سایر منابع:
سایر خبرها
گفتگو با نرگس شفائی کارآفرین برتر حوزه زنان در کشور | از نانوایی تا نان آوری
وقت است که طعم شیرین موفقیت را در دهان مزمزه می کند و به تعبیر خودش، دیگر در پی شغل هایی که داشته، به ویژه در حوزه نانوایی، استخوان خرد کرده است. نرگس شفائی متولد سال 57 و دارای کارشناسی رشته مدیریت بیمه است. اصالت مادر او به فریمان و پدرش به بیرجند می رسد. او فرزند اول خانواده است. بعد از او 3 دختر و 2 پسر به دنیا می آیند. پدرش اهل تبعیض میان فرزندان دختر و پسر نبود. رفتار ...
شهیدی که حامی مستضعفان بود
به خودش جذب نموده و همه شیفته او می شدند. عاشق همسر و فرزندش بود جواد سال 80 وارد سپاه شد و 9 سال بعد ازدواج کرد و ماحصل این ازدواج یک دختر به نام فاطمه است که کلاس سوم درس می خواند. جواد عاشق همسر و فرزندش بود و هیچ گاه کمبودی برای خانواده اش نگذاشت. هر ساعتی که از سرکار می آمد، آن کمبودی که خانواده داشتند را رفع می کرد. خانواده اش هم از او رضایت کامل داشتند. مخصوصاًً وقتی از ...
واکنش سفیر انگلیس به سریال گاندو | سفیر انگلیس: ماکه لذت می بریم
از حضور کوتاه دراین فیلم به ساخت یک فیلم مستقل افتاد، از یان رو فیلم نامه فیلم 65 دقیقه ای رسول پسر ابوالقاسم را نوشته و خود نیز آنرا کارگردانی کرد. در اوایل دهه 60 اولین کار تلویزیونی خودرا با نام افسانه پادشاه و شبان ساخته و روانه آنتن کرد، استقبال از این مجموعه در آن زمان بسیار بالا بود. داریوش فرهنگ در سن 21 سالگی با خانم سوسن تسلیمی که او هم از کارگردانان مطرح سینماست ازدواج کرد و ...
مرد 35 ساله: 2 زن کوچک و بزرگ دارم ولی روزگارم سیاه است
آن روز که در یک عشق خیابانی به لاله دل باختم، چیزی جز او را نمی دیدم. کور و کر شده بودم و به چیزی جز ازدواج با او نمی اندیشیدم، به همین دلیل با خانواده ام جنگیدم اما امروز... مرد 35 ساله در حالی که بیان می کرد زندگی ام نابود شده است و در مخمصه وحشتناکی افتاده ام، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: 10سال قبل در یکی از خیابان های شهر با زن جوانی آشنا شدم که هشت سال از من بزرگ تر بود ...
قتل های نوجوان 15 ساله مشهدی ها را شوکه کرد ! / سلفی با صحنه قتل پدر و مادربزرگ + عکس
نوجوان که به شیشه اعتیاد دارد، در همان بازجویی های اولیه به قتل مادربزرگ و پدرش اعتراف کرد و گفت: من فکر می کردم آن ها را به یک مدل کشته ام اما خودم وقتی فیلم های سلفی را دیدم تازه فهمیدم که پدرم را به چند مدل کشته ام! این نوجوان که به راحتی و با فن بیانی سخنورانه صحنه های هولناک دو را بازگو می کرد، در تشریح این ماجرای دلخراش گفت: من فرزند طلاق هستم اما از چند ماه قبل با پدرم زندگی می کردم ...
جوان 28 ساله: منشی شرکت را صیغه کردم ولی ....
نگاهی غضب آلود داشته باشد تا از ترس به امر و نهی هایش پاسخ مثبت بدهیم. حتی پدرم جرئت نمی کرد با او مخالفت کند. در واقع مادرسالاری عجیبی در خانه حکمفرما بود، تا این که من در سال آخر دبیرستان عاشق دختر همسایه شدم. اگرچه هیچ وقت نتوانستم عشقم را به او ابراز کنم اما از نگاه های پروانه می فهمیدم که او نیز به من علاقه مند است. خلاصه در حالی که عاشق بودم، وارد دانشگاه شدم و در رشته مهندسی راه و ...
دردسر مرگ سارق برای جوان عاشق پیشه
. نوزاد که بودم والدینم در خیابانی در شهرستان فسای استان فارس رهایم کردند. زوجی که سال ها ازدواج کرده و بچه نداشتند مرا از هفت سالگی از بهزیستی تحویل گرفتند و نزد خودشان بردند. مادرخوانده ام دختر می خواست که نشد و با من اختلاف و درگیری داشت. سال 90صلاحیت نگهداری ام ازآن ها سلب شد، اما با اصرار پدرخوانده دوباره به خانه بازگشتم. هم درس می خواندم و هم کار می کردم. پنج ماه پیش ...
چرا همه مدافعان حرم فاطمیون آشپز بودند؟! + عکس
...: نه، از همان اول که رفت یکی دو هفته زنگ نزد؛ بعدش در هفته دو سه بار زنگ می زد، بعد مثلا ده روز شده بود که زنگ نزده بود؛ حدود ده روز بی خبر بودیم که مادرم نگران شد و از همه، حال عباس را می پرسید. ما آن زمان کلاس قرآن می رفتیم؛ یک خانمی آنجا بود که پسرش در سوریه بود، گفتم که این مشخصات برادرم است؛ می توانند از پسرشان که سوریه است پیگیری کنند ببینند حالش چطور است؟ دو هفته از عباس خبری نیامده بود ...
بهترین رمان های عاشقانه ایرانی – عشق در دل اجتماع و سیاست مواج و طوفانی
عاشقانه آرام روایتی است از قبل از انقلاب سال 57. شخصیت اصلی این رمان گیله مرد معلمی است که علاوه بر تدریس فعالیت های سیاسی زیادی انجام می دهد. او در یکی از سفر های خود با دختر زیبایی به نام عسل ازدواج می کند و شروع عاشقانه آرام پس از این واقعه شکل می گیرد. در طول داستان گیله مرد به دلیل فعالیت های سیاسی و انقلابی ای که داشت تبعید می شود و این به عنوان یکی از تلخ ترین روز های عاشقانه ...
روایت یک مادر پرماجرا که استارتاپی شد/بعد از بچه دوم کسب و کارم را راه انداختم
وض کنم! همه این بالا و پایین های زندگی مرا قوی تر کرد. یک مادری متفاوت در 22 سالگی یکسال و نیم بعد از ازدواج تصمیم گرفتیم بچه دار شویم. اما نشدیم. من همیشه عاشق بچه بودم آنقدر که از قبل ازدواج برایشان اسم هم انتخاب کرده بودم. چهار سال از ازدواجمان گذشته بود و هنوز بچه نداشتیم. آخر یک روز به همسرم گفتم من همیشه دلم می خواست فرزند خوانده داشته باشم. چرا الان اقدام نکنم؟ بعد ...
چرا علامه حکیمی ازدواج نکرد؟
من گذشته و ازدواج نکرده ام، چون در انتخاب خیلی سختگیر بودم و اگر کسی را با این خصوصیات می شناسی، به من معرفی کن. من البته کسی را در نظر داشتم که دانشجوی دکترای تاریخ در دانشگاه تهران بود، ولی قبل از اینکه به او معرفی کنم، با دکتر شریعتی ملاقات کردم و جریان را به ایشان گفتم. دکتر شریعتی گفت کاری به آن شخص نداشته باش و این خانم را برای آقای حکیمی خواستگاری کن. گفتم اگر آقای حکیمی بخواهد، خیلی خوب ...
به مناسبت هفتم شهریور دهمین سالگرد درگذشت مرحوم ناصر میرزایی
د که ورزشکار شدی؟ انسان گوشه گیری نبوده و نیستم. انسان ها را بسیار دوست دارم. این طور بار آمده ام که از ورزش کردن و در کنار ورزش بودن لذت برده و می برم. به نظر من ورزش فرصتی برای انسان فراهم می آورد تا بیش تر نزد سایرین حاضر و ناظر باشد. کودک که بودم، به قول معروف از دیوار راست بالا می رفتم. خستگی ناپذیر بودم! وقتی 22 کیلو داشتم کشتی گیر شدم و در مسابقات محلات خرم آباد شرکت کردم. مقام هم ...
دختران رزمی کار هفت چنار
مردانی شماره 18 است و مثل هم تیمی اش ورزش را از 8 سالگی شروع کرده و در رشته کونگ فو دو جین موفقیت کشوری کسب کرده. تینا به ماجرای جالبی از روزهای شروع ورزش کردنش اشاره می کند: در مقایسه با بچه های کلاس ریزنقش بودم و باید در زمان ضربه زدن حتماً شلوارم را دو دستی می گرفتم که زمین نخورم. روزهای اول کلاس برایم هیجان انگیز بود و همیشه سعی می کردم با بقیه برابر باشم. دفاع شخصی را دوست دارم، چون باعث تقویت ...
شهادت ضرغام آبی بر آتش فتنه گران بود
مشکل خودش می دانست. با تانکر های آبرسانی همراه می شد و به مردم آب می رساند. همسرم بسیار دلسوز بود. غریبه و آشنا هم برایش فرقی نمی کرد. به گفته همکارانش همان شبی که به شهادت رسید بسته های آب معدنی تهیه کرده و برای مردم برده بود. من برای از دست دادنش ناراحتم، اما به شهادتش افتخار می کنم و همین من را تسلی می دهد. همسرم با شهادتش آبی روی آتش آشوبی ریخت که دشمنان به آن دامن زده بودند. چند سال در ...
دختر 15 ساله: قصد رفتن به خانه مجردی پسرها را داشتم
سال از ماجرای طلاق مادرم گذشته بود که پدرم با یک زن جوان دیگر ازدواج کرد. من هم در دوران کودکی به همسر پدرم علاقه پیدا کردم و او را دوست داشتم. نامادری ام نیز سعی می کرد با من و برادرم به خوبی رفتار کند با وجود این هیچ گاه بوی مادرم را نمی داد و همواره احساس می کردم کمبود عجیبی در زندگی دارم تا این که بالاخره راهی مدرسه شدم. این در حالی بود که نامادری ام نیز صاحب یک فرزند پسر شد از آن ...
داستان تلخ یک خیانت
... شادی خیلی زود جواب مثبتش را اعلام کرد و با دست خالی زندگی مشترکمان را شروع کردیم. شادی همانی بود که می خواستم. شوخ، امروزی و خوش سر و زبان... هرجا می رفتیم به چند ثانیه نکشیده همه نگاه ها را به خودش جلب می کرد. خیلی دوستش داشتم و برای خوشبختی او همه کار می کردم. کارگاهی برای خودم دایر کردم و کم کم وضع مالی ام خوب شد. ماشین خریدم، خانه، مغازه... سفرهای خوب، تازه داشتم خوشبختی را با ...
امروز معرفی سردار شهید/ سید مهدی محمدی
دست دشمنان خواهد گرفت. اما وصیتی دارم بر مادرم: گریه نکن ای مادر عزیزم که هر قطره اشک تو تیری است بر جگرم، سرت را بلند کن و با صدای بلند بگو ما پیروزیم و ما به مادرانی همچون شماها وعده خواهیم داد که شمایید در بهشت موعود، چون هدیه کردید جوانانتان را درراه خدا. پس گریه مکن چون امام عزیزمان در سوگ فرزندش اشک نریخت. من خیلی به درگاه خداوند نالیدم و گریه کردم و از او حاجت خواستم تا مرا به آرزوی خود که ...
گریم عجیب و گربه ای نیوشا ضیغمی + عکس
به کارگردانی پیمان عباسی است و همچنین او در فیلمی به نام چهارسو با خواهرش همبازی شد. وقتی می خواستم وارد بازیگری شوم مادرم مخالفت نمی کرد ولی آن دید مادرانه نسبت به آینده من را در نظر می گرفت اما پدرم با بازیگر شدن من زیاد موافق نبود. پدرم اصولا کارهای علمی را دوست داشته و دارد و ترجیح می داد من پزشک یا مهندس شوم تا بازیگر! وقتی وارد این عرصه شدم و با کار آقای جوزانی شروع کردم و پس از ...
گریم عجیب و گربه ای نیوشا ضیغمی / عکس
حال همواره به فضای کار در سینما علاقمند بودم البته نه برای خودم چون می دانستم توانایی زیادی برای انجام کار در این فضا ندارم اما ترجیح می دهم صرفاً به عنوان یک سرمایه گذار در این فضا حضور داشته باشم و هیچ وقت مانع پیشرفت و فعالیت همسرم نمی شوم چون او از استعداد بسیاری در این عرصه برخوردار است و تلاشم بر این است که بیشتر به عنوان یک حامی در کنارش حضور داشته باشم. البته نیوشا زن فهیم و با دانشی است ...
نیوشا ضیغمی داغدار شد | استوری غم انگیز نیوشا ضیغمی
...: نیوشا همیشه به من لطف دارد، در هر حال همواره به فضای کار در سینما علاقمند بودم البته نه برای خودم چون می دانستم توانایی زیادی برای انجام کار در این فضا ندارم اما ترجیح می دهم صرفاً به عنوان یک سرمایه گذار در این فضا حضور داشته باشم و هیچ وقت مانع پیشرفت و فعالیت همسرم نمی شوم چون او از استعداد بسیاری در این عرصه برخوردار است و تلاشم بر این است که بیشتر به عنوان یک حامی در کنارش حضور ...
ویشکا آسایش: زنان قدرتمند را دوست دارم
بودید؟ از این حیث که او در زمره کارگردانان هنری- تجربی قرار می گیرد که شاید کار کردن با این دست افراد، ساده و راحت نباشد. ضمن اینکه دو فیلم کوپال (اولین ساخته او) و گورکن کاملا متفاوت هستند و در دو دنیای مجزا روایت می شوند. تا آن زمان فیلم کوپال را ندیده بودم. ولی وقتی در فیلم دراکولا ی رضا عطاران بازی می کردم، لووان هفتوان آنجا با من همبازی بود، او به من گفته بود که در فیلمی با کارگردان ...
گریم عجیب و گربه ای نیوشا ضیغمی + عکس
لطف دارد، در هر حال همواره به فضای کار در سینما علاقمند بودم البته نه برای خودم چون می دانستم توانایی زیادی برای انجام کار در این فضا ندارم اما ترجیح می دهم صرفاً به عنوان یک سرمایه گذار در این فضا حضور داشته باشم و هیچ وقت مانع پیشرفت و فعالیت همسرم نمی شوم چون او از استعداد بسیاری در این عرصه برخوردار است و تلاشم بر این است که بیشتر به عنوان یک حامی در کنارش حضور داشته باشم. البته نیوشا زن فهیم و ...
عشق یک طرفه، اگر کسی عاشق شما بود اما شما عاشق او نبودید!؟
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین دکتر سیدعلیرضا ادیانی در طرح توجیهی و آموزشی روحانیون
مشهور شوید. در حدیث مفصل امام رضا (ع) خطاب به ریان بن شبیب آمده است" : یارَیانُ ! اِنْ سَرک اَنْ یکونَ لَک مِنَ الثوابِ مِثْلُ ما لِمَنِ استَشْهَدَ مَعَ الحُسَین (ع) فَقُلْ مَتی ما ذَکرْتَهُ : یالَیتَنی کنتُ مَعَهُمْ فَأفُوزَ مَعَهُم فَوْزا عَظیما؛ اگر دوست داری که ثواب شهیدان کربلا را داشته باشی ، هرگاه به یاد آن حادثه افتادی بگو : کاش من نیز با آنان بودم و با آنان به رستگاری بزرگ می رسیدم" . ...
نوای دلنشین پیرزن 100 ساله به یاد همسرش
به گزارش برنا، زهرا خاتون، مامای روستای یوسف آباد بوده است؛ او در این باره افزود: من از همان بچگی مجبور بودم به پدرم در کارها کمک کنم؛ دوست داشتم درس بخوانم اما اجازه ندادند؛ چند سال بعد از ازدواج، مامایی را یاد گرفتم. اوایل انقلاب، تصدیق مامایی ام را گرفتم؛ آن زمان به بی سوادها هم تصدیق می دادند. نزدیک 300 بچه به دنیا آوردم. او درباره رابطه خود با شوهرش افزود: من و شوهرم خیلی یکدیگر ...
اعترافات باورنکردنی قاتل ادمین پیج “بهنوش بختیاری”
طلاق گرفته بود و در مهمانی خانوادگی با او آشنا شده و بعد ازدواج کردیم. زنم بارها دیر به خانه می آمد و هر بار که علت تاخیرش را می پرسیدم مدعی بود که کاری در شرکت برایش پیش آمده یا ناهار و شام کاری با کارفرمایش داشته است. نمی توانستم حرف هایش را باور کنم. شب ها مخفیانه با فردی تلفنی صحبت می کرد و ساعت ها در فضای مجازی بود. دیگر به رفتار آن دو مشکوک شده بودم. چند بار تعقیب شان ...
نفس از نفس حق مادران می گوید
خود درباره ازدواج اش گفت: وقتی 13سالم بود مرا شوهر دادند و زمانی که رفته بودند عاقد را بیاورند او گفته بود که عروس بچه سال است و نمی آیم. مادرم هم راضی نبود مرا شوهر بدهند. شوهرم را خیلی دوست داشتم چون خیلی خوشگل و قد بلند بود. زهرا خاتون، مامای روستای یوسف آباد بوده و دراین باره افزود: من از بچگی مجبور بودم به پدرم در کارها کمک کنم؛ دوست داشتم درس بخوانم اما اجازه ندادند؛ چند سال بعد از ...
کانون، ستاره راهنمای زندگی
کانون پرورش فکری برای مان صحبت کنید . در یک روز پاییزی سرد که گویا برف هم می آمد، یعنی دوشنبه 25 آذر 1353 من و برادرم به دنیا آمدیم. یک خواهر بزرگ تر از خودم و یک برادر کوچکتر از خودم هم دارم. کلاس اول ابتدایی بودم که مادرم ما دو برادر دوقلو و خواهرم را برای عضویت به کتاب خانه کانون برد و ثبت نام کردیم . آن زمان ما در شهرستان خوانسار زندگی می کردیم. فاصله کانون تا منزل ما خیلی ...
بازیگر جوان سریال زخم کاری خودکشی کرد | بیوگرافی سارا حاتمی
؟ مگر می شود ؟ اصلا هیجان زده شده بودم و از آن موقع به بعد بیشتر متوجه شدم که در چه جایگاهی قرار دارم احساس غریبی نکردم تک تک اعضای گروه که 70 – 80 نفر بودند به قدری خوب رفتار می کردند و انرژی خوبی داشتند که هیچ وقت حتی 1 درصد بعنوان آدم تازه وارد احساس غریبی نکردم برایم کلاس درس بود من خودم همیشه بعنوان تشکر به آقای مهدویان می گویم چیزهایی ...