قاسمی منجزی: استرس کشتی فینالم زیاد بود
سایر منابع:
سایر خبرها
محاکمه نامادری به اتهام قتل
تو را برای پرستاری بچه ها گرفته و یکسال دیگر طلاقت می دهد. او می گفت حالش خوب شود دوباره رجوع می کند. او به بچه ها یاد داده بود خودکشی کنند. چون یک روز نادر وقتی از خانه مادرش آمد گفت اگر به حرفش گوش ندهم قرص می خورد. گفتم چه کسی این حرف را به تو یاد داده که گفت مادرش گفته است. مادر بچه ها که از طلاقش پشیمان شده بود به همین خاطر قصد داشت زندگی ما را بهم بزند. حالا هم با این شکایت یکسال و نیم است، مرا فقط به اتهام نامادری به زندان انداخته است. در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد. ...
همه می دانستند شوهرم شهید شده، جز من! + عکس
ایران می توانستم، پدر و مادرش گفتند که البته زخمی است. بعدش برگشتند و گفتند نه، شهید شده... *: وقتی که به شما گفتند زخمی است شما آن لحظه چه حسی داشتید؟ همسر شهید: هیچ؛ دست و پای من مثل اینکه شکسته است، هیچی، نه می توانستم راه بروم، نه می توانستم چیزی بگویم، نه می توانستم کاری بکنم، نه جایی بروم. پیش از آن این رقم بودم؛ پیش از اینکه این شهید شده خدا بیامرز شاید یک هفته دو هفته ...
انتقاد تند سیاوش یزدانی از باشگاه استقلال
...: می دانم به ضررم می شود اما دوست دارم صادقانه صحبت کنم نمی دانم چه بگویم، واقعا در این مدت خیلی تحت فشار بودم؛ خیلی دوست داشتم به صورت حضوری در برنامه باشم اما بنا به دلایلی مجبورم که فعلاً سکوت کنم؛ الان که صحبت های عزیزان (سمیعی و زاهدی) را شنیدم، گفتم که توضیح کوتاهی بدهم. نمی توانم همه حرف ها را بزنم اما سعی می کنم مثل همیشه با صداقت صحبت کنم، هر چند که به ضرر خودم ...
سیاوش یزدانی: مجیدی من را به تمرین راه نداد؛ خدمت سربازی برایم مقدس نیست!
بودم و با تیم به مشهد رفتم. امروز در رختکن گفتم تکلیف من چیست؟ می گفتند تو را به فجرسپاسی داده ایم و سه ماهه به استقلال بر می گردی و بازی می کنی. پنج ماه است که چنین حرفی را به من می زنند. اگر قرار است سرباز شوم، زودتر می گفتند. چرا با آینده من بازی کردند؟ سیاوش یزدانی قربانی شد. با این شرایط آینده ام تباه می شود. من 30 سال زحمت کشیدم و فوتبالیست استقلال و تیم ملی شدم. با یک سهل انگاری تمام زندگی من ...
توصیف شهید حسین خرازی از نگاه شهیدان سلیمانی و کاظمی
هر چند دورا دور جویای حالش بودم و از احوالش خبر داشتم با بی صبری منتظر فرصتی بودم تا بتوانم به دیدارش بروم بعداً فهمیدم او هم منتظر من بوده است. بالاخره یک روز به دیدارش رفتم بسیار خوشحال شد از من گلایه کرد که خیلی پیشتر از این منتظرت بودم. شرمنده شدم، اما او می دانست که من برایم مقدور نبود. از نحوه مجروح شدنش پرسیدم گفت: در اوج عملیات، در یک منطقه پرخطر در میان جهنمی از آتش و گلوله و ...
یزدانی: آجورلو گفت چرا به نظام وظیفه می روی؟!/ سربازی مقدس است اما الان برای من مقدس نیست!+ ویدیو
فجرسپاسی برویم. این بازیکن استقلال ادامه داد: باشگاه خیال من را راحت کرده بود. من حتی تا امروز امیدوار بودم و با تیم به مشهد رفتم. امروز در رختکن گفتم تکلیف من چیست؟ می گفتند تو را به فجرسپاسی داده ایم و سه ماهه به استقلال بر می گردی و بازی می کنی. پنج ماه است که چنین حرفی را به من می زنند. اگر قرار است سرباز شوم، زودتر می گفتند. چرا با آینده من بازی کردند؟ سیاوش یزدانی قربانی شد. با این شرایط ...
طالب نعمت پور سکوتش را شکست: هم تیمی ام مرا دوپینگی کرد/ می خواستند شکمم را پاره کنند
رفتم به سمت کشتی فرنگی سوق پیدا کردم. اولین بار به مسابقات آموزشگاهی نونهالان رفتم که چهارم شدم. سال بعد از آن به مسابقات منطقه ای رفتم که چند استان در آن حضور داشتند و آنجا موفق به کسب مدال طلا شدم. دو سه مسابقه دیگر شرکت کردم و آخرین بار در مسابقات کشوری در وزن 54 کیلوگرم چهارم شدم. *کشتی گیر ریز نقشی بودم سال بعد به رده جوانان رفتم و به یکباره قد کشیدم و وزنم در ...
یزدانی: آجورلو و مجیدی به من گفتند مشکلت حل می شود/ جواب آینده فوتبالی من را چه کسی می دهد؟/ با یک سهل ...
حل است، خیال من را راحت کن. احساس می کنم دعوایی بین استقلال و نظام وظیفه شروع شد که دود این ماجرا به چشم ما رفت. روحمان هم خبر نداشت. اگر قرار بود سرباز شویم، می گفتند که به فجرسپاسی برویم. این بازیکن استقلال ادامه داد: باشگاه خیال من را راحت کرده بود. من حتی تا امروز امیدوار بودم و با تیم به مشهد رفتم. امروز در رختکن گفتم تکلیف من چیست؟ می گفتند تو را به فجرسپاسی داده ایم و سه ماهه به ...
در اعزام یزدانی به سربازی اشتباه سهوی صورت گرفته است/ استقلال با آینده ام بازی کرد
شد که دود این ماجرا به چشم ما رفت. روحمان هم خبر نداشت. اگر قرار بود سرباز شویم، می گفتند که به فجرسپاسی برویم. مدافع سرباز استقلال افزود: باشگاه خیال من را راحت کرده بود. من حتی تا آخرین لحظه امیدوار بودم و با تیم به مشهد رفتم. در رختکن گفتم تکلیف من چیست؟ می گفتند تو را به فجرسپاسی داده ایم و سه ماهه به استقلال بر می گردی و بازی می کنی. پنج ماه است که چنین حرفی را به من می زنند. اگر ...
واکنش قاسمی به حضور مادرش در سالن: گفته بودم یا می برم یا می میرم
ام را در مبارزه فینال انجام دادم، چرا که نمی دانستم به فشار و استرس مبارزه فینال غلبه کنم یا اینکه مادرم آن بالا اتفاقی برایش رخ ندهد و پَس نیافتد. دارنده 2 مدال طلای قهرمانی آسیا ادامه داد: مسابقات جام تختی در سطح بالایی برگزار شد و خیلی سخت بود. خدا را شکر توانستم حداقل در این شرایط بد کرونایی و اقتصادی ذره ای دل مردم را شاد کرده باشم. این فرنگی کار اهل مسجد سلیمان در خصوص ...
قاسمی منجزی: دیگر مادرم را به سالن کشتی نمی آورم!
فرنگی کار سنگین وزن ایران گفت: در طول مبارزه مدام این ترس را داشتم که مادرم از استرس دچار مشکل شود. به گزارش ایسنا، امیرقاسمی منجزی فرنگی کار وزن 130 کیلوگرم ایران درباره قهرمانی در جام تختی با شکست حریف ارمنی و همچنین حضور مادرش برای تماشای مبارزه فینال گفت: خدا را شکر مسابقات تمام شد؛ واقعا یکی از سخت ترین کشتی های زندگی ام را در مبارزه فینال انجام دادم. چرا که نمی دانستم به فشار و استرس مبارزه ...
قاسمی منجزی: همیشه آماده جنگم/یا می بَرم یا می میرم
به گزارش ایرنا، امیر قاسمی منجزی روز دوشنبه در گفت و گویی در خصوص قهرمانی در جام تختی و همچنین حضور مادرش برای تماشای مبارزه فینال اظهار داشت: خدا را شکر مسابقات تمام شد؛ واقعا یکی از سخت ترین کشتی های زندگی خود را در فینال برابر حریف ارمنستانی انجام دادم. چرا که نمی دانستم به فشار و استرس مبارزه فینال غلبه کنم یا اینکه مادرم آن بالا اتفاقی برایش رخ ندهد و پَس نیافتد. دارنده 2 مدال ...
مأمور مترو کیسه طلا را به صاحبش رساند
ایستگاه رساندم و مشغول کنترل سکو به سمت انتهای آن بودم که متوجه شدم قطار درحال ورود به ایستگاه است. سریع خودم را به ابتدا سکو و جایی که آسانسور برای خروج مسافران است و تعدادی از دست فروشان حضور داشتند رساندم. طبق اعلام پلیس طلاها در کیسه زباله مشکی بود و من هم دنبال بسته ای با همین مشخصات بودم که قبل از رسیدن به آسانسور، روی صندلی که یک مسافر در کنار آن نشست بود یک بسته مشابه دیدم. به سرعت ...
یواشکی های سردار برای رفتن به سوریه + عکس
، من خودم هستم، چی شده مگر؟ می گفتم واقعا خیلی تغییر کردی؛ خیلی اخلاقت خوب شده. **: چند تا اعزام داشتند؟ همسر شهید: دو بار رفته بود؛ دفعه سوم بود دیگر شهید شد. **: هر بار که می آمدند مرخصی چقدر می ماندند و برمی گشتند؟ همسر شهید: دو ماه آنجا بودند؛ دفعه اول دو ماه بود، دفعه دوم که آمدند شش ماه بودند که من ایران بودم، شش ماه ماندند، من رفتم افغانستان و ...
رژه رفتن یزدانی و مرادمند چه دردی از این مملکت دوا می کند؟/ سرمایه های فوتبال باید پشت میز بنشیند؟
... امیدوارم با همه همین طور رفتار شود. من خودم شخصاً 4 سال خدمت کردم و عمر فوتبالی ام تلف شد. چرا چهار سال؟ چون من پذیرش سپاه شده بودم ولی بدون اینکه از قانون خبر داشته باشم رفتم و سرباز نیروی انتظامی شدم. یک سال بعد از شروع خدمتم، سپاه شکایت کرد و مرا به دادگاه نظامی خواستند. گفتند سرباز فراری است! در حالی که من در نیروی انتظامی داشتم خدمت می کردم. بعد از یک سال خدمت ...
یادآوری خاطرات گذشته، سالمندان را دچار افسردگی می کند؟
سفره می انداختم از این سرِ خانه تا آن سر، دور تا دور مهمان می نشست... یک دفعه هم نشد وقتی مهمان سرزده داشتیم، هول کنم. با هرچه بود سفره پهن می کردم رنگین و آبرومند... ساعت قدیمی که از پدربزرگم به من رسیده بود را خودِ ساعت ساز هم نتوانست درست کند، دست آخر خودم درستش کردم... شب عیدی من بودم یک سطل رنگ و فرچه؛ خانه را خودم رنگ می کردم بیا و ببین! چنین و چنان... نمونه این جمله ها را از ...
فراز و نشیب های زندگی یک کارآفرین معلول
معلول می گوید. از افرادی که بسیار بااستعداد و کوشاتر از افراد سالم هستند. او سپس درباره آشنایی اش با مجموعه اکوتک می گوید: 12 سال است که خودم بیمه را می پردازم تا برای بازنشستگی درآمدی داشته باشم. حدود 4 سال پیش دنبال کاری بودم من را بیمه کند. رفتم دفتر کاریابی بهزیستی در خیابان کوثر و آنجا جرقه کار الان به ذهنم خورد. آنجا برخورد بسیار عجیبی داشتند و کار هایی با درآمد بسیار کم پیشنهاد دادند. ...
هنرمندی که نیازمند حمایت صدا و سیما است
منتظر رفتن به سالن سینما بودم ناگهان چشمم به ایشان افتاد. بلافاصله شناختمش و به سراغش رفتم. خودم را معرفی کردم و به او گفتم که من فیلم های شما را دیده ام و تحلیل های آن ها را در مجلات مختلف سینما خوانده ام. خیلی خوشحال شد. درجریان این گفتگو به او گفتم که چند فیلم کوتاه هم ساخته ام. خیلی دوست دارم که این هنر را ادامه بدهم، اما تجربه کافی ندارم. بعد از دقایقی گفتگو انگار متوجه شد من در این ...
سناریوی جنایی یک زن برای انتقام جویی از شوهر
قتل رسانده باشد. اما او اصرار داشت که بی گناه است و اطلاعی از سرنوشت همسرش ندارد. وی گفت: من و همسرم از مدتی قبل دچار اختلافاتی شده بودیم و مدام جر و بحث و درگیری داشتیم. روز پنجشنبه هم دعوایمان بر سر همان اختلافات بود که پس از آن همسرم به شدت عصبانی شد و خانه را ترک کرد. با خودم گفتم به زودی برمی گردد، اما چند ساعت گذشت و خبری از او نشد. نگران شدم و به موبایلش زنگ زدم، اما جواب نداد. به پارکینگ ...
راننده افغان در سوریه چه می کرد؟! + عکس
: اسم کوچکم حکیمه و فامیلی ام میردادی است. فامیلی خود شهید هم مهردادی است؛ ما دخترعمو پسرعمو هستیم؛ چون آن موقع که می خواستیم بیاییم ایران نتوانستیم بگوییم به واسطه این که شهید شده، برای پرونده مان، چون پرونده مان باید کامل باشد، چون همه کارهایش پنهانی بود؛ چون ما که رفتیم دنبال پاسپورت ایران، گفت برای چی می روید ایران؟ گفتم زیارتی می رویم. گفت بچه ها را چرا می بری زیارت؟ خب همه کارش پنهانی بود ...
قهرمان مسابقات پاراآسیایی، در حسرت پروتز مرغوب!
های ورزشی برگشتند. هفت نفر از دوومیدانی کاران استان آذر امسال در اردوی تیم ملی نوجوانان و جوانان معلول کشور در مسابقات پاراآسیایی 2021 بحرین حضور داشتند؛ جوانانی که نقص عضو نتوانست جلو اراده آهنین آن ها را بگیرد. مصطفی یکی از آن هاست؛ عضو تیم ملی پارادوومیدانی. او پنج مقام استانی، 10 مقام کشوری و سه مقام آسیایی دارد. در این مسابقات با وجود کهنگی پروتز هایش که دیگر وزن او را تاب نمی ...
ماجرای عجیب نازنین ؛ دختر 12 ساله ای که از خانه فرار کرد
... من خودم با این مرد رفتم. در کنار مادرم زندگی سختی داشتم. دیگر نمی توانستم آن زندگی را تحمل کنم. وقتی با این مرد افغان آشنا شدم، او به من محبت کرد و از من خواست که با او زندگی کنم. می دانست زندگی سختی داشتم. قصد کمک داشت. من هم به او اعتماد کردم و از خانه فرار کردم. نازنین حالا سه فرزند دارد. در این مدت زندگی جدیدی را برای خودش آغاز کرده است. او راز زندگی ترسناک در کنار مادرش را ...
ماجرای فرار دختر 12 ساله از خانه مادر
اینکه من از این ماجرا و ورود دوستانش با خبر نشوم، مرا بی هوش می کند. اذیت و آزارهای مادر و دایی و پسردایی هایم از یک طرف و رفتارهای مشکوک مادرم باعث شد که به فکر فرار بیفتم. در این حین با حفیظ پسر افغانستانی که در ساختمان نیمه کاره مقابل خانه مان کار می کرد، آشنا شده بودم. ماجرا را به حفیظ گفتم و یک روز با کمک او از خانه فرار کردم. وقتی به ترکیه رفتیم ازدواج کردیم و آنجا در خانه ای اعیانی مشغول ...
ماجرای گم شدن کیف 700 میلیون تومانی طلا در متروی تهران چه بود؟
زنی به سکو رفت اگرچه امیدی برای پیداکردن نداشت اما نمی توانست بی تفاوت باشد. وی در این خصوص گفت: خود را به سکو ایستگاه رساندم و مشغول کنترل سکو به سمت انتهای آن بودم که متوجه شدم قطار در حال ورود به ایستگاه است. سریع خودم را به ابتدا سکو و جایی که آسانسور برای خروج مسافران است و تعدادی از دست فروشان حضور داشتند رساندم. طبق اعلام پلیس طلاها در کیسه زباله مشکی بود و من هم دنبال بسته ای با ...
چرا نوجوان بداخلاقتان با شما صحبت نمی کند؟
موارد بحرانی، اسرار آنها را حفظ می کنیم و از آنها و دوستانشان در برابر مشکلات معمولی نوجوانان حمایت می کنیم. حرف زدن به معنای حل مشکل نیست یک نوجوان عاقل یک بار در یک جلسه تمرین به من گفت: می دونی، تا وقتی به خانه برسم، 90 درصد از مشکلی را که در مدرسه داشتم، با خودم حل کرده ام. تکرار آن برای مادرم به من در عبور از آن کمک نمی کند. حتی وقتی منشأ آشفتگی و ناراحتی ...
حرفهای عجیب اخباری درباره دعوت به تیم ملی
کردیم اما نگرانی و استرس روی کیفیت ما تاثیر می گذارد چون ما در بازی های قبل از شروع نیم فصل دوم خیلی با کیفیت تر از این بازی کردیم اما متاسفانه نیم فصل دوم را خیلی بد شروع کردیم. دروازه بان تراکتور در بخش دیگری از صحبت هایش به تاثیر غیبت تماشاگران در استادیوم روی کیفیت بازی های تراکتور اشاره کرد و گفت: یکی از دلایل پایین آمدن کیفیت لیگ عدم حضور تماشاگران است؛ چه برسد به تراکتور که ...
طوقی و پری دریایی در شطِ زیر آتش
خرمشهر بودم، در اهواز بودم و جنگ را لمس کرده ام و این طور نبوده که مانند مسافر بیایم و ببینم و بروم و چیزی بنویسم. جنگ به زندگی ام و خانواده ام آسیب زده است و من باید بتوانم این فاجعه را ملموس برای نسل بعدی بگویم. طوقی و زاغی و ماندو همین است و حضور مردم را در جنگ برجسته می کنم. درست است قهرمان هایم نوجوان هستند اما روایت در بستر جنگ است. چرا نام کتاب را طوقی گذاشتید؟ در حوزه نمایشنامه ...
گفت وگو با جعبه سیاه استقلالِ حجازی و آقا فیروز
هم حضور داشته باشد اما به دلیل حضور تئودی یونگ هلندی قید کار در استقلال را زد.او که به نوعی مرد مورد اطمینان حجازی و فیروز کریمی در یک مقطع خاص و در لیگ سیزدهم بود درخواست قلعه نویی را برای ماندن در این تیم رد کرد. این مربی چندین سال است در سطح اول فوتبال ایران حضور دارد و توانست با تراکتور در جام حذفی قهرمان شده و سپس نساجی در حال سقوط را نجات دهد. الهامی در سال های حضورش در فوتبال ...
نیم قرن موسیقی سنتی
کسی بودم که در کلاسهای موسیقی آنجا ثبت نام کردم در محل کاخ جوانان میدان باغ ملی امروز بود. نت خوانی را از استاد ممی زاده فرا گرفتم و نواختن کلارینت را هم از ایشان و ایوب خان دژاکام آموختم و در ماه های محرم در تکیه میدان قلعه و فاطمیه ساز میزدم در 11 سالگی مقام اول نوازندگی کلارینت را در کرمان کسب کردم و عازم مسابقات رامسر شدم. از کی نواختن سنتور و سازهای ایرانی دیگر را آغاز کردید؟ بعد از ...