اینستاگرام با خانواده های ایرانی چه کرد؟/ از تغییر در سبک زندگی تا دگرگونی ...
سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای خواندنی شناسایی پیکر شهید ستار یکه زارع
جبهه رفتند، خونشان از پسرم رنگین تر بوده است؟ وی ادامه داد: 45 روز بعد به مرخصی آمد و 7 روزی پیش مان ماند، او رفت و دیگر هیچ وقت برنگشت. در عملیات خیبر حضور داشت؛ عده ای می گفتند او شهید شده و عده ای دیگر می گفتند در اسارت است اما ماه ها از او بی خبر بودیم و چشم انتظاری مان ادامه پیدا کرد. شب ها وقتی می خواستیم بخوابیم، در خانه را قفل نمی کردیم، منتظرش بودیم یا اگر کسی می آمد و به پنجره می ...
روایت دردی از جنس ازدواج در کودکی؛ تبعات تلخ
سمتش ولی خیلی مددکارام کمکم کردن تا قوی باشم و بتونم مواظب خودم باشم. بین صحبت هایش نگران همه اعضای خانه است، از پدر که گاه ضایعات جمع می کند تا مادر که درگیر بیماری کلیه است و مصرف مواد در روند درمانش اثر گذاشته، تا برادر درگیر اعتیادی که کارش به کارتون خوابی و دزدی برای خرج مواد رسیده، حتی از خواهرش حرف به میان می کشد که 15 سال دارد و او هم با وجود تجربه اسف بار معصومه از ازدواج در کودکی ...
در آخرین لحظات چاوشی جلوی اعدامم را گرفت
. حال مان دست خودمان نبود و حتی یک درصد هم احتمال نمی دادیم که این ماجرا به آدم کشی ختم شود. ما حتی خبر نداشتیم که آن روز، دوست مقتول هم در خانه اوست. تصور می کردیم با کمی دعوا و جیغ و داد، سفته ها را می گیریم و خیال مان راحت می شود اما انگار در تقدیرمان چیز دیگری نوشته شده بود. من و دوستم بعد از مدتی دستگیر شدیم و به زندان رفتیم. من آن موقع ازدواج کرده بودم و همسرم و خانواده ام هم مثل خودم در شوک ...
چگونه اعتماد کنیم؟ و چگونه از آن محافظت کنیم؟
برای آدم های دیگر مرزهایمان را شفاف نمی کنیم و به دیگران اجازه ورود به مرز های خودمان را می دهیم. نباید هر چیزی را بگوییم و هر سوالی را از دیگران بپرسیم. سوالاتی که ربطی به من ندارد. این مرز در همه روابط هست. روابط بین مادر و فرزند، زن و شوهر، خواهر و برادر. حتی در فضای مجازی هم داستان مرز و حریم را می بینیم. اینکه چه پیام هایی را هم می فرستیم. اینکه من چطور به خودم اجازه می دهم یکسری پیام ها را ...
گفت وگو با فرهاد آئیش/ نقشم در سریال خوب، بد، جلف را خیلی دوست نداشتم/ استفاده از کلمه طنز، تحقیر کمدی ...
تواند برای یک هنرمند به نوعی تقدس داشته باشد. اگر دقت کرده باشید مخصوصا از کلمه طنز استفاده نمی کنم. چرا که استفاده از کلمه طنز، تحقیر کمدی است. به یاد دارم مثلا در دوران جوانی ام از یک تابلوی نقاشی که گل و منظره ای در آن داشت خیلی خوشم می آمد. اما به مرور که با فرهنگ ها و نگاه های مختلف آشنا شدم سلیقه ام تغییر کرد. مثلاً امروز ممکن است یک تابلو از سزان یا شاگال برای من زیباتر باشد نه نقاشی از یک ...
وقتی نه گفتن در ایام کرونا سخت می شود
، احساس گناه و قیدوبندهایمان داشته باشد. هیچ کس راضی کننده مردم به دنیا نمی آید و این ویژگی در گذر زمان شکل می گیرد. مورگان مک کین، روانشناس می گوید: شاید این رفتار توسط افراد به عنوان استراتژی برای بقا اتخاذ شده باشد. او معتقد است انسان گاهی با خود فکر می کند که با پیش بینی نیاز های دیگران می توانم از عصبانی شدن، ناراحت شدن و ناامید شدن دیگران از خودم ممانعت به عمل بیاورم. برای عده ای ...
اعتقاد به ولایت فقیه نسبتی با مشارکت حداقلی ندارد
در بیانیه گام دوم داریم که ما در اصل انقلاب تجدیدنظر نمی کنیم، ولی هر جا احساس کنیم، اشتباه کردیم اصلاح می کنیم؛ اتفاقاً اصلاح طلبانی که نگاه شان نگاه تغییر حاکمیت نیست، آن ها سخت معتقدند اصلاح امکانپذیر است و این را مرتب می گویند. از من که معتقد به انقلاب اسلامی هستم، بپرسید که جامعه شما به لحاظ کیفی همان انقلابی سال 60 است؟ می گویم نیست، پس اگر نیست دلیلش این است به آن هایی که مثل ما فکر نمی کنند، توجه شده است، آن ها میدان دار هستند، شما فکر می کنید همه حزب اللهی ایدئولوژیک هستند؟ ...
مشهد میزبان مسافران نوروزی است؟
به گزارش مشهد فوری ، در وضعیتی که گونه جهش یافته کرونا سر برداشته و هر روز تعداد بیشتری از هم وطنان مان را درگیر می کند، تعطیلات عید و سفرهای نوروزی به یک چالش برای مردم و مسئولان تبدیل شده است. وضعیت زرد کرونایی مشهد، احتمال انجام سفرهای نوروزی به این شهر را افزایش داده که این موضوع نگرانی هایی برای شهروندان مشهدی ایجاد کرده است. از آن جایی که اقتصاد مشهد به گردشگری و زیارت پیونده خورده و اغلب در سال های گذشته برنامه ریزی های سفر از یک ماه قبل از شروع تعطیلات نوروزی انجام می شد است، انتظار می رفت تصمیم گیری ها در خصوص وضعیت مشهد پیش از این ها ...
عروس، پدرشوهر سارق را لو داد
را هم بگویم که هم خودم و هم همسرم هر دو بیمار شدیم و هزینه های بالایی برای درمان پرداخت کردم. علاوه بر این هربار که به زندان می افتادم، به رد مال محکوم می شدم و باید پول مالباخته ها را برمی گرداندم. بار آخر اما توبه کردم و گفتم دیگر سمت کار خلاف نمی روم اما چند روز قبل ماشینم خراب شد و پول نداشتم آن را تعمیر کنم. به هرکسی که فکرش را کنید رو انداختم اما بی فایده بود و در نهایت تصمیم گرفتم ماشین ...
روایتی از آنها که شغل شان را دوست ندارند
باشم یا یک کاری شبیه این. دوست دارم کسب و کار کوچکی برای خودم داشته باشم. فکر می کنم بعد از بازنشستگی این کار را بکنم اما آن موقع لابد آنقدر فرسوده شده ام که حال و حوصله این کارها را ندارم. اینکه آدم سال های سال یک کار ثابت را انجام بدهد، خسته کننده است. کار بانک هم که دیگر بدتر. من جای پدرم در بانک استخدام شدم چون پدرم حین خدمت فوت کرد و می شد یکی از فرزندانش به جایش استخدام شود. خواهرم آن موقع ...
درباره اهدای 80تبلت به دانش آموزان روستای بزنج
تلویزیون هم همینطور. چند ماه نباید چیزی خورد تا با پس اندازش چنین دستگاهی بشود خرید؟ماه ها یا یک سال؟ همه این پرسش های بی شمار مثل دومینو به ذهن مان می آمد و بی پاسخ می ماند. به همت سایت دیوار که مرجع خرید و فروش کالای دست دوم و نو است، 80 تبلت برای توزیع در بین اهالی روستای بزنج با همراهی کاربران این سایت و اپ، جمع آوری، خریداری و در نهایت اهدا شد. بار اولشان نبود و امید دارم که این فعالیت ...
اهدای 80تبلت به دانش آموزان روستای بزنج
شود و تلویزیون هم همینطور. چند ماه نباید چیزی خورد تا با پس اندازش چنین دستگاهی بشود خرید؟ماه ها یا یک سال؟ همه این پرسش های بی شمار مثل دومینو به ذهن مان می آمد و بی پاسخ می ماند. به همت سایت دیوار که مرجع خرید و فروش کالای دست دوم و نو است، 80 تبلت برای توزیع در بین اهالی روستای بزنج با همراهی کاربران این سایت و اپ، جمع آوری، خریداری و در نهایت اهدا شد. بار اولشان نبود و امید دارم که ...
آینده سیاسی “ظریف”؛ پاستور، دانشگاه یا...
دارم اما هنوز تصمیم من همان است که اعلام کرده بودم. وزیر امورخارجه همچنین در اوایل بهمن ماه در گفت وگو با روزنامه اطلاعات در مورد حضورش در انتخابات ریاست جمهوری 1400 گفت: من دنبال عافیت طلبی نیستم که مانع از آن شود که مسوولیتی را قبول کنم؛ کما اینکه دوست نداشتم وزارت خارجه را قبول کنم، اما تلاش کردم عافیت طلب نباشم. وی افزود: احساس می کنم انتخابات سال 1400 برای برخی دوستان ...
پا به پای همسرم همراهش بودم
. پشت خانه مان یک کوه بلندی بود و آنجا نشستیم تا بمب را خنثی کنند و هوا عوض شود. از فرآیند ثبت و ضبط خاطراتتان در مورد کتاب عصرهای کریسکان برایمان بگویید. بیشتر تلفنی با همسر آقای گلزار صحبت می کردم و یکی دو بار هم وی حضوری به سردشت آمد. او سؤال می کرد و من هم جواب می دادم. آن موقع حضور ذهنم بهتر از الآن بود و همه جزئیات را برایش توضیح می دادم. البته مرور خاطرات گذشته خیلی ...
به یاد شهلا ریاحی؛ بانوی خط شکن سینمای ایران
نشده است؟ سال های زیادی از عمرم را در سینما، تئاتر و تلویزیون گذرانده ام. معلوم است که دلم تنگ می شود. من 60 سال با سینما زندگی کرده ام. اما دیگر پیر شده ام و حالا نوبت جوان هاست که خود را نشان بدهند. شهلا ریاحی که مدت ها در بیرون از خانه درخشید، الان در خانه چه می کند؟ با فوت همسرم خیلی چیز ها را از دست دادم، اما این تقدیر همه ماست. بیشتر وقتم را در خانه می گذرانم و ...
شما از همین الآن همسر شهیدی!+فیلم
... تو می آیی دنبال پیکرم می گردی! *شهید انصاری چطور به قافله راهیان مدافعان حرم پیوست؟ سال 94 از گوشه و کنار کشور، خبرهای شهادت مدافعان حرم به گوش رسیده بود. آن زمان در اطراف حرم حضرت عبدالعظیم (ره) زندگی می کردیم. آقاسعید عاشق حرم عبدالعظیم بود. ماه رمضان بود. همسرم بسیار افسرده بود و شب ها گریه می کرد. علتش را پرسیدم. گفت: واقعیت این است که دوست دارم مدافع حرم شوم، اما ...
قرار بود قشنگ ترین لحظه زندگی ام را تجربه کنم اما...
دولتی در ساری، بود یک رزیدنت سال بالایی جلوی ما و بیماران، رزیدنت سال پایین تر خودش را تحقیر کرد و از کلمات بدی استفاده کرد که همه شوک شدیم. موقع زایمان رزیدنت سال پایینی به خودش و کسی که او را برای تخصص زنان راهنمایی کرده بود ناسزا می گفت و بیشتر توجه ها به رزیدنت بود تا مادر! به خاطر اینکه تمرکز نداشت باعث دیستوشی شانه نوزاد شد و نمی توانست نوزاد را خارج کند، به خاطر همین یک ماما آمد و نوزاد را ...
گلیان: مسئولیت پذیری و تعهد را باید به صورت عملی به نسل بعد آموزش دهیم
1355 تا سال 1361 به دلیل اینکه همسرم با کار کردن من موافق نبود با مرخصی من موافقت نشد و از دانشگاه اخراج شدم . پس از آن در مطبم مشغول خدمت به مردم بودم. چون آغاز انقلاب بود و درگیری هایی بسیاری وجود داشت به خانه ای به اسم خانه بزرگ در مهرآباد جنوبی می رفتم و به مردم کمک های اولیه را آموزش می دادم. علاوه بر آن با یکی از همکلاسی هایم پنج شنبه ها به کهریزک می رفتیم و کارهای تزریقات و پانسمان آنها را ...
حالا من و تو هم تبدیل شده ایم به کالا!
ترغیب هستند، این وعده ها بی معنا می شود. من یک انسان متمایزم. من یک بوته تمام نشدنی قدرت درون خودم دارم... من باید تصمیم بگیرم آیا چهره ام، خانه ام، ماشینم، صدایم به داده تبدیل شود یا خیر. این باید انتخاب من باشد. زوبوف که سال 1951 در نیوانگلند به دنیا آمد، دختر پدری داروساز و مادری خانه دار است. پدربزرگ مادری اش، مکس میلر، کارآفرینی خودساخته بود که مکانیسم فرمان یاری دستگاه های فروش خودکار ...
مدل زندگی خودمان را پیدا کنیم
.... بارها درباره این ضرب المثل صحبت می کردیم و می نوشتیم که کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد، راه رفتن خودش را هم فراموش کرد . فراموش کرده ایم، مدت های زیادی است که درباره تقلید نوشتن و گفتن را فراموش کرده ایم و حالا که به خودمان آمده ایم تقلید و چشم و هم چشمی همه زندگی مان را پر کرده و شده ایم همان کلاغی که نه می تواند مثل خودش راه برود و نه راه رفتن کبک کمکش می کند. شده ایم آدم ...
بی فرهنگی از آن چه در آینه می بینید به ما نزدیک تر است!
...، از عفونت های داخلی و مشکلات دیگر بدنش باخبر شدیم. بستری شدن یکی از عزیزترین هایم در این زندگی کوچکم، یک درد است و ترسم از مبتلا شدن او به کروناویروس، چه از نوع داخلی و چه مدل انگلیسی اش، یک درد بزرگتر. این درد دوم آن قدر بزرگ است که ترسش مدام در چشمانم هست و هر تماس دستی یا گذر افراد را دارم می پایم که مبادا ذرات ویروسی به خواهرکم نزدیک شوند. این شهر اما یک کابوس به تمام معناست، برای کسی که ...
2 چفیه و چند لباس همه دارایی من از شهیدانم است
یک روز خواهرزاده ام به من گفت مسجد خیلی شلوغ است. مردم جمع شده اند. چادرم را سرم کردم و رفتم بیرون. تا رفتم بیرون دیدم احمد رئیسی (که بعد ها به شهادت رسید) و محسن و رضا داودآبادی آنجا هستند. احمد رئیسی گفت عزیز کجا می روی؟ گفتم چه شده دم مسجد؟ گفت هیچی! حاج آقا محقق می خواهند بیایند سخنرانی و مردم منتظرند. بعد گفت بچه ها تشنه هستند یک پارچ آب بیاور مادر. با احمد رئیسی آمدیم خانه. پشت سرم در را بست و رو به من کرد و گفت احمدعلی شهید شده است! ...
آینده سیاسی "ظریف"؛ پاستور، دانشگاه یا...
به گزارش ایسنا، هر چه به روزهای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 1400 نزدیک تر می شویم، گرچه هنوز فضای انتخاباتی چندانی در بین مردم عادی و بطن جامعه ایجاد نشده است ولی اظهار نظرهای فعالان سیاسی و حزبی در این زمینه افزایش یافته است و بعضی از اجزاب به معرفی کاندیداهای احتمالی، مطلوب و مورد حمایت خود در جریان انتخابات ریاست جمهوری پرداخته اند و یکی از نام های مطرح شده در این زمینه از سوی برخی از گروه های اصلاح طلب و یا نزدیک به این جریان از جمله حزب "کارگزاران" و" ندای ایرانیان" محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه است. در همین راستا چندی پیش " محسن هاشمی" رییس شورای م ...
انواع تله ی شخصیتی و نقش آن ها در زندگی انسان
اینکه زنی مدام نزدیک من باشد و هر جا می روم کنار من باشد بیزارم. خصوصاً زمانی که در مکان های عمومی و در جمع هستیم، فقط دلم می خواهد فرار کنم. جد با تنهایی دست وپنجه نرم می کند. احساس پوچی و خستگی دارد. حفره ای در درون دارد و همچنان دنبال زنی می گردد که این حفره را پر کند. جد معتقد است که چنین زنی را هرگز پیدا نمی کند. باور دارد که همیشه تنها بوده و تا همیشه هم تنها خواهد ماند. جد در ...
خاطراتی طنز از دوران دفاع مقدس
تمام شد. می روم حلیم بخرم؛ آن قدر کوچک بودم که حتی کسی به حرفم نمی خندید، هر چی به بابا و ننه ام می گفتم می خواهم به جبهه بروم محل آدم بهم نمی گذاشتند، حتی در بسیج روستا هم وقتی گفتم قصد رفتن به جبهه را دارم همه به ریش نداشته ام خندیدند، مثل سریش چسبیدم به پدرم که حتما باید بروم جبهه، آخر سر کفری شد و فریاد زد: به بچه که رو بدهی سوارت می شود، آخه تو نیم وجبی می خواهی بروی جبهه چه ...
دسترسی عادلانه دانش آموزان به آموزش
روزها اعلام کردم که دیگر مسئولیت دولتی نمی پذیرم. این تصمیم هم به این دلیل بود که دلم می خواست کاری در مناطق محروم انجام دهم. شما وقتی سمتی دارید برای انجام برخی از کارها چندین تبصره قانونی پیش رویتان می گذارند. برای همین خودم اعلام کردم می خواهم روی بحث عدالت آموزشی فعالیت کنم. از خودم پرسیدم چرا مناطق محروم آموزشی بعد از 42 سال از پیروزی انقلاب همچنان محروم هستند. با اینکه دولت ها هزینه ...
راهیان نور کار بسیار بزرگ و مهمّی است؛ سعی کنید این کار را درست انجام بدهید
...، میمردیم؛ این را باید زنده نگه داشت. خب، [پس]خاطره های هشت سال دفاع مقدّس، شد یک ثروت عظیم و ملّی. این قدر هم این خاطره ها زیاد و متنوّع و پُرمغز و گویا است که هیچ زبان گویایی هم -نه حالا زبان بنده که زبان قاصری است- قادر نیست که همه ی آن ها را بیان کند. دلیلش این است: قریب سی سال از پایان جنگ دارد میگذرد، امروز [درباره ی جنگ]کتاب مینویسند، [وقتی]بنده ی حقیر -که خودم هم حاضر بودم ...
یک دست انداز نوروزی
همه بچه ها استرس و نگرانی دارند. من هم به شخصه نگرانم. آن هم برای خانواده ام که از خانه کمتر بیرون می روند. اما من به دلیل شغلم مدام این استرس را دارم که مبادا بیمار شوم و به خانواده ام منتقل کنم. بنابراین فشار زیادی روی همه بچه هاست. آیتم سازی کار هر کسی نیست شهاب عباسی سال هاست به عنوان نویسنده، بازیگر و کارگردان در مجموعه های طنز فعالیت می کند. او در جدیدترین ساخته اش باز هم ...