گذشت با چشمانی اشک آلود
سایر منابع:
سایر خبرها
زن جوان: همسرم مرا طعمه مردان پولدار می کرد!
تا مادرم را ببینم. مرا به بهزیستی بفرستید، حاضر به بازگشت به خانه شوهرم و همدستی با او در اعمال مجرمانه اش نیستم. 100 میلیون بده طلاقت بدهم ماموران برای بررسی ادعا های این زن به تحقیق از شوهرش پرداختند که او منکر موضوع شد و گفت: همسرم بیمار روانی است و برای بستری نشدن در بیمارستان این سناریوی ساختگی را مطرح کرده است. اگر طلاق می خواهد، 100میلیون تومان به من بدهد تا طلاقش بدهم. حبیب ا... صادقی، بازپرس شعبه هشتم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر گفت: با توجه به گفته های زن جوان و شوهرش، تحقیقات برای رازگشایی از ابعاد این پرونده ادامه دارد. ...
سرانجام دوستی با مرد 40 ساله در 16 سالگی؛ طلاق نمی گیرم!
گفت وگو با همسرم به منزل مادرش رفتم که ناگهان مادر شوهرم و دیگر اطرافیانش با من درگیر شدند و پس از توهین و فحاشی تهدیدم کردند که باید از شهریار طلاق بگیرم تا او به سراغ همسر قبلی خودش برود و ... گزارش خراسان حاکی است بررسی های کارشناسی در این پرونده توسط مشاوران زبده کلانتری ادامه یافت. بیشتر بخوانید: سرقت زن 19 ساله با استفاده از ترحم رانندگان تاکسی روایت زن مهربانی که می خواست ضمانت شوهرش را بکند: وقتی به سرطان مبتلا شدم شوهرم زن دیگری گرفت! ...
داستان احساسی و غم انگیز کانسلو بعد از مرگ مادرش
بود را به دخترم و همسرم بدهم. مدافع محبوب پپ گواردیولا در منچسترسیتی افزود: وقتی مادرم را از دست دادم، احساس می کردم در ته چاه هستم. احساس می کردم رباتی هستم که باید کارش را انجام دهد، سپس به خانه برود و بعد از آن هم تکرار یک روز دیگر. بعد از این اتفاق دیگر از بازی کردن لذت نمی بردم و چون مجبور بودم، به آن ادامه دادم. واقعا به این فکر کردم که دیگر به بازی کردن ادامه ندهم چرا که دیگر زندگی ...
محاکمه پسر ورزشکار به اتهام قتل ناپدری
...، قصدم کشتنش نبود اما بعد فهمیدم که مرده است. همان موقع بشدت عذاب وجدان گرفتم اما هیچ وقت جرأت نداشتم خودم را معرفی کنم بخصوص که من در رشته ورزشی ام در حال پیشرفت بودم و نمی خواستم این موضوع زندگی ام را نابود کند. چند سالی گذشت و پلیس همچنان به دنبال شناسایی قاتل بود از آنجا که هیچ ردی از خودم به جا نگذاشته بودم کسی به من شک نکرد فقط خواهرم می دانست. چند سال بعد خواهرم ...
شهادت آرزوی من بود، اما حمید زود تر به آن رسید!
. پدر و مادرم طبقه بالای خانه ما زندگی می کردند و من طبقه پایین. خبر شهادت حمید را به او گفتند. مادرم از بالا صدایم کرد و گفت بیا ناهار حاضر است، درحالی که من ناهار خورده و رفته بودم تا به کارهایم برسم. صدا زدم مادر من که ناهار خوردم. گفت بیا بالا. تعجب کردم و رفتم بالا. چشم های اشک آلود پدر و مادرم را دیدم. برادرم هم گریه کرده بود. فهمیدم خبری است. گفتم بابای عباس شهید شده؟ گفتند بله، به آرزویش رسیده است. خلاصه مراسم باشکوهی همراه با یادبود 28 شهید مفقودالاثر برایشان گرفتند و همسرم را با شکوه تشییع کردند. ...
قتل به خاطر یک تذکر ساده! +مصاحبه باقاتل
.... وقتی مغازه دار با لحن بد به من تذکر داد عصبانی شدم. آن روز به همراه برادرم رفته بودیم جایی برای کار. کار من و برادرم کاشیکاری است. در حال پارک کردن ماشین بودم تا به سراغ پروژه جدید کاری بروم اما درگیری رخ داد و من ناخواسته تبدیل به قاتل شدم. من تا به حال پایم به کلانتری و دادسرا باز نشده بود و حالا در برابر اتهام جنایت قرار گرفته ام و باید در زندان کابوس چوبه دار ببینم. بیشتر بخوانید: پسر جوان با شلیک پدر به قتل رسید در خواست دیه از پدر برای گذشت از قتل برادر نویسنده کتاب چگونه شوهر خود را به قتل برسانیم شوهرش را به قتل رساند! ...
جمعیت 12 هزار نفری زنان سرپرست خانوار فارس در چنبره دردها/روایت بانوانی که روزگار بر وفق مرادشان نیست
ازدواجمان اختلاف هایمان شروع شد و بعد از این بیکاری با 2 فرزند دختر و پسر که یکی از آن ها معلولیت خودم را به ارث برده مجبور به طلاق و جدایی از همسرم شدم. صنوبر گفت: به خاطر آن ده سال طلایی که در مخابرات سپری کرده بودم دیگه شرایط سنی برا استخدام در هیچ اداره ای برایم میسر نبود و از سویی باید زمان زیادی برای ورزش های مخصوصی که پزشک برای پاهای پسرم تجویز کرده بود اختصاص می دادم تا آینده او ...
با مناجات نامه خوان پیشکسوت استان بیشتر آشنا شویم
... هر هفته که به کلاس استاد می رفتم آن ضبط را هم با خودم می بردم تا صدای استاد را ضبط کنم. تا یک هفته هر وقت در زیرزمین خانه کار می کردم، اول در و پنجره را خوب چفت و بست می کردم تا صدا بیرون نرود بعد می زدم زیر آواز. تا آن موقع خانواده صدایم را نشنیده بودند، اما اولین بار که پدرم آواز خواندنم را شنید گفت این هنر علی اکبر، میراثی از پدربزرگش است که به او رسیده است پدر بزرگی که هیچ وقت او را ...
رازهای پنهان و باورنکردنی از زندگی سحر قریشی / ناگفته هایی تکان دهنده
دفتر آن کارگردان معروف بروم. تلفنی به من گفتند که برای تو ماشین خواهیم فرستاد. ماشین ( تاکسی سمند) دنبالم آمد و من سوار ماشین شدم. وارد مسیر شدیم و با راننده صحبت می کردم و متوجه شدم ایشان راننده آقای کارگردان معروف هستند چون شروع به گفتن خاطره کرد و خاطره هایی که ایشان تعریف می کرد بخش هایی از آن را توسط همکاران دیگر شنیده بودم. رسیدیم به دفتر راننده گفتند که همین پلاک است و به ...
گفتگو با زهرا پورعلی همسر و همراه شهید محمد اصلانی | هم سنگر بودیم
کنم که 30 و چند سال در کنارش بودم. الان قبل از اینکه احساس کنم همسرم را از دست داده ام، بیش از همه احساس می کنم یک هم سنگر و همراه را از دست داده ام. به امام رضا (ع) هم بعد از شهادت حاج آقا گفتم که ای صفای قلب زارم، هرچه دارم از تو دارم. هوای من را خیلی داشت او بعد از ازدواج، با همسرش همراه می شود. روحیات این زن جهادی است و با عشق و علاقه سراغ این سبک از زندگی آمده است. من ...
برشی از زندگی شهید احمد حاتمی در کشور انگلستان
به گزارش خبرنگار راهیان نور ، فاطمه حاتمی فرزند دانشمند شهید احمد حاتمی که در کشور انگلستان متولد شده، ظاهر و پوششی کاملاً شبیه یک بانوی مسلمان دارد، اصالت ایرانی در وجود خود را ماحصل تلاش های پدر و مادرش می داند که هرگز اجازه نمی دادند کسی در خانه به زبان انگلیسی صحبت کند. فاطمه حاتمی دانشجوی رشته ژنتیک گفت: همیشه با صوت و تلاوت قرآن پدر بیدار می شدم، هیچگاه قرائت سوره یس بعد از نماز ...
بانوی گره گشا محله | حمایت از نیازمندان؛ از جهیزیه تا وام قرض الحسنه | امدادگر دیروز جبهه، جهادگر امروز ...
فراگرفتم و از دوره راهنمایی، تدریس قرآن به کودکان را در خانه و مسجد محل شروع کردم. پیروزی انقلاب اعتقادات مذهبی ام را عمیق تر کرد و از آن روز تاکنون برای حفظ و نگهداری این اعتقادات هرکاری از عهده ام بربیاید انجام می دهم. خواهر شهیدان مرادی زهرایی به دلیل انقلاب فرهنگی نتوانست کنکور بدهد و وارد دانشگاه بشود، اما این موضوع مانع رشد و حضورش در جامعه نشد و با آغاز جنگ تحمیلی و عزیمت به جبهه بار ...
روایت های عجیب و غریب سارقان تهران
خسارت سنگینی وارد شود. چطور سرقت را انجام دادی؟ 27اسفند بود؛ حدود 4صبح. سوار پرایدم شدم و به کارگاه او رفتم. قفل در را تخریب کرده و به تنهایی وارد آنجا شدم و تمام کفش و کتانی ها را سرقت کردم. با کفش و کتانی های سرقتی چه کردی؟ تعدادی از آنها را به اطرافیانم هدیه دادم و مابقی را در انبار خانه دوستم قرار داده بودم. هدف من پول نبود و صرفا می خواستم به صاحب کار ...
از سرقت کیسه طلا تا پیشنهاد رشوه به پلیس
داخل کیسه نایلونی می گذارد و با خود می برد. با تمام شدن تعطیلات نوروزی، مالباخته و خانواده اش به خانه برمی گردند اما زن جوان به اشتباه کیسه طلاها را در کنار سطل زباله قرار می دهد. همسرش هم که تصور می کند کیسه حاوی زباله است، با مابقی زباله ها کیسه را برداشته و در کنار سطل زباله بیرون می گذارد. چند ساعت بعد مالباخته متوجه می شود که نایلون طلا ها نیست و شوهرش می گوید که آنها را بیرون برده است. زوج ...
گفتگو با همسر شهید صادق دارایی | خوشا جانی که جانانش تو باشی
بیست وپنج ساله، همسر شهید صادق دارایی، نشستم، همان طور که به حسنا، عزیز دردانه دوساله، و طاها، پسر شش ساله اش، نگاه می کردم و تبریک و تسلیت را یک جا گفتم، ضمن عذرخواهی از اینکه در شرایطی که هنوز چند ساعتی از تشییع پیکر نگذشته او را به حرف گرفته بودم، خانه ساده و کوچکش را در حاشیه شهر از نظر گذراندم. در آن لحظه با خودم فکر کردم حتما برای رفتن پسرش به پیش دبستانی با هم نقشه ها داشته اند یا اینکه پدر ...
ادعای عجیب زن جوان برای فرار از خانه/ شوهر: او بیمار روانی است
او ادامه داد: 40 روز قبل، برای انجام کاری از خانه خارج شدم و زمانی که برگشتم از همسرم خبری نبود. ابتدا تصور کردم که برای خرید از خانه خارج شده اما او دیگر برنگشت. دوست و آشنا و فامیل هم از همسرم خبر ندارند و می ترسم برای او اتفاقی رخ داده باشد. تلفن همراهش نیز خاموش است و من هیچ راهی برای پیدا کردن او ندارم. با شکایت مرد جوان، تحقیقات به دستور بازپرس حبیب الله صادقی برای یافتن زن جوان آغاز ...
شوهرم مرا مجبور به سرقت و اخاذی می کرد
خانواده بیاید و طلاقم بدهد. این در حالی بود که در جریان سرقت و اخاذی های سریالی هرچه پول به دست می آوردم را به شوهرم می دادم و خودم نیز پس انداز زیادی نداشتم تا این مبلغ را به شوهرم بدهم و از او جدا شوم تا اینکه در اینستاگرام با زنی به نام فرانک آشنا شدم. سفره دلم را پیش او باز کردم و وقتی دید در شرایط سختی زندگی می کنم به من پیشنهاد داد برای مدتی در خانه اش زندگی کنم تا بعد برای زندگی به کشور ...
ژائو کانسلو: وقتی مادرم را از دست دادم، می خواستم فوتبال را کنار بگذارم
از همه چیز بی نیاز کنم. سعی می کنم به دخترم و پارتنرم عشقی را که او به من داده بود هدیه بدهم. وقتی مادرم را از دست دادم، احساس کردم در ته چاه هستم. حس می کردم روباتی هستم که باید کارش را انجام دهد، به خانه برود و دوباره روز از نو. وقتی مادرم را از دست دادم، دیگر از فوتبال لذت نمی بردم، به فکر تسلیم شدن افتاده بودم چون دیگر هیچ چیز برایم معنی نداشت. عشق به فوتبال کم کم بازگشت ...
همه دار و ندارم را در رمز ارز و بورس به باد دادم
زن 38 ساله که توسط نیروهای کلانتری به اتهام کلاهبرداری دستگیر شده بود، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: در یکی از روستاها به دنیا آمدم. پدرم به شغل بنایی اشتغال داشت و زندگی آرامی را تجربه می کردیم. 20 سال قبل رمضان به خواستگاری ام آمد و من هم که به او علاقه مند بودم، بلافاصله پای سفره عقد نشستم چرا که او شاگرد پدرم بود و شناخت خوبی از خانواده اش داشتیم. اگرچه بعد از آغاز ...
خاطرات حسن روحانی، شماره 3: مادرم می گفت که در دوران شیرخوارگی من، هیچ وقت بدون وضو به من شیر نداده/ من ...
دختران در سنین سیزده چهارده سالگی ازدواج می کردند. ازدواج و زندگی مشترک پدر و مادرم بعد از دوره ی سربازی پدرم شروع می شود؛ بنابراین در زمان ازدواج مادرم در آغاز جوانی بوده و تحصیلاتش در حد تحصیلات مکتب خانه ی آن زمان بوده است. در آن زمان در سرخه دبستان دولتی نه تن ها برای دختران که حتی برای پسران هم وجود نداشت. از این رو معمولا کودکان و نوجوانان در مکتب خانه درس می خواندند. مادرم نیز در مکتب خانه ...
زندان و شلاق مجازات کلاهبرداری از بیوه سناتور
گذاشتن زباله ها از خانه خارج شدم و در ورودی را باز گذاشتم. همان موقع دو نفر از دوستان شوهرم وارد خانه شدند تا اسناد را سرقت کنند، اما تیمسار با دیدن آن ها داد و فریاد راه انداخت. به همین دلیل آن ها توانستند فقط چند نسخه از اسناد را سرقت کنند. با اقرار های متهم، پلیس توانست از 19 متهمی که در این پرونده نقش داشتند، 18 نفر آن ها را شناسایی کند، اما یک نفر از آن ها متواری شد تا اینکه چند سال بعد ...
ادعای عجیب زن جوان برای فرار از خانه
حیوان آزاری در یکی از روستا های گنبدکاووس خبر داد. بیشتر بخوانید خودکشی مجرم سابقه دار مقابل چشمان پلیس مرد سابقه دار، وقتی پلیس را در یک قدمی خود دید با گذاشتن سلاح روی شقیقه اش به زندگی خود پایان داد. بیشتر بخوانید گذشت با چشمانی اشک آلود خانواده همسرم خیلی زیرکانه زندگی مرا از هم پاشیدند و برای شوهرم زن دیگری گرفتند، اما زندگی مشترک او 6 ماه بیشتر دوام ...
راز اخاذی های یک زن گمشده از مردان ثروتمند
تحت تحقیق قرار گرفت. او در تجسس ها راز زندگی سخت خود را این طور روایت کرد: از شوهرم خسته شده بودم. دو سال است ازدواج کرده ایم، ولی در این مدت شوهرم زندگی مرا نابود کرد. او مرتب از من می خواست که به سراغ مردان پولدار بروم، از آن ها اخاذی کنم و پول به جیب بزنم. مثلا سوار خودرو های گران قیمت می شدم، با راننده طرح دوستی می ریختم و بعد او را بیهوش کرده و پول برمی داشتم. یا به خانه مردان ...
روایت همسر شهید دارایی/ بیشتر هوای اهل سنت را داشت
با هم خریدیم زوج جوانی هستند و ثمره زندگی شان دو فرزند است. همسر شهید دارایی می گوید: بزرگترهایمان می گویند که از بچگی مال هم بودیم. پدر و مادرهایمان می گویند که همبازی دوره کودکی هم بودیم تا 5 سالگی. بعد از آن اما به دلیل مراعات های تربیتی و مذهبی دیگر هم را ندیدیم. من دبیرستانی بودم و او هم طلبه یکی از حوزه های علمیه شده بود. به پیشنهاد خانواده اش به خواستگاری آمدند. سال 1393 عقد کردیم. یک ...
خودکشی دختر نوجوان بعد از جدایی پدر و مادر
کبنا ؛ دختر 15 ساله که از جدایی پدر و مادرش دچار افسردگی شدید شده بود، دوبار دست به خودکشی زد، اما با کمک کادر درمان از مرگ نجات یافت. به گزارش کبنا به نقل از ایران، چند روز قبل دختر نوجوانی هراسان با اورژانس تماس گرفت و از آن ها برای نجات جان دوستش کمک خواست. او گفت: دوستم شقایق ساعتی قبل به خانه مان آمد و به بهانه استراحت به اتاق خواب رفت. بعد از چند دقیقه به سراغش رفتم، اما بی هوش روی ...
شهید مرادخانی آمد و مصطفی را با خودش برد!
...: هنوز مأموریتم تمام نشده است. وقتی مأموریتم تمام شد خودم می آیم سر می زنم. همیشه در خواب به او اصرار می کنم این دفعه رفتی مرا هم با خودت ببر که شهید در جوابم می گوید: نه تو باید مواظب بچه ها باشی. سر فرصت می آیم دنبالت. درباره پیکرش خود شهید در وصیتش گفته بود: اگر پیکرم برگشت من را زیر پای مادرم خاک کنید. الان شش سال است که چشم انتظار پیکر همسرم هستم و، چون او آرامگاهی ندارد، مجبورم با خاطرات ...
سناریوی دروغین مرد جوان برای قتل زن صیغه ای در مشهد
جنایت را فاش کند! طولی نکشید که قاضی صفری نیز عازم پلیس آگاهی شد و دقایقی بعد عامل این جنایت مقابل قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب نشست و این جنایت هولناک را چنین بازگو کرد. از حدود 4 سال قبل با آن زن جوان آشنا شدم. من آن زمان در کار تجارت پسته بودم و تعداد زیادی از دختران و زنان جوان را برای شکستن پسته استخدام می کردم در عین حال نیز با پرایدم مسافرکشی می کردم و آن ها را ...
دعوای رضا رویگری با خانم بازیگر | توهین رضا رویگری به سارا خوئینی ها
: اتفاقا خیلی دلم تنگ شده که شما پشت فرمان بنشینید و من کنارتان باشم. الان من یک جورهایی هم زن و هم مرد خانه هستم. البته شاغل نیستم ولی کل مسوولیت های خانه با من است. هنوز تحصیلاتم تمام نشده اما به خاطر وضعیت بیماری رضا یک سال مرخصی گرفتم که از مهر ماه دوباره آن را شروع می کنم. خانم کریمی شما در این مدت که آقای رویگری بیمار هستند چه حالی داشتید؟ تارا: راستش شایعات زیاد برایم ...
آنها واجب ترند
مریم عرفانیان سپاه اعلام کرده بود کسانی که خانه ندارند، بیایند ثبت نام کنند تا در نوبت قرار بگیرند. توسط دوستش از این موضوع خبردار شدم؛ هر چه به همسرم اصرار کردم که: برو ثبت نام کن، ما سه تا بچه داریم و مستأجری برامون سخته... زیر بار نرفت که نرفت. می گفت: بعضی ها چهار پنج تا بچه دارن؛ اون ها از ما واجب ترند. یک مرتبه که به منطقه رفته بود، یکی از دوستانش دوباره با من صحبت کرد و گفت ...
مستمری مددجویان بهزیستی کفاف هزینه ها را نمی دهد / معلولان: صدای ما را به گوش مسئولان برسانید
دارای معلولیت بسیارشدید هست اما تا حالا هیچ حق پرستاری در منزل را نگرفتم . شاپورخزایی هم گفته: بنده با معلولیت شدید ودیسک کمر و در شرایطی که همسرم دارای نارحتی چسپندگی عصب است و به عمل جراحی توده درصورتش احتیاج دارد، مستمری اسفند وعیدی را دریافت نکرده ام. شب عید من شرمنده خانواده شدم وسال با گریه بچه ها و همسرم تحویل کردیم . بهروز مروتی، مدیر کمپین معلولان در گفت وگو با خبرنگار ...