سایر منابع:
سایر خبرها
وقتی تلفن زنم را دیدم دنیا روی سرم خراب شد / پسر جوانی دلبری می کرد !
جوانی پیام های دلبرانه می فرستاد و... او در فضای مجازی با پسری جوان ارتباط برقرار کرده بود. از او توضیح خواستم و خیلی صادقانه برایم توضیح داد که از یک هفته قبل درگیر این رابطه مجازی شده است. از شنیدن این حرف ها اعصابم به هم ریخته بود. برخورد تندی با همسرم داشتم و چند روزی هم قهر بودیم. به خانه مادرم رفته بودم و خوب شد قبل از آن که به دیگران حرفی بزنم برادرم را در جریان موضوع قرار دادم ...
گوشی مقتول را 300 هزار تومان فروختیم و مواد خریدیم
در شرح حادثه هم گفت: آن شب مثل همیشه به دنبال سوژ ه ای برای سرقت بودیم که متوجه پسر نوجوانی شدیم که در حال حرف زدن با گوشی تلفن همراه گرانقیمتش بود، برای همین تصمیم به سرقت گوشی او گرفتیم و پسر نوجوان را تعقیب کردیم. در محلی خلوت من چاقو کشیدم و از موتور پیاده شدم و به دنبالش رفتم. وقتی به او رسیدم خواستم که گوشی اش را بدهد که مقاومت کرد برای همین ضربه ای به او زدم و بعد از سرقت تلفن همراهش فرار ...
قتل پسر نوجوان به قیمت 300 هزار تومان! +عکس
روزنامه ایران: شامگاه سه شنبه 14 آبان، خبر قتل ابوالفضل 17 ساله در کوچه 41 خیابان ماهان حوالی شهرک شریعتی در خانی آباد به بازپرس کشیک قتل و تیم بررسی صحنه جرم اعلام شد. در تحقیقات محلی مردی مغازه دار که شاهد ماجرا بود به مأموران گفت: شب حادثه ابوالفضل برای خرید شارژ تلفن همراه به مغازه ام آمد و بعد از خرید آنجا را ترک کرد. چند دقیقه ای نگذشته بود که صدای فریاد و درگیری از خیابان شنیدم ...
بیوه زن ها در تله خواستگارنما!
(ره) قرار گرفتیم. این گونه بود که بار درمان همسرم از دوشم برداشته شد و فرزندانم نیز به تحصیل ادامه دادند، اما بالاخره تلاش پزشکان برای نجات همسرم به نتیجه نرسید و او چند ماه قبل بر اثر عوارض ناشی از بیماری جان سپرد. اگرچه با مرگ همسرم اوضاع زندگی ام آشفته تر شد و من باید به تنهایی بار مسئولیت دختر و پسر نوجوانم را نیز به دوش می کشیدم، اما حمایت های کمیته امداد همچنان مرا به ادامه زندگی و سرپرستی ...
اسنایدر: می توانستم مثل مسی و رونالدو باشم
به گزارش ایلنا، وسلی اسنایدر در مصاحبه جدیدش با Fox Sports NL گفت: "من باید صادق باشم و اعتراف کنم که اگر 100 توانم را خرج می کردم، می توانستم در همان سطح مسی و رونالدو فعالیت کنم. آن را می دانم. او در ادامه گفت: اما من نمی خواستم این کار را بکنم و از این بابت پشیمان نیستم. این طور نیست که من آن را در خودم نداشتم، بلکه به سادگی نمی خواستم این کار را انجام دهم. من از فوتبال خودم آنطور ...
مدد جباری: استراماچونی از من دلجویی کرد
انقلاب بفرستم. حتی از همکارم خواستم خیلی زود ماشین کرایه کند، حتی پول بیشتر بدهد تا البسه آقای استراماچونی از تهرانسر به مجموعه ورزشی انقلاب برسد که تا آمدیم کار را انجام بدهیم، آقای استراماچونی از تمرین رفتند. یعنی استراماچونی حاضر نشد دقایقی صبر کند؟ نمی دانم چرا این کار را کردند چون زمان زیادی طول نمی کشید که لباس ایشان برسد. به هر حال تصمیمی بود که گرفت و آن ماجرا اتفاق ...
بازیگران زنی که به انجام عمل زیبایی اعتراف کرده اند
ایوانز از مدل موی جدید و کوتاه من تعریف کرد و من گفتم: متشکرم، من به تازگی برروی چانه و گردنم، جراحی انجام دادم و سیاهی زیر چشمم را نیز برداشتم و بعد از آن با خودم فکر کردم که بهتر است مدل موهایم را هم تغییر بدهم، بنابراین مردم فکر کردند که تنها مدل موهایم عوض شده. کار من به نظر او جالب آمد و حتی بخاطرش مرا تحسین کرد و گفت که تاکنون ندیده بود کسی، خودش اعتراف کند که عمل جراحی زیبایی انجام داده ...
یک، دو، سه، سرقت!
...، به اتفاق چند نفر از همکاران، به محلی که ردیاب نشان می داد، رفتیم. خود سارق یا سارقان در محل پارک خودرو نبودند. سوار خودروام شدم و آن را برگرداندم، اما از آن موقع، دیگر جرئت نمی کنم وقتی خودروام در این خیابان پارک است، حتی با وجود دزدگیر و ... آن را رها کنم و به داخل ساختمان بروم. کشیک دادن دزد ها ر. ح راننده دیگری است که در این باره اظهار می کند: همکاری داشتم که خودرو ال نودش ...
حال و احوال این روزهای اهالی ساختمان سوخته
زحمت با نور صفحه تلفن همراه و از لا به لای شیشه های شکسته وکتاب های سوخته خودمان را به طبقه اول می رسانیم. در این طبقه تا چشم کار می کند دستگاه های سوخته می بینی و سیاهی و سیاهی! این در و دیوار سوخته تا همین چند روز قبل آزمایشگاه بوده و پر از برو بیای بیماران، اما حالا شده تلی از خاکستر. خانم خبرنگار فیلم بگیر و منتشرکن صاحب آزمایشگاه با چهره ای در هم کشیده ایستاده است، متوجه ...
ردپای دختر یک اعدامی در باند دزدان سریالی
دوستانش دست به دزدی بزند تصمیم گرفتم با او همراه شوم چون نیاز به پول داشتم. فکر نمی کردی دستگیر شوی؟ به هیچ چیزی فکر نمی کردم، چون زندگی خواهر و برادرم برای من از هر چیز دیگری مهم تر بود و نمی خواستم بی پولی به آن ها فشار بیاورد و آواره خیابان ها شویم. خواهر و برادرت چند ساله هستند؟ برادرم 15 ساله است و خواهرم 17 سال دارد. چه نقشی در باند داشتی؟ وقتی برای سرقت به ...
دسیسه ی تاجرِ جوان برای دختران پولدار
اعتماد و فکر می کردند تاجر لباس هستم. پسر جوان ادامه داد: بعد از اعتمادسازی ماجرای مسدود شدن حسابم را پیش می کشیدم و از دخترانی که فکر می کردند قرار است با هم ازدواج کنیم پول می گرفتم و بعد از چند روز ناپدید می شدم که در این مدت توانستم نزدیک به یک میلیارد پول به دست بیاورم. الیاس گفت: اسم خودم را دروغ گفته بودم که کسی رد مرا نزند و فکر نمی کردم دستگیر شوم، اما وقتی از ترکیه به ایران ...
بختیار رحمانی: به این دلیل از سپاهان جدا شدم
فوتبالیست شود. الان دیوید بکام 3 پسر دارد اما دخترش فوتبالیست شد. یعنی هیچ چیز را نمی شود پیش بینی کرد و باید منتظر ماند و دید خودشان چه تصمیمی می گیرند. اول از همه از خدا می خواهم بچه هایم صحیح و سالم باشند و در مسیر خوبی قرار بگیرند، بعد از آن دوست دارم پسرم فوتبالیست شود. از اینکه 2 دختر دارم خیلی خوشحالم و خدا را شکر که پسردار هم شدم. من خودم به سختی به هدفم رسیدم که امیدوارم پسرم راهم را ادامه ...
مالیات همچنان مسئله پزشکان
کارتخوان استفاده نمی کنید، شاید یکی پول نقد همراه نداشته باشد. خانم منشی سرش را از روی تلفن همراهش بلند می کند، شاکی نگاهم می کند و می گوید: تست اسپیرومتری جزو بیمه نیست، یعنی ما با بیمه قرارداد نداریم، برای همین هزینه اش را کامل دریافت می کنیم. اگر خواستید می توانیم برای اینکه پولش را از بیمه بگیرید نامه بدهیم. سؤالم را دوباره تکرار می کنم: منظورم این است چرا هزینه اش را با دستگاه پوز دریافت نمی ...
ماجرای دختری که بیماری سخت و 36 عمل جراحی نتوانست جلو موفقیتش را بگیرد!
.... از بدشانسی در آن سفر پایم دوباره شکست و مجبور شدم از ویلچر استفاده کنم. با این حال، خود را نباختم و به خودم اجازه ندادم همه زحماتم به هدر رود. در نهایت نیز در این المپیاد مقام پنجم جهانی را کسب کردم و با این افتخار به کشورم برگشتم. هیچ مشکلی بی حکمت نیست قهرمانی های نازیلا در المپیاد های ملی و جهانی باعث شد استعدادهایش را بیشتر بشناسد و به طور تخصصی وارد حرفه گرافیک شود. با ...
ساعات آتش و وحشت
های آتش تا همین چند روز پیش نبش خیابان شهید زهدی یک بانک وجود داشت؛ اما حالا فقط تلی از خاک و آهن از آن به جای مانده است. همسایه بانک، آپارتمانی 4 طبقه است که از زبانه های آتشی که بانک را گرفته بود در امان نماند. نمای ساختمان و تعدادی از واحدهای آن به دامن آتش افتاد. پله ها را بالا می رویم. باگذشت چند روز از حادثه راه پله ها را تمیز کرده اند. اما هنوز پنجره ها و شیشه های شکسته سوز سرما ...
ترکش هایی که پیکر محمودرضا را شبیه پیکر سیدالشهدا (ع) نقاشی کردند
بودم شماره تماسم را به یکی از بچه های خودشان در تهران بدهد. یقین کردم این همان تماس است، اما با این همه، حرفی از محمودرضا نبود. بعد از گپ کوتاهی قطع کردم. تلفن را که قطع کردم به فکر فرو رفتم، اما موضوع را زیاد جدی نگرفتم. دو ساعت بعد، حدود ساعت 10 شب بود که برادرخانم محمودرضا زنگ زد و گفت خبری هست که باید به تو بدهم. بعد گفت محمودرضا در سوریه مجروح شده و او را به ایران آورده اند. تا ...
مسئولان حتی حرف پاداش قهرمانی جهان را هم نمی زنند
ها شوم و انگار خدا یک جورایی مزد مصدومیتم را داد. از اتفاقی که در بازی با روسیه باعث مصدومیت تان شد، بگویید. انتظار می رفت مثل همیشه بعد از یک قیچی دفاعی زیبا به بازی ادامه دهید اما... نمی دانم چه اتفاقی افتاد. مثل همیشه روی هوا برای دفاع کردن با قیچی برگردان بلند شدم. اصلاً این مدل دفاع کردن با پا را به نام من می شناسند. چند سال است که اینطور بازی می کنم و بیشتر دفاع های برگردان ...
صف مدعیان خدمت به نظام در دادگاه
تلاش برای مذاکره در مورد پرونده هسته ای و رفع تحریم ها بود، خبر دستگیری بابک زنجانی هم خبرساز شد. کسی که ادعا می کرد در دوران تحریم به نفع جمهوری اسلامی کار کرده یا در واقع تحریم ها را دور زده است، با اتهام افساد فی الارض در دادگاه انقلاب و روبه روی قاضی صلواتی حاضر شد. او طی 26 جلسه دادگاه خود، از خدمت هایش به نظام این گونه یاد کرد: زمانی به کشور خدمت کردم و پول های انتقال ناپذیر را ...
رویانیان: من محکوم نشده ام!/ بمب کدام مدیر پرسپولیس را ترکاند؟
انصاری فرد در این خصوص صحبت کنیم که او پاسخگوی تلفن همراهش نبود، اما نزدیکان او به فرهیختگان گفتند: حاج عباس از زمان مدیریتش در باشگاه پرسپولیس مشکلاتی داشت که این موضوع حل شده و ایشان پرونده جدیدی ندارند. همچنین امیر عابدینی هم به خاطر مصاحبه دیروز یکی از اعضای هیات رئیسه فدراسیون فوتبال که گفته بود عابدینی تکلیف پول انتقال مهدوی کیا، علی دایی و امامی فر به اروپا را مشخص کند، مورد سوءظن ...
اعتراف کن برای اعتراض
این نباشد. کاراکتر منفعل با روایت اجبار و انفعال خود شاید قرار است به فاعلیت برسد؛ به خصوص زمانی که از آنچه در زندگی بر او گذشته فاصله می گیرد و تلاش می کند زندگی را در دست بگیرد. این نوع روایت ها تازه در ایران ترجمه می شوند و اقبال هم یافته اند؛ زنی که پدرش سال ها او را از تمام مظاهر مدنیت دور نگه می دارد، زنی که در خاطرات وحشتناک کودکی از آزار دسته جمعی جنسی سخن می گوید و زنی که در مواجهه با ...
روزگار نو برای همسران ایرانی مردان خارجی
...، یک نفر از خانواده کم شد و دیگر کسی کاری به بقیه ماجرا نداشت؛ برای همین هم بود که ازدواج شان هیچ جا، نه در ایران و نه در عراق ثبت نشد و سحر با دست هایی خالی، پا در راه سفری 12ساله گذاشت که قرار بود آنقدر روزهای عجیب ارزانی اش کند و آن قدر سرگردان و آن قدر تنهایش کند که کنسولگری ایران بشود پناه و مأمنی برای وقت های بیرون افتادن از خانه؛ وقت هایی که همسرش او را بعد از دعوا و کتک کاری بی محابا و ...
کلمات مزاحم نوشتن اند
اما معسومیت به شکل عجیبی برای من استثنا است. بعد از چاپ بارها آن را خوانده ام و می توانم بگویم دوستش دارم. این علاقه از کجا می آید؟ خیلی با خودم فکر کردم که چرا باید این کتاب را دوست داشته باشم؟ این کتاب چه تفاوتی با بقیه کارهای من -که حتی حوصله شنیدن شان را هم ندارم - دارد؟ سرانجام به این نتیجه رسیدم که در این کتاب اصولاً شخصیت محوری یعنی مازیار از جنس شخصیت های داستان های ...
وحدت؛ تکلیف فردی یا جمعی؟/ نمی توانیم برای وحدت، به طبقه ای خاص اکتفا کنیم
مان را گذاشته بودیم با او همیشه همراهش باشد، کمکش کند، راهنمایی اش کند. او برای من نقل می کرد می گفت در روز دیدار میهمانان کنفرانس وحدت با رهبری، وقتی رهبرانقلاب آمدند و در جمع میهمانان حضور پیدا کردند، این فرد شروع کرد مثل ابر بهار گریه کردن. همین جور بی اختیار اشکش جاری می شد. می گوید خواستم با ایشان صحبت کنم، دیدم نمی تواند صحبت کند. صبر کردم یک خرده آرامش پیدا کند، بعد گفتم چه شد؟ چرا این جوری ...
چرا شبیه هیچ کس نیستی آقای ویلموتس؟
ویلموتس همه شان می دانستند که راه و رسم ماندگاری و پول درآوردن در فوتبال ایران در این چهارگانه خلاصه می شود: دیدن دَم کدخدا، کنار آمدن با ستاره ها، خریدن روزنامه چی ها و نیز حل شدن در سبک زندگی جامعه میزبان . ویلموتس اگر واسیلی گوجا را پیدا می کرد شاید او بهش می گفت که برای به دست آوردن رگ حساسیت مردم چگونه عین تُرک های اصیل تبریز در قهوه خانه ها می نشست و کسی نمی توانست او را از بچه های میدان سرخاب و ...
دفاع مقدس؛ مظهر آرمان خواهی و دینداری
عنوان بچه پولداری که به دنیا پشت پا زد و شهید شد، به گفت وگو با همرزمان شهید عبدالحمید شاه حسینی جانشین گردان حضرت قمربنی هاشم (ع) پرداخت و آورد: من رزمنده لشکر 10 سیدالشهدا بودم. به پیشنهاد شهید صبوری به گردان حضرت قمر بنی هاشم (ع) رفتم و مسئول کارگزینی شدم. چون مداح بودم و شهید عبدالحمید شاه حسینی علاقه عجیبی به اهل بیت داشت، آنجا دوستی و رفاقت ما بیش از اندازه شد. بعد از مدتی که برای عملیات والفجر ...
از شوهرش کینه داشتم، گلوی زنش را بریدم!
بودم تا بتوانم درِ ساختمان محل زندگی ماهرخ را باز کنم. روز حادثه از ساعت شش صبح کشیک کشیدم تا اینکه بالاخره شوهر ماهرخ از خانه بیرون رفت. سپس با کلیدهایی که داشتم درِ ساختمان را باز کردم و به طبقه دوم رفتم. درِ واحد را زدم. ماهرخ در را باز کرد. به او گفتم با شوهرش کار دارم. جواب داد او در خانه نیست. از وی خواستم اجازه دهد داخل بروم. گفتم می خواهم درباره موضوعی با او صحبت کنم اما زن جوان مرا راه ...