سایر خبرها
هدیه عجیب و جالب جناب خان به بهرام افشاری!
انتخاب قرعه به تعداد انتخابی به تئاتر جوجه تیغی بروند. افشار پس از آن به بلند بودن قدش اشاره کرد و گفت: ویکی پدیا قد من را دو متر و سی سانت زده، اما من به هر شکل که حساب می کنم، دو متر و سی نداریم، حتی پارچه هم به این ابعاد نیست، حقیتا من قد ام یک متر و نود و هشت است، برای همین دنبال ورزش هایی مثل والیبال و بسکتبال بودم، البته یک مدال طلا هم در رشته والیبال دارم. آرمین تشکری از دوستان من است ...
خاطرات خوش دانشجویان از اعتکاف رمضانی در حرم رضوی/ از شنیدن خبر برتری در المپیاد تا فراهم شدن مقدمات ...
دوست داشتم که به سفر کربلا بروم و در همین اعتکاف از خداوند خواستم که توفیق داشته باشم به این سفر بروم و خداروشکر یکی دو هفته بعد از اعتکاف توانستم به کربلا بروم . وی در پاسخ به تاثیر حضور اعتکاف در ایام امتحانات پایان ترم دانشجویان گفت: به نظر من اعتکاف تاثیر منفی بر روی مطالعه و آماده سازی دانشجویان برای امتحانات ندارد و اتفاقا خیلی از دانشجویان از فضای موجود برای مطالعه و رفع اشکال ...
شب سعادتمندان
...، حرف های مادر را می شنود و به ما می گوید: شش سالی می شود که شب های قدر به قطعه شهدای بهشت رضا می آییم تا در این شب عزیز، کنار پدرم باشیم؛ پدری که هرگز ندیدمش اما با تمام وجودم به او افتخار می کنم. سیدمهدی برایمان از حضور مردم و مسئولان شهر هم می گوید و اینکه چقدر از حضورشان احساس غرور می کند. او می گوید: امسال جمعیت خیلی بیشتری از سال های گذشته آمده اند و مردم با حضورشان، به ما خانواده ...
اردشیر زاهدی: آمریکا بداند ایران نوکر نیست
خاورمیانه چه کاره است. خوب آمریکا چه کاره است. به عنوان نمونه آنها رفتند عراق را داغان کردند و بعد گفتند عراق بمب اتم دارد و بعد دیدند ندارد و یک مملکتی را به این روز انداختند. مردم داشتند زندگی می کردند و جنگ مذهب نداشتند، اما تکه تکه شدند. یکی دیگر راجع به سوریه، که گفتند ایران دخالت می کند. سوریه ایران را به عنوان میهمان دعوت کرد و ایران رفت که کمک کند. آمریکا و اسرائیل و عربستان سعودی که آنجا پول خرج ...
برای مدافع حرم شدن پول قرض کردم!
و می خواهم سایت درست کنم، آقای جوزی به او می گوید ما این عکس ها را داریم، می گوید چه کسی عکس ها را گرفته؟ می گوید یک بنده خدایی عکاسی کرده که الان هم سرباز است، او پیگیر می شود ببیند چه کسی بوده، بعد شماره تلفن من را به او می دهند و بعد با هم آشنا می شویم و آقای سیلمیان کارهای انتقالی من را با زحمات فراوانی انجام می دهد. زمانی که عکاسی مزار شهدا تمام شد, فهمیدم 20 روز بیشتر خدمت کردم و ...
حقایقی درباره علی مصفا به بهانه اکران فیلم خوک مانی حقیقی در سینماها
همه چیز درباره مهناز افشار: از زندگی خانوادگی اش درگذشته تا حاشیه ها
. اگر امشب شبه مهتابه را به من پیشنهاد دهند با قاطعیت می گویم نه و یا حتی در مصاحبه دیگری گفته: تنها فیلمی که واقعا از بازی در آن پشیمانم، امشب شبه مهتابه است. آقای شایسته شاهد هستند که من نمی خواستم قرارداد بازی در این فیلم را امضا کنم و الان اگر امشب شبه مهتابه را به من پیشنهاد دهند با قاطعیت می گویم نه. تجربه این فیلم باعث شد از این فیلم به بعد پس از خواندن فیلم نامه ...
ناگفته های هولناک پلیسی که به جای سارق مسلح تحویل کلانتری شد
نداشتم اما آن شب که شب قدر هم بود استرس و نگرانی خاصی داشتم به طوری که با توسل به قرآن زجه زنان گریه می کردم. چند باری هم با توجه به نگرانی زیاد با تلفن همراه همسرم تماس گرفتم و وقتی فهمیدم از دسترس خارج شده است از درگاه خدا خواستم فقط همسرم را زنده به خانه برساند. دیر وقت شده بود و خبری از او نداشتم در آن شهر غریب با کسی ارتباط نداشتم و شماره تماسی از همکارانش هم نداشتم تا اینکه ...
شازدۀ آینه های دردار
با گرفتن بخش زیادی از مسئولیت زندگی می خواستم به این جریان و تولید آثارش کمک کنم والبته خوشبختانه اینطور نبود که او بی خیال زندگی باشد و من هم تمام مدت مشغول فداکاری باشم که نتیجه اش هم بشود طلبکاری و احساس غبن؛ به هیچ وجه. اتفاقا بر خلاف روشنفکران نسل خودش خیلی هم با ما همراه بود. از نظر نگهداری بچه ها، بردنشان به مدرسه، بازی کردن با آنها، قصه گفتن برایشان، شستن ظرف ها و ... برای نوشتن داستان ...
خانم اجازه! من امدادگرم
...> سوگندنامه غنچه های هلال من به عنوان کوچک ترین عضو سازمان جوانان هلال احمر، به خدا سوگند می خورم که همواره مهر و محبت و دوست داشتن را سرلوحه کارهایم قرار داده و برای کمک به انسان ها و احترام به آنها همیشه تلاش کنم. من با احترم به اصول و اهداف هلال احمر به خدای خود قول می دهم که در همه کارهایم صداقت و راستی داشته باشم و برای ایجاد دوستی بین همه انسان ها، کمک کنم. من که عضوی وفادار به همه ...
از من می پرسند اگزوزی خوانی؟/ چرا کاری می کنی که همه مداحی را مسخره کنند؟
(ع) را انجام دهیم. فکر کردیم که مداحی یعنی اینکه بیاییم، بنشینیم در وی آی پی، بهترین پذیرایی از ما انجام شود و بعد موقع خواندن بیاییم میکروفون دست بگیریم و کسی تکان بخورد میکروفون را زمین بگذاریم. چه کسی به مداح این اجازه را داده است؟ تو چه کاره ای که تعیین و تکلیف می کنی؟ حالا یک شخصی مهمان است، آمد جلوی منبر نشست. آنچنان طرف را ضایع می کنند که گفتن ندارد. یک درصد فکر کن همان شب خدا همان بلا را ...
آقای وزیر، پرورش را دریابید!
کلمه آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و رسانه های موافق در مدح و ثنای آن و رسانه های مخالف در ذم و نکوهش آن گوی سبقت را از یکدیگر بربایند. من فقط یک معلم ساده و کاملا گمنام در شهرستانی دورافتاده در جنوب استان کرمان هستم که اگر خیلی خوش اقبال باشم، سخنم و نوشته ام نهایتش موردتوجه شاگردان و دوستان و نزدیکانم قرار می گیرد؛اما با عشق به ایران عزیز و فرزندانش، این نامه سرگشاده ...
بیوگرافی افسانه پاکرو و خواهرش سعیده پاکرو
نبودیم ،بعد از گرفتن فوق دیپلم و گذراندن یک دوره کلاسهای استاد سمندریان برای فیلم محکومین بهشت و بعد از آن سریال رسم عاشقی انتخاب شدم که فکر می کنم این هم خواست خدا بود وگرنه خودم اصلا فکرش را نمی کردم که بتوانم به این زودی به نتیجه برسم از این به بعد هم خودم را دست خدا سپردم البته تمام تلاشم را می کنم تا بتوانم در این راه صاحب سبک و با تجربه ای موفق باشم اما می دانم که اگر او نخواهد اصرار من بی ...
ناگفته های پدر کودک مشهور روز حمله داعش به مجلس
فراموش کرده ام. هنوز هم امید دارید؟ یا از خدا چیزی می خواهید؟ من همه چیز را به دست خدا سپرده ام و می دانم او خودش صلاح کار بندگانش را می داند.با همه اینها بعد از این اتفاق با خانواده های زیادی آشنا شدم که کودکان شان همین بیماری را دارند. کلا تعداد بیماران ام پی اس در ایران زیاد نیست. ما یک گروه در شبکه های اجتماعی داریم و الان حدود صد نفر از این بچه ها در این گروه عضو هستند تا خودمان به یکدیگر کمک کنیم. منبع: روزنامه شهروند انتهای پیام/ دیدار با عماد نجات یافته کوچک حمله داعشی ها به مجلس ...
سپیده توکلی تنها می توان امیدوار بود
: از پنج سالگی ورزش می کردم و با رشته های مختلف مثل شنا و ژیمناستیک آغاز کردم. در طول دوران مدرسه همزمان رشته هایی چون آمادگی جسمانی، والیبال، بسکتبال و تکواندو را تجربه کردم. در مقطع راهنمایی از طریق مدرسه با رشته دوومیدانی هم آشنا شدم. در همان اولین سال در مسابقات قهرمانی کشور شرکت کردم و به مقام دوم رسیدم. بعد از آن به تیم ملی دعوت شدم. اولین مسابقه رسمی ام حضور در مسابقات کشورهای اسلامی در سال ...