سایر منابع:
سایر خبرها
جریان سیاسی سوم می آید/اگر امروز نوش لیستی رای دادن نسیبمان شده فردا نیش آن می شود
.... قرار نیست که تا دم پاستور ائتلافی باشد و از دم پاستور به بعد، غیرائتلافی. کدام منطق و عقلانیت سیاسی چنین حکم می کند که از حیاط تا بام خانه متعلق به اصلاح طلبان و از بام تا ثریا متعلق به دیگران باشد؟ بازی سیاسی همه کشورهای دموکراتیک را نگاه کنید؛ هنگامی که حزبی با بیست درصد آرا با حزب دیگری ائتلاف می کند، بیست درصد در کابینه آتی نقش دارد. این موضوع، دموکراتیک ترین و توسعه یافته ترین شکل کنش ...
اکبر گلپایگانی: مدعیان موسیقی اصیل دلسوز جوانان نیستند/اینکه می گویند گلپا درباری بود، سخن درستی نیست
مردم می خوانم، برای دل جوانان می خوانم. همه موفقیت من در طول سال ها این بوده است که علیه مردم چیزی نخوانده ام. همیشه گفته ام که استعداد من از جانب خداست و مردم از این استعداد حمایت کرده اند، پس انصاف نیست که برای خدا و مردم نخوانم. منتقدان می خواستند که گلپا تا پایان عمر دل ای دل ای، امان امان... بخواند اما من اینطور نمی خواستم، زیرا مردم از من چنین توقعی نداشتند. به یاد دارم که در همین خانه، روزی ...
بهترین اشعار عاشقانه مولانا
هیچ مگو ای نشسته تو در این خانه پرنقش و خیال خیز از این خانه برو رخت ببر هیچ مگو گفتم ای دل پدری کن نه که این وصف خداست گفت این هست ولی جان پدر هیچ مگو ~~~~~ ✦✦✦ ~~~~~ اگر عالم همه پرخار باشد دل عاشق همه گلزار باشد وگر بی کار گردد چرخ گردون جهان عاشقان بر کار باشد همه غمگین شوند و جان عاشق ...
برگزیده زیباترین اشعار درباره خدا
بی رنگ است چون وادی عشق او دور از همه نیرنگ است خود را به خدا بسپار، آن لحظه که تنهایی آن لحظه که دل دارد از تو طلب یاری خود را به خدا بسپار، همراه سراسر اوست دیگر تو چه می خواهی! بهر طلب از دوست خود را به خدا بسپار، آن لحظه که گریانی آن لحظه که از غم ها، بی تابی و حیرانی خود را به خدا بسپار، چون اوست نوازشگر ...
گلپایگانی:اینکه می گویند گلپا درباری بود، سخن درستی نیست بهتر است بگویند گلپا سیاسی نبود/ مسئولان هیچ ...
به عنوان سوال ابتدایی بفرمایید موسیقی برای گلپا چگونه آغاز شد و حکایت پر قصه شما و رنگارنگ چگونه بود؟ موسیقی برای من از کلاس دوم دبستان آغاز شد. پدر و پدربزرگم خواننده های خوبی بودند، به همین سبب هنرمندان زیادی در منزل ما رفت وآمد داشتند. در واقع من میان هنرمندان عصر خود بزرگ شدم. روزی که مادرم به علت کزاز در بستر بیماری بود، عمویم به من گفت که برای بهبود مادرت بر پشت بام خانه اذان بخوان. هنگامی که اذان به پایان رسید دیدم که همه متاثر و متحیر شده اند. پرسیدم: چه اتفاقی افتاده است که شیخ ممد شِمر، تعزیه خوان معروف، به من گفت که چطور توانستی این گونه اذان را بخوانی؟ گفتم کار خاصی نکردم جز اینکه در سراسر لحظه های اذان، مادرم پیشِ روی چشمانم بود. وقتی این اتفاق پدید آمد، متوجه شدم که در خوانندگی استعداد دارم. پس از آنکه به استعداد خود علم پیدا کردم، به مدرسه نظام رفتم. در مدرسه نظام با نورعلی خان برومند، استاد موسیقی و ردیفدان، آشنا شدم. منزل او در امیریه بود و خانواده متمولی داشت. این سخن من به این معنا بود که به شغل افسری علاقه ندارم. از آن دانشگاه بیرون آمدم و در دانشکده نقشه برداری پذیرفته شدم، اما از آن فعالیت هم مدتی نگذشته بود که به عنوان کارشناس رهنی بانک مشغول به کار شدم و خانه ها را قیمت گذاری می کردم که رای من کار دلچسبی نبود. پس از مدتی، احساس کردم این کار به دردم نمی خورد. گذشت و گذشت تا روزی که در باغ آقای خواجه نوری میهمان بودیم در مقابل سفیر ایتالیا یک قطعه ترکی خواندم. پس از میهمانی آقایی آمد و گفت که بیا برای من کار کن. گفتم شما را نمی شناسم، گفت من پیرنیا، سازنده برنامه گل ها هستم. آن زمان برنامه گل ها دو بخش 10دقیقه ای بود. چندخواننده، از جمله ادیب خوانساری، بنان و فاخته ای، خواننده های اصلی آن برنامه بودند. به استودیوی برنامه گل ها رفتم. آقای پیرنیا گفتند یک آواز در باب ضربت خوردن حضرت علی(ع) بخوان. من گفتم باید از استادم اجازه بگیرم، اما ایشان با اصرار خود قانعم کرد که بدون پخش موسیقی و بدون ذکر نام خواننده بخش کوتاهی از یک آواز را اجرا کنم. آن شعر این بود: در خرابات مغان نور خدا می بینم/ این عجب بین که چه نوری ز کجا می بینم وقتی این بیت از حافظ را خواندم، دیدم که پیرنیا گریه می کند. چند روز بعد دوباره با من تماس گرفتند و گفتند که بیا و برای برنامه ای با آهنگ مرتضی محجوبی آواز بخوان. من هم به دلیلی آنکه همیشه به آواز و نه ترانه علاقه داشتم علاقه داشتم، این پیشنهاد را پذیرفتم. اکنون که بحث به اینجا رسید بد نیست یادی از ملک الشعرای بهار کنیم؛ درباره رویارویی بهار با عارف قزوینی ماج ...
منتخب بهترین شعرهای عاشقانه کوتاه
، نه دل این غم، که مراست کوه قافست، نه غم این دل، که توراست، سنگ خاراست، نه دل رودکی ~~~~~ ✦✦✦ ~~~~~ جهان بی عشق سامانی ندارد فلک بی میل دورانی ندارد نه مردم شد کسی کز عشق پاکست که مردم عشق و باقی آب و خاکست چراغ جمله عالم عقل و دینست تو عاشق شو که به ز آن جمله اینست امیرخسرو دهلوی ...
گزیده ای از بهترین شعرهای عاشقانه
... می خواستم رها شوم از عاشقانه ها دیدم که در نگاه تو حاصل نمی شود تا نیستی تمام غزل ها معلّق اند این شعر مدتی ست که کامل نمی شود نجمه زارع ~~~~~ ✦✦✦ ~~~~~ مثل هر شب، هوسِ عشق خودت زد به سرم چند ساعت شده از زندگی ام بی خبرم این همه فاصله، ده جاده و صد ریلِ قطار بال پرواز دلم کو، که به سویت بپرم ...
مصائب شیرین پنج قلوداری زوج اصفهانی
؛ ولی مادرم گفته که امشب باید حتما آنها را ببریم عروسی. بچه ها از سر و کله پدر و مادر بالا می روند. پدر خسته است. شب کار بوده. می خواسته کمی استراحت کند بعدازظهر؛ اما سرو صدای بچه ها نمی گذارد او بخوابد. بچه ها حیاط را گذاشته اند روی سرشان. پدر بیشتر از مادر درباره آنها می داند. پدر است دیگر و حواسش به بچه ها. مهدی منصوری 37 ساله، کارگر شرکت توکانیروی سپاهان و پدر پنج قلوهای شش ساله. فروردین 89 ...
روایت یوسف یزدی از زندگی و مرگ وزیر خارجه دولت موقت
شما چند خواهر و برادر بودید و الان به چه کاری مشغول هستید؟ خلیل، سارا، لیلا، یوسف، مریم و ایمان، شش فرزند مرحوم یزدی هستند. خلیل، دکترای اقتصاد دارد و رئیس یک شرکت مشاوره ای تی در آمریکاست. فرزند دوم سارا است که پزشکی خوانده و متخصص سالمندان و مدیر یک بخش در بیمارستانی در ایالت پنسیلوانیا است. سومین فرزند، لیلا است که روان شناسی خوانده و مدتی تدریس می کرد و درحال حاضر در ترکیه زندگی می کند. این سه نفر در ایران به دنیا آمدند. سپس پدر و مادر به آمریکا رفتند. من در آمریکا متولد شدم و دکترای مهندسی پزشکی خواندم. درحال حاضر استاد دانشکده پزشکی دانشگاه جان هاپکینز هستم. فرزندان دیگر هم به ترتیب مریم پزشک و ایمان مهندس مواد است. بعد از انقلاب، قصد داشتم در ایران ادامه تحصیل بدهم؛ حدود یک سال و نیم در ایران بودم؛ اما پدر گفت چون بیشتر از یک سال در ایران درس نخوانده ام، نمی توانم کنکور قبول شوم. بااین حال خیلی از هم سن و سال های من زمانی که مانند من با پدرشان به ایران بازگشتند، با نفوذ پدران خود توانستند وارد دانشگاه شوند. پدر از این موضوع، خیلی ناراحت شد؛ چون نسبت به این ماجرا خیلی حساس بود و اعتقاد داشت کوچک ترین تبعیضی نباید رخ دهد. معتقد بود درست نیست شاگردی لایق تر جای خود را در دانشگاه از دست بدهد. به پدر گفتم معنی حرف شما این است که من نمی توانم اینجا ادامه تحصیل بدهم و باید بازگردم به آمریکا. با اینکه ایران را دوست داشتم؛ اما وقتی پدرم کاری انجام نداد، بازگشتم. چهلم شهید مطهری بود که به ایران آمدم و بعد هم برای ادامه تحصیل دوباره از کشور خارج شدم. زمانی که پدر وزیر خارجه بود، یک سوئیت پشت دفتر وزیر وجود داشت که پدر آنجا زندگی می کرد و من نیز به همراه او در آنجا زندگی می کردم. دفتری نیز به نام خبر و نظر در وزارت خارجه وجود داشت و نشریه ...
ابوالفضل مائی
...> نگاه داشت به یک دست پرچم اسلام به قدّ اوست قبای ریاست جمهور که خلعتی است الهی و نیستش تغییر شعر منتشر نشده ای از استاد شهریار درباره امام خامنه ای بر آستان والای آیت الله خامنه ای ریاست جمهوری اسلامی محبوب و امام جمعه بزرگوار تهران تقدیم و توفیق روزافزون ایشان و امام امت و رزمندگان اسلام را شب و روز به دعا مسئلت دارم. ...
پدرم ابراهیم
خلقی بود. این واژه خلقی بودن و طاغوتی بودن برای ما مفهوم عمیقی داشت. اگر کسی کمی اسراف می کرد، مادر تذکر می داد. بااین حال به اندازه کافی همه چیز داشتی مثلا اگر کت و شلوار عروسی می خواستم بپوشم، دست دوم بود یا کراوات های پدر در واقع همان هایی بود که مادرم از دست دوم فروشی خریده بود. مادرم الان هم همین طور است، حتی برای مراسم هفتم پدرم تأکید کرد هزینه مراسم را به جایی بدهیم که از یتیمان ایدزی نگهداری ...
یک ریشه، هزار شاخه
زیست رفته بود تا جمعیت را ثبت کند. زن در محیط زیست شاغل بود: گفت می خواهیم یک انجمن تشکیل دهیم کمکمان می کنید؟ نخستین ان جی اوی محیط زیستی ثبت شد، جایی که موسس آن امروز 100ساله است و هنوز نگران آلودگی محیط زیست. او به شب بخارا نرسیده. دهباشی از دختر و خواهر ملاح می خواهد به نمایندگی از او رو به جمعیت بایستند. همه برایش دست می زنند. ...
مولا، سگ آستان نمی خواهد مرد!
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گردید. همچنین در آبان ماه 1391 اولین برنامه شب شاعر که به همت موسسه فرهنگی، رسانه ای اوج برگزار گردید، به نکوداشت این شاعر انقلاب اختصاص یافت. اسماعیلی در زندگی نامه خودنوشت خویش داستان گرایش به شعر و کشیده شدن به وادی ادبیات را چنین روایت می کند: ...شاید هم نشینی و هم نفسی مادرم با باباطاهر و درک لحظه های ناب غربت و تنهایی او در دوران نوجوانی، مرا به سمت شاعری ...
سرم را می زنم از بی کسی گاهی به درگاهی
شوق دیدارش تماشا می کنم عطر تنش را هر سحرگاهی دلم یک بار بویش را زیارت کرد... این یعنی نمی خواهد گدایی را براند از درش شاهی نمی خواهم که برگردد ورق، ابلیس برگردد دعای دست می گویی، چرا چیزی نمی خواهی؟ از این سرگشتگی سمت تو پارو می زنم مولا! از این گم بودگی سوی تو پیدا می کنم راهی به طبع طوطیان هند عادت کرده ام ، هندو همه شب رام رامی گفت ...
افشین علا
صدای دل انگیز مادرم حلاوت اشعارش را به کامم ریخت و بعدها در بزرگسالی ام او را اسطوره غزل معاصر یافتم. و خوشا بر من که آن یگانه بانو شعر سوگ مادرم را پسندید و با دستانی لرزان از رنج بیماری واپسین ایام زندگی اش نامه ای را برایم به یادگار گذاشت. روحش شاد. “آقای افشین علاء در خانه ی پوران عزیزم شعری شنیدم که در فراق ابدی ی مادر نوشته بودید مرا به یاد سروده ی ای وای مادرم شهریار انداخت – و کم ...
اعدام مرد شیطان صفتی که به مهناز 11 ساله کرجی رحم نکرد
: حالا که با چوبه دار فقط چند قدم فاصله داری احساس پشیمانی می کنی یا نه؟ *ایاز: هر کسی وقتی جنایتی کرد پشیمان می شود. من در حالت غیرعادی بودم. مست بودم وگرنه چنین جنایتی نمی کردم! *مامور: به نظر تو حکم عادلانه است یا خیر؟ *ایاز: نمی دانم، خدا دانا و عادل است ولی به هر حال من باید مجازات می شدم. *مامور: در این لحظه چه آرزویی داری؟ *ایاز: دلم می ...
هدیه ای که در راه اهل بیت تقدیم شد پس نمی گیریم
.... ذریه اهل بیت پدر شهید در خصوص نحوه اعزام فرزندش می گوید: وقتی نعمت الله از رفتنش گفت، گفتم: نه نرو تو جوانی بمان. ازدواج کن سر و سامان بگیر. برای خودت خانه و زندگی درست کن. اما نعمت حرف خودش را می زد و می گفت پدر جان اگر میلیاردها تومان هم به من بدهید دست از راه و مسیر که انتخاب کرده ام، برنمی دارم. هدف من دفاع از اسلام ناب محمدی و حریم آل الله است. من فقط رضایت شما و مادر را می ...
روز اول مدرسه
حسین کشتکار روزاول مدرسه بود. مادرم با یک دستش دست مرا گرفته بود و با دست دیگرش کیفم را. از خانه که خارج شدیم تا مدرسه پیاده رفتیم. جلوی در ورودی مدرسه خیلی شلوغ بود. بچه ها با پدر و بعضی ها هم با مادرشان آمده بودند. همه بچه ها یک شکل بودند؛ روپوش یکرنگ، سرهای تراشیده و یک کیف در دست حالت عمومی همه بود. مدرسه حیاط بزرگی داشت. وارد حیاط شدیم. حیاط مدرسه آب و جارو شده بود و ...
تاکید بر توقف کشتار بی رحمانه مسلمانان مظلوم میانمار/ اشاره به واقعه "مباهله" و تشریح آن/واکنش به ...
اقداماتی که بر علیه مسلمانان انجام می شود و یا در همه اغتشاشات منطقه، دست پنهان و آشکار آمریکا وجود دارد. حجت الاسلام یعقوبی با اشاره به کشتار مردم مسلمان در کشور میانمار، عنوان کرد: این واقعه نشان داد که دشمن در شرایط فعلی بیشترین تلاش خود را برای سرکوبی اسلام و از بین بردن مسلمانان در همه مناطق جهان به کار برده است. وی بیان کرد: ابتذال اخلاق در جامعه جهانی به جایی رسیده است که ...
انتشار کتاب رحل نی در آستانه محرم
...! دست دشمن پسرانم نسپارم چه کنم؟! کوچه گردی شده کارم، همه رفتند حسین! راه برگشت ندارم، همه رفتند حسین! حق اولاد علی نیست چنین بی مِهری گریه ام بند نمی آید از این بی مِهری روضه هایم به تو بسیار شباهت دارد اشکم از غربت گودال شکایت دارد در دلِ خاک، دلم خون جگرت می ماند سرِ دروازه سرم منتظرت می ماند سرِ دروازه رسیدی، طلب باران کن با لب ...
همراه با فیلم های سینمایی و تلویزیونی در تعطیلات آخر هفته
شبکه های مختلف سیما فیلم و انمیشن های متنوعی را برای تعطیلات آخر هفته خانواده های ایرانی آماده کرده اند. به گزارش تحریرنو از روابط سیما ؛ فیلم های سینمایی و تلویزیونی و انیمیشن شاتر آیلند ، دکل ، حوض نقاشی ، نقش دل ، همه خوب هستند ، قصه داوود و قمری ، پیکو ، سرقت از یک سارق ، تحفه هند ، هلیوس ، دهکده ، حس ششم ، شهر پرندگان ، ریو 2 ، دوربین ، پاییز در ایوان خانه نشسته است ، خان ننه ...
قصه هایی که از جاده های مناطق کوردنشین ارومیه می رسند
دم بریده را تماشا می کنند. با کاغذهای رنگی، روباه می سازند و همه باهم شعر می خوانند: من یک پرنده هستم/ با بال و پر بسته/ کاری بکن خدایا/ تو آسمون آبی/ پر بزنم، شاد بشم. موبینا و روژینا با نشاط دست می زنند. روژینا با آن موهای چتری زیبا محبوب همه است. بچه ها به سختی با مربی شان خداحافظی می کنند، کتاب هایی را که امانت گرفته اند در دست دارند و با خوشحالی راهی خانه می شوند. به قول موسیوند همین که کتاب ...
تجلیل از پنج شاعر پیشکسوت خوزستانی در اهواز
ادبیات استان و دیگر دست اندرکاران، حامیان و تلاشگران این برنامه تشکر و قدردانی می کنم و امیدوارم شاهد استقبال بیش تری از مخاطبان این برنامه ها باشیم. وی در پایان این گونه سرود: "هر گل/ در تهاجم بادی ست/ هر جان/ در تهاجم مرگ/ آدمی همان واپسین دم است/ آهش می ماند به سینه/و نامش اگر گرامی/ به سنگ" شاعر بعدی "ودود جوانی" بود که ندا داد:"دوباره می چکد از لابلای دفترها/ پیام سرخ تو ...
عید مباهله در شعر آئینی/ روز جشن مباهله یعنی روز پیام عزّت اسلام
قدری مناظرات دگر، حرف حق را نداشتند اقبال تا که آمد به خواجه لولاک؛ وحیی از سوی ایزد متعال ای پیمبر بگو تو بر آنان؛ هر دومان آوریم ما و شما پسران و زنان و جانهامان؛ پس بر آریم دست خود به دعا از جهان آفرین می خواهیم؛ هر یک از ما که بود بر باطل لعنت کردگار بر او باد؛ تا که مقصودمان شود حاصل چون پیمبر بگفت وحی خدا؛ کاروان مسیحیان گفتند ...
آری یا... منتشر شد
این مجموعه را با عنوان چشم بشوییم که این عشق نیست می خوانید: چشم بشوییم که این عشق نیست بهر یکی از همه دوری کنی این که چو او در بر جان تو نیست کام جهان تلخی و شوری کنی این که دلی سوخته در جان توست این که حسادت غم جشمان توست این فقط ان نیمه ی خودخواهی است این فقط آن نیمه ی پنهان توست گرچه که عمری ست ...
روایت دیده بانی که خبر آغاز عملیات را از شاگرد حمامی شنید/ درخواست گلوله از زیر پتو تا روده هایی که داخل ...
گروه بعدی می آمد و ما به استراحت می رفتیم، پس از خواندن نماز صبح بود که دیدم آقا به تنهایی به طرف آسایشگاه ما می آیند، سریع جلو رفتم و سلام کردم و گفتم: من را ببخشید ایشان پاسخ سلام را دادند و فقط تبسمی کردند و بعد، از کنارم رد شدند و گفتند: همه بچه ها جمع شوند تا برای شان صحبت کنم، نیم ساعت درباره مسائل انضباطی و نگهبانی صحبت کردند، ولی چون من در آن جمع حضور داشتم، به اتفاقی که افتاده بود اشاره ای ...
قتل همسر و پسر به خاطر توهم شیشه
تریاک و شیشه . ارتباط تو با اطرافیان چطور بود؟ بد نبود. اما باز باید از اطرافیانم این را پرسید و جواب گرفت. مصرف مواد چه عوارضی دارد؟ همین که می بینید؛ بیشترین عوارض حس و حال توهمی است که به آدم دست می دهد و کنترل رفتار و کارهایش را نخواهد داشت. چرا به خودت آسیب نمی زدی؟ بیشتر خانواده و دیگران تاوان مصرف مواد آدم را می دهند. آنها ...
امسال در حج 96 چه گذشت؟
اتاق خبر 24 : عزیمت به حج روز جمعه بیستم مرداد ماه روز جمعه بیستم مرداد ماه 1396 از فرودگاه امام خمینی عازم حج تمتع شدم. سفر قبلی تمتع بنده، سال 1391 بود، و آن زمان معین روحانی کاروان بعثه، جناب آقای معراجی بودم. این بار در بعثه آیت الله سیستانی هستم. سال گذشته، حج ایرانی ها تعطیل بود و این بخاطر ماجرای منا در سال 1394 بود که طی آن بیش از چهارصد و پنجاه ایرانی و شمار فراوانی غیر ایرانی در آن درگذشتند. به همین دلیل، در سال 95،بعثه آیت الله سیستانی ...
ناگفته های بهاره رهنما درباره طلاق ازقاسم خانی وازدواج مجدد!
چند وقت که بچه ها باهاتون همکاری می کنند، خوشحال و راضی هستم. ولی الان که دیدمتان می خواهم اگر اجازه دهید برای یک مورد دیگری باهاتون تماس بگیرم. چون الان زیارت امام رضا (ع) هم بودم به دلم افتاده و فکر می کنم باید باهاتون صحبت کنم. من باز فکر کردم یک پروژه کاری است و اصلا فکر نمی کردم بخواهند پیشنهاد ازدواج بدهند. فردایش زنگ زدند و گفتند من در زندگیم خیلی اهل برنامه ریزی هستم و همه کارهایم تا امروز ...
استادیوم برای زنان، زندانِ مهریه برای مردان!
آن دل خوش کرد. به هر حال این یکی از کم هزینه ترین راه ها برای آن است که نشان بدهیم آدم های مدرن و متمدنی هستیم و دغدغه های دگراندیشانه اجتماعی داریم ؛ ضمن آنکه این روش –نه البته برای همه مدافعان آن- می تواند شیوه ای مطلوب برای جلب توجه مخاطبان خاص هم قلمداد شود! مشخصاً اینکه روزی صد بار داد بزنیم زنان را به ورزشگاه راه بدهید خیلی راحت تر از آن است که واقعاً شهروند سالم و بی آزاری باشیم ...