سایر منابع:
سایر خبرها
کاربران خبرآنلاین نظر دادند/یارانه دیگر کمکی نمی کند
خبرآنلاین اما در پاسخ به این سئوال گله گذاری های فراوانی داشتند.هر چند به نظر می رسد اکثریت با دریافت یارانه موافق هستند، اقلیتی که حذف یارانه را مجاز داستند نیز معتقدند باید شروطی برای این حذف مد نظر قرار گیرد. حسین یکی از کاربران خبرآنلاین در این خصوص گفته است ": قانون هدفمندی یارانه ها رو خود مجلس تصویب کرده و حالا خودش میگه خوب نیست با ید عوض بشه؟ واسه مردم فرقی نمیکنه کدوم مجلس بوده ...
به یاد سیروس و آیدین
همگی پیاده شدیم و دست و رویمان را شستیم، آن جا یک شیر آب بود. وقتی سوار ماشین شدیم، راستین گفت: بابا چقدر خنک شدم. قبل از این که بیهوش بشوم، دقیقا یادم نمی آید. فقط یادم هست که یک خاور از روبه رو در حال حرکت بود. من خیلی خوابم می آمد. یک بار تصادف کرده بودیم، همیشه از جاده می ترسیدم و در طول راه بیدار بودم. تا چشم باز کردم آن صحنه را دیدم. از جایی که آب خوردیم تا محل تصادف خیلی فاصله نداشتیم. جیغ ...
علت دشمنی با ائمه به روایت حضرت زهرا(س)
آن منتقم بیاید و انتقام بگیرد. گاهی با اشاره بگوییم: آقا به آن لحظه ای که مادر بین در و دیوار شما را صدا زد. آقا جان، نمی خواهم بگویم آن ملعون چگونه با دستش ....، امّا همین قدر که تا قبل دست امام حسن در دست مادر بود و بچّه را می برد، امّا از آن جا به بعد چشمان مادر نمی دید و دستش را به دست حسن داده بود، چه ضربه ای بود؟! لا اله الا الله ...، آقا جان، به آن لحظه ای که نمی دانم امیرالمؤمنین چه دید ...
گزارش بازدید از خانواده شهیدان تیپ فاطمیون محمدرضا و صفرعلی سیفی
کنم و بعد سبک می شوم. وقتی از پسر ته تغاری اش صفرعلی پرسیدیم، در جوابمان گفت: – هر دو پسرم خیلی بچه های خوبی بودند. خوش اخلاق بودند. اهل نماز و روضه و هیئت بودند. پسر کوچکم صفرعلی قبل از پانزده سالگی روزه می گرفت. به او می گفتم تو که به سن تکلیف نرسیده ای؟ می گفت من برای پدربزرگ و مادربزرگم که از دنیا رفته اند، روزه می گیرم. بیست سالش بود که هوای سوریه به سرش زد و ...
چرا نوزاد موهای خود را میکشد؟
سوال مخاطب نی نی بان: نوزاد پسر 7 ماهه ای دارم که الان یه هفته است که در مواقعی که خوابش می آید به شدت موهای سرش قسمت پشت گردنش رو می کشه و وقتی که دستش رو آروم برمی دارم کلی گریه می کنه. دلیل و راهکارش رو برام توضیح بدید. پاسخ از دکتر علی اصغر حلیمی، متخصص اطفال: دوست گرامی، بچه ها از هفت الی هشت ماهگی به بعد، اضطراب جدایی از مادر در شب را دارند. شما باید تماس پوستی خود را با ...
مهم ترین فیت های موسیقی پاپ را انتخاب کنید
(محسن یگانه و محسن چاوشی) اوج احساس (محمد علیزاده و حامد کولیوند) ای دریغا (محسن چاوشی و سینا سرلک) با تو می خندم (رضا صادقی و شهاب رمضان) بارون (شهرام شکوهی و ماهان بهرام خان) باغ زندگی ( علیرضا عصار و شادمهر عقیلی) با من بمون (فریدون آسرایی و بهروز صفاریان) با من بمون (علیرضا طلیسچی و بابک مافی) بخشش (امیرعباس گلاب و حمید صفت) برای عاشقی دیره (رضا صادقی و امید حاجیلی) بوم بوم بوم (امید حاجیلی و ...
آیت الله خامنه ای: خودم را برای اعدام هم آماده کرده بودم
گیری از ایشان داشتند: ناگهان سیلی محکمی بر چهره ی آقای خامنه ای زد. تعادلش به هم خورد، اما خیلی زود خودش را جابه جا کرد تا به حالت اول بازگردد که ضربه ی دوم از راه رسید و او را روی تخت کنار دستش انداخت. می خواست برخیزد که یکی از آن ها تشر زد: بمان. خوب جایی افتادی! پاهایش را به تخت بستند. آن روبه رو، تازیانه ها از سینه ی دیوار آویزان بودند... یکی از آنان تازیانه ای برداشت و کف پایش را نشانه گرفت ...
طنز؛ برف بازی جبار
طرفم و داد زد: بگیر که اومد! مرد بی مزه و نامسئولی ست که یک وقت هایی از زندان مرخصی می گیرد می آید خانه.. در و همسایه پر کرده اند که جرمش موارد جنسی بوده که خدا می داند چقدر درست می گویند اما فعلا که همه مجبور شده ایم حفاظ آهنی تهیه کنیم برای در و پنجره هایمان. همسایه طبقه چهارم که اسپری فلفل رفته خریده و وقتی درباره جبار با او صحبت می کردم، گفت: جلو بیاد، همینو می پاشم تو چشمش! گفتم ...
نگاهی به زندگانی آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی، بنیانگذار حوزه علمیه قم
وضع نامطلوبی وارد شد در حالی که معلوم بود در آب رفته و پارچه لنگ مانندی را به تنش و پارچه ای نیز به سرش بسته بود و کفشی پاره به پا داشت، با وضع خیلی غیرمتعارفی وارد شد و در حجره نشست و پرسشی مطرح کرد که سؤالی فقهی بود. پرسش این فرد به نظرم (شیخ) خیلی پیش پاافتاده و ابتدایی آمد، بنابراین پاسخ ندادم. خود میرزامحمدتقی رو به وی کرد و در پاسخ به سؤالش، شرحی ارائه داد و اضافه کرد که علما اینگونه می ...
مولایی: چرا کسی نگفت خواب آلودگی بهادر برای چه بود؟
سادگی زحمات او پوچ شد، اما کاش این داستان به این جا ختم می شد. صبح روز بعد، خبر تصادف بهادر مولایی در همه خبرگزاری ها و سایت ها منتشر شد که او همراه پدربزرگ، پدر و برادر خود در جاده هراز تصادف کرد. این خبر شوک عجیبی بود و متاسفانه در این تصادف پدربزرگ بهادر درگذشت و خود او به شدت آسیب دید و پدر و برادرش هم مصدوم شدند. موضوع گذشت و همه مسئولان کشوری و استانی پیگیر وضعیت بهادر مولایی بودند و قول هایی ...
در مورد کتاب کد 24؛ داستان کپی کاری های صادق هدایت
کور را نوشته. اهالی ادبیات حبیب احمدزاده را با مجموعه داستان داستان های شهر جنگی شناختند؛ مجموعه داستانی که نخستین بار اواسط دهه هفتاد چاپ گردید و بعدها از سوی انتشارات سوره مهر به چاپ های مکرر رسید، تا جایی که هماکنون به چاپ هفدهم دست یافته هست. او در روایت این کتاب، هم مهارت خود را در استفاده از تکنیک های داستانی نمایش داد و هم دیدگاه خود در مورد قصه نویسی. بعضی داستان های این کتاب مثل پر عقاب ...
تحرکات و فعالیت های انتخاباتی در استان؛ دو سال مانده به انتخابات (بخش دوم؛ حوزه انتخابیه کهگیلویه)
هزینه می دهند، ولی به صورت منطقی اثبات چنین ادعایی پذیرفتنی است یا خیر در توان این مقاله نیست. شرایطی که در گچساران حاکم است و تاجگردون ها در همه سال های بعد از انقلاب یک طرف معادلات سیاسی آنجا بوده اند. با این تفاوت که این تاجگردون خوب موفق بوده است و خوب کار می کند. در مورد عملکرد تاجگردون نیاز به شرح بیشتری است و مفصلاً به آن پرداخته خواهد شد. در بویراحمد هم نام هدایتخواه که درس اخلاق ...
پاسخگوی شماره 25
، برام خوش شانسی آورده. یه شب که خونه پدربزرگم بودم، بهم گفت ببین پسر! من یه رفیق داشتم عین تو خرافاتی بود مرد. گفتم وا چطور حاجی؟؟ گفتش هیچی رفته بود پیش رمال بهش گفته بودن اگه میخوای خوشبختی بیاری، هرشب قبل خواب از پنجره تف کن بیرون و بعد برو تو تختت بخواب. اونم هر روز این کارو می کرد تا این که یه روز اشتباهی رفت رو تختش تف کرد و از پنجره پرید پایین!!! پدربزرگ آروم دست کرد تو دهنش دندوناشو ...
جشن گفت وگوی تئاتر بدون گفتمان تئاتری ها!/ احسان کرمی، از اختتامیه تئاتر تا افتتاحیه فیلم
که جایزه خود را برای نمایش هفت روز از تیر شصت دریافت کرد اجازه صحبت پیدا نکرد و او هم بدون تریبون و رو به جمعیت عنوان کرد که سرپل ذهاب یک دختر تازه به دنیا آمده و هیچ کانکسی ندارد، در چادر زندگی می کند، من شماره حساب او را برایتان می گذارم تا برای این دختر تازه به دنیا آمده کانکس تهیه شود. پس از آن احسان کرمی مجری برنامه عنوان کرد که همه ما می دانیم در کرمانشاه چه خبر است و همه ما مسئول ...
محمد لقمانیان و لقمه اش؛ عروسکی که صدای مردم شد
حتی جایی گفتیم می شود لقمه را کنار بگذارید، انگار به حرف های مان گوش می کند وقتی درباره خودش حرف می زنیم! که البته لقمه هم به این حرفمان بی توجه نبود و به نشانه تایید سرش را تکان داد! محمد لقمانیان متولد اول فروردین 63 است، عروسک گردان است و در کارنامه اش کاراکتر فامیل دور دوست داشتنی با حرکت های متفاوت را می توان دید. البته او بعد از ورود بچه صدا پیشه او هم شد، صدای تیزی که به بله ...
عبور از دروازه تاریخ و رسیدن به شکوه، و بازگشتی رو به عقب در سالهای اخیر و جشنواره پیش رو!/ مروری بر ...
ممیزی شدن آثارش از فیلمسازی در سینمای کشور دست بکشد. همچنین در این دوره از جشنواره بزرگداشت پروانه معصومی و مسعود جعفری جوزانی برگزار شد. پوستر این دوره از جشنواره نیز شاهد یک تغییر بسیار زیاد بود. استفاده از هنر مینیاتور و نقاشی مذهبی قهوه خانه ای در پس زمینه پوستر این دوره را متفاوت کرده بود. در این دوره از جشنواره 23 فیلم در بخش مسابقه سینمای ایران حضور داشتند که در میان ...
آنچه می خوانید، خاطره شهید نوید صفری، همرزم شهید سعید علیزاده، از حضور این شهید مدافع حرم در عملیات ...
آن طرف اتاق و رو به محب گفت: حاجی! ما یه هفته اس تو این مسیر جون کندیم تا شناساییش کنیم. حالا دو روز ازتون دور شدیم، از چشم تون افتادیم؟! محب از شنیدن حرف سعید خشکش زد. سعید اما دست بردار نبود. صدایش از بغضی که در گلو داشت می لرزید: حاجی! شما این انتقاد منو بپذیر. با این رویه به نتیجه نمی رسین! محب گفت: بابا! مگه تقصیر منه؟! فرمانده ها این طور تصمیم گرفتن. ما هم باید تابع اونا باشیم ...
بازگشت پرماجرای زن مطلقه ازسوئیس
با کمک آنها وارد خانه شد. اما بعد از رفتن مأموران، آنها بار دیگر دعوا کردند و این بار که ایرج خواست همسرش را بیرون بیندازد سودابه مقاومت کرد و در همان هنگام دستش لای در آهنی ساختمان ماند و دو انگشتش قطع شد. این بار به جای پلیس، مأموران اورژانس آمدند و ایرج را غرق در خون با خود به بیمارستان بردند.چند روز بعد از مرخص شدن مرد میانسال، او به دفتر خدمات قضایی رفت و دادخواست طلاق همسرش را ...
عادت های نویسندگی محمدرضا یوسفی/ جنگ که شد تئاتر خیابانی را کنار گذاشتم و داستان نویس شدم
آشنا شدم. نسل ما تحت تاثیر صمد بهرنگی بود و همه به صورت مستقیم و غیرمستقیم به بهرنگی متصل بودیم. در دانشگاه دوستانی مانند مرتضی خسرونژاد و محمد حامد داشتم که بیشتر رفاقت های ادبی داشتیم و کتاب می خواندیم. نخستین کتاب تان درچه سالی منتشر شد و در چه حوزه ای بود؟ نخستین کتابم به نام سال تحویل شد سال 1357 منتشر شد که در حوزه نوجوان بود. بعد از آن قهرمان قلابی را هم در سال 1357 منتشر ...