سایر منابع:
سایر خبرها
اعترافات رتبه برتر کنکور که سارق شد: زن خیابانی بیچاره ام کرد
در اثنای این معاشرت و رفت و آمدها به او دل باختم و به اصطلاح عاشق شدم. بعد از آن هم او را به خانه مجردی ام بردم. چه مدت با او ارتباط داشتی؟ از حدود دوسال قبل با هم آشنا شدیم ولی یک سال در کنار هم زندگی کردیم. چگونه دستگیر شدی؟ ما در همان خانه مجردی بودیم که همسر آن زن متوجه شده بود و روزی با پلیس به سراغ مان آمد و آن جا بود که فهمیدم به من دروغ گفته و ...
نقشه زشت و قبیح پدرشوهر برای عروسش!
، نگاهش را از من برگرداند و گفت: اگر راضی نیستی نوه هایم را تحویل بده! و با این جمله منزلم را ترک کرد. با رفتن آن ها به روزگار سیاه خودم گریستم. نمی توانستم بدون فرزندانم زندگی کنم. من یک مادر بودم و با دوری دختر و پسرم زجرکش می شدم. ساعتی بعد اشک هایم را پاک کردم و با جاری ام تماس گرفتم. وقتی ماجرا را برای سوسن بازگو کردم، فقط صدای گریه را از آن سوی خط می شنیدم. دقایقی بعد در میان ...
رابطه اشتباه عاشقانه یک زن متاهل منجر به قتل شد!
بهنام وارد خانه شود. نیم ساعتی گذشته بود و ما در راه پله مشغول صحبت بودیم که پسرم از خواب بیدار شده و شروع به گریه کرده بود به همین خاطر همسرم نیز بیدار شده و وقتی مرا در خانه ندیده بود برای پیدا کردنم به راه پله آمد. زمانی که او من را در حال صحبت با بهنام دید به قدری عصبانی شد که با هم درگیر شدند. در همین گیرودار با چاقویی که از آشپزخانه برداشته بود بهنام را زد و از خانه فرار کرد.این زن ...
مریم بانو، صیاد اشک شوق نیازمندان/ حنجره ای که جهادگر شد
که به خاطر نداشتن گوشی در عالم بچگی تصمیم گرفته بود سم بخورد؛ به محض شنیدن درخواست، کمک را استوری کردم و خیلی زود پول گوشی سارینا جمع شد. وقتی تلفن می کرد از گوشی خبر بگیرد مرا خاله صدا می زد مهر این دختر از پای تلفن به دلم نشست و زمانی هم که گوشی را برایش بردم انگار دنیا را بسته بندی کرده و جلوی من گرفتند به همان اندازه که دنیا برای من باشد خشنود شدم. گوش های حلما کوچولو در ...
کارتن خواب معتادی که صاحب ویلا و 7 خانه در تهران شد
موادافیونی باعث شد تا توان کار کردن را از دست بدهد. مشتری هایش را از دست داد و برای تهیه موادمخدر شروع به فروش لوازم خانه اش کرد، به حدی که فقط یک موکت چند متری و یک سماور گازی برایشان ماند که همسرش روی همان غذا درست می کرد. همسرم هم رفت کم کم صبر همسرش به پایان رسید و به خانه پدرش رفت. پول رهن خانه اش نیز ته کشید و صاحبخانه عذرش را خواست. از همان روز کارتن خواب شد و برای تهیه یک ...
تجربه ازدواج با همسر سابق | آیا ازدواج مجدد با همسر سابق عاقلانه است؟
گذاشت لحظه ای آرام و قرار داشته باشم؛ البته این را هم بگویم که همسرم هم علاقه زیادی به من داشت و بعد از طلاق مدام خواهش و تمنا می کرد که برگردم و قول می داد که مصرف مواد را ترک می کند. آیدا می گوید همسرش بعد از 7 ماه موفق به ترک مصرف مواد مخدر شده است: دوباره باهم ازدواج کردیم. روزهای اول همه چیز خوب بود اما سه – چهار ماه بعدش جروبحث هایمان شروع شد و یک سال بعد، همه چیز حتی از قبل هم ...
پادرمیانی رهبر برای ازدواج زوج دانشجو درخواب!
...> ابوالقاسمی: ما در دانشگاه در تشکل انجمن اسلامی دانشجویان مستقل فعالیت می کردیم و مسؤول فرهنگی بودم و خانم توسلی بعد از مدتی که آمدند، جانشین کمیته فرهنگی شدند. حکایت عاشقی و خانه نشینی اوایل هیچ توجهی به ایشان نداشتم و بود و نبود او اهمیتی برایم نداشت اما مدتی که گذشت حس کردم علاقه ای در حال شکل گیری است که دیگر دانشگاه و تشکل نرفتم و به نوعی خانه نشین شدم و بعد از مدتی، فکر ...
افتخار می کنم زادگاهم نی ریز است
که حدود 6 سال از ما بزرگتر بودند. معلم کلاس دوم ما آقای اسماعیل دانشور بود. او پدری مهربان و در عین حال سخت گیر بود. سخت گیریش منطقی بود. آن زمان کتاب کم بود، چند نفر بیشتر کتاب نداشتند. مرحوم پدرم از تهران برای من کتاب تهیه کرد. خوشبختانه بینمان همکاری وجود داشت و با هم می ساختیم و همه از کتاب استفاده می کردند. اما از سال دوم به بعد وضعیت بهتر شد. خانواده ها فهمیدند باید کتاب تهیه کنند؛ به همین ...
افزایش قیمت اجاره ها تا ناکجاآباد!
کار می توانم کنم؟ افزایش اجاره بها و سکونت در مناطق پایین تر شهر یکی دیگر از مستاجران می گوید: سال 95 در منطقه پایداری ساکن بودم و 15 میلیون رهن و 250 هزار تومان برای اجاره یک خانه 90متری پرداخت می کردم. سال 1398 صاحبخانه از من خواست 50 میلیون رهن و ماهی 700 هزار تومان اجاره بدهم. برای همین مجبور شدم با 70 میلیون پول رهن و 400 هزار تومان اجاره به منطقه پایین تری از شهر نقل مکان کنم ...
خواهران دوقلو جیب برهای سریالی امامزاده صالح(ع)!
، اما برخی از آنها حدس می زدند که سرقت توسط 2دختر جوان صورت گرفته است. یکی از آنها به مأموران گفت: در محوطه امامزاده و جایی بودم که نسبتا شلوغ شد. همان لحظه متوجه دختر جوانی شدم که به من نزدیک شده و مرا هول می دهد. چون شلوغ بود، شک نکردم، اما بعد از دقایقی وقتی کیفم را باز کردم از تلفن همراهم خبری نبود. هر چه گشتم اثری از آن پیدا نکردم و وقتی با تلفن همراه یکی از رهگذران با آن تماس گرفتم ...
روایت تکان دهنده 15 روز پارک خوابی دو خانواده مستاجر | یاری دلگرم کننده بچه محل های هیئتی
و از همان داخل به سختی چند کلمه صحبت می کند: وقتی خیلی کوچک بودم پدرم به رحمت خدا رفت و از آن وقت من و مادر باهم زندگی می کنیم. بعد از سال ها زندگی مستأجری از این خانه به آن خانه، همراه با مادر زمین گیر 76ساله ام 10روز زندگی در پارک را تجربه کردم. هیچکس را نداریم. چند وقت پیش برای عمل آب مروارید مادرم اندک پول پیشی را که داشتیم خرج دوا و دکتر کردیم و وقتی در پرداخت اجاره به مشکل برخوردیم صاحبخانه ...
احمد با تن مجروح و دست گچ گرفته راهی فتح خرمشهر شد
مرا صدا می زد. همه این عشق و علاقه مان را می دانستند. در همصحبتی با مادرم می گوییم که بیشتر ناراحتی مان به خاطر خلأ و کمبودی است که از نبودن احمد احساس می کنیم. برادر کوچک مان هم جانباز بود و 17 سال پیش از دنیا رفت. برادر دیگرمان به نام حاج نادر در 46 سالگی به رحمت خدا رفت و مادرمان هنوز می گوید من برای حاج نادر بیشتر دلم می سوزد، چون ایشان هم زحمات زیادی در جبهه کشید و از همراهان حاج قاسم بود ...
دیدار غافلگیرانه با هوو در شب شعر شبانه!
نشستم و با او ازدواج کردم. دو سال بعد در حالی زندگی مشترک ما آغاز شد که همه فامیل حسرت زندگی مرا داشتند، چرا که قنبر در دل همه اطرافیانم جا باز کرده بود و مشکلات دیگران را حل می کرد. به قول خودش مشاوری بی مزد و کار راه انداز بود. در حالی که دو فرزندم هر روز قد می کشیدند من هم از این زندگی راضی بودم و هیچ مشکلی نداشتم. به نقل از خراسان، قنبر از حدود 9 سال قبل هفته ای دو شبانه روز به ...
داماد 22 ساله شکاک، با چاقو به جان همسرش و خانواده او افتاد
گفت تو با فردی در ارتباطی در حالی که من از ترس او جرأت نداشتم حتی گوشی تلفن همراهم را بردارم. این اختلاف ها ادامه داشت تا اینکه یک هفته قبل قهر کردم و به خانه پدرم آمدم. در این مدت هم با شوهرم در تماس بودم اما بیشتر صحبت های ما بحث و دعوا بود تا اینکه ساعت 8ونیم شب چهارشنبه برای صحبت دوباره با من به خانه پدرم آمد، اما نمی دانم چه شد که یک دفعه عصبانی شد و با چاقو به جان من و خانواده ام افتاد. ...
خانمی که با یه خودکار از کارخونه دارها بیشتر پول درمیاره!
؛ از ناکامی درخرید هدیه تا نویسندگی آن ام. مارتین؛شهرت با داستان بزرگسالان الیزابت بدینتر؛فمنیست مشهور آگاتا کریستی؛جنایی نویس متبحر به گزارش اقتصاد آنلاین، تعداد زیادی از نویسندگان زن وجود دارند که به لطف داستان هایی که ساخته اند اگر نگوییم میلیاردر شده اند، میلیونر شده اند. آنها همه ژانرها را شامل می شوند، از کتاب های کودکان، رمان های نوجوانان، رمان های عاشقانه و داستان های معمایی ...
آرزوی فرزندآوری پس از 15 سال محقق شد
سال 90 بود که متوجه شدیم بچه دار نمی شویم، به پزشک مراجعه کردیم. اما مثل همه پروسه های درمان ناباروری ،ابتدا همسرم تحت آزمایش های دقیق تری مثل طی کردن پروسه عکس، آزمایش و استفاده از داروهای تقویتی ماهیانه و کارهای دیگر قرارگرفت. بعد از مدتی که هنوز هیچ نتیجه ای نگرفته بودیم. قرار شد من تحت آزمایش قرار بگیرم. بعد از طی کردن پروسه آزمایش ها برایم مسجل شد که خودم امکان بارداری ندارم. ...
انگاپت: فردای اختتامیه المپیک فهمیدم MVP شده ام! / در ابتدا فوتبالیست بودم
بتوانم در کنار همسرم باشم. این موضوع کمی عجیب بود، چون در آن زمان پیام های زیادی از فضای مجازی از هواداران ایرانی داشتم و خوشحال بودند که من در راه ایران هستم؛ البته من هم از این موضوع خوشحال بودم، اما سرانجام سفرم لغو شد. در سال های اخیر حاشیه های زیادی پیرامون تو ایجاد شده؛ از درگیری و بازداشت تا حبس و زندان، دلیل این حواشی چه بود؟ دوست ندارم درمورد این موضوعات صحبت کنم. ...
پایان پرونده فیلم سیاه از پسر جوان که به قتل منجر شد!
در همان بازجویی های اولیه به قتل اعتراف کرد و درخصوص انگیزه اش گفت: با اینکه من 3 سال از مقتول کوچک تر بودم، اما با هم دوست بودیم و او همیشه به من بیش از حد محبت می کرد تا اینکه یک روز از من خواست به خانه اش بروم من هم قبول کردم اما او آزارم داد و از من فیلم گرفت و از آن روز به بعد دیگر زندگی عادی نداشتم. به طوری که چندبار می خواستم خودکشی کنم. بارها از او خواهش کردم تا فیلمی که از من گرفته ...
فرجام شلیک شیطانی!
بخوانید پایان خونین مهمانی شبانه پسر جوانی که در یک نزاع گروهی با کلت کمری فردی را به قتل رسانده بود، بزودی محاکمه می شود. بیشتر بخوانید دروغ فقط به خاطر پول! بعد از 24 سال زندگی مشترک که رنج و سختی های زیادی کشیدم اکنون همسرم زن دیگری را به عقد موقت خودش درآورده و ادعا می کند فقط به خاطر پول با من ازدواج کرده است و ... بیشتر بخوانید آتش خشم که ...
اینفلوئنسر های کتاب با بازدیدهای میلیونی
...، آلیسون فلاد، | در آگوست 2020، کیت ویلسون، دختری 16ساله از شروزبری، تعدادی نقل قول را از کتاب هایی که خوانده بود در شبکۀ اجتماعی تیک تاک پُست کرد. عنوان ویدئو این بود: بگو دوستت دارم، بدونِ اینکه بگی دوستت دارم . در این ویدئوی کوتاه که آهنگ غم انگیزی روی آن گذاشته، ویلسون، شاگرد اول کلاس، تعدادی کتاب در دست دارد و این نقل قول ها به صورت نوشته روی تصویر ظاهر می شوند. از کتاب داستان دو شهر، تو آخرین رؤیای روحم بوده ای ؛ از کتاب بلندی ...
گلایه ها از شیوه دهک بندی ادامه دارد/ ابهام در چرایی عدم پرداخت یارانه
معیشتی می گرفتیم ولی حالا قطع شده..واقعا چرا؟ ما چون دو وسیله داریم یکی سواری یکی باری که همسرم باهاش کار میکنه ظاهرأ دهک دهم حساب شدیم. شغل همسرم آزاد هست خونه نداریم بیمه هم نداریم. گروهی دیگر از خوانندگان نسبت به مبلغ یارانه ای که به حساب آنها واریز شده است، ابهام یا انتقاد دارند. - واسه من هم 70تومانش رو نریختن، ماجرا چیه؟ - ما خانواده پنج نفره هستیم، تحت پوشش ...
بازداشت طلافروش ورشکسته تهرانی به خاطر سرقت / زن دومم با لاتاری امریکا مرا بدبخت کرد + عکس
. اصرارهای همسرم و علاقه ای که به او داشتم، باعث شد تا درنهایت قبول کنم و خانه، طلافروشی و ماشینم را فروختم و تبدیل به دلار کردم و به همسرم دادم و او را راهی کردم و بعد از آن چند بار تماس داشتیم و بعد هم برای همیشه ارتباطش را قطع کرد. آن زمان مدام خودم را گول می زدم که حتماً مشکلی برایش پیش آمده وگرنه حتماً با من تماس می گرفت، ولی آب پاکی را زمانی روی دستم ریخت که فهمیدم او در دیار بیگانه ...
خاطره بازی ساره بیات+عکس
ساره حضور در مجموعهٔ تلویزیونی یک مشت پر عقاب بود و بعد از اتمام آن با فیلم سینمایی مقلد شیطان وارد سینما شد. بیات در سال 1389 برای بازی در فیلم جدایی نادر از سیمین انتخاب شد و بازی درخشانی را ارائه داد و در ادامه نیز، خود جایزهٔ بهترین بازیگر نقش مکمل زن انجمن منتقدان فیلم لندن و به همراه لیلا حاتمی، سارینا فرهادی و کیمیایی حسینی خرس نقره ای بهترین بازیگر زن جشنواره فیلم برلین را دریافت کرد. ...
داماد عصبانی خانواده همسرش را سلاخی کرد!
اداره پلیس شد و خود را معرفی کرد. وی در بازجویی ها گفت: این اواخر به همسرم مشکوک شده بودم. او رفتار مرموزی داشت و مدام سرش در گوشی موبایلش بود. اصلا به زندگی اهمیتی نمی داد و هر وقت اعتراض می کردم با تندی جوابم را می داد. وی ادامه داد: آخرین بار یک هفته قبل از حادثه از سرکار به خانه آمدم و دیدم مانند روزهای قبل، همسرم سرش در گوشی موبایل و مشغول چت کردن است. به او اعتراض کردم و گفتم چرا ...
نقشه های شوم مدیر سابق دولتی برای دختران جوان/ ماجرا چه بود؟!
به 10نفر رسیده بود. او ضمن اعتراف به کلاهبرداری از شاکیان گفت: من در یکی از اداره های دولتی کار می کردم و مدیر بودم، اما زندگی ام از هم پاشید و به تدریج به کارهای خلاف کشیده شدم. او ادامه داد: سال ها قبل ازدواج کرده و زندگی خوبی داشتم، اما همسرم با اینکه یک فرزند داشتیم از من جدا شد و 50سکه مهریه اش را هم از من گرفت. مدتی بعد از آن دوباره ازدواج کردم و از همسر دومم هم بچه دار شدم اما او هم ساز ...
پیشنهاد کتاب گرسنگی؛ سرگذشت بدن (من)، نوشته رکسان گی
سانتی متر. عددی تکان دهنده است، عددی که به دشواری می توانم باورش کنم، اما زمانی این عدد حقیقت بدن من بود. در کلینیک کلیولندا در وستن فلوریدا از آن آگاه شدم. نمی دانم چگونه می گذارم که مهار اوضاع تا این حد از دستم دربرود، اما می گذارم. پدرم با من به کلینیک کلیولند آمده بود. ماه ژوئیه بود و من در اواخر دهه دوم زندگی ام بودم. بیرون داغ و مرطوب و سبز و خرم بود؛ اما هوای درون کلینیک، بسیار ...
مهستی گنجوی؛ دومین سراینده رباعی معروف بعد از خیام
...> شطرنج غمم با رخ زیبات خوش ست دائم داری مرا تو در خانهٔ مات ای جان و جهان مگر که با مات خوش ست رباعیات عاشقانه مهستی گنجوی آتش بوزید و جامهٔ شوم بسوخت وز شومی شوم نیمهٔ روم بسوخت بر پای بُدم که شمع را بنشانم آتش ز سر شمع همه موم بسوخت فوت مهستی گنجوی مهستی گنجوی در سال 576 هجری قمری در سن 88 سالگی در شهر ...
یادگاری های خاله خورشید
محصولی نداد، زندگی ما هم با فروختن محصول همان باغ می گذشت. چاره ای نداشتم به جز اینکه ساخت بارداخ را دقیق از خواهرم یاد بگیرم تا بتوانم با ساختن ظروف سفالی و معاوضه آن با پول یا قند، شکر یا روغن زندگی را سامان ببخشم. کم کم یادگرفتم و در ساختن بارداخ حرفه ای شدم و طی همه سال هایی که گذشته، این کار را ادامه دادم. حتی بعد از اینکه همسرم دیگر توانایی کارکردن نداشت باز هم ساخت بارداخ بود که درآمد زندگی ما ...