خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
متهم: به همسرم مظنون بودم
و پیامکی بوده است، اما من باور نکردم که از او خواستم بهمن را به خانه مان دعوت کند تا با هم حرف بزنیم. بعد چه شد؟ من و همسرم هر دو سر کار می رویم و به همین خاطر پدر زن و مادر زنم از فرزند خردسالمان نگهداری می کنند. آن روز با مادر زن و پدر زنم تماس گرفتم و گفتم هر چه زودتر به خانه ام بیایند. وقتی علت را سوال کردند به آن ها گفتم راز مهمی را می خواهم برای شما بر ملا کنم. آن ها در خانه ام ...
پدر شهید: می گویند خواهران شهید، دختر تو نیستند! + عکس
گروه جهاد و مقاومت مشرق - وقتی در حاشیه شهر پیشوا به خانه ای رسیدیم که خانواده شهید علیخان رضایی در آن زندگی می کردند، تیغ تیز آفتاب تابستانی، قصد داشت فرق سرمان را بشکافد. آقای رمضان رضایی (پدر شهید) در خانه نبود و گفتگو را با مادر و خواهر شهید شروع کردیم. چند دقیقه بعد، پدر شهید هم به جمع ما پیوست. او که نگهبان یکی از ساختمان های در حال ساخت محله شان بود، کارش را برای ساعتی به همکارش سپرده بود ...
قتل ناموسی همسر 14 ساله یک روحانی با روسری
مبینا سوری گفت: یک نفر به پدر همسر مبینا گفته بود که نیمه شب جوانی وارد خانه آن ها شده است. اما شوهر مبینا خانه بود و این حرف نمی توانست صحت داشته باشد. اما همین حرف باعث شد که خانواده مبینا یعنی عمو ها و برادر او همچنین عموی همسرش و پدر همسرش به خاطر سوظن نقشه قتل او را بکشند. بعد مبینا را در خانه خودش با روسری خفه کردند و بعد از قتل گفته بودند که او خودکشی کرده است. تا اینکه ماموران پلیس برای ...
پایان اختلاف پدر و پسر با فرزندکشی / پدر جسد فرزنش را مثله کرد و در سطل زباله انداخت
من درخواست پول می کرد و برسر این موضوع مدام درگیری داشتیم. او اصلا به من که پدرش بودم و سال ها برایش زحمت کشیده بودم اهمیتی نمی داد و هر بار که دعوایمان می شد به من بی احترامی می کرد. وی ادامه داد: اذیت های او به حدی بود که سرانجام تصمیم به قتل پسرم گرفتم. روز حادثه وقتی با او تنها بودم و طبق معمول دعوایمان شد با چاقو وی را به قتل رساندم. بعد از قتل می خواستم جسد را از خانه بیرون ببرم ...
کودک نابغه 6 ساله زنجانی 25 شاگرد دارد/ رونیکا این روزها پیانو می نوازد
وقتی تسلط کافی به زبان انگلیسی پیدا کرد، قصه های کودکانه فارسی را به زبان انگلیسی برای بنده و پدرش تعریف کرد و ما هم جز تشویق و تهیه کتاب های مختلف کاری از دستمان بر نمی آمد. وی عنوان کرد: صبری که بنده داشتم در پیشرفت رونیکا خیلی تاثیرگذار بود این در حالی است که همه بچه ها استعدادهای خاص خودشان را دارند به شرطی که پدر و مادر وقت و زمانی کافی برای بچه های خود صرف کنند تا کمک کنند ...
گفتگو با مرد تهرانی که زن خائنش را کشت / وقتی دوست پسرش وارد خانه شد با چاقو همه را زدم!
اتفاقی افتاد؟ تلفن همسرم را بررسی کردم و متوجه شدم با یک شماره تماس های زیادی داشته است. شماره را برداشتم و تماس گرفتم که دیدم مرد جوانی جواب داد. بعد بیشتر مشکوک شدم و به همسرم گفتم اما او قبول نمی کرد تا اینکه به پدر و مادرش زنگ زدم که به آنجا بیایند بعد هم وادارش کردم به آن مرد زنگ بزند و او را به خانه بکشاند. پسرتان کجا بود؟ چون پسرم 4 ساله است و من و همسرم سر ...
قتل هولناک ناموسی در لرستان/ اعتراف شوهر روحانی مبینا سوری به قتل!
ای را وارد خانه کرده است و همین حرف باعث شد که خانواده مبینا یعنی عموها و برادر او همچنین عموی همسرش و پدر همسرش به خاطر سوظن نقشه قتل او را بکشند. بعد مبینا را در خانه خودش با روسری خفه کردند و بعد از قتل گفته بودند که او خودکشی کرده است.تا اینکه ماموران پلیس برای تحقیقات وارد عمل شدند و مظنونین پرونده را بازداشت کردند.گفته می شود عامل قتل یکی از فامیل های خود مبیناست.به همین دلیل ...
مرد شکاک قاتل همسرش شد
نبوده اما مرد جوان چنان عصبانی شده بود که نقشه ای هولناک کشید. او روز حادثه با مادرزن و پدرزنش تماس گرفت و آنها را به بهانه ای به خانه اش دعوت کرد. وی همزمان از همسرش خواسته بود تا با مرد غریبه تماس بگیرد و او را به خانه دعوت کند. زن جوان ساعت 6 صبح اول شهریور ماه با مرد غریبه تماس گرفت و او را به خانه شان دعوت کرد. پیش از رسیدن این مرد، پدر و مادر این زن رسیدند و لحظاتی پس از آن بود که ...
فاطمیون به مهاجران عزت بیشتری دادند
درک می کردند با همسرم صحبت کردند و ایشان کمی آرام تر شد. همه به صبوری حضرت زینب (س) متوسل شدیم و آرام گرفتیم. تا اینکه در اولین روز های محرم خبر آمد که پیکر مصطفی تفحص و از طریق آزمایش دی ان ای شناسایی شده است. حقیقت این است که کمی قبل تر از اینکه خبر تفحص را به ما بدهند، مصطفی در خواب خبر آمدنش را به مادر داده بود. همسرم بعد از این خواب شروع به تمیز کردن خانه و شستن فرش و نظافت کرد و بعد از ...
چند روایت از دادستان کل که یک ریال حقوق نگرفت/ نوجوان عشق فوتبالی که شاگرد خاص علامه طباطبایی و دامادش شد
زیادی مدال داشت. بعد از ازدواج مان یک بار که مسافرت بودیم، دزد آمد و همه آن مدال ها را برد. خلاصه این پسر کوچک خانواده، بچه متفاوتی بود. اما همین بچه متفاوت، به یک سری اصول پایبند بود. خودش تعریف می کرد، می گفت: درست است بازیگوش بودم، فکل داشتم اما هیچ وقت نماز جماعتم ترک نمی شد. روزه هایم را هم همیشه می گرفتم. شهید آیت الله قدوسی در آغاز طلبگی ماجرایی که باعث تغییر مسیر زندگی ...
زنانی در امتداد آفتاب؛ روشنی بخش شب های تار
اولین فرزندم متولد شد و برخلاف این که تصور می کردم روزگارم هر روز بهتر و بهتر خواهد شد، بدتر شد و هر روز مشکلات زندگی ام بیشتر می شد، با اینکه قالی بافی می کردم تا کمک خرج شوهرم باشم اما او با بی مسئولیتی و بی برنامگی، همه زحمات من و خودش را بر باد می داد. وی می گوید: چند سال اول زندگی خیلی به سختی می گذشت و هر روز نقش شوهرم به عنوان سرپرست خانواده کمرنگ تر می شد تا این بنای ناسازگاری ...
ماجرای قتل مبینا سوری، دختر 16 ساله رومشکانی
زیادی دارند. اگر کسی به یک دختر چپ نگاه کند، مردم با حرف و حدیث او را نابود می کنند. مبینا دختر خیلی کم سن و سالی بود و با اجتماع آشنا نبود. این منبع غیر رسمی همچنین گفته از اهالی روستا که در مراسم فاتحه خوانی او شرکت داشتند شنیدم که می گفتند شوهر مبینا گریه می کرد و می گفت من به همسرم اطمینان داشتم. اما ظاهرا خانواده مبینا و افرادی از خانواده شوهرش به خاطر سوظن و تعصب او را به قتل رساندند ...
نگرانی والدین از بازگشایی مدارس در دوران پاندمی کرونا/ دکتر اصغرنژاد: باید با در نظر گرفتن تمامی جوانب ...
تاثیر قرار می دهد. برای اینکه نتیجه خوبی بگیریم ابتدا باید حال خودمان خوب باشد و آرامش و شادی و نشاطمان را حفظ کنیم و ارتقا بدهیم و بچه را درگیر این قصه نکنیم چون نگرانی و اضطراب برای بچه ها سم است. هشدار های پدر و مادر در رابطه با رعایت پروتکل ها برای کودکان اضطراب آور است باید به شعور و قدرت تشخیص کودک اعتماد کنیم وی افزود: اگر مدارس باز شود یادآوری ها و هشدار ...
دنیا جهانبخت: بچه نیفتاده، دو هفته ای مهراد جم رهایم کرد!
یه خواننده طبیعتا خوندن در کشور خودش لذتبخش تره تا موندن تو تنهایی و غربت. دیگه همه اصرار زیادی داشتن و من هم از خودم و بچه گذشتم چون میدونستم از پسش برمیام. با هم به تفاهم رسیدیم و قرار شد که همینروزا برگرده و پیش خانواده اش باشه من وظیفه خودم دونستم که توضیح مختصری داده باشم و این قضیه رو تموم کنیم نگران من هم نباشید هم مامانم پیشمه هم خدا هم بچه ام. ...
اینجا چراغی روشن است؛ همه دنیا یک طرف, همسرم یک طرف
... کد ویدیو دانلود فیلم اصلی کیوان ایمانی پدر خانواده معتقد است: امام حسین (ع) در زندگی همه نقش دارد؛ مهم این است که آدم ها بتوانند این حضور را درک کنند. آقای ایمانی به همسرش اشاره می کند و توضیح می دهد: مادرم در یک مراسم مذهبی ایشان را دید؛ اتفاقاً روز های ماه محرم هم بود. فاطمه خانم آل داود همسر آقای ایمانی ادامه می دهد: کامل بگو! روز عاشورا وسط ظهر در مسجد محله، و ...
رزمندگان فاطمیون عاشق حاج احمد بودند
تحت نظر بگیرند و یک روز ظهر به بهانۀ ساخت قاب عکس، پدر همسرم را به مغازه بکشانند و ایشان را در مغازه خود ترور کنند. قبل ترورشان هم ماشین شان را به آتش کشیده بودند. منافقین پس از ترور پدر همسرم دست بردار نبودند و برای ترساندن خانواده همسرم به منزل شان حمله و خانه شان را می سوزانند. مادرهمسرم با وجود سختی های زیاد هیچ وقت مانع فعالیت های انقلابی و جهادی فرزندانش نشد. با شروع جنگ هر دو پسرش به مناطق ...
در خانواده های موفق چه می گذرد؟ / کلید شادکامی در خانواده های موفق
...> افراد در خانواده به حریم یکدیگر احترام می گذارند و از حدود مشخص شده خود فراتر نمی روند. اینطورنیست که مشاهده کنید پدر و مادر گوشی هم را چک می کنند یا یواشکی همدیگر را تعقیب می کنند، چون به هم اعتماد ندارند و جلوی بچه ها هم این حرمت را نگه نمی دارند و درباره اش صحبت می کنند. در این خانواده ها حرمت بزرگتر ها مثل پدربزرگ ها و مادربزرگ ها و دیگر اعضای فامیل هم نگه داشته می شود. 5 ...
چرا فاطمیون پدر شهید مدافع حرم را کمک نکردند؟! +عکس
و به موقع برگردیم. **: مگر قرار نبود که بیایید و ماندگار شوید؟ پدر شهید: قرار بود بمانیم. پول ویزا را که گرفت، اما ضمانت نامه را معلوم نبود که جدی بگیرند یا نه. خلاصه وقتی که آنها گفتند برای بچه ها، خودت ویزا بگیر، من نتوانستم چون پولی نداشتم. خانه ام به کلی خالی می شد. دیگر وسایل را نفروختیم ولی هیچ کسی در خانه نداشتیم. دختر بزرگترم خانه شوهرش بود. پسر بزرگترم هم ایران بود ...
اعتراف شوهر روحانی مبینا سوری به قتل ! / 8 مظنون در قتل ناموسی آزاد شدند! + عکس
: یک نفر به پدر همسر مبینا گفته بود که نیمه شب جوانی وارد خانه آنها شده است.اما شوهر مبینا خانه بود و این حرف نمی توانست صحت داشته باشد. آن ها می گفتند، مبینا به شوهرش قرص خواب آور داده و شخص غریبه ای را وارد خانه کرده است و همین حرف باعث شد که خانواده مبینا یعنی عموها و برادر او همچنین عموی همسرش و پدر همسرش به خاطر سوظن نقشه قتل او را بکشند.بعد مبینا را در خانه خودش با روسری خفه کردند و بعد از قتل ...
زن 25 ساله: پیشنهاد سعیده وسوسه انگیز بود
. از طرف دیگر برادرانم معتاد بودند و دو خواهرم نیز بعد از طلاق نزد پدرم زندگی می کردند به همین دلیل من روی بازگشت به منزل پدرم را نداشتم و مجبور بودم همه سختی ها و تلخکامی های زندگی مشترک با حسن را تحمل کنم. مدتی با جمع آوری ضایعات روزگار می گذراندیم اما با شیوع کرونا اوضاع سخت تر شد و دیگر کسی به دنبال کارگر برای نظافت منزل یا پرستاری نبود. در این شرایط از طریق یکی از آشنایان برای کار در منزل زنی ...
اعتراف شوهر روحانی مبینا سوری به قتل
داشته باشد. آن ها می گفتند، مبینا به شوهرش قرص خواب آور داده و شخص غریبه ای را وارد خانه کرده است و همین حرف باعث شد که خانواده مبینا یعنی عمو ها و برادر او همچنین عموی همسرش و پدر همسرش به خاطر سوظن نقشه قتل او را بکشند. بعد مبینا را در خانه خودش با روسری خفه کردند و بعد از قتل گفته بودند که او خودکشی کرده است. تا اینکه ماموران پلیس برای تحقیقات وارد عمل شدند و مظنونین پرونده را بازداشت ...
برنامه نفس ، میزبان معلمی بود که مادر دانش آموزان خود است
قطع نکردم. این معلم فداکار که همسرش مانند خودش فرهنگی است، درخصوص ازدواج شان، توضیح داد: همسرم مردی صبور، وفادار و مسئولیت پذیر است. همیشه من را تشویق کرده است. او مشاور خانواده بود و در راه کمک کردن به بچه ها همواره کنارم بوده و حتی خودش به آن ها مشاور می داد. بعد از بخش ویدئویی از زندگی معصومه کرمی، فاطمه و زهرا، دو شاگرد نوجوان او در کنارش حاضر شدند. ابتدا، فاطمه درباره او ...
سکه های طلا درخانه فالگیر!
خبرمهم: من برای آن که درآمد بیشتری داشته باشم فریب حقه بازی های آن زن میان سال را خوردم و مورد سوءاستفاده قرار گرفتم در حالی که نمی دانستم حیله گری ها و فال بینی های آن زن شیوه ای برای کلاهبرداری است و ...
ناگفته هایی از مدیرکانون فرهنگی هنری کوثر(س)/ مسجد خانه خودسازی است نه سرای سالمندان
سرویس : البرز - زمان : شناسه خبر : 1091249 خبرگزاری شبستان - البرز: چهارمین فرزند خانواده بود که در روز عید قربان در بیمارستان کمالی کرج به دنیا آمد، نامش را عین الله گذاشتند. پدر به یمن تولدش قربانی کرد. از همان دوران کودکی روزهای جمعه در کنار چهار برادر دیگرش همراه پدر به نماز جمعه می رفت. در هیئت های مذهبی و مراسم های دینی شرکت می کرد. قرائت قرآن در خانه از برنامه های معمول خانواده ...
حرفه ای به عشق بچه ها، به نفع خانواده ها و به سود کاسب
اینترنت به روز کردیم. استادکار که پدر باشد و شاگرد که بچه ها، نتیجه آموزش همین قدر مطمئن و تضمینی می شود. پسران عمو صبا به اعتبار نام پدر و کار بی نقص خودشان لحظه ای بدون مشتری نیستند. رامین می گوید: هنوز هم بعد از این همه سال مشتری ها به خاطر اعتمادی که به کار پدر دارند به اینجا می آیند؛ و این برای ما امتیاز بزرگی است. ما می توانیم از این اعتماد استفاده کنیم و اعتماد مشتری را جلب کنیم ...
عکس مراسم ازدواج سوگل طهماسبی بازیگر سریال گاندو | بیوگرافی سوگل طهماسبی
جا استارت کارم در حوزه تصویر خورد و تا به حال در چند فیلم سینمایی ، سریال های تلویزیونی و بیش از 50 تله فیلم حضور داشتم؛ تا اینکه برای بازی در سریال کیمیا دعوت شدم. مهاجرت ، فوت پدر و زندگی مهاجرت در 16 سالگی به تهران بزرگترین تصمیم زندگی ام بود. سال های اول در خانه خواهر زندگی می کردم ، بعد از قبولی در دانشگاه و دوران دانشجویی مستقل شدم ، مدتی بعد از فوت پدر ...
داستان زندگی این زن و یکی از عاشقان دشتستان/ گفت و گو با مهرانگیز احمدی ، همسر مرحوم حسن انصاری + تصاویر ...
تماس بودید؟ نامه می نوشتید؟ آن زمان فقط تلفن ثابت در خانه ها بود. دوره تلفن همراه نبود. بیشتر تلفن می زد به خانه اقوامشان که کنار خانه اشان بود. می رفتم آنجا با هم صحبت می کردیم. زمانی که استاد قبول شدند و رفتند تربیت معلم شهرکرد، خانواده اش هم به شیراز رفتند. 23 شهریور 1363 ازدواج کردیم و 10 روز بعدش رفت شهرکرد. من هم پیش خوانواده آن ها زندگی می کردم و رفتم شیراز. دو ماه آنجا بود و ندیدمش ...
پدر بانوی طلایی خوزستان در پارالمپیک: مدال دخترم از دل محرومیت ها است
نیز کنار او بودند تا این مدال خوب را کسب کند. پدر بانوی طلایی خوزستان در پاارلمپیک توکیو درباره حس و حال شان در روز مسابقه دخترش، عنوان کرد: زمانی که دخترم مسابقه داشت، همه به خانه ما آمده بودند و وقتی به مدال طلا رسید، همه به جشن و پایکوبی پرداختند و خدا را شکر با این مدال سر همه ما بالا است. وی بیان کرد: هاشمیه خیلی صبور و باایمان است و او می تواند به هدف های دیگری هم برسد. در روزهایی که حتی نمی توانست برای ورزش به زمین چمن برود، در خانه تمرین می کرد. انتهای پیام ...
