سایر منابع:
سایر خبرها
صدور حکم برای پدر سنگدل
فرزندم که با من زندگی می کرد همواره با سوال هایش ذهن مرا آشفته می کرد. او مدام بهانه می گرفت و می گفت: چرا مادرم را طلاق دادی؟ این چه زندگی است که برای ما درست کردی؟ و ... از این حرف های او آزرده خاطر می شدم و رنج می کشیدم تا این که تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم. آن روز (29 شهریور 95) حدود ساعت 2 بعدازظهر پسرم را به بهانه گردش سوار موتورسیکلت کردم و از بولوار دانشجو وارد بزرگراه فجر شدم چون قبلا ...
اعتراف مرد تهرانی به قتل همسرش پس از 15 سال +جزئیات
داد؛ من و دو برادرم دیگر (اولیای دم مادرم) پس از این حادثه با حضور در مراجع قضایی از پدرمان اعلام گذشت کرده و وی را بخشیدیم، اکنون نیز از شما تقاضا دارم که پدرم را آزاد کنید. تحقیقات درباره این پرونده ادامه دارد. خبرآنلاین
احادیث بداء و طینت در منابع حدیثی اهل تسنن
پانزده سال به عمرش افزودم. کعب گوید: پس از اینکه عمر بن خطاب مورد حمله قرار گرفت، گفتم: اگر عمر از خداوند همین گونه درخواست کند، دعایش مستجاب می شود. به عمر گفتند. اما دعا نکرد و از دنیا رفت. (الدر المنثور ج 3 ص 499) 9. شعرانی ذیل شرح حال شیخ محمد شریبی از پدر او احمد شریبی آورده که من در آستانۀ مرگ بودم. عزرائیل را دیدم که برای قبض روح آمده است. پدرم آمد و به عزرائیل گفت: عمر ...
متهم به قتل مدیرمسئول نشریه: قاتل نیستم
سال است. چی مصرف می کنی؟ فقط تریاک مصرف می کنم. ازدواج کردی؟ قبلا متاهل بودم. اما به خاطر اختلافاتی از همسرم جدا شدم. به چه اتهامی بازداشت شدی؟ می گویند قتل عمد. اما قتل عمدی در کار نبود. من نمی خواستم مرد همسایه را به قتل برسانم. از مرگ او خیلی ناراحتم. موقع بازداشت، از مخفیگاهت پول و دلار کشف شد. آنها متعلق به تو بود ...
ماجرای اشغال موصل توسط داعش به روایت یک زن
آزاد بود و فعلا خطری مرا تهدید نمی کرد. اما این خوبی ها و بدی هایی داشت. به پدر و مادرم التماس کردم که شهر را ترک کنیم اما پدر بزرگ و مادربزرگم سنشان برای مسافرت خیلی بالا بود و پدرم اعتقاد راسخ داشت که ارتش داعش به حد کافی قوی و مجهز نیست که در مقابل نیروهای عراقی دوام بیاورد. او به من اطمینان داد که اگر در خانه بمانیم و کمتر آفتابی شویم جنگجویان داعش در عرض چند روز شکست می خورند و زندگی ...
دختری خواستار نبش قبر پدرش برای کشف راز مرگ شد
...> این شاکی در ادامه اظهاراتش به بازپرس گفت: حال پدرم چند روز قبل از مرگ بد شد و از آنجایی که در تهران حضور داشت، او را به بیمارستانی در پایتخت بردند اما در نهایت پدرم در بیمارستان درگذشت و چون بیمارستان علت فوت پدرم را عفونت اعلام کرده بود و او سابقه سرطان داشت، جسد وی به پزشکی قانونی نرفت. این دختر مدعی شد: همسر مادرم به من گفت که به پدرم محتویات آمپول را داده و پدرم آن محتویات را ...
15 سال زندگی مخفیانه پس از قتل همسر
خارج و اعلام کنند . پسر بزرگ متهم که در دادسرا حضور داشت به بازپرس پرونده گفت: سال 81 بود که این اتفاق افتاد. روز حادثه پدر و مادرم تنها خانه بودند که به خاطر موضوع جزئی با هم مشاجره می کنند که در جریان آن مادرم از روی پله ها به داخل حیاط سقوط و فوت می کند. پس از این حادثه پدرم فرار کرد تا اینکه مدتی بعد ما در دادگاه پدرمان را بخشیدیم و رضایت دادیم. الان هم دوباره رضایت خودمان را اعلام می ...
ماجرای عکس معروف دختر شهید کاوه
ایشان را به عنوان فرمانده مشهدی معرفی کرده بودند خودشان گفته بودند که من فرزند کردستان هستم. پدرم کردستان را محل کمال خودش می دانست و به خاطر همین روی این نکته که من فرزند کردستان هستم تاکید داشت . وجود فرماندهان جوان و کم و سن وسال یکی از نقاط قوت دفاع مقدس ماست که همیشه به آن تکیه می شود، پدر شما یکی از همین فرماندهان جوان بوده. چه اتفاقی باعث می شود که محمود کاوه در 25 سالگی فرمانده باشد ...
عروسک هایی که می سوزند اما نمی سازند!
مامان مرتب می گفت دختر بی پدر را نمی شود راحت تربیت کرد باید زیر دست یک مرد بزرگ شوی تا پشت سرت حرف نزنند. مادرم به پسرخاله اش گفت تا برای خواستگاری بیایند. من از اول هیچ چیز نمی گفتم چون می دانستم مامان واقعا ندارد که خرج ما را بدهد. روز خواستگاری با مجید حرف زدم پسر خوبی بود. خوشم آمد برای همین وقتی مامان پیگیری کرد من مخالفت نکردم. به نظرم اینکه ازدواج کنم، لباس عروس بپوشم، با شوهرم بازار بروم و ...
بی عدالتی اجتماعی، خشونتی ساختار یافته علیه کودکان
طبقه ی متوسط یا مرفه هستم، معمولا انتخاب های آسانی دارم. درس بخوانم یا تفریح کنم، مهندسی بخوانم یا پزشکی و ... . اما کودکانی که ما در محله ی فقیرنشین با آن ها مواجه ایم، از کودکی و هر روز انتخاب های سختی را باید انجام دهند. مثلا "بعد از ماه ها گرسنگی خود و خانواده ام، درس را رها کنم و به 15 ساعت کار در کارگاهی کثیف بپردازم یا دزدی کنم یا شاهد تن فروشی مادرم برای یک لقمه نان باشم؟، روزی هزار بار سر ...
دو چشم تاریک؛ هزار دل روشن
. بخشش سخاوتمندانه عباسی با وجود اینکه بیش از سه دهه از آن دوران پر التهاب گذشته، وقایع جبهه را با تمام جزئیات تعریف می کند. اگر رخ در رخ علیرضا نباشی و واقعیت زندگی اش را ندانی، گمان نمی بری که او اصلاً نابیناست: اهل شیراز و دومین فرزند خانواده ای مذهبی هستم. همزمان که به مدرسه می رفتم، همراه پدرم در زمینه تأسیسات ساختمان - که شغل او بود - کار می کردم. البته دستی هم از نزدیک بر نقاشی و ...
پزشکی که پدرش را با ضربه های بطری آب کُشت!
به افسر تحقیق گفت: دعوایی میان من و پدرم در کار نبود. او در خانه حالش بد شد و نتوانست تعادلش را حفظ کند و روی زمین افتاد. ده روز بعد از این ماجرا، پیرمرد در بیمارستان فوت شد و مرگ او به کلانتری 124 قلهک گزارش شد. چند روز پیش دختران مقتول در دادسرا حاضر شدند و از برادرشان به اتهام قتل پدر شکایت کردند. در ادامه پسر مقتول بازداشت و در جریان تحقیقات قضایی منکر قتل پدرش شد و به ...
ستاره های هالیوودی و والدین خلافکارشان!
مجروح کردن همسایه اش با چاقو در یک کمپ، در سال 2003، چهار سال در زندان بود. مادرش گفته که نسخه های پزشکی و چک جعل می کرده است. پیکلر در مورد مشکلات والدینش در مصاحبه با مجله پیپل در سال 2008 صحبت کرد. او گفت: من ندیده بودم که یک رابطه به چه صورت باید باشد، من هرگز پدر و مادرم را همزمان در یک اتاق ندیدم مگر در دادگاه. تصور کنید اگر تیلور سوئیفت نازپرورده جای من بود با این مشکلات چه می کرد. تیلور هم ...
3 بار قصاص مجازات دانشجویی که 3 عضو خانواده اش را کشت
تهران به ریاست قاضی قربان زاده فرستاده شد. در آن جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند و در ادامه متهم با انکار جرمش گفت: آن شب وقتی از اتاق بیرون آمدم، دیدم پدرم با چاقو بالای سر مادرم ایستاده است. با دیدن آن صحنه عصبانی شدم و یک چاقو از آشپزخانه برداشتم و یک ضربه به پشت پدرم زدم. بعد از آن دیگر متوجه نشدم چه اتفاقی افتاد. من فقط پدرم را به قتل رساندم و در قتل مادر و پدربزرگم نقشی ندارم! ...
سه بار قصاص؛ مجازات عامل جنایت خانوادگی
مسموم را در یخچال گذاشتم و خانه را ترک کردم. نیمه شب وقتی بازگشتم پدر و مادرم و پدربزرگ مادری ام که میهمان خانه مان بود آبمیوه را خورده و همگی بیهوش شده بودند. کارد آشپزخانه را به دست گرفتم و اول مادر، سپس پدربزرگ و بعد پدرم را سر بریدم. می خواستم با کمک دوستم اجساد را بیرون ببرم که وقتی او در جریان موضوع قرار گرفت به من اصرار کرد به کلانتری برویم و همه چیز را بگویم و من هم قبول کردم. ...
یافته های جدید در پرونده اخیر قتل دو کودک
...، تحقیقات منجر به نتیجه شد و عامل جنایت به دام افتاد. پدر کودک ناپدید شده که ابوالفضل نام داشت، درباره مفقودشدن فرزندش گفت: من و همسرم وقتی ابوالفضل یک ساله بود از هم جدا شدیم و پس از آن، من با مادرم زندگی می کردم. روز عید قربان بود که پسرم گم شد. مادرم گفت ساعت 12 ظهر از خانه خارج شده و پس از آن بازنگشته است. یکی از هم بازی های ابوالفضل به پلیس گفت او را آخرین بار ساعت سه بعدازظهر روز ...
قتل بر اثر درگیری خانوادگی
گروه گوناگون تیتریک ، روز 13فروردین ماه سال 95پسر جوانی که در جریان درگیری در خانه پدربزرگش در لواسان از ناحیه شکم به شدت مجروح شده بود جانش را از دست داد. شواهد نشان می داد عامل این قتل خانوادگی پسر عمه مقتول است. آنها بر سر درست کردن جوجه کباب با یکدیگر درگیر شده بودند و متهم با تکه ای شیشه به شکم مقتول ضربه زده بود. پدر مقتول به مأموران گفت: همه به خانه پدرم رفته بودیم ...
3 بار قصاص؛ مجازات عامل جنایت خانوادگی
قربانیان داشته و بعد از جنایت تلاش کرده اجساد را داخل خودرواش بکشاند اما نتوانسته این کار را انجام دهد. در این شرایط متهم تحت بازجویی قرار گرفت و هر سه قتل را به گردن گرفت. جوان 23ساله که دانشجوی رشته مهندسی نفت بود، گفت: از مدتی قبل شیشه مصرف می کردم و در این بین پدر و مادرم نیز گاهی با یکدیگر درگیر می شدند. از این وضعیت خسته شده بودم تا اینکه نقشه قتل آنها را کشیدم. آن روز پدربزرگم ...
از درخواست نبش قبر پدر تا مرگ مشکوک پس از ملاقات با زن صیغه ای
بیمارستان اعلام کردند پدرم به خاطر عفونت فوت کرده است در صورتی که پدرم چند روز قبل از فوت آزمایش داده بود و هیچ عفونتی نداشت. وی ادامه داد: من به فوت پدرم مشکوک شدم و شروع به تحقیق کردم که یکی از آشنایان به من گفت نامادری ام آمپول های پدرم را شکسته و مایع داخل آن را به پدرم خورانده است و پس از این حال پدرم ناگهان بد می شود و بعد هم در بیمارستان فوت می کند. دختر جوان در پایان گفت: من از نامادری ...
آخرین بازمانده از یک تیم 75 نفره
داشتید؟ کسی از اعضای خانواده این کار را انجام می داد؟ پدر و مادرم به شدت مخالف انجام کاری که من به آن علاقه داشتم، بودند. یک بار یک تخته نَرد ساختم، یک سال روی آن کار کردم و سپس نزد پدرم که قاضی بود بردم تا کاری که انجام داده ام را به او نشان دهم. او عصبانی شد، تخت نرد را وسط حیاط خانه پرت کرد وخُرد شد و گفت: این چه کاری است که به جای درس و مشق انجام می دهی؟ به سفارش پدرم دبیرستان ثبت نام ...
پایان یک سال آزار و اذیت شوهرعمه/جای خالی آموزش برای جلوگیری از سوء استفاده جنسی
یک سال قبل بود که شوهرعمه 41ساله ام به خانه مان زنگ زد و من گوشی را برداشتم، ابتدا فکر کردم با پدر و مادرم کار دارد اما او شروع به صحبت کرد و می گفت که به من علاقه دارد. سپیده 15ساله ادامه داد: ابتدا به حرف های داور توجهی نداشتم تا این که پس از چند روز مرا به زور هدف آزار و اذیت قرار داد و از آن زمان به بعد با تهدیدهایی که می کرد، مرا بارها مورد آزار و اذیت قرار می داد تا این که از این وضع ...
آزاده را تکه تکه کردم! / او را خیلی دوست داشتم ولی ارتباط پنهانی ما طولانی شده بود!/عکس
خانه پدرم انداختم و وقتی فهمیدم خانواده آزاده دنبال او می گردند همراه آنها شدم تا پلیس را گمراه کنم.اما پس از مدتی به خاطر عذاب وجدان حقیقت را گفتم. وی در حالی که اشک می ریخت گفت: باور کنید نمی دانم چرا نیم تنه بالای جنازه پیدا نشده است. من دو کیسه پلاستیکی را به یک سطل زباله انداختم. بعد از اینکه به قتل Murder اعتراف کردم بقایای نیم تنه یک انسان در حوالی شهریار پیدا شده بود. عکس آن را به ...
من و این عشق دیرین
نوشتند و همیشه حس کرده ام نه سعدی و نه ناصر خسرو هیچ وقت آن قدر توریست نبوده اند. اگر از ایران رفتند برای این بود که جان شان را برمی داشتند و فرار می کردند. شما هم برای همین رفتید؟ نه من که ناصر خسرو نبودم... من یک بچه 17ساله بودم. پدرم یک آیتوئنی مهندسی مکانیک برایم گرفت و من به آن جا رفتم. رشته ام را یواشکی عوض کردم و سینما خواندم و عده ای به پدر و مادرم خبر دادند که پسرتان دارد ...
دختری از ایران
فرزند پدرم [عبدالحسین میرزا فرمانفرما، شاه زاده قاجاری]، و سومین فرزند مادرم (معصومه سومین همسر او) هستم. تولد من همزمان با فروپاشی خاندان قاجار بود ... پدرم تا پایان عمر تحت نظارت پلیس مخفی رضا خان بود ... در این زمان پدرم خانواده اش را از شیراز به تهران فراخواند و تمام همسران اش را پس از ورود به تهران، در محله ای واقع در غرب تهران، معروف به باغ شاه، اسکان داد. این محل، مدت های مدید شاهد زندگی ...
کابوس در شب های زندان برای قاتل پسر بچه / گفت و گو با مرد بی رحم + عکس
خانوادگی را در چه چیزی می دیدی؟ دخالت های خانواده همسرم بود البته بیکاری هم بی تاثیر نبود چرا که وضعیت کار در بازار Store خراب بود من با آن که خودم شاطر بودم ولی باید می نشستم تا کاری پیدا شود. چه کسی را بیشتر از همه دوست داری؟ مادرم را بیشتر دوست دارم! با کشتن Killing فرزندت می خواستی از همسرت انتقام بگیری؟ نه! قصد این کار را نداشتم. روز حادثه Incident ...
نی ریز 8 آسیاب داشت
...> اگر خاطرتان باشد، 3 سال پیش 6 بخش از مصاحبه ما با فضل ا... اشتیاقی پیرمرد مهربان و دوست داشتنی نی ریزی در شماره های 569 الی 572 و 577 و 578 چاپ شد. کسی که در 96 سالگی خاطرات نی ریز قدیم را چون آینه در خاطر دارد. اما حالا بار دیگر به همراه آقای علیرضا وکیل زاده یکی از علاقه مندان به فرهنگ و تاریخ نی ریز میهمان خانه باصفا و ساده اش می شویم تا آنچه را که او از تاریخ نی ریز در ذهن دارد، به ثبت برسانیم ...
دفاع پدر بزرگ از نوه خطاکار
نوید در اولین تحقیقات جرمش را انکار کرد، اما در بازجویی های بعدی حادثه را شرح داد. او گفت: مراسم سیزده بدر را به صورت خانوادگی در باغ پدربزرگم در لواسان دعوت بودیم. شب سیزده بدر، با سیامک برنامه ریزی کردیم و قرار شد او چند کیلو جوجه کباب بخرد و به باغ بیاورد. روز سیزده بدر همه دور هم جمع بودیم. بعد از خوردن ناهار همه رفتند، اما سیامک و پدر و مادرش در باغ ماندند. متهم در ادامه گفت: حوالی غروب ...
حسینیه عمادزاده؛ یک وقف خانوادگی پر برکت
.... آقا محمد، فرزند پنجم مرحوم حاج آقا رضا عمادزاده می گوید چون شغل پدر مادرم تجارت فرش بود پدرم هم به این شغل روی آوردند، اما پدربزرگم معمم بودند. مرحوم احمد عماد الواعظین از منبری های اصفهان محسوب می شدند. *** – کمی این نسبت ها پیچیده شد، اگر بخواهیم واضح تر بگوییم چه باید گفت؟ خب واضح تر این است استاد محمود فرشچیانِ مشهور دایی بنده هستند و پدر ...
شمه ای از فضائل امام حسین علیه السلام
...> فاطِمَهُ الزَّهْراءِ أُمّی وَ أَبی قاصِمُ الْکُفْرِ بِبَدْرٍ وَ حُنَیْنٍ عَبَدَاللَّهَ غُلاماً یافِعاً وَ قُرَیْش یَعْبُدوُنَ الْوَثَنَیْنِ یَعْبُدوُنَ اللاَّتَ وَالْعُزّی مَعاً وَ عَلِی کانَ صَلّی قِبْلَتَیْنِ(5) در بین تمام انسان ها کیست که جدّی مانند جدّ من، یا مربّی و معلّمی مانند معلم من داشته باشد، من فرزند دو ماه تابناکم. مادرم فاطمه زهراعلیها السلام و پدرم [علی علیه السلام ...
امام سجاد (ع) در ذهن و زبان اهل سنت
المعارف اسلام[44] است؛ سن امام سجاد (علیه السلام) را در روز عاشورا کمی پس از بلوغ می داند و در مورد امام (علیه السلام) می گوید :” علی که درباره او گفته بودند به تازگی به سن بلوغ رسیده است از خطر قتل جسته بود و یزید تقریبا با احترامی محبت آمیز با او رفتار کرد و دستور داد تا به همراه طالبیان به مدینه برود[45]“. اما اگر مانند دکتر شهیدی ولادت امام سجاد(علیه السلام) را بین سال های 47 تا 49 بدانیم ...