سایر منابع:
سایر خبرها
تئاتر "ال کلاسیکو" درامی اجتماعی با لایه های طنز است
آسیه "چهارشنبه آخر سال" را بسیار دوست دارم اما ناهید "ال کلاسیکو" را بسیار صمیمی و نزدیک به روحیات خود و حتی شرایط زندگی خودم دیدم و پس از خوانش متن، کار را قبول کردم. سلطانی با اشاره به اینکه ال کلاسیکو دغدغه زوج هایی است که چندین سال است با یکدیگر زندگی می کنند تصریح کرد: امیدوارم از دید کارگردان و تماشاگر در این کار موفق بوده باشم. وی در ادامه با بیان اینکه این نمایش دارای ...
من کله پوک نیستم اما خودم نمی دانم
از دویست سال است که دچار نفرین نادانی شده و هیچ کس هیچ چیز را نمی تواند یاد بگیرد و معلم هم فقط 24 ساعت فرصت دارد تا چیزی به آنها یاد بدهد تا دچار نفرین نشود و همه دانسته هایش را فراموش نکند. این داستان جذاب و نمادین بستری شده است تا یکی از بهترین نمایش نامه های نیل سایمون خلق شود. در این نمایش کاشی فروشان سعی وافر کرده است تا همه پرده ها و حتی صحنه ها دارای درام، طنز و پیام باشد و شما ...
چرا نیوشا ضیغمی فیلم های کمدی بازی می کند؟
فیلمنامه هایی که پیشنهاد می شود، قوت فیلمنامه برایم بسیار مهم است. وی ادامه داد: شرایطی که در سالهای گذشته در سینما حاکم شده فیلم های جدی که من تمایل زیادی به همکاری با آن ها دارم دچار تکرار در انتخاب بازیگر می شوند و به نظر می رسد فیلم های جدی که نگاهی نیز به جشنواره ها دارند دارای انتخاب بازیگر های مشخصی شده اند. ضیغمی با اشاره به اینکه تلاش کرده در طول سال ها به عنوان یک ...
نقش مهم بیابان، لهجه و اخلاق در سینمای امرالله احمدجو
شود انسانی با این تعداد محدود اثر، هویت مشخصی در ذهن ما پیدا کرده باشد؟ بیابان وقتی چهار ساله بودم پدرم یک بار تفننی من را به صحرا برد و عشق به صحرا در من ریشه دواند. با خودم عهد کردم که اگر روزی فیلمی بسازم قطعا درباره آن صحرا خواهد بود . بیابانی که احمدجو دوست دارد فیلم هایش در آن بگذرند (بیابانی نزدیک روستای بیاب از توابع میمه که محل تولد اوست) به عنوان اصلی ترین عنصر ...
کوتینیو در مصاحبه با تلویزیون بارسلونا: هیچوقت دست از رویاپردازی بر نمی دارم
همسرم به اروپا آمده بودم. میلان شهر بسیار بزرگی به نظر می رسید و اینتر هم قهرمانی های زیادی داشت. تجربه بسیار خوب اما سختی بود. اگر خودم تنها به اینتر می رفتم، می مردم! به حمایت خانواده خیلی نیاز داشتم. اولین تجربه ام از زندگی در بارسلونا با انتقال به اسپانیول رقم خورد. بارسلون شگفت انگیز است. شهری بسیار زیبا. خیلی به شهر خودمان، ریو دوژانیرو شبیه بود چون هم ساحل داشت هم تقریبا هر روز ...
اولین اظهارات کوتینیو در بارسلونا
. متشکرم از خدا و تمام اعضای خانواده ام. از اصرار و تلاش های مدیریت بارسلونا هم تشکر می کنم. برای رسیدن به این رویا صبوری زیادی به خرج دادم. باید از لیورپول هم به خاطر 5 سال خوبی که آنجا داشتم تشکر کنم. مدیر لیورپول به خوبی می دانست که رویای من حضور در بارسلوناست. روز گذشته بازی بارسا را دیدم و امروز از باشگاه، محل تمرین، محل غذاخوری و همه چیز دیدن کردم. بی صبرانه منتظرم به هم ...
زن23ساله:بطور اتفاقی از گوشی شوهرم متوجه شدم که او همسرسابقش را صیغه کرده
و هوس بودم به اولین خواستگار مورد قبول خانواده ام پاسخ مثبت دادم. از آن روز به بعد درس و دانشگاه را رها کردم و سیم کارت تلفنم را نیز تغییر دادم اگرچه دوست داشتم بیژن جای کیوان را در قلبم بگیرد اما نمی توانستم به خودم دروغ بگویم که او را دوست ندارم. تصمیم احمقانه ای گرفتم. دلم به حال بیژن می سوخت و عذاب وجدان شدیدی داشتم بدون آن که به کسی چیزی بگویم با یک بهانه واهی نامزدی ام را با بیژن ...
نابینایی که عکاس شد
از دست دادم، آن هم به دلیل بیماری که هیچ درمانی برای آن وجود ندارد. عکاسی را بعد از نابینایی کامل شروع کردید؟ تا زمانیکه نابینا نشده بودم، عکاسی را جدی نگرفتم. من 27 سال قبل بینایی خودم را از دست دادم، البته بعد از نابینایی دو سالی زمان برد تا بتوانم دوباره به زندگی برگردم. در این مدت نامزدم در تمام مدت مرا همراهی کرد و با هم ازدواج کردیم و پیش خانواده من در غرب هاتفورد ...
مصاحبه با BARCA TV؛ از سیر تا پیاز زندگی کوتینیو
من بود و در چند روز اخیر و تا نهایی شدن انتقالم به بارسلونا دلواپس بودم. سعی می کنم در همه بازی ها بهترین عملکردم را ارائه دهم و از هر فرصتی در راستای تلاش برای پیروزی بارسا استفاده کنم. سعی می کنم با آرامش از بازی کردن برای بارسلونا لذت ببرم. من به سختی تمرین می کنم تا قادر به برآورده کردن انتظارات از خودم در زمین باشم." دوران حضور در اسپانیول: "من حدود 5 یا 6 ماه اینجا اقامت داشته ام ...
مقاومت به سبک زنانه
که شیمی درمانی تمام گردد و فکر کنم که توان دارم مثل بقیه باشم. نخستین روزی که دیگر نشمارم چند روز تا نوبت بعدی شیمی درمانی مانده و درنهایت نخستین روزی که فکر کنم این جنگ دارد به آتش بس نزدیک می گردد... هنگامی نخستین روز شیمی درمانی آغاز شد، به ظاهرم آمدم، انگار که در حال رفتن به عروسی هستم. ولی انگار جنگ بود و من نیز ناخواسته در میانه میدان قرار گرفته بودم و به طرز جالبی برای خودم هم ...
اولویت نوشتن زنان از جنس و مسائل مربوط به خودشان است
شخصیت پردازی جنس مرد آشنا هستم. همچنین تجربیات فیلم نامه نویسی ام هم در این بین موثر بوده است. خلیلی فرد درباره شباهت ها و تفاوت های این رمان با کتاب قبلی خود توضیح داد: این دو رمان به واسطه فضا به هم شباهت دارند. در هر دو این کتاب ها به جزئیات روابط شخصیت ها پرداخته ام و خاطرات و گذشته نقش پررنگی در این دو کتاب داشته اند. در کتاب یادت نرود که... سن ام کمتر از الان بود و به همان نسبت تجربه ...
خوش گمانی نفسگیر است اما شیرین
دیگر و تو آن فضا را به خوبی می شناسی - به خاطر همین مجبورم خودم مصاحبه هایم را پیاده کنم. ببخشید که نتوانستم کمک زیادی برایتان انجام دهم – در این جمله ها فروتنی تصنعی خودم را هم نشان دادم - در این جمله ها آشکار بود که طعنه خودم را هم زده بودم یعنی این طور نبود که کاملاً از در تواضع و فروتنی درآمده باشم اما همین حداقل رفتار خونسردانه کار خودش را کرد. دو ساعت بعد بود که دیدم آن همکار خانم با یک وضع ...
امتحان در خواب!/ شبی که آرامش را آموختم
؛ همین. از همان سال های ابتدایی تحصیل، هر نوع امتحانی به شدت مضطربم می کرد. اضطراب گاهی آنقدر شدید و آزارنده بود که ناتوان می شدم و تا برگه ی سؤال ها را نگذاشته بودند برابرم، لرز می کردم و عرق سرد به تنم می نشست و چشم هام تار می دید. این ها را هیچوقت به هیچ کس نگفتم و تحمل کردم و کنار آمدم. کم کم دیگر عادت کرده بودم و خودش محرک قدرت مندی بود برای درس خواندن و با جزئیات خواندن و بارها ...
زنم قبل از اینکه زن من شود با دو دفعه شوهر کرده بوده
بازاریاب قوی است. وابستگی من به نسیم هر روز بیشتر می شد و من پول زیادی برای او خرج می کردم حتی برایش سرویس شخصی گرفتم تا راحت تر سر کارش برود و مبلغ 10 میلیون تومان هم بدون هیچ گونه مدرکی به عنوان قرض به او دادم. تا این که پدر و مادرم با معرفی چند دختر خوب پیشنهاد کردند هرچه زودتر ازدواج کنم، اما من به مادرم گفتم دختر دیگری را دوست دارم. پدر و مادرم که خانواده ای سنتی بودند از ...
مسافر زن گیلانی با آب انار بیهوش کردم و وی را به پارکینگ بردم و ..! / اعتراف تلخ راهنمای تور
برطبق اتفاق پلاک طلای یکی از همسفرانم را که در اتاق جامانده بود سرقت کردم به به صورتی که کسی متوجه مبحث نشد. آن زن هم فکر می کرد پلاک طلایش در بین راه مفقود شده هست دیگر به این کار عادت کرده بودم تا این که 6 روز قبل هنگامی تعداد دیگری از مسافران را به مشهد آوردم النگوهای فراوان یکی از مسافران به طور مستمر مرا وسوسه می کرد با خودم اظهار کردم این آخرین سرقت هست و دیگر سرقت theft نمی کنم آن شب چند عدد ...
کله پاچه خوری خانوادگی و ارتباط آن با نظام بودجه ریزی کشور
پاچه تعجب کرده بودم. ولی به روی خودم نیاوردم. فردای آن روز به سراغ مادر جان خودم رفتم. از او جویای چرایی نبودن چشم و گوش و مغز و زبان در کله پاچه های کودکیمان شدم. مادر جان همانطور که در آشپزخانه در حال پختن غذا بود و هر از چندگاهی از درون قابلمه تکه گوشتی را در می آورد و پس از دو تا فوت در دهان می انداخت و قورت می داد گفت: تو اصلا می دونی اگر کسی چشم گوسفند را بخورد برادرش می میرد ...
خلیل پس از 34 سال به خانه برگشت
در تمام این سال ها چشم انتظار آمدنش بودیم. اگر می شود از لحظات پایان 34 سال چشم انتظاری بگویید. چند وقت پیش از طرف سپاه با من تماس گرفتند و گفتند پیکر برادرم را شناسایی کرده اند. وقتی خبر را شنیدم خیلی گریه کردم و خوشحال شدم که برادرم بعد از سال ها به آغوش خانواده بازمی گردد. از طرفی نگران بودم که چطور این خبر را به مادر و پدر پیرم بدهم. وقتی خبر شناسایی اش را به من دادند از من خواستند ...
تور سفید عروسی بر زندگی کودکان رنگ سیاهی می کشد...
...: حدود نیمی از این ازدواج ها در مناطق روستایی انجام شده و ازدواج زودهنگام بیشتر در مناطق روستایی مرسوم است. وی با بیان اینکه ازدواج در سنین پایین مشکلات خاص خود را دارد،عنوان کرد: فقر فرهنگی، پایبندی به اصول و رعایت سنن قدیمی و سنتی توسط بسیاری از این خانواده ها سبب شده تا دختران و پسران کم سن و سال حتی نوجوان گرفتار معضلات متعدد ناشی از ازدواج زودهنگام شوند. زاهدی نیا با ...
مهران مدیری: حتی صدام و قذاقی هم حریم شخصی نداشتند
ورزش و رشته ای که در کنکور قبول شدم چند سالی در حوزه تربیت بدنی فعالیت می کردم و مربی بودم. پس از آن با راهنمایی های یکی از اساتید زبان، رشته زبان را به شکل آکادمیک پیش رفتم و پس از آن هم به خاطر علاقه شدیدم به سینما بازیگر شدم. وی با تاکید بر اینکه ماندگار شدن در عرصه بازیگری سخت است؛ اظهار کرد: من فکر می کنم اگر قرار است یک بازیگر دیده نشود و مردم آن را نبینند، اصلا چرا باید بازیگر شود ...
پیوس: توان مربیگری پرسپولیس را دارم چون هواداران قبولم دارند
خودشان چسبیدند. پیوس با بیان اینکه همسر و خانواده خوب و پدر و مادر خوبی دارم و همه چیز خوب است، اضافه کرد: چند آکادمی فوتبال دارم. خودم در تمرین ها هستم و فوتبالیست های خوبی را به تیم های مختلف از جمله سایپا و پرسپولیس دادم. مثل علی کریمی که آقای گل هم شد. پدر و مادرهای حالا خیلی برای فوتبال بچه هایشان زحمت می کشیدند و شرایط خیلی تغییر کرده است. از پدرو مادرهایی که وقت می گذارند خیلی ممنونم ...
حال خوب با رادیو و تلویزیون
در پرونده زیر چهره های شاخص طنز کشور به بهانه این روز جهانی از وضعیت طنز در رسانه ملی و نقش این رسانه فراگیر در بهینه کردن حال مخاطبان خود به تعبیر کلی تر، افزایش نشاط اجتماعی سخن گفته اند. فرمول های تازه طنز رضا شفیعی جم: نقشی که رسانه ملی در زمینه ترویج طنز و ایجاد روحیه طنز و شادی آفرینی در جامعه دارد، بی شک تردیدناپذیر است؛ اما نکته این است خود افرادی که در زمینه طنز برنامه می سازند یا مسئولان تصمیم گیری هستند هم باید به این تاثیر اعتقاد داش ...
ازمن خواست هوای فاطمیون را داشته باشم
فضای مجازی با ایشان ارتباط گرفتم. انصافاً از هیچ کمکی هم دریغ نمی کرد. قرار شد تا موقع آمدن خانواده محمدجمعه به ایران به من کمک کند. در همین مدتی که داشتم تلاش خودم را برای آوردن خانواده محمد به ایران می کردم، اتفاقات تلخ و شیرینی برایم افتاد که زبان از بیانش قاصر است. عاقبت موفق شدید؟ بله بالاخره روز موعود فرارسید و خانواده محمد روانه ایران شدند. برادر بزرگ تر محمدجمعه با من تماس گرفت و ...
کوتینیو: رونالدینیو الگوی فوتبالی ام بود
... * روزهای شروع فوتبال: پدرم همیشه تلاش می کرد تا ما کمبودی نداشته باشیم و مادرم بیشتر در خانه مراقب امور بود. دو برادر دارم که یکی شان مستقل زندگی می کرد و دیگری سال ها با ما بود. فوتبال سالنی را در سن 6 سالگی در واسکودوگاما شروع کردیم. فوتبال زندگی ما بود. والدینم هم فوتبال دوست داشتند و مرا به تماشای مسابقات فوتبال می بردند و پدرم همیشه حمایتم می کرد. * فوتبال سالنی: این ورزش به ...
یک انتخاب سخت در زندگی مشترک
تازه اش! این یکی از معضلات مهم زندگی های زناشویی در جامعه امروز ماست . در شب هایی که از اجرایمان گذشته، گاهی تماشاگر در لحظاتی می خندد که بعد از پایان اجرا با خودم فکر می کنم چرا خندید؟! و بعد یکهو می فهمم که آها! این دقیقا چیزی است که همه با آن درگیرند، یعنی لحظات را می فهمند و می خندند . آشفته: داستانی متکثر است . سرابی: بله، دقیقا . آشفته: و مخاطب به ...
مهدی جهانی و عاشقانه هایش در اولین شب جشنواره
من چیزی است که در درون من بوده و هست و همیشه سعی کرده ام خودم باشم. این مسیر و استراتژی محتوایی نشات گرفته از درون من است و آن را دوست دارم. با این آثار آرام می شوم و وقتی می بینم مخاطب هم آن را با من می خواند حس خوبی دارم. وقتی حال همه خوب است چرا باید فضای کارهایم را عوض کنم؟ * این روزها مشغول چه کاری هستید؟ بیشتر روی آثار جدید کار می کنم و کامنت های دوستان را در صفحات شخصی ام می خوانم ...
عفت مرعشی: آیت الله هاشمی به برابری زن و مرد معتقد بود
بدون مشورت با من این کار انجام شده است. با این که ته دلم از ایشان خوشم می آمد. آن زمان البته در خانواده ما رسم نبود عروس و داماد با هم صحبت کنند. اگر پدر قبول می کرد ماجرا تمام بود اما اگر پدر شک داشت دست به دامان استخاره می شد. اما من این روش را نمی پسندیدم و معتقد بودم باید با خودم در این زمینه مشورت شود. چند روزی گذشت و من هم که فقه را می شناختم و می دانستم پدرم هم خلاف شرع عمل نمی ...
کارگردان لیدی برد : وضعیت فیلمم حسابی روبه راه هست
.... برای من کار با کارگردان های بزرگ نه منحصرا به عنوان یک بازیگر تجربه خوبی هست، به عنوان یک انسان و کسی که دوست دارد این کار را انجام دهد، هم خوب هست. از قبل با ناتالی پورتمن هم آشنا بودم؛ بنابراین با خودم فکر کردم از این خوب تر نمی توان. نخستین مکالمه تلفنی مان را به شکلی دقیق به علت دارم، فیلمنامه را خوانده بودم و می دانستم که به علت خود لارین می خواهم نقش را بپذیرم. با هم تلفنی سخن ...
روایت چشم انتظاری خانواده دریانوردان
. مسعود آروی می گوید: من خودم نزدیک به 29 سال است که در شرکت ملی نفت کش کار می کنم. ما خانوادگی اصالتا آبادانی هستیم. سال 60 بود که وقتی جنگ شد از آبادان به اصفهان نقل مکان کردیم. میلاد در اصفهان به دنیا آمد. حدودا 5 سالی می شد که به استخدام شرکت ملی نفت کش درآمده بود. روز 25 آذر از عسلویه حرکت کرد و در قسمت روغن کاری موتورخانه کار می کرد. در جریان سفرش بودم. یکشنبه صبح بود، می ...
هنر معامله؛ چرا رایولا بزرگ ترین ایجنت دنیا شد؟
(هارلم آمستردام) و سرک کشیدن به دنیای مرد چاق دورگه ی ایتالیایی –آلمانی. رازهای هارلم خانواده رایولا سال 1968 از ایتالیا به محله ی هارلم آمستردام مهاجرت کردند. زمانی که مینو یک نوزاد بود، خانواده ی رایولا و 35خانواده ی ایتالیایی دیگر کنار هم خانه هایی یک شکل ساختند و شروع کردند به کار کردن. رایولا ها آشپزهای خوبی بودند و پیتزافروشی ناپولی را افتتاح کردند. رستورانی وسط میدان ...
روایت عفت مرعشی از ترور
رسم نبود عروس و داماد با هم صحبت کنند. اگر پدر قبول می کرد ماجرا تمام بود اما اگر پدر شک داشت دست به دامان استخاره می شد. اما من این روش را نمی پسندیدم و معتقد بودم باید با خودم در این زمینه مشورت شود. چند روزی گذشت و من هم که فقه را می شناختم و می دانستم پدرم هم خلاف شرع عمل نمی کند و نظر ما در این مسائل بسیار برایش مهم است، بر نظر خودم پافشاری می کردم. کار به جایی رسید که پدرم می گفتند، حداقل ...