ماجرای عجیب ناپدید شدن جوان تبریزی
سایر منابع:
سایر خبرها
مواجهه همسر مدافع حرم با تکه های جگر شوهر! + عکس
.... هم فامیل آمده بودند و هم دوستان. همه حالت گریان داشتند. همه به همدیگر گفته بودند. مادرم گریه می کرد و خیلی برایم عجیب بود. **: پس حاج خانم و حاج آقای پاشاپور هم خودشان را رسانده بودند... همسر شهید: بله، برادرم آن ها را آورده بودند. همه داشتند گریه می کردند و من مدام با خودم می گفتم که چرا گریه می کنند؟ مگر نمی دانند که محمدآقا حالش خوب است؟ آن شوکی که شما می گویید باعث ...
مرد همسرکش جنازه را از تهران با خودش به دزفول برد
. چند روز قبل ما طبق رسم هر سال نوروز ابتدا به خانه مادرم در دزفول رفتیم و قرار بود به خانه مادر همسرم در شمال کشور برویم. دختر بزرگم قبول نکرد همراه ما بیاید و گفت می خواهد در دزفول بماند. ما به تهران برگشتیم تا فردای آن روز راهی شمال کشور شویم. من سعی می کردم بحث نکنم اما زیبا دست بردار نبود. او یکباره سر صحبت را باز کرد و گفت من دیگر تو را دوست ندارم و می خواهم از این زندگی بروم، بیا برویم طلاق ...
از مادران امروز و فردا می خواهم، فرزندانی، مدافع اسلام تربیت کنند
والفجر مقدمات حضور یافت. 20 روزی هم اسیر کومله ها بود. سرانجام در منطقه پاسگاه زید بر اثر اصابت خمپاره و ترکش در 14 فروردین سال 1362 به شهادت رسید. شهادتش بر روی خانواده و اقوام تاثیر بسیاری گذاشت بطوریکه بعد از او 22 نفر از اعضای خانواده و فامیل عازم جبهه شدند، تا پرچم او بر زمین نماد. علی اولین شهید خانواده اسدی است و بعد از او صاحبعلی اسدی برادرش در سن 22 سالگی در عملیات بدر ...
بخشش مردی که همسرش را کشت
می کردم و هرچه می خواست تهیه می کردم، اما کاملاً نسبت به من بی تفاوت بود. در ایام نوروز ما طبق رسم هرساله ابتدا به خانه مادرم در دزفول رفتیم و قرار بود به خانه مادر همسرم درشمال کشور برویم دختر بزرگم با ما نیامد و در دزفول ماند. ما به تهران برگشتیم تا فردای آن روز راهی شمال کشور شویم. بین راه همسرم دوباره شروع به دعوا کرد و گفت دیگر مرا دوست ندارد و طلاق می خواهد، اما بچه ها را به من نمی دهد ...
دنبال بهترین قبر برای خودم بودم؛ 27 بار به اتاق عمل رفتم
تهران (پانا) - شب گذشته فاطمه و رقیه قلندری خواهران اهل کشور افغانستان مهمانان دوازدهمین برنامه دعوت بودند. در ابتدای این برنامه فاطمه گفت: من در تهران به دنیا آمده ام پدر و مادرم بعد از مدتی دچار اختلاف شدند و بعد از این اختلاف مادرم به کشور افغانستان رفت مادرم دو سال و نیم است که ما را ترک کرده و او را ندیده ایم؛ خانه بدون مادر خانه نیست چون مادر در خانه نیست من به مادر خواهر و ...
تهران برای همه سرپناه دارد | فاصله بین شمال وجنوب تهران حاصل شهر فروشی گذشته است | نژادبهرام: مدیریت ...
این بدین معنا نیست که حقوق خود را گرفته باشد. او به گرمخانه های تهران هم اشاره کرد و افزود: تعداد گرمخانه های زنان در این دوره از یک گرمخانه به عدد 4 رسید و خوشبختانه این گرمخانه ها آنقدر ظرفیت دارند که هیچ گاه پر نمی شوند. نژادبهرام، ادامه داد: تهران در روز بیش از 12 میلیون جمعیت دارد و وقتی در بحث عدالت اجتماعی ورود می کنید نباید حاکمیت را از آن جدا کرد و اگر بخواهیم روی ...
بوف شوم کوره های آجرپزی پاکدشت
بیرون برود. سکوت به کلماتش می پیچد و کلمات لحظه ای محو می شوند و دوباره جان می گیرند. اما احمدرضا هیچ وقت به خانه برنگشت. همان شب به یک وانت بار گفتم عمو من گم شدم و خانه مان فرون آباد است، او مرا تا نزدیکی خانه رساند. بغض راه گلویش را می بندد، به طوری که آب دهانش را به سختی قورت می دهد. پدر و مادرم تا مدت های طولانی تمام پاکدشت و بیابان های اطراف را گشتند، اما خبری از ...
در هیایوی مرگ
رمدسویر زدند و با اکسیژن خیلی پایین خونش برگشتیم خانه چون جا نداشتند. اینجا به من گفتند نباید این کار را می کردند. او تعریف می کند که روز پیش از 7 صبح تا شب با موتور در تهران دنبال تخت خالی برای خواهرش بوده و از طرفی دنبال داروهای مادرش: اینجا پرستار بالای سرش هست و همه چیز خوب است. بالاخره خیالم از او راحت شد اما نمی دانم مادر در چه وضعیتی است. آن طور که پزشکان می گویند موج چهارم کرونا ...
معمای مرگ 3 بیمار کرونایی در تهران؛ مقصران معرفی شدند
و به همین دلیل خانواده هایشان می گفتند که علت مرگ آنها، قصور پرسنل بیمارستان بوده است. برادر یکی از بیماران فوت شده گفت: برادرم 2 فرزند داشت؛ یکی از آنها 13 و دیگری 11ساله. او مبتلا به کرونا شده و چون ریه هایش درگیر شده بود برای بررسی و انجام سی تی اسکن، وی را به بیمارستان بردیم و در آنجا به ما گفتند باید بستری و تحت نظر باشد. وی ادامه داد: در مدت کوتاهی که برادرم در ...
اخبار حوادث امروز (5 اردیبهشت 1400) از ناگفته های پرونده بیجه، قاتل سریالی پاکدشت تا بخشش عامل آزار پسر ...
دستگیری زن و شوهر قاتل در کمتر از 5 روز دادستان عمومی و انقلاب شهرستان ملکان گفت: قاتلین فراری در شهرستان ملکان دستگیر شدند. زنده به گور شدن 4 نفر در انفجار جهرم انفجار خانه مسکونی در شهر جهرم استان فارس که پنجم اردیبهشت 1400 رخ داد و تا لحظه مخابره خبر، علت آن مشخص نشده،موجب تخریب این منزل دو طبقه شد. کودک استقلالی کودک آزار را بخشید نوجوان ...
روایت یکی از ربایندگان واقعی فیلم ارتفاع پست از نقش حاتمی کیا در آزاد شدن خود
. البته خانواده من هم از این قضیه خبر داشتند و مادرم با آقای شاهرودی حرف زد. در نهایت، با توجه به نوع رفتار ما در زندان توانستند حکم توقف اعدام را بگیرند. یک درجه عفو خوردم و 22 سال زندان برایم بریدند و امسال به واسطه تلاش های حاتمی کیا، هدیه عید و تولد 40 سالگی ام را با هم از او گرفتم و به فکر ساختن آینده ام هستم. ...
مرد جوان: همسرم را در داخل ماشین به قتل رساندم
دید و بازدید دختر بزرگم پیش خانواده ام ماند و من و همسرم همراه دختر کوچکم راهی شمال شدیم تا به دیدن خانواده همسرم برویم. چند روزی شمال بودیم تا اینکه به درخواست همسرم به تهران برگشتیم. متهم ادامه داد: در راه برگشت بودیم که دوباره همسرم حرف طلاق رو پیش کشید. از شدت عصبانیت وقتی نزدیک اتوبان بسیج شدم به دنبال دفترخانه ای می گشتم تا توافقی طلاق بگیریم که یکدفعه سمیرا شروع به فحاشی کرد و قرصی ...
انتقام وحشتناک عمه شیطان صفت
تهران (پانا) - عمه انتقام جو که کینه زن برادرش را در دل داشت به شکلی وحشتناک از او انتقام گرفت. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، یک زن هندوستانی به پلیس این کشور گفت که برادرزاده 3 ماهه اش را زنده به داخل مخزن آب پرت کرده و جانش را گرفته است. سوکهپِریت کائور به پلیس گفت که برای انتقام از مادر کودک دست به این جنایت وحشتناک زده است. این زن که به قتل برادرزاده اش اعتراف کرد در بازداشت پلیس ...
فقط بیا روایتگر روزهای دلتنگی فرزندان شهدا
سال نگاشته شده و بارها نقد و چکش کاری شده و به مشکلات خانواده ها در هشت سال جنگ تحمیلی ایران و عراق پرداخته است. نویسنده این اثر که در حوزه دفاع مقدس مدت ها قلم زده و آثار تحسین شده ای را به رشته تحریر درآورده، این مجموعه داستان را یکی از بهترین کتبش و حتی اثر مورد علاقه اش معرفی می کند زیرا این اثر را به عنوان نوستالژی زمان کودکی اش می داند. در قسمتی از کتاب می خوانیم: با ...
کلیه ام را فروختم تا مواد بخرم!
همیشگی اش مرا در آغوش خواهد گرفت و تمام تنهایی هایم را پر خواهد کرد. روزهای زیادی را در جست وجوی مادرم سپری کردم. وقتی نشانی اش را پیدا کردم در پوست خود نمی گنجیدم. برای دیدنش آرام و قرار نداشتم و لحظه شماری می کردم اما وقتی به در منزلش رفتم و خودم را معرفی کردم خانه آرزوهایم به یک باره فرو ریخت. مادرم با سردی با من برخورد کرد. او به هیچ عنوان مرا در خانه اش نپذیرفت و در حالی که ...
روایتی از زندگی نظر بخشی از نخستین چادردوزان خیابان رسالت مشهد
زندگی بخورونمیرشان با جان و دل انجام می داده اند. سر تا ته زندگی اش را که حساب کنی، به بیشتر از 70 سال نمی رسد، اما پر از فرازونشیب است. پیشینه خانوادگی اش را کنار بگذاریم، می رسیم به این قسمت؛ از پانزده سالگی همه کار می کرده است؛ کفاشی، بنایی و ساخت فایل های فلزی. اما در نوزده سالگی که برای کار همراه برادرش به تهران رفته و کار دوخت چادر هایی برای ارتش و هلال احمر را انجام می داده است، دیگر سر از روی ...
دختر جوان خانه فساد در تهران را لو داد
الناز زن جوان تهرانی گفت:وقتی که سهم خانه پدرش را از خواهر و برادرهایش خرید و به امیر برادر معتادش که دارای سابقه کیفری است اعتماد کرد و به او جا داد فکرش را هم نمی کرد که برادر جوان در آنجا مکانی برای فساد اخلاقی و پاتوقی برای دزدان خلافکاران ایجاد کند. الناز عنوان کرد طبق عادت هر هفته به سمت خانه پدری اش رفته بود و هنگامی که برگشت و در راباز کرد صحنه عجیبی دید الناز در خانه امیر و ...
افشای راز قاتل به دست همسرش
یک روز متوجه شدم به همسرم نظر دارد. او را کشتم و به اتفاق برادرم دفن کردم. مأموران برادرش را بازداشت کردند و مورد بازجویی قرار دادند. این مرد ادعا کرد برادرش دروغ گفته و او از هیچ چیز خبر ندارد. برادر رضا گفت: من بعد از دستگیری برادرم از ماجرا باخبر شدم و شاهد دارم که در آن زمان اصلا تهران نبودم. بعد از اینکه ثابت شد برادر رضا در قتل دست نداشته این بار رضا انگشت اتهام را به ...
عدم تشخیص پزشکان، جان مدافع حرم را گرفت! + عکس
باید با هم برمی گشتیم. برادرم گفت همین که من می گویم؛ شما باید برگردید. ایشان کار دارند... بعد از این که از بیمارستان آمدند شاید نصف روز حالشان بهتر شد. یک لحظه حالشان خوب بود و دوباره دگرگون می شدند. **: مجبور بودند درازکش باشند به خاطر سرگیجه شان؟... همسر شهید: هر حالتی که فکر کنید ایشان داشتند. حتی یک بار یادم هست حالشان داشت به هم می خورد و به زور خودشان را به ...
گزارش تکان دهنده از جنایت پلیس مرزی ترکیه علیه دوشهروند ایران
.... اگه بتونی 15 روز کار کنی، روزی 100 هزار تومن مزد بهت میدن. یه خانواده 8 نفره، چطور می تونه 30 روز با یه میلیون و پونصد هزار زندگی کنه؟ بهنام خیلی دلش می خواست کار کنه. چند بار به من گفت برام پاسپورت بگیر برم ترکیه کار کنم. اون روز، من توی روستا نبودم وگرنه اجازه نمی دادم بهنام بره. من توی شهر کارگری می کردم. مادرم خبر داد که بهنام برای کار رفته ترکیه. با حسن، هر کدوم ...
همسر مرد قاتل بعد از 20 سال او را لو داد / راز 2 قتل در سینه مرد آدمکش
اینکه یک روز متوجه شدم به همسرم نظر دارد. به همین خاطر او را کشتم و با کمک برادرم دفنش کردیم. با اعترافات سیامک، برادرش سیاوش هم بازداشت شد اما بعد از اینکه ثابت شد برادرش در قتل دست نداشته آزاد شد و متهم این بار انگشت اتهام را به سمت همسرش گرفت و گفت: هادی به زنم نظر داشت به همین خاطر او را به خانه کشاندیم و همسرم او را کشت و من جسدش را در چاهی انداختم. این بار همسر متهم مورد ...
خواستگار کینه جو دختر مورد علاقه اش را آتش زد
به گزارش پایگاه خبری حامیان ولایت به نقل از روزنامه جوان، عصر روز چهارشنبه اول اردیبهشت ماه رهگذران در حال عبور از پارکی در شهرک ولیعصر جنوب تهران فریادهای آی سوختم و کمک خواهی دختر جوانی را داخل پارک شنیدند که لباس هایش آتش گرفته بود. رهگذران به سرعت به کمک دختر جوان شتافتند و پس از خاموش کردن آتش لباس های دختر جوان موضوع را به مأموران پلیس خبر دادند. با اعلام این خبر که تیمی از ...
کودک آزاری برای خودنمایی در اینستاگرام
تهران (پانا) - مرد شروری که به بهانه طرفداری یک کودک روستایی از تیم فوتبال استقلال وی را کتک زده و تهدید کرده بود در اعترافاتش مدعی شد برای شهرت و جلب توجه در اینستاگرام اقدام به این کار کرده است. به گزارش ایران، روز جمعه کلیپی در فضای مجازی منتشر شد که در آن راننده و سرنشین یک خودرو در یکی از روستاهای شهرستان داورزن پسر بچه چوپانی را به خاطر طرفداری از تیم فوتبال استقلال کتک می زنند ...
خوشبختی در شیراز طلاق در تهران
بودن لذت می بردم. پسرم که دو ساله شد، جابر به اصرار یکی از دوستانش تصمیم گرفت برای کار به تهران برود. ابتدا خیلی مخالفت کردم. گفتم اینجا کنار خانواده تو هستیم و می توانیم راحت به خانه پدرم برویم و ... اما مرغ یک پا داشت. اصرارش به حدی شده بود که اگر کوتاه نمی آمدم به دعوا کشیده می شد. خانواده اش هم مخالف بودند و خیلی او را نصیحت کردند. اما جابر تصمیمش را گرفته بود. مغازه و هر چه ...
جنایت جنسی و جسمی پلیس ترکیه علیه دو شهروند ایرانی!
نبودم وگرنه اجازه نمی دادم بهنام بره. من توی شهر کارگری می کردم. مادرم خبر داد که بهنام برای کار رفته ترکیه. با حسن، هر کدوم 25 باکس سیگار خریده بودن که ببرن ترکیه بفروشن. حسن هم وضع خانواده اش خیلی بد بود. 6 تا بچه داشت. از روستای ما نبود. از یه روستای دیگه بود. 44 سالش بود. یکی از دوستای بهنام، توی ترکیه براشون کار پیدا کرده بود. بعد از اینکه بهنام برگشت خونه، توی صفحه اینستاگرامش دیدم. دوستش قول ...
مارال را از مادرش ربودند! / این دختر 3 ساله کجاست؟! + عکس و فیلم
.... باید بگویم که سوابق ازدواج او را با دستور قاضی اجرای احکام گرفته ام. بعد از جدایی با دخترم در خانه پدری در شهر قدس زندگی کردم و احساس خوشبختی می کردم. حدود 2 سال و 3 ماه گذشت ، دخترم مارال بزرگ شده بود، کم کم شروع کرده بود به حرف زدن خیلی به هم وابسته بودیم. مادرم در این مدت خیلی کمکم کرد و حمایت پدرم شامل حالم شد. یک روز رضا با من تماس گرفت و از من خواست در پارکی که او می ...
ماجرای آزار و قتل دو ایرانی در خاک ترکیه ایرانیان را عصبانی کرد + ویدئو
مجازات عاملین این جنایت و پیگیری از تکرار این گونه اقدامات غیر انسانی پذیر صورت پذیرفت موضوع توسط مدیرکل کنسولی وزارت امور خارجه ایران با سفیر ترکیه در تهران نیز مورد بررسی قرار گرفت و نسبت به موضوع اعتراض شده است تماس سرکنسولگری ایران در ارز با مقامات محلی برای پیگیری این واقعه در دستور کار قرار گرفته و گفته می شود جلسه مشترک مرزبانان دوکشور برگزار شده است و بنا به درخواست خانواده قربانی ها پیگیری های حقوقی و کنسولی برای شناسایی و مجازات مجرمین به ادامه دارد ...
فرق داره که علی اکبری شهید بشی یا حبیبی!
با تغییر بحث حالم را خوب کند. ولی آخرین بار، روز قبل از اعزام به او گفتم: آقا مهدی من لایق همسر شهید بودن نیستم و مطمئنم فعلاً شهید نمی شوی. مهدی سریع واکنش نشان داد و گفت: نه اینطور نیست. مطمئن باش حتماً لایق هستی و از دامن زن است که مرد به معراج می رسد. *احساس کردم که تمام زندگیم را از دست دادم ما بعد از ازدواج ساکن تهران شده بودیم و چون خانه پدرم قزوین بو،د در ...