سایر منابع:
سایر خبرها
روایت هایی از دردِ چهار زن جانباز شیمیایی سردشت
می شدند پرستاری از بچه ها سخت تر می شد. زبانش قاصر از پاسخ دادن به سؤالات پی درپی فرزندانش. او همچنان همه این سختی ها را تاب می آورد و می گوید: صبر می کنم، تحمل می کنم چون مادرم . زنان جانباز سردشت را دریابید شاید باورش سخت باشد که بعد از گذشت 34 سال از حمله شیمیایی به شهر سردشت بشنویم که 50 درصد از قربانیان و جانبازان این فاجعه بزرگ فقط زن ها و بچه ها بودند. باز ...
پدیده ایرانی، آماده درخشش با استرالیا در المپیک
گروه استرالیا گفت: همانطور گه گرهام آرنولد(مربی) گفت، این یک گروه رویایی است. گروهی که می توان در آن درخشید و ارزش های استرالیا را اثبات کرد. واقعا بی تاب شروع بازی ها هستم. اولین خاطره این نسل از فوتبالیست های المپیک استرالیا از بازی های المپیک به سال 2008 و المپیک پکن بر می گردد. ارزانی درخشش یوسین بولت دونده جامائیکایی و مدال های طلای متوالی او در 100، 200 و 400 متر را به یاد دارد : المپیک پکن را به یاد دارم و قطعا یوسین بولت در خاطرم مانده است. فکر می کنم سه مدال طلا گرفت. دوست داشتم خودم نیز روزی در المپیک باشم و حالا این اتفاق رخ داده است. این یک فرصت بی نظیر است. ...
برادران هم خون!
بچه ها هم خبر دادند که روی تخت بیمارستان شهید شده بودند. وقت شهادت می گویند آقا امام حسین می آید، جدمان می آید، حضرت زهرا می آید، واقعا می آیند. من را موج انفجار هفت هشت متر پرت کرده بود بالا، آن بالا بین هوا و زمین، یک لحظه خانواده ام آمد جلو چشمم. گفتم خدایا می توانم یک باره دیگر خانواده ام را ببینم؟! در همان حال و هوا یک سری سادات می آمدند. حالا من نمیدانم واقعا شاید ائمه بودند که می گویند آنجا ...
شهید بهشتی به روایت خادمی که هیچ وقت او را ندید
نفرشان صحبت می کرد، باد به غبغب می انداخت و با افتخار خاطراتش را به شکل های مختلف روایت می کرد. میهمانی که رفیق قدیمی شهید بهشتی بود و خود نیز یک روز قبل از شهادت او در 6 تیر سال 60 به دست همان منافقان ترور شد و به خاطر جراحت از همین اتفاق در بیمارستان بستری بود. سید، عکس یادگاری با این میهمان ویژه را به همه نشان می داد و مفتخرانه به خودش اشاره می کرد که نگاه کن من گوشه عکس پشت آقا ایستاده ام . او ...
دامادی که در مراسم عروسی خود حضور نداشت
به مناسبت سالروز شهدای هفتم تیرماه به منزل خانم معصومه نعیمی، همسر بزرگوار شهید والامقام حجت الاسلام والمسلمین غلامحسین حقانی رفتیم و از نحوه آشنایی و ازدواج شان، تولد فرزندان و رفتار آن ها با بچه ها تا ترس و اضطراب روزهای خفقان و سرکوب و ماجرای دستگیری شهید حقانی و شهادت ایشان سخن گفتیم؛ مشروح گفت وگو را در ادامه می خوانید: چگونه با شهید حقانی آشنا شدید؟ سال 1340 با غلامحسین ازدواج کردم، 20 ساله بودند و من 12 ساله بودم؛ ایشان نوه عمه بنده بود، مادرش می خواستند به خواستگاری دختر دیگر بروند اما یک شب مادرش را در خواب می بیند _ مادر بزرگ من و غلامحسین _ در خواب به مادر شهید حقانی می گوید از دختر احمد یعنی من خواستگاری کن و به همین علت به خواستگاری ام آمدند. من آن زمان سن کمی داشتم و کم تجربه بودم، اما خاطرم هست پیش از اینکه خواستگاری بیایند خواب دیدم کسی آمده منزل ما که مرا ب ...
دامادی که در مراسم عروسی خود حضور نداشت +تصاویر
معصومه نعیمی، همسر شهید والامقام حجت الاسلام والمسلمین غلامحسین حقانی درباره ماجرای روز ازدواج شان، گفت: عروسی در حد و اندازه ای که امروزه از آن یاد می شود نداشتیم، تنها خانواده من و شهید حقانی و آشنایان و خویشاوندان نزدیک را برای ناهار به منزل پدری ام دعوت کردیم و این مراسم عروسی من بود، اما بدون حضور داماد زیرا متأسفانه همان روز یعنی 10 فروردین ماه 1340 آیت الله بروجردی فوت کردند و غلامحسین شرکت در مراسم تشییع پیکر آیت الله بروجردی را نسبت به مراسم عروسی خود ارجح دانست، از آن روز تا مدت دو ماه من داماد را ندیدم. ...
کرک داگلاس؛ اسپارتاکوسِ همیشه زنده
را انتخاب کرده بود که خانواده آن ها نیز از همان نام استفاده کرد. داگلاس با نام ایزی دمسکی بزرگ شد و در طول جنگ جهانی دوم بود که قبل از وارد شدن به نیروی دریایی ایالات متحده، بطور رسمی و قانونی نامش را به کرک داگلاس تغییر داد. در زندگی نامه ای که در سال 1988 با عنوان پسر کهنه فروش منتشر کرد، از دشواری هایی که او و والدین و شش خواهرش در سال های اولیه زندگی شان در امستردام نیویورک تحمل می ...
تحلیل از چپ و راست؛ باید و نبایدهای دولت؛ از روحانی تا رئیسی
...! ماجرای گرانی بنزین نمونه بسیار روشنی ازنوع رفتار رییس دولت با مردم بود، او قبل از گرانی بنزین باید با پوزش و شرمندگی جلوی ملت حاضر می شد و توضیح می داد و خواستار صبر بزرگوارانه مردم می شد، وی نه تنها این کار را نکرد که بعدها در سخنانی بهت آور که بعضا باخنده های ملیح همراه می شد عذر آورد که وی صبح جمعه از ماجرا مطلع شده است! فقط همین جمله که در تاریخ خواهد ماند و صداها خواهد کرد کافی بود که ...
مسیح مهاجری: کشور خالی از بهشتی است
این بود که هاشمی رفسنجانی و باهنر نیز در آن انفجار به شهادت برسند که این اتفاق رخ نداد که البته بعدها در صدد ترور این دو نیز بر آمدند. در سال 60 و قبل از آن توطئه های بسیاری برنامه ریزی شد که هدف تمام آنها از بین بردن نیروهای اصلی انقلاب و یاران اصلی امام بود تا بتوانند به هدف خود یعنی به دست گرفتن کشور برسند، اما هیچ کدام به نتیجه نرسید؛ منافقین با از بین بردن این بزرگان در کوتاه مدت ...
عکس العمل حاج قاسم از ازدواج مجدد همسر شهید
بودم اصلا نتوانم حرفی بزنم. در مراسم ما سردار قاآنی لطف کرد و از طرف حاج قاسم آمد. *مهمانی که حضورش را باور نمی کردم روز 7 فروردین سال 98 آقایی با تلفن خانه ما تماس گرفت و گفت: اگر آمادگی دارید قرار است سردار فردا به منزل شما بیاید. تلفن را قطع کردم و فکر کردم منظورشان از سردار همان برادر پاسداری است که از محل خدمت همسرم گاهی به خانه ما و بقیه شهدا سر می زد. دوباره صبح ...
مرتب سازی و نبرد بی امان با خرت و پرت ها
دورۀ دبیرستان، مدت یک سال در اسرائیل بودم. وقتی آنجا بودم، دیگ بخار خانه ام در بروکلین ترکید و آتش و خاکستر همۀ وسایلمان را خراب کرد. وقتی زنگ زدم، پدرم گفت همه حالشان خوب است، اما یک آتش سوزی اتفاق افتاده . تلفن را که قطع کردم، اتفاقی افتاد که هنوز هم مبهوتم می کند: به خوابگاه برگشتم و وقتی هم اتاقی ام از من پرسید اوضاع خانواده چطور بود؟ گفتم همه خوب بودند و بعد خوابیدیم. نصفه شب هم اتاقی ام را ...
تصاویر/ رکوردهایی که محال است شکسته شوند
، یاماگوچی را از زمین بلند کرد و او را به سمت یک مزرعه سیب زمینی در همان نزدیکی سوق داد. کمتر از دو مایل با نقطه صفر فاصله داشت. وی بعداً به روزنامه انگلیسی، تایمز گفت: من نمی دانستم چه اتفاقی افتاده است. فکر می کنم مدتی غش کردم. وقتی چشمانم را باز کردم، هوا کاملا تاریک بود و من چیز زیادی نمی دیدم. پس از تخریب شهر او در هشت اوت به خانه اش در ناگازاکی بازگشت. روز بعد او در دفتر کار ...
شهید بهشتی دقیق، منظم و خوشرو بود
رکزم بیشتر بر روی همین مسائل فرهنگی بود که من با ایشان برخورد داشتم. این مولف پیرامون حادثه روز هفتم تیر بیان کرد: این اتفاق حادثه بسیار ناگواری بود. صبح روزی که از این خبر مطلع شدیم، شوک بسیار بزرگی بود که شنیدیم. این حادثه برای همه ایرانیان خیلی دردناک و غیرقابل باور بود. نبود امثال شهید بهشتی ضربه بزرگی برای کشور بود. این ها بزرگوارانی بودند که مردم خیلی به آنها امید داشتند و جایگاه ...
فریاد این شهید هنوز در گوش آیت الله خامنه ای مانده است+تصاویر
به علت عارضه چشم معاف و نصیحت کرد تا بر جان و سلامتی خود رحم کرده و از خط مبارزه کنار برود. اما شیخ عبدالوهاب با نادیده گرفتن همه تهدیدات و شکنجه هایی که شده بود مبارزه را از سر گرفت و به روشنگری و ارشاد مردم مشهد پرداخت. در سال 1344(ه.ش) بنابر دعوت جمعی از مومنین و تصویب و تاکید علمای بزرگ خطه مازندران در شهر ساری ساکن شد و با صراحت و شجاعت خط مبارزه علیه طاغوت را در مرکز استان مازندران گشود و ...
آشنایی با ثریا آقایی قهرمان بدمینتون المپیکی ایران
است به المپیک توکیو راه پیدا کند. مددی با خوشحالی از این سهمیه غیرمنتظره تاکید کرد: واقعاً مانند معجزه بود و زمانی که با ثریا آقایی صحبت می کردم از این اتفاق اشک شوق می ریخت. نایب رئیس بانوان فدراسیون در پاسخ به این پرسش که ثریا آقایی می تواند خودش را به المپیک برساند، گفت: پس از مصدومیتی که داشت بدنسازی انجام داد . برای لیگ تمریناتش را آغاز کرده بود و اکنون هم در این فاصله ...
ایران به دختران المپیکی خود می بالد
ویروس کرونا پیش آمد و تمام رقابت ها کنسل شد. بعد از آن در لیگ زانوی راستم مصدوم شد و پنج، شش ماه مسابقات را از دست دادم. هنوز هم باور نمی کنم که سهمیه گرفته ام و زمانی هم که شنیدم اشک شوق ریختم، چراکه یک کار غیرممکن را برای خود ممکن کردم. وقتی به من اطلاع دادند که سهمیه المپیک را گرفته ام، تولد پدرم بود و پدرم قبل از آن زمانی که متوجه شد فرزانه فصیحی سهمیه المپیک گرفته بسیار خوشحال شد و همان موقع دعا ...
روایتی از یک کارگاه نوپا و متفاوت که ملزومات مراسم و آیین های حرم مطهر رضوی را تهیه می کند
آقایی که هنر و اشتیاق شاگردش را می داند با او تماس می گیرد تا برای اجرای پروژه هنری حرم از او دعوت کند. ما نمی دانستیم چه کاری قرار است انجام بدهیم. پارچه را که دست گرفتیم تازه فهمیدیم کجا آمدیم. این راه برای همه باز نیست. شاید دعای پدر و مادرم این افتخار را نصیب من کرد. زمان بیماری پدرم همه کار های ایشان با من بود و دعای ایشان را برای خودم خریدم. زهرا از زمانی که کار برای حضرت را شروع ...
گپ و گفت با آزاده عبدی فرد، برگزیده بخش روایت نگاری جایزه ادبی مشهد
سمیرا شاهیان | شهرآرانیوز - رسیدم به تختی اواسط سالن، که مرد جوانی روی آن دراز کشیده بود. صورت لاغر و ترکیب پوست تیره و ریش بلندش، من را یاد عکس های دسته جمعی پدرم و هم رزم هایش در کردستان می انداخت. عکس هایی که خیلی هایشان را با همان دوربین یاشیکای جلد چرمی خودش گرفته بود. در بیشتر عکس ها ردیف ایستاده بودند و اگر تیزی آفتاب ناچار به اخمشان نکرده بود، صورت هایشان به خنده باز بود. با ...
گفت و گو با خواهر و همسر جانباز بانو بنایی اسکویی 65 دفتر قلم زدن به عشق شهدا تا عروج ناتمام با حضرت ...
دائماً 20 بود، دیکته بود. حتی معلم من در کلاس اول دفتر بچه ها را به من می داد تا دیکته هایشان را من صحیح کنم. فاش نیوز: خوب این علاقه به نوشتن باعث شد که شما از همان اول شروع به نوشتن کنید؟ - نه همانطور که گفتم استعدادهای ما چندان دیده نمی شد. تا یک سال قبل از ازدواجم در 17 سالگی که شروع کردم به نوشتن زندگینامه ی عمویم و حتی از خوبی های پدرم که به کانون پرورش فکری کودکان ...