سایر منابع:
سایر خبرها
اعتراف به جنایت بر سر متلک پرانی
روی نیمکت پارک نشسته بودیم که احمد از کنار ما رد شد و به فرانک متلک انداخت. عصبانی شدم و به او اعتراض کردم. او نگاه چپی انداخت و گفت به تو چه مربوط . وقتی این حرف را شنیدم بیشتر عصبانی شدم و او را هل دادم و یک سیلی به گوش او زدم. همان موقع همراه فرانک از پارک بیرون رفتیم که دقایقی بعد دوستم پیام تماس گرفت و گفت احمد همراه چند نفر از دوستانش با چاقو و قمه به پارک آمده اند و می خواهند با من درگیر شوند ...
کارآفرینی متفاوت دختر ماکویی، بدون دست و پا!/ آرزویم دیدار رهبر در جمع کارآفرینان نمونه است+فیلم
بیشتر کردم. اما اینها بخش سخت افزاری ماجرا بود. می دانستم برای ورود به کار تولید پوشاک، باید به شکل اصولی خیاطی یاد بگیرم. بنابراین در همان روزها در کلاس های فنی و حرفه ای شرکت و شروع به یادگیری مهارت خیاطی کردم. بعد از گذشت حدود یک سال، هنوز هم این کلاس ها ادامه دارد چون دوست دارم هنر خیاطی را تا سطح دوخت های تخصصی یاد بگیرم. ... و من کارآفرین شدم بالاخره ساختمان کارگاه ...
مرد شیشه ای به اتهام سرقت خودرو بازداشت شد؛ در بازداشتگاه معلوم شد همسرش را هم کشته
...> چه شد که به تبریز رفتید؟ چند روزی در تهران بودم و بعد راهی تبریز شدم. با خودم گفتم آنجا کسی مرا نمی شناسد و از طرفی هم پلیس نمی تواند مرا پیدا کند. بعد به یک هتل رفتم و خودروی سرقتی را هم مقابل پارکینگ هتل پارک کردم. البته طوری پارک کردم که ماشین بتواند از آن خارج شود. روز دوم بود که از پذیرش هتل زنگ زدند و گفتند که ماشین را جای بدی پارک کرده ای بیا و آن را جابه جا کن. من که از همه جا بی خبر ...
با همت و اراده، به هدفم واقعیت بخشیدم/ مسئولان شهرستان هیچ حمایتی از حوزه شعر و طنز ندارند
در دانشگاه نیشابور ادامه دادم. وی ادامه داد: از سال 1390 و هم زمان با ترم دوم دانشگاه به واسطه یکی از دوستان و همکلاسی هایم که شاعر بود، با شعر و شاعران معاصر آشنا شدم و به تدریج در انجمن های شعر نیشابور و بعدها خراسان شمالی حضور پیدا کردم و به نوعی در واقع شروع حرفه ای کارم با تشویق های همین دوست همکلاسیم بود. این جوان موفق فاروجی گفت: زمانی که کم سن و سال تر بودم به دو ...
گفت وگو با مردی که به دلیل سوءظن همسرش را با شلیک گلوله کشت
جنایت بزنم. مدت ها بود که به او شک داشتم. البته او هم کمکی نمی کرد تا شک من برطرف شود. به همه رفتارهایش مشکوک بودم. حتی وقتی با خانواده اش تلفنی صحبت می کرد به او شک داشتم. سه سال بود که داشتم عذاب می کشیدم تا اینکه تصمیم گرفتم خودم را خلاص کنم. می خواستم از این عذاب رها شوم. روز حادثه چطور او را کشتی؟ روز حادثه، سه فرزندم در خانه نبودند. دختر کوچکم در مدرسه بود و دختر و پسر ...
دروازه بان سابق تیم ملی فوتسال: دوست دارم مهدی طارمی به سیتی برود
دعوت شوم، وظیفه ام می دانم در بهترین شرایط به این تیم خدمت کنم و سرباز ایران باشم. اگر هم نباشم دعاگوی کل تیم و بازیکنان دیگر هستم. باید به فکر جوانگرایی هم باشیم ولی اگر بشود اسمش را جوانگرایی گذاشت. من 34 سال سن دارم و اگر قرار بر جوانگرایی است باید دروازه بانی بیاید که خیلی جوان باشد. جای شمسایی بودم دروازه بان 20 ساله دعوت می کردم در حدی نیستم که به وحید شمسایی پیشنهاد بدهم ...
از تبلیغ برای انقلاب اسلامی تا کتابت مصحف الهی/ قرآنی که راهی نجف اشرف می شود
... ادای دِین به قرآن همانطور که نگاهم به دستان استاد بود که چگونه قلم فرسایی می کند و این همه زیبایی را روی صفحه می راند، داستان چرایی کتابت قرآن کریم را از او جویا شدم که در پاسخ می گوید: از سال های قبل به دنبال نوشتن قرآن بودم اما کتابت مصحف الهی آمادگی و آداب خاصی می خواهد و من باید به این مرحله می رسیدم. در دانشگاه تدریس می کردم و فرصت کمی داشتم اما وقتی بازنشسته شدم ...
ادعای عجیب قاتل عاشق پیشه / من دو قطبی هستم!
ماشینش جی پی اس وصل کردم تا هر جایی که تردد داشت مطلع شوم.آن روز متوجه شدم که راهی شمال شهر شده است و او را دنبال کردم.وقتی وارد منزل دوستش شدم، حرف هایی به من زد که مطمئن شدم دیگر قصد برقراری ارتباط با من را ندارد و نمی دانم چرا یکدفعه با چاقو به او حمله کردم.من از سال ها قبل مبتلا به بیماری دو قطبی بودم و روز حادثه هم به دلیل همین بیماری اختیار تصمیم خود را از دست دادم و به شیوا حمله کردم. ...
اعترافات مرد متاهل به قتل زن صیغه ای در مشهد
برای کار کردن به مشهد آمدیم. شغلت چیست؟ من کارهای مختلفی را تجربه کرده ام و شغل های زیادی داشتم اما آن زمان شاگرد گچ کاری بودم و به گچ کاری ساختمان مشغول شدم. متاهلی؟ بله! یک پسر هشت ساله هم دارم . چند سال قبل ازدواج کردی؟ 13 سال پیش بود که پای سفره عقد نشستم. همسرت از بستگانت است؟ نه! غریبه بود. چگونه با هم آشنا شدید؟ در خیابان! یک روز در قلعه ...
زن در دادگاه: شوهرم راز مرا فاش کرد
مدام در خانه در حال مقایسه با خواهر و مادرش هستم و به جای تعریف از من همیشه در حال تعریف کردن از چهره خواهرش است. تا در مورد مسأله ای اظهارنظر می کنم با این جمله که تو هنوز بچه ای و نیاز به کمک داری سرکوبم می کند. آقای قاضی من جرأت نمی کنم حرفی بهش بزنم الان من چند روزه که میرم به بیمارستان چون حالم بده ، اما جرأت نکردم بهش بگم چون می دونم اگر بهش بگم مادر و خواهرش خبردار می شوند و برایم حرف درست ...
من و حاج آقا روح الله خمینی
تشریف می آوردند تهران منزل من بودند. من خدمتشان خیلی نزدیک مربوط بودم. اگر هم زیاد می خواستند بمانند خودشان منزلی می گرفتند. چه قبل از 28 مرداد زمان آقای دکتر مصدق که شهردار تهران بودم یا بعدها. یادم هست یک سفری به تهران تشریف آوردند. کابینه علم سر کار بود. حاج آقا روح الله به من فرمودند: من میل دارم راجع به دو نفر از تو بپرسم و تحقیق کنم چون به تو اطمینان دارم. یکی مهندس است که وزیر نیرو شده ...
آنسو فاتی: من مسلمان هستم
خداوند درخواست کمک کردم. همواره به خانواده ام فکر می کنم و در آخر به خودم می پردازم. او درباره روزهای نخست حضورش در بارسلونا گفت: ابتدا بسیار مضطرب بودم. در هفته اول نه می توانستم به درستی غذا بخورم و نه بخوابم. به خودم گفتم که رویای دوران کودکیت برآورده شده است و اکنون در تمرین بهترین تیم جهان هستی. به گریه می افتادم و همواره به خودم می گفتم که تلاش پدر و مادرت باعث شد تا تو اکنون اینجا ...
از کودکی رویای بازی برای بارسلونا را دارم
است. با دیدن بازی های او بزرگ شدم و همیشه هوادارش بودم. دوست داشتم روزی مثل مسی شوم. البته حالا سبک و روش بازی خودم را پیدا کردم و معتقدم هیچکش مثل مسی نخواهد شد. او سبک منحصر به فرد خودش را دارد. البته در بسیاری مواقع سعی می کنم از بازی او کمک بگیرم. این هافبک تهاجمی 19 ساله در مورد آینده اش گفت: از کودکی رویای بازی برای بارسا را داشتم ولی باید دید روند پیشرفتم در سال های پیش رو چگونه خواهد بود ولی قطعا بازی در لیگ های خارجی را مدنظر دارم. همه توانم را می گذارم تا به یک ستاره بزرگ تبدیل شوم. سپس ببینیم قدم بعدی چه خواهد بود. هنوز نمی دانم در لوزکوزن به چنین سطحی خواهم رسید یا ...
عمری است دخیل بسته ایم به ضریحی که نداری!/ گره هایی که به دست امام حسن(ع) باز شد
ه است؟ این روایت ها در مدت دو ساعت ارسال شد. خواندن گزیده این روایت ها علاوه براینکه می تواند ما را با کرامت امام حسن مجتبی(ع) آشنا کند، نوری است که مسیر زندگی مان را روشن می کند. پسرم را از کرم امام حسن دارم! شش ماهه، پسر بزرگم را حامله بودم که درد شدیدی احساس کردم. حسابی ترسیده بودم. به دکتر مراجعه کردم. برایم سونوگرافی نوشت. جوابش که آمد، نگرانی ام بیشتر شد. دکتر گفت جنین ...
قیاسی: به کسب مدال در پاریس فکر می کنم/ به شدت منتظر جام تختی هستم
.... روحیه ام خیلی خوب است و به شدت منتظر جام تختی هستم. قیاسی گفت: گام اول را باید در جام تختی بردارم که صاحب دوبنده تیم ملی شوم. در مورد اینکه در وزن 65 کیلوگرم چه کشتی گیری روانه بازی های آسیایی شود و چه کسی به جهانی برود، کادرفنی تیم ملی تصمیم خواهد گرفت و من همه چیز را ابتدا سپرده ام به خدا و سپس هر تصمیمی که مربیان تیم ملی بگیرند.افضلی: دوست داشتم کشتی را از صفر شروع کنم/ فریدون قنبری ذات خوبی داشت انتهای پیام/ ...
قلی زاده: حرف های پوچ برای من مهم نیست/ همه فقط اسم تیم آمریکا را می بینند
جی پلاس، علی قلی زاده که جزو بازیکنان ثابت تیم ملی فوتبال ایران در دوره اسکوچیچ است در جام جهانی روسیه ناکام بود چرا که نتوانست نظر کی روش را برای حضور در این رقابت ها جلب کند. علی قلی زاده گفت و گویی با فارس داشته که در ادامه می خوانید: درمورد قرعه تیم ملی در جام جهانی 2022 صحبت کنیم. در مورد هم گروهی ایران با انگلیس، آمریکا و برنده بازی پلی آف ولز/ اسکاتلند و اوکراین بحث ...
کمین عروس19 ساله برای راننده تاکسی ها ! / شوم بختی سمیرا بعد تولد دخترش !
به حساب بانکی دیگران اجرا کنم. با این نقشه شوم دخترم را به آغوش گرفتم و سوار یک تاکسی اینترنتی شدم. راننده خودرو انسان شریفی به نظر می رسید من هم از فرصت استفاده کردم و با بیان سرگذشتم سفره دلم را برایش گشودم. راننده میان سال فقط سکوت کرده بود و با دقت به حرف هایم گوش می داد احساس کردم عواطف انسانی اش را تحت تاثیر قرار داده ام به همین دلیل آخرین تیر در ترکش را رها کردم و به او گفتم ...
مربی استقلال را به ورزشگاه راه ندادند!
دعوت نکرده بود بسیار عصبی بود . او در این خصوص گفته بود: جالب است که من به عنوان سرمربی استقلال 9 بازیکن در تیم ملی دارم اما مرا به تماشای بازی های تیم ملی ایران دعوت نمی کنند این در حالی است که حتی مربیان لیگ دسته اول راهم دعوت کرده اند. سپس رایکوف خاطره ای را نقل می کند که شنیدنش خالی از لطف نیست. او می گوید: روز بازی ایران مقابل پاکستان منتظر بودم یک نفر از فدراسیون فوتبال ...
چه طور علی مشهدی به شکل ناگهانی سر از جوکر درآورد؟
روز بی خوابی و خستگی بسیار در طول برنامه نتوانستم که با بچه ها هماهنگ شوم. در هر حال اگر باعث دلخوری کسی شدم عذرخواهی می کنم. مهران غفوریان اولین شرکت کننده ای بود که در مقابل نخندیدن شکست خورد و کارت قرمز گرفت در کامنت خود برای علی مشهدی نوشت: علی جون تو عشق همه مایی من اینجا زیر پستت مینویسم که همه ببینن تو رفیق قدیمی من هستی و چیزهایی توی تو دیدم که برای من معنی واقعی گذشت ...
حمله مریم امیرجلالی به مجید یاسر در لایو: من مثل تو پول دوست نیستم!+ویدئو
کل کل مریم امیرجلالی با مجید یاسر در لایو جنجال به پا کرد. این بازیگر خانم گفت من از وقتی کرونا آمده هیچ کاری را قبول نکرده ام. حتی شب های مافیا هم دعوت شدم اما نرفتم. من مثل تو پول پرست نیستم که از آمریکا می آیی تا فیلم بازی کنی. من جان خودم را دوست دارم.
مسعود فروتن: من برای امروز زندگی می کنم نه برای دیروز
.... وقتی محبوب می شوی و دوستت دارند یا می شناسندت باید لبخند بزنی تا به دوست داشتن تو ادامه دهند. نگاهم به گذشته مثل ورق زدن آلبوم خاطرات است فروتن در پاسخ به این سوال دانایی که اگر به عقب برگردید چیزی هست که بخواهید عوضش کنید؟گفت: نه من هر روز صبح که بیدار می شوم فکر می کنم امروز چه کاره ام، امروز چه کار باید انجام بدهم. به گذشته نگاه می کنم، به صورتی که انگار داری آلبومی ...
بانویی که شکست دلسردش نکرد/ روان شناس و بافنده ای که کارآفرین فرش شد
قالی بافی و روان شناسی فعالیت دارم. در حوزه فرش، کارگاه قالی بافی خودم را ایجاد کردم و به واسطه همین کارگاه چندین بانوی علاقه مند با من همکاری دارند. قبل از این که وارد این دو حرفه شوم سال 1380 بعد از اتمام دوره لیسانس، چون علاقه داشتم مهارتی را یاد بگیرم آموزش خیاطی را شروع کردم، همزمان با یادگیری خیاطی در یکی از مدارس در مقطع پیش دبستان به عنوان مربی مشغول به کار بودم به طوری با درآمد ...
قلی زاده: امیدوارم خاطره پیروزی مقابل آمریکا را زنده کنیم
توانند هر نظری بدهند اما در زمان بازی همه چیز مشخص می شود * در هر جام جهانی فقط یک گروه مرگ وجود دارد که امسال ژاپن در آن قرار گرفته است * هر وقت به تیم ملی دعوت می شوم انگار بار اولی است که برایم این اتفاق می افتد * خوشحالی چند دقیقه ای مردم یک دنیا ارزش دارد * باید در جام جهانی ریسک کنیم * همه فقط اسم تیم آمریکا را می بینند اما همه نفرات ترکیب ...
آنسو فاتی: تا ابد مدیون والورده خواهم بود؛ در ابتدای مسیر قرار دارم
غذا بخورم. اولین باری که به تیم اصلی دعوت شدم با پدرم تماس گرفتم اما جواب نداد. بعد با مادرم تماس گرفتم و شروع به اشک ریختن کردم. بازی کردن برای بارسا رویای من از زمان حضور در اینجا بود و به آن دست یافتم. خاطرات نخستین بازی ام برای بارسا را در ذهن ثبت کرده ام. روز بسیار هیجان انگیزی بود و توانستیم رویای بازی در بهترین باشگاه جهان را محقق کنم. ارنستو والورده به من گفت آرام باش و از اولین ...
تا آخر عمرم به مهار پنالتی علی دایی افتخار می کنم
دانند من از کودکی و نوجوانی عضو تیم پرسپولیس بودم و در 16 سالگی پنالتی علی آقا دایی را گرفتم که گفتم همه عمر به آن افتخار می کنم. الان هم که 33 ساله شدم باز به من می گویند " پسر پرسپولیس" و این برایم باعث غرور و افتخار است. *تابستان 99 آقای سعادتمند مدیرعامل وقت استقلال با من تماس گرفته و دعوت کرده بود به دفترش بروم. به احترام ایشان رفتم اما تلفنی هم گفته بودم تمام وجود و حتی روح من هم ...
این یادت باشه تو جنگ من از همه زرنگ ترم
وقتی که می خواست به خدمت سربازی برود به ما گفته بود: اگر من شهید شدم شما هیچ پولی از هیچ جایی نگیرید. بعد از شهادت او مبلغ دویست هزار تومان بابت هزینه مراسم برای ما آوردند؛ ولی ما آن پول را هم قبول نکردیم و تاکنون یک ریال هم از هیچ جایی نگرفته ایم. (به نقل از برادر شهید) تو جنگ من از همه زرنگ ترم موقعی که می خواست بره جبهه، آمد برای خداحافظی. به او گفتم: نرو داداش! اگه تو بری من می میرم ...
گفت وگو خواندنی با بانوی جانباز 70 درصد(بخش نخست) دختری که هی گم می شد!
رخ داد و چند ساله بودید؟ - در تاریخ 1359/7/5 زمانی که 9 ساله بودم، بر اثر بمباران هوایی مجروح شدم. گویا دشمن تهدید کرده بود که قصد دارد ساعت 5 عصر شهر اهواز را بمباران کند؛ و اعلام شده بود که مردم شهر را تخلیه کنند. متاسفانه بمباران ساعت حدود 2 و یا 2:10 دقیقه شروع شد که منجر به شهادت خواهرم و مجروحیت من شد. زمان بمباران، مردان بیرون از خانه و سرکار بودند. به خاطر همین هم هست ...
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است/ شاعران امروز کدام شعر محمدعلی بهمنی را می پسندند؟
بی گمان زیباست آزادی ولی من چون قناری دوست دارم در قفس باشم که زیباتر بخوانم در همین ویرانه خواهم ماند و از خاک سیاهش شعرهایم را به آبی های دنیا می رسانم گر تو مجذوب کجا آباد دنیایی من اما جذبه ای دارم که دنیا را به اینجا می کشانم نیستی شاعر که تا معنای حافظ رابدانی ورنه بیهوده نمی خواندی به سوی عاقلانم عقل یا احساس حق ...
حکایت دستان مجروح یک هنرمند
گمنام بهشت زهرا ایستگاه صلواتی داریم و متناسب با فصل، از خانواده شهدا و ایثارگران پذیرایی می کنیم. ما را به نمایشگاه های هنری مختلفی دعوت می کنند. 6 مرتبه به جشن مبارک رمضان در ترکیه دعوت شدیم. 35 کشور اسلامی در این جشن شرکت کردند. بنده در این جشن به عنوان هنرمند برگزیده شناخته شدم. چهار مرتبه به عنوان کارآفرین برتر در بخش ایثارگران و جانبازان شناخته شدم. در بیش از 450 نمایشگاه داخلی و ...