سایر منابع:
سایر خبرها
حرف های رامبد جوان درباره احتمال بازگشت جناب خان و خاطرات کودکی اش
برای این سریال انتخاب شدند من و خانم مهرانه مهین ترابی بودیم. قرار بود مهدی هاشمی نقش پدر مرا در خانه سبز بازی کند که نشد. بعد نوبت به خسرو شکیبایی رسید که قبول کرد. من خیلی خوشحال شدم زیرا او جزو بازیگران مورد علاقه ام بود و هامون را هم خیلی دوست داشتم. ساعت دو نصف شب به من خبر دادند که خسرو شکیبایی نقش پدر در خانه سبز را پذیرفته است. او درباره اولین آشنایی اش با شکیبایی گفت: ...
رامبد جوان: آغوشم برای جناب خان باز است
دوست داشتم. فیلم گل های داودی خیلی پر رنگ به یادم است که از فیلم های بعد انقلاب بود. بروس لی و جری لوییس را خیلی دوست داشتم و به نظرم در عرصه کمدی بی نظیر بود. او اضافه کرد: از خانواده هایی بودیم که خیلی زود ویدئو خریدیم و فیلم طالع نحس اولین فیلمی بود که دیدم و حسابی ترسیدم، از بچه هایی هم بودم که وقتی می ترسیدم پیش پدر و مادرم می خوابیدم و یادم هست پس از دیدن این فیلم تا یک هفته ...
مخاطبان "دورهمی" و "نود" کمتر از خندوانه بودند/ آماده مذاکره برای حضور جناب خان هستیم
. یادم است بیرنگ با من تماس گرفت و گفت که داریم با مسعود و مهران به خانه شکیبایی می رویم که با او قرارداد ببندیم. من هم متظر بودم و ساعت 2 شب زنگ زد که قرارداد بستیم. من غش کردم که با بازیگر هامون همبازی شدم. او را خیلی دوست داشتم و خانه سبز اوج کارش بود. جوان افزود: خسرو شکیبایی ترس و خجالت و دودلی من را ریخت و من و خسرو تبدیل به عزیزترین رفقای هم شدیم و پدر و پسری شدیم که خیلی با هم ...
بی دین بودم؛ محمدحسین عوضم کرد
.... بعد از مدتی خواهر کوچیکترم رو یه خانواده به فرزندی قبول میکنه و میبرنش. یه مدت بعد هم یه خانمی ما رو به فرزندخواندگی می پذیره. حدودا 5 ساله بودم. اینکه تو این سالها به ما چی گذشت و چه بلاهایی سرمون اومد بماند که گفتنش فقط ما رو از (شهید) محمدحسین (محمدخانی) دور می کنه. اینارو گفتم که یه بیوگرافی مختصر ازم بدونید. از بچگی اسممو عوض کردم و گذاشتن زیبا. سارا رو دوست نداشتم ...
فرار از مدرسه در اولین روز/ یک جلد قرآن اولین هدیه از معلم
مدرسه برایم زنده می شود. شعرهایم از ذهنم پرید "فاطمه بهرک خبرنگار زابل" : من همیشه دوست داشتم زودتر به مدرسه بروم و در واقع برای آن روز لحظه شماری میکردم و در اولین روز تحصیلم نیز ذوق زیادی برای رفتن به مدرسه داشتم و همه چیز برام جذاب و جالب بود بعد اینکه رفتیم توی کلاس نشستیم معلمم گفت بیایید شعر بخونید اولین کسی ک دست بلند کرد من بودم اما با اینکه شعر زیاد بلد بودم اما اون لحظه ...
بهترین عکس را از لبخند همت انداختم
...: عکاس دوران دفاع مقدس گفت: بهترین عکسم شاید همان تصویری باشد که از شهید محمد ابراهیم همت و لبخندش به ثبت رساندم. من وصف شهید همت را خیلی شنیده بودم. خیلی دوست داشتم از نزدیک ایشان را ببینم. بعد از عملیات والفجر4 در پنجوین عراق کارت تردد گرفتم و با هماهنگی با وزارت ارشاد به منطقه رفتم. به گزارش روزنامه جوان،حالا که سال ها از اتمام دفاع مقدس می گذرد، بیشتر از قبل قدر عکس های برجای ...
قتل دوست به علت شک کردن به زن برادر
برادرت صحبت نکردی؟ اول تصمیم داشتم او را به قتل برسانم اما نشد. چون دلم برای بچه 3 ساله اش سوخت. دفعه بعد هم که تصمیم به این کار گرفتم فهمیدم پدرش او را به خاطر کاری که کرده کتک زده و خانه برادرم نیست. چه مدت است که تهران زندگی می کنی؟ دانشگاه تربیت معلم کرج قبول شده بودم. درسم که تمام شد به شهرمان برگشتم و برای انجام کارهای مدرکم آمده بودم که این اتفاق افتاد، البته در تهران ...
آرش ظلی پور: کپی احسان علیخانی نیستم
گفتگویی نمی روم. *تو سال ها در کنار احسان علیخانی بودی، چقدر از او تاثیر گرفتی؟ -آدم ها نمی توانند بگویند که از هم تاثیر نمی گیرند. من و احسان سال هاست با هم زندگی کردیم و خیلی از رفتارهای من ناخودآگاه شبیه رفتارهای این آدم است، ضمن اینکه من در خیلی از برنامه های او حضور داشتم و روی من تاثیرگذاشته است. اما من این را همیشه در ذهنم پرورش دادم که شبیه به احسان علیخانی اجرا نکنم ...
مجتبی جباری : مهمترین استعداد فوتبال بودم ولی تنهایم گذاشتند
.... چهار سال خوب در قطر داشتم. خیلی برای من سخت بود وقتی بازیکنان استقلال می گفتند اتفاقات خوبی نیفتاده و چیزی تغییر نکرده است. با این وجود اما دوست داشتم یک بار دیگر محیط پر هیجان فوتبال ایران را تجربه کنم. چطور شد که از استقلال کنار گذاشته شدی؟ مجتبی جباری – بعد از سه ماه که از شروع فصل گذشت، هفته قبل به بازیکنان پول دادند. در این مدت بازیکنان در تنگنا بودند و اذیت می شدند ...
برتراند : به خاطر خودم چلسی را ترک کردم
می دانستم این گونه می شود ولی به توانایی های خود ایمان داشتم و در اینجا ساوتهمپتون تنها فرصت به نمایش گذاشتن آن ها را در اختیارم قرار داد. جام جهانی بسیار جذاب است. کسی این موضوع را رد نمی کند که دوست دارد در هواپیمای اعزامی تیم به روسیه حاضر باشد. من عضوی از تیم ملی در یورو 2016 بودم. آن بازی ها به خوبی پیش نرفت و من هم به همان قناعت نخواهم کرد. جام جهانی انگیزه بالایی برای ما بازیکنان است. منی که در تورنمنت قبلی حضور داشته ام، دوست دارم در این بازی ها نیز حاضر باشم و تیم فعلی ما نیز آماده است. به نظر می رسد که انگلیس در حال برداشتن گام هایی رو به جلو است. ...
چند روز بعد از نزدیکی جنین تشکیل می شود؟
سوال مخاطب نی نی بان: 25سالمه سوالم این بود چند روز بعد از نزدیکی جنین تشکیل می شود؟ تقریبا 16و 28 پریودم نزدیکی داشتم. یعنی در ماه دو بار نزدیکی داشتم، 9روز از پریودم گذشته بود بی بی چک گذاشتم و مثبت شد. امروزم 6مرداد و 15روز از پریودم گذشته است. اگه تو رابطه اولم باردار شده باشم سونو می تونه جنین و تشخیص بدهد؟ اگه رابطه دومم یعنی 28پریودم باردار شده باشم چی؟ بازم سونو می تونه جنین و تشخیص بدهد ...
چهره + خوان
وقتی چنین اتفاقاتی می افتد اختلال در نظام را می بیند. دوست نداشتم جناب خان جدا شود رامبد جوان، بازیگر: هیچ گاه دوست نداشتم که جناب خان از خندوانه جدا شود، اما یکسری مسائل دست به دست هم دادند و این اتفاق رخ داد. به نظرم ماجرای جناب خان نتیجه لجبازی و تصمیم گیری غلط بود و در هر حال من همیشه آغوشم برای او باز است و آماده مذاکره برای حضور دوباره اش در برنامه هستم. فکر می کنم هیچ وقت در سینما این طور که عاشق خسرو بودم، عاشق کسی نبودم. او با همه محیطش رفیق می شد و ارتباط برقرار می کرد. ...
آنچه که از یاد برده بودم
غزال فریدونی نوشتن برای کسی که پدرش او را یاری می داد تا بتواند از پس موضوعات انشای مدرسه بربیاید، کار راحتی نیست . یک کاغذ سفید، یک قلم و من . آخ عجب کار سختی است نوشتن . بابا ! باید راجع به "هدف شما از درس خواندن چیست؟! " انشا بنویسم. پدرم می گفت: خیلی خوب ! بیا اینجا . من شروع می کنم به صحبت و باز کردن این موضوع . تو فقط گوش می کنی .هیچ چیزی نمی نویسی . بعد برو خودت فکر کن و به ...
دوست و دشمن
دوستی ام با آنها تا پایان سال همه از من حساب می بردند و از ترس دوست های قلدرم هیچ کس جرأت نمی کرد مزاحمم شود. روزی قضیه را به پدرم گفتم. او لبخندی زد و گفت: آفرین! نظرم نسبت به تو عوض شد. اگر آن روز من به تو کمک کرده بودم تو چه داشتی؟ یک پدر پیر غمگین و سه تا دشمن جوان و عصبانی و انتقام جو. اما امروز تو چه داری؟! یک پدر پیر خوشحال و سه تا دوست جوان و قدرتمند. نتیجه اخلاقی: دوستانت را نزدیک خودت نگه دار و دشمنانت را نزدیک تر! ...
میثم 2 سال مرا تسخیر خودش کرده بود درحالی که با دوست صمیمی ام ازدواج کرده بود!
دانستند موضوع از چه قرار است، تعجب کرده بودند و حسرت می خوردند که چرا به این خواستگارانم نه گفته ام. یک روز میثم در سر موضوعی پوچ و الکی بهانه ای جور کرد و هرچه به دهانش می رسید به من گفت. من هم جوابش را دادم و با او قهر کردم. دیگر هیچ خبری نداشتم تا اینکه، بعد از گذشت دو ماه، برایم پیام فرستاد و گفت خانواده اش او را مجبور کرده اند با دخترخاله اش ازدواج کند. می گفت دخترخاله اش را دوست ندارد ...
بزرگترین افتخاری که جبهه نصیبم کرد حضور در جوار مقام معظم رهبری بود
گردان 151 برای اولین بار خدمت در جبهه را تجربه کردم . وی خاطر نشان کرد: در آن زمان دشمن تا نزدیک اهواز پیشروی کرده بود و من توفیق داشتم که آن موقع در اهواز در خدمت رزمندگان باشم و پس از دو ماه به عنوان رابط قرارگاه کربلا و نیروهای عمل کننده معرفی شدم و بعد از آن هر جا که قرار بود عملیاتی انجام شود حاضر بودم . رزمنده دفاع مقدس عنوان کرد: در مدت زمان سه سالی که در جبهه بودم ...
مادر بعد از زایمان، بدنتان را دوست بدارید!
بزرگترین مشکل شما لزوما حاملگی یا زایمان نیست؛ بلکه پذیرفتن بدنتان بعد از بچه دار شدن است! من خوش شانس بودم. دوران حاملگی محشری داشتم؛ در واقع یکی از شادترین زمان های عمرم بود. در کمال تعجب با اینکه دوقلو حامله بودم، وزن خیلی کمی اضافه کردم و هیچ علامت کشیدگی روی پوستم ایجاد نشد. وقتی شش ماه بعد از زایمانم برای چک آپ رفتم فقط دو کیلو و هفتصد گرم وزنم از وزن قبل از زایمانم بیشتر بود ...
علائم بارداری زودرس، استرس دارم
سوال مخاطب نی نی بان: سلام. من شش ماه پیش یک سقط فراموش شده داشتم بارداری قبلم با خوردن کلومیفن و آ اس آ باردار شدم. جنین قلب تشکیل داد و یک هفته بعد از رشد افتاد یعنی در هفته 7٫ اما من تا هفته 18 ام که موعد آنرمال داشتم نفهمیدم که جنین مرده. 24ساعت بعد ازسقط به من امپول روگام تزریق شد. الان باردارم و تازه تو هفته6 هستم چهارشنبه سونو قلب دارم. در ضمن من موقعی که باید پریود می شدم آزمایش خون و تست ...
این ترشحات خطرناک است؟
هفت سالی می شود که دیابت گرفتم و از قرص استفاده می کردم سال نود و دو به طور ناگهانی و بدون استفاده از هیچ دارویی باردار شدم و تحت نظر دکتر بودم انسولین و آنوکسان و آ اس آ و اسید فولیک مصرف می کردم ولی در هفته بیستم بارداری هنگام دستشویی کیسه آب سوراخ شد و بعد از دو روز بچه را علیرغم میل باطنی من سقط کردند هفت ماه بعد با استفاده از آمپول کوریونیک باردار شدم و باز انسولین و اسیدفولیک استفاده می کردم و ...
کاش خانواده ام محبتشان را از من دریغ نمی کردند
بیرون از خانه می رفتند و غروب خسته بر می گشتند و همین موضوع باعث شده بود تا بین من و والدینم شکاف زیادی ایجاد شود. زهرا اشک هایش را با دستمالی که در دست داشت پاک کرد و گفت: من همیشه در بیرون از خانه در جستجوی محبت بودم. البته یک برادر داشتم که تنها پسر خانواده بود. ولی وقتی والدینم بیش از حد به او محبت می کردند من بیشتر احساس کمبود می کردم و تنهاتر می شدم. به همین دلیل وقتی بیرون از خانه از ...
روایت مسلمان شدن جوان استرالیایی
...، پدر و مادرم از هم جدا شدند و سگی که داشتم، مرد. آن روز، روز بسیار سختی بود. در عرض یک هفته دو بار با ماشین تصادف کردم و همان سال متأسفانه یکی از دوستانم را از دست دادم و اینجا بود که سؤالاتی در ذهنم به وجود آمد، اینکه هدف زندگی چیست؟ و همین باعث شد یک جستجوی مقدسی را شروع کنم. آغاز تحقیق درباره ادیان/ مسیحیت طبیعتا به عنوان یک استرالیایی ابتدا در مورد مسیحیت ...
قصه به دلم ننشیند، بازی نمی کنم!
مهرماه بازی ام در این سریال تمام می شود. اما با توجه به اینکه من دو فیلم سینمایی در دست تهیه دارم، برنامه ریزی کرده بودم که بازی در این سریال را مهر به پایان برسانم و بعد دو فیلم سینمایی را آغاز کنم. پس تنها دلیل اینکه از بازی در این سریال انصراف دادید، همین بود! – بله. اتفاقا خیلی هم دلم سوخت و خیلی دوست داشتم تا با این گروه همکاری کنم. به این دلیل که هم فیلمنامه سریال را دوست داشتم و ...
یک ماجرای عجیب از احمد آقا
برای این عاشورا روا خواهد کرد به شرط مراقبه. خدا را شکر، من آن سال حال خوبی داشتم. خیلی مراقبت کردم تا گناهی از من سر نزند. محرم آغاز شد. در روزهای دهه اول مراقبت خودم را بیشتر کردم. در روز عاشورا و روز بعدش خیلی مراقب بودم که خطایی از من سر نزند. بعد از دو سه روز احمد آقا من را در مسجد امین الدوله دید و طبق آن اخلاقی که داشت، دستم را فشار داد و به من گفت: بارک الله وظیفه ات ...
می خواستم به استقلال بروم ولی هواداران تیم باعث شدند استقلالی نشوم
خیلی دوست دارم. خیلی زحمت می کشد. در آن صحنه پادووانی با آرنج به سر من زد و بعد من بلافاصله از زمین بلند شدم ولی واقعا سرم درد گرفت چراکه محکم زد. اما روزبه چشمی برگشت به من گفت تو که سرت درد می کند چرا از زمین بلند می شوی؟! گفتم خب دوست دارم بلند شوم می خواهم تلاش کنم و برای تیمم گل بزنم. همین. اول فصل قرار بود به استقلال بیایی اما نیامدی و در جریان بازی هواداران این تیم علیه تو شعار ...
گفت و گو با شبنم مقدمی، ناشناخته ای که محبوب شد
غافل نشویم. بعد از گذراندن دوره فیلمنامه نویسی و شروع تئاتر چه کردید؟ هم می نوشتم، هم بازی می کردم. منشی صحنه و دستیار کارگردان هم بوده ام ولی از جایی به بعد متمرکز شدم روی بازیگری. البته آن روزها دغدغه مالی هم داشتم. آن موقع ها گروه های جوان دانشجویی خیلی کم تماشاگر داشتند و تعداد سالن هم ناچیز بود. بنابراین وقتی بازیگر تئاتر بودم، ناچار هم بودم که کار دیگری انجام بدهم که پول دربیاورم ...
خیلی دور خیلی نزدیک
.... مثل جادو می ماند. عجی مجی می کردی و ناگهان یک کیف خوشگل جلویت سبز می شد. برای من هم یک کیف سبز کوچک درست کرد. خودش می گفت رنگش شبیه چشمانت است. بعدها کیف را در تاکسی جا گذاشتم. تویش یک آینه گذاشته بودم و یک گیره سر و کیف پولی که هیچی داخلش نبود و چندتا کشک سابیده که خیلی دوست داشتم. خیلی برای آن کیف گریه کردم؛ ولی دیگر پیدا نشد. کلاس بعدی آرایشگری بود. همه زن ها همیشه و در هر دوره ای می ...
اولین روز مدرسه؛ یادش به خیر
راهی مدرسه کرد اما به جای مدرسه به منزل پدربزرگم رفتم که نزدیک خانه خودمان بود. مراقب بودم کسی متوجه حضورم در خانه آن ها نشود به همین دلیل میان وسایل انباری آن ها قایم شدم. چند ساعتی که گذشت خیلی گرسنه شدم اما چون ساعت برگشت از خانه را نمی دانستم تا غروب آنجا ماندم. زمانی که به خانه رسیدم مادر و برادرم خیلی عصبانی بودند و با من دعوا اما بعد صحبت و توجیهم کردند که باید به مدرسه بروم تا باسواد شوم ...
رقصنده بر دار
داشتی؟ موسیقی را از بچگی دوست داشتم، اما به طور حرفه ای از سه سال قبل فعالیت در این حوزه را آغاز کردم. موسیقی خوب است، اما هزینه کار کردن در این حوزه خیلی زیاد است. من آن قدر پول نداشتم که درعرصه موسیقی حرفه ای کار کنم. با مقتول چطور آشنا شدی؟ او در کار ضبط صدا و کارهای موسیقی بود. دو سال قبل وقتی می خواستم اولین آهنگم را بسازم با او آشنا شدم. شماره تلفن استودیوی ...
عزت الله اکبری: پاسخ خوبی به اعتماد مربیان تیم ملی دادم
عزت الله اکبری درباره کسب مدال طلای کشتی آزاد بازی های داخل سالن آسیا گفت: خوشحالم که بعد از چهار سال موفق به کسب مدال طلا شدم. خدا را شکر که مزد زحمات خودم و کادر فنی را گرفتم و پاسخ خوبی به اعتماد مربیان تیم ملی دادم. عزت الله اکبری درباره برنامه هایش برای آینده ادامه داد: بعد از مدال نقره مسابقات جهانی 2013 بدلیل مصدومیت شدید و تغییر وزنی که داشتم 4 سال از ...
احتمال بازگشت جناب خان به خندوانه
صحبت کردیم و همه منتظر هستند که بدانند تکلیف جناب خان چه میشود؟ آیا داستان لجبازی بود؟ بعد از برنامه تو این عروسک گل کرد و عجیب است و حیف شد که الان نیست. آیا این موضوع حل میشود؟ جوان: امیدوار هستیم که موضوع حل شود و ما همیشه آغوشمان باز بوده و هست. وقتی به نتیجه رسیده شد که جناب خان نباشد تمام تلاش مان را کردیم که برگردد ولی متاسفانه نشد و تا این لحظه نیز آماده مذاکره هستیم. ...