خانهسایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
خداوند کسانی که رسولش را می آزارند، لعنت کرده است
دانسته اند که: عمرو بن شاش می گوید با علی ع به یمن رفتیم و من آنجا از او دلخور شدم و وقتی به مدینه برگشتیم در مسجد از او شکایت کردم که خبرش به گوش پیامبر ص هم رسید. فردای آن روز وارد مسجد شدم و رسول الله را در میان اصحابش دیدم. تا مرا دید نگاه تندی به من کرد و گفت: عمرو! به خدا سوگند مرا آزار دادی! گفتم: به خدا پناه می برم از اینکه شما را اذیت کرده باشم! فرمود: بله، اذیت کردی؛ هرکس علی ع را برنجاند مرا ...
اعتراف پدر خشمگین به قتل پسر 3 ماهه
به گزارش جام جم، 27 خرداد امسال زوج جوانی پسر سه ماهه خود به نام امیرعلی را که بی هوش شده بود به بیمارستان آیت الله کاشانی محله خزانه منتقل کردند. کودک سه روز درآنجا و بعد 12 روز در بیمارستان رسول اکرم (ص ) تهران بستری شد، اما فوت کرد. با توجه به مشکوک بودن مرگ کودک، پرونده ای در دادسرای ناحیه 11 تهران تشکیل شد و تحقیقات ازوالدین کودک آغاز شد. آنها مدعی بودند کودک در خانه حالش بد شده و ...
دوبار ممنوع القلم شدم
چنین کارهایی می کردند، یعنی کاریکاتورهای بدون شرح را شروع کرده بودم و خیلی هم دوست شان داشتم. همزمان هم کارهایی راجع به اتفاقات روز و کارهای هنری می کشیدم که فهم آنها برای مردم کمی مشکل بود. یک مجله لایی در روزنامه آیندگان به نام آیندگان ادبی درمی آمد که خیلی از روزنامه نگاران درجه یک آن موقع در آن جا مقاله می نوشتند و از من خواستند که در هفته یک صفحه بدهم. من هم آمدم در مینیاتورهای ایرانی تغییر و ...
وصیت نامه شهید ححجی همراه با دست نوشته اش + عکس
...، صبور باش و هر آن خودت را در محضر حضرت زینب بدان... حضرت زینب بیش از تو مصیبت دید. پدر عزیزم همیشه و در همه حال الگوی زندگی و مردانگی ام تو بوده و هستی، اگر روزی خبر شهادتم را دیدی، زمانی را در مقابل خود فرض کن که حسین بن علی در کنار جگر گوشه اش علی اکبر حاضر شد... داغ تو بیشتر از داغ اباعبدالله نیست... پس صبور باش پدرم، می دانم سخت است اما می شود... مادر عزیزم ...
خداداد: به خود طارمی گفتم نَرو ترکیه
سالگی که تجربه بالایی داشتم به دعوت دوستانم رفتم تا مثلاً باشگاه ترابوزان را ببینم و ملاقاتی با مدیران این باشگاه داشته باشم ولی به دردسر بزرگی افتادم، 20 هزار دلار به عنوان هدیه به من دادند، یک ساعت بعد حسابدار باشگاه شان آمد و گفت ما برای حسابرسی ها باید صورت پرداختی را داشته باشیم و اگر ناراحت نمی شوید زیر این برگه را امضا کنید، با این حال برگه را دادم مترجم همراهم خواند. به آلمان برگشتم و ...
واقعه عاشورا تجلی گاه عشق سیدالشهدا به خداوند بود
به تعجب اصحاب از رفتارشان، فرمودند وقتی من برای فاطمه بنت اسد از نحوه محشور شدن مردم در قیامت سخن می گفتم، ایشان گریه کرد و صیحه زد. من لباس خودم را دادم که پیکر ایشان در آن لباس پیچیده شود و از خدای متعال خواستم که این لباس امانی برای فاطمه بنت اسد در قیامت باشد. من شخصا برای او تلقین گفتم تا قبرش روشه ای از ریاض جنت بود چرا که تحت تأثیر آنچه برایش گفته بودم قرار گرفته بود. این همان معنای روح بلند ...
روحانیت در بسیاری از عرصه ها نقش آفرین بوده است / ندیدم فرمانده لشکری برای آذوقه و مهمات دعوا کند، اما ...
شما هر روز می روید مسجد. من معتقدم جبهه هم حکم مسجد را دارد و مقدس است. ضمناًّ انسان از مسجد خسته نمی شود و هر روز هم که تکرار شود تازگی دارد. با بچه هایم هم در این باره صحبت می کنم. شما نگاه کنید من چهارده سال داشتم رفتم و اختیارم را پدرم کامل به خودم واگذار کرده بود. اما الآن شما می توانید یک بچه چهارده ساله را به حال خودش واگذارید؟! یک چیزهایی را خداوند به ما داده بود. یادم هست در ...
محمدرضا تک فرزند خانواده بود
و مادرت چکار می کنند؟ - پدرم کارمند و مادرم خانه دار است. - درس و مشقت چطور بود؟ - نمره هایم خوب بود. - محمدرضا چطور به جبهه آمدی؟ - به سختی. -چرا به سختی؟ - پدر و مادرم موافق اعزام من به جبهه نبودند... (اینجا بود که بغض محمدرضا ترکید و با گریه ادامه داد) من تک فرزند هستم. خانواده می ترسیدند اتفاقی برایم بیفتد. بدون اجازه پدر و مادرم به مسجد محله رفتم و ...
غوغای "شهید بی سر" در اصفهان/تشییع باشکوه شهید حججی در اصفهان +عکس
عجیبی در مسیر حاکم است، بعضی مردم ایستاده اند و کاروان را بدرقه می کنند، موتورسوارها، بچه های بسیجی، شور و حالی حاکم است؛ بعضی ها گریه می کنند؛ عجب روزی است امروز. روز قاسم؛ یک قاسم به شهرمان برمی گردد، قاسم شهرم خوش آمدی. می دانی چقدر انتظار کشیدیم تا برگردی؛ مردم در مسیر ایستاده اند، مادر و پدر شهدا گریه می کنند، همه کاروانی که هنوز شهید را تحویل نگرفته، بدرقه می کنند، همه به سمت ...
تشییع باشکوه شهید حججی بر دوش مردم پایتخت/ وداع با پسری که افتخار ایران شد
رهبر معظم انقلاب در دیدار خانواده شهید حججی را اینجا بخوانید. * آخرین وضعیت ترافیکی محدوده تشییع شهید حججی را اینجا بخوانید. * تصویری از هدیه رهبر معظم انقلاب به همسر شهید حججی منتشر شد. * تصویر ارسالی از عکاس مشرق / هم اکنون / خیابان 17 شهریور تقاطع خیابان صفا * پسربچه 14 ساله از دبیرستان اشراق به خبرنگار مشرق گفت: با بچه های بسیج مدرسه اومدیم. دلم میخواد مدافع ...
داغ داغ: گیگابایت اعلام کرد منتظر کارت گرافیک های سفارشی AMD Vega نباشید!
سقوط میکنه رو بیدار کنم. آقایون من از عصر ارتباط تا مجله سخت افزار و سایت سخت افزار دنبالتون هستم و هر روز و هر روز و هر روز سایتتون رو میخونم. اگر برای اخبار تبلیغاتی سایت که هر روز مثل مشت تو صورتم میخوره اعتراض نکردم واسه اینه که میگم عیبی نداره این دوستانی که وقت و زندگیشون رو گذاشتن باید در آمد خوبی داشته باشن تا تو این اوضاع نابسامان سرپا بمونن و برای ما مطلب ترجمه کنن. ولی دیگه این بچه بازیها ...
نداشتن شناسنامه و موج محرومیت
...، اما برایم سوال بود چرا پول نمی آورند؟ خیلی دروغ می گفت و کم کم رفت و آمدش کم شد. اطرافیانم می گفتند شوهرت در تهران ازدواج کرده . گفتم " مرد است، زن بگیرد، عیبی ندارد. به شرط آنکه خرج من و بچه هایم را بدهد." اما دیگر سالی یکبار هم نمی آمد. دامادهایم پیگیر شدند و متوجه شدند او معتاد شده؛ وضع خوبی نداشت و دوست هم نداشت کسی او را ببیند. یک بار که به خانه آمده بود شبانه فرار کرد و حالا شاید 15 ...
آن آخرین محرمِِ طیب
دقیقه ای می بینیم و برمی گردیم. من از دور خانه را نشان شان دادم و اینها رفتند تو. اتفاقاً حجازی سرپرست ساواکی های اطراف خانه امام آنجا بود. چند تا سؤال از اینها می کند و آنها می گویند: از خمین آمده ایم و از قوم و خویش های آقا هستیم، آمده ایم برویم مشهد، گفتیم اینجا اگر می شود دیدن آقا بیاییم. بالاخره می روند تو و بعد خودشان را معرفی می کنند. حاج اسماعیل و طیب یک بچه کوچک داشتند. آقا این دو تا بچه ...
جلاله چشم انتظار (+گزارش تصویری)
روستاهای جلاله طبیعت زیبایی به چشم می خورد، در طول راه روستای ماشک کار درختان اناری دیده می شد که سرخی شان چشم نواز بود ،برخی انارهای هم انگار غم سنگین جلاله را دل داشتند که روی درختان ترکیده بودند.به ماشک کار رسیدیم روستایی که پای یک کوه واقع شده بود.تعداد خانوار کمی دراین روستا بود شاید 8 خانوار.روستا مدرسه نداشت بچه ها زیر درختان درس می خواندند ودر فصل زمستان نیز به خانه ای سنگی می رفتند که به ...
وعده هایی که داده بودم عملی شدند/ تشریح اهم عملکرد 4ساله
نماینده خود در استان تقدیر کنم که از وقتی ایشان در استان حضور دارند، شوق خدمت بین مسئولان بیش تر شده است. معاون سیاسی وزیر کشور عنوان کرد: در روز 13آبان 92 در همین سالن قول هایی را به مردم دادم و امروز خوشحالم که می گویم اکثریت قریب به اتفاق قول های آن روز عملیاتی شده و بعضی پروژه ها نیز در حال انجام است. وی تاکید کرد: همه این کارها حاصل تلاش مدیران ماست و بنده به عنوان عضوی ...
می زنی لبخند پیدا می شود سرهای تیر..
یاحسین می گوید و تو باید ادامه دهی نه به عقب و نه به پهلو، مستقیم به جلو، چشم در چشم تیر بارهای دشمن باید از لابه لای پیکر برادرانت، سینه خیز به بروی و تردید نکنی، شک نکنی نه در حکم و نه در موضوع! لحظه های "حسینی" لحظه ای است که شیمیایی می زنند و تو ماسک نداری و چهل کیلومتر باتلاق و نیزار پشت سر توست و مهماتت تمام شده و دو روز است که بچه ها نخوابیده اند و آب و غذا به قدرکافی نیست و با ...
تحلیل یک جامعه شناس از یک سفر به ترکیه
در آن هتل دیدم، اصلا چنین حرکتی نمی کردند. اصلا به بچه های خودشان اعتراض نمی کردند. می دیدم که بچه اش را در آغوش گرفته و او را نوازش می کند و می بوسد. من در زمانی که جوان بودم تحت تاثیر کتاب هایی از قبیل غربزدگی جلال آل احمد، می گفتم غربی ها عواطف ندارند. اما در این سفر دیدم که عواطف و هیجانات درونی آنها نسبت به بچه خودشان، از ما بیش تر است. خیلی به موقع نوازش می کنند. *راجع ...
حبیب بن مظاهر مردی که در یک شب قرآن را ختم می کرد
همراه مسلم بن عوسجه به طور پنهانی در کوفه برای مسلم بن عقیل از مردم بیعت می گرفتند و در این راه از هیچ اقدامی دریغ نمی کردند. [20]هنگامی که ابن زیاد به کوفه آمد و بر مردم سخت گرفت و مردم مسلم را تنها گذاشتند، قبیله بنی اسد، حبیب و مسلم بن عوسجه را پنهان کردند تا به آن ها آسیبی نرسد. آن ها از کوفه به سوی امام حسین (ع) رهسپار شدند و روز ها از چشم جاسوسان و مأموران ابن زیاد پنهان می شدند و شب ها حرکت می ...
تا عرش رفت مرثیه سُرخِ حنجرش ... جبریل روضه خواند و خدا هم عزا گرفت
مردها به پای خودت پدر قنوت گرفته تو را برای خدا ولی هنوز تو مشغول "ربّنا"ی خودت که شاید آخر سیر تکامل حلقت سه جرعه تیر بریزی درون نای خودت یکی به جای عمویت که از تو تشنه تر است یکی به جای رباب و یکی به جای خودت بده تمام خودت را به نیزه ها و بگیر برای عمه کمی سایه در ازای خودت و بعد همسفر کاروان برو ...
فاطمه مقیمی؛ اولین زن بنیان گذار صنعت حمل ونقل خصوصی
؟ از ابتدا به صورت تصادفی وارد کار شدم و بعد از اینکه علاقه مند شدم آن را توسعه دادم. رشته اولیه شما مهندسی عمران بوده. به نظر شما اوضاع اکنون برای زنان ایرانی برای ادامه تحصیل در مهندسی عمران و ایجاد شغل و کارآفرینی چگونه است؟ من در رشته عمران به صورت جدی فعالیت نداشته ام. اما امروز آنچه در سطح جامعه می بینم، به هرحال با خوابیدن صنعت ساختمان در ایران، ادامه این کار ...
گزارش خواندنی خبرنگار جام جم از مردم یک روستای بویراحمد + تصاویر
. مهرعلی این جمله آخر را آهسته می گوید؛ یک جوری که نازبانو نشنود، اما نازبانو می داند که او دل ِ بریدن از روستا را ندارد: وقتی برق نبود، من خیلی می گفتم بیا برویم شهر پیش بچه ها؛ مهرعلی راضی نمی شد... اما الان راضی ام. کاش آب هم به اینجا برسد. غصه هایمان کمتر می شود. نازبانو و بقیه زن های روستا ، برای آب باید هر روز تا چشمه ای که پایین کوه است ، یک ربع پیاده بروند و برگردند ...
خروجی های دانشگاه امام صادق(ع) شاهدی بر اخلاق محوری آن است/ نحوه تبلیغ دین نیاز های بشر امروز را تامین ...
مطرح شده از سوی یکی از دانشجویان مبنی بر دشواری رفت وآمد ها به دانشگاه بدلیل حضور محافظان تصریح کرد: بنده قبول دارم که چهره بیرونی رفت وآمد ها آنگونه است که شما می گویید، اما درون ما را نیز بنگرید. حال ما این نیست که علاقه ای به این چیز ها داشته باشیم. بنده آن زمان که عضو مجلس خبرگان بودم، خودم رانندگی می کردم. رئیس قوه قضائیه با تأکید بر اینکه مطمئن باشید بنده هیچ علاقه ای به این ...
هومن گامنو : از خواندن ترانه سوسن خانم تا تیتراژ خندوانه! +عکس
از زیرزمین آمدم روی زمین. این راه و مسیرش بوده است. این خواننده-بازیگر درباره قطعه سوسن خانم بیان داشت: آهنگ سوسن خانوم یکجورهایی مجاز بود چون همه اقشار جامعه دوستش داشتند و اصلا یکسری از بچه ها با این آهنگ بود که دهن باز کردند. خیلی ها به من می گویند که بچه ما قبل از اینکه مامان- بابا بگوید، گفته سوسن خانوم و این موضوع ما را آن موقع خیلی خوشحال می کرد. می دانستیم همه اقشار ما را دوست دارند ...
برخی از سبک زندگی ها قدرت تفکر انسان را می سوزاند/ در روحیات و عادات روحی و ذهنی خودتان، فکرکردن را ...
نمی کند که بگوید: روز قیامت بیا تا به تو پاداش بدهم! همین جا نقد با تو حساب می کند؛ چون می خواهد مزۀ محبتش را بچشی تا عاشقانه به سویش پرواز کنی! البته برای اینکه بتوانیم مزه اش را بچشیم، اول باید از حالت مُردگی در بیاییم! • گاهی یک دفعه ای به دلت می آید که خدایا دوستت دارم این لحظه های خودتان را غنیمت بشمارید! گاهی به هیئت می روی و کمی فکر می کنی و دلت یک چیزهای خوبی می خواهد؛ مثلاً می ...
کسانی که دین لقلقه لسان آنهاست،از ریاکاران جامعه هستند/ اختلاس گران ظاهر دین را از بسیاری بهتر حفظ می ...
بیعت امام است و یک طرف مردم هستند، هر زمان که امام بیعت را برداشت مردم به حسب ظاهر تکلیفی ندارند، اگر آن شب هم یکی می رفت او نزد خدا حجت داشت و می گفت که خود امام به من اجازه داد و من رفتم. در برخی از مطالب هست که برخی قبل از شب عاشورا از امام اجازه گرفتند و رفتند. در درجه اول این اختیار خود امام مسلمین هست، یاران ایشان بعد از این همه مراحل، از مدینه تا مکه با امام بودند، مکه هم نرفتند که حج را ...
منصوری آرانی: جناحی کردن مقوله دفاع مقدس رفتاری کوته بینانه است /حقایق دوران جنگ باید کامل بیان شود
. او گفت: سیاست در این مواقع باعث کمرنگ شدن حقایق می شود، حزب و جناح در اینجا کاملا بی معنی و بی ربط است. منصوری آرانی در بخش دیگری از اظهارات خود به بیان خاطراتی از دوران دفاع مقدس پرداخت و گفت: روز اول جنگ در دانشگاه افسری در حال آماده سازی مراسم فارغ التحصیلی عده ای از افسران و اهدای سردوشی بودیم که متوجه شدیم عراق به ایران حمله کرد؛ مراسم برگزار نشد دانشجویان به اهواز و ...
تاثیر رفیق در اندک زمان عمر از لسان آیت الله جاودان
. یک نفر تکی بدون زن و بچه به ده نفر شام داد. یک آقای طلبه جوانی خدمت ایشان را می کرد. همین دو نفر بودند. در چنین خانه ای به اندازه ده نفر غذا پیدا نمی شود. درست شد. غذا درست شد. رفتیم سر سفره. اصلا سفره انداخت. به همان مناسبت گرسنگی بنده سفره انداخت. خدا رحمتش کند. ایشان جوجه پرورش می داد. در همان خانه قدیمی کهنه اش جوجه پرورش می داد. جوجه ها را به یک حدی می رساند و بعد به دوستانش می فروخت. زندگی ...
لابی در جمنا غیرقابل اجتناب بود
از نظر عده ای ایده آل نیست ولی در مشارکت دادن جمع زیادی از عناصر تاثیرگذار توفیق زیادی داشت. تبلیغات داخلی کاندیداها و هواداران شان در جمنا غیرقابل اجتناب بود لابی بازی در جمنا بوده است؟ کاندیداها و هواداران شان علی القاعده دوست داشتند در شمار10 نفر و بعدا هم جزء پنج کاندیدا قرار گیرند. لذا تبلیغاتی هم قبل از مجمع و روز نشست به طور پراکنده انجام شد که غیرقابل اجتناب ...
بدون ورزش یک لحظه زنده نیستم
کشتی آلیش علاقه مند شده و فعالیتم را در این رشته آغاز کنم، تکواندوکار بودم و سال ها به طور حرفه ای این رشته را پیگیری می کردم. چرا به کشتی علاقه مند شدی؟ در واقع می خواهیم بدانیم به اعتقاد تو، کشتی شرایط بهتری نسبت به تکواندو داشت؟ من نزدیک به 10 سال تکواندو کار کردم و سه سال نیز عضو تیم ملی بودم اما متاسفانه هیچ وقت در تکواندو این فرصت نصیبم نشد که توانمندی خودم را نشان دهم ...
اگر امت نشوید، شما هم امام را به قتلگاه می برید
گرفتند و کس دیگری آمد، او را رها می کنند و به دنبال این وزیر جدید می روند. حضرت می فرمایند: این ها نور علم را ندارند و به رکن قابل اعتمادی تکیه نزدند. یَا کُمَیْلُ الْعِلْمُ خَیْرٌ مِنَ الْمَالِ ، علم برتر از مال است، الْعِلْمُ یَحْرُسُکَ وَ أَنْتَ تَحْرُسُ الْمَال ، علم از تو نگهبانی می کند، اما تو خودت باید از مالت نگهداری کنی، مدام هم دغدغه داری که مالم چه شد، سرم کلاه نرود و ...
