سایر منابع:
سایر خبرها
تبرئه از قتل دوست پس از یک سال
بازجویی گفت: من در دادسرا هم گفته ام که بی گناهم و بی دلیل یک سال به زندان افتاده ام و شرایط سختی را می گذرانم. من مستحق این برخورد نبودم، چون خودم در آن ماجرا قربانی شدم. وی در تشریح ماجرای روز حادثه گفت: آن روز ما سوار ماشین سعید شدیم و از مشهد به سمت تهران به راه افتادیم. چند کیلومتر به تهران مانده بود که گرفتار راهزنان شدیم و دوستم با ضربات آن ها کشته شد. حتی چند ساعت بعد از این ماجرا من ...
شوهرم دوست دارد من در تختخواب ....
...: سلام من 24 ساله هستم و همسرم 31 ساله. یه سوالی برام پیش اومده. همسرم موقع رابطه جنسی میگه مانتو تو بپوش یا میگه ... اصلا لخت دوست نداره یا میگه با شال و روسری اینجور مدلا رو دوست داره ولی من اصلا حال نمیکنم با اینجور طرز س ک س. هر وقت میگه چادر بپوش بعد بیا کلا حسش میپره دیگه نمیخوام... چیکار کنم؟ منم بصری هستم دوست دارم از خودم لذت ببره نه از لباس هام... بعضی وقتا هم میگه کلاه ...
شما از همین الآن همسر شهیدی!+فیلم
اداره قبول نمی کند. گفتم: برای چی دوست داری بروی! گفت: واقعاً اسلام در خطر است. اگر بدانید چه بر سر بچه های مردم و انسانیت می آورند. ناراحت شدم. شب خواب عجیبی دیدم. صبح بلند شدم. در فکر خوابم بودم. همسرم خیلی تیزبین بود. نگاهی به من کرد و گفت: ناراحتی! گفتم: نه! خواب دیدم که با پیراهن سفید مدافع حرم شده ای. پهلوی راستت تیر خورده بود. پیراهن سفیدت هم خونی شده بود. من همراه با همسران شهدا ...
عکاسی حمایت می خواهد
هیچگونه حمایت و پشتیبانی و به همین علت کار نیز لاک پشتی پیش می رود. آیا خود را آدم موفقی می دانید ؟ من معمولاً چون قانع نیستم روحیه رضایتمندی ضعیفی دارم. به موفقیت های فعلی رضایت ندارم. زندگی انسان ها از پشت دوربین چه تفاوتی با جلوی دوربین دارد؟ در ظاهر هیچ تفاوتی ندارد اما چون عکاس برشی از زندگی را به نمایش می گذارد از این رو توجه مخاطبین بیشتر به آن جلب می ...
راهزنان ناشناس، متهمان قتل پسر جوان
. سپس متهم روبه روی قضات ایستاد و منکر اتهامش شد. او گفت: من بی گناه هستم و بی دلیل از یک سال قبل به زندان افتادم. من در زندان رجایی شهر شرایط سختی دارم و مستحق این همه سختی نیستم. او در تشریح ماجرای قتل دوستش گفت: ما سوار ماشین هومن شدیم و از مشهد به سمت تهران به راه افتادیم؛ اما در راه گرفتار راهزنان شدیم. چند مرد جوان به ما حمله کردند و قصد خفت گیری داشتند. آنها ...
ناصر عبدالرزاق/ چاپ، عشق، رنج
شریک شدن مرحوم مقربان و آقای محمدقاسم پوستچی و این شد که ایشان بنا به درخواست خودشان سهمشان از چاپ گیلان را به بنده واگذار کردند. سختی کار ناصر عبدالرزاق: بنده خاطرات تلخی از این صنعت ندارم، چون این شغل را دوست داشتم و هرگونه موانعی را که سر راهم می آمد، برطرف می کردم. الان که به آن دوران فکر می کنم به یاد سختی های کار در زیرزمین پاساژ سهرابی و سرای نوروز خان که ...
تنها برای نجات جان یک انسان، قلم بر زمین می گذارم!
دادم و در هیجده سالگی با نگارش 7 کتاب از هفت ابرتمدن جهان باستان که مربوط به مسأله صلح و نزدیکی افکار تمدن ها و فرهنگ های مشابه آن بود، منتخب جشنواره خوارزمی شدم و از رئیس جمهور وقت تندیس و تقدیرنامه گرفتم. فعالیت های من تنوع زیادی دارند. در همان دوره، ساخت فیلم های مستند در مورد فرهنگ و هنر ایران زمین را آغاز کرده بودم. حاصل سه سال تلاش در حین ورودم به دانشگاه، ساخت 23 فیلم مستند و ...
گذشت والدین زن جوان از داماد همسرکش
...> همه اینها دلایلی بود برای اینکه من او را طلاق ندهم و زندگی کردن با او را دوست داشته باشم. متهم درباره اینکه اگر واقعا دست به قتل نزده چرا قبلا اعتراف کرده است، گفت: من را بازداشت کردند و تحت فشار گذاشتند که اقرار کنم؛ من هم اعتراف کردم، چون هم به خاطر مرگ همسرم و تنهاماندن فرزندانم تحت فشار روحی بودم و هم اینکه مدام تحت بازجویی بودم. به قتل اعتراف کردم تا خودم را از آن وضعیت نجات دهم ...
کشتی گیری که برای گذراندن زندگی اش چوپانی می کند
فراموشی بسپارم. او در خصوص انتشار ویدئوی چوپانی اش در فضای مجازی بیان داشت: تأثیر آن ویدئو این بود که من دیده شدم. در سال 94 عضو تیم ملی بودم و حدود یک سال است که چوپانی می کنم. در زمانی که در تیم ملی بودم این کار را انجام نمی دادم اما مشکل مالی داشتم که این مشکل را به فدراسیون نگفته بودم. با پیشنهاد یکی از دوستان خبرنگار آن ویدئو را در فضای مجازی گذاشتم. خودم دوست نداشتم اما زمانی که اصرار آن ...
بازی نگار عابدی در سریال منم دوستت دارم
افروز مشتاق شروع شد. مطالب مرتبط: نگار عابدی ، پیش از هر چیز این را بگویم که اساسا و از ریشه خودم را مدیون تئاتر می دانم. عاشق هنر تئاتر هستم چون همیشه آن تازگی ، زنده ، صمیمی و مادر بودن تئاتر به نسبت دیگر هنرها مرا خیلی به خودش جذب می کند. نگار عابدی ، دوست دارم آدم ها را بشناسم ، آنها را بفهمم و شخصیت و رفتارشان را تحلیل کنم ، روحیه شناختی بالایی دارم و شاید اگر ...
قصه های مادر و زبان آهنگ پدرم من را نویسنده کرد
ابتدایی شروع کردم، از آن زمانی که دیگر خودم قادر به خواندن و نوشتن شدم، به یاد دارم از همان دوران کودکی علاقه زیادی به شعر داشته و همیشه برای نوشتن ایده داشتم. ازآنجایی که پدرم علاقه زیادی به شعر و خوانش آن به خصوص به زبان ترکی داشت و همچنین در منزل برای صحبت عادی با ما نیز با قافیه و آهنگین صحبت می کرد باعث شد که علاقه ام به شعر دوچندان شود همچنین در آن زمان دوست داشتم که خودم شعر بگویم ...
اینستاگرام با خانواده های ایرانی چه کرد؟/ از تغییر در سبک زندگی تا دگرگونی نگرش ها
تپش قلب و تنگی نفس داشته باشم، یک روز به خودم آمدم و همه این پیج های خبری را آنفالو کردم اما باید قبول کنیم که اینستاگرام اعتیادآور است و من هم مدتی است که در حال ترک آن هستم و خداروشکر الان حال روحی بهتری دارم. دوست دارم عمل زیبایی انجام دهم مبینا دختر 18 ساله ای است که سه سال از حضورش در اینستاگرام می گذرد، او می گوید: به شدت از طرز لباس پوشیدنم و ظاهرم بدم آمده و دوست دارم ...
شگردم را از شب های زندان دارم
می دانم از 800هزار تومان کمتر باشد. پیش از این به چه جرمی زندان افتادی؟ شرارت، از بچگی دنبال دعوا بودم و هر روز پدرم باید می آمد مدرسه که چرا همکلاسی ام را زده ام. همین دعواها باعث اخراجم شد، گرچه خودم هم درسخوان نبودم. یک روز هم به خاطر همین دعواها زدم دماغ و چشم یک نفر را ترکاندم و افتادم زندان. ای کاش همان موقع که آن طور دعوا می کردم و هنوز سن وسالی نداشتم پدر و مادرم مرا ...
روایت عجیب امام جمعه اردبیل از امنیت پراید!
به گزارش تازه نیوز، آیت الله عاملی امام جمعه اردبیل در رشته توئیتی نوشت: مدت مدیدی است که از پراید به عنوان خودروی شخصی استفاده می کنم اخیراً در بازدید منزل یکی از اقوام، هنگام برگشت سوار پرایدم شدم. می خواستم شروع به حرکت کنم که ناگهان متوجه شدم که اشتباهی سوار پراید شخص دیگری شده ام و جالب این که کلید پراید من به راحتی خودروی آن شخص را نیز باز کرده و سوار آن شده بودم و البته به خاطر ...
عروس، پدرشوهر سارق را لو داد
حادثه 24 - در میان متهمان دستگیر شده در طرح رعد، مردی 65ساله به چشم می خورد که به نظر می رسد مسن ترین متهمی است که در این طرح دستگیر شده است. او با شاه کلید ماشین سرقت و بعد با آن مسافرکشی می کرد. وقتی بنزین ماشین تمام می شد، آن را کنار خیابان رها کرده و به سراغ سرقت بعدی می رفت اما در نهایت عروسش او را لو داد و دستگیر شد. چرا در این سن و سال سرقت را انتخاب کردی؟ سابقه دارم ...
در اینستای ستاره های خارجی؛ بفرمایید، این هم بی تی اس!
ببینه می نویسه یا نه، گزینه دیگه ای منطقی به نظر می رسه؟ تبریک کریسمس کایلی جنر با این عکس. نوستالژی بازی جنیفر گارنر با سال 2019. به نظرتون عجیب و باورنکردنی نیست که موقع آرایش چشم، دهنش رو اندازه غار علیصدر باز نکرده؟ نکنه سندرومش فقط توی ایران خودمون شایع باشه؟! بگین، من تحملش رو دارم! اشلی تیسدیل نوشته: نواقص خودت رو دوست داشته باش. هیچکس کامل نیست . ...
گلیان: مسئولیت پذیری و تعهد را باید به صورت عملی به نسل بعد آموزش دهیم
مدرسه ثریا سپری کردم و پس از گرفتن مدرک دیپلم به دلیل علاقه بسیاری که به رشته پزشکی و مامایی و پرستاری داشتم (سال 1348) در کنکور شرکت کردم ولی آن سال در رشته پزشکی قبول نشدم و چون امکان شرکت همزمان در دو رشته وجود داشت در رشته پرستاری شرکت کردم و قبول شدم . در سال 1352 فارغ التحصیل شدم و برای اینکه بتوانم در رشته مامایی شرکت کنم باید سه سال تعهد خدمت انجام می دادم. در این سه سال تعهد، در بخش های ...
یک خداحافظی تلخ در راه است
کنم چون آینده ام در این رشته است. ناشکری نمی کنم ولی شاید می توانستم خیلی بهتر باشم. من در بچگی از لحاظ جثه کوچک بودم و این مشکل را داشتم. زمانی که در نوجوانان ذوب آهن بودم، خیلی کم بازی می کردم. همه به من می گفتند از لحاظ فیزیکی ضعیف هستم و حتی شب ها گریه می کردم و رفته رفته وضعیتم بهتر شد. *من در خانواده ای بزرگ شدم که پدرم یک کارگر زحمت کش ذوب آهن بود. در شهری بزرگ شدم که ساعت شلوغی ...
سرگذشت تلخ سارق سیم برق
زباله و ضایعات مشغول شدم. در همین گیر و دار به مواد فروشی روی آوردم تا هزینه های اعتیادم را تامین کنم ولی طولی نکشید که دستگیر شدم و 18 ماه از عمرم را پشت میله های زندان گذراندم . با خودم عهد کردم بعد از آزادی راه درستی را انتخاب می کنم اما به محض این که پایم را از زندان بیرون گذاشتم به پاتوق دوستانم رفتم و پای بساط مواد مخدر نشستم. آرام آرام همسر و فرزندم را فراموش کردم و تنها به تامین هزینه های ...
پیام و ابومسلم مثل آب خوردن از بین رفتند
تیم برق پیوستم و در لیگ دسته دوم بازی کردم. فوتبالم را هم در همان تیم برق به پایان رساندم. دوران مربیگری گرفتاری های کاری هیچ وقت نگذاشت که سمت مربیگری بروم. شغل در کنار فوتبال قبلا کاشی کار بودم، اما همان موقع که به پیشنهاد رضا نخودیان به تیم برق رفتم، به استخدام شرکت برق منطقه ای در آمدم و چند روز دیگر هم بازنشسته می شوم. خودرو و منزل ...
پا به پای همسرم همراهش بودم
. همه بچه ها را به حمام فرستادم و چند تشت و کوزه آب هم آماده کردم که اگر شیمیایی زدند، بچه ها را بشویم. وقتی بمب شیمیایی زده شد، همه آب ها را روی بچه ها ریختم و یک نایلون روی سرشان کشیدم. آن موقع سه بچه داشتم و مصطفی را باردار بودم. آقای سعیدزاده هم نبودند؛ چون امدادگر بود و همان جای اصلی که بمب زده بودند، داشت به مردم کمک می کرد و اصلاً به فکر بچه های خودش نبود. بچه ها را برداشتم و به سر بام بردم ...
در تعقیب موفقیت
. مدام نگران بودم نکند تئاتر قبول بشوم، چون علاقه ای به تئاتر نداشتم. مدام خودم را شماتت می کردم چرا تئاتر را هم انتخاب کردم. شهریور سال 1378 نتیجه کنکور سراسری آمد و من با رتبه 27 دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر، سینما قبول شدم. بعد از 10 سال ترک تحصیل و ادامه تحصیل مجدد و پنج سال درس خواندن و دیپلم گرفتن، آن روز بزرگ ترین روز زندگی ام بود که دانشگاه قبول شدم؛ آن هم در رشته مورد علاقه ام ...
جوانی که با وجود از دست دادن چشمش در شب چهارشنبه سوری، با 9 کیلو مواد محترقه دستگیر شد
.... تا اینکه در آخر به من گفتند چشم چپت را از دست داده ای و دیگر نمی توانی با آن جایی را ببینی. آن شب تلخ ترین چهارشنبه سوری زندگی ام بود. حالا هم سال هاست که در مراسم چهارشنبه سوری شرکت نمی کنم، چون از این شب وحشت دارم. پس چرا دوباره با این همه مواد محترقه دستگیر شدی؟ امسال وقتی دوستانم از من خواستند برایشان مواد محترقه بخرم، نتوانستم نه بگویم. من به خاطر دوستانم حاضرم ...
قرار بود قشنگ ترین لحظه زندگی ام را تجربه کنم اما...
برای زایمان طبیعی را تحسین و تشویقم کرد. من هم با ناراحتی قبول کردم اما صبح سزارین در بیمارستان متوجه شدم خانم دکتر برای فردا بلیت سفر به کانادا دارند و چون سفر ناگهانی شده همه بیماران را در یک روز سزارین می کنند و من نفر هجدهم در آن روز بودم! خانم ایلیار 28 ساله از مخاطبانی است که تجربه زایمان 6 سال قبل خود را به اشتراک می گذارد و می گوید: چند سال پیش در یک بیمارستان خصوصی ...
2 چفیه و چند لباس همه دارایی من از شهیدانم است
یک روز خواهرزاده ام به من گفت مسجد خیلی شلوغ است. مردم جمع شده اند. چادرم را سرم کردم و رفتم بیرون. تا رفتم بیرون دیدم احمد رئیسی (که بعد ها به شهادت رسید) و محسن و رضا داودآبادی آنجا هستند. احمد رئیسی گفت عزیز کجا می روی؟ گفتم چه شده دم مسجد؟ گفت هیچی! حاج آقا محقق می خواهند بیایند سخنرانی و مردم منتظرند. بعد گفت بچه ها تشنه هستند یک پارچ آب بیاور مادر. با احمد رئیسی آمدیم خانه. پشت سرم در را بست و رو به من کرد و گفت احمدعلی شهید شده است! ...
گلایه های دانشجویان فوریت های پزشکی در فارس من ؛ وقتی رشته ای را می خوانیم که اولویت استخدام با ما نیست
آمده است که چنین باشد. مخاطب فارس من، خاطرنشان کرد: رقابت ما با دانشجویان دو رشته دیگر، مشکلاتی را ایجاد کرده است به طوری که امروز جا برای به کارگیری ما نیست، بنده خودم کسانی را سراغ دارم که به عنوان نیروی طرح خدمت مجبور هستند به شهرهای دیگر بروند چرا که شهرهای آن ها با نیروهای غیرمتخصص پر شده اند. وی یادآور شد: از سویی دیگر هیچ اولویتی به ما اختصاص داده نشده است، به این صورت که ...
رزمی کار نونهال مشهدی: کرونا برود شادی برگردد
و شادابی می دهند. سبب تخلیّه ی انرژی کودکی هم می شوند. در کل خیلی مفید هستند. • برای رسیدن به پیروزی چه باید کرد؟ قبل از هر چیز، باید کاری را که انجام می دهیم دوست داشته باشیم. بعد از آن، در رشته ای که می خواهیم انتخاب کنیم استعداد داشته باشیم و از همه مهم تر تلاش و اراده و تمرین زیاد می تواند موجب موفّقیّت در هر کاری به ویژه ورزش های رزمی شود. • چه کسانی برای رسیدن به موفّقیّت ...
دفاعیات خواننده معروف در برابر اتهام قتل ناپدری
ما صحبت کند. سپس جلسه محاکمه در حالی آغاز شد که پیش از این در جلسه روز شنبه کیفرخواست علیه حمید به اتهام قتل عمد از سوی نماینده دادستان خوانده و برای او درخواست مجازات شده بود. در ابتدای جلسه یکی از فرزندان مقتول که در دادگاه حاضر بود گفت: من درخواست قصاص دارم. متهم و مادرش با پدر من 10 سال زندگی می کردند. آنها می دانستند پدر من بیماری قلبی دارد و حالش خوب نیست. من گذشت نمی ...