سایر خبرها
قتل پدر به خاطر پیامک های عاشقانه!
و دخترم مژگان در میان گذاشتم. حتی چند بار به همسرم پیشنهاد طلاق دادم اما حاضر نبود از هم جدا شویم تا اینکه با کمک پسرم و دخترم نقشه کشیدیم وی را به قتل برسانیم. صبح روز جنایت وقتی ابراهیم از خواب بیدار شد پسرم مرا که در خواب بودم بیدار کرد و گفت این بهترین فرصت است، پدر را بکشیم. زمانی که ابراهیم مشغول کار بود پسرم از پشت سر به وی حمله کرد سپس من نیز به کمکش رفتم و با چاقویی که در دست ...
ما هیچ عقده ای از آقازاده ها نداریم فقط نقدشان کردیم/ فاصله عصر یخبندان و پرده نشین فقط یک شب بود/ با ...
حداقل مصطفی را سرافکنده نکردم. بعد از هر کار و هر فیلمی که پخش می شود از او می پرسم : مصطفی از بازی من راضی هستی؟ می گوید: بله. همین حرف برای من اهمیت بیشتری دارد، بقیه حرفها برای من اهمیتی ندارند. آن چیزی که برای من اهمیت دارد این است که جواب اطمینان برادرم را بدهم. به همان اندازه که گرفتن جواب اطمینان از طرف بهروز شعیبی هم برایم اهمیت دارد. پس از سریال پرده نشین به زنگ زدم به بهروز گفتم بهروز ...
عیادت لیلا بلوکات از یک بازیگر فراموش شده و یک نوشته تاثیر گذار/عکس
لطفا گریه کنید به حال اهل هنر لطفا برای انسان بودن گریه کنید لطفا برای لحظه ی فراموشی....برای درد بی معرفتی... لطفا ومن تلخ گریستم....تلخ تر از همه ی لحظه ها.... این احمد علامه ی دهر است... هنرمند ارجمند تآتروتلویزیون و سینما ... اما حالا باید پرسید او بعد نه ماه بیماری و بیشتر مواقع در کما بودن لایق یک سرکشی نبود!!!! اقای تهیه کننده.... او سر برنامه ی شما به این روز ...
خودروسازان باز هم می خواهند گران کنند/ پرونده بابک دوم در دست پیگیری
، به شرط آنکه باب میل دشمن نباشد، به شرط آنکه همه تحریم ها را در همان روز اجرای توافق لغو کند و به شرط آنکه گزینه های فشار علیه ملت ایران را برای رئیس جمهور بعدی کاخ سفید، تضمین نکند، البته آزاد و بلامانع است! اینک رونمایی می کنم از چهارمین پیشنهاد خود به مجلس محترم شورای اسلامی، در عرض یک ماه اخیر! چنین توافقی را با سر قبول کن! جناب آقای روحانی! دلواپسی ممنوع! لب را هنر خنده بیاموز... ...
علامه دهر در انتظار نگاه مسئولان
سید محمود رضوی درگفتگو با خبرگزاری صدا و سیما درباره وضعیت بازیگر سریال پرده نشین افزود: تهیه کننده درقبال سکته مغزی یک بازیگر سر کار مسئولیتی ندارد با این حال ما درمشهد علامه دهر را تحت پوشش خود قرار دادیم و درتهران هم به خانواده اش گفتیم که با ما ارتباط داشته باشند اما خود آن ها ارتباط خود را قطع کردند. تهیه کننده سریال پرده نشین ادامه داد: من درحال حاضر درمشهد هستم و به محض آمدنم به ...
آیت الله عُطاردی؛ دایرةالمعارفی خاموش/ عالمی که درد آموختن داشت، نه شناخته شدن
پدر وی در پنج سالگی به مکتب خانه می رود و قرآن مجید و نخستین آموزش ها را کامل فرا می گیرد. با علاقه بسیاری که به علوم دینی دارد، همراه تشویق های پدر در حدود سن 12 سالگی مصادف با سال 1325 وارد مدرسه علمیه قوچان می شود. پس از حدود دو سال در سال 1327 رهسپار حوزه علمیه مشهد شده و به مدت شش سال ادبیات، فقه، مقدمات و سطح عالی را به پایان رسانده و کتاب های متعددی را هم در کتابخانه آستان قدس ...
بنیاد در آینه مطبوعات
حسنی که اکنون ساکن محله فردوسی است، زندگی در محلات مختلف را تجربه کرده اما برادرش را بچه کوچه شیرازی معرفی می کند و می گوید: مادرم اصالتا مشهدی و پدر یزدی است. وقتی ازدواج می کنند چند سال اول زندگی را در چناران ساکن می شوند و باغ میوه اربابی را اداره می کنند. بعد از چند سال پدرم مریض می شود، به مشهد می آیند و در خانه پدربزرگم در کوچه شیرازی ساکن می شوند. من و خواهر و برادر بزر گترم هم در ...
یک ساعت با نوه های شهید طهرانی مقدم+عکس
بهم خورد و حاج حسن آنقدر دیر آمد که انگار اصلا نیامد و تمام مهمان ها رفتند. وقتی آمد فقط عذرخواهی کرد و گفت: کار مهمی پیش آمده و نتوانستم زودتر بیایم! البته خیلی پدرم از این موضوع ناراحت و عصبانی بود. بعد از چند روز آمد و به پدرم گفت که عازم جبهه هستم و برای حلالیت گرفتن آمده ام. البته تنها هم نبود آنقدر گفتند و شوخی کردند تا پدرم تبسم کرد و بعد دوباره آمدند و مراسم نامزدی برگزار شد. خطبه ...
تاثیر زیارت امام رضا در نشاط روحی و روانی زائران
روز افزونی دارد به عنوان مثال برابر آماری که سازمان بهداشت اعلام کرده حکایت از رشد بیش از 60 درصد بیماری های روانی در کشور دارد. مطابق تحقیقات انجام شده در برهه زمانی 10 ساله 80 تا 90، میزان شیوع بیماری روانی در ایران 63 درصد افزایش داشته و حالا به حدود 38 درصد رسیده است. به گفته یک عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در حال حاضر این آمار رو به افزایش است و ممکن است به 40 درصد برسد و به ...
روایت دختر محموداستادمحمد ازواپسین روزهای پدر؛ حاضر نشد برای درمان، ترک وطن کند
ماندم که باید به او چه واکنشی نشان بدهم؟ حتی روز آخر که خیلی ضعیف شده بود و دوستی آمد و سرمی تزریق کرد، به پدر گفتم باید به من قول بدهید که تا فردا صبح بهتر شده باشید و از این حال بیرون بیایید وگرنه فردا صبح باید برویم بیمارستان. خندید و با لحن خیلی شیطنت آمیزی، درحالی که به آسمان نگاه می کرد، گفت: اگر اون بالاییه گذاشت باشه . اما سه ساعت بعد که حالش بد شد و او را بردیمش بیمارستان، فهمیدم گویا از ...
راز جسد یخ زده پیرزن در زیرزمین
نداشته و با مرگ شوهرش که باستان شناس بود به تنهایی زندگی می کرد. پلیس پایتخت در برابر فرضیه ای قرار گرفت که احتمال داده می شد پیرزن قربانی توطئه ای مرگبار شده است. بدین ترتیب، خانه زن گمشده با دقت زیادی بازرسی شد و ماموران دیدند که همه اثاثیه مرتب بود و هیچ سرقتی صورت نگرفته است.در این بن بست معمایی، کارآگاهان به اقدام اطلاعاتی دست زدند و پی بردند پیرزن با وجود تنهایی بیشترین رفت وآمد را با مردی ...
وهابیت و تخریب قبور متبرکه
: قبر حضرت فاطمه زهرا علیها السلام است. چند محل است که مشهور به قبر صدیقه طاهره است: یکی در بقیع در حجره ای که بیت الاحزان می گویند و به همین ملاحظه اغلب در بیت الاحزان نیز زیارت صدیقه کبری علیها السلام را می خوانند و در جلو همین قبر مبارک، پرده گلابتون دور گنبد آویخته و از گلابتون بیرون آورده اند که: سلطان احمد بن سلطان محمد بن سلطان ابراهیم، (سنه احدی و ثلثین و ماة بعد الالف 1131) . ...
علل انحطاط و عقب ماندگی وهابیت
خداست به قتل برسانید در حال که معجزات و دلائل روشنی با خود دارد؟ .به این ترتیب مومن آل فرعون که در بین گروه لجوج و متعصب قرار گرفته بود و تصمیم گرفته بودند که خون پیامبر الهی (موسی) را بریزند از سپر تقیه استفاده نمود و ایمان خود را کتمان می کند و برای آنها در مورد این قضیه خطر ناک نصیحت لازم را می نماید. ویا وقتی عمار یاسر همراه پدر ومادرش گرفتار چنگال مشرکان عرب شدند و مشرکان آنها را به برائت از ...
ناگفته های همسر شهید کجباف از منطقه بئرالحریر سوریه
...> همسر شهید: من در زمان جنگ فعالیت پشت جبهه داشتم و بیشتر در بحث تدارکات بودم.در سال 1360 بود که من بعد از اهدای خون به شدت بیمار شدم و علی رغم میل باطنی خودم، پدرم برای ادامه زندگی ما را به تهران فرستاد. در این زمان برادرم نیز به عنوان چریک زیر نظر شهید چمران در جبهه های جنگ فعالیت می کرد. حاج هادی در سال 1360 در یکی از عملیات ها به شدت مجروح و به تهران منتقل شد. به سبب آشنایی برادرم و ...
بر هم زدن سخنرانی باب شود سنگ روی سنگ بند نمی شود
تر حرف بزنید چون من آدم ترسویی هستم که نه زندان دیده ام، نه شلاق خورده ام، نه شکنجه شده ام، نه پدرم زیر شکنجه شهید شده است، نه خواهرم محکوم به اعدام شده و قبل از اعدام فرار کرده است، نه مادرم در سن 70 سالگی در حال انتقال به زندان دیگری، فرار کرده است، نه زندان عادل آباد شیراز را دیده ام. نه زندان قلعه فلک الافلاک خرم آباد را دیده ام، نه زندان تبریز را دیده ام، نه زندان قم را دیده ام، نه زندان ...
خواستگاری با یک جفت کتونی چینی!
فراگرفته بود و از همه اعضای بدنم فقط قلبم به طور معمول کار می کرد خانواده ام می خواستند من را به خارج از کشور انتقال دهند تا مراحل درمانی من انجام شودچون یکی از اقوام ما در یکی از کشورهای خارجی بود و می توانست شرایط درمانی را فراهم کند. پنج ماه بود که من درگیر این بیماری بودم اما کسی متوجه نمی شد که مشکل من چیست تا اینکه یک شب دکتر غریب متوجه بیماری حصبه شد. وضعیت خوبی نداشتم. در اوج کسالت ...
آموزش و تربیت مهمترین و اثرگذارترین عامل زندگی آدمی شمرده می شود
زبان گواهی می دهند و چون که همه چیز آفتابی شد زبان به اعتراف حقیقت گشوده می شود. [span ][94] و به نظر علّامه، شهادت در این آیه، شهادت بر همه ی گناهان به وسیله ی اعضا و جوارح مناسب با هر گناهی است. [span ][95] و خود گفته بود حال آن روز نطق و بیان موجودات و پدیده ها را لَّا یتَکَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا چیزی نمی گویند جز با اجازه ی حق تعالی و هرچه هم گویند ...
تصادف عجیبی که زندگی راننده را زیرورو کرد
تاکسی بود از بین می رود. محمدحسن روبندفروش چه زمانی و کجا به دنیا آمد؟ 15 مهر 1314 در محله عنصری مشهد به دنیا آمدم. پدر و مادرم یزدی بودند؛ مادرم زارچ ی و پدرم اردکانی بود. ما هفت برادر و دو خواهر بودیم. البته همه ما سعادت داشتیم که در کوچه کربلای مشهد متولد شویم. کوچه کربلا؟ بله، منزل پدری من ابتدا مقابل گل کاری آب بود. به دلیل اینکه روس ها آنجا آب ...
مردانی که برای خوشبختی زنانشان در زندان آب خنک می خورند/ مهریه بهانه ای برای تجارت
خواسته اش پافشاری کند، مرد بیچاره باید کار و زندگی اش را ول کند و در کوه و دشت به شکار آهو برود. عشق دریایی عاشق هم شده بودیم. هر دو خانواده برای تفریح به شمال رفته بودیم و من در ساحل داریوش را دیدم. پسر خیلی خوبی بود. در آن چند روز مفصل با هم صحبت کردیم و وقتی به تهران آمدیم قرار ازدواج گذاشتیم. پدر و مادرهایمان مخالفتی نکردند وقتی از من درباره مهریه پرسیدند چون من و داریوش کنار ...