سایر خبرها
پدر شهید برای خرید خانه، 27 سال نماز استیجاری خواند!
آمده بود. **: یعنی می شود سالش را در آورد؛ 66 بود، درست است؟ آقا مصطفی متولد 66 بود؟ برادر شهید: بله. مادرم مصطفی را که شیر می داده تفأل می زده و می گفته ان شالله تو هم مثل پدربزرگت بشوی و آن مسیر را بروی. من خودم یا بقیه دوستان هم که این را می شنیدند می گفتند حتما یک اتفاقی خواهد افتاد. حالا ما نمی دانیم که بعد از 28 سال، این دعا، اجابت شد یانه؛ خدا می گوید من نشانت می دهم بعد ...
همسر جمشید مشایخی درگذشت
وایت می کند: در سال 1336 به همراه برادرم به عیادت عمه رفتم که در آنجا برای اولین بار عاشق گیتی افروز رئوفی شدم و فردایش به همراه خانواده به خواستگاری اش رفتیم و بعد ازدواج کردیم، مهریه مان را یک جلد قرآن کریم و یک شاخه گل سفید ثبت کردیم
ماجرای قتل ناپدری در جشن تولد مادر
، دوران کودکی من و خواهرم در اعتیاد آنها گذشت و زندگی بدی داشتیم. بعد پدر و مادرم تصمیم گرفتند ترک کنند تا ما زندگی بهتری داشته باشیم. هنوز مدت زیادی از ترک آنها نگذشته بود که متوجه شدم مادرم با گودرز ارتباط دارد. من از رفتارهای مادرم متوجه این موضوع شده بودم. در آن زمان مادرم ترک کرده بود اما پدرم هنوز ترک نکرده بود. گوشی مادرم را برداشتم و چک کردم و متن چت ها و عکس های گودرز را دیدم، خیلی ناراحت ...
16 ساله بودم که عقد موقت آرمین 46 ساله شدم! / زن سوم پدرم خیلی جوان بود!
رویداد24 زن 18 ساله ای که مدعی بود پس از دو سال زندگی با مردی که 30 سال از او بزرگ تر بود تنها یک صیغه نامه روی دستش مانده است درباره سرگذشت تلخ خود به کارشناس اجتماعی کلانتری پنجتن مشهد گفت: سال ها قبل پدرم بعد از آن که همسرش را طلاق داد با مادر من ازدواج کرد در حالی که خواهر ناتنی ام نیز (دختر همسر اول پدرم) نزد ما زندگی می کرد و بعد من به دنیا آمدم. پدرم که اکنون بازنشسته است آن ...
سرگذشت یکی از چهره های شگفتی ساز دفاع مقدس
. در همان روزها مسئولان بنیاد شهید سنگ یادبودش را در محله مان نصب کردند. آیا از جزئیات شهادت یا اسارتش هم اطلاعاتی بدست آوردید؟ نه، اطلاعات ما در این حد است که آنها در جریان عملیات رمضان وقتی که نقشه حمله رزمندگان ما لو می رود، بعد از آتش بار سنگین و محاصره شدن توسط دشمن بعثی، به اسارت درمی آیند. دوران سخت بی خبری و فراق محمدرضا را پدر و مادر چه گونه تحمل کردند ...
نیوشا ضیغمی سیاه پوش شد | آرش پولاد خان همسر نیوشا ضیغمی کیست؟
مادرش همبازی بود. پدر نیوشا ضیغمی از مدرسین برجسته شیمی در تهران بود که 4 اسفند سال 95 بعد از دوره کوتاهی بیماری درگذشت. مخالفت پدر و مادر نیوشا ضیغمی برای بازیگری: پدر و مادر نیوشا ضیغمی هم به مانند خانواده بسیاری از هنرمندان با بازیگر شدن فرزندشان مخالف بودند اما در نهایت به این موضوع رضایت دادند. نیوشا ضیغمی در یک گفتگو درباره مخالفت پدر و مادرش با ...
جزئیاتی تازه از خانه وحشت تهران
. دیگر دختر نجات یافته هم گفت: پدرم معتاد بود و مجبورم می کرد بیرون از خانه هر کاری انجام دهم و با پول آن برایش شیشه بخرم. به همین دلیل سه سال قبل از خانه مان در تهرانپارس بیرون زده و در دام سعید افتادم. او از من هم فیلم های سیاه و سیاسی گرفته بود. همیشه وقتی قربانی جدید به خانه می آورد جای بقیه دختران را جابه جا می کرد. در اتاق، حمام یا سرویس بهداشتی قرار می داد تا کمتر همدیگر را ببینیم و ...
روزمرگی زندانی ای که منتظر شاکی است
دستگیر کرد. حالا نمی دانم قرار است بر سر پرونده ام چه بلایی بیاید. پدرم معلم بود. اصالتا برای خوزستان هستیم اما وقتی جنگ شد به اصفهان رفتیم و ماندگار شدیم. از خواهر و برادرهایم کوچک تر هستم. وقتی 17 سالم بود در خانه تنها بودم. خواهر و برادرهایم ازدواج کرده بودند. پدرم هم فوت کرده بود. من بودم و مادرم . مادرم را خیلی دوست داشتم. او هم همین طور. تا اینکه در همان سال ها با یکسری از بچه ...
بچه های غیرتمند جلسه قرآن ده بالا
اعضای آن انقلابی شناخته می شدند. خوابی که تعبیرش شهادت بود 7 اسفند سال 1364 در جریان عملیات والفجر 9، زمانی که رزمنده های کشورمان ارتفاعات سلیمانیه عراق را به تسلط خود درآورده بودند، یک ترکش به سر سردار کشمیری که مایه غرور و افتخار اهالی روستای قرقی بود اصابت کرد و او را به آرزویش رساند. خبر شهادت سردار اهالی روستا را به سوگ نشاند، اما پدر و مادر بزرگوار او هرگز خم به ابرو ...
عجیب ترین عکس از بدون آرایش آنا نعمتی ! / ابروهای باورنکردنی
دانشگاه هنرهای دراماتیک نوشهر قبول شده بود بخاطر مسافت زیاد نرفت و حالا یک فرزند دختر دارد. یک خواهر و یک برادر دارم و پدر و مادرم هر دو فرهنگی بازنشسته هستند ، حتی مادربزرگم در حوزه فرهنگ نیز فعالیت هایی داشته است. من در چنین فضایی بزرگ شدم ، فضایی که پدرم مرا به سمت کارهای نقاشی و خطاطی و ورزش هل می داد و خودم هم علاثه زیادی به موسیقی داشتم. بعد از کنکوز و قبولی د ...
راه شهیدان را ادامه دهید
ها را به دین اسلام دعوت می کند. پدر و مادرم ناراحت نباشید که فرزند شما شهید شد. پدرم ناراحتی نکن بلکه خوشحال باش که چنین، فرزند خود را آماده کردید، برای دین اسلام و قرآن بجنگید. ای مادر عزیزم، نور چشم فرزندان ناراحت نباشید که فرزند شما شهید شده است. مادر جان، لباس سفید را بدوز و در تشییع جنازه من بپوش تا چشم دشمنان کور کنی. ای برادرم اسلحه زمین افتاده من در جنگ حق علیه باطل ...
رمز محبوبیت شهید بروجردی در غرب کشور
های کرد دفاع پرس: دردناک ترین صحنه ای که در اسارت دیدید چه بود؟ شیران: آنقدر آن روز ها در ذهنمان شکل بسته که بعد از 40 سال هفته ای نیست خواب نبینم دارم اسیر می شوم، هنوز خواب می بینم با شهدا هستم و این خواب ها را هم توفیق می دانم. دردناکترین صحنه برایم شهادت عیوض عامری بود. جوان سیه چرده بندرعباسی که هیچ وقت این صحنه از یادم نمی رود. یک دختری داشت که از او برایمان می گفت. آن ...
بازیگری که والدینش نگذاشتند کودک همسر شود
دوران دبیرستان بودم و فعالیتی در تئاتر مدرسه داشتم. آن جا موقعیتی فراهم شد حتی جایزه بدهند و پدرم مخالفت کردند و گفتند بهتر است به درس هایم برسم، این اتفاق در وجودِ من تقریباً خاموش شد تا آن که با آقای فروتنیان ازدواج کردم. چهره آزاد در ادامه صحبت هایش درباره آشنایی اش با همسرش، شاهرخ فروتنیان، گفت: 20 سالم بود و آقای فروتنیان 26 سال شان بود که با هم ازدواج کردیم و بعد از ازدواج، 25 ساله ...
سرنوشت این مادر اشک همه را در آورد / در کلانتری آبکوه چه گذشت؟
ها کار می کند و کمتر به مشهد می آید. او می گوید من فقط پول به حساب شما می ریزم و کاری به کارتان ندارم، با این حرف های شوهرم احساس می کنم پشت و پناهی ندارم و پایه های زندگی ام به لرزه در آمده است. در این شرایط کامران پسر 20 ساله ام نیز با تاکید حرف های پدرش در خانه جنجال به راه می اندازد. او می گوید پدرم در این 30 سال اشتباه کرده است که با تو زندگی می کند و حالا من و برادرم تو ...
دسترسی به اعترافاتِ کاتبِ کشته شده میسر شد
کشند؟ جواب ها متفاوت بود؛ اما پدرم بیشتر از این ناراحت بود که چرا در حالی که یکی از عموهایم در طول شبیه خوانی چند بار از شدت گریه از حال می رود، من گریه نمی کنم! نویسنده سیاه، سفید، خاکستری ادامه داد: یک روز پدرم موضوع را با شیخ روستا که پیرمرد باسواد و کم حرفی بود، در میان گذاشت. شیخ پرسید: چرا گریه نمی کنی پسرم؟ گفتم من هیچ کدام از آنها را که شمشیر به دست دارند، نمی شناسم و نمی دانم چرا ...
اعتراف به قتل ناپدری در جشن تولد مادر
از اعلام رسمیت جلسه، اولیای دم درخواست قصاص کردند. در ادامه سهیل که دو سابقه سرقت در سنین 13 و 14سالگی در پرونده اش داشت، مقابل هیئت قضایی قرار گرفت. او با اقرار به قتل در شرح ماجرا گفت: پدر و مادرم هر دو معتاد بودند تا اینکه تصمیم گرفتند به خاطر من و خواهرم مواد مخدر را کنار بگذارند و آن را ترک کنند، به همین خاطر مادرم به خانه یکی از اقوام رفت و پدرم هم جای دیگری بستری شد. هرازگاهی به آن ها ...
قتل ناپدری در جشن تولد مادر توسط پسر 16 ساله
همسر مقتول به جایگاه رفت و با تشریح جزئیات روز حادثه تأکید کرد که هر 3 متهم باهم همسرش را مجروح کرده اند. پس از آن متهم ردیف اول شاهرخ که در زمان وقوع جنایت 16 سال داشت و از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه آمده بود به جایگاه رفت و در تشریح ماجرا گفت: پدر و مادرم هر دو اعتیاد داشتند و چند سال قبل تصمیم گرفتند ترک کنند. مادرم به خانه یکی از اقوام مان رفته بود و پدرم در جای دیگری بستری بود ...
حضرت زینب (س)؛ از پرستاری تا فریاد ظلم ستیزی در کربلا
مادرم فاطمه (س) از دنیا رفت، بعد پدرم علی (ع) و بعد برادرم حسن (ع) تنها تو مانده ای ای جانشین گذشتگان؛ حسین (ع) نگاهی به خواهرشان کردند و فرمودند: خواهرم! شیطان شکیبایی و بردباری ات را نگیرد. بعد از شهادت یاران و اصحاب امام حسین (ع) آن حضرت تنها و بدون یاور آماده جهاد و دفاع شدند. آنگاه "شمر بن ذی الجوشن" با تعدادی از مردان جنگی به سوی امام حسین (ع) آمد که "سنان بن اسد نخعی" و "خولی بن ...
قتل ناپدری در شب تولد مادر / بهمن در شهریار چاقو چاقو شد !
همین خاطر مادرم به خانه یکی از اقوام ما رفت و پدرم هم در جای دیگری بستری شد. من چند بار برای سر زدن به مادر پیش او رفته بودم که به رفتارهایش مشکوک شدم . من آخرین بار تلفن موبایل مادرم را چک کردم و متوجه رابطه پنهانی او با یک مرد غریبه شدم .من آنجا بود که فهمیدم مادرم با مردی به نام بهمن رابطه دارد .من این ماجرا را به پدرم گفتم اما پدرم که گمان می کرد دروغ میگویم مرا به شدت کتک زد. اما همین موضوع ...
فضائل و مناقب حضرت زینب (س)
زینب علیهاالسلام دختر علی و زهرا علیهماالسلام در روز پنجم جمادی الاولی سال پنجم یا ششم هجرت در مدینه منوره دیده به جهان گشود، در پنج سالگی مادر خود را از دست داد و ازهمان دوران طفولیت با مصیبت آشنا گردید. در دوران عمر با برکت خویش، مشکلات و رنج های زیادی را متحمل شد، از شهادت پدر و مادر گرفته تا شهادت برادران و فرزندان، و حوادث تلخی چون اسارت و... را تحمل کرد. این سختی ها از او فردی صبور و بردبار ...
چرا رسول خدا(ص) حضرت زینب(س) را به حضرت خدیجه(س) شبیه دانستند؟
.... ثمره مبارک ازدواج حضرت امام علی (ع) و فاطمه زهرا (س)، 5 فرزند به نام های حسن (ع)، حسین (ع)، زینب کبری (س)، ام کلثوم (زینب صغری) (س) و محسن (ع) است که محسن (ع) قبل از تولد و در جریان تجاوز و هجوم دشمنان اسلام به خانه آن بزرگواران (ع) و شکستن پهلوی مادر عزیزشان؛ فاطمه زهرا (س) در بین دیوار و در، به شهادت رسید. در زمان تولد که وجود مقدس زینب کبری (س)، جد بزرگوارشان پیامبر ...
کشتن برادر معلول
و با توجه به اینکه اولیای دم رضایت داده بودند، متهم یک بار دیگر از خود دفاع کرد. او گفت: من اتهام قتل را قبول کردم، اما توضیح دادم که قتل به عمد نبوده است. برادرم می خواست خانه پدرم را بفروشد و مادر و پدرم را سر پیری آواره کند. او با همه دعوا می کرد. همیشه همه ما را اذیت می کرد و عذاب می داد. به خانه فساد رفت وآمد داشت و آبروی پدرم را که با کارگری و تنگدستی همه ما را بزرگ کرده، برده بود. من به ...
پروازی پروانه وار بر فراز خلیج نیلگون فارس تا فرود در افق های شهادت
سرمان گسترانده بود و نیز پنج خواهرم، مسؤلیتم بیشتر شده بود و باید تکیه گاه امن آن ها باشم. آمریکای جنایتکار دیروز حالا بدون رتوش فرزند شهید احمدی از دست دادن پدرش را جفای بزرگی می داند که آمریکای متجاوز و سفاک در برابر او و امثال او مرتکب شده است و با بغض های نهفته ای که دارد گفت: پای صحبت های مادر و مردم که نشستم متوجه شدم پدرم در هنگام شهادت و سقوط هواپیمای ایران فقط 35 سال ...
ماجرای آدم ربایی دختران تهرانی/ سعید ایروانی کیست؟
. حتی پاسپورتم را هم گرفتم و آخرین بار 8 ماه قبل از خانه پدرم فرار کردم. از اسلامشهر به تهران آمدم و می خواستم به بانک بروم که پول از حسابم برداشت کنم اما دیر رسیدم و بانک تعطیل شد. در حوالی میدان راه آهن بودم و می خواستم به مسافرخانه بروم تا روز بعد اول وقت به بانک بروم اما سرنوشتم تغییرکرد. در آنجا با سعید آشنا شدم که او خودش را سرهنگ نیروی انتظامی معرفی کرد و وقتی متوجه شد جایی برای خواب ندارم ...
نگذارید منافقین به کار و راه خود ادامه دهند
دور شمع وجود حسین (ع) جمع شدند و پروانه وار سوختند، درود بر تمام شهیدان راه حق و آزادی سلام بر پدر و مادر عزیزم که فرزندی را به این سن رساندند و روانه جبهه ساختند و سلام بر ملت شهیدپرور و قهرمان زابل، چند کلمه به عنوان وصیتنامه می نویسم: قبل از هر چیز بگویم که اگر روحانیون نبودند تا چندین سال دیگر آمریکا و ابرقدرت ها بر گرده ما سوار بودند و از ما به عنوان یک برده استفاده می کردند، پس قدر ...
شهیدی که آرزو داشت شبانه دفن شود
شهید ناصر موسیوند، از شهدای پایگاه مقاومت مسجد امام سجاد(ع) شهرستان بروجرد است که در هنگام شهادت 21 سال سن داشت. خانواده شهید ناصر موسیوند نقل می کنند: آرزوی او این بود که مانند حضرت زهرا(س) شهیده راه ولایت، مراسم دفن او هم شبانه باشد. قضیه جالبی که راجع به ایشان پیش آمد و شبیه معجزه بود این است که ناصر در چهارم دی سال 65 در عملیات کربلای 4 به شهادت رسید، ولی جنازه اش به دست آنها ...