست کمی از او ندارد. گاهی آن قدر دلم می گیرد که دوست دارم سر به بیابان بگذارم. اگر یک خواهر یا برادر داشتم، شاید این قدر آزار نمی دیدم. چقدر کتاب بخوانم؟! چقدر فیلم سینمایی ...
پیکان، به مثابه آینه جامعه معاصر ایران
می کنی! یعنی من را می گفت. خب، اینها بود و هنوز هم هست؛ اما من پدر و مادرم را دوست دارم، صحبت درباره آنها برای من هم جذاب است. و نهایتا اینکه وضعیت این روزهای نجف دریابندری چگونه است؟ نجف در خانه است و یک برنامه نسبتا منظمی را دنبال می کند. خب، اگر بگویم وضعش خیلی خوب است، درست نیست؛ اما چه کار می شود کرد؟ به هر حال زندگی اش نسبت به شرایط کیفیت بدی ندارد. خیلی ناراضی نیستم. دوستانش به ...
اکثر همرزمانشان بیان می کنند که مهم ترین دلیل حضور پدرم در سوریه رسیدن به درجه رفیع شهادت بود و آن هم ...
امام حسین (ع) را به خوبی می شناخت و از عمق جان به مولای خویش عشق می ورزید که عضویت در سپاه را انتخاب نمود. سردار علیخانی چند ماه پس از اولین حضورش در جبهه جهت دیدار خانواده به خانه بازگشتند و با استقبال گرم خانواده و مردم زادگاهش روستای طلاور روبه رو شدند، اما مدتی بعد که دوباره تصمیم بازگشت به جبهه را داشتند به خاطر سن کمی که داشتند، با مخالفت عده ای از بستگان مواجه شدند که در آن روز ...
رانش مرگبار زمین در بنگلادش 130 کشته برجای گذاشت
...! + تصاویر تصاویر ویدئویی راز کثیف توطئه زن جوان را با مرد همسایه لو داد!+ عکس شمشیر نادرشاه را دزدید! + تصاویر خارج کردن 12 کیلو مدفوع از شکم مردی که یبوست داشت / تصاویر + 16 نمی دانم چرا مادرم راز باورنکردنی خود را در مورد مردان غریبه به پدرم گفت! + عکس اخبار داغ روز: سربازی که به طور وحشتناک و باورنکردنی خود را در صحن مسجد ...
پیرزن هندو که 34 سال متوالی در رمضان روزه گرفته است
انسانی برای محافظت از خانواده ما در برابر شورشیان تشکیل دادند. من 6 دختر داشتم و تک تک آن ها با پشتیبانی دوستان مسلمان ما در امان ماندند. هنگام حکومت نظامی بیش از یک ماه همسایگان مسلمان بودند که به من و شوهرم و بچه هایم مواد غذایی می رساندند و باعث شدند ما از گرسنگی تلف نشویم. این پیرزن هندو در محله با نام پوربین خاله معروف است. دختر 58 ساله او می گوید: هر وقت مادرم روزه خود را باز می کند ...
علی؛ او اوست، او
.... نخستین بار که پدرم مرا در حال نماز همراه رسول خدا(ص) دید، گفت پسرم! از عموزاده خود جدا مشو؛ چه اینکه تو با پیوستن به او از انواع مهالک و سختیها در امان خواهی بود سپس گفت: راه مطمئن در همراهی محمد است(بحار، ج 35، ص 120). و در روز واپسین، حقیقت نور و روشنایی پدرم جز انوار طیبه محمد و آل محمد(صل الله علیه و آله) همه خلایق را تحت الشعاع قرار خواهد داد(بحار، ج 35، ص 69). لذا حضرت ذیل تمام امضاهای ...
نماینده کنگره مورد اصابت گلوله قرار گرفت +عکس
را در مورد مردان غریبه به پدرم گفت! + عکس اخبار داغ روز: سربازی که به طور وحشتناک و باورنکردنی خود را در صحن مسجد سوزاند! + عکس دختر جوان چرا بعد از زایمان پنهانی بچه را درون سطل زباله انداخت!؟ توبه گرگ مرگ است! / بعد از مرخصی از زندان هم زن جوانی را مورد آزار قرار داد! دو دختر تهرانی چگونه اسیر دو پسر جوان در باغ گلابی شدند؟! ...
8 کارگر در مخزن مواد شیمیایی محبوس شدند
... اخبار داغ روز: سربازی که به طور وحشتناک و باورنکردنی خود را در صحن مسجد سوزاند! + عکس دختر جوان چرا بعد از زایمان پنهانی بچه را درون سطل زباله انداخت!؟ توبه گرگ مرگ است! / بعد از مرخصی از زندان هم زن جوانی را مورد آزار قرار داد! دو دختر تهرانی چگونه اسیر دو پسر جوان در باغ گلابی شدند؟! ...
از حافظ قرآن تا مداح اهل بیت بر سر سفره خدا
که وی ده سال دارد و در مسابقات قران کریم اوقاف نفر اول شده است و با شرکت در مسابقات بین المللی مختلف به کشور های لبنان، ترکیه، عراق، روسیه،بوسنی و هرزگوین، امارات و سوریه سفر کرده است و در بیشتر مسابقات قرانی مقام اول را کسب کرده است. وی گفت در خانواده ما همه خواهر و برادر هایم حافظ قران هستند و با تشویق پدرم و مادرم این کار را از کودکی شروع کردم و پدر با حفظ و مادر با مرور کمک زیادی به ...
بولتن سینما و تلویزیون: این پیکان/ ابراهیم تنهاست
.... پیرمرد می میرد و طاها می ترسد که تنها دختر پیرمرد را که خارج از کشور است؛ مطلع سازد؛ زیرا ممکن است که دختر دستمزد او را پرداخت نکند. اما ناگهان سر و کله دختر پیدا می شود و معلوم می شود دختر سفر نبوده بلکه از ترس طلبکارها پنهان شده است! او حالا از طاها می خواهد جنازه پدرش را چند روز دیگر در خانه نگه دارد تا او بتواند سند خانه را به نام خودش منتقل کند. طاها به اصرار نامزدش ریحان قبول می کند ...
همراه با فیلم های شبکه های سیما در تعطیلات آخر هفته
...، به بیمارستان می رساند. او از وضعیت زن جوان خبر ندارد اما پزشک و پرستار و حتی نگهبان بیمارستان به علت وضعیت وخیم زن، او را مورد هجمه و قضاوت قرار می دهند. زن باردار به سختی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و همه با تصور اینکه یونس شوهر اوست، به او حمله می کنند. اما یونس سکوت می کند. یونس که دلش برای زن سوخته برای او دست گل می خرد.... پرویز پرستویی، سهیلا گلستانی و شبنم مقدمی بازیگران این فیلم ...
متن دعای ابوحمزه ثمالی سماواتی
عذابت نجات بخش، و از مواهبت روزی کن، و از فضلت بر ما انعام فرما، و زیارت خانه ات، و زیارت مرقد پیامبرت را روزی ما کن، صلوات و رحمت و مغفرت و رضوانت بر پیامبر و خاندانش، تو نزدیک و جواب دهنده هستی، عمل به طاعتت را روزی ما گردان، و ما را بر دینت و بر روش پیامبرت (درود خدا بر او و خاندانش) بمیران. خدایا من و پدر و مادرم را بیامرز و به هر دو آنها رحم کن، چنان که مرا به گاه کودکی پروردند، احسان ...
اگر می خواهیم خدا را بشناسیم، مخاطب کلامش را ببینیم
رساله داشت در کمال فقر زندگی می کرد، یک خانه هشتاد نود متر داشتیم کاه گلی و تیرچوبی و یک اتاق پدرم بالا داشت ما بچه ها و مادرمان هم پایین بودیم که به موقعش هم پدرمان وقتی مطالعه اش تمام می شد پایین می آمد، یک شب مهمان داشتیم در زدند من رفتم در را باز کردم این را خود آقازاده اش برای من گفت با گریه، یعنی نفس گیر شد وقتی تعریف کرد، شب هم بود ساعت نه بود همه مغازه ها بسته بودند، نجف هم شهر کوچکی بود شب ...
نوزاد در هفت ماهگی، چطوری فکر می کنه؟
که می تواند از پرتاب شدن از پله ها جلوگیری کند! والدین نمی توانند تصور کنند که نوزادانشان هر روز چه توانایی انتزاعی فوق العاده ای از خود نشان می دهند. یک کودک یک ساله می تواند سگ، گربه و مرغ را از هم تمیز دهد. در هفت ماهگی که نشستن می آموزد می تواند طبقه بندی های کلی تری در مورد اثاثیه خانه، حیوانات و اتومبیل انجام دهد. در همان زمان شروع می کند به شناخت جمله سازی. برای مثال می داند که ...
راز قتل پسر ایرانی در هتل متروکه ژاپن
شان قطع شد. دو روز بعد از این ماجرا دختر مورد علاقه پسرم که فیلیپینی بود با دخترم تماس گرفته و گفته بود که کاوه از دو روز قبل ناپدید شده و از او بی خبر است.به دنبال اطلاع از این ماجرا، با نگرانی از برادرم و دوستان کاوه که در ناگویا بودند درخواست کمک کردیم. اما 5 روز بعد از تماس دوست فیلپینی کاوه، با دختر و پسرم در ایران تماس گرفت و خواهان ارسال اثر انگشت کاوه شدند. آنها هم پس از طی مراحل ...
تاریخچه سریال های ماه رمضان از ابتدا تا کنون
شبکه سال اسم سریال کارگردان بازیگران خلاصه داستان یک 1380 چراغ های خاموش کاظم بلوچی مهدی سلوکی، اسماعیل شنگله، رحیم نوروزی، هایده حائری، غزل ارجمند، ولی الله شیراندامی، فرامرز صدیقی بهزاد جوان 21 ساله ای است که در یک خانواده متمول زندگی می کند. پدر و مادرش آنقدر در کار خود غرق ...
سینما و تئاتر روی پاشنه کمدی هجو می چرخد!
دلیل اینکه از زمانی که تماشاچی به داخل سالن می آید احساس راحتی و آشنایی کند. چون شخصیتی که من بازی می کنم یک مشتی است که گفتیم چه بهتر چون که هم سن و شبیه خودمان است و اسم آن را هم اکبر بگذاریم که مشت اکبر و دختراش اسم این تئاتر شد که دو تا دختر دارد از همین جا انگار ما یک کلید به دست تماشاچی می دهیم که راحت این در را باز کند و به خانه ما بیاید. دکور ما هم حیاط منزلمان است و اتفاقاتی که برای مشت ...
دولت برای ورود بخش خصوصی به تئاتر یارانه پرداخت کند
انتقال مفهوم او را به این مسیر جذب کرده است، گفت: در روزهای ورود به تئاتر تصور می کردم که با انتخاب نقش ها و متونی که در آن بازی می کنم، می توانم مفاهیم مد نظر خود و حرف هایی را که مردم دوست دارند، بشوند به آنان منتقل کنم و برای همین، بسیار کم کار می کنم، بار هر کسی کار نمی کنم و این در حالی است که در تئاتر امروز، افراد هوای یکدیگر را ندارند. مطرب نمایشی برگرفته از اتفاقات روز فرهنگ ایرانی ...
سعید شهروز: آن قدر ساده با شهرت برخورد کردم که در میان مشهورها گم شدم
! چند مرتبه تلفن خانه اش را گرفتم و حالا نمی دانم خودش بود یا شخص دیگری که جواب می داد و می گفت بهنام نیست! (خنده) یک روز زنگ زدم و فکر کنم خودش بود اما گفت بهنام جام جم است! همان روز به خانه اش رفتم و در زدم و ناگهان خودش در را باز کرد و گفت: از جان من چه می خواهی؟! بیا تو کُشتی من را! (خنده) و همین باعث شد که ابتدا رفاقت کنیم و بعد سبک و سیاق همدیگر را درک کردیم. بهنام همه فن حریف بود و هنوز هم ...
خاله جهاد همیشه بوی نان می داد
مسیر مادرم را دیده بود. مادرم به او گفته بود: گرسنه که نموندی ؟! و او با خوشحالی گفته بود: نه بچه هات از من پذیرایی کردند. همه می دانستند درِ خانه مَش حوا همیشه باز است بلا خره نان و خرمایی یا چیزی پیدا می شد برای سیر شدن ...... *** یک روز همه انگشت به دهان مانده بودند، انگار چیز عجیب و غریبی توی رفتارهای مَش حوا دیده بودند. می گفتند رفته دیدن ...
آقا جواد فرزندی فداکار، برادری دلسوز، همسری مسئولیت پذیر و پدری مهربان بود
، اما هیچ گاه از انجام کارهای شخصی اش شانه خالی نمی کرد، بلکه گاهی اوقات کارهای مربوط به منزل را نیز انجام می داد. یک بار ایشان را مشغول جارو کشیدن خانه دیدم، کنارش رفتم و گفتم: آقا جواد مگر دختر شده ای که مشغول جارو کردن خانه ای! با لبخندی که همیشه روی لب داشت گفت: من تمام کارهای مادرم را با عشق انجام می دهم و همه جوره مخلص مادرم هستم، البته مخلص پدرم نیز هستم . آقا جواد جوانی محکم ...