سایر منابع:
سایر خبرها
خواننده رپی که قصد عملیات انتحاری داشت/ روایت زندگی یکی از عناصر فراری داعش
... با دوستانم در رقه تماس گرفتم و از آنها خواستم، مرا از اینجا خارج کنند. مهاجران تونسی نه تنها در تمام نقاط رقه حضور داشتند، بلکه در چندین منطقه اکتریت را تشکیل داده و این مناطق به نام آنها شناخته شده بود، مثل مسجد الفردوس در مرکز رقه که به مسجد تونسی ها و کافه الخطاب حوالی میدان النعیم شهر رقه که به قهوه خانه تونسی ها معروف شده بود. حضور گسترده تونسی ها در رقه موجب شده بود، آنها ...
قلب مردان در دست های یک زن
و چشم آبی بودند. راه مشکلی پیش رو داشتم، چه از لحاظ تکنیکی و چه از نظر بحث های تئوری. باید چندین برابر آنها کار می کردم تا بتوانم مقبول واقع شوم. از طرف دیگر محیط به شکلی بود که نباید باعث آزار و القای احساس حقارت در اطرافیان می شدم. کار ساده ای نبود. سال دوم دانشکدة پزشکی بودم که پسر اولم به دنیا آمد. درست دو ماه به تاریخ برگزاری امتحانات بورد سراسری مانده بود. رئیس دانشگاه مرا احضار کرد و ...
دیشب بابامو دیدم بن نایف!
منصب ولایتعهدی نبودم و راجع به این مساله خیلی فکر کردم و شب پس از نماز طلب مغفرت کردم و از خدا خواستم مرا در این موضوع راهنمایی کند و موقع خواب، جدم عبدالعزیز، موسس عربستان را دیدم که به من دانه ای داد و سفارش کرد که آن را در خاک بکارم تا مردم عربستان از آن بخورند و من نیز کاری که پدربزرگم خواست را انجام دادم. و بدین ترتیب به سفارش جد بن سلمان در خواب، ولیعهد عربستان عوض شد. ...
جعبه های چوبی حزب الله برای ارتش شکست ناپذیر!
آزادی می کنی؟ گفتم من آرزو دارم که افراد زیادی به خانه هایشان بر گردند و آرزو می کنم تو هم به خانه ات برگردی اما به نظرم خانه ی تو جایی نیست که از آن آمده ای خصوصا که او متولد لهستان است و نه اسراییل. بعد از چند ماه، اسراییل احساس کرد در دست گرفتن سکان مذاکرات مستلزم یک تحرک ویژه است. ارتش اسراییل رسما کشته شدن سه سرباز را اعلام کرد. این اعلام برای خانواده های سربازان بسیار سخت و توام با ...
نخبه کشی!
دانستیم چه اتفاقی افتاده است. ناگهان در همین لحظه اتوبوس واژگون شد و گرد و خاک همه جا را فرا گرفت. صحنه وحشتناکی بود و پس از 10 دقیقه اورژانس و تیم های امدادی به کمک ما آمدند و من درد زیادی داشتم که از اتوبوس خارج شدم. پس از آن مرا سوار بر بالگرد و به بیمارستان شیراز منتقل کردند و امدادرسان ها کمک رسانی و رفتار خوبی با ما داشتند. نگرانی پدر از سرنوشت دختر حسین خادمی 55ساله ...
از این که با ابو امجد آشنا شدم احساس غرور می کنم
به گزارش کردپرس به نقل از روزنامه دیوار، برت مک گورک، نماینده ویژه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در مبارزه با گروه تروریستی دولت اسلامی عراق و شام (داعش) xd پیامی با بیان تسلیت کشته شدن عدنان ابو امجد، فرمانده کل نیروهای مجلس نظامی منبج در مبارزه با داعش در رقه عنوان کرده است: از این که با ابو امجد آشنا شدم احساس غرور می کنم. یک مبارز واقعی در برابر گروه تروریستی دولت اسلامی عراق و شام (داعش ...
تعویق یک ساله همه پرسی به شرط تضمین عراقی و بین المللی
به اعتقاد ما، همه پرسی در این مقطع زمانی، تمرکز را از جنگ علیه داعش از بین خواهد برد بنابراین آمریکا خواستار تجدید نظر در این موضوع است. من دیدگاهمان را در این زمینه برای وی (ماتیس) نیز تشریح کردم و گفتم همه تلاش هایی که با بغداد در این زمینه داشتیم، شکست خورد و همان چیزی را که در سال گذشته به العبادی (نخست وزیر عراق) و ائتلاف ملی گفتم، برای وی نیز تشریح کردم. من به العبادی گفته بودم که بیایید به ...
انتشار متن فایل های صوتی یک دختر در پایتخت داعش/ مامان، مرا نجات بده!
، وقتی خبری نیست، مثل این است که چیزی درون من در حال مردن است." وقتی وفا در سال 2014 از رقه به هلند می گریخت، عاجزانه از دخترش خواست تا همراه او بیاید. اما مها کنار شوهر و فرزندش ماند، به مادرش قول داد بعدا به او ملحق خواهد شد. اما این شانس را به دست نیاورد. پلیس مذهبی داعش زمانی که در موبایل همراه شوهرش پیامی به یکی از سربازان حکومت سوریه پیدا کرد او را گردن زد. اینک، همزمان ...
در بیان ذکر سلوک و رفتار مسافر
قانون زیاده است، کرایه او را بدهد. چون او را قپان زدند، به قدر هشت من به وزن تبریزی علاوه شده، او را بر زمین نهاد که من او را نمی توانم حمل نمایم، باید آن ها در این منزل به جا بگذاری. بعد از مرارت بسیار قرار نهادند که باز همان بار دست نخورده در زیر پای او باشد و پنج هزار علاوه بدهد. مکاری حرفش این بود که مال مرا می کشد، باید زیادتی او را به جای دیگر حمل نمایم و آن مرد تاجر قبول نمی کرد. آخر الأمر مرد ...
مرگ فرزانگان
بندرعباس به سمت شیراز حرکت کردند که در نزدیکی شهرستان داراب اتوبوس آنها واژگون شده است. دخترم پس از حادثه، شماره تماس مرا در اختیار یکی از افرادی که به کمکشان آمده بود، قرار داد. صبح با من تماس گرفتند و اعلام کردند که دخترم در اتوبوس اردوی فرزانگان مجروح شده است. وقتی از میناب به سمت داراب درحال حرکت بودیم، خودرو واژگون شده شان را دیدم. زمان به کُندی و سخت می گذشت تا این که به بیمارستان رسیدیم و ...
آماده سازی عملیات تروریستی اوپک از زبان انیس نقاش
لبنان بود. احتمالا او از طریق سوئیس یا ایتالیا آمده بود. از من خواسته نشده بود که بدانم افراد از کدام طرف به وین می آیند. موعد ما به این شکل بود: در چند روز اول از ساعت شش تا هفت شب به اوپرا بروم، و منتظر بمانم تا خودش بیاید. نمی دانم از کدام راه آمد و چه گذرنامه ای را استفاده می کرد. همان طور که او هم نمی دانست من از چه راه وارد شدم. بله. هماهنگی با کامل بود که راه مرا می ...
یزدی بزرگ مردی از تبار ایمان
از جمله در این کار آقای مهندس لطف الله میثمی که پس از خدمت افسری وظیفه در یک شرکت نفتی کار می کرد، خیلی مرا برای ادامه تحصیل در آمریکا تشویق کرد. ایشان هنگام خداحافظی (شهریور 1347) گفتند چند ماه دیگر به آمریکا می آیند و یک شماره تلفن در آنجا را به من دادند و قرار شد در دی ماه با ایشان تماس بگیرم. در آن تماس نام آقای عباس جباری را که در دانشگاه پنسیلوانیا دکترای مهندسی می خواند دادند و ...
برای آزادی امام موسی صدر چه کرده ایم؟
خاطرات خانواده امام صدر از ایشان بود و دیگری سخنرانی های ایشان در کلیسا. ساعت 7 عصر کتاب نخست (هفت روایت خصوصی) را شروع کردم و بی وقفه تا ساعت 2 صبح مطالعه کردم. بعد دچار بی خوابی شدم و با خودم می گفتم مگر می شود؟ ما کجا بودیم؟ ... در جایگاه همسر تعریف غریبی دارند، در جایگاه پدر همینطور و دین را از منظری تعریف می کرد که شگفت آور بود و این ارتباطش با ادیان دیگر و مدام این افکار به ذهنک هجوم می آورد ...
پس از خبر سقوط هواپیمایش تا 10 سال از او بی خبر بودم/ زنده شدن شهید لشگری تنها آرزویم است!
که برای اولین بار ایشان را دیدم و همان سال هم برای ادامه تحصیل و طی دوره های خلبانی به آمریکا رفتند. وقتی از آمریکا برگشتند من کلاس سوم دبیرستان بودم و کمی بزرگتر شده بودم که پس از مدتی ایشان مرا از پدر و مادرم خواستگاری کردند. ابتدا پدرم قبول نمی کردند چون خواهر بزرگتری در خانه داشتم که هنوز ازدواج نکرده بود، اما آقای لشگری در تصمیمشان مصر بودند و می گفتند: شما بله را بگویید و خواهر بزرگتر ...
حقوق و مزایای یک داعشی چقدر است/ روایت عجیب یکی از عناصر فراری+عَکس
شهر کرایه کرده بودم. تعجب می کنم، چرا خانه ای که تا 2 ماه قبل، پیش از خروج از رقه در آن زندگی می کردم، را به یاد نمی آورم. شاید برای این بود که اصلا چیزی برای به خاطر سپردن نداشت، بی روح و سرد. مثل تمام خانه هایی که در شهرها و مناطق تحت تصرف داعش در شمال سوریه، در رقه، الباب و منبج وجود داشتند. بیش از آنکه دوست داشته باشم، زوایای آن خانه را به یاد بیاورم، آرزوی به یاد آوردن ...
بسته خبری چهارشنبه 08 شهریورماه 1396
ی جزء بودم امکانات مالی هم نداشتم، یک وعده ی غذای ظهر را حذف کردم و شب ها بعد از بحث و درس در یک کارگاه برنج کوبی مشغول به کار شدم و نماز و روزه ی استیجاری بجا آوردم و دستمزد حاصل از آن را صرف خرید این ذخایر نمودم. ✨ کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی این گونه امروز 31000 جلد کتاب خطی دارد ✨ به مناسبت هفت شهریور سالروز وفات آیت الله شهاب الدین مرعشی نجفی ✅ @safir_channel ...
اعمال کامل شب و روز عرفه
سربلندی به خانواده ام بازگردان، آراسته به شادکامی، در دنیاوآخرت، همانا تو بر هرچیز توانایی، و از فضلت نصیبم کن، و از روزی های پاکیزه ات بر من وسعت ده، و در طاعت به کار گیر، و از عذاب و آتشت پناهم ده، و زمانیکه مرا از دنیا بردی از روی رحمت به بهشتت وارد کن. خدایا به تو پناه میآورم از زوال نعمتت، و از تغییر عافیتت، و از فرود آمدن انتقامت، و از نزول عذابت، و به تو پناه میآورم از سختی بلا، و ...
عمو جهان، آقای تیتراژ!
جهانبخش است. حامد بهداد هم در جواب گفت: من خودم می دونم؛ من بچه بودم اسم عمو جهان رو توی تیتراژهای تلویزیونی دیده بودم. آرزوم بود ببینمش، کی هس که اینو نشناسه؟! خلاصه با هزار دردسر آن روز در رفتم و خودم را به خانه رساندم چون شب مهمان داشتم. یک بار هم در بیابان های رباط کریم بالای تیر بودم ، ناگهان یک نفر داد زد: عموجهان خسته نباشی! گفتم خدایا این مرا از کجا می شناسد؟! کامران تفتی بود ...
متن کامل و ترجمه دعای روز عرفه + صوت و نرم افزار
لِلَّذی سَبَقَلی مِنَ الْهُدَی الَّذی لَهُ یَسَّرْتَنی وَفیهِ اَنْشَاءْتَنی وَمِنْ قَبْلِ ذلِکَ رَؤُفْتَ بی بِجَمیلِ صُنْعِکَ وَسَوابِغِ نِعَمِکَ فابْتَدَعْتَ خَلْقی مِنْ مَنِیٍّ یُمْنی وَاَسْکَنْتَنی فی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ بَیْنَ لَحْمٍ وَدَمٍ وَجِلْدٍ، ایمنی بخشیدی همواره کوچ کننده بودم از صلبی به رحمی، درگذشته از ایام و قرنهای پیشین، از باب رأفت و لطف و احسانی که به من داشتی، مرا در حکومت ...
به داعش بگویید من علاالعیدانی هستم
درمان به ایران آمدم. در ایران درمان را با نظارت جمعیت هلال احمر دنبال می کنم و در ادامه برای درمان به کشور روسیه می روم. چرا درمان در ایران را انتخاب کردید؟ من بار نخست با جراحت وارد ایران شدم. آن موقع بیهوش بودم، وقتی چشم هایم را باز کردم، به خیالم در بهشتم؛ بعد متوجه شدم که مرا به ایران آورده اند. چرا تاریخ معاصر عراق با جنگ گره خورده است؟ عراق پر از نعمات الهی است، نفت ...
اخبار جهان
...: مردم رقه علف می خورند و شهر پر از اجساد مردگان است روزنامه انگلیسی تایمز در گزارشی شرایط بد و نگران کننده غیرنظامیان رقه را فاش کرد. روزنامه انگلیسی تایمز در مقاله ای به قلم ریچارد اسپنسر با عنوان اهالی رقه علف می خورند و هیچ کس اجساد پراکنده شده آنها را جمع نمی کند نوشت که در رقه اجساد کسانی که سرشان توسط داعش بریده شده یا افراد مسلحی که در حمله هواپیماهای ائتلاف متجاوز عربی کشته شده ...