خانه
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
ماجرای پسر جوانی که دوستش را کشت و دست به اقدامی مرموز زد
به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛ رسیدگی به این پرونده از یازدهم تیر سال 92 به دنبال زخمی شدن پسر 20 ساله ای به نام سعید در یک مغازه ساندویچی در شهرری در دستور کار پلیس قرار گرفت. شواهد نشان می داد سعید پس از درگیری با چهار پسر هم محله ای به شدت زخمی و به بیمارستان منتقل شد. یک روز از درگیری خونین در ساندویچی گذشته بود که سعید به خاطر شدت جراحات جان سپرد و ردیابی و عاملان ...
حجت الاسلام مومنی: شهدا دارای رزق خاص الهی هستند
شوهر و دو دختر بزرگ و یک پسر کوچک داشتند. موی دختر بزرگ را گرفتم و آویزان کردم و به والدینش گفتم غذایتان را بخورید والا او را می کشم! طاق نیاوردم و در مقابل چشم آنها سردختر را بُریدم، خون روی سفره و غذا ریخت، به والدین گفتم اگر این غذای خون آلود را نخورید سر فرزندان دیگرتان را هم می بُرّم! پدرومادر را مجوبر کردم که غذا را بخورند. جنایت دیگر: یک بچه ی حدودا 5 ساله در حال دویدن بود از پشت ...
شهدای ایرانی مقاومت عراق چه کسانی بودند؟+عکس
کمی شک کردم و پرسیدم: کجا می خواهی بروی؟ می خواهی بروی سوریه؟ گفت: تقریبا . پیگیر احوال حمید بودم. حمید بعد از آن یک روز دیگر هم با من تماس گرفت و گفت: برو حرم. برای من دعا کن که شهید شوم. آخرین بار وقتی با او تماس گرفتم تا صحبت کنم متوجه شدم که شهید شده است.
شهدای ایرانی مقاومت عراق چه کسانی بودند؟
خواهی بروی؟ می خواهی بروی سوریه؟ گفت: تقریبا . پیگیر احوال حمید بودم. حمید بعد از آن یک روز دیگر هم با من تماس گرفت و گفت: برو حرم. برای من دعا کن که شهید شوم. آخرین بار وقتی با او تماس گرفتم تا صحبت کنم متوجه شدم که شهید شده است. احسان صدری از دیگر دوستان شهید هم می گوید: حمید دید خود را از مسجد خود، شهر خود و کشور خود توسعه داده بود به مرزهای بین المللی. در عراق، پاکستان، لبنان، یمن ...
سرقت از مرد میوه فروش با آش نذری / بازداشت مارمولک و همدستش
به گزارش راهنمای سفر من به نقل از جام جم، آذر سال گذشته مردی میوه فروش با حضور در شعبه اول دادیاری دادسرای ناحیه 34 تهران از مردی به اتهام سرقت اموالش و بیهوش کردن وی شکایت کرد. شاکی به قاضی موسوی گفت: من میوه فروش دوره گرد هستم. عصر 16 آذر، برای فروش میوه به محله زیتون حوالی غرب تهران رفتم. در آنجا مردی در حالی که دو کاسه آش به دست داشت به من نزدیک شد و با ادعای این که آش نذری است ...
اعتراف سارق مسلح به ربودن رقیب عشقی
پسر 22 ساله که به جرم ربودن رقیب عشقی اش تحت تعقیب پلیس کرج بود، در تهران به خاطر سرقت مسلحانه دستگیر شد. به گزارش همشهری، فروردین امسال صاحب یک مغازه موبایل فروشی در خیابان فرشته نزد پلیس پایتخت رفت و خبر از سرقت 8میلیونی توسط 2سارق مسلح داد. وی گفت: ساعتی قبل مردی وارد مغازه شد و ادعا کرد که آخرین مدل گوشی آیفون7 پلاس را می خواهد. من موبایل را در اختیارش قرار ...
نجات 6 اعدامی از چوبه دار
دیوان عالی کشور تائید و به اجرای احکام دادسرای جنایی تهران ارسال شد. سحرگاه دیروز او در زندان رجایی شهر کرج پای چوبه دار رفت و توانست از اولیای دم برای جلب رضایت فرصت بگیرد . دومین اعدامی، امید نام دارد که سال 92 و زمانی که فقط 16 سال داشت دست به جنایت زد. او در پی اختلاف مالی ناچیزی که با دوست 17 ساله اش داشت وی را در محله یافت آباد تهران در جریان دعوا و درگیری با چاقو کشت. او ...
عشق فوتبال؛ عشق درس
.... در یک بازی دوستانه گلر تیم نیامده بود و من هم که سابقه دروازه بانی هندبال را داشتم درون دروازه تیم قرار گرفتم. از این بازی به بعد چون خوب کارکردم، شدم دروازه بان همان تیم محلی که در خیابان آتشگاه فعال بود. سپس تمرینات اختصاصی دروازه بانی ر ا هم از همان زمان شروع کردم و در آسیا ویژن هم طی چند بازی به میدان رفتم. در همان مقطع، با این که رده سنی ام نونهالان بود با جوانان بازی می کردم. بعد از ...
شهدای ایرانی مقاومت عراق چه کسانی بودند؟ + عکس
؟ گفت: نه! من کمی شک کردم و پرسیدم: کجا می خواهی بروی؟ می خواهی بروی سوریه؟ گفت: تقریبا . پیگیر احوال حمید بودم. حمید بعد از آن یک روز دیگر هم با من تماس گرفت و گفت: برو حرم. برای من دعا کن که شهید شوم. آخرین بار وقتی با او تماس گرفتم تا صحبت کنم متوجه شدم که شهید شده است. احسان صدری از دیگر دوستان شهید هم می گوید: حمید دید خود را از مسجد خود، شهر خود و کشور خود توسعه داده بود به مرزهای بین ...
چایی هم از دست ما نمی خورند/ مردم دیدشان را نسبت به غسال عوض کنند
...> چند لحظه ای وقت هست. با اوصحبت می کنم. _خیلی وقته در این کارید؟ اواخر ماه بعدی 12 سالم پر میشه. _از کار و درآمدش راضی هستید؟ الحمدلله نا شکر نیستیم. همین یه لقمه نونی که در میاریم را باید شکر کرد. _از اول کار شما غسالی بود؟ نه اوایل توی قسمت فضای سبز باغ رضوان کار می کردیم. بعد در خواست دادند برای غسالی که ما هم ثبت نام کردیم. ...
پایان زشت و دردناک زندگی دختر دانشجو!
به گزارش راهنمای سفر من به نقل از گروه حوادث خبرگزاری برنا ، دختر جوان دانشجو که در فضای مجازی با پسری آشنا شده و به او دل سپرده بود از طبقه سوم خانه پسر مورد علاقه اش سقوط کرد و کشته شد. ساعت 7:30 دقیقه صبح دوشنبه 15 خرداد، بازپرس کشیک جنایی تهران از سقوط دختر جوانی در یکی از خیابان های محله مشیریه خبردارشد. همزمان باشروع تحقیقات مشخص شد دختر جوان شب گذشته میهمان خانه پسر مورد علاقه ...
جنایت خونین به خاطر یک سیلی
به همین خاطر تصمیم گرفتم در این جلسه حقیقت را بگویم. سپس بنیامین (متهم دیگر پرونده) روبه روی هیأت قضایی ایستاد و گفت: قبول دارم در درگیری قمه در دست داشتم اما من ضربهای به مقتول نزدم. در ادامه دو متهم دیگر نیز منکر معاونت در قتل و درگیری شدند.در پایان این جلسه، قضات دادگاه وارد شور شدند تا حکمشان را درباره چهار متهم صادر کنند. روزنامه ایران ...
بازار داغ جرایم نخ نما
که پول ها باید یک روز در مایع مخصوص و زیر دستگاه پرس بماند، محل قرار را ترک کردند. چند ساعت بعد مشکوک شدم و دستگاه را باز کردم. فقط کاغذهای سیاه در آن بود و من 14 هزار دلارم را از دست داده بودم. دستبرد از زنان سالمند در پوشش خیر کیسه ای همراه خود دارند که درون آن، تعدادی لباس و مقادیری پول است. در خیابان ها پرسه می زنند و زنان مسنی را که همراه خود طلا و جواهرات دارند، انتخاب ...
من تا آخر عمرم از پژاک متنفرم+تصاویر
پشیمان شدم از پرسیدنش، وقتی جوابش را شنیدم. یادگار که حالا می فهمم چرا یادگار نامیده اند او را، می گوید اصلاً پدرم را ندیده ام؛ بعد از شهادت پدرم به دنیا آمدم. پسر یکدانه ما تنها پسر شهید رسول گلابی آقاست که پدرش در کمین گروه تروریستی پژاک به شهادت رسیده است. پرده سوم: سرگرم گفت وگو هستیم که می گویند صبر کنید تا یک نفر دیگر نیز بیاید. با صندلی چر خ دار می ...
روزهای جامانده از گلوله و وحشت
ویلفرد ازدواج کرد اما خاطرات دوروتی از او، مکالماتشان و چندین سوغاتی ای که از دوران نوجوانی وحشتناک او در جبهه های غربی به جا مانده، برای ایجاد رابطه با جنگ بزرگ کفایت می کنند؛ رابطه ای که حساس، بی نظیر و باارزش است. دوروتی می گوید: ویلفرد به من گفت به قوزک پایش شلیک شد و به سختی می توانست راه برود. او بر شانه دوستی تکیه داد و با کمک او از برزخ عبور کرد. گلوله بر سرشان می بارید ولی آنها ...
چه کسی عامل اختلاف امام و آیت الله بروجردی بود؟
است؟ در جنوب لبنان بله ولی اینجا نه! گفت گویا باکی از چریک پرورش دادن ندارید؟(می خندد) گفتم من تعجب می کنم اینقدر بزرگ شدم که نام من به شاه رسیده است! گفت به مرگ دو بچه ام رسیده است. با مرحوم حافظ اسد رئیس جمهور فقید سوریه هم مراوده داشتید؟ مراوده به آن معنا که نه چون من یک فرد عادی و غریبه بودم چطور با رئیس یک کشور مراوده داشته باشم اما چند تا دیدار با وی داشتیم. دیداری در ...
ناخدای سینمای ایران 76 ساله شد
.... راد در پاسخ به این پرسش که آیا می توانیم شرایطی برای فیلمسازی دوباره ناصر تقوایی فراهم کنیم یا این یک تصمیم خودخواسته است، عنوان کرد: احتیاج به شرایط ندارد. آقای تقوایی از آن دست سینماگرانی است که اهالی این کار باید به او چک سفید امضا بدهند تا فیلم بسازد و مگر چند نفر مانند آقای تقوایی، مهرجویی و کیمیایی داریم؟... در گذشته قرار بود برای فیلم زنگی و رومی کنار هم کار کنیم، اما متأسفانه بعد ...
2پسرخاله با تپانچه به شکار می رفتند
کرده اند و کارت عابر صاحب سوپر مارکت را سرقت کرده و با پول آن چند دستگاه تلفن همراه مارک آیفون خریده اند. مأموران در بررسی دوربین های مداربسته محل حادثه، یکی از سارقان را که از متهمان سابقه دار بود، شناسایی کردند. بررسی ها نشان می داد متهم سابقه دار که اهل شهرستان کرج است، همراه پسر خاله اش دست به سرقت مسلحانه از مغازه های موبایل فروشی می زنند. مأموران چند روز قبل مخفیگاه دو متهم را شناسایی و آنها ...
رابطه ای که با همسرکشی پایان گرفت
: من آذر را دوست داشتم اما او کاملاً سرد بود تا اینکه دو ماه پیش اتفاقی پیامکی در موبایلش دیدم که عاطفی بود از آن روز به بعد رفتارهای همسرم را زیر نظر گرفتم و دیدم با پسر همسایه رابطه دارد و مدام با هم در خانه من خلوت می کنند . وی افزود: ابتدا می خواستم شکایت کنم اما خون جلوی چشمانم را گرفته بود و تصمیم به قتل هر دو گرفتم و چون می دانستم آنها چه زمان هایی در خانه من خلوت می کنند به کمین ...
ماجرای یک آدم ربایی فامیلی
.... اما آنها ردم را گرفتند و گرفتارم کردند. دستگیری 8 متهم بدین ترتیب عملیات دستگیری سایر اعضای این باند ادامه یافت و متهمان این آدمربایی با تلاش کارآگاهان پلیس همدان و تهران دستگیر شدند. آدمربایان که 2 زن و 6 مرد هستند همگی به جرم خود اعتراف کردند.کوروش، مغز متفکر این آدمربایی که پسر عمه گروگان بود، در گفتوگویی عنوان کرد: چرا امیر را ربودید؟ خواهرم 200 میلیون تومان پول ...
سفر به راهیان نور بهترین دعوتنامه برای محجبه شدن بود/ آرامش و امنیت واقعی را با چادر تجربه کردم
قدم در مسیر بندگی می باشد. بدحجابی حق الناس است وی افزود: محجبه ها به خاطر خالق زیبایی یعنی خداوند، زیبایی های خودشان را از انظار عمومی پنهان می کنند تا از نگاه های هوس آلود به دور باشند. تاکندی ادامه داد: من تقریبا ترم سوم دانشگاه بودم که تصمیم به فرشته شدن یا همان محجبه شدن گرفتم، تقریبا به این نقطه از باور و ناامیدی رسیده بودم که دعای من به استجابت نمی رسد. ...
از بخشش قاتل پای چوبه دار تا قاچاق انسان+فیلم
دیگر نفس نمی کشید. ترسیده بودم و جسدش را داخل ساکی گذاشتم و آن را به پارکینگ بردم و در بشکه پلاستیکی مخفی کردم تا سر فرصت در محلی خلوت رها کنم اما چند روز بعد به عنوان مظنون دستگیر شدم و رازم فاش شد. به گفته دادستان پارس آباد، پس از اعترافات مرد جنایتکار، طلاهای دختربچه که متهم آنها را در مغازه اش جاسازی کرده بود، کشف شد. به این ترتیب شعبه ویژه ای برای رسیدگی به این پرونده درنظر گرفته شد ...
رستاک حلاج: بهترین آثارم را در زمان شکست عاطفی ساخته ام!
این نیستم که همه قطعات جدید را دنبال کنم ولی مثلاً کارهای خوانندگان تازه نفسی مثل امید جامع یا گروه مانوها را دوست دارم. از شنیدن مدامِ کاورهای ترکیه ای و یونانی واقعاً خسته شده ام. دم تمام کسانی که برای دست یافتن به فضاهای تازه تلاش می کنند، گرم. خودت قصد نداری از هنرمند دیگری کاری بخوانی؟ به دنبال همکاری با چند هنرمند جوان هستم که شهرت زیادی ندارند ولی واقعاً خوب اند و ...
دلدادگی به یک دختر، دلیل درگیری و قتل
موتورم بود که با چاقو به سراغ آنها رفتم و پسر جوانی که بعدها فهمیدم به رکسانا علاقه داشته، به سمت من حمله کرد و گفت باید از رکسانا فاصله بگیرم. من در جریان هیچ چیز نبودم. او فقط به من حمله می کرد و دو ضربه هم به من زد که دستم را سپر کردم و ضربات به دستم برخورد کرد. من مجبور بودم برای حفظ جانم با چاقویی که داشتم به او حمله کنم. بعد از گفته های متهم و دفاعیات موکلش هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند. ...
محاکمه عامل جنایت آتشین در کارخانه متروکه
کردند با یکدیگر اختلاف داشتیم. وی ادامه داد: آن شب به کارخانه رفتم و مقداری تریاک کشیدم و بعد هم به خانه ام رفتم. فردای آن روز وقتی به سرکار می رفتم دیدم جلوی کارخانه شلوغ است و آتش نشانی آمده است. چند ساعت بعد با یکی از هم محله ای ها تماس گرفتم و او گفت که صاحب کارخانه به قتل رسیده است. من هم به او گفتم که از این تماس تلفنی با کسی حرفی نزند. چون من سابقه دار بودم و از طرفی شب قبل هم ...
دخمه سیاه میلان رنگ زندگی گرفت
تهران و میلان است، از روزهایی گفت که به شوق تحصیل در هنر معاصر راهی میلان شد و فعالیت های فرهنگی اش در این شهر تاریخی شمال ایتالیا شکل گرفت. این هنرمند جوان از زندگی خودش این گونه می گوید: در محله مهرآباد جنوبی منطقه سرآسیاب به دنیا آمدم. فرزند دوم خانواده بودم و همه خواهرها و برادرهایم ازدواج کرده اند و من در آن میان تنها کسی بودم که با هنر ازدواج کردم [می خندد]. علاقه به هنر باعث شد تا هنرستان را ...
مدال های طلایی که در سایه کمبود ها درو شدند/بخش نامه اشتغال مدال آوران همچنان خاک می خورد
. وقتی در دهه 70 محصل بودم مسابقات کشتی نام آورانی از جمله علیرضا دبیر و علیرضا حیدری را از تلوزیون تماشا می کردم و علاقمند شدم که این رشته را به صورت حرفه ای ادامه دهم و به سکوهای قهرمانی برسم. شما به کدام یک از کشتی گیران علاقه بیشتری داشتید و دارید؟ سبک کشتی آقای طلایی و آقای دبیر را خیلی دوست دارم. آیا به رشته دیگری از ورزش هم علاقمند هستید؟ ...
گود زورخانه شهدای بزرگی را تربیت کرد
مرحوم شاه وردی این ورزش را یاد گرفتم. چند ساله بودید جبهه رفتید؟ 13 یا 14 ساله بودم وارد جبهه شدم، سن کمی داشتم. با این سن کم، چطور به جبهه اعزام شدید؟ ما هم مثل بقیه یاد گرفته بودیم شناسنامه را دست کاری کنیم، با توجه به اینکه اندام درشتی داشتم یه جورهایی کلک زدیم و عازم جبهه شدیم. چند بار به جبهه اعزام و در کدام عملیات جانباز شدید؟ سه دوره سال های 63 تا 64، 65 ...
محمود دولت آبادی: خواسته هایمان را ضمیمه برگ رای کردیم!
روزنامه اعتماد - ندا آل طیب: برادر بزرگم محمدرضا که مرا بزرگ کرده و زمان تولد من نه ساله بوده، گفت تو در نیمه مرداد 1319 متولد شده ای و من با پشت چاقو این تاریخ را پشت در خانه کندم. ولی بعد که پدرم سجل می گیرد تاریخ تولدم را می نویسند ده مرداد. به هر حال توقع زیادی از این زندگی ندارم . با قناعت و سادگی و صداقت زندگی کرده ام تنها و مستقل؛ و همین خیلی خوب است . بابتش تاوان سنگینی داده ام که اشکالی ...
نشان زخمی که التیام بخش درد فراق 12 ساله شد
نماز می خواندم و روزه می گرفتم . این پدر شهید ادامه داد: در سال 1335 که 15 ساله بودم، به توصیه پدر و مادرم با دختر عمویم ازدواج کردم و در طبقه دوم خانه پدری ام زندگی مشترک خود را آغاز کردیم . یعقوب نژاد بیان کرد: حاصل ازدواج ما، شش پسر و دو دختر بود که یک پسرم در 8 ماهگی فوت شد و پسر دیگرم شهید شد . وی ادامه داد: در روستا کشاورزی داشتم و قالیبافی نیز می ...
