سایر منابع:
سایر خبرها
جانبازان اعصاب و روان شمع هایی که ذره ذره آب می شوند/این دردها مرد می خواهد!
حکومتی بی تفاوت ماندند اما برای تعدیل قدرت وارد مذاکره با دشمن داخلی و خارجی شدند. ای مسئولان محترم برای شما متاسفم. دو روز دنیا می گذرد اما آخرت را چی جواب می دهید؟ جانبازان اعصاب و روان از خودشان بریدند چه برسد به خانواده هایشان. همسر یک جانباز که رنج سال ها سختی و مرارت بر چهره اش نقش بسته است و دل پری از روزگار دارد به خبرنگار ما می گوید: خدا از دل من و بچه هایم می داند و از خدا می خواهم ...
زندگینامه سردار شهید اسماعیل اسکندری شهرکی
این بهانه که فریدون شهید شده، ابراهیم هم که مفقودشده، اسحاق هم که در منطقه است اسکندر و سلمان هم که بچه هستند و نمی توانند کمک حال پدرت باشند، اما هیچ کدام از این ها مانعی برای حضورش در عملیات کربلای 5 نشد. سردار شهید اسماعیل اسکندری بارها تا مرز شهادت پیش می رود ونهایتأ در شب دوم عملیات کربلای پنج در سرزمین کربلایی شلمچه هنگام حمله گردان امام سجاد (ع) به قرارگاه تاکتیکی دشمن، آماده پرواز ...
مدافعان حرم، ظلم و جور را دفع می کنند!
منطقه کشورمان بشاگرد خدمت کرد و پیش از مرگش بیش از 10بار مبتلا به مرض مالاریا شد. قهرمان و پهلوان واقعی شهید منفرد نیاکی است که وقتی شنید دخترش بیمار است، گفت الان در عملیاتیم و همه سربازها بچه های من هستند. نیاکی وقتی فرصت کرد به خانه برگردد که به جای دخترش با مزار او روبه رو شد. خادم واقعی همان پزشک خرمشهری دکتر منصور رامی است که تحصیلاتش را در آلمان گذراند اما اوج جنگ به مناطق جنگی رفت و با حدود ...
مدافعان حرم؛ دافعان ظلم و ستم
.... جهادگر واقعی حاج عبدالله والی است که سال ها در محروم ترین منطقه کشورمان بشاگرد خدمت کرد و پیش از مرگش بیش از 10بار مبتلا به مرض مالاریا شد. قهرمان و پهلوان واقعی شهید منفرد نیاکی است که وقتی شنید دخترش بیمار است، گفت الان در عملیاتیم و همه سربازها بچه های من هستند. نیاکی وقتی فرصت کرد به خانه برگردد که به جای دخترش با مزار او روبه رو شد. خادم واقعی همان پزشک خرمشهری دکتر منصور رامی ...
ابوالفضل نیکزاد؛ شهید قرآنی مدافع حرم/ اهتمام شهید بر عمل به قرآن
باید سعی کنیم خط به خط قرآن را چند بار مرور کنیم و عامل به قرآن باشیم. همه رفتارهای پسرم برگرفته از قرآن بود. مادر شهید نیکزاد تصریح کرد: ابوالفضل معلم قرآن نبود اما همیشه بچه ها را تشویق می کرد تا قرآن را یاد بگیرند. همیشه در مسابقات قرآن خواهران حضور داشتم و یکبار ابوالفضل را که دوسال بیشتر سن نداشت، با خودم به جلسه بردم و در آن جلسه اصرار کرد تا در مسابقه شرکت کند. از همان کودکی شجاع بود و ...
معنویت در جبهه همه کمبودها را جبران می کرد
...> فاو- فکه- مهران در عملیات کربلای یک اوج ولایتمداری و ایثار نمود پیدا کرد. نیروهای حاضر در این عملیات در چندین عملیات قبل حضور داشتند و برای تجدید قوا یا مرخصی به عقب برنگشته بودند. اصلاً اجباری بر ماندن نیروها نبود؛ هر چه بود عشق بود و ایمان. به دلیل انجام عملیات های پی در پی در فاو، فکه و بعد هم مهران، کسی دلش نمی آمد که منطقه و بچه ها را رها کند و به مرخصی برود. ...
شهیدی که شهید چمران را از حلقه محاصره ضد انقلاب نجات داد
. نگاهی به هم کردند و گفتند: بسم الله.. آستین ها را بالا زد. اسلحه را کامل باز کرد و توضیحاتی هم به بچه ها داد. همه با تعجب به اسلحه نگاه می کردند. یکی از بچه ها رو به من کرد و گفت: مطمئنم نمی تواند اسلحه را جمع کند . اما ماهرانه اسلحه را جمع کرد. قطعات را بست و آنها را جا انداخت و اسلحه آماده تیراندازی شد. رزمنده ها از تعجب میخکوب شده بودند. از آن روز به بعد همه به چشم یک ...
خرمشهر برگ برنده صدام است/نامش هنوز خونین شهر است!
نهایی برای زمان آغاز عملیات را هم به محسن رضایی و صیاد شیرازی سپردند و گفتند ریش و قیچی دست خودتان، ما مطیع و آماده ایم. دیگر همه می دانستیم که باید تا یک ماه دیگر صبور باشیم و بعد هم برویم سراغ منطقه ای برای عملیات که هیچ ضرورتی برای جمع کردن چندین و چندباره نیروهای عمل کننده و حرف های اقناعی و توجیه های معمول عملیات های گذشته نیست. می دانستیم در هر کوی و برزن سخن از خرمشهر است و همه ...
شکارچی تانک متواضع ترین فرمانده جنگ بود
26 اردیبهشت 25 سال پیش، پیکر مطهر سردار شهیدی تفحص و شناسایی شد که روزگاری نه چندان دور، جبهه های دفاع مقدس شاهد رشادت ها و شجاعت های کم نظیر او و گردان تحت امرش بود. سردار شهید محمد زهرابی از رزمندگان و فرماندهان بنام شهر دزفول است که 18 بهمن 1361 در عملیات والفجر مقدماتی آسمانی شد. پیکرش مدتی مفقود بود تا اینکه 26 اردیبهشت 1372 تفحص شد. شهید زهرابی در کسوت یک پاسدار سمت هایی چون فرماندهی گروهان ...
محل آسمانی شدن حسن باقری
لاغر او چنان بود که در نگاه اول، کسی تصور نمی کرد بتواند در صحنه جنگ قاطعانه فرمان براند؛ اما نشان داد که در کشاکش نبرد، صریح ترین و قاطعانه ترین تصمیم ها را گرفته که حتی برای نزدیک ترین کسان او نیز غیرمنتظره بوده است؛ به طوری که سردار محمد باقری روایت می کند: در مرحله دوم عملیات رمضان، برای یکی از گردان های عمل کننده، حادثه ای پیش آمد. آن گردان در محاصره دشمن قرار گرفته بود. در قرارگاه نصر، حسن بی ...
گفت وگو جانباز دفاع مقدسی که 36 سال است خواب به چشم هایش نیامده است
شعار سال: او رزمنده ای است که رگ خوابش را در جبهه گم کرده و نصیبش حالا، 36 سال بی خوابی است. رجب رشیدی نسب به نگاه من، یک قهرمان است؛ با همان هیبت قهرمان های واقعی، همان خط مشی و همان روحیه خستگی ناپذیر؛ حتی اگر خودش بگوید کاری نکرده و به زحمت دل به مصاحبه بدهد، اما حرف هایی دارد شنیدنی از روزگاری که نوجوان ها برای دفاع از خاک وطن، سرودست می شکستند . وقتی که جنگ شروع شد چندساله بودید؟ جنگ سال 59 شروع شد و من سال 44 به دنیا آمدم، آن م ...
روایت اولین سردار کُرد جمهوری اسلامی ایران از جنگی که دفاع از شرف و ناموس بود! / مجروحین و شهدا را به ...
در آن سال ها چه کسانی شهید شده اند؟ خیلی ها شهید شده اند از جمله طاهر عبداله زاده (فرمانده گروهان)، کاک فاروق مقصودی (فرمانده عملیات) و صالح ولد بیگی. البته من الآن نام همه را به خاطر ندارم ولی همگی از بچه های خوب این منطقه بودند. تعدا شهدای اینجا به نسبت جمعیت بر همه شهر های ایران برتری دارد ما یاد و خاطره آن ها را همیشه گرامی می داریم. هفته گذشته همراه با سردار احمدی مقدم ملاقلات هایی ...
جهان آرای موصل
...> شهید نصیری حدود 9 ماه قبل از شهادت، پس از رشادت های فراوان در عملیات سخت و سرنوشت ساز الخالدیه مورد اصابت گلوله های مستقیم داعش قرارگرفت و از ناحیه سر، کتف دست راست و پا بشدت مجروح شد. مداوایش در بیمارستان های عراق ممکن نبود و به همین دلیل به ایران اعزام شد. کمی بعد با همان دستی که حالا قدرت بالا آمدن نداشت، با وجود منع پزشکان عازم عراق شد و مبارزاتش را ادامه داد تا این که منطقه عمومی ...
ماجرای کشف قبرستان ایرانی ها
روز در شوش ماندیم و نتوانستیم خط را بشکنیم. تا اینکه بچه ها از طرف دشت عباس آمدند و از پشت سر دشمن را محاصره کردند. این هم امداد غیبی بود. درست نیروها همان لحظه ای رسیدند که دشمن به دشت عباس رسیده و نیروهایش را پیاده کرده بود. دشمن هم که دید رقابیه دست ما افتاده از نیمه راه برگشت. ما در فاصله شوش تا رقابیه توانستیم بیشترین اسیر را بگیریم. اولین شب بعد از حمله تعدادی از بچه های ما اسیر ...
روایتی از رزمنده ای که شاهد "شهادت برادرش" بود
خودنمایی می کرد. خط پدافندی شلمچه به خط عراقی ها خیلی نزدیک بود. فاصله ما با آنها به طور معمول 150 متر و در بعضی از جاها مثل قسمت هلالی، حتی به 50 متر هم می رسید. هلالی، همان قسمتی از خط شلمچه را می گفتند که به طرف خط عراق قوس برداشته بود و فاصله دو خط را به هم نزدیک تر می کرد. به همین خاطر عراقی ها این قسمت از خط را با نارنجک تفنگی هم به راحتی می زدند. استقرار گروهان دوم ...
حکایت پیکری که در کانال بود و هنوز جان داشت
... لحظات به کندی در حال سپری شدن بود تا آنکه سرانجام جمعی از بچه های گروهان ما به هر طریقی که بود توانستند از میدان مین عبور کرده و خودشان را به بالای تپه برسانند در حالی که جمعی دیگر از بچه ها در همان نقطه به شهادت رسیده بودند. باورش سخت بود شهیدان بی آزار ، علی قمی ، سعیدالدین حسینی ، قربان نائیجیان ، مجید باخیره ، کریمی و ... که لحظاتی قبل با هم وارد آن منطقه شده بودیم در همان نقطه ...