سایر خبرها
ذغال بخر و سرقلیان عوض کن و جای من را بگیر!
این اتفاق در دورانی که در سایپا حضور داشت گفت: بالاخره روز اول هم گفتم که در مسیری که در نظر گرفتم خودم ضرر کنم اما اینقدر تلاش و مبارزه می کنم تا فوتبال سالم شود. فردا اگر پسرم و امثال پسرم خواستند فوتبالیست شوند با آدم های سالم و سلامت کار کنند نه با یک سری آدم دروغگو. قربانی از بازیکنان جوان رایکا خواست تا با قدرت به کار خود ادامه دهند و تحت تاثیر این مسائل قرار نگیرند: بازیکنان رایک ...
گفتم فرمانده اینجا کیست؟/ بزرگ اشرار سیستان به حاج قاسم چه نوشت؟
م و به کرمان رفتم. هدیه 30 هزار تومانی حاج قاسم حاج قاسم به کرمان آمده بود. از ایشان برای هدایا تشکر کردم، از مبلغ این کالاها پرسیدم. گفت اینها را داشته باش بعداً با شما حساب می کنم. گفت حالا دیگر بهانه ای برای طولانی شدن دوران عقد نداری برو و سریع تر کارهای ازدواجت را پیش ببر. گفتم حتماً، رفتم زابل کارهایم را انجام دادم، 10 روز بعد به کرمان برگشتم، کارت های عروسی ام را چاپ کرد ...
تحلیل های خارجی پیش از انتخابات سال 88 / چرا ترفند دشمنان علیه انقلاب عقیم ماند؟
و یک پاراگراف ده سطری اسم شان بود که قبلاً به بلندی 12- 10 سانت به صورت باریک در روزنامه چاپ شده بود، از آقای موسوی حمایت کردند. وقتی آنها آن متن را آوردند من امضا کنم آن موقع من معاون فرهنگی دانشگاه بودم، آن روز درس داشتم در دانشکده بودم، خیلی صریح گفتم ایشان را قبول ندارم، تا از او پشتیبانی بکنم، گفتم امضا نمی کنم. بعضی دیگر از اساتید همین فکر را داشتند و امضا نکردند. بنابراین خیلی ...
تقلید از هر صدایی بد است؛ چه صدای شجریان، چه ایرج و گلپا
.... استاد دو بار آن شخص را که کُپی آقای گلپایگانی می خواند، رد کردند. یک بار یکی از دوستانمان وقتی به کلاس آمد، آواز گلپا را تقلید می کرد و درست مانند او می خواند. استاد به او گفتند که آقاجان، خودتان باشید! او هم گفت که من خودم هستم! استاد گفتند نه خیر! خودتان نیستید؛ هر وقت خودتان شدید، قبول می شوید. استاد دو بار آن شخص را که کُپی آقای گلپایگانی می خواند، رد کردند. بار سوم که آمد، من گفتم که ...
مهاجرت عجیب الیزابت به پایتخت / رکورد فالورگیری فقط در 3 روز ! + عکس
تعداد دنبال کنندگان اینستاگرامم که در سه روز از 500 نفر به 100 هزار نفر رسید، این قدر عجیب بود و تاثیرش زیاد بود که اصلا نمی توانستم بخوابم! 24 ساعته دلم می خواست حرف مردم را بخوانم، انگار یک گروه دوست جدید پیدا کرده بودم که از ذوق داشتم برایشان می مُردم. چرا بعد از پایتخت ، تا پیش از موج اول و خوشنام در سریال تلویزیونی دیگری بازی نکردید؟ در مدیوم های دیگر فعالیت کردم. در ...
از اول استقلالی بودم اما به پرسپولیس رفتم!
لیگ نروژ هم مثل کشورهای روسیه، سوئد، فنلاند و... طوری است که با فرا رسیدن فصل زمستان، بازی های لیگ تمام می شود چون فصل سرما اجازه نمی دهد که شرایط برگزاری مسابقات فوتبال وجود داشته باشد. چرا تیم شما به لیگ دسته اول سقوط کرد؟ 3سال پیش این تیم با کمک من به لیگ برتر نروژ صعود کرد و آن سال بهترین دروازه بان اوبس لیگا شدم. تیم ما 2فصل پیش هم در آستانه سقوط بود که در پلی آف تیم را ...
قاسمی: منتظر بودم گل بزنم و شادی مورد نظرم را انجام دهم/ اشتباهات داوری امتیازات زیادی از ما گرفته است/ ...
ای جز بردن تراکتور نداشته باشیم و خوشحالم به حق مان رسیدیم. وی افزود: بردن تراکتور در تبریز واقعاً کار کوچکی نیست. تراکتور تیم ریشه دار و پرطرفداری است که در دو سال اخیر شرایط مناسبی نداشته و امیدوارم این تیم هم به روزهای خوب خودش برگردد. مدافع ذوب آهن در رابطه با تشکر باشگاه از داور بازی توضیح داد: همانطور که گفتم ما در دیدارهای قبلی خیلی از اشتباهات داوری که تاکید می کنم ...
سوشا مکانی: از اول استقلالی بودم/ وحید امیری سانتر کردن بلد نبود/ قبل از رشید مظاهری من از استقلال ...
، تعداد سیو و... در چند سال گذشته بررسی کنید. البته این را هم بگویم که در برخی کشورها، به سایت ها یا پیج ها پول می دهند تا آمار بازیکن را بالا ببرند ولی در فوتبال نروژ این چیزها وجود ندارد. اقتصاد نروژ قوی است و شاید حتی خبرنگاران درآمد بهتری نسبت به فوتبالیست ها داشته باشند. اینجا نمی توان پول داد و آمار فیک خرید. این فصل در یک بازی 7گل خوردی و متهم به تبانی شدی. درست است؟ من متهم ...
جمعه های انتظار| معیار دوستی با امام زمان (عج)
تقریباً یک-ونیم ساعت بلند شد و رفت. بعد از یک یا دو روز، مشتری دیگری آمد و ما مثل مشتری قبلی با او رفتار کردیم. او هم جنس را نخرید و رفت. مشتری سومی آمد و او هم به همان کیفیت، جنس را نخرید و رفت. مشتری چهارم، پنجم، تا هجده مشتری آمدند و به همین کیفیت، جنس پسندشان نشد و می رفتند. یک روز دیگر خسته شده بودم و مأیوس از فروش اجناس، به خودم گفتم: اینهمه مشتری آمد و می ...
تلاش دو دوست برای فرار از اتهام قتل
گویند امیر این کار را کرده است. من نمی دانم به چه دلیل امیر قتل را گردن گرفته است؛ اما اطمینان دارم برادرم به دست آرمان کشته شده است . در ادامه امیر به عنوان متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت. او اتهام قتل را رد کرد و گفت: من هرچه گفتم دروغ بود. برادر یاسر درست می گوید. من قاتل نیستم و آرمان یاسر را کشته است. او درباره اینکه چرا قبلا به قتل اعتراف کرد، گفت: من به قتل اعتراف کردم؛ چون تحت ...
میان ناصر رزازی و ابراهیم تاتلیس گیر کرده بودم
، اما احساس می کنم آن ها فقط به دنبال پرکردن برنامه هایشان هستند و توجهی به احساسات و خواسته های مردم ندارند. از صفامنش می پرسیم در 10 سال گذشته شاهد تغییری در این رویه بوده است یا نه و او می گوید: شما خودتان بگویید در این 10 سال چه اتفاقی برای شبکه زاگرس افتاده است؟ چیزی نگوییم بهتر است و ان شاالله مدیران از این به بعد یا فکری کنند یا اساسا این شبکه را تعطیل کنند. چرا؟ چون ما کپی شبکه یک ...
مطالعه استعداد نمی خواهد، انگیزه می طلبد!
و یاد بگیرم و قالتاق نشوم. او تأکید داشت که با روحانی، وزیر و وکیل آشنا شوم تا خوب سخن گفتن را بیاموزم و آینده درخشانی داشته باشم. به پدرم در همان سن و سال گفتم، من هم اکنون تابلو نویسی می کنم. از سال های نوجوانی شروع کرده بودم به تابلو نویسی و پول خوبی هم درمی آوردم. تقریبا دوبرابر پدرم که حقوق می گرفت، درآمد داشتم! به پدرم در همان زمان گفتم که نگران آینده من نباش، من خیلی پول دارم! پدرم گفت پول ...
قربانی: مقابل ناسالمی ها ایستادم و تاوانش را با اخراج دادم/ مدیران رایکا با گرفتن پول از بازیکنان هزینه ...
پیروز قربانی در گفتگو با خبرنگار ورزشی ایلنا در خصوص برکناری خود از هدایت رایکا اظهار داشت: من همیشه گفته ام و بازهم می گویم سالم بودن در این فوتبال تاوان دارد و من با افتخار از این تیم اخراج شدم. مطمئن هستم در سال های آینده برای پسرم این جریانات را تعریف کنم کیف می کند و می گوید چه پدری دارم. خوشحالی من هم بیشتر از این است که بازی هایم را بردم و اخراج شدم و اخراج شدن بعد از پیروزی خیلی معنی دارد ...
عامل قتل نامادری و کارمند شرکت راه آهن: در دادسرا فهمیدم 2 نفر را کشته ام
.... وقتی اولین تیر را شلیک کردم خون ندیدم و با خودم گفتم تیرها مشقی است. من اسلحه را به سمت مقتول گرفتم تا او را بترسانم با دیدن اسلحه به من گفت این چه کاری است که می کنی و من ناگهان شروع به شلیک کردم. فکر می کردم فقط زخمی شده است، از پارکینگ بیرون آمدم و به خانه رفتم. وی درباره علت قتل نامادری اش گفت: 20 سال قبل مادر و پدرم از هم جدا شدند و بعد از مدتی هم پدرم با نامادری ام که یک پسر ...
گریه پشیمانی مهماندار قاتل در جلسه بازپرسی
گلوله گرفت. نخستین قربانی او از مدیران شرکت راه آهن سیمرغ بود که در پارکینگ راه آهن به قتل رسید و دیگری نامادری اش بود که یک ساعت پس از جنایت اول، هدف گلوله های مرگبار قاتل قرار گرفت. متهم که روز بعد از جنایت خودش را تسلیم پلیس کرد، صبح دیروز برای تحقیق به شعبه سوم دادسرای جنایی تهران منتقل شد و وقتی پیش روی بازپرس ساسان غلامی قرار گرفت، ادعا کرد که تازه متوجه شده که ...
مربی استقلال را به ورزشگاه راه ندادند / کارت مربیگری مهم نیست باید بلیت بخری!
فدراسیون فوتبال بیاید و دعوت نامه برای من بیاورد اما هرچه صبر کردم خبری نشد. تصمیم گرفتم یک ساعت مانده به شروع بازی خودم به استادیوم بروم. رفتم به سمت باجه بلیط فروشی اما تمام بلیط ها تمام شده بود در حالی که ناامیدانه میخواستم به خانه برگردم یک آشنا مرا جلوی ورزشگاه دید و گفت شما می توانید با همان کارت مربیگری خود وارد استادیوم شوید. من هم کارتم را جلوی درب ورودی نشان دادم و داخل رفتم و ...
زمین هوایم را دارد!
جمع شوند و درباره ی برنامه ی امتحان های نیم سال اول نظر بدهند. خیلی هم تحویلمان گرفت. همه ی بچه ها دور میز وسط اتاق نشستند تا جلسه شروع شد. اما چیزی که چشم همه را گرفته بود، مراسم پذیرایی بود؛ جلوی هرصندلی یک قطعه پیش دستی، مقادیر قابل توجهی انگور، یک دستگاه موز زرد و یک فروند خیار به ما چشمک می زدند. بچه های شورا کفشان بریده بود. البته اوایل جلسه، همه خوددار بودند و حرف های قلمبه سلمبه ...
پای صحبت های یک قاتل؛ دو نفر را با شلیک گلوله کشتم!
... دلیل اینکه پول ارثیه را می خواستی چه بود؟ من 40ساله ام و سرمایه درست و حسابی ندارم. علاوه بر این کار مناسبی هم ندارم. پولم را در بورس گذاشتم اما سهامم سقوط کرد و به خاک سیاه نشستم. همه درها به رویم بسته شده و شکست خورده بودم. این همه سال کار کرده بودم و هیچی نداشتم. به همین دلیل می خواستم با پول ارثیه کاری برای خودم دست و پا کنم. نامادری ام اما اجازه فروش خانه را نمی داد. از سوی دیگر به ...
قربانی پس از برکناری از هدایت رایکا: باشگاه خرج خود را از بازیکنان پولی درمی آورد/ با افتخار اخراج شدم
پیروز قربانی در گفت وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم ، درباره خبر پایان همکاری اش با باشگاه رایکای بابل به دلیل مصاحبه روز گذشته (سه شنبه) خود اظهار داشت: همکاری من با رایکا با افتخار تمام شد! دوستان مصاحبه مرا را بهانه کردند، اما سناریو از چندین هفته قبل شروع شده بود. باشگاه خرج خود را از بازیکن پولی درمی آورد و از چند خانواده بی بضاعت پول می گرفتند؛ بعد هم می گفتند ما برای تیم هزینه می کنیم ...
اسکواش زندگی مرا به چالش کشید
.... هفته ای 2 روز با مربی تمرین می کردم. تمام هفته چشم انتظار بودم تا این 2 روز از راه برسد. در دانشگاه رشته نساجی خواندم. در دانشگاه هم عضو تیم والیبال شدم. ورزش بخش جدایی ناپذیر زندگی من بود. حتی وقتی به تهران می آمدیم به باشگاه کوشک درخیابان فردوسی می رفتم. باشگاه انگلیسی ها بود که سالن اسکواش هم داشت. درباشگاه الهیه هم یک کورت اسکواش بود که می توانستم در آن هم تمرین کنم. کاشفی سال 1378 به ...
قاتل: از قصاص نمی ترسم
که داشتم دو ترم بیشتر درس نخواندم و انصراف دادم و بعد هم در سال 83 به عنوان مهماندار قطار تهران -یزد استخدام شدم و شروع به کار کردم. مشکلاتی در خانه داشتم، اما مشغول کارم بودم و همه چیز خوب بود، اما با آمدن ویروس کرونا مسافران کم شدند که من و همکارانم در لیست تعدیل نیرو قرار گرفتیم و در نهایت هم سال 99 درحالی که مبلغی طلب کار بودم از محل کارم اخراج شدم. من از همان ابتدای ورودم به عنوان ...
حکمی که رئیسی برای سردار سلیمانی زد
) است. پنج دقیقه ای که در مقابل 75 سال قرار گرفت همچنین در بخشی دیگر از کتاب سیمای سلیمانی با عنوان پنج دقیقه به روایت صادق خرازی معاون نماینده ایران در سازمان ملل در سال های1989 تا 1995 آمده است: آخرین دیداری که با هم داشتیم، چهار روز قبل از شهادتش بود. کنار یک عالم بزرگ فرزانه بودیم که در فقاهت، فلسفه، تقوا و زهد شاخص بود. به آن عالم گفت: سحرگاه با خدای خود نجوا می کردم و در ...
ماجرای دو قتل به خاطر ورشکستگی در بورس
.... همه درها به رویم بسته شده و شکست خورده بودم. این همه سال کار کرده بودم و هیچی نداشتم. تصمیم گرفتم مدیر شرکت را به قتل برسانم و انتقام اخراج شدنم را بگیرم. از سوی دیگر به پدرم گفتم یا 300میلیون تومان به من پول بده یا خانه را بفروش اما نامادری ام عصبانی شد و به پدرم گفت حق فروش خانه را ندارد. همین موجب عصبانیتم شد و دست به قتل دوم زدم و نامادری را هم کشتم./ همشهری ...
واکنش پانته آ پناهی به عدم پخش خاتون +عکس
زمان کم سن و سال بودم و تئاتر سیاها را بازی می کردم و با خودم می گفتم؛ چه چیز بیشتری از بازیگری می خواهم؟ در تئاتر مهم بازی کرده ام، با این تئاتر به خارج رفته ام، خودم و گروه مان معروف و مشهور شدیم، پس همین برای من در عرصه تئاتر کافی است و باید دنبال کار دیگری بگردم که من را خوشحال کند به همین دلیل منشی صحنه شدم. گفتگوی مازیار میری (کارگردان) با پانته آ پناهی ها (بازیگر) ...
دو قتل فقط در 60دقیقه/ قاتل هم صاحبکارش را کشت، هم نامادری اش را
تیر خریداری کردم و راهی تهران شدم. روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟ من از ساعت رفت و آمدهای مقتول باخبر بودم. داخل پارکینگ راه آهن رفتم و به کمین نشستم و به محض اینکه مقتول به سمت خودرواش رفت با اسلحه به سمت او نشانه گرفتم. پس از شلیک به سراغ نامادری ام رفتم تا از او هم انتقام بگیرم. بعد از قتل کجا رفتی؟ در خیابان ها پرسه می زدم، از کاری که کرده بودم به شدت پشیمان بودم و نمی دانستم چکار باید انجام دهم. می دانستم که به خاطر دو قتلی که مرتکب شده بودم، چه سرنوشتی در انتظارم است. اما عذاب وجدان لحظه ای رهایم نکرد و درنهایت تصمیم گرفتم خودم را تسلیم کنم. ...
اعترافات جدید قاتل مدیر راه آهن و نامادری اش در دادسرا / او میهماندار قطار بود + عکس
طلب 12 میلیونی ام را بگیرم.اما او امروز و فردا می کرد. خسته شده بودم و می گفتم من را بازی نده.روز حادثه باز سراغش رفتم و 10دقیقه در کانکس محل کارش حرف زدیم.باز همان وعده ها را داد.بعد به پارکینگ رفتم و منتظرش ایستادم تا باز با او حرف بزنم.یکدفعه نمی دانم چه شد که خشم جلوی چشمم را گرفت. از راه آهن تعدیل شده بودی؟ نه خودم بیرون آمدم.اول مهماندار قطار بودم و بعد مدتی ...
صحنه ای از سردار سلیمانی که هیچ دوربینی آن را شکار نکرد
فروتنی است و هر آنچه می گوید از دل برآمده و بر دل می نشیند. می گوید صحبت کردن از آن اقیانوس بسیار سخت است و افتخار می کند که از سال هفتاد و بعد از اتمام تحصیلات هم رکاب درمان حاج قاسم بوده است. بوسه باران با پای برهنه برای او افتخار است که در ایام بیماری پدر و مادر حاج قاسم، احوال پرس خانواده این شهید بوده و می گوید: خاطرم هست شب هایی که حاج قاسم برای انجام عملیات آماده می شدند ...
معتمدی: چنین اتفاقاتی را در زندگی ام ندیده بودم
امیدوارم که به آرزوهای بزرگ تری که دارم هم دست پیدا کنم. من بعد از مشورت با کادر فنی وزنم را روی 102 کیلوگرم نگه داشتم و خدا را شکر که این وزن هم المپیکی شد. 102 کیلوگرم یکی از اوزان وزنه برداری در مسابقات 2024 پاریس است. البته کار سخت تر می شود، چون مدعیان 96 کیلو و 109 کیلو هم به 102 کیلوگرم می آیند. به هر حال المپیک است و سه سال زمان دارم تا خودم را برای رسیدن به آن و رفتن روی سکو آماده کنم. خودم این ...
اختلاس گران به دانشگاه نمی روند!
ریاضیدان ها که اکثراً از اروپا (انگلیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا) بودند و فکر اولیه بیشتر این تکنولوژی ها در اروپا بوجود آمد. اما بعد از جنگ جهانی دوم می بینید همین افرادی که در کشور خودشان اینقدر عزت و احترام داشتند، به آمریکا مهاجرت می کنند! سال 1945 و با پایان جنگ جهانی دوم، این مهاجرت عظیم در درجه اول از اروپا به آمریکا و بعد از سَمت ما شروع شد؛ اینکه می گویم ما یعنی ایرانی ها؛ دوستان تُرک ما، دوستان ...