سایر منابع:
سایر خبرها
بیماری نادر 10سال از زندگی کودک مریوانی را بلعید
نیمکت کلاس چهارم مدرسه ابتدایی مریوان بنشیند اما رشد بیماری این توان را از او گرفته. او می خواهد ربات ساز شود؛ آرزویی که از ناتوانی استخوان ها و از لابه لای نفس های تکه تکه اش می توان چرایی انتخاب آن را حدس زد؛ ربات ها می توانند به راحتی بایستند و راه بروند. چیاکو فرزند چندم شماست؟ من دو پسر دارم. چیاکو پسر دوم من است و 10 سال دارد. پسر بزرگ ترم هم 17 ساله است. شما از چه ...
ناظری: من مرد جنگم؛ کوتاه نمی آیم
سال گذشته است. من حدود 15 سال ایران نبودم و در این مدت سعی داشتم، طرح و موسیقی خاصی به وجود آورم که چند هدف مختلف در این موسیقی وجود دارد. هنر خیلی وقت ها برای مردم ما جنبه ی تفریح دارد. تعداد آثاری که پیام هنری دارند، خیلی کم است. پیام هنری از زمان خودش جلوتر است و می خواهد طرز تفکر متفاوتی را به جامعه نشان دهد که باعث بالا رفتن سطح تفکر و بینش جامعه می شود. بخش تفریح و سرگرمی شاید فقط ...
تاکسی لبخند و جوک!
...: تازه وقتی برسم خانه، کمک خانم هستم. ظرف شستن، تی کشیدن، گردگیری، چای ریختن، جواب دادن به آیفون و جمع کردن سفره به عهده من است. در شستن لباس ها هم کمک می کنم. لباس های دستی مال من است و ماشینی ها مال اون بنده خدا! تازه ایشان فقط پودر را می ریزد و روشن می کنند. وقتی تمام می شود می گوید: الهی پیش مرگت شوم. ابراهیم جان برو لباس ها را پهن کن. من هم می گویم چشم؛ ولی تا کردن و اتو کردنش با ایشان است ...
خیراندیش: شهرک غزالی خانه اول من است
گرمایشی و یک سرویس بهداشتی مناسب. مردم می آیند و بدون این که راهنمایی با دانش سینمایی وجود داشته باشد و آنها را هدایت کند، خودشان در گرد و خاک می روند شهرک ویران شده را می بینند و برمی گردند. دلم می خواهد واقعا اینها را بنویسید که اگر ننویسید من دلم می شکند که چرا پس باهم حرف می زنیم. قصدم بی احترامی به کسی نیست، فقط دارم برای آبادی خانه اصلی ام پیشنهاد می دهم. برای کار آقای ورزی (معمای شاه) میدان ...
روایتی از نخستین زن اسیر ایرانی
ها تا چند ساعت دیگر و نهایتاً تا فردا سوسنگرد را اشغال می کنند و من باید تو را به سمت اهواز ببرم. گفتم: می خواهم بمانم. گفت: عراقی ها با لباس شخصی وارد شهر شده اند عده ای جاسوس نیز در شهر وجود دارند که به عراقی ها کمک می کنند و می دانند من پاسدارم و تو هم به واسطه این که همسر من هستی، جانت در امان نیست. بهتر است از این جا بروی. من هم اگر زنده بودم، هر جا باشم خبر زنده بودنم را به تو می رسانم و اگر ...
چگونه مهدی پاکدل شد ابوطالب ؟
چند روز همه مراحل پیوستن به پروژه مثل عقد قرارداد را انجام دادیم و شروع به تمرین کردیم. این قضیه مربوط به اردیبهشت 90 بود، چون دقیقا یادم است اسفند 89 ازدواج کردم و بعد تا اردیبهشت بیکار بودم. با خودم می گفتم خدایا من در این موقعیت ازدواج کردم و هیچ کار خاصی هم نیست که انجام دهم. در شرایطی که یک ذره به هم ریخته بودم، با پیشنهاد تست و بازی در فیلم محمد(ص) روبه رو شدم. خیلی از بازیگران مطرح و غیرمطرح ...
گاهی می شود گفت متشکرم،کیسه نایلونی نمی خواهم!
زمینه را بیش از پیش نشان دهد. داستان کیسه های زباله علیرضا شریفی فرد، مدیر تدوین دستورالعمل های سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران، با اشاره به معضلاتی که بر سر راه بازیافت کیسه های پلاستیکی و نایلونی وجود دارد، می گوید: از آنجا که تجزیه این کیسه ها در مراکز دفن، چند صد سال طول می کشد، استفاده از آنها اثرات تخریبی زیست محیطی بسیاری دارد. وی می افزاید: در سال های ...
روایت اسف بار زندگی یک زن کارتن خواب
در آتش نسوخته. با من که حرف می زند اصرار دارد که همان مهری را جلوی چشمم نمایش دهد. همان که خانه و زندگی داشته. یک بار از این مهری حرف می زند که حالا نانش را از پرکردن گاز فندک در پارک در می آورد و یک بار دیگر می رود سراغ آن مهری که زندگی معمولی در یکی از آپارتمان های شهر داشته. میان اجرای این دو نقش سرش گیج می رود، انگار که خودش هم نمی داند حالا کدام مهری است. زن 50 ساله ای که به قول خودش هر موادی ...
اول مشق، بعد بازی
...، احساساتی نشوند و غیرمنطقی برخورد نکنند حتما موفق می شوند. سین: آیا کودکی شما در جایگاهی که دارید نقشی داشته است؟ جیم: بله، از نظر علمی که کودکی ام معروف است و هنوز مادرم که خدا ایشان را سلامت بدارد گاهی با من شوخی می کند و می گوید: تو از همان بچگی و سال اول دبستان هم که بودی در پله های خانه می نشستی مشق خود را اول در پله ها می نوشتی بعد وارد اتاق می شدی و از همان موقع ...
دوست دارم حرف دلم را به رهبری بزنم
.... من مدیر عامل آن شرکت بودم و عمده کارمان تجارت قطعات الکترونیک بود. از جاهای مختلفی خرید می کردیم و به کشورهای مختلفی می فروختیم. از اروپا، آمریکا و سنگاپور خرید می کردیم و به کشورهای دیگر از جمله ایران می فروختیم. واضح است که بیش ترین مشتریان ما در داخل ایران قرار داشتند. سؤال:: شرکت در چه سالی تأسیس شد؟ سال 1386 این شرکت را تأسیس کردیم که در ابتدای سال 88 با این مشکل ...
شاگردی حضرت ام البنین (س) هم عالمی دارد
.... می دانستم از روی هوا هوس نیست، فقط برای شهادت نیست که می خواهد برود. انگیزه های بالاتر از شهادت دارد. یک ماهی رفت عراق و بازگشت. همسر شهید مصطفی بختی ادامه می دهد: اولین فرزندم محدثه سال 1383به دنیا آمد. مصطفی راننده آژانس بود. چند سال بعد که فتنه داعش در سوریه، سامرا و عراق شکل گرفت، مصطفی دوباره عزم رفتن کرد. ابتدا مخالف رفتنش بودم. اما بعد با خودم گفتم من چه فرقی با زنان زمان ...
علت جدایی رضا رویگری از همسر اول و ازدواج با زن دوم از زبان خودش!
رضا رویگری: زن اولم به فکر زندگی نبود! از کودکی اطلاعات هفتگی در خانه ما بود، همیشه شنبه ها دم کیوسک منتظر بودم تا مجله بیاد و با ولع مطالبش را بخوانم. سالهای دور، یادش به خیر. این روزها دیگر وقت مطالعه ندارم. حرف های رضا رویگری با ما از این دیالوگ آغاز شد. هرچند که از سال 90 تا به امروز چندین و چندبار با وی تماس گرفتیم و هربار به نوعی گفتگوی ما به تاخیر می افتاد. سرانجام ...
با صدا پیشگانی که به سیری ، دستیار دیجیتالی اپل جان بخشیده اند آشنا شوید
نام برد. Karen Jacobsen، صدای خانم با لهجه استرالیایی و در نهایت Jon Briggs، صدای آقا و لهجه بریتانیایی؛ شخصی که بیشتر برای کاربران انگلیسی آشناست. گاردین با این افراد به گفتگو نشسته و در مورد عجیب ترین سوالاتی که تا کنون مردم از آنها داشته اند، می پرسد. با دیجیاتو همراه باشید. سوزان : صدای اولیه سیری از یک بانک دیجیتالی در همین رابطه تامین می شد که در سال 2005 به ثبت رسیده ...
جولان آلودگی درحاشیه تلخه رود
بستر تلخه رود قرار دارد توقف می کند و تمام محتویات تانکر چهار هزار لیتری اش را همان جا تخلیه می کند، تمام فاضلاب ها توسط کانال کوچکی وارد تلخه رود می شود و کم کم دیگر لجن کش ها هم از راه می رسند و به نوبت تانکر هایشان را تخلیه می کنند. بوی تعفن تمام منطقه را پر کرده، سگ های ولگردی را می بینم که درون آن کانال پرسه می زنند، فاضلاب راه خود را در پیچ و خم آن کانال باریک به طرف رودخانه باز می ...
زن بودن در اینجا سخت است
شبه نظامی جوان پ ک ک است که در سال 1996 یک بمب گذاری انتحاری را طرح ریزی کرد و هشت سرباز ترک را کشت. حال 10 سالی می شود که دیلان در این گروه است. او پس از اینکه برادرش توسط نیروهای امنیتی ترکیه کشته شد به پ ک ک پیوست. دیلان به تفنگش اشاره می کند و می گوید او از جنگ خوشش نمی آید، اما حاضر است برای حقوقش بجنگد. او می گوید: من دوست ندارم که تفنگ دستم بگیرم و یا از آن استفاده کنم. اما شما چه ...
این زن چگونه ثروتمند شد؟/عکس
سختی های بسیاری مواجه شدم، مثلا مدیران بالادستی من که اغلب آقا بودند، خیلی بداخلاق و سخت گیر بودند ولی با وجود همه اینها، دوسالی که در حوزه صنعت مشغول کار بودم نسبت به دوران دانشگاه چیزهای بیشتری یاد گرفتم. بعد از دو سال کارکردن در این حوزه، احساس کردم که دیگر چیزی برای یادگرفتنم وجود ندارد و از همان موقع تصمیم گرفتم وارد عرصه کسب و کار بشوم و پول دربیاورم. در همان هدف گذاری های اولیه ام ...
برخی اسرا در بیابان های بصره زنده به گور شدند!/ قسم حضرت عباس مرا از سیاه چال نجات داد
خبری از من نداشتند. اهل شهر فسا هستید؟ من اصالتا اهل یاسریه فسا هستم. اوایل راهنمایی بودم که پدرم راهی اصفهان شد و در کارخانه ذوب آهن مشغول به کار شد و ما هم به اصفهان مهاجرت کردیم. از چه زمانی به جبهه های حق علیه باطل پیوستید؟ من سال 59 به استخدام ارتش درآمدم. درجه دار ارتش بودم و از این طریق وارد جبهه شدم. سال 1361 برادرم الیاس یزدی در عملیات فتح المبین به ...
آقای “روحانی”؛ چرا مقامات غربی در قبال دیپلماسی شما جشن گرفته اند؟
مهم نیست. مهم این است که از طریق اعتماد اروپا به ایران، جهان به ایران اعتماد پیدا کند. بدون اعتماد اروپا و جهان، امکان حل مسئله وجود ندارد. روحانی: شما می خواهید سوخت تولید نکنیم یا سلاح هسته ای؟ شرودر: ما هردو به لحاظ سیاسی آدم بالغی هستیم! صریح صحبت کنیم؛ N.P.T کافی نیست. برای ادامه کار، تنها یک راه را می بینیم؛ واقعاً مطمئن نیستم غیر از انصراف راه حل دیگری وجود داشته باشد. ( امنیت ملّی و ...
دختران راه دستیابی به آرزوهایشان را در مجموعه لنا لیستی می یابند
.... امروز وحشتناک ترین، مزخرف ترین و آزاردهنده ترین روز زندگی من بود. توی همه عمرم هیچ وقت آن قدر خجالت نکشیده بودم. سوار قطار برقی شدم، همه داشتند نگاهم می کردند. حتی یک خانم آمد و از من پرسید: کمک نمی خوای؟ حتما پیش خودش فکر کرده بود من از این دخترهای بدبخت و بی خانمان هستم... اُمِن تاکنون کتاب های زیادی نوشته که پرطرفدارترین آنها مجموعه لنالیستی بوده است. این مجموعه در سال ...
زار نمایشی درباره تسخیر روح/ تئاتری برای معرفی فرهنگ عامه
همین دلیل حرکات او برای بقیه غیر طبیعی است و زاری ها (افراد زار گرفته) کم خواب و کم اشتها می شوند و همواره گرفتار موهومات و خیالات هستند، گاه بی خود فریاد می زنند، گاه بی خود گریه می کنند و انگار کسی درون آنها وجود دارد که با افراد خارج از آنها ارتباط برقرار می کند. مراسم خروج زار از روح شخص از اواسط قرن هفدهم میلادی همزمان با ورود برده های آفریقایی به بندر بوشهر (خارگ) و توسط همان برده ...
مانور فرهنگی بچه حزب اللهی ها در بالاشهر
خانم ها برای کارهای اجرایی فعال هستند. چه مدت از شکل گیری گروه نفحات میگذرد و ایده اولیه گروه از کجا کلید خورد؟ چند روز قبل از نیمه شعبان سال 93 با یکی از دوستانم -(آقای امین خاکسار که از دبیرستان هم خیلی با هم دوست صمیمی بودیم و الان در رشته معماری علم و صنعت تحصیل می کنند) که الان هم ما دو نفر هدایت گروه را بر عهده داریم - فکر کردیم که در شب نیمه شعبان یک حرکت فرهنگی انجام ...
سلحشور: از نوجوانی یاد گرفتم دنبال تبلیغ دین باشم
داشتید و در مقابل عنایاتی به شما شد؛ اگر در این باره خاطره ای دارید بفرمایید. در همه این کار ها چون تلاش کردیم کارمان رنگ و بوی الهی داشته باشد مورد لطف حق تعالی هم قرار گرفته ایم . یک روز در یکی از صحنه های سریال یوسف پیامبر باید صحنه ای که زلیخا پای یکی از ابلیسک ها(ستون چهارگوش معروف به شیطان پرستان) منتظر یوسف می ماند را فیلمبرداری می کردیم. اما سرکار خانم ریاحی به بنده گفتند حال ...
شکنجه و شرایط سخت 72 نفر از اسرا را شهید کرد/ بنیاد شهید هیچ امتیازی برای آزادگان قائل نیست
الرشید به تکریت در استان صلاح الدین منتقل شدیم و 4 سال در این اردوگاه بودیم بدون اینکه صلیب سرخ از وجود ما خبر داشته باشد در واقع مفقودالاثر بودیم و کسی از ما خبر نداشت. شاهین نا: چگونه روزهای سخت اسارت را تحمل می کردید؟ چه عاملی باعث می شد که روحیه خود را حفظ کنید؟ تحمل دوران اسارت و شکنجه ها که خیلی سخت بود. در این مدت حال و هوای غربت و اسارت و اردگاه بسیار دلگیر و آزار دهند ...
آزاده در اندیشه آزادی/ می خواستند به امام اهانت کنیم/ وقتی آمدم مادرم رفته بود
همه سال اسارت برمی گشتم، همه ی اقوام به استقبالم آمده بودند اما مادرم دیگر نبود، مادری که در نبودنم، بسیار بی تابی مرا کرد و غصه ها خورد. کلام آخر، از مسئولین و مردم چه خواسته ای دارید؟ آن روزها برای خواستن های امروز نرفتم که الان متوقع چیزی باشم، ما برای رضای خدا و حفظ ناموسمان رفتیم. فقط یک گلایه دارم که چرا وقتی به خانواده شهدا، جانباز و آزاده رسیدگی خاصی می شود، مردم عزیزمان اعتراض می کنند، به خدا بدانید آرامش امروز ما مدیون همین ایثارگری ها است. انتهای پیام/ ...
مانتوهایی که هر روز کوتاهتر از دیروز می شوند
روی صندلی می نشیند که به قول خودش خستگیش در بره. وقتی از او می پرسم چرا همه مانتوها کوتاه هستند و مانتو بلند خیلی کم پیدا می شود، جواب می دهد: شما جزو محدود مشتری هایی هستید که مانتو بلند می خواید، اینجا خیلی کم، کسی دنبال مانتو بلنده و بیشتر خانم ها به خصوص دخترهای جوان دنبال مانتوهای کوتاه هستند. فروشنده آب داخل لیوان پلاستیکی رو بعد از تعارف کردن به من تا نصفه قورت می دهد و می گوید ...
از جانِ تهران چه می خواهید؟
اتاق خبر 24 : حالا آن چه از گذشتهٔ دور و دراز تهران با شش یا شاید هفت هزار سال تاریخ باقی مانده، هر روز و با هر بهانه ای به تخریب نزدیک تر می شود. یک روز می گویند خانه فرسوده شده و باید تخریب و دوباره ساخته شود. روزی مالکش می خواهد با تخریب خانهٔ یک طبقه و ساخت پاساژ یا آپارتمان، درآمد بهتری داشته باشد. روزی آب زیر پایه های بنا می گذارند تا خودش فروریزد! یا حتی نیمه شب با لودر و ...
رخشان بنی اعتماد: صریح و بی پرده حرف می زنم
پول خارجی ادامه پیدا کرد. چون خواسته ای در این بخش همان حال و هوا را حفظ کنی، با بقیه داستان ها هم جنس نیست. مثلا شخصیت آن مقام مسئول با بازی حسن معجونی به نظرم خیلی شعاری از کار درآمده؛ مردی متاهل و مسئول که دزدکی با معشوقه اش تماس تلفنی دارد؛ آن هم جلوی روی ارباب رجوع. این میزانسن را دوست نداشتم و ازت بعید می دانستم. - قبول دارم که آن قصه به لحاظ ساخت حال و هوای متفاوتی دارد ...
گفت و گوی خواندنی با لاله صدیق
پایینی گمرکی این خودرو وارد شود و همانند موتورسنگین، اجازه تردد داخل شهری پیدا نکند و تنها در روز مسابقات از آن استفاده کنیم. چند روزی در دوبی به دنبال یک ماشین خوب بودم و پس از چند ماه توانستم آن را وارد ایران کنم. ماشین را وارد پیست پرند کردیم و نزدیک یک سال است ماشین در آنجا قرار دارد. با تمام هزینه هایی که داشتم و علاقه داشتم در مسابقات قهرمانی کشور حضور داشته باشم، این اتفاق هنوز ...
گفتگو با الیکا عبدالرزاقی، استندآپ کمدین خندوانه (عکس)
های فرعی) به طور مداوم در حرفه ما می افتد. ضمن اینکه همیشه دغدغه ما مربوط به پشت دوربین است و احیانا به این فکر نمی کنیم که هر اتفاقی پشت دوربین بیفتد ربطی به مخاطب ندارد . تماشاچی فقط خروجی را می بیند و دوست دارد بازیگر کارش را به بهترین نحو انجام بدهد؛ حال چه نقش کمدی باشد چه جدی. وقتی بازیگر خودش را جای مخاطب بگذارد طبعا دیگر فقط اتفاقات پشت صحنه ملاک نیست و سعی می کند کارش را خوب انجام دهد. ...
بائو ی پایتخت: سال ها مأمور مخفی بوده ام
.... شاید 5-4 سالش بود یا 6 سال. حتی وقتی دخترم مدرسه رفت، اولین باری که بازیگری را تجربه کرد فیلم دزد شب بود که تقریبا 8 سالش بود (البته قبلا چند سکانس پراکنده هم داشت ولی در این فیلم دیده شد) که با ابوالفضل پور عرب همبازی شد، تلویزیون هم چندین مرتبه پخش کرد اما خب یک نکته ای هم وجود داشت و آن اینکه من یک فرد عادی شده برای سارا بودم به لحاظ کارهای هنری که دارم و آن اشتیاق و کنجکاوی که دیگران نسبت ...