ماجرای خواستگار شیطان صفتی که به اتهام رابطه غیراخلاقی تحت تعقیب بود!
سایر منابع:
سایر خبرها
خطر از یاد رفتن کرونا در روز مادر
، روز اول عید نوروز یا مناسبت های دیگر به مادرم زنگ می زنم، تبریک می گویم و چند روز بعد به او سرمی زنم. مهناز هنوز برای مادرشوهرش هدیه نخریده؛ سر کار می روم و فرصت نکرده ام. شاید پول هدیه دادیم. اما خودش چه؟ من کنار خانواده ام شادم. به من هم تبریک می گویند و همسرم برای من هم هدیه می خرد. سعیده هم حتما باید هم به مادرش سر بزند و هم مادر همسرش؛ یک روز خانه مادرم می روم و یک روز خانه مادر همسرم. باید ...
با همسرم همه غصه هایم از یاد می رود
عملیاتی سومار بر اثر ترکشی که به کمرم اصابت کرد، برای همیشه قطع نخاع شدم. بعد از کمی صحبت کردن به نفس نفس می افتد. به کپسول اکسیژنی که از داخل اتاق خواب پیداست، اشاره می کند که آن را برایش می آورند. می گوید: قبل از اینکه قطع نخاع شوم وارد منطقه شیمیایی شده بودیم. خدا را شکر که درصد شیمیایی ام بالا نیست، اما روز به روز با افزایش آلودگی هوا و بالا رفتن سن این درد هم رشد می کند. وقتی از میرزایی ...
زنان تصویر آینده تاریخ اجتماعی ایران
سؤال پیش آمده باشد که بانوی عضو شورای شهر روز مادر را چگونه می گذراند و هدیه او برای مادرش چیست. نژاد بهرام در این باره می گوید: پدرم مدت کوتاهی است که به رحمت خدا رفته و مادرم کمی کسالت دارند و الحمدالله او را در کنار خودمان داریم و سایه اش بالای سرمان است و خدا را شکر می کنم که او را می بینم و در خدمتش هستم. معمولاً هدایایی که از بازار برای مادرم می خرم، سعی می کنم هدایایی شخصی باشد و از وسایل ...
تمام افتخارم تلاوت قرآن و خادمی بارگاه منور رضوی است
...، خدمت خود را نیز انجام دهم. من خادمیار مشهدی محسوب می شوم اما چون هر هفته این همه راه دور را نمی توانم بیایم در هر سفرم به این شهر، چند روزی می مانم و خدمت آن چند هفته را انجام می دهم. الحمدالله همسرم بعد پدر و مادرم مشوق و همراه خوبی است و اینکه من ماهی یکبار برای خادمی حضرت و اجرای تلاوت به مشهد سفر کنم، مخالفتی ندارد و خدمت به حضرت را وظیفه من می داند. شما هنگام اجرای برنامه ...
سبک زندگی در کلام امام خمینی/ برگزاری مراسم ازدواج ساده تا ضرورت سازش همسران با یکدیگر
های بسیار مهمی در زندگی است. خبرگزاری تسنیم برای دانستن چند نمونه از این نسخه های کاربردی در زندگی روزمره، مروری برنامه ها و وصیت نامه بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی داشته است. توصیه به زوج های جوان مقام معظم رهبری خاطره جالبی درباره توصیه امام خمینی به زوج های جوان دارند. ایشان در مراسم اجرای خطبه عقد ازدواجی در سال 1370 طی بیاناتی فرمودند: من یک وقت خدمت امام رفتم ...
وقتی مادر دلتنگ می شود همه کار ها را تعطیل کن!
سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: احترام به مادر به عنوان کسی که از همان اولین لحظات وجودی شما همواره حضور داشته و رنج و محنت زیادی متحمل شده و برای رشد، موفقیت و بلوغ شما زحمت بسیار کشیده است، پررنگ ترین نمونه احترام است که اغلب افراد به آن اعتقاد دارند. نقش و تأثیری که مادر در شکل گیری و ساخت هویت فرزندانش دارد، بر اهمیت حفظ این رابطه و احترام به مادر نیز تأثیر فراوان می گذارد. همه مادران در هر شرایطی، شایسته احترام و توجه هستند و نباید دنبال راهی برای توجیه برخی بی احترامی ها و بی مهری ها ...
چند روایت درباره اینکه مادرها همیشه هستند، حتی اگر در پیش چشمانمان نباشند
نوشتم که معلم بعد از اینکه مدادش را لای انگشتانم فشرد، با عصبانیت گفت: بگو فردا مادرت بیاید مدرسه. گفتم: خانم، ما مادر نداریم. کمی صدایش را آورد پایین و گفت: با کی زندگی می کنی؟ بگو پدرت بیاید. روز بعد، زن برادرم مقابل معلم ایستاد و به حرف هایش گوش داد. بچه های کلاس آنجا بود که فهمیدند مادر ندارم و مدام سؤال پیچم می کردند. یکی دو سال بعد مدادتراش رومیزی دختر های برادرم، لباس های تمیزشان ...
درگذشت علی انصاریان صحت دارد؟
نرسیده ام. علی انصاریان و مادرش فکر می کنید اگر ازدواج کنید از مادرتان دور می شوید؟ اصلا چنین چیزی امکان ندارد. شرط من برای ازدواج این است که خانه ای بگیرم که مادرم طبقه بالای همان خانه زندگی کند که همیشه بالای سرم باشد. حضور مادرم در زندگی من همیشگی است. مادرم شرایط سختی را گذرانده. چهلم پدرم بود که مادر مادرم نیز فوت شدند و واقعا مادرم شرایط بدی را تحمل کرد. ...
20 جمادی الثانی؛ میلاد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
طعام خود را به آن ها دادند و خود با آب افطار کردند. روز بعد علی علیه السلام دست فرزندانش را گرفت و نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله رفت. پیامبر صلی الله علیه و آله مشاهده کرد که آنان از شدت گرسنگی بر خود می لرزند. فرمود: چقدر ناراحت شدم که شما را این گونه دیدم. آن گاه برخاست و به همراه آنان به خانه ی دخترش فاطمه آمد. فاطمه را دید که از شدت گرسنگی شکمش به پشت چسبیده ولی با این حال در محراب عبادت ...
ماجرای زندگی شهیدی که خود را سرباز امام زمان(عج) می دانست
ب بود و لحظه شماری می کرد بالاخره روز اعزام فرا رسید، پدرم از صبح کیفش را بست و منتظر ساعت پرواز شد وقتی ماشین به دنبالش آمد در کمال تعجب با عجله بیرون رفت و یادش رفت از زیر قرآن رد شود. وقتی مادرم صدایش زد که از زیر قرآن رد شود برگشت و به در خورد. حتی دستگیره کیفش به در گیر کرد و از پله ها نیز پایش پیچ خورد. آنقدر عجله و شوق داشت که با خنده گفتم: پدر اینبار طور دیگری رفتی. بغضی در گلویم بود و آهس ...
آرزوهای برباد رفته دختران مهاجران | شهری که کودک همسری در آن رواج دارد
، هنری یاد بگیریم یا کار خاصی انجام دهیم. این طوری حداقل حرف دهان مردم نیستیم که فلانی روی دست خانواده اش مانده و کسی او را نمی گیرد. بسیاری از زنان مهاجران هنگامی که به سن جوانی می رسند مادر فرزندانی هستند که احتمالا آنان نیز به زودی به خانه بخت می روند. یکی از این مادران جوان که دختری 12 ساله دارد با اشاره به رسم و رسوم شهر مهاجران می گوید: من 13 ساله بودم و نمی خواستم ازدواج کنم اما ...
زمانی که ماجرای کربلا را شنیدم، عاشق امام حسین (علیه السلام) شدم و خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم
ایرانی ازدواج کنم ان شاءا... قصد دارم در آینده با یک دختر ایرانی ازدواج کنم ، محمد با این مقدمه کوتاه از تصمیمش برای ازدواج در ایران با دختری مسلمان می گوید: فعلا دختری را برای خودم در نظر نگرفتم، در واقع نتوانستم دختر مورد علاقه ام را پیدا کنم. اما نکته مهم این که خانواده همسر آینده ام خیلی برایم مهم است، یعنی همسرم حتما باید در محیط خانواده بزرگ شده باشد تا بعدش هم بتواند تربیت درست را به ...
ژیلا خانم و خدای مهربان
از وقتی زن گرفته ام تا الان که الهی شکر بازنشسته شده ام و فرزندانم را به جایی رسانده ام یک شب نشده که به خانه برسم و یکی از فامیل زنگ نزند برای آشتی دادن و مصالحه یکی از اقوام یا راضی کردن خانواده ای از فامیل برای سر گرفتن یک ازدواج! دیشب خبر دادند که ژیلا خانم، همسر علی اصغر پسر خاله مادرم، به قهر خانه را ترک کرده و به خانه پدرش رفته است! با همسرم راهی منزل پدر ژیلا خانم شدیم تا بلکه ...
عباس آرزوی شهادت داشت/راهپیمایی را برای آینده فرزندانش شرکت می کرد
مانند اکثر دختران آن سالها به صورت کاملا سنتی با عباس ازدواج کردم و به خانه اش رفتم. عباس در یک عکاسی کار می کرد. جوان مهربان و مومنی بود و همین موارد کافی بود که پدرم به ازدواج ما رضایت بدهد. فقط 15 سالم بود و از کارهای عباس چیزی متوجه نمی شدم در واقع اوایل اصلا در جریان کارهایی که می کرد نبودم. نمی دانستم به راهپیمایی می رود یا اعلامیه ای چیزی دارد. او یک مرد سربه راه و کاری بود و همین ...
خودکشی نفیسه روشن وقتی طلاق گرفت/عکس
های پر سفر که هیچ خبری از مرخصی نیست. فصل هایی مانند تابستان یا عید نوروز. گاهی اوقات من، هم مرد خانه ام و هم زن خانه. یکسری مسئولیت ها بر دوش خود من است. اوایل ازدواج پول آب و برق خانه را نمی دادم و منتظر می نشستم که خودش بیاید بدهد اما بعد از یک مدت متوجه شدم که پرداخت نکردن قبض ها می تواند منجر به قطع شدن آب و برق شود. (خنده) خیلی سخت است. یکی از پررنگ ترین سختی هایش ...
باغ خشکه نیست، فینال رفاقت ها برپاست
: شانزده ساله بودم، نوجوان و عشق فوتبال. حالا فکر کنید در محله ای باشیم که نه خبری از سینما و تئاتر است و نه هیچ سرگرمی دیگری. تصمیم گرفتیم کنار کار های دیگر در هیئت، تیم هم تشکیل بدهیم. با چند تیروتخته دروازه درست کردیم و یک توپ پلاستیکی هم گذاشتیم وسط. اولش پنج شش نفر بیشتر نبودیم، اما کم کم بیشتر شدیم. هرکس برای تماشای بازی می آمد، شیفته آن می شد و دیگر نمی توانست از آن دل بکند و روز بعد سروکله اش ...
محمد شریعتمداری کیست؟
گذرانده و در کلیه سالهای تحصیلی به فضل خدا در همه پایه ها در رتبه های اول هر پایه قرار گرفته ام. در سال 1356 در رشته الکترونیک وارد دانشگاه شدم. به محض پیروزی انقلاب اسلامی ابتدا در کمیته استقبال از حضرت امام (ره) در دبیرستان دخترانه علوی در خدمت مرحوم حاج مهدی شایسته (رحمه ا... علیه) رئیس وقت دبیرستان و سپس در کمیته مرکزی انقلاب اسلامی در خدمت حضرت آیت ا... باقری کنی و حضرت آیت ا ...
آرزویم را برآورده کرد و رفت
را به خانواده دادند، اولین واکنش مادرم، شکر خدا بود؛ بعد هم که رفت وآمد مسئولان و هم رزمانش به خانه مان شروع شد، متوجه شدم برادرم آدم بزرگی بوده و اتفاق خیلی مهمی برایش افتاده بنابراین به او افتخار می کردم ولی واقعاً برایم سؤال بود و درک نمی کردم که شهادت چیست؛ باوجوداین از آن روز غم بزرگی روی دلم آمد چراکه آن زمان به بچه ها خیلی اهمیت نمی دادند و من کسی را ازدست داده بودم که بیشترین توجه را به من ...