از پروین عذرخواهی نکردم، اخراج شدم!
سایر منابع:
سایر خبرها
از پروین عذرخواهی نکردم، اخراج شدم!
برخی از بازیکنان بودند که به میهمانی عباس انصاری فرد دعوت شدیم. در آن شب حتی قرار بود به یک عروسی بروم و به همین خاطر نمی خواستم در میهمانی شرکت کنم اما رفتم و بعد 45 دقیقه به دنبال کار شخصیم رفتم. بعد از آن مساله آقای پروین از ما سوال کرد که چرا شرکت کردید، که ما گفتیم مدیرعامل باشگاه هستند و ما را دعوت کردند. بعد از چند روز هم آقای عابدینی ما را دعوت کرد و به آنجا هم رفتیم. بعد از آن دو جریان، در ...
ادموند بزیک: از پروین عذرخواهی نکردم، اخراج شدم
باشگاه هستند و ما را دعوت کردند. بعد از چند روز هم آقای عابدینی ما را دعوت کرد و به آنجا هم رفتیم. بعد از آن دو جریان، در دو بازی تیم به میدان رفتم اما در تعطیلات عید نوروز به شمال رفته بودم که در یکی از سوپر مارکت ها درحال خرید بودم و اخبار ورزشی گفت که ادموند بزیک اخراج شده است. مسئول سوپرمارکت پرسید که اخراج شدید؟ در پاسخ گفتم که گویا ما را اخراج کردند. از آن 8 نفری که اخراج شدند، 7 نفر باز ...
طلاق بعد از دریافت اقامت
7سال قبل برای مهاجرت به یکی از کشورهای اروپایی رفتم. چند ماه اول تنهایی و غم غربت خیلی آزارم می داد تا اینکه با سمیرا آشنا شدم، او 11سال از من بزرگ تر بود، اوایل آشنایی مان آنقدر مهربان بود و به من لطف می کرد که احساس کردم خدا او را بر سر راهم قرار داده تا خوشبخت شوم. از آنجایی که سمیرا اقامت آن کشور را داشت و من در پی اقامت بودم به من امید می داد که نگران نباشم و کار من را هم درست می کند. ...
تجاوز عجیب به دختر 21 ساله | وعده ازدواج سعید سراب بود !
. چند روز بعد با سعید قرار گذاشتم و به اتفاق هم به شرکت دوستش رفتیم. آن ها در زمینه صادرات و واردات کالا فعالیت داشتند و مرا هم به عنوان منشی و حسابدار شرکت استخدام کردند. کار راحتی داشتم و خیلی زود با دیگر کارمندان آشنا شدم و شیوه ها و شگردهای حسابداری را آموختم. این ماجرا موجب نزدیکی بیشتر من و سعید شد و رفت و آمدهای خانوادگی شکل گرفت. ارتباط نزدیک من و سعید به ابراز علاقه ...
کارگر کارواش اعتماد مرد مشهدی را نابود کرد / مرگ فقط برای همسایه نیست!
های آدم هایی است که آگاهی لازم را ندارند و دچار مشکل می شوند اما بعد از حادثه ای که برای خودم رخ داد، تازه فهمیدم مرگ فقط برای همسایه نیست... آن روز مانند همیشه دسته چکم را درون داشبورد خودرو انداختم. از همان روزی که گرفته بودم، عادت داشتم ته برگ چک ها را نیز امضا کنم به طوری که این موضوع برایم به یک عادت تبدیل شده بود. خلاصه برای شست و شوی خودرو به طرف کارواش رفتم و خودرو را ...
دارنده نقره پارالمپیک توکیو: گاهی مجبورم با نور خیابان تمرین کنم
اردوهای تیم ملی هستم تمریناتم سخت می شود. چند وقت پیش برای تمرین با مربی به شهر یاسوج رفتم مجبور شدم هزینه 15 روز اقامت در آن شهر را خود پرداخت کنم. امیدوارم شرایطی فراهم شود که بتوانم در اندیمشک تمرین کنم. او با اشاره به شرایط سخت تمرینی در گرمای استان خوزستان، افزود: یک ورزشگاه در شهر اندیمشک است اما در آن رشته های مختلف تمرین دارند. یک سکو با هزینه خودم طراحی کردم و مجبورم بعد از ساعت 9 ...
صحبت های پژمان جمشیدی به حواشی اخیر تیم ملی
است از زمانی که دست چپ و راستم را شناختم عاشق توپ پلاستیکی شدم و دنبال فوتبال رفتم، همیشه از من می پرسند فوتبال را از کی شروع کردم اما واقعا نمی دانم. من دیپلم سنگ نوردی هم دارم اما آنقدر عاشق فوتبال بودم که ورزش های دیگر در کنار فوتبال قرار می گرفت. جمشیدی در سال 1376 به جوانان باشگاه کشاورز پیوست. سپس به تیم سایپا دعوت شد او با درخشش های که داشت به ...
روایت نجم الدین شریعتی از غلبه بر لکنت زبان
قیمت گلدان های کدو چقدر است؟ مثلا گفت 500 تومان و گفتم می خری؟ گفت بله. برگشتم خانه و همه ی کدوها را در گلدان کاشتم. وقتی به پارک ارم رفتم، دیدم اعلامیه زده اند مادر آن آقا فوت شده است. در حالی که من پاها، دست ها و شانه هایم خیلی درد گرفته بود و با تعداد زیادی از گلدان کدو مانده بودم. یک نفر جلو آمد و گفت گلدان ها چند است و بعد نفر بعدی آمد و به این ترتیب همه ی گلدان ها را فروختم. اما زمانی که ...
سبک یحیی را دوست دارم
و امیدوارم به این هدف برسم. اوایل حضورت در پرسپولیس، محیط این تیم برایت ناآشنا نبود؟ طبیعتا چند روز نیاز به زمان داشتم تا خودم را با شرایط وفق بدهم ولی حضور سروش رفیعی و دانیال اسماعیلی فر برای من خوشحال کننده بود چون با آنها در سپاهان همبازی بودم. از طرفی وقتی در نخستین جلسه به محل تمرین رفتم، برخوردها با من خوب و صمیمی بود و این چیزی بود که برایم اهمیت داشت. پرسپولیس ...
قتل پیرمرد یهودی به خاطر سرقت اموالش/ سارقان جسد او را با اسید نابود کردند
پاسخ نداد. بالاخره بعد از چند هفته به تهران آمدم و به خانه اش رفتم اما در کمال ناباوری زنی در را باز کرد و مدعی شد که خانه را به تازگی خریده حتی سند خانه را به من نشان داد. با این حال من مطمئن بودم که بلایی سر عمویم آمده ،چرا که او هیچوقت بدون اطلاع من کاری انجام نمی داد. برای اینکه از ماجرا مطلع شوم یک وکیل گرفتم و با پیگیری فراوان به سراغ محضرداری که سند در آنجا انتقال پیدا کرده بود ...
قتل خونین شاگرد میوه فروشی در تهرانپارس بخاطر نگاه چپ / قاتل پشیمان اشک ریخت!
.... وی ادامه داد: ساسان و جواد از من خواستند به کوچه ای بروم تا با من صحبت کنند. اما آنجا جواد با میله به سرم و دستم زد. از سرم خون جاری بود و جایی را نمی دیدم که برای ترساندن آنها چاقو کشیدم اما چاقو ناخواسته به سینه جواد برخورد کرد. من شرمنده مادر او هستم.من آن روز مست بودم و حال طبیعی نداشتم که مرتکب اشتباه شدم. با پایان دفاعیات متهم ،قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند. کدخبر: 805674 1401/04/29 21:45: ...
بزرگداشت سید عباس پاکنژاد پزشک آزاده یزدی و نماینده مردم یزد در 3 دوره مجلس + گزارش تصویری
یکی را باید تحویل مرحوم حاج آقا اعتمادیان می دادم و دیگری را تحویل بردار ایشان یعنی دکتر سید عباس پاکنژاد در تهران. در سال 1352 و زمانی که در کنکور در رشته پزشکی دانشگاه تهران قبول شده بودم جهت تحویل نامه به دکتر سید عباس پاکنژاد در درمانگاه تراب نزد ایشان رفتم و این اولین برخورد من با ایشان بود. نور بالا، در ادامه با اشاره به ماموریتی که پس از انقلاب اسلامی و از سمت دادستانی انقلاب به ...
نگاه سرنوشت ساز به کتابفروشی ها رسید
ادامه دادم، بعد از آنکه مقداری معطل ماند و پاسخی از من نشنیده اتاق را ترک کرد و رفت! بعد از آنکه نمازم تمام شد دوستی که در آنجا بود گفت با این برخوردی که با استاد راهنمایت کردی، کارت تمام است می بایست نماز را قطع می کردی و جواب او را می دادی، با این کار معلوم نیست چه بلائی سر پایان نامه ات بیاید؛ اگر من جای شما بودم حتماً" جواب او را می دادم. از این صحبت او به شدت ناراحت شدم و به او گفتم من مسلمانم ...
سحر قریشی باردار شد | تعیین جنسیت سحر قریشی غوغا کرد
بودم و وقت نکردم در برج میلاد یا سالن های دیگر رسوایی2 را ببینم بعد از اکران عمومی هم نشد که فیلم را ببینم. *در جشنواره فجر، منتقدان اسقبال سردی از فیلم داشتند. متأسفانه بسیاری از صاحب نظرها، نگاهی شخصی به فیلم دارند و فیلم ها را با توجه به سازندگانش می سنجند. به نظرم این نوع نگاه درست نیست، باید فیلم را بدون هیچ پیش زمینه ای تماشا کرد. باید دید مردم در مورد فیلم چه نظر ی دارند ...
خانه جغرافیا را نجات دهید/ بزرگمردی که هرگز مشابه نداشت
. زمانی که وارد گروه جغرافیای دانشگاه تهران شدم، ایشان آن موقع مدیر گروه جغرافیای دانشگاه تهران بود. من رفتم و خودم را معرفی کردم. از آن روز تا سه روز پیش از درگذشت ایشان پیوند ما ادامه داشت. وی افزود: بین سال های 1346 تا 1352 شاگرد دکتر گنجی بودم یعنی دوره لیسانس و فوق لیسانس دانشگاه تهران. بعد از آن رفتم در سازمان جغرافیایی کشور تا دوره خدمت وظیفه ام را بگذرانم. زمانی که اولین کتاب من ...
حسن فرمانده 16 تک تیرانداز بود
سر سفره ناهار گفتم که حسن رفته سوریه، چون گفت اول نگو؛ بگذار من بروم، ساکن شوم، مطمئن شوم، من را برنگردانند، بعد بگو. فقط به خانواده، یعنی برادرها گفته بودم... نه همسرم، نه پسرهایم، نه عروسم، نه خواهرهایم، هیچکس تا زمان شهادتش خبر نداشت. یعنی همه اصلا شوکه شده بودند. بعد من را هم دعوا می کردند، تو چرا اجازه دادی؟ تو چرا گذاشتی؟ تو گذاشتی؛ اگر تو نمی گذاشتی، نمی رفت. می دانستند ما چقدر با هم صمیمی ...
هشت پرده از زندگی ورزشی جادوگر فوتبال ایران
بازیکنان تیم ملی. قاب معروفی که کریمی از خودش در جام جهانی ثبت کرد، لگد زدن به کلمن تیم پزشکی بعد از تعویض از روی عصبانیت بود. کاری که از چشم برانکو دور ماند و البته فرصتی برایش فراهم نشد تا به آن واکنش نشان دهد. پرده ششم: از قعر جدول ایران تا صدر جدول بوندسلیگا یکی از انتخاب های اشتباه دوران فوتبال کریمی استیل آذین بود که در آن عاقبت به خیر نشد. اخلاق خاص و یاغی گری های ...
رومانیولی: هرگاه با میلان مقابل لاتزیو بازی داشتیم، مخفیانه سرود لاتزیو را می خواندم
سال باقی مانده، شش ماه باقی مانده ... او هم می گفت: امکان پذیر است؛ خواهیم دید. همیشه گفته ام می خواهم برای لاتزیو بازی کنم و نمی خواستم این اتفاق به سال های پایانی دوران حرفه ای من موکول شود. با ایموبیله و کاتالدی تقریبا هر روز در ارتباط بودم. هرگاه با میلان برای بازی با لاتزیو به المپیکو می رفتم، یقه لباس ورزشی خود را روی دهانم می بردم و سرود لاتزیو را مخفیانه زمزمه می کردم. رفتن به آاس رم اشتباه بود و ترک رم گام بسیار مهمی برای من بود زیرا توانستم به باشگاه بزرگی مانند میلان بروم. وقتی از رم رفتم، احساس کردم که آزاد هستم تا علاقه به تیمی که ریشه اش در وجودم است را بیان کنم. ...
ادعای عجیب گزینه سرمربیگری استقلال/ هم در تیم خودم شرط بندی دیدم؛ هم در سایر تیم ها!
.... ما در تیم ملی در حال حاضر یک فرد نداریم که بقیه بتوانند به او اعتماد کنند و حرفشان را از طریق او عنوان کنند. زیرا قرار نیست همه باهم درباره یک موضوع نظر بدهند. اصلا این طرز تفکر اشتباه است. بازیکنان تیم ملی در خدمت تیم ملی هستند حالا هرکسی مربی تیم ملی باشد فرقی نمی کند. به نظرم نبود یک بزرگ در تیم ملی احساس می شود. یک اتفاق عجیب که در زمان سرمربیگری اسکوچیچ رخ داده، همین بازوبند ...
گفت وگو با حسن ناهید، موسیقی دان و نوازنده برجسته نی
مرحوم مهدی مفتاح رهبر ارکستر شد و چون آقای مفتاح رهبر ارکستر سازهای ملی در رادیو بود و در آن ارکستر نوازنده نی نداشت از من خواست که به رادیو بروم و نوازندگی نی را انجام دهم و من هم پذیرفتم و مدتی را در رادیو فعالیت داشتم؛ تا اینکه آقای پایور از انگلستان تشریف آوردند و در خدمت ایشان بودم. آقای پایور دو ارکستر داشتند. یکی ارکستری بود متشکل از دیپلمه های اول هنرستان مثل مرحوم حسن منوچهری، مرحوم سیمین ...
پای صحبت یک راننده تاکسی اینترنتی؛ از درآمد میلیونی تا خفت شدن
کوچکش را می گوید: دلم نمی خواهد شری چیزی شود. شما که می دانی اسمم چیست؟ اما بنویس محمود.این شکلی راحت تر هستم. اخراج از شرکت، چند ماه بیکاری و سرانجام تاکسی اینترنتی اوضاع خیلی خراب نبود.حتی پس از اخراج از شرکت برای چند ماهی پول داشتم که سر کار نروم.بیمه بی کاری را هم فعال کرده بودم و صبح تا شب در خانه بودم! اما نمی شد.نمی شد دست روی دست گذاشت.ازدواج کرده ام اما بچه ندارم. ...
زری و فخر رازی
شیراز بودم و هر هفته زری و شوهرش را می دیدم. زری با شوهرش به آمریکا رفت و فوق تخصص خون را در آنجا گرفت. من برای ادامه تحصیل در پاریس بودم که زری رئیس بخش خون دانشگاه ماساچوست آمریکا بود. برایش نامه نوشتم و گفتم که پاریس هستم. سال بعد با شوهرش و دو بچه اش به پاریس آمد و چند روزی باهم بودیم. مرا دعوت به آمریکا کرد که نتوانستم بروم. زری با پول های مادربزرگش و خودش پولدار شد ...
ساعی: از آن رئیس هایی نیستم که بی تفاوت باشم
و بالاخره و پس از 9 دوره، بانوان تکواندو ایران اولین بار به قهرمانی در مسابقات آسیایی دست یافتند. تیم مردان ما، ولی خیلی جوان بود و تا لحظه آخر 80 درصد ترکیب تیم قرار بود بسیار جوان باشد بلافاصله بعد از پایان قهرمانی آسیا، تیم های مردان و زنان ما در کمپ تمرینی روسیه شرکت کردند. هزینه حضور در این کمپ را خودمان پرداخت کردیم یا کشور میزبان؟ روسیه با ارسال دعوت نامه ای ما را به ...
شفادهی رسول الله(ص) به زائر در راه مکه(حکایت اهل راز)
عمل کرد و نتیجه نگرفت. بار سوم هم فکّم به طور کلی بسته شد و غذا خوردن برایم خیلی مشکل بود. دندان کرسی ام را کشیده بودم و غذاهای مایع را کم کم به دهانم می ریختم. وقتی اسمم برای حج درآمد، به دکتر مراجعه کردم. ایشان گفت: مشکلی برای سفر نداری و ان شاءالله خداوند در این راه، شما را کمک خواهد کرد. بعد از بازگشت بیایید تا ببینیم که چه کاری می توان انجام داد. زمانی که وارد مدینه شدم ...
روایت رضا عنایتی از ماجرای حضورش در کادرفنی استقلال
بگویم به تنها جایی که نمی توانم نه بگویم، استقلال است. در این چند سالی که در خدمت استقلال بودم، هر موقع می گفتند برگرد، برگشتم و هر وقت می گفتند برو، دوباره می رفتم و سعی می کردم برای باشگاه بزرگ استقلال هیچ وقت حاشیه ای درست نکنم و دوران بازیگری ام هم این شکل بود. این سینه من به قول معروف صندوقچه اسرار است و خیلی اتفاقات افتاد که اگر می خواستم درباره اش صحبت کنم، ممکن بود حاشیه درست ...
آخرین اخبار نقل و انتقالات پرسپولیس+ وضعیت ستاره پرسپولیس+ شرط خرید مهاجم خارجی
. وضعیت ستاره پرسپولیس برای بازگشت مشخص شد مهدی ترابی ستاره تیم فوتبال پرسپولیس در روزهای اخیر به دلیل مصدومیت در تمرینات گروهی پرسپولیس شرکت نکرد و زیر نظر کادر پزشکی قرار داشت. ترابی این روزها تمرینات سبک و کار با توپ را زیرنظر کادر پزشکی انجام می دهد و امیدوار است تا بتواند هرچه سریع تر به تمرینات گروهی ملحق شود. وضعیت مصدومیت ترابی به گونه ای است که او ...
برای نیامدن من به استقلال 27 هزار کامنت گذاشتند!
سالی که در خدمت استقلال بودم هر موقع می گفتند برگرد، برگشتم و هر وقت می گفتند برو دوباره رفتم و سعی کرده ام برای باشگاه بزرگ استقلال هیچوقت حاشیه ای درست نکنم و دوران بازیگری ام هم این شکل بود شاید اگر کسی دیگر بود چون این سینه من به قول معروف صندوقچه اسرار است و خیلی اتفاقات افتاد که اگر می خواستم در موردش صحبت کنم هم برای مواقعی که از استقلال جدا شدم خیلی اتفاقاتی ممکن بود بیوفتد و حاشیه درست ...