سایر منابع:
سایر خبرها
درخواست جالب سردار آزمون از پدر زن آینده! + فیلم
به گزارش اقتصادآنلاین، سردار آزمون در جدیدترین مصاحبه خود درباره زمان ازدواج خود با آناهیتا کریمی گفته است: ان شاا... به زودی بعد از جام جهانی، الان فکر می کنم خواستگارین بابا اینا، گفتند داریم میریم خواستگاری. اونم تک دختر منم تک پسر رفتیم اونجا گفتن نمیدیم گفتم آقا جعفر این کار رو نکن! جواب مثبتم انشاالله بعد از اردو به من بدن، چون هر دفعه که میگم، میگن باید گل بزنی تو تیم ملی! نمی دونن جزو سه نفر برتر تاریخ ایرانم ...
روایتی از یک مأموریت در سایه سیا ه چادرهای عشایری/ مردمان بی توقعی که از حداقل ها محرومند
... شلوار دبیت و پیراهن محلی به تن داشت روی یک بلندی ایستاده بود با تکان های دست اسماعیل به سمت ما برگشت. جلوتر آمد رو به آفتاب بود دست های پینه بسته اش را چتر چشمانش کرد تا نور خورشید اذیتش نکند به سختی راه می رفت. ننه گوهر به استقبالش رفت کجایی پس میرزا؟ ایستاد دستانش را روی عصایش گذاشت، این خانم ها و آقایان آمده اند تا به چادرها سر بزنند می خواهند از شما اجازه بگیرند ...
طرح ترور رییس ساواک به روایت رفیق دوست
برای خودم انتخاب می کردم و من هم گدایی را برگزیدم. نعمت الله نصیری از نظر رفت وآمد، انسان بی نظمی بود و آمد و شدش حساب شده نبود. یک روز می دیدی ساعت 7 از خانه می زد بیرون و یک روز دیگر ساعت 9 و روزهای دیگر هم ساعت خروجش متغیر بود. ساعت بازگشتش به منزل هم نامنظم بود و به همین دلیلی بود که حدود 7 روز طول کشید تا من گزارشی از رفت وآمدهای او به دست آورم و خدمت اندرزگو ارائه دهم. ...
از "گور" برخاسته
دستگاه نگه داشتن. سکوت می کند، کلمات مبهمی به زبان می آورد. از صحبت هایش حس می کنیم به یاد روزهای خماری اش افتاده است. شیرین ادامه می دهد: درد خماری که کشیدم شوهرم بهم تریاک نداد. با قرص هایی که بیمارستان برام نوشته بود آروم شدم. بعد از یک ماه که دخترم رو آوردم خونه، شوهرم شروع کرد به بهونه گیری که من زن معتاد نمی خوام. تو چرا تریاک برداشتی؟ محکومم کرد که این فقط مال مردهاست. تو چرا ...
خاطره ای از شهید مصطفی چمران با عنوان اولین نماز و آخرین نماز منتشر شد
درگیر میشه و با دستبند آوردنش تو اتاق شهید چمران، رضا شروع میکنه به فحش دادن به شهید چمران، وقتی دید که شهید چمران به فحش هاش توجه نمیکنه . یه دفه داد زد کچل با توأم! شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت : چیه ؟ چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا، چه سیگاری میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید آقا رضا که تحت تأثیر رفتار شهید چمران قرار گرفته میگه: ...
ویدیوچک خواهر داماد با سینی چایی
به شوخی به شروین گفت شما بفرمایین بشینین؛ خود نگار جان، چایی رو تعارف می کنه . شروین کنایه آقا خسرو را نفهمید و گفت اختیار دارین؛ زحمتی نیست و به سمت نگار رفت و سینی چایی را از دست او کشید. نگار وقتی اصرار و زورِ دست شروین را دید، سینی را واسپاری کرد و همان جا روی اولین مبل نشست؛ شروین درجا خم شد و چایی را به او تعارف کرد. نگار که از شروین، هول تر شده بود دست دراز کرد تا یک چایی بردارد؛ سوسن خانم ...
رونمایی بهاره رهنما از خواهر جوانش | خواهر بهاره رهنما همه رو غافلگیر کرد
از پشت صحنه فیلمبرداری اولین فیلم بلند داستانی من عطر آخر اردیبهشت، با نویسندگی مشترک من و شادمهر راستین عزیز است که ساختش اصلا برایم کم ، از رنج و درس نبود.... و اکنون فیلم در نوبت پروانه نمایش... اما برایتان بگویم که: "رنج نباید تو را غمگین کند" این همان جایی ست که اغلب مردم اشتباه میکنند... رنج قرار است تو را هوشیارتر ...
دختر چتربازی که معلم خلبانان امریکایی شد
خارج شوند. در طول این آموزش تاینی چهار پرش در جزیره شمالی سن دیگو انجام داد. سه مورد اول به آرامی پیش رفت، اما در پرش چهارم تسمه متصل به چتر نجات به دلیل وزش باد شدید دور دم هواپیما پیچید. تاینی که میان زمین و آسمان گیر کرده بود و راه برگشت هم نداشت عوض وحشت تمام نوار را به صورت دستی پاره کرد و این باعث شد به سمت زمین سقوط کند. او همچنان خودش را خونسرد نگه داشت و با دست موفق ...
رقصی چنین میانه میدان
. لیاقتش را نداشتیم فکرش را که می کنیم غاده حق داشت عاشقت بشود. با وجود اختلاف سن، با وجود اینکه پیش از او زن و فرزند داشتی، سر سوزنی ثروت یا مقام نداشتی، سهم همسر از زندگی با تو تنها آوارگی می شد و سختی های تمام ناشدنی؛ غاده با این همه توانست تو را بشناسد، بزرگی روحت را درک کند. قید پدر و مادر و زندگی اروپایی را زد، به همه لاقیدی های قبلی پشت پا زد و بیشتر از همسر، مریدت شد. درست ...
روایت عجیب ناپدری از قتل دختر 6 ساله
کلافه اش کرده است و سرش را مدام با دو دست می خواراند ، چند نفس عمیق کشید و به انتهای میدان صبحگاه پلیس آگاهی خیره شد و گفت: اول بگویم که وظیفه نگهداری از معصومه و بهاره با من بود، آنها با من زندگی می کردند، آن روز هم بعد از اینکه با سیخ بهاره را کتک زدم او از حال رفت، فوراً بچه را به درمانگاه بردم و در آنجا کمی او را معاینه کردند و گفت باید به بیمارستان بروید، یک روزی هم در بیمارستان بستری بود اما ...
روایت امضای سرخ؛ روحانیِ شهیدی که برای دخترش رجعت کرد
، گوشم را نوازش می داد. صدای خنده های ممتدّ او که حین بغل کردن و بازی با برادران و خواهرانم قبل از خواب داشت، واقعا آرامش بخش بود. با همین حسّ و حال به خواب رفتم و در عالم رویا از پدرم که لبخند به لب، مشغول بازی کردن با فرزندانش بود پرسیدم: آقاجون ناهار خوردید؟ او گفت: نه بابا جان! ناهار نخوردم، من رفتم به سمت آشپزخانه تا غذایی برایشان گرم کنم و بیاورم که ناگهان پدر مرا صدا زد و گفت: زهرا ...
از فقر واقعی تا اظهار فقر / در کوره پزخانه ها چه می گذرد؟ + فیلم
انجام می داد. یک بار مادرش به تلفنم زنگ زد که دخترکم تب کرده. پزشک بالای سرش بردیم و گفت باید برویم بیمارستان. تشخیص عفونت بود. به دلیل تعویض دیرهنگام پوشک، دخترک 14 ساله نازنین ما عفونت گرفت و بعد از چند روز فوت کرد. یکی از مادرانی که فرزند معلول داشت مجبور به کار کردن بود در حالی که فرزند دیگرش هم دانشگاه می رفت. در مدت زمان خاصی این کودک در خانه تنها بود. روزی از ایام غیبت مادر و خواهر ...
تبریک روز آرایشگر 2021 + تاریخ دقیق روز آرایشگر در تقویم 1401
زیادی به دنبال متن هایی هستند که به دوستان و نزدیکان خود که در شغل آرایشگری فعالیت دارند، تبریک بگویند. بنابراین ما باید در این روز مهم به همه آرایشگران تبریک بگوییم. زیبایی خلق هنر دستان توست روز آرایشگر رو به تمام هنرمندان بزرگ این عرصه تبریک می گویم *** مردها دارای قدرت بینایی هستند، ولی زن ها از بینش برخوردارند... بانوان آرایشگر که به حق ...
غرق شدن مرد بی خانمان جلوی چشم پلیس؛ ماموران با خونسردی به تماشای غرق شدن نشستند! +عکس
که تصور نمی کرد که دریاچه عمیق است و همانطور که در دریاچه پیش می رفت ناگهان زیر پایش خالی و در آب غوطه ور شد. مرد بی خانمان در آب دست و پا می زد و فریاد زنان درخواست کمک می کرد. او می گفت: لطفا به من کمک کنید. لطفا.. لطفا.. لطفا... دارم غرق می شوم. اما یکی از افسران با خونسردی پاسخ داد: نه، تو غرق نمی شوی. دروغ می گویی. بعد به او گفت که بهتر است خودت را روی آب نگه داری، چون کسی قرار نیست به دنبال ...
ماجرای والدین دروغین، طلاق زوج جوان را رقم زد!
های مان 2 ماه بعد به عقد هم درآمدیم. البته من فکر می کردم که مینا با خانواده اش زندگی می کند. مدتی پس از عقدمان یک روز که به خانه مینا رفته بودم همسایه واحد کناری با دیدن من پرسید با چه کسی کار دارم و من هم خودم را معرفی کردم و گفتم که من داماد آقا رضا هستم. محسن نفس عمیقی کشید و ادامه داد: آقای قاضی کاش خودم را معرفی نمی کردم چرا که همسایه پاسخی داد که زندگی ام ویران شد. او گفت آقا رضا دختر ندارد ...
فال حافظ امروز چهارشنبه 1 تیر/ و از آن گلشن به خارم مبتلا کرد
.... دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد شد سوی محتسب و کار به دستوری کرد مژدگانی بده ای دل که دگر مطرب عشق راه مستانه زد و چاره مخموری کرد تعبیر فال حافظ: فال حافظ امروز شما نشان می دهد از اینکه مژده رسیدن به مقصود را به تو داده اند مغرور نشو . مالت را بی خود به کسی نبخش. کمی خوددار باش. به دست آوردن هر چند آسان نیست ولی نگه داشتن آن سخت تر ...
تمام زندگی در یک پارکینگ 20 متری!
، ولی دیگر نتوانستم آن خانه را تحمل کنم، خانه را ترک کردم و با بچه هایم آمدم تهران! البته آنجا هم اوضاعم بهتر از اینجا نبود، حداقلش این است که اینجا خودم کار می کنم و خرج زندگی ام را می دهم و بالاخره هر جوری باشد اموراتم را می گذرانم، اما یک نگرانی خیلی بزرگ دارم و آن این است که دوباره بیماری پسرم عود کند! باورتان نمی شود شب ها که از درد، پایش را به زمین می کوبد، انگار دارند قلب مرا از جا می کنند ...
خوراکی هایی که به واسطه یک سریال یا کارتون روی بورس آمدند!
بکشد قدر غذای مادر را می دانستیم. خاویار با سه دونگ سه دونگ گیتی معینی در این سریال بازیگر نقش نزهت بود، یک زن معمولی که مدعی بود مدت ها به ایتالیا رفته و برای همین اسمش شده آنجلینا جولی، آنجلینا که قبلاً عاشق کله پاچه بود حالا برای صبحانه فقط خاویار با پنیر کپک زده می خورد. یک نمایش دیگر از تظاهر و تفاخر، توسط تازه به دوران رسیده ها. نان فانتزی با هایدی و بچه های کوهستان ...
به دنیا آمدم تا برای بچه ها بنویسم
دست دیگر لاک پشت دیگر است و زانو هم می تواند همان تپه زندگی باشد. با استفاده از این کتاب به سادگی می توان یک نمایش را با کودکان تجربه و به تقویت قوة خیال آن ها کمک کرد. رحماندوست شاعری است که سه نسل از کودکان و نوجوانان این سرزمین با برخی شعرهایش زیسته اند و بارها آن شعرها را زیر لب زمزمه کرده اند. شعر مشهور صد دانه یاقوت از شعرهای خاطره انگیزی است که بسیاری با آن خاطره دارند. صد ...
خوراکی های سریالی!
با بامزی در برهوت محتوای جذاب داخلی و خارجی، بچه های دهه شصتی ناچار بودند بارها و بارها کارتون بی هیجان بامزی، قوی ترین خرس جهان را تماشا کنند؛ خرسی که دستش به دهان مبارک می رسید و روزی چند خمره عسل می زد توی رگ تا قوی شود و با پلیدی ها مبارزه کند. اینطوری بود که هر بار یک قاشق عسل می خوردیم فکر می کردیم مثل بامزی قوی شدیم غافل از اینکه نفر مقابل احتمالاً دو قاشق عسل بیشتر خورده بود و ...
اولین هجرت از آیین شینتو به دین اسلام؛ کونیکو یامامورا
برای پس دادن کتابی آمده است. بغض کرده بود و سرش را پایین گرفته بود. از حالت چهره و نوع رفتارش متوجه شدم که اتفاقی افتاده و مطلبی را می خواهد بگوید. اما او نتوانست حرفی بزند و خیلی زود رفت. همان شب خبر شهادت محمد را از طرف مسجد دریافت کردیم. یک هفته بعد از شهادت محمد هم وسایلش را برای ما آوردند. آن موقع نتوانستم احساساتم را کنترل کنم. حس می کردم قلبم در حال انفجار است. البته گریه نمی کردم و فقط مرتب ...
چهارکیلومتر از جاده عقب نشینی بعثی ها چگونه به آتش کشیده شد
که اگر یکی از هواپیماهای ما خراب شد، او جایگزین شود. هواپیمای لیدر، 9 بمب ناپالم داشت و قرار بود وقتی ناپالم هایش را زد، جینک کند و ما از پشت سرش جاده را بزنیم. * ناپالم؟ بله. * راستش من از قبل می دانستم یکی از هواپیماهای ما، ناپالم داشته ولی خیلی ناراحت شدم وقتی این ماجرا را فهمیدم. نه. چرا؟ بمب آتش زاست دیگر! * آخر خیلی چیز خوفناکی است! یاد ...
دختر 6ساله، قربانی عشق ممنوعه مادرش شد
نزد مادرم بود، اما دختر شش ساله زن جوان، اذیتم می کرد. بچه مدام در خیابان بود و همین باعث شد کتکش بزنم و دست وپایش را با سیخ داغ بسوزانم. دو روز قبل از حادثه نیز سرویس بهداشتی رفت و خودش را خوب تمیز نکرد که با دمپایی ضربه هایی به بدن او زدم. شب حادثه وقتی از سر کار به خانه آمدم، با دختربچه در خیابان روبه رو شدم. هلش دادم که به دیوار برخورد کرد. آب قند به او دادم، اما حالش بدتر شد. او را به ...
روایت مجری خبرساز از بلاهایی که بر سرش آمد!
کریمی برای همیشه از ایران رفت؟ آتش سوزی مشکوک در پارس جنوبی پیشنهاد غیرمنتظره درباره ازدواج دختران ایرانی 16 شهر میزبان جام جهانی 2026 معرفی شدند میزان حقوق افراد هم شغل شما در کشورهای دیگر قتل هولناک زن گیلانی به دست شوهر سنگدل آخرین مهلت ثبت نام کتب درسی اعلام شد این مرد در دستشویی به کودکان تجاوز می کرد! گزارش کامل از گزیده ...
مُسکن های کاغذی جبهه
از سختی های غربت برای رضا نوشتم و پست کردم. این بار عکسی بزرگ تر از علی برایش فرستادم که دلتنگی اش را کمی التیام بخشد و بداند که باید به خاطر علی هم که شده، مراقب خودش باشد. اما رضا مثل همیشه دست به نقد بود و هنوز نامه من به دستش نرسیده، پاسخش را فرستاد. مثل همیشه قاطع اما لطیف. همسر خوب و مهربانم – زهرای عزیزم- سلام .... زهرا جان آنچه مرا بر آن داشت که چند کلمه ای برایت ...
تو می روی به سلامت، سلام ما برسانی
...، بی بابا شدم؛ تو چه کردی برای انقلاب ؟ هان ؟ یا مثلاً وقتی یکی از مرخصی برمی گشت یا می رفت، می گفت اگر مادری تو را ببیند و بگوید که من جوانم را به جای حجله دامادی فرستادم جنگ و خونش را دادم در راه خدا؛ شما چه کردید برای حفظ خون پسرم ؟ خوب که ذهنمان را درگیر می کرد و فکرمان را مشغول، خودش جواب می داد. می گفت: خدا کند آن روز بتوانیم سر بالا بیاوریم و رو به بچه یتیم بگوییم شهادت بابایت حرارت ...
عامل قتل های عنکبوتیِ مشهد که بود و چرا دست به قتل 16 زن زد؟
سریالی روبه رو شده ایم. اگر قتلی شب رخ می داد یا جسدی شب کشف می شد، خبر آن تقریبا سه روز بعد در روزنامه به چاپ می رسید. چون روز بعد از کشف جسد، خبر تنظیم و به دستگاه چاپ سپرده می شد و مخاطبان روز بعد از آن از خبر مطلع می شدند. به همین دلیل هم اولین قربانیان سعید حنایی که اجساد آنان در جاده فرعی و مزرعه گوجه فرنگی منطقه خین عرب در حاشیه شهر کشف شد، روز چهارشنبه دوازدهم مرداد درج شد. اما یکی از آن ...