یا حسین(ع) یا حسین(ع) سر می دهد و می گوید: جامانده ایم، حوصله شرح قصه نیست؛ جامانده ایم و شرح دل ما خجالت است... کمی آن سوتر دختر جوانی نظرم را جلب می کند وارد خلوتش شده و با او هم صحبت می شوم، ضجه ها و ناله هایش گواه بر این است که زائر کربلا بوده و به تازگی برگشته است، می گوید: شنیدن کی بود مانند دیدن... در حالی که دستی بر صورتش می کشد تا قطرات اشک را از چشمانش کنار بزند، می ...
در وصف امام حسین(ع) می گوید: بشنو از نی چون حکایت می کند - از جدایی ها شکایت ها می کند/ سینه خواهم شرحه شرحه از فراق - تا بگویم شرح درد اشتیاق. چشمانش پر از اشک می شود وقتی به او می گویم تو مگر اهل سنت نیستی؟ و در جواب اضافه می کند: همه افتخار زندگیم این است که اهل سنتم و سرا پایم سرشار از عشق به امام حسین(ع) است. در ادامه با اشاره به اینکه در کنار برادران شیعه خادمی زوار امام حسین (ع ...
مورد مادر مادر با همه دنیا متفاوت است و من می خواهم برای مادر انشا بنویسم. مادر دوست داشتنی که از زلالی چشمانش دریایی از مهر و محبت موج می زند. قلب باصفایش آکنده از شمیم معرفت است و یگانه روشنایی زندگی است. مادر چونان باغی است با شکوفه لبخند زیبا می شود؛ او آن پناهگاهیست که مرا از هجوم سیاهی و تاریکی در امان می دارد؛ اما من همیشه با نگاهی کودکانه همه چیز را به بازی می گیرم؛ و او چه صبور ...
نگاه می کرد و در چشمانش می دیدم که دیگر روی من حساب نمی کند. برای پرز من دیگر یک بازیکن اصلی، تاثیرگذار و غیر قابل جایگزین نبودم. رونالدو استعفای زیدان را در تصمیمش بی تاثیر می داند: برای جدایی از رئال بسیار تعمق کردم. وقتی اخبار جدایی ام منتشر می شد، رئیس باشگاه هیچ تلاشی برای حفظ من نکرد و این حس به من دست داد که او نیز با رفتن من موافق است. زیدان؟ استعفای او هیچ تقشی در جدایی من نداشت ...
Bugorski در 13 جولای 1978 این دانشمند روسی در قدرتمندترین دستگاه شتابدهنده ذره ای شوروی سابق، دچار حادثه ای کوچک شد. به دلیل نقص در تجهیزات ایمنی یک پرتو پروتونی با سر وی برخورد کرد و وی نوری درخشانتر از هزاران خورشید را در برابر چشمانش مشاهده کرد. در حالی که پزشکان از وی قطع امید کرده بودند، وی به شکلی عجیب زنده ماند و جدا از حمله های گاه و بی گاهی که به او دست می دهد، گنجایش ذهنی وی دچار ...
روی آب در حال شناکردن بود دید و او را نجات داد و آن شناگر ناخدای اتوبوس دریایی غرق شده بود که از اتفاق تلخی پرده برداشت. وی با شنیدن حادثه غرق شدن اتوبوس دریایی عزم خود را برای نجات سرنشینان آن جزم و با سپری کردن چندین مایل، چشمانش به مردانی افتاد که روی آب امواج دریا درحال غرق شدن بودند. آنان با دیدن این صیاد فداکار درخواست کمک کردند و وقتی متوجه شد که هموطنانش فاصله ای با مرگ ندارند ...
اصفهان آشنا شده ام. قبل از اینکه عقد کنیم به این شهید قول دادیم پس از عقدمان در ایام اربعین عکس این بزرگوار را با خود حمل و به نیابت وی آقا را زیارت کنیم. این زائر اصفهانی که شور و شوق زیارت یار در چشمانش هویدا است، می افزاید: این روزها در مرزهای کشور و عراق یک کربلای دیگر رقم خورده اما این بار همه در جبهه اباعبدالله(ع) هستند و من افتخار می کنم که قطره کوچکی از این دریای خروشان هستم. ...
که شور و شوق زیارت یار در چشمانش هویدا است، می افزاید: این روزها در مرزهای کشور و عراق یک کربلای دیگر رقم خورده اما این بار همه در جبهه اباعبدالله(ع) هستند و من افتخار می کنم که قطره کوچکی از این دریای خروشان هستم. همسرش نیز همان گونه که اشک های شوق خود را پاک می کند، در گفت وگو با خبرنگار مهر، می گوید: ریحانه آرش زمانی هستم، 22 ساله و برای نخستین بار است که حضور در حماسه پرشور ...
جهانی ملموس و باورپذیر خلق کند . مهم ترین نقطه قوت فیلم را می توان در بازی های آن جست و جو کرد. فرهاد اصلانی با راه رفتن و هیبت با صلابتش در قالب چوپان گوسفندهایش! رعشه به اندام دیگران می اندازد و چه با زبان بدن منعطف و چه با فن بیان جذاب و میمیک صورت در خدمت نقش به خصوص با اقتدار و خیرگی که در چشمانش موج می زند، دقیقاً شمایل یک پدرخوانده را می سازد. نوید محمدزاده در سومین همکاری با سیدی ...
....نام مادر جابر نسیبه بود.جابر در 19 غزوه پیامبر را یاری کرد و همواره پاسدار ولایت بود. ابو زبیر مکی می گوید: جابر را دیدم بر عصایی تکیه داده، از کوچه های مدینه عبور کرد، به محل اجتماع مردم مدینه آمد و گفت:”عَلِی خَیرُالْبَشَرِ فَمَنْ اَبی فَقَدْ کفَرْ، مَعاشِرَ الْاَبْصارِ اَدَّبُوا اَولادَکمْ عَلی حِبِّ عَلِی”. ابوزبیر می گوید: از جابر پرسیدم: علی چگونه شخصی بود؟جابر ابروانش را که روی چشمانش افتاده ...
خانه
