شنبه ۰۵ خردادساعت ۰۳:۵۵May 2024 25
جستجوی پیشرفته
ایرنا ۱۳۹۷/۰۳/۱۵ - ۱۶:۰۸

رهایی - حسن سلامی*

سحرگاهان، پدر و دختر زود از خواب بیدار شدند. پدر اول برخاست، مختصر سحری خورد، وضو گرفت و کفش های پُر وصله اش را پوشید. از درِ خانه ی دخترش در آمد و درازای کوچه را پیمود. پرندگان کوچک تند تند جیرجیر می کردند اما چند بار آوای هوهوی جغد به گوشش خورد. ... ادامه خبر

جستجوگر خبر فارسی، بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است (قانون تجارت الکترونیک). برای مشاهده متن خبری که جستجو کرده‌اید، "ادامه خبر" را زده، وارد سایت منتشر کننده شوید (بیشتر بدانید ...)

برچسب خبرهای مرتبط