سایر منابع:
سایر خبرها
های مقعر همان چند وجب، تابلویی بود از ده ها کیسه پلاستیک آویزان به ده ها گیره کوچک که هر کدام، آبستن تکه ای از زندگی بود؛ نان خشک، لیوان و بشقاب پلاستیکی، فندک و چسب زخم و پنبه الکلی و سرنگ و سوزن. حمید، جاساز پاتوق اتوبان بود. می گفت: همین الان (ساعت 2 بعدازظهر) 20 میلیون تومان جنس زیر این لوله جاسازی شده. باور نکردم. یکی از وصله های کف را کنار زد و دست راست را مثل کوری که می خواهد با حس لامسه ...
که می توانستند برای امثال فرهاد و آزاد یا زنان و دخترانی که به دلیل فقر و مشکلات اقتصادی ناچارند کولبری کنند حرفی به میان نیاورده است و شاید او و امثال او آنقدر مشغول پیگیری موضوعاتی همچون ورود زنان به ورزشگاه بوده اند که اصلاً ندانند زنانی هستند که در سرمای زمستان و در کوهستان های سرد و پر پیچ و خم غرب ایران کوله باری سنگین بر دوش دارند و برای لقمه ای نان با جان و سلامتشان بازی می کنند. حالا باید ...
25 دقیقه طول کشید تا حمید، یک رگ پیدا کند که هنوز خشک نشده باشد و جوی باریکش پشت آن لایه نازک پوست و عصب، جریان داغ هرویین را در خود ببلعد. حمید، در باقی مانده یک لوله فاضلاب لانه ساخته بود. باقی مانده لوله ای پایین پای برج های اتوبان چمران، آن قدر نادیدنی که در این 4 سال، تعجب هیچ نگاهی را سبب نشده بود. لوله بتنی، اریب از دل نخاله های تلنبار در زمین های بی مصرف حاشیه برج ها بیرون زده بود و دو متر درازا داشت با دهانه ای به اندازه این که یک آدم، دولا، خودش را تا انتهای لوله بکشاند. چند وجب از کف لوله؛ آن چند وجب انتها که در تاریکی گم می شد، با چهل تکه ای از شندره هایی از هر جنس، فرش شده بود و دیواره های مقعر همان چند وجب، تابلویی بود از ده ها کیسه پلاستیک آویزان به ده ها گیره کوچک که هر کدام، آبستن تکه ای از زندگی بود؛ نان خشک، لیوان و بشقاب پلاستیکی، فندک و چسب زخم و پنبه الکلی و سرنگ و سوزن. حمید، جاساز پاتوق اتوبان بود. می گفت: همین الان (ساعت 2 بعدازظهر) 20 میلیون تومان جنس زیر این لوله جاسازی شده. باور نکردم. یکی از وصله های کف را کنار ز ...
...، اتفاقی که سرنوشت از او دریغ کرده است. بهار ما را به جهانی می برد که پیش از این ندیده ایم، از یک خانه محقر در روستایی اطراف تهران به یزد سفر می کنیم، با قهرمان های کتاب ها مانوس می شویم و دستمان را در دستان دختر شلخته ای می گذاریم که فرصت عاشق شدن و زندگی کردن را به خاطر بازی بزرگان از دست می دهد. مرگ بهار، غافلگیرکننده است. همان طور که در شیار 143 صحنه در آغوش گرفتن استخوان های یونس توسط الفت ...
در روز میوه و پنج بار در روز سبزیجات میل کنید. کلسیم افزایش سریع توده استخوانی در نوجوانان به این معنی است که آن ها نیاز به کلسیم بیشتری در طول دوران نوجوانی خود دارند و در صورتی که این میزان کلسیم تامین نشود، ممکن است سلامت استخوان ها در آینده به خطر بیفتد. کمبود آهن در بدن ممکن است منجر به فقر آهن و افزایش خطر کم خونی فقر آهن می گردد فیبر و کربوهیدارت ...
ساخته وپرداخته شده باشند. دوربینی برای دیگری سازی از حاشینه نشینان تا آن حدّی که آنها را به تفاله هایی که تنها در پی زندگی حیوانی یا نباتی اند فروکاهد. تصویری که ظلم و ستم کارفرماها را موجّه می سازد: او خودْ راضی است به نانِ خشکی او خود می خواهد که تا می توانم کار از گرده اش بکِشم؛ و کارگری که می نالد جای شکرش باقی که کار دارم بماند حقوق ودستمزدِ زیر خط فقر بماند شمول قانون کار بماند ساعات بی پایانِ ...
شوشان - علی میلاسی : دو کولبر نوجوان مریوانی که در گردنه های"ژالاته"از ارتفاعات"ته ته"کوه های کردستان،در کولاک برف گرفتار شدند و جان دادند،باری دیگر،داغی بر گرده ی زخم خورده و دردمند کردستان گذاشت و دل هر ایرانی را به درد آورد.دو برادر نوجوانی که در سن 17 و 14سالگی باید در کلاس و دبیرستان و دانشگاه درس بخواندند تا با فکر،اندیشه و دانش شان،نان آورخانواده،خدمت گذار شهر و خدمت رسان به جامعه و ...